من میتونم یه جمله بگم ؟ چون جوابی نشنیدم :ok:همین جا میگم منتظر جواب نمیمونم:
اگه ممکنه عنوان رو از دست نوشته به دلنوشته تغییر بدین
چون فک کنم هر کسی که مطلب میذاره از دلش و بادلش مینویسه .
کلا کار دله نمیشه کاریش کرد:Gol:
سلام علیکم
ممنون از جناب قضاوت گرامی برای برپاداشتن این تاپیک
از دوستان محترم تقاضا داریم همان طور که استارتر محترم فرمودند از درج غیر دسته نوشته بپرهیزیدکه ما بنابردرخواست ایشون در کمال تاسف مجبور به حذف پست خواهیم شد
و از طرفی هم از دوستان تقاضا داریم در مطالب طنزشون از نمک ملایمت و ادب حتما استفاده کنند که باز مجبور به پاک کردن پست نشویم
در انتظار دست نوشته های زیبایتان هستیم:Gol:
تذکرتون نه احساسیه و نه منطقی! پس میشه کلیشه ای:Nishkhand: (( صرفاً جهت اطلاع بود:ok:))
:Kaf::Kaf::Kaf:
خواهش می کنم ! بیش از این خجالتمون ندید:Nishkhand:
اگه ممکنه عنوان رو از دست نوشته به دلنوشته تغییر بدین
عرض کنم خدمت شما که ما دل نوشته هامون رو اول به امانت می سپاریم به دست :ok:
اونوقت دست باید امانتدار خوبی باشه و طوری بنویسه که دل ازش راضی باشه :ok:
حالا اگر شما یا هریک از دوستان این توانایی رو در خودش احساس می کنه که دلنوشته هاشو با چیزی غیر از دست بنویسه که معنا و مفهوم دست نوشته بهش اطلاق نشه !! اونوقت عنوان تاپیک رو عوض می کنیم:Nishkhand:
دست نوشته ها عمومیت و کلیت و فراگیری بیشتری داره:ok:
شما هرچیزی رو با دست بنویسید و در هرزمینه ای باشه در دسته ی دست نوشته ها قرار می گیرد:Gol:
دل نوشته ای در قالب دست نوشته تقدیم به دوستان:Gol::
شب جمعه شد دلم هوای یار کرد / با خدای خویش تا به سحر ذکر یار کرد
شب جمعه ذکر دل دعای فرج است/که در این جور و جفا یادی از یار کرد:Ghamgin: :Sham:
«اللهم عجل لولیک الفرج»
منتظر دست نوشته های زیبای بر آمده از دل های باصفا و نورانی شما به مناسبت های مختلف و در زمینه های مختلف هستیم:Gol:
شاد و سلامت باشید:Gol:
به نام خدا
باتشکر از قضاوت گرامی
می شد این تاپیک را با عنوان دست نوشته ها و دل نوشته های کاربران سایت قید کرد
خب بین تاپیکها ، به نظرم این تاپیک میشه بهش عنایت بیشتر کرد یک حکمت یا پند حکیمانه از خودتان ابداع کنید
در پاسخ به چرایی انتخاب اسم دست نوشته ها از شما دعوت بعمل می آورم که در این مسابقه شرکت کنید ::Cheshmak:
حقیر در پست قبلی این مطلب رو عنوان کردم :
هریک از دوستان این توانایی رو در خودش احساس می کنه که دلنوشته هاشو با چیزی غیر از دست بنویسه که معنا و مفهوم دست نوشته بهش اطلاق نشه !! اونوقت عنوان تاپیک رو عوض می کنیم و دل نوشته ها رو هم قید می کنیم:Nishkhand:
این مسابقه رو هم بزارید به حساب نمک ید دار تاپیک:Narahat az: :Khandidan!:
جناب مدیر فرهنگی در تاپیکی که معرفی فرمودید کپی پاست موج می زند !!
تصور می کنم دست نوشته های دوستان ارزش بیشتری از کپی پاست های ساده داشته باشد چون برای نوشتنش وقت صرف
کرده اند!!!!!!
فرق دست نوشته و دل نوشته در همین کپی پیسته دست نوشته مال هر کسی میتونه باشه ولی دل نوشته نه
عرض کردم دست نوشته های دوستان !!! دل نوشته ها رو که تو تاپیک های مختلفه کپی پاست نمی کنند !!!!!!! تقریباً تمامشون کپی پاسته!!!!
تو این تاپیک جایی برای کپی پیست نیست ! دوستان و اساتید از خلاقیت خودشون بهره می گیرند ما هم استفاده می کنیم و بهره می بریم انشالله!! و آرشیوی ماندگار به دوستان ایجاد می شود انشالله:Gol:
دست نوشته می تونه در هر زمینه ای باشه !! دل نوشته زیر شاخه ای از دست نوشته است!! یا ایها المسلمون دل نوشته زیر شاخه ی دست نوشته است :Nishkhand: (نمک ید دار:Cheshmak:)
دست نوشته می تونه مذهبی باشه ! دل نوشته باشه ! اقتصادی باشه ! سیاسی باشه ! خبری و گزارشی باشه! توصیفی باشه ! طنز باشه هر کدوم هم اصول خودش رو داره که وارد نمیشم!!
با هر موضوعی باشه ! لازمه ی درجش تو این تاپیک اینه که به دست خود دوستان نوشته شده باشه و کپی پاست نشده باشه:Narahat az:
نمی دونم دیگه چجوری توضیح بدم ولی باور بفرمایید دل نوشته زیر شاخه ای از دست نوشته است! شما هر مطلبی بنویسید زیر شاخه ی دست نوشته است!
اینم یه دل نوشته تقدیم به دوستان:Gol:
ای دل نمی دانم آخرین بار که طوافت کردم کی بود:Gol: نمی دانم آخرین بار که به ندایت گوش دادم کی بود:Gol:
ولی می دانم آن وقت که شکستی ! کی بود:Gol: راستی چرا باید بشکنی تا از تو یاد کنم! و بدانم کی بود:Gol:
کاش می دانستم زمان شکفتنت کی بود:Gol: و بهارت کی بود:Gol::Sham:
بنده پاسخ مزاح و شوخی شما رو به یک جمله ی طنز دادم و روبروش نوشتم نمک ید دار!!!
تو نقل قولتون هم نمک ید دار رو حذف کردید که به مخاطب القاء کنید این حرف رو جدی نوشتم!!! :Ghamgin:
عدم رعایت قداست ادبی و نقل قول بخشی از یک جمله و حذف بخشی دیگر برای القاء وارونه مطلب و تخریب یک شخص !! :Ghamgin:
به خاطر مزاحم که در پاسخ به مزاح شما بود و نه تنها بد برداشت کردید بلکه برای کاربرا هم وارونه جلوه دادید با عدم نقل قول کامل مطلب از شما عذر می خوام:Ghamgin:
اینم یه دست نوشته :Gol:
سکوت همچون غنچه ای است که وقتی شکفت آنچه را فریاد می زند که ز ِ بلبل آموخته است:ok:
سلام برادر قضاوت
خوبی خوشی؟چطوره حالت.
تاپیک باحالیه
جون خودم عالیه
جای نان شب خالیه:Nishkhand:
دست و دلو بیخیال
تاپیکت برقرار تا صد سال
مزاحم نشم بیش از این
اومدم بگم آفرین
سلام علیکم جمیعا [FONT=times new roman]
خب من خلاقیت ندارم برای نوشتن
حتی عبارات در جمله را پس و پیش مینویسم و خواننده کلافه میشه
ولی دلنوشته هام توی کتاب خدا ذکر شده / و نمیتونم کلامی به زبان بیارم که بهتر از کلام خدا باشه پس لاجرم میشه همون کتاب دوست داشتنی
لقدْ منَّ اللَّهُ على المؤْمنينَ إِذْ بعثَ فيهمْ رَسولًا منْ أَنفسهمْ يتلو عليهمْ آياتهِ وَيزَكيهمْ وَيعلمهمُ الكتابَ وَالحكمةَ وَإِنْ كانوا منْ قبلُ لفي ضلَالٍ مبينٍ(آل عمران/164)
خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگي بخشيد] هنگامي که در ميان آنها، پيامبري از خودشان برانگيخت؛ که آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهي آشکاري بودند.
و.....
یاحق
سلام و درود جناب بینا :Gol:
به تاپیک خودتون خوشامدید:Gol:
کپی پاست ممنوعه هااااااااا:Narahat az:
خداوند قران رو نوشت ! :Cheshmak: مولا علی نهج البلاغه:Cheshmak: و همینجوری بیا پایین تا به دست نوشته های دوستان و در آخر از همه خودم برسید:ok:
شکسته نفسی می فرمایید:ok: تو تاپیک های مختلف شاهد دست نوشته هاتون بودیم:Gol:
حالا که کپی پست کردید با استناد به بند نمک ید دار :Nishkhand:تاپیک محکوم به نوشتن هستید اونم با دست ها هنرمندتون :ok::Gol:
در حد یک جمله و یک بیت یا چند خط هم باشه بچه ها قبول می کنند:Gol::ok:
زیاد منتظرمون نزارید:ok::Gol:
اینم یه دست نوشته ی دیگه تقدیم به دوستان :
نفس های خسته ی من:Gol: / اشک های چشمان خیس من :Gol:/حس غریبانه ی دل من:Gol:/ آرام نخواهند شد بجز با وصالت ای عشقه من:Gol:
با تشکر از دوستانی که مشارکت می کنند و دست نوشته هاشون رو می زارن:Gol:
منتظر دست نوشته های بقیه دوستان و اساتید هستیم:Gol: حتی در حد یک بیت یا چند خط هم که باشه خوشحالمون کردید:Gol:
عنوان تاپیک دست نوشته هاست!!! تو پست اولم قید شده که کپی پست توی این تاپیک ممنوعه !!
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
((:Gol:منتظر دست نوشته های زیبای شما هستیم:Gol:))
تو اون آب و هوا و میون گل هایی که الان اونجا روییده دست نوشته های خوبی می شه نوشت قلم ادم ناخودآگاه هم به حرکت در میاد:ok: اینطور نیست سرکار سئوال :Gol:
دوستان کمک و مساعدت و همکاری کنند تا ارشیوی ماندگار از دست نوشته های اسک دینی ها ایجاد کنیم:Gol:
اینم یه دست نوشته ی دیگه تقدیم به دوستان :
یادمان باشد که عشق امانتی است در دست ما :Gol:پس در امانت خیانت نکنیم:Gol: و به صاحب واقعی اش (:Gol:حضرت دوست:Gol:) با همان قداستی که تحویل گرفتیم باز گردانیم:Gol::ok:
بنده هم به نوبه ی خودم شهادت مظلومانه و جانکاه مادرمان حضرت فاطمه (س) را خدمت تمام دوستان تسلیت عرض می کنم:Gol:
مادر جان می دانم که مظلومیت شیعیان و محبین اهل بیت (ع) را می بینی و شاهد این ظلم و ستم ها در حق شان هستی:Ghamgin: پس چرا مهدییت(ع) را صدا نمی زنی:Ghamgin:
البته می دانم مادر انقدر مهربان است که مهدییش را برای دفاع از فرزندانش صدا کند ولی غفلت ما دیوار ،حائل و پرده ای شده که نمی گذارد صدا به مهدییش (ع) برسد:Ghamgin::Sham:
در حد یک جمله و یک بیت یا چند خط هم باشه بچه ها قبول می کنند
روز شهادت فاطمه زهرا ام ابیها سلام الله علیه فرداست .
من یک سوال می پرسم از کسانیکه عقیده اشان با ثروت و قدرت همراستاست که هر کجا این دو باشند آنها نیز آنجا هستند و برای آن مکانی که هستند دلیل دینی و استدلال عقلی نیز میتراشند.
و سوال من این است .
آیا دختر پیامبر مفهوم و لذت قدرت و ثروت را نمیدانست ؟
پس چرا نخواست آنچراکه شما خواستید ؟ و نیامد آنجائیکه شما رفتید ؟
شاید دلیلی بس ارزشمندتر از آنچه که شما خود را برایش هلاک میکنید یافته بود.
پس شما هم به بیت الاحزان اوسری بزنید شاید منفعت بیشتری یافتید.
که ولایت علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
و ایام تکریم از معلم گذشت و در این مهلت یک نمک ید دار از کلام معلمم نقل میکنم که فرمود :
خدایا تو چگونه زیستن را به من بیاموز . چگونه مردن را خود خواهم آموخت
سلام علیکم
قضاوت عزیز به نظر من اگه دست نوشته ها با رنگی خاص در تاپیک نوشته شوند بهتر است..مثلا در پست ها ی شما به غیر از آنچه که دست نوشته است مطالبی در پاسخ به دوستان و یا سایر چیزهاست که با همدیگر مخلوط گشته اند.
به نظرم بهتر است دست نوشته ها کاملا جدا و یک رنگ نوشته شوند.
به امید موفقیت جنابعالی و همه ی عزیزان اسکدین
یا علی ع
به نظرم بهتر است دست نوشته ها کاملا جدا و یک رنگ نوشته شوند.
[/QUOTE]
راستش بنده تو پست هام سعی می کنم با رنگ دیگری بنویسم و توی دید باشه و فکر کنم مشخصه:ok:
معمولاً با رنگ صورتی می زارم:ok:
ولی دوستان رو ملزم نمی کنیم با رنگ خاصی باشه همینکه توی دید باشه و لابلای مطالب دیگر قابل تمیز دادن و تفکیک کردن باشه کافیه سخت گیری نمی کنیم :Narahat az::ok:
منم با دوست عزیزمون پرنده بهشتی موافقم ،دست نوشته مال هرکسی میتونه باشه و از عنوان تاپیک این برداشت میشه که خودتون تایپ کرده باشید و این مهم نیست که از کجا اومده :Gig:
بهتر نیست عنوان تاپیک بشه دلنوشته ها تا مشکلی پیش نیاد ؟؟؟:Gig:
لطفاً پاسخی که به سرکار پرنده ی بهشتی دادم رو عنایتی بفرمایید:ok:
دلنوشته زیر شاخه ای از دست نوشته است ! دست نوشته کلیت و عمومیت بیشتری داره شما در هر زمینه ای می تونین بنویسید!!
اگر این یکی دو صفحه رو مروری بکنید ملاحظه می کنین که دوستان دلنوشته هاشون رو هم نوشتند :ok:
بنده نمی دونم چه مشکلی پیش میاد که باید عنوان عوض بشه و از کل بریم سراغ جزء!!!!!!!!!:Gig: این مشکل چیه !! یکی اینجا به بنده بگه این مشکل چیه دوستانی که تو این یکی دو صفحه دل نوشته گذاشتند !! چه مشکلی براشون پیش اومده:Gig:
اگر عنوان تاپیک رو تغییر دادیم به دلنوشته ها اونوقت بنده چطور داستان ها و یا خاطراتم رو بنویسم:Cheshmak::ok:
پس اجازه بفرمایید عنوان کلی باشه تا هرکسی بتونه در هر زمینه بنویسه حالا دلنوشته ، داستان ، شعر یا .................
دست نوشته مال هرکسی میتونه باشه
سرکار سئوال این برای سومین باره که این مطلب رو عرض می کنم ! چون هیچکس پست هارو نمی خونه و فقط انتقاد می کنند:Ghamgin:
حقیر نوشتم دست نوشته های دوستان اسک دینی!!!!!!!!!! دوستان اسک دینی که هرکسی نمیشه:Ghamgin:
هرکس دست نوشته های خودشو ! در هر زمینه و موضوعی که هست بنویسه اینجا تا بهره مند بشیم و ارشیوی ماندگار ایجاد کنیم:ok::Gol:
اینم یه دل نوشته از حقیر : مشکلی هم پیش نمیاد:ok::Gol:
نشسته ام و به افق چشم دوخته ام:Gol: همه ی فکر من این است که چه اندوخته ام:Gol:آیا در توشه ام پر پروازی هست که من اندوخته ام:Gol: افق صدایم می زند ، می خواندم از دور و به من چشم دوخته است:Gol: امّا من نشسته ام و به افق چشم دوخته ام:Gol:
راستش بنده تو پست هام سعی می کنم با رنگ دیگری بنویسم و توی دید باشه و فکر کنم مشخصه:ok:
معمولاً با رنگ صورتی می زارم:ok:
ولی دوستان رو ملزم نمی کنیم با رنگ خاصی باشه همینکه توی دید باشه و لابلای مطالب دیگر قابل تمیز دادن و تفکیک کردن باشه کافیه سخت گیری نمی کنیم :narahat az::ok:
خب وقتی با چند رنگ باشه که تفکیکش سخته...به هر حال خود دانید
سلاممممممم بر همه عزیزان اسک دین من هم یکی از شعرامو میذارم اینجا که احساس میکنم به خاطر قافیه های زیبایش!!!!!!!!!!!نمک ید دار هم به همراه داشته باشه و موجب خنده دوستان بشه راستی اسمی برای این شعرم انتخاب نکردم نمیدونم چرا خوشحال میشم دوستان نظر بدهند
کاش می شد که شبی در خلوت ستاره ها
ماه خود را همدم تنهایی ام میساختم در کنار ابرهای وهم الود و سیاه
بر تمام کابوس های تلخ خود میتاختم نا امیدی های بی پال و پر دورافتاده را
از قفس های دل تنگم رها میساختم در تکاپوی دلم،در منتهای عشق خود
جان به سلطان دل غمزده ام میباختم در هیاهوی نبرد عقل و دل
عقل را با خنجری از بن جدا میساختم در درون ذهن پر آشوب خود
طرحی از قالیچه ی رخسار معشوق دلم میبافتم کاش میدانست که دلم بارانی است
کاش میشد غم را از دلم در ناکجا می انداختم
ابتدا تشکر می کنم از نوشته ی زیباتون با خوندنش حس خوبی پیدا کردم:Gol::Kaf:
اینم ویرایش مهربونش :Mohabbat: غروبی به دلگیری قفس قناری ها :Sham: ، ساعتی به اوج غربت کربلایی ها:Sham:، آسمانی به کبودی آن دلسنگ:Sham:، جانمازی به وسعت آن دلتنگ :Sham:،سکوتی به تمنای فریاد پدر:Sham: ، و اشک های آن در ، در غم مادر:Sham::Ghamgin:
بچه ها می گن استعداد ویرایشت خوبه بزرگ بشی می تونی مدیر اجرایی بشی:Nishkhand:
ممنون از همه دوستان و مدیران محترم که در زیبایی تاپیک و بوجود امدن ارشیوی ماندگار ما رو یاری و همراهی می کنند:Gol:
منتظر دست نوشته های زیبای اسک دینی هاهستیممممم :Gol:
سلام اولین تاپیکایی که به تورم خورد تاپیک حرف دل با خدا و این تاپیک بود شاید همه خبراز دل پردردم دارن واسه همینه:Ghamgin:
روزگارم با پرواز و پرزدن شروع شد و باسقوط به انتها رسید
دلم تو اوج عاشق شد و توی اوج عاشقی بی کس شد
تو آسمون دل تنهام پرنده ی پرمهر اومد و بال زد و تو رویای پرواز با بال مهربودم که بالای از جنس شادیم شکست:Ghamgin:
حالا من موندم و بال شکسته و دل خسته و یه دارایی بزرگ که شاید منو باز بپذیره و بخواد با رحمتش پرکشیدن رو بدون او که همه کسم بود به یاد بالای شکستم بیاره.....به امید پرواز در اوج با تمام دارییم*خدا*
ماشالله بچه ها کم کم داره دست رو میشه و نوشته های زیباشون رو رونمایی می کنند:ok::Gol::Kaf:
جناب قضاوت من نمکدونم مشکل داره ببخشید دیگه...
عرض خسته نباشید دارم خدمت مدیر اجرایی محترم:Mohabbat: عرض کنم که هر واژه وجه های مختلفی داره که اگر درست ازش استفاده نشه می تونه مخاطب رو گمراه و سردرگم کنه برای به دست آوردن منظور و مقصود نویسنده یا بیان کننده اون واژه در قالب یک جمله یا متن یا مقاله و یا در کل هرچیز گفتاری یا نوشتاری:ok:
گاهی اوقات توسط نویسنده یا سخنران آگاهانه و تعمدا از این نوع انتزاع در اون جهتی که می خواد فکر مخاطب رو بهش معطوف و توجهش رو به اون سمت سو سوق بده و جلب کنه! استفاده می شود:ok:
و این امر مخاطب رو مجبور و وادار خواهد کرد که با توجه و تمرکز بیشتری مطلب را بخواند و به این دلیل اثر پذیری و ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب خواهد داشت! تا اینکه مطالب به صورت مستقیم و صریح در اختیار مخاطب قرار گیرد:ok:
استفاده از این نوع گفتار و نوشتار به معنای واقعی یک هنر است برای تعمیق و ماندگاری یک مطلب !
البته اگر استفاده کننده بر همه ی جوانب و مسائل آن اشراف کامل نداشته باشه و واقف نباشه بر اون موضوع چیزی جز سوء برداشت مخاطب عایدش نخواهد شد
********************************
یک مثال خدمتتون عرض می کنم جناب مدیر اجرایی ::Cheshmak:
درست شبیه نمک ید دار تاپیک ما که نزدیک بود سر تاپیک رو به باد بده:Nishkhand:
امّا از قدیم گفتند سر بی گناه تا پای دار میره ولی بالای دار نمی ره
حالا نفرمودید چرا ویرایش کردید نسخه جدیده یا ....
راستش وقتی نوشته ی زیباتون رو خوندم حسابی محظوظ شدم و حضّ وارفری بردم:ok::Gol:
گفتم بد نیست از قالبی که طراحی کردید و چاچوبی که برای دست نوشتتون استفاده کردید با حفظ ستون و موضوع اصلی با کمی تغییر یه دست نوشته ی جدید ایجاد کرد البته سعی کردم اصل موضوع حفظ بشه:ok::Gol:
بزاریدش به حساب شیطنت های یک جوان نسل سومی که کودک درونش رو با مراقبت های ویژه هنور زنده نگرش داشته:ok::Gol:
البته اگر سردی و بی مهری روزگار این کودک درون دوست داشتنی رو ازش نگیره:Ghamgin: :Ghamgin: :Sham:
به بچه ها بفرمایید شما بزرگ هستید
اختیار دارید ما کجا و بزرگان کجا!! همیشه فاصله ی کافی و وافی رو از دنیای آدم بزرگ ها حفظ خواهم کرد تا وارد این دنیا نشم:Ghamgin:
دوست ندارم هیچگاه حسرت معصومیت و پاکی دنیای بچه ها رو بخورم:Ghamgin:
به همین دلیل همیشه مثل یه گل خوش بو از کودک درونم مراقبت می کنم که پژمرده و افسرده نشه و بهش گفتم که به دنیای ادم بزرگ ها نزدیک نشه ! چون چیزی جزء حسرت گذشته نصیبش نمیشه:ok::Gol::Gol:
هر وقت مدیر سایت بفرماینداز همون لحظه شما مدیر اجرایی
نمک ید دار تقدیم شما :Nishkhand: :
مطمئن باشید مدیر سایت هرگز مرتکب چنین اشتباه بزرگی نمیشه
همونطور که می دونین و مستحضرید «تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف **مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی» :ok:
بنده هم که هنوز اسباب و اساسیه ندارم :Nishkhand: البته اگر لازم شد می تونم جهیزیه یکی از بچه ها رو برای مدت کوتاهی قرض بگیرم
پس مطمئن باشید امنیت شغلیتون تا مدتی مدید تضمینه :Nishkhand:
و در آخر اینکه حقیر هر وقت شما رو می بینم یاد ناظم مدرسمون میافتم بنده خدا چی می کشید از دست قضاوت:Nishkhand: همیشه بهشون سر می زنم خیلی دوستم داره :Mohabbat: برای شما و اساتید محترم احترام زیادی بعنوان استاد و معلم خودم قائلم و دوستتون دارم :Gol: :Mohabbat:
اینم یه دست نوشته تقدیم به دوستان:Gol:
زندگی با طنز زیبا می شود :Gol:عجز دنیا با طنز هویدا می شود
طنز مجذوب حقیقت می شود:Gol:گه شهد شیرین و گهی تلخ می شود:Cheshmak:
منتظر دست نوشته های زیبای دوستان و اساتید هستیم:Gol: شاد و سلامت باشید :Gol:
چي شده :Gig: چرا امروز اينقدر ساكتيد :ok:
نكنه براي نوشتن هم يارانه گذاشتن :Nishkhand:
جو تاپيك كمي غمگين و سنگين شده بزاريد در نمكدون رو كمي باز كنم:Nishkhand:
بنده كه دارم جهاد اقتصادي مي كنم :Cheshmak: شما هم جهاد كنيد :ok: در هر دو صورت پيروزيم چه حريف اين تورم بشيم و چه كشته بشيم
بودجه ي سال نودم كه بررسيش به پايان رسيد البته شنيدم كه بخش زياديش رو ما بايد تأمين كنيم:khaneh:
ما پول نونمون رو بتونيم تأمين كنيم هم خيلي شاهكار كرديم :ok: بودجه كجا بود:Nishkhand:
قرار شده چهارتا صفر پول رو كم كنند :Cheshmak: به نظر بنده چهارتا تو اين وضعيت افاقه نمي كنه !! بهتره همه رو بردارن:Cheshmak: يا بهتر تره كه از اونور صفر و از اعدا منفي شروع كنيم:Nishkhand:
بازار سكه هم شنيدم سكه شده :Nishkhand: با اين اوضاع افراد مجرد ! تنهاتر و مجردترم ميشن:Cheshmak:
وام ازدواجم كه به جاي اينكه بالاتر بره!! ديشب تو بيست و نيم :Cheshmak: مي گفت ديگه نمي دن:Nishkhand: البته با اين شرايط بود و نبودش دردي رو دوا نمي كنه!! :khaneh:
فقط يه بهانه است يا يه دام كه ما مجرد ها رو گول بزنه با سر بريم تو چاه (آخرشم كار خودشو مي كنه:Nishkhand:)
این شعر را در کلاس سوم دبستان سرودم .تقدیم به همه ی دوستان گرامی:Sham:گرچه قبلا" هم در جایی دیگر آنرا آورده بودم .
اما بنده به این شعر علاقه ی زیادی دارم .
الهی سینه ای ده گرم و سوزان درونش را دلی ده پرتو افشان در آن دل ذره ای از نور قرآن را بتابان
الهی دیده ای ده پاک و روشن مرا اندیشه ای ده همچو توسن
دو بال علم وتقوا را عطا کن در اوج معرفت من را رها کن
مرا مغروق آن بحر بلا کن به منت بار الها تو چه ها کن
بکن در حق من هر آنچه خواهی رضایم بر رضایت چون الهی
جناب قضاوت شعر بنده بی نمکش مؤثر تره لطفا" اگر خواستید نمکی اش کنید به کم قناعت فرمایید
........................................................................ حق یارتان :roz:.........................................................................................
سلام استاد:hamdel::hamdel::Hedye::hamdel::hamdel:
شما نابغه بودین و هستین:Gol::Gol:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش نظر لطف شماست وفکر کنم این دیگه از نوع نمک ید دار لطف شما !!!:ok!:بزرگوار آدم با یک شعر که نابغه نمیشه!!! حالا فرمولی چیزی کشف کرده بودیم شاید !!! اما حرف دل که دست بنویسه طبع همه ی ایرانیهای معتقد است .......................................................................... حق یارتان :roz:....................................................................................
سرکار استاد تشریف اوردند با نمک ازشون پذیرایی می کنیم :ok::Gol:
خوشحالیم که حالتون خوب شده و در خدمتتون هستیم:Mohabbat:
این هم سهم بنده در مشارکت در این تاپیک :Hedye:
نه دیگه !! سهم بندی و دنگ بندی نداشتیم:Nishkhand: مشارکت باید دامنه دار باشه :ok: خصوصاً الان که نمک گیر شدید:Cheshmak::Nishkhand:
این شعر را در کلاس سوم دبستان سرودم .تقدیم به همه ی دوستان گرامی:Sham:
اول تشکر می کنم بابت اینکه مارو قابل دونستید به کلبه درویشی ما که فقط نمک پیدا می شه توش واسه خودن سری زدید:Nishkhand:
تازه نزدیک بود همین نمک رو هم از ما بگیرند :Ghamgin:
گرچه قبلا" هم در جایی دیگر آنرا آورده بودم .این هم سهم بنده در مشارکت در این تاپیک :Hedye:ا
شعر تکراری!!!!
باشه ما قبول می کنیم استاد !!ولی اگر دانشجو ها پروژه تکراری بیارن قبوله :khaneh:
از اون شعر ها که توی یک دفتره و تو کمد با توی طاقچه است برامون بیارید:Nishkhand::ok: :Gol:
اما بنده به این شعر علاقه ی زیادی دارم .
ما هم این شعر رو دوست داریم چون زیباست:Kaf::Mohabbat:
الهی سینه ای ده گرم و سوزان درونش را دلی ده پرتو افشان در آن دل ذره ای از نور قرآن را بتابان
الهی دیده ای ده پاک و روشن مرا اندیشه ای ده همچو توسن
دو بال علم وتقوا را عطا کن در اوج معرفت من را رها کن
مرا مغروق آن بحر بلا کن به منت بار الها تو چه ها کن
بکن در حق من هر آنچه خواهی رضایم بر رضایت چون الهی
مرسیییییییی زیبا بود :Gol: امّا باید ادامه داشته باشه :ok: همینجوری بیایین بالا چهارم دبستان پنجم دبستان، راهنمایی ، دبیرستان ، دانشگاه ، قبل از ازدواج ، بعد از ازدواج و .........:Cheshmak::Nishkhand:
سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام قول داده بودم که حالم بهتر شد بیام خوب حالا اومدم با یه دست پر حر فهایم را برایت خلاصه میکنم زبانم سر شار از حروف نا خواناست تا حضور سور اسرافیل سکوت میکنم جناب قضاوت اگه ویرایش کنی تمام تایپیک هات رو ویرایش میکنم تا از نمک شون هیچی نمونه:khaneh:
سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام ساعت هامون رو روی یک ساعت و دقیقه و ثانیه میزان کنیم آن ساعت قرار و آی عشق ادرکنی آسان عبور مکن از رازهایی چند که روشنایی روز را به پیشکش آوردند عدالت آزادی در زمان بی نظیر ترین قدمت حیات از کنار آب و آینه عصر های انتظار مبادا سهل و آسان بگذری
سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام ساعت هامون رو روی یک ساعت و دقیقه و ثانیه میزان کنیم آن ساعت قرار و آی عشق ادرکنی ترنم آغاز دل انگیز ترین باور رویش اینک این منم که می خواهدباور کند از نگاه ساده باران می شود به رویش رسید می خواهم چشم بدوزم به افق های دور چشم بدوزم به کودکانی که خواهند خندید به رنگی از نادانی ظلم
سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام مردن در هر روز چه زیباست مردن در هر دقیقه در همه چیز مردن در گذشته های بسیار در لحظاتی بی وجود تازه گی بدون مرگ نه دیروزتداوم امروز و امروز پیوسته همان دیروز از امروز و دیروز ها رهایی نیست جز مرگ آری مرگ نیز نزدیک زندگی است
سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام تو می روی تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام که سال های سال در انتظار تو در کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام