سردرگمی؛ طبق خواسته ی خدا زندگی کنم یا طبق خواسته ی مادرم؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سردرگمی؛ طبق خواسته ی خدا زندگی کنم یا طبق خواسته ی مادرم؟
مگ ن خدا میگ هرانسانی رو مختار آفریدم  پس چرااز اون طرف میگ از پدر و مادرتون سرپیچی نکنید الان لابد میاید میگید ایناباهم در تنافض نیست ولی هست چیزی ک خداگفته فقط برا بچه های ائمه س ن ماها باپدر و مادرایی پراز ایراد_مثلا من باید ب حرف مادری ک نماز نمیخونه و بیماری روحی داره و قرص مصرف میکنه گوش کنم؟و سرپیچی نکنم از حرفاش؟ از طرفی هم میگ فقط از خودم(خدا)پیروی کنید من با دیدگاه توصل ب ائمه کنار اومدم چون ب هرحال اونا معصوم بودن و بهترین بندگان و حرفاشون در واقع حرفای خدا بوده_اما چراباید ب حرف پدر و مادر هم گوش بدیم؟ مثلا مادر من هرجامیره دلش میخواد منم باهاش باشم _الان من باس تو این موقعیت ها ب کسب علم و عبادت بپردازم ک خدااون دنیا بازخواست میکنه منو از لحظه لحظه عمری ک داده _یاب حرف مادرم گوش کنم؟ خدا ظالم نیست؟ پس چرااز مامیخواد هم ب حرفای خودش گوش کنیم هم ب حرفای پدرو مادر اخه مگ پدر و مادر هامعصومن ک ماازشون اطاعت کنیم؟ ی مشت اخوند پامنبر همش راجب حقوق پدر و مادر حرف میزنید ی بار هم شده ب اوناحقوق مارو گوشزد کنید؟ اصن یکی ب من بگه این پدر و مادری ک ماباید ب حرفاشون گوش بدیم باید چ شرایطی داشته باشن از لحاظ دینی علمی عقلی این شرایط رو معین کنید تاایقد از ماخواسته های بیجانداشته باشن  هیچوقت تو زندگی نفهمیدم وقتمو باید اونجوری ک خدامیگه بگذرونم یااونجوری ک مامانم میگ __
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد حنیف
هیچوقت تو زندگی نفهمیدم وقتمو باید اونجوری ک خدامیگه بگذرونم یااونجوری ک مامانم میگ
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و احترام تاکید و سفارش اسلام بر مراعات احترام والدین، غیر قابل انکار است و در آیات متعدد بر این مسئله تاکید شده. «وَ وَصَّینَا الاِْنْسانَ بِوالِدَیهِ…»: ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم… (۱) و همانطور که می دانید احسان و نیکی به والدین را در کنار ایمان به خدا و دوری از شرک آورده که نشان دهنده ی اهمیت موضوع است. «… لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا …»؛ … جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر احسان کنید … » (۲) پرهیز از هر نوع بی احترامی و اهانت به والدین را هم حتما در آیات قرآن ملاحظه فرموده اید: اِمّا یبْلُغَنَّ عِنْدَک الْکبَرَ اَحَدُهُما اَوْکلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْ هُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کریماً؛ هرگاه یکی از آنها یا هر دو آنها نزد تو به سن پیری برسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده و با نرمی و بزرگوارانه بگو. (۳) تا اینجا جهت یادآوری بود؛ اما در کنار اینها توجه به چند نکته ضروری ست: (ادامه دارد...)
اولا در اسلام همیشه حق طرفینی ست. یعنی هر دو طرف دارای حقوقی هستند و کوتاهی کردنِ هر کدام از دوطرف، بازخواست الهی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین والدین همانگونه که حقوقی به گردن فرزند دارند، به همان نسبت دارای تکالیفی هم هستند که همان حقوق فرزند است. حقوقی مثل گذاشتن نام نیکو، تأدیب و تربیت صحیح، آشنا کردن با آموزه های دینی و روش های اخلاقی، محبت به فرزند و … شهيد دستغيب (قدس سره) می‌فرمايد: از حقوق اولاد بر والدين اين است كه در تعليم و تربيت آن‌ها بكوشند و به اصول و فروع دين آشنا گردانند، به خصوص خواندن قرآن را به آنان بياموزند ،‌و در تربيت آنان مسامحه و كوتاهی نكنند و از انجام كارهای بد آنان را باز دارند و به انجام كارهای نيک امر كنند. (۴) بنابراین اینطور نیست که اگر والدین در امور فرزند کوتاهی کرده یا ظلمی را نسبت به او روا دارند، مبرای از مواخذه بوده و از بار تکلیف فرار کنند. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در ضمن سفارش‌هاى خود به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «يا علىُّ لَعَن اللهُ والدين حَمَلا وَلَدهما على عُقُوقهما؛ يا علىُّ! يَلزِمُ الوالدينِ مِن العُقُوقِ لِوَلَدِهما مايَلزِمُ الوَلَدَ لَهما مِن عُقُوقهم»؛ خدا لعنت کند پدر و مادرى را که موجبات عاق فرزند خود را فراهم نمايند. اى على! همان‌گونه که فرزند عاق والدين مى شود، والدين نيز عاق فرزند خواهند شد. (۵) پس والدینی که تکالیف شاق به فرزندانشان محول کرده یا طوری رفتار می کنند که فرزند تاب نیاورده و ناچار از بدرفتاری می شود، در درگاه الهی بدون عقوبت نخواهند ماند. هرچند این مجوزی برای بدرفتاریِ متقابل فرزند نیست، ولی در اینکه این والدین مورد بازخواست قرار خواهند گرفت شکی نیست. و ثانیا تمام تلاش های ما در دنیا برای رسیدن به کمال و سعادت نهایی، یعنی همان قرب الهی ست. تمایل شما برای کسب علم و عبادت، قطعا برای رسیدن به همین هدف است. اما رسیدن به این هدف، به طور کلی در فرمانبرداری از پروردگار و بندگی اوست. اگر شما محبت به والدین و اطاعت از آنها را در راستای فرمانبرداری از خداوند و بندگیِ او قرار داده و این نیت را داشته باشید، به هدفتان خواهید رسید. ما معتقدیم که «لا موثر فی الوجود الا الله» یعنی هیچ تاثیر گذاری در عالم به غیر از پروردگار وجود ندارد. و قرآن به صراحت تاکید می کند که «مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ …»؛ هر كس سربلندى مى‏ خواهد سربلندى يكسره از آن خداست‏ سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى ‏رود و كار شايسته به آن رفعت مى ‏بخشد… (۶) پس سعادتِ شما منحصر در کسب علم یا عبادت به معنایِ خاص نیست، بلکه ممکن است تکلیف و امتحانِ شما در محبت به مادرتان باشد. اصلْ بندگی ست. و اگر او بخواهد، شما را از همین طریق به اهدافتان خواهد رساند و در دنیا و آخرت عزت خواهد بخشید؛ مهم اینست که راه را گم نکرده و نیتتان را خالص کنید.           پی نوشت ها: ۱. سوره لقمان، ۱۴ ۲. سوره بقره، ۸۳ ۳. سوره اسراء، ۲۳ ۴. دستغیب، سيد عبدالحسين،؛ گناهان كبيره؛ انتشارات اسلامی، قم ۱۳۷۶؛ ج ۱؛ ص ۱۳۵ ۵. حسینی حائری،‌ کاظم؛ تزکیه النفس؛ نشر دارالبشیر؛ قم ۱۳۸۵؛ ص ۵۵۶ ۶. سوره فاطر، ۱۰  
  پرسش: طبق دستور خداوند نباید از والدین سرپیچی کرد. از طرفی عمل کردن به تکالیف الهی هم واجب است. اگر این دو با هم تناقض داشته باشد باید چه کرد؟ آیا اطاعت از والدین، در مورد والدین ما که پر از ایراد هم هستند صادق است؟ مثلا آیا من باید به حرف مادری که خودش نماز نمیخواند و بیماری روحی دارد اطاعت کنم؟ من نمیدانم وقتم را باید طبق فرمان خداوند پر کنم یا طبق دستورات مادرم.   پاسخ: تاکید و سفارش اسلام بر مراعات احترام والدین، غیر قابل انکار است و در آیات متعدد بر این مسئله تاکید شده. «وَ وَصَّینَا الاِْنْسانَ بِوالِدَیهِ…»: ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم… (۱) و همانطور که می دانید احسان و نیکی به والدین را در کنار ایمان به خدا و دوری از شرک آورده که نشان دهنده ی اهمیت موضوع است. «… لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا …»؛ … جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر احسان کنید … » (۲) پرهیز از هر نوع بی احترامی و اهانت به والدین را هم حتما در آیات قرآن ملاحظه فرموده اید: «اِمّا یبْلُغَنَّ عِنْدَک الْکبَرَ اَحَدُهُما اَوْکلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْ هُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کریماً»؛ هرگاه یکی از آنها یا هر دو آنها نزد تو به سن پیری برسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده و با نرمی و بزرگوارانه بگو. (۳) تا اینجا جهت یادآوری بود؛ اما در کنار اینها توجه به چند نکته ضروری ست: اولا در اسلام همیشه حق طرفینی ست. یعنی هر دو طرف دارای حقوقی هستند و کوتاهی کردنِ هر کدام از دوطرف، بازخواست الهی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین والدین همانگونه که حقوقی به گردن فرزند دارند، به همان نسبت دارای تکالیفی هم هستند که همان حقوق فرزند است. حقوقی مثل گذاشتن نام نیکو، تأدیب و تربیت صحیح، آشنا کردن با آموزه های دینی و روش های اخلاقی، محبت به فرزند و …. شهيد دستغيب (قدس سره) می‌فرمايد: از حقوق اولاد بر والدين اين است كه در تعليم و تربيت آن‌ها بكوشند و به اصول و فروع دين آشنا گردانند، به خصوص خواندن قرآن را به آنان بياموزند ،‌و در تربيت آنان مسامحه و كوتاهی نكنند و از انجام كارهای بد آنان را باز دارند و به انجام كارهای نيک امر كنند. (۴) بنابراین اینطور نیست که اگر والدین در امور فرزند کوتاهی کرده یا ظلمی را نسبت به او روا دارند، مبرای از مواخذه بوده و از بار تکلیف فرار کنند. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در ضمن سفارش‌هاى خود به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «يا علىُّ لَعَن اللهُ والدين حَمَلا وَلَدهما على عُقُوقهما؛ يا علىُّ! يَلزِمُ الوالدينِ مِن العُقُوقِ لِوَلَدِهما مايَلزِمُ الوَلَدَ لَهما مِن عُقُوقهم»؛ خدا لعنت کند پدر و مادرى را که موجبات عاق فرزند خود را فراهم نمايند. اى على! همان‌گونه که فرزند عاق والدين مى شود، والدين نيز عاق فرزند خواهند شد. (۵) پس والدینی که تکالیف شاق به فرزندانشان محول کرده یا طوری رفتار می کنند که فرزند تاب نیاورده و ناچار از بدرفتاری می شود، در درگاه الهی بدون عقوبت نخواهند ماند. هرچند این مجوزی برای بدرفتاریِ متقابل فرزند نیست، ولی در اینکه این والدین مورد بازخواست قرار خواهند گرفت شکی نیست. ثانیا تمام تلاش های ما در دنیا برای رسیدن به کمال و سعادت نهایی، یعنی همان قرب الهی ست. تمایل شما برای کسب علم و عبادت، قطعا برای رسیدن به همین هدف است. اما رسیدن به این هدف، به طور کلی در فرمانبرداری از پروردگار و بندگی اوست. اگر شما محبت به والدین و اطاعت از آنها را در راستای فرمانبرداری از خداوند و بندگیِ او قرار داده و این نیت را داشته باشید، به هدفتان خواهید رسید. ما معتقدیم که «لا موثر فی الوجود الا الله» یعنی هیچ تاثیر گذاری در عالم به غیر از پروردگار وجود ندارد. و قرآن به صراحت تاکید می کند که «مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ …»؛ هر كس سربلندى مى‏ خواهد سربلندى يكسره از آن خداست‏ سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى ‏رود و كار شايسته به آن رفعت مى ‏بخشد… (۶) پس سعادتِ شما منحصر در کسب علم یا عبادت به معنایِ خاص نیست، بلکه ممکن است تکلیف و امتحانِ شما در محبت به مادرتان باشد. اصلْ بندگی ست. و اگر او بخواهد، شما را از همین طریق به اهدافتان خواهد رساند و در دنیا و آخرت عزت خواهد بخشید؛ مهم اینست که راه را گم نکرده و نیتتان را خالص کنید.         پی نوشت: ۱. سوره لقمان، ۱۴ ۲. سوره بقره، ۸۳ ۳. سوره اسراء، ۲۳ ۴. دستغیب، سيد عبدالحسين،؛ گناهان كبيره؛ انتشارات اسلامی، قم ۱۳۷۶؛ ج ۱؛ ص ۱۳۵ ۵. حسینی حائری،‌ کاظم؛ تزکیه النفس؛ نشر دارالبشیر؛ قم ۱۳۸۵؛ ص ۵۵۶ ۶. سوره فاطر، ۱۰    
اطاعت از پدر و مادر واجب نیست. فقط باید نسبت به آنها خوش رفتار بود... به همین جهت خداوند در کنار احسان به پدر و مادر به احسان به خویشان و همسایه و غیره توصیه کرده است... در قرآن هم هیچگاه به اطاعت از والدین دستور نداده فقط فرموده با احترام و احسان با آنها رفتار کنید.
جمع بندی   پرسش: طبق دستور خداوند نباید از والدین سرپیچی کرد. از طرفی عمل کردن به تکالیف الهی هم واجب است. اگر این دو با هم تناقض داشته باشد باید چه کرد؟ آیا اطاعت از والدین، در مورد والدین ما که پر از ایراد هم هستند صادق است؟ مثلا آیا من باید به حرف مادری که خودش نماز نمیخواند و بیماری روحی دارد اطاعت کنم؟ من نمیدانم وقتم را باید طبق فرمان خداوند پر کنم یا طبق دستورات مادرم.   پاسخ: تاکید و سفارش اسلام بر مراعات احترام والدین، غیر قابل انکار است و در آیات متعدد بر این مسئله تاکید شده. «وَ وَصَّینَا الاِْنْسانَ بِوالِدَیهِ…»: ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم… (۱) و همانطور که می دانید احسان و نیکی به والدین را در کنار ایمان به خدا و دوری از شرک آورده که نشان دهنده ی اهمیت موضوع است. «… لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا …»؛ … جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر احسان کنید … » (۲) پرهیز از هر نوع بی احترامی و اهانت به والدین را هم حتما در آیات قرآن ملاحظه فرموده اید: «اِمّا یبْلُغَنَّ عِنْدَک الْکبَرَ اَحَدُهُما اَوْکلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْ هُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کریماً»؛ هرگاه یکی از آنها یا هر دو آنها نزد تو به سن پیری برسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده و با نرمی و بزرگوارانه بگو. (۳) تا اینجا جهت یادآوری بود؛ اما در کنار اینها توجه به چند نکته ضروری ست: اولا در اسلام همیشه حق طرفینی ست. یعنی هر دو طرف دارای حقوقی هستند و کوتاهی کردنِ هر کدام از دوطرف، بازخواست الهی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین والدین همانگونه که حقوقی به گردن فرزند دارند، به همان نسبت دارای تکالیفی هم هستند که همان حقوق فرزند است. حقوقی مثل گذاشتن نام نیکو، تأدیب و تربیت صحیح، آشنا کردن با آموزه های دینی و روش های اخلاقی، محبت به فرزند و …. شهيد دستغيب (قدس سره) می‌فرمايد: از حقوق اولاد بر والدين اين است كه در تعليم و تربيت آن‌ها بكوشند و به اصول و فروع دين آشنا گردانند، به خصوص خواندن قرآن را به آنان بياموزند ،‌و در تربيت آنان مسامحه و كوتاهی نكنند و از انجام كارهای بد آنان را باز دارند و به انجام كارهای نيک امر كنند. (۴) بنابراین اینطور نیست که اگر والدین در امور فرزند کوتاهی کرده یا ظلمی را نسبت به او روا دارند، مبرای از مواخذه بوده و از بار تکلیف فرار کنند. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در ضمن سفارش‌هاى خود به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «يا علىُّ لَعَن اللهُ والدين حَمَلا وَلَدهما على عُقُوقهما؛ يا علىُّ! يَلزِمُ الوالدينِ مِن العُقُوقِ لِوَلَدِهما مايَلزِمُ الوَلَدَ لَهما مِن عُقُوقهم»؛ خدا لعنت کند پدر و مادرى را که موجبات عاق فرزند خود را فراهم نمايند. اى على! همان‌گونه که فرزند عاق والدين مى شود، والدين نيز عاق فرزند خواهند شد. (۵) پس والدینی که تکالیف شاق به فرزندانشان محول کرده یا طوری رفتار می کنند که فرزند تاب نیاورده و ناچار از بدرفتاری می شود، در درگاه الهی بدون عقوبت نخواهند ماند. هرچند این مجوزی برای بدرفتاریِ متقابل فرزند نیست، ولی در اینکه این والدین مورد بازخواست قرار خواهند گرفت شکی نیست. ثانیا تمام تلاش های ما در دنیا برای رسیدن به کمال و سعادت نهایی، یعنی همان قرب الهی ست. تمایل شما برای کسب علم و عبادت، قطعا برای رسیدن به همین هدف است. اما رسیدن به این هدف، به طور کلی در فرمانبرداری از پروردگار و بندگی اوست. اگر شما محبت به والدین و اطاعت از آنها را در راستای فرمانبرداری از خداوند و بندگیِ او قرار داده و این نیت را داشته باشید، به هدفتان خواهید رسید. ما معتقدیم که «لا موثر فی الوجود الا الله» یعنی هیچ تاثیر گذاری در عالم به غیر از پروردگار وجود ندارد. و قرآن به صراحت تاکید می کند که «مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ …»؛ هر كس سربلندى مى‏ خواهد سربلندى يكسره از آن خداست‏ سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى ‏رود و كار شايسته به آن رفعت مى ‏بخشد… (۶) پس سعادتِ شما منحصر در کسب علم یا عبادت به معنایِ خاص نیست، بلکه ممکن است تکلیف و امتحانِ شما در محبت به مادرتان باشد. اصلْ بندگی ست. و اگر او بخواهد، شما را از همین طریق به اهدافتان خواهد رساند و در دنیا و آخرت عزت خواهد بخشید؛ مهم اینست که راه را گم نکرده و نیتتان را خالص کنید.       پی نوشت: ۱. سوره لقمان، ۱۴ ۲. سوره بقره، ۸۳ ۳. سوره اسراء، ۲۳ ۴. دستغیب، سيد عبدالحسين،؛ گناهان كبيره؛ انتشارات اسلامی، قم ۱۳۷۶؛ ج ۱؛ ص ۱۳۵ ۵. حسینی حائری،‌ کاظم؛ تزکیه النفس؛ نشر دارالبشیر؛ قم ۱۳۸۵؛ ص ۵۵۶ ۶. سوره فاطر، ۱۰