جمع بندی دلیل مدهوش شدن همه موجودات در قیامت
تبهای اولیه
سلام تو سایتای مختلف مطالب زیادی درباره قیامت و نفخ صور خوندم
وقتی نفخ صور اول دمیده میشه همه میمیرن حتی فرشته های خدا
فرشته های خدا در بعد روحانی هستن و وجود جسمی ندارن
از طرفی دیگه خداوند گفته با نفخ صور همه رو مدهوش میکنه و از بین میبره
این مدهوش شدن تفسیرش چیه
ایا منظور مرگ انسانهای زنده هست
یا اینکه انسانهایی که مردن و جسم ندارن اونها هم مدهوش میشن
اگه اینطوره پس روح چجوری مدهوش میشه اینو میشه اسمش گذاشت مرگ روح
اخه مگه روح هم میمیره ؟
لطفا راهنمایی کنید
سلام تو سایتای مختلف مطالب زیادی درباره قیامت و نفخ صور خوندم
وقتی نفخ صور اول دمیده میشه همه میمیرن حتی فرشته های خدا
فرشته های خدا در بعد روحانی هستن و وجود جسمی ندارن
از طرفی دیگه خداوند گفته با نفخ صور همه رو مدهوش میکنه و از بین میبره
این مدهوش شدن تفسیرش چیه
ایا منظور مرگ انسانهای زنده هست
یا اینکه انسانهایی که مردن و جسم ندارن اونها هم مدهوش میشن
اگه اینطوره پس روح چجوری مدهوش میشه اینو میشه اسمش گذاشت مرگ روح
اخه مگه روح هم میمیره ؟
لطفا راهنمایی کنید
با عرض سلام و احترام
در مورد سوالتون اولا باید عرض کنم مباحث معاد عموما پیچیدگی و ابهام خاص خود را دارند، آیت الله سبحانی در ذیل بحث در مورد «نفخ صور» میفرمایند:
جایگاه انسان نسبت به معارف غیبی مانند جایگاه جنین در شکم مادر نسبت به این دنیا است که نمیتوان پیچیدگی منظومه های آسمانی و دریاها و... را برای او بازگو کرد. معارف اینچنینی خصوصا مباحث معاد از مسائلی است که تعمق در جزئیات آن ممکن نیست و چاره ای جز ایمان به آن وجود ندارد.
اما به هر حال آن مقداری که میتوان گفت این است که:
اگرچه برخی نفخه اول را موجب هلاکت و فناء همه موجودات دانستهاند، چه انسان های زنده دنیا، و چه انسانهای در عالم برزخ و چه اهل آسمانها، اما صحیح تر این است که صیحه دنیوی را که موجب مرگ انسان های زنده د دنیا میشود، از دمیدن در صور که از مقدمات قیامت است جدا کنیم، پس مراد از «من فی الارض» در آیه شریفه «وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ الله» (زمر-68) برزخیان هستند. (ر.ک: الرسائل التوحیدیه، علامه طباطبایی، ص 225الی227؛ معاد شناسی، علامه طهرانی، ج4، ص126و ص171؛ الالهیات، آیت الله سبحانی، ج4، ص239)
اما در هر دو صورت، دمیدن در صور و هلاکت و فنای پس از آن شامل اهل برزخ نیز خواهد بود.
با این تفاصیل روشن میشود که چرا قرآن کریم تعبیر «موت» و مرگ برای موجودات زنده هنگام دمیدن در صور به کار نبرده است، زیرا تعبیر «موت» در مورد جدایی روح از بدن به کار میرود، در حالی که اهل آسمان و اهل برزخ بدن مادی ندارند(معادشناسی، ج4، ص139) به همین خاطر قرآن کریم «موت» را در مورد صاحب نفوس که مرکب از روح و بدن هستند به کار میبرد:
«كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْت» (عنکبوت-57)
هر نفسی چشنده مرگ خواهد بود.
اما در مورد فناء موجودات در هنگام دمیدن در صور میفرماید:
«وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ الله» (زمر-68)
و در «صور» دميده مىشود، پس همه كسانى كه در آسمانها و زمينند مىميرند، مگر كسانى كه خدا بخواهد.
«صعقه» غیر از مرگ است اگرچه شامل آن هم می شود و در این آیه شریفه به معنای مرگ و فناء می باشد (ترجمه المیزان، ج14، ص404؛ و ج17، ص444؛ حق اليقين في معرفة أصول الدين، عبدالله شبر، ص 406 ) اما نه مردن به معنای موت و جدایی روح از بدن (الرسائل التوحیدیه، ص226) طبق روایات هم در این جا در حقیقت نوعی مرگ برای مجردات است.(بحارالانوار، العلامه المجلسی، ج6، ص324)
پس «صعق» ومدهوشی در هنگام دمیده شدن در صور به معنای مرگ هست، منتهی نه مرگ به معنای جدایی روح از بدن، بلکه مرگ هر موجودی متناسب با تجرد اوست، اصلا معاد یعنی بازگشت به سمت مبدأ و خداوند متعال، پس مختص موجودات مادی نیست، و مرگ هر موجودی یعنی بازگشت او به سمت خدا:
«إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُون» (مریم-40)
يقيناً ماييم كه زمين و همه كسانى را كه روى آن قرار دارند به ميراث مىبريم و [همه] به سوى ما بازگردانده مىشوند.
مثلا مرگ انسان مادی با جدا شدن از جسم مادی اوست، اما مرگ در مجردات و مرگ در انسان های در عالم برزخ نمی تواند به این معنا باشد.
پس نفخه اول در حکم مرگ دوم برای انسان های در برزخ است که مرگ اول را با خروج از دنیا و ورود به برزخ تجربه کردهاند، لذا در این آیه شریفه، مراد از «مرگ دوم» مرگ هنگام دمیده شدن در صور است: (الالهیات، آیت الله سبحانی، ج4، ص239)
«قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْن» (غافر-11)
مىگويند: پروردگارا! دوبار ما را ميراندى و دوبار زنده كردى.
اما فهم دقیق این که مراد از مرگ موجودات آسمانی و انسان های در عالم برزخ چیست علاوه بر غموض وپیچیدگی باطنی خود بحث، نیازمند مبانی و مقدمات خاص خود می باشد، که مثلا ما فرشتگان را موجود مجرد بدانیم یا طبق مبنای متکلمین دارای جسمی لطیف.
اما در هر صورت با دمیده شدن در صور هر چه در آسمان و زمین است، هویت خویش را می بازند، لذا کسانی که در آیه شریفه ««وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ الله» (زمر-68) استثناء شده اند، کسانی هستند که مقامشان وراء آسمان ها و زمین است.
حیات آنها، و صورت آنها که منشأ آثار بوده است به فناء و هلاکت می انجامد، آنها صورت های خویش را از دست می دهند،(معادشناسی، ج4، ص171) به تعبیر ملاصدرا این صورت های برزخی مانند چراغ هایی هستند که ارواح آنها را روشن نگه داشتهاند، پس با دمیدن اسرافیل در صور این چراغ ها خاموش میشوند( المظاهرالالهیة، ملاصدرا، ص139)