جمع بندی مبحث ماده و معنا در معاد شناسی
تبهای اولیه
سلام
غیر از وجود خداوند چه دلیلی بر تجرد عالم قیامت،بهشت،جهنم و عالم فرشتگان داریم؟
[=microsoft sans serif]غیر از وجود خداوند چه دلیلی بر تجرد عالم قیامت،بهشت،جهنم و عالم فرشتگان داریم؟
باسلام و عرض ادب
پیش از پاسخ لازم است نکته ای را متذکر شوم.
بخش اول سوال شما مبهم است.
منظور از اینکه "غیر از وجود خدا" چیست؟
آیا منظورتان این است که وجود خدا دلیل بر تجرد اموری از جمله قیامت، بهشت و.. است؟
اگر این منظور شماست بایدعرض کنم که این ادعا دقیق نیست.
وجود خداوند هیچ ربطی به تجرد و عدم تجرد و هیچ ملازمه ای با هیچ یک ندارد.
اگر هم منظور این است که نحوه خاص وجود خداوند که همان تجرد ذات متعالی اوست، دلیلی بر تجرد این امور است، این ادعا نیز دقیق نیست. زیرا
در مورد فرشتگان، تجرد خداوند هیچ ربط و ملازمه ای با تجرد فرشتگان ندارد.
آن دسته از فرشتگانی که مستقیما با خداوند در ارتباط نیستند و مثلا واسطه هایی میان آنها و خداوند وجود دارد مانند موکلان بر تدبیر امور روی زمین یا موکلان در امر رزق و اماته و غیره لزومی ندارد که با خداوند مستقیما در ارتباط باشند بلکه از طریق فرشته ای برتر مانند اسرافیل و عزرائیل و جبرائیل دستورات خداوند به آنها میرسد.
آن دسته از فرشتگانی نیز که مستقیما در ارتباط با خداوند هستند مانند 4 فرشته عالی مقام الهی میتوان مدعی شد که ارتباط مستقیم آنها با خداوند نیازمند آن است که
یا دارای وجودی مجرد باشند چنانکه مشهور چنین است و حداقل این فرشتگان را مجرد میدانند و تعبیر عقول اگر بخواهد بر آنها صدق کند.
یا حداقل دارای نفسی باشند که ارتباط خداوند با آنها از این طریق باشد.
در مورد بهشت، جهنم و عالم قیامت که هیچ ملازمه ای میان تجرد خداوند و تجرد آنها وجود ندارد.
خداوند متعال در این عوالم با نفس انسانها در ارتباط است و ارتباط او با نفس انسانها(چه تنها باشد و چه همراه با بدن مثالی و چه همراه با بدن عنصری) از این طریق است.
[=microsoft sans serif]با قطع نظر از نکته بالا در مورد تجرد مواردی که ذکر کردید برخی ادله نقلی و عقلی وجود دارد.
برخی ازتعابیری که در متون دینی وجود دارد نشان از ان دارد که این موارد غیر مادی هستند.
ولی اینکه این تجرد در حد تجرد تام است یا تجرد مثالی، خیلی قاطع نمیتوان سخن گفت.
هرچند در همین حد نیز برخی قبول ندارند و معتقدند که بهشت و جهنم و فرشتگان نیز مجرد نیستند و مادی یا حداقل دارای جسم لطیف هستند.
در مورد فرشتگان، تعابیری که از تمثل آنها بر فرشتگان و تمثل های گوناگون آنها دارد، ظهور در تجرد آنها دارد.
در مورد بهشت و جهنم نیز برخی تعابیر مانند اینکه "فیها ما تشتهی الانفس" بیشتر موید مجرد بودن این دو است.
اما نکته مهم این است که
اولا: دلیل عقلی خیلی متقن و محکمی در این مورد نداریم.
ثانیا: با ادله نقلی نیز نمیتوان خیلی قاطع سخن گفت و حکم کرد.
موفق باشید.
[="Tahoma"][="Navy"]غیر از وجود خداوند چه دلیلی بر تجرد عالم قیامت،بهشت،جهنم و عالم فرشتگان داریم؟
سلام
در مورد فرشتگان روایت از امیرمومنان هست که تصریح می فرماید آنها صورتهای خالی از ماده و استعداد هستند
و اما در مورد بهشت و جهنم و قیامت :
اوصاف بهشت و جهنم و قیامت اوصافی متناسب با وجود فرامادی است و محدودیتهای ماده را بر نمی تابد و این متناسب با سیر صعودی در دار وجود است .
یا علیم[/]
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
در مورد فرشتگان روایت از امیرمومنان هست که تصریح می فرماید آنها صورتهای خالی از ماده و استعداد هستند
و اما در مورد بهشت و جهنم و قیامت :
اوصاف بهشت و جهنم و قیامت اوصافی متناسب با وجود فرامادی است و محدودیتهای ماده را بر نمی تابد و این متناسب با سیر صعودی در دار وجود است .
یا علیم[/]
سلام
جناب کارشناس گفتند دلایل عقلی و نقلی متقن و محکمی در این باره وجود ندارد
شما لطف کنید منبع و سند روایتی را که میگویید بیاورید تا برسی شود
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
جناب کارشناس گفتند دلایل عقلی و نقلی متقن و محکمی در این باره وجود ندارد
شما لطف کنید منبع و سند روایتی را که میگویید بیاورید تا برسی شود
سلام
شرح «غُرر و دُرَر» آمُدي، از آقا جمال خونساري، ج 4، ص 218 تا ص 220
یا علیم[/]
[=microsoft sans serif]
باسلام و عرض ادب
پیش از پاسخ لازم است نکته ای را متذکر شوم.
بخش اول سوال شما مبهم است.
منظور از اینکه "غیر از وجود خدا" چیست؟
آیا منظورتان این است که وجود خدا دلیل بر تجرد اموری از جمله قیامت، بهشت و.. است؟
اگر این منظور شماست بایدعرض کنم که این ادعا دقیق نیست.
وجود خداوند هیچ ربطی به تجرد و عدم تجرد و هیچ ملازمه ای با هیچ یک ندارد.اگر هم منظور این است که نحوه خاص وجود خداوند که همان تجرد ذات متعالی اوست، دلیلی بر تجرد این امور است، این ادعا نیز دقیق نیست. زیرا
در مورد فرشتگان، تجرد خداوند هیچ ربط و ملازمه ای با هیچ یک ندارد
سلام و تشکر
اما معتقدین به معاد روحانی بر همین مبنی که خداوند مجرد است و بازگشت همه به سوی اوست ، قیامت و بهشت و جهنم را نیز مجرد و غیر جسمانی میدانند
آیا از آیات الیه راجعون میتوان چنین چیزی را استنباط کرد؟
و مطلب بعدی اینکه
اصلا این بحث عالم تجرد منبعش کجاست؟ از کجا وارد دین شده؟
در متون دینی عبارت و واژه ای که مترادف با چنین معنایی باشد داریم؟
[=microsoft sans serif]در مورد فرشتگان روایت از امیرمومنان هست که تصریح می فرماید آنها صورتهای خالی از ماده و استعداد هستند
باسلام و عرض ادب
مطلبی که شما نقل کردید
اولا: منبع دست اول حدیثی نیست.
ثانیا: دلالتش برفرض تمام بودن، اخص از مدعاست یا حداقل تصریحی در مساوی بودن با مدعا ندارد.
موفق باشید.
[=microsoft sans serif]اما معتقدین به معاد روحانی بر همین مبنی که خداوند مجرد است و بازگشت همه به سوی اوست ، قیامت و بهشت و جهنم را نیز مجرد و غیر جسمانی میدانند
آیا از آیات الیه راجعون میتوان چنین چیزی را استنباط کرد؟
هرچند برخی مانند جناب صدرا چنین نظری دارند ولی واقعیت این است که دلالت تام بر این نکته ندارد.
بازگشت انسان به سوی خداوند:
نه دلالت قطعی بر تجرد خداوند دارد.(هرچند ظهور زیادی دارد)
نه دلالت قطعی بر تجرد عالم آخرت. چرا که انسان دو بعد دارد و میتواند با بعد جسمانی اش در قیامت و بهشت و جهنم باشد و با بعد روحانی اش بازگشت به خداوند. چنانکه در همین دنیا، نماز معراج مومن است و سجده نزدیکترین موقعیت قرب انسان به خداوند ولی معلوم است که این عروج و این قرب، به لحاظ روحش است نه جسمش.
[=microsoft sans serif]اصلا این بحث عالم تجرد منبعش کجاست؟ از کجا وارد دین شده؟
در متون دینی عبارت و واژه ای که مترادف با چنین معنایی باشد داریم؟
پاسخ به منشأ و زمان ورود این ادبیات به متون دینی بحثی است که نیاز به پژوهش مفصلی دارد.
ولی اجمالش این است که این بحث در بین متاخرین به صورت قطعی از زمانی وارد ادبیات دینی شد که متدینین و مسلمانان با کتابهای فلسفی و مباحث نظری متافیزیکی آشنا شدند.
اما در ادبیات متون اصیل دینی نیز تا حدودی روایاتی هست که به محتوای تجرد اشاره دارد هرچند در بیشتر موارد نص بر مطلب نیست و ظهور دارد ولو ظهور قوی. مانند روایتی که جناب محی الدین از غرر الحکم نقل کردند یا تعابیری که در برخی آیات وجود دارد مانند "فنفخت فیه من روحی".
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
شرح «غُرر و دُرَر» آمُدي، از آقا جمال خونساري، ج 4، ص 218 تا ص 220
یا علیم[/]
سلام
لطفا متن حدیث را هم بیاورید که ببینیم در مورد برزخ است یا قیامت
باتشکر
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
لطفا متن حدیث را هم بیاورید که ببینیم در مورد برزخ است یا قیامت
باتشکر
سلام
روایت در مورد فرشتگان و عالم ملکوت است
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عنِ العالَمِ العُلْويِّ ـ : صُورٌ عارِيَةٌ عنِ المَوادِّ ، عالِيَةٌ عنِ القُوَّةِ و الاسْتِعدادِ، تَجلّى لَها فأشْرَقَتْ، و طالَعَها فتلَأْلأَت، و ألْقى في هُوِيَّتِها مِثَالهُ فأظْهَرَ عَنها أفْعالَهُ .
یا علیم[/]
اما معتقدین به معاد روحانی بر همین مبنی که خداوند مجرد است و بازگشت همه به سوی اوست ، قیامت و بهشت و جهنم را نیز مجرد و غیر جسمانی میدانند
آیا از آیات الیه راجعون میتوان چنین چیزی را استنباط کرد؟
سلام
فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ ۘ وَ قَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
مهاجرت به سوی خدا ... بازگشت به سوی خدا ...
اگر در آیهی استرجاع گفته شده بود که ما از خدا هستیم و به سوی او بازمیگردیم شاید بیشتر جای تأمل داشت، چنانکه فرمود از خاک هستید و به آن باز میگردید و باز از آن خلق میشوید ... اما خداوند فرموده است که شما ازآن خدا و برای خدا و ملک خدا هستید: «انا لله» و نه «انا من الله» ...
ما مخلوق خدا هستیم کجا میشود صحبت از اتحاد خالق و مخلوق کرد که به سوی او بازگردیم ... اصلاً معنای فنای فی الله شدن چیست؟ یعنی در منیت خود عدم شویم و در خدا زنده شویم ولی از منیت خود عدم شدن و در خدا زنده شدن یعنی چه؟ اگر یعنی محو خدا شدن این فقط از دست دادن توجه به خود و تنها متوجه خدا بودن را میرساند و نه اینکه ناظر به کل از بین برود که این دیگر عدم شدن است و کسی که فناشدن به معنای عدم شدن را تجربه نماید دیگر فرقی ندارد که در چه چیزی عدم شده باشد چون عدم عدم است و صفت نمیپذیرد و تکثری ندارد که بگوییم فلانی در خدا عدم شده است و دیگری در دنیا یا امثال آن ...
اگر صحبت از بازگشت به سوی خدا مانند بحث فنای فی الله شدن باشد و این فنای فیالله شدن هم در جهت تکامل آن به معنای زدودن تعلقات و تجلی یافتن اسماء و صفات حسنی در انسان باشد باز هم به معنای یکی شدن عددی انسانها با حتی اهل بیت علیهمالسلام نیست تا چه برسد به نعوذبالله یکی شدن مخلوق با خالق ... خالقی که بما هو برای مخلوق غیرقابل تصور و حتی توهم است و نمای ذات او برای ما چیزی بیش از یک ضمیر لایتعین «هو» بیشتر نیست و ما فقط میتوانیم ببینیم که مثلاً الطاف خداوند از کدام طرف و با چه واسطههایی و با چه کیفیتی (از مجرای کدام اسماء و صفات) به سمت ما میآید ولی هرگز نمیتوانیم به مبدأ آن صدور الطاف برسیم ... از این نظر ما چشمهای را میبینیم و میگوییم آب از این چشمه است که به ما میرسد در حالیکه این چشمه صرفاً یک محل خروج است برای آبی که در پشت منفذ این چشمه در دل کوه ماجراها داشته است و منزلها طی نموده است ... بازگشت به سوی خدا به معنای بالا رفتن از این مسیر و طی کردن این منزلها موجه است ولی رسیدن به خدا بیمعناست ... در نتیجه تمام بحثهایی که تجرد انسان را ضروری اعتقاد به آیهی استرجاع و امثال آن میشمرد هم بیمعناست، اگر قرار باشد تجرد انسان یا نفس و یا روح انسان مستدل گردد نیازمند دلایل دیگری است، تجرد خداوند و بالاتر از آن نفی شباهت خداوند از تمام مخلوقین نمیتواند تجرد روح یا نفس انسان و یا تجرد بهشت و جهنم یا تجرد فرشتگان را معنا بدهد ...
[=microsoft sans serif]پرسش: غیر از وجود خداوند چه دلیلی بر تجرد عالم قیامت،بهشت،جهنم و عالم فرشتگان داریم؟
پاسخ:
باسلام و عرض ادب
پیش از پاسخ لازم است نکته ای را متذکر شوم.
بخش اول سوال شما مبهم است.
منظور از اینکه "غیر از وجود خدا" چیست؟
آیا منظورتان این است که وجود خدا دلیل بر تجرد اموری از جمله قیامت، بهشت و.. است؟
اگر این منظور شماست بایدعرض کنم که این ادعا دقیق نیست.
وجود خداوند هیچ ربطی به تجرد و عدم تجرد و هیچ ملازمه ای با هیچ یک ندارد.
اگر هم منظور این است که نحوه خاص وجود خداوند که همان تجرد ذات متعالی اوست، دلیلی بر تجرد این امور است، این ادعا نیز دقیق نیست. زیرا
در مورد فرشتگان، تجرد خداوند هیچ ربط و ملازمه ای با تجرد فرشتگان ندارد.
آن دسته از فرشتگانی که مستقیما با خداوند در ارتباط نیستند و مثلا واسطه هایی میان آنها و خداوند وجود دارد مانند موکلان بر تدبیر امور روی زمین یا موکلان در امر رزق و اماته و غیره لزومی ندارد که با خداوند مستقیما در ارتباط باشند بلکه از طریق فرشته ای برتر مانند اسرافیل و عزرائیل و جبرائیل دستورات خداوند به آنها میرسد.
آن دسته از فرشتگانی نیز که مستقیما در ارتباط با خداوند هستند مانند 4 فرشته عالی مقام الهی میتوان مدعی شد که ارتباط مستقیم آنها با خداوند نیازمند آن است که
یا دارای وجودی مجرد باشند چنانکه مشهور چنین است و حداقل این فرشتگان را مجرد میدانند و تعبیر عقول اگر بخواهد بر آنها صدق کند.
یا حداقل دارای نفسی باشند که ارتباط خداوند با آنها از این طریق باشد.(1)
در مورد بهشت، جهنم و عالم قیامت که هیچ ملازمه ای میان تجرد خداوند و تجرد آنها وجود ندارد.
خداوند متعال در این عوالم با نفس انسانها در ارتباط است و ارتباط او با نفس انسانها(چه تنها باشد و چه همراه با بدن مثالی و چه همراه با بدن عنصری) از این طریق است.
با قطع نظر از نکته بالا در مورد تجرد مواردی که ذکر کردید برخی ادله نقلی و عقلی وجود دارد.
برخی ازتعابیری که در متون دینی وجود دارد نشان از ان دارد که این موارد غیر مادی هستند.
ولی اینکه این تجرد در حد تجرد تام است یا تجرد مثالی، خیلی قاطع نمیتوان سخن گفت.
هرچند در همین حد نیز برخی قبول ندارند و معتقدند که بهشت و جهنم و فرشتگان نیز مجرد نیستند و مادی یا حداقل دارای جسم لطیف هستند.
در مورد فرشتگان، تعابیری که از تمثل آنها بر فرشتگان و تمثل های گوناگون آنها دارد، ظهور در تجرد آنها دارد.
در مورد بهشت و جهنم نیز برخی تعابیر مانند اینکه "فیها ما تشتهی الانفس" بیشتر موید مجرد بودن این دو است.
اما نکته مهم این است که
اولا: دلیل عقلی خیلی متقن و محکمی در این مورد نداریم.
ثانیا: با ادله نقلی نیز نمیتوان خیلی قاطع سخن گفت و حکم کرد.
موفق باشید.
ـــــــــ
1. برای اطلاع بیشتر از این اقوال ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج59، ص202 به بعد.