جمع بندی دوست عجیب من
تبهای اولیه
سلام و عرض ادب
از اینکه به موضوع قبلی من خیلی زود پاسخ دادین، بی نهایت سپاسگزارمhappy
حالا یه سوال دیگه ازتون دارم
من سال اول دبیرستانم. یکی از همکلاسیام، رفتارهای عجیب و غریبی داره...
راستش خیلی خیلی گوشه گیر و تنهاست.
صبح ها معمولا، وقتی معلم سر کلاسه میاد مدرسه! یعنی ساعت 8. تو کلاسمون سوژه شده.
با کسی بُر نمی خوره. من که ندیدم با یه دوست صمیمی بگرده.
ظاهرش میشه گفت آشفته ست، و خیلی خشک و سرد.
تنها میاد مدرسه، تو کلاس روی یه نیمکت خالی میشینه، تنها هم برمیگرده خونه.
معلم های مدرسه ما، تو درسایی مثل ریاضی و فیزیک، جزوه میگن. ولی او یا اصن جزوه نمی نویسه، یا اگه می نویسه خیلی بی ریخت و نا مرتب. چندین بار معلم ها بهش تذکر دادن ولی انگار نه انگار.
خدایا من خودم هیچی نیستم، ولی اینا رو که میگم فقط برای اینه که بتونم مشکل دوستمو حل کنم.
کم حرف که چه عرض کنم، کلّا اهل حرف زدن نیست. البته دلش پاکه، اهل غیبت کردن نیست. بعضی وقت ها هم باهاش شوخی می کنم، خنده اش میگیره. دوست داره شوخی کنه، ولی نمی دونه دقیقا چجوری؟!
اهل نماز هم هست.
زنگ ورزش، با لباس رسمی میاد و توی هیچ ورزشی سررشته نداره. چون بازیش ضعیفه، معمولا بهش سرکوفت میزنن؛ به خاطر همین دیگه دور و بر ورزشو خط کشیده .فقط اگه یه حریفی باشه، باهاش شطرنج بازی می کنه.
چندبار خواستم باهاش سر صحبت رو باز کنم که چرا مثلا دیر میاد مدرسه، ولی مایل نبود و رفت. یا ناراحت شده بود یا من خیلی ناشی بودم!
نمی دونم چجوری واسه امتحان درس می خونه. یکی دوبار، زنگِ قبل از شروع امتحان، اومده بود پیش من و محدوده ی امتحانی رو پرسیده بود. مثلا شیمی از کجا تا کجا امتحانه؟ بعد جزوه ی منو برد تا تو این یه ساعت باقی مونده، درس بخونه. اگه به خودش برسه، استعداد درس خوندن رو داره، چون (تعریفی نباشه:d) مدرسه ی ما نمونه دولتیه و فقط نفرات برتر آزمون ورودی، توش ثبت نام می کنن. ولی تا الان فقط اُفت درسی داشته.
اردو هم رفتیم، نیومد.
بعضیا که مسخره اش می کنن، دلم براش میسوزه. خیلی اداشو در میارن. ازش تکیه کلام هم دراردن.
چهارشنبه ی هفته ی قبل، داشتیم با دوستان بازی میکردیم، به زور آوردمش تو جمع. آخه معمولا از جمع فراریه. بازیمون تو نوع خودش جالب بود؛ مثلا بازنده رو کتک می زدیم! بعد که دقت کردم، دیدم بهش خوش گذشته.
خلاصه به خاطر همین چیزا، معلم پرورشی مون بهم گفت که یه کاری واسه ش بکن، رفتارش خیلی غیر عادیه؛ ثواب هم داره.
بعد گفت: پیش خودمون بمونه، پدرش هم ازش راضی نیست.
البته راستشو بخواین، تو بعضی از صفات منم مثل اونم. مثلا کم حرف بودن، بی نظمی، دوری از جمع و... ولی خب ایشون دیگه واقعا وضعشون اضطراریه.
البته راستشو بخواین، تو بعضی از صفات منم مثل اونم. مثلا کم حرف بودن، بی نظمی، دوری از جمع و... ولی خب ایشون دیگه واقعا وضعشون اضطراریه.سلام و عرض ادب
از اینکه به موضوع قبلی من خیلی زود پاسخ دادین، بی نهایت سپاسگزارم
حالا یه سوال دیگه ازتون دارم
من سال اول دبیرستانم. یکی از همکلاسیام، رفتارهای عجیب و غریبی داره...
راستش خیلی خیلی گوشه گیر و تنهاست.
صبح ها معمولا، وقتی معلم سر کلاسه میاد مدرسه! یعنی ساعت 8. تو کلاسمون سوژه شده.
با کسی بُر نمی خوره. من که ندیدم با یه دوست صمیمی بگرده.
ظاهرش میشه گفت آشفته ست، و خیلی خشک و سرد.
تنها میاد مدرسه، تو کلاس روی یه نیمکت خالی میشینه، تنها هم برمیگرده خونه.
معلم های مدرسه ما، تو درسایی مثل ریاضی و فیزیک، جزوه میگن. ولی او یا اصن جزوه نمی نویسه، یا اگه می نویسه خیلی بی ریخت و نا مرتب. چندین بار معلم ها بهش تذکر دادن ولی انگار نه انگار.
خدایا من خودم هیچی نیستم، ولی اینا رو که میگم فقط برای اینه که بتونم مشکل دوستمو حل کنم.
کم حرف که چه عرض کنم، کلّا اهل حرف زدن نیست. البته دلش پاکه، اهل غیبت کردن نیست. بعضی وقت ها هم باهاش شوخی می کنم، خنده اش میگیره. دوست داره شوخی کنه، ولی نمی دونه دقیقا چجوری؟!
اهل نماز هم هست.
زنگ ورزش، با لباس رسمی میاد و توی هیچ ورزشی سررشته نداره. چون بازیش ضعیفه، معمولا بهش سرکوفت میزنن؛ به خاطر همین دیگه دور و بر ورزشو خط کشیده .فقط اگه یه حریفی باشه، باهاش شطرنج بازی می کنه.
چندبار خواستم باهاش سر صحبت رو باز کنم که چرا مثلا دیر میاد مدرسه، ولی مایل نبود و رفت. یا ناراحت شده بود یا من خیلی ناشی بودم!
نمی دونم چجوری واسه امتحان درس می خونه. یکی دوبار، زنگِ قبل از شروع امتحان، اومده بود پیش من و محدوده ی امتحانی رو پرسیده بود. مثلا شیمی از کجا تا کجا امتحانه؟ بعد جزوه ی منو برد تا تو این یه ساعت باقی مونده، درس بخونه. اگه به خودش برسه، استعداد درس خوندن رو داره، چون (تعریفی نباشه) مدرسه ی ما نمونه دولتیه و فقط نفرات برتر آزمون ورودی، توش ثبت نام می کنن. ولی تا الان فقط اُفت درسی داشته.
اردو هم رفتیم، نیومد.
بعضیا که مسخره اش می کنن، دلم براش میسوزه. خیلی اداشو در میارن. ازش تکیه کلام هم دراردن.
چهارشنبه ی هفته ی قبل، داشتیم با دوستان بازی میکردیم، به زور آوردمش تو جمع. آخه معمولا از جمع فراریه. بازیمون تو نوع خودش جالب بود؛ مثلا بازنده رو کتک می زدیم! بعد که دقت کردم، دیدم بهش خوش گذشته.
خلاصه به خاطر همین چیزا، معلم پرورشی مون بهم گفت که یه کاری واسه ش بکن، رفتارش خیلی غیر عادیه؛ ثواب هم داره.
بعد گفت: پیش خودمون بمونه، پدرش هم ازش راضی نیست.
با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی و همه اسک دینی های عزیز
از حسن اعتمادتون به این انجمن سپاسگذارم و امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض می کنم راهگشا باشد.
توجه شما به دوستتون و سعی در کمک و موفقیت ایشان قابل ستایش می باشد و البته لازم است به چند نکته توجه نمایید:
- مواظب باشید شما روی او تاثیر بگذارید نه ایشان و اگر می خواهید تاثیری هم بپذیرید تاثیر مثبت باشد نه منفی
- لازم است همدلی نمایید و البته دقت نمایید تبدیل به همدردی نشود.
- با توجه به آنکه خود شما نیز در بعضی زمینه ها ضعف دارید نمی توانید به تنهایی تاثیر مناسبی روی ایشان بگذارید و مناسب است در کمک به ایشان از افراد دیگری نیز کمک بگیرید.
ویژگیهایی ذکر نمودید علل مختلفی می تواند داشته باشد کمبود مهارت، ضعف در شخصیت، افسردگی ،تربیت نامناسب و...
لذا لازم است علت را بیابید و به مشاور متعهد و متخصص ارجاع دهید و در تمرین و بکار بستن راهکارهای مشاور و روانشناس به او کمک نمایید.
از مهارتهای تاثیر گذاری روی دیگران و جلب محبت دیگران استفاده نمایید.
[=Calibri]1. محبت و صمیمیت
[=Calibri]2. برخورد با نشاط
[=Calibri]3. آغاز مثبت
[=Calibri]4. شنونده خوب بودن
[=Calibri]5. ارج گذاری
[=Calibri]6. رفتار مطلوب
[=Calibri]7. هدیه دادن
[=Calibri]8. گفتار زیبا
[=Calibri]9. تبلیغ عملی
راههای جلب محبت:
2. نرم و ملایم بودن
3. خود را محترم دانستن و به دیگران احترام گذاشتن
4. حق شناسی و تشکر از دیگران
5. آغاز به سلام
6. گذشت از لغزشهای دیگران
7. هدیه دادن
8. اظهار کردن دوستی خود به دیگران
9. تواضع و فروتنی
10. به جای عیب جویی از دیگران به اصلاح عیبهای خود پرداختن
11. سکوت به موقع و حرف زدن به موقع و گوش دادن به موقع
12. پرهیز از منت گذاشتن
13. ایمان و عمل صالح
14. همدردی با دیگران همراه با صداقت نه تظاهر
15. خوشرویی
16. کارگشایی و خیر خواهی برای دیگران
سعی نمایید برای ایشان به صورت غیرمستقیم ایجاد دغدغه نمایید تا خود در پی کسب مهارت برآید و از شما سوال بپرسد و شما به او کمک نمایید.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
[="Times New Roman"][="Black"]این خیلی خوبه که شما بدون چشم داشت به دنبال کمک به دوستتون هستید. آفرین.
ولی خیلی مواظب باشید که این احساس به دوستتون دست نده که شما می خواید تغییرش بدید.
باید این حس رو بهش القا کنید که شما دوستتون رو همینجوری که هستید با همه ی خوبی ها و بدی هاش پذیرفتید و دوستش دارید.
و هدفتون از کمک به دوستتون اینه که پسر با استعدادی هست و لایق موفقیت و پیشرفت هست.
دوست شما بیش از هرچیزی نیاز به انرژی مثبت و انگیزه و روحیه دادن داره.
شما باید بدون توجه به اینکه دوستتون چه عکس العملی نشون میده تشویقش کنید بهش روحیه و انرژی مثبت بدید.
جوری نباشه که اگر بهش گفتید «آفرین تو می تونی بیا درس بخونیم»
و دوستتون گفت «بیخیال حوصله ندارم»
شما بگید «اصلا به من چه نخون. میل خودته»
اصلا عکس العمل دوستتون مهم نیست. مهم کاریه که شما میکنید و باید ادامه بدید.
با این کار به مرور زمان شما روی دوستتون تاثیر مثبت میزارید و کم کم تغییر میکنه.[/]
پرسش:
من سال اول دبیرستانم. یکی از همکلاسیام، رفتارهای عجیب و غریبی داره...راستش خیلی خیلی گوشه گیر و تنهاست.صبح ها معمولا، وقتی معلم سر کلاسه میاد مدرسه!تو کلاسمون سوژه شده.با کسی بُر نمی خوره. من که ندیدم با یه دوست صمیمی بگرده.ظاهرش میشه گفت آشفته ست، و خیلی خشک و سرد.
تنها میاد مدرسه، تو کلاس روی یه نیمکت خالی میشینه، تنها هم برمیگرده خونه.یا اصن جزوه نمی نویسه، یا اگه می نویسه خیلی بی ریخت و نا مرتب.
خدایا من خودم هیچی نیستم، ولی اینا رو که میگم فقط برای اینه که بتونم مشکل دوستمو حل کنم.اهل نماز هم هست.زنگ ورزش، با لباس رسمی میاد و توی هیچ ورزشی سررشته نداره. چون بازیش ضعیفه، معمولا بهش سرکوفت میزنن؛چندبار خواستم باهاش سر صحبت رو باز کنم که چرا مثلا دیر میاد مدرسه، ولی مایل نبود و رفت. یا ناراحت شده بود یا من خیلی ناشی بودم! استعداد درس خوندن رو داره ولی تا الان فقط اُفت درسی داشته.خلاصه به خاطر همین چیزا، معلم پرورشی مون بهم گفت که یه کاری واسه ش بکن، رفتارش خیلی غیر عادیه؛ ثواب هم داره.
پاسخ:
از حسن اعتمادتون به این انجمن سپاسگذارم و امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض می کنم راهگشا باشد.
توجه شما به دوستتون و سعی در کمک و موفقیت ایشان قابل ستایش می باشد و البته لازم است به چند نکته توجه نمایید:
- مواظب باشید شما روی او تاثیر بگذارید نه ایشان و اگر می خواهید تاثیری هم بپذیرید تاثیر مثبت باشد نه منفی
- لازم است همدلی نمایید و البته دقت نمایید تبدیل به همدردی نشود.
- با توجه به آنکه خود شما نیز در بعضی زمینه ها ضعف دارید نمی توانید به تنهایی تاثیر مناسبی روی ایشان بگذارید و مناسب است در کمک به ایشان از افراد دیگری نیز کمک بگیرید.
- لازم است این حس رو بهش القا کنید که شما دوستتون رو همینجوری که هستید با همه ی خوبی ها و بدی هاش پذیرفتید و دوستش دارید.و هدفتون از کمک به دوستتون اینه که پسر با استعدادی هست و لایق موفقیت و پیشرفت هست.
لذا لازم است علت را بیابید و به مشاور متعهد و متخصص ارجاع دهید و در تمرین و بکار بستن راهکارهای مشاور و روانشناس به او کمک نمایید.
از مهارتهای تاثیر گذاری روی دیگران و جلب محبت دیگران استفاده نمایید.
[=Calibri]1. محبت و صمیمیت
[=Calibri]2. برخورد با نشاط
[=Calibri]3. آغاز مثبت
[=Calibri]4. شنونده خوب بودن
[=Calibri]5. ارج گذاری
[=Calibri]6. رفتار مطلوب
[=Calibri]7. هدیه دادن
[=Calibri]8. گفتار زیبا
[=Calibri]9. تبلیغ عملی
راههای جلب محبت:
2. نرم و ملایم بودن
3. خود را محترم دانستن و به دیگران احترام گذاشتن
4. حق شناسی و تشکر از دیگران
5. آغاز به سلام
6. گذشت از لغزشهای دیگران
7. هدیه دادن
8. اظهار کردن دوستی خود به دیگران
9. تواضع و فروتنی
10. به جای عیب جویی از دیگران به اصلاح عیبهای خود پرداختن
11. سکوت به موقع و حرف زدن به موقع و گوش دادن به موقع
12. پرهیز از منت گذاشتن
13. ایمان و عمل صالح
14. همدردی با دیگران همراه با صداقت نه تظاهر
15. خوشرویی
16. کارگشایی و خیر خواهی برای دیگران
سعی نمایید برای ایشان به صورت غیرمستقیم ایجاد دغدغه نمایید تا خود در پی کسب مهارت برآید و از شما سوال بپرسد و شما به او کمک نمایید.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی