جمع بندی سوالی در مورد زندگی پس از مرگ
تبهای اولیه
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما دوستان محترم
متاسفانه من مکان دیگه ای برای طرح پرسش پیدا نکردم.. و اینجارو مناسب دونستم.. سوالی مربوط به زندگی بعد از مرگ مدتی است ذهنم رو مشغول کرده
آیا بعد از مرگ و پایان زندگی ، امکان دیدن و زیر نظر داشتن دنیا و اتفاقاتی که در دنیا روی خواهد داد ، هنوز هم وجود خواهد داشت؟ اگر بله ، به چه صورت؟ و تا کی این امر ادامه خواهد داشت؟
اگر ممکن است بصورت کامل توضیح دهید با سپاس فراوان
با سلام خدمت شما دوست گرامی
ارتباط مردگان با انسانهاى دنيوى در روايات و احاديث رسيده از پيشوايان اسلام بهصورت زيارت و ملاقات آنان با انسانهاى دنيوى مطرح و ذكر گرديده است چنانكه اسحاق بن عمّار كه يكى از ياران امام موسى كاظم عليه السلام مىباشد، مىگويد:
«به امام كاظم گفتم: آيا مؤمن بعد از مردن، در عالم برزخ، اهل و عيال و خويشاوندان خويش را ملاقات مىكند؟ پاسخ دادند: آرى»(1).
حال اين سؤال مطرح است كه آيا اين ملاقات و برقرارى رابطه انسانهاى مرده، در قالب مثالى با انسانهاى زنده در دنيا منحصر به مؤمنين است چنانكه ظاهر روايت بالا حكايت از آن دارد؟
پاسخ آن منفى است. زيرا روايات زيادى وارد است كه مؤمن و كافر در اصل ملاقات، با يكديگر فرق ندارند، كفار و بدكاران و غير آنان نيز اصل رابطه با عالم دنيا با خويشاوندان و فرزندان خويش را مىتوانند داشته باشند منتها طبق روايات و احاديث منقول، چگونگى ملاقات مؤمنين با كفّار و مشركين و بدكاران و غير آن با يكديگر فرق دارد و نتيجه آن دو نيز متفاوت است.
چنانكه در روايتى از «حفص بن بخترى» از امام صادق عليه السلام چنين وارد است(2):
امام صادق عليه السلام فرمود:
«مؤمن اهل و عيال و خويشاوندان خود را ديدار مىكند و مىبيند آنچه را كه دوست دارد و از او مخفى مىشود آنچه را كه آن را دوست ندارد و كافر نيز اهل و عيال خويش را ديدار مىكند و لكن مىبيند آنچه را كه آن را دوست ندارد و از او مخفى مىشود آنچه آن را دوست دارد (يعنى درست نقطه مقابل ديدگاه مؤمن، زيرا اين نحوه ملاقات، موافق روحيه و اَعمال مؤمن و كافر است چون اين حالت را از همان دنياى مادى به ارمغان آوردهاند و درست نتيجه مستقيم افعال آن دو مىباشد».
مؤمن و كافر در اصل ملاقات با زندگان دنيائى با خويشاوندان و اهل و عيال خويش، مساوى و برابر هستند و لكن در نحوه ملاقات و نتيجه حاصل از آن با يكديگر فرق دارند، مؤمن آنچه را كه دوست دارد مىبيند و آنچه را كه از آن كراهت دارد نمى بيند يعنى مؤمن يك حالت وجد و شادمانى و آرامش روح دارد و لكن كافر آنچه را كه دوست ندارد مىبيند و آنچه را دوست دارد نمىبيند چون روحيّه كافر با اين نوع نمايش و شرح حال و ملاقات، تناسب دارد چنانكه در روايتى از ابى بصير از امام صادقعليه السلام چنين نقل شده است(3):
امام صادق عليه السلام فرمود:
«هيچ مؤمن و كافرى نيست جز اينكه اهل و عيال خويش را به هنگام ظهر ديدار مىكند و مؤمن موقعى كه مىبيند اهل و عيالش، عمل نيكى انجام مىدهند، ستايش خدا مىكند ولى كافر هنگامى كه مىبيند كه وابستگان او عمل شايستهاى انجام مىدهند در عالم مثال، ناراحت شده و در نتيجه حالت حسرت به او دست مىدهد».
البته ملاقات مؤمن و كافر نيز آزادانه و بدون محدوديّت انجام نمىگيرد، بلكه همراه آنها، دو فرشته مأمور الهى نيز هستند چنانكه در روايتى از امام ابوالحسن اول(امام موسى بن جعفرعليه السلام) سؤال شده است:
آيا مؤمن با اهل و عيالش ديدار مىكند؟(4).
امام در پاسخ سؤال مذكور فرمود:
«آرى مؤمن با اهل و عيال خود ملاقات مىكند زيرا خداوند به او اجازه مىدهد همراه و فرشتهاى كه با او هستند و اعمال او را تحت كنترل دارند، با افراد فاميل خود ديدار كند».
مقدار اين ملاقات و فاصله زمانى بين ديدارها با ملاحظه ديدگاه پيشوايان اسلام ممكن است هر روز يا هر دو روز و يا هر سه روز و يا روز جمعه و... انجام پذيرد و زندگانى در عالم مثال و برزخ از اين جهت با يكديگر مختلف بوده، يكنواخت نيستند و مقدار اين ملاقات و كيفيّت آن بستگى به مقدار و كمى و زيادى اعمال خوب و يا بد ميّت در دنيا دارد چنانكه از امام صادقعليه السلام وارد شده است كه فرمود:
«از مردگان كسانى هستند كه هر روز جمعه، خويشاوندان خويش را ديدار مىكنند و برخى از آنان بر اساس اندازه و قدر اعمال و رفتارى كه داشتند برنامه ديدار آنان با انسانهاى دنيائى، قرار داده شده است»(5).
همچنين اسحاق بن عمّار از امام ابوالحسن اول(موسىبن جعفرعليه السلام) چنين نقل مىكند:
«راوى مىگويد: از امام معصوم ابوالحسن اوّلعليه السلام سؤال كردم آيا مؤمن با اهل و عيال و خويشاوندان خويش بعد از مردن ملاقات مىكند؟ فرمود: آرى سپس سؤال كردم: مدت اين ملاقات چه مقدار است؟ فرمود: مقدار اين ملاقات وابسته است به اندازه فضائل و نيكىهاى آنان، برخى از مردگان در هر روز با خويشاوندان خويش ملاقات دارند و برخى از آنان در هر دو روز و برخى ديگر هر سه روز. راوى سپس مىگويد: امامعليه السلام در ضمن كلماتشان فرمودند: كمترين افرادى كه مىتوانند ملاقات با خويشاوندان خويش داشته باشند، همان روز جمعه مىباشد. سپس راوى سؤال مىكند كه اين ملاقات در روز جمعه در كدام ساعت مىتواند باشد؟ فرمود: به هنگام ظهر»(6).
مردگان در عالم مثال با جسد مثالى، از علوم دنيائى و كارهاى موجود و انجام شده اطّلاعاتى دارند و ارواح مردگان همان ارواحِ داراى حوّاس باطنى و داراى حافظه و ذهن و علم و غير آن مىباشند كه در دنيا داشتهاند بلكه مقدارى نيز به جهت تجرّد ارواح از مشكلات و محدوديّتهاى جسمى و جسمانيّت و مادّه و مادّيت وسيعتر گشته است. لذا از كارهاى خوبِ خويشاوندان خويش مسرور و شادمان مىگردند و از انجام اعمال بد آنان نيز اندوهناك و ناراحت مىشوند و از اينجا نيز روشن مىگردد كه اعمال خويشاوندان و فرزندان و فاميل مردگان در آرامش و آسودگى آنان تأثير بسزائى دارند.
البته این ارتباط با دنیا به میزان سعه روحی افراد بستگی دارد و به این که فرد در دنیا چقدر به فکر تعالی روحی خود و گذر از این تمثلات مادی بوده نیز بستگی دارد در روایات داریم که برخی تا زمان زیادی هنوز باور ندارند که مرده اند و بر سر جنازه خود به نظاره می نشینند و از آن جدا نمی شوند و برخی که در این دنیا اهل مراقبه از روح خود بوده اند به راحتی از بدن خود قطع تعلق می کنند و در دنیا به سیر و نظر می پردازند آری بعد از مرگ موانع مادی دیگر در سر راه نیست و به راحتی از جاهای مختلف مطلع بوده و میزان ان اطلاع به سعه وجودی آنها بستگی دارد تا آنجا که توسط برخی از اولیای الهی بعد ازمرگ گره از زندگی ها باز شده تا آنجا که آیه الله بهجت فرمودند که دوستان خدا بعد از مرگشان کارایی شان برای هدایت و گره گشایی بندگان خدا بیشتر از زمان حیاتشان است.
پى نوشت:
1) قلت له: المؤمن يزور اهله؟ فقال: نعم... . فروع كافى، ثقةالاسلام كلينى رازى متوفّاى، 328 - 329، ه.ق، ج3، ص230.
2) قال: ان المؤمن ليزور اهله فيرى ما يحب و يسترعنه ما يكره و ان الكافر ليزور اهله فيرى ما يكره و يسترعنه ما يحب. (همان، ح 1).
3) ما من مؤمن و لا كافر الا و هو يأتى اهله عند زوال الشمس فاذا رأى اهله بالصالحات حمدالله على ذلك و اذا رأى الكافر اهله يعملون بالصالحات كانت له حسرة. (همان، ح2).
4) المؤمن يزور اهله؟) «فقال نعم يستأذن ربّه فيأذن له فيبعث معه ملكين...»(همان، ح1).
5) و منهم من يزور كل جمعة و منهم من يزور على قدر عمله، (همان، ح1).
6) قلت لابى الحسن الاولعليه السلام يزور المؤمن اهله؟ فقال: نعم فقلت: فى كم؟ قال: على قدر فضائلهم منهم من يزور فى كل يوم و منهم من يزور فى كل يومين و منهم من يزور فى كل ثلاثة ايام قال: ثم رأيت فى مجرى كلامه انه يقول: ادناهم منزلة يزور كل جمعة قال: فى اى ساعة؟ قال: عند زوال الشّمس...».
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما دوستان محترم
متاسفانه من مکان دیگه ای برای طرح پرسش پیدا نکردم.. و اینجارو مناسب دونستم.. سوالی مربوط به زندگی بعد از مرگ مدتی است ذهنم رو مشغول کرده
آیا بعد از مرگ و پایان زندگی ، امکان دیدن و زیر نظر داشتن دنیا و اتفاقاتی که در دنیا روی خواهد داد ، هنوز هم وجود خواهد داشت؟ اگر بله ، به چه صورت؟ و تا کی این امر ادامه خواهد داشت؟
اگر ممکن است بصورت کامل توضیح دهید با سپاس فراوان
سلام
عالم مجردات شگفت انگیزتر و با عظمت تر از آن است که ساکنانش میلی به دانستن اخبار اینسویی داشته باشند در عین حال با خبر هم میشوند
یا علیم
سوال:
آیا بعد از مرگ و پایان زندگی ، امکان دیدن و زیر نظر داشتن دنیا و اتفاقاتی که در دنیا روی خواهد داد ، هنوز هم وجود خواهد داشت؟ اگر بله ، به چه صورت؟ و تا کی این امر ادامه خواهد داشت؟
جواب:
ارتباط مردگان با انسانهاى دنيوى در روايات و احاديث رسيده از پيشوايان اسلام بهصورت زيارت و ملاقات آنان با انسانهاى دنيوى مطرح و ذكر گرديده است چنانكه اسحاق بن عمّار كه يكى از ياران امام موسى كاظم عليه السلام مىباشد، مىگويد:
«به امام كاظم گفتم: آيا مؤمن بعد از مردن، در عالم برزخ، اهل و عيال و خويشاوندان خويش را ملاقات مىكند؟ پاسخ دادند: آرى»(1).
حال اين سؤال مطرح است كه آيا اين ملاقات و برقرارى رابطه انسانهاى مرده، در قالب مثالى با انسانهاى زنده در دنيا منحصر به مؤمنين است چنانكه ظاهر روايت بالا حكايت از آن دارد؟
پاسخ آن منفى است. زيرا روايات زيادى وارد است كه مؤمن و كافر در اصل ملاقات، با يكديگر فرق ندارند، كفار و بدكاران و غير آنان نيز اصل رابطه با عالم دنيا با خويشاوندان و فرزندان خويش را مىتوانند داشته باشند منتها طبق روايات و احاديث منقول، چگونگى ملاقات مؤمنين با كفّار و مشركين و بدكاران و غير آن با يكديگر فرق دارد و نتيجه آن دو نيز متفاوت است.
چنانكه در روايتى از «حفص بن بخترى» از امام صادق عليه السلام چنين وارد است(2):
امام صادق عليه السلام فرمود:
«مؤمن اهل و عيال و خويشاوندان خود را ديدار مىكند و مىبيند آنچه را كه دوست دارد و از او مخفى مىشود آنچه را كه آن را دوست ندارد و كافر نيز اهل و عيال خويش را ديدار مىكند و لكن مىبيند آنچه را كه آن را دوست ندارد و از او مخفى مىشود آنچه آن را دوست دارد (يعنى درست نقطه مقابل ديدگاه مؤمن، زيرا اين نحوه ملاقات، موافق روحيه و اَعمال مؤمن و كافر است چون اين حالت را از همان دنياى مادى به ارمغان آوردهاند و درست نتيجه مستقيم افعال آن دو مىباشد».
مؤمن و كافر در اصل ملاقات با زندگان دنيائى با خويشاوندان و اهل و عيال خويش، مساوى و برابر هستند و لكن در نحوه ملاقات و نتيجه حاصل از آن با يكديگر فرق دارند، مؤمن آنچه را كه دوست دارد مىبيند و آنچه را كه از آن كراهت دارد نمى بيند يعنى مؤمن يك حالت وجد و شادمانى و آرامش روح دارد و لكن كافر آنچه را كه دوست ندارد مىبيند و آنچه را دوست دارد نمىبيند چون روحيّه كافر با اين نوع نمايش و شرح حال و ملاقات، تناسب دارد چنانكه در روايتى از ابى بصير از امام صادقعليه السلام چنين نقل شده است(3):
امام صادق عليه السلام فرمود:
«هيچ مؤمن و كافرى نيست جز اينكه اهل و عيال خويش را به هنگام ظهر ديدار مىكند و مؤمن موقعى كه مىبيند اهل و عيالش، عمل نيكى انجام مىدهند، ستايش خدا مىكند ولى كافر هنگامى كه مىبيند كه وابستگان او عمل شايستهاى انجام مىدهند در عالم مثال، ناراحت شده و در نتيجه حالت حسرت به او دست مىدهد».
البته ملاقات مؤمن و كافر نيز آزادانه و بدون محدوديّت انجام نمىگيرد، بلكه همراه آنها، دو فرشته مأمور الهى نيز هستند چنانكه در روايتى از امام ابوالحسن اول(امام موسى بن جعفرعليه السلام) سؤال شده است:
آيا مؤمن با اهل و عيالش ديدار مىكند؟(4).
امام در پاسخ سؤال مذكور فرمود:
«آرى مؤمن با اهل و عيال خود ملاقات مىكند زيرا خداوند به او اجازه مىدهد همراه و فرشتهاى كه با او هستند و اعمال او را تحت كنترل دارند، با افراد فاميل خود ديدار كند».
مقدار اين ملاقات و فاصله زمانى بين ديدارها با ملاحظه ديدگاه پيشوايان اسلام ممكن است هر روز يا هر دو روز و يا هر سه روز و يا روز جمعه و... انجام پذيرد و زندگانى در عالم مثال و برزخ از اين جهت با يكديگر مختلف بوده، يكنواخت نيستند و مقدار اين ملاقات و كيفيّت آن بستگى به مقدار و كمى و زيادى اعمال خوب و يا بد ميّت در دنيا دارد چنانكه از امام صادقعليه السلام وارد شده است كه فرمود:
«از مردگان كسانى هستند كه هر روز جمعه، خويشاوندان خويش را ديدار مىكنند و برخى از آنان بر اساس اندازه و قدر اعمال و رفتارى كه داشتند برنامه ديدار آنان با انسانهاى دنيائى، قرار داده شده است»(5).
همچنين اسحاق بن عمّار از امام ابوالحسن اول(موسىبن جعفرعليه السلام) چنين نقل مىكند:
«راوى مىگويد: از امام معصوم ابوالحسن اوّلعليه السلام سؤال كردم آيا مؤمن با اهل و عيال و خويشاوندان خويش بعد از مردن ملاقات مىكند؟ فرمود: آرى سپس سؤال كردم: مدت اين ملاقات چه مقدار است؟ فرمود: مقدار اين ملاقات وابسته است به اندازه فضائل و نيكىهاى آنان، برخى از مردگان در هر روز با خويشاوندان خويش ملاقات دارند و برخى از آنان در هر دو روز و برخى ديگر هر سه روز. راوى سپس مىگويد: امامعليه السلام در ضمن كلماتشان فرمودند: كمترين افرادى كه مىتوانند ملاقات با خويشاوندان خويش داشته باشند، همان روز جمعه مىباشد. سپس راوى سؤال مىكند كه اين ملاقات در روز جمعه در كدام ساعت مىتواند باشد؟ فرمود: به هنگام ظهر»(6).
مردگان در عالم مثال با جسد مثالى، از علوم دنيائى و كارهاى موجود و انجام شده اطّلاعاتى دارند و ارواح مردگان همان ارواحِ داراى حوّاس باطنى و داراى حافظه و ذهن و علم و غير آن مىباشند كه در دنيا داشتهاند بلكه مقدارى نيز به جهت تجرّد ارواح از مشكلات و محدوديّتهاى جسمى و جسمانيّت و مادّه و مادّيت وسيعتر گشته است. لذا از كارهاى خوبِ خويشاوندان خويش مسرور و شادمان مىگردند و از انجام اعمال بد آنان نيز اندوهناك و ناراحت مىشوند و از اينجا نيز روشن مىگردد كه اعمال خويشاوندان و فرزندان و فاميل مردگان در آرامش و آسودگى آنان تأثير بسزائى دارند.
البته این ارتباط با دنیا به میزان سعه روحی افراد بستگی دارد و به این که فرد در دنیا چقدر به فکر تعالی روحی خود و گذر از این تمثلات مادی بوده نیز بستگی دارد در روایات داریم که برخی تا زمان زیادی هنوز باور ندارند که مرده اند و بر سر جنازه خود به نظاره می نشینند و از آن جدا نمی شوند و برخی که در این دنیا اهل مراقبه از روح خود بوده اند به راحتی از بدن خود قطع تعلق می کنند و در دنیا به سیر و نظر می پردازند آری بعد از مرگ موانع مادی دیگر در سر راه نیست و به راحتی از جاهای مختلف مطلع بوده و میزان ان اطلاع به سعه وجودی آنها بستگی دارد تا آنجا که توسط برخی از اولیای الهی بعد ازمرگ گره از زندگی ها باز شده تا آنجا که آیه الله بهجت فرمودند که دوستان خدا بعد از مرگشان کارایی شان برای هدایت و گره گشایی بندگان خدا بیشتر از زمان حیاتشان است.
پى نوشت:
1) قلت له: المؤمن يزور اهله؟ فقال: نعم... . فروع كافى، ثقةالاسلام كلينى رازى متوفّاى، 328 - 329، ه.ق، ج3، ص230.
2) قال: ان المؤمن ليزور اهله فيرى ما يحب و يسترعنه ما يكره و ان الكافر ليزور اهله فيرى ما يكره و يسترعنه ما يحب. (همان، ح 1).
3) ما من مؤمن و لا كافر الا و هو يأتى اهله عند زوال الشمس فاذا رأى اهله بالصالحات حمدالله على ذلك و اذا رأى الكافر اهله يعملون بالصالحات كانت له حسرة. (همان، ح2).
4) المؤمن يزور اهله؟) «فقال نعم يستأذن ربّه فيأذن له فيبعث معه ملكين...»(همان، ح1).
5) و منهم من يزور كل جمعة و منهم من يزور على قدر عمله، (همان، ح1).
6) قلت لابى الحسن الاولعليه السلام يزور المؤمن اهله؟ فقال: نعم فقلت: فى كم؟ قال: على قدر فضائلهم منهم من يزور فى كل يوم و منهم من يزور فى كل يومين و منهم من يزور فى كل ثلاثة ايام قال: ثم رأيت فى مجرى كلامه انه يقول: ادناهم منزلة يزور كل جمعة قال: فى اى ساعة؟ قال: عند زوال الشّمس...».