جمع بندی خداوند در آیه 40 سوره بقره به چه پیمانی اشاره می کند؟
تبهای اولیه
با سلام
در این آیه:
Surah 2, Verse 40:
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ
ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بستهاید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید!
به پیمانی اشاره شده است. منظور از این پیمان چه پیمانی است؟
کارشناس بحث : میقات
جمع بندی
پرسش:
آیه «يا بَني إِسْرائيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ» (بقره: 2/ 40) به کدام پیمان، اشاره دارد؟
پاسخ:
تفسیرهای مختلفی در این زمینه ذکر شده که اشاره میشود:
1. مراد همان عهد و پیمان الهی با همه انسانها و فرزندان آدم است:
«أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»
«آيا با شما عهد نكردم اى فرزندان آدم كه شيطان را نپرستيد كه او براى شما دشمن آشكارى است؟! و اين كه مرا بپرستيد كه راه مستقيم، اين است؟!» (1)
و آيه شريفه: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى»
«آيا من، پروردگار شما نيستم؟ گفتند: آرى، گواهى مىدهيم!» (2)
2. ممكن است عهد و ميثاقى باشد كه در همين سوره پس از چند آيه ديگر ميفرمايد:
«وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاة...»
«و (به ياد آوريد) زمانى را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكى كنيد و به مردم نيك بگوييد، نماز را برپا داريد و زكات بدهيد.» (3)
3. عمل به تورات
عهد خدا، همان است كه فرمود: «خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ»
«آنچه را (از آيات و دستورهاى خداوند) به شما دادهايم، با قدرت بگيريد.» (4)
4. پيمانى كه از بنى اسرائيل گرفت
اشاره به همان عهدى است كه خدا از بنى اسرائيل گرفت كه در ضمن اين آيه بيان شده است:
«وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُم»
«خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت و از آنها، دوازده نقيب [سرپرست] برانگيختيم. و خداوند (به آنها) گفت: من با شما هستم! اگر نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد، و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را يارى كنيد». (5)
5. اوامر و نواهى الهى
بعضى گفتهاند: عهد خدا همان واجبات و محرمات است.
6. يادآورى نعمتها
همين ياد آوردن نعمتهايى كه به پدرانشان و يا خودشان داده است خود، عهدى است بر آنانكه ايجاب میكند در مقام سپاسگزارى و شكر برآيند.
7. و ممكن است عهد و ميثاقى باشد كه، همه انبياء از امتهاى خود بر قبول نبوت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) و امامت اوصياى او گرفتند.
«وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»
«و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خداوند، از پيامبران (و پيروان آنها)، پيمان مؤكّد گرفت، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق میكند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد!» (6)
و آيه: «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ»
«و بشارتدهنده به رسولى كه بعد از من مىآيد و نام او، احمد است!» (7)
از ابن عباس نقل شده: اين عهد, همان است كه در تورات نوشته شده بود كه خدا پيامبرى خواهد فرستاد به نام «محمّد» (صلی الله علیه و آله) و هر كسى از او پيروى كند، به او دو اجر داده میشود:
یکی، اجر پيروى از موسى و اعتقاد به تورات و دیگری، اجر پيروى از محمد (صلی الله علیه و آله) و ايمان به قرآن. (8)
بنابراین:
بنابر این: «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» یعنی به سفارش من در باره محمد (صلی الله علیه و آله) عمل كنيد، و من نيز به عهد خود عمل كرده و شما را وارد بهشت خواهم نمود.
مرحوم طبرسی در مجمع البیان، این وجه آخر را قویتر از همه و قول اکثر مفسران دانسته است. (9)
پی نوشت ها:
1. یس: 36/ 60 ـ 61.
2. اعراف: 7/ 172.
3. بقره: 2/ 83.
4. بقره: 2/ 63.
5. مائده: 5/ 12.
6. آل عمران: 3/ 81.
7. صف: 61/ 6.
8. طبرسی، فضل، مجمع البيان، ج 1، ص 208.
9. طبرسی، فضل، مجمع البيان، ج 1، ص 208؛ طیب، سید حسن، أطيب البيان، ج 2، ص 9؛ مکارم، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، ج 1، ص 202.