جمع بندی مبنای حکومت امام زمان (عج) بر اساس نهج البلاغه
تبهای اولیه
سلام،دوستان یکی از دوستان یه صحبتی کردند که گفتم با شما بیام بگم ببینم معتبره یا نه؟
مطلب دوستم این بود:
استفاده امام زمان از نهج البلاغه در حکومت یعنی مبنای حکومتشان بر اساس نهج البلاغه
یا علی
سوال:
آیا امام زمان (عج)مبنای حکومتشان بر اساس نهج البلاغه است؟
پاسخ:
باسلام وتقدیر از دقت نظر شما .
در ابتدا باید اشاره شود که مبنای کلی روش حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) کتاب وسنت است و نهج البلاغه به عنوان کلمات امیر مومنان در واقع سخن گویی سنت است در امور سیاسی ومدیریت سیاسی وحکومت داری از این رو اگر گفته شود که مبنای حکومت داری حضرت مهدی(علیه السلام) نهج البلاغه است حرف درست است چون مبنای نهج البلاغه بر عدل استوار است وحکومت مهدی(علیه السلام) بر همین مدار حرکت می کند .
به عنوان مثال ونمونه یکی از سیاستهای امام علی(علیه السلام) برقراری عدالت در همه صحنهها از جمله در توزیع، تقسیم و صیانت از بیتالمال بود. یکی از برنامههای امام این بود که اموال غصب شده ، یا آن را که برخی ناعادلانه گرفتهاند، به بیتالمال برگردانده شود، از این رو امام علی(علیه السلام) فرمود:« به خدا سوگند، بیت المال تاراج رفته را هر کجا بیابم، به صاحبان اصلی آن باز میگردانم، گرچه با آن ازدواج کرده و یا کنیزی خریده باشند، زیرا عدالت، برای گشایش است . آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای وی سختتر است.»(1)
اما اینکه آیا امام توانست همه آنچه بیان کرد ، انجام دهد؟ باید گفت: حضرت در برخی موارد در این امر موفق بود. بدین معنا که امام برخی از اموال را- که برخی به ناحق گرفته بودند - به بیت المال بر گرداند ، چنان که ابن ابی الحدید مینویسد:
علی (علیه السلام) فرمان داد تا ابزار جنگی و شترانی را که به عنوان زکات در خانه عثمان بود، به بیت المال برگردانند . به اموال شخصی عثمان تعرض نکنند. وقتی این خبر به گوش عمروعاص رسید، نامه ای برای معاویه نوشت به این مضمون:
هر کاری که ممکن است انجام بده، چرا که پسر ابی طالب همه اموالی را که جمع آوری کرده ای، خواهد گرفت.(2)
اما این موفقیت در همه موارد نبود. آنچه بیان کرده اید، تا اندازه ای صحت دارد و این به جهت مصالح برتری بود که وجود داشت، یا عملاً امکان استرداد آنها ممکن نبود. توجه دارید که دوران کوتاه حکومت حضرت علی (علیه السلام) بیشتر به جنگ و در گیری سپری شد و حضرت مجالی نیافت تا به تمام اوضاع نابسامان گذشته بپردازد. در استرداد اموال طلحه و زبیر در تاریخ مطلبی یافت نشد.
در عین حال امام در تمام اهداف مد نظر خود موفق به اجرا نشد.این نه تنها در مورد اموال و دارایی ها، بلکه در مورد تغییر برخی از احکام نادرست دینی و بدعت هایی که گذاشته شده بود نیز وجود داشت . آنچه حضرت مهدی (ع) موفق به اجرا خواهد شد، در آن شرایط حضرت علی(علیه السلام) نتوانست.
در عین حال مبنای حضرت بر عدالت و احقاق حق بود . به همین خاطر جنگ های بسیاری واقع شد. طلحه و زبیر نیز از این وضعیت ناراحت بودند و علم مخالفت بلند کردند.حضرت بعد از رسیدن به حکومت فرمان عزل معاویه را صادر نمود، و حال اینکه برخی از سیاستمداران باور داشتند که عزل وی صلاح نیست. امام به مدیران حکومتی خود نیز -بدون ملاحظات سیاسی - دستور داد از هرگونه رانت خواری و سوء استفاده از بیت المال پرهیز نمایند. حضرت در نامه ای خطاب به مصقلة بن هبیره شیبانی فرمود:
به من خبر رسیده است که غنیمت مسلمانان را به عرب هایی میدهی که خویشاوندان تو هستند و تو را برگزیده اند... بدان مسلمانانی که نزد تو و ما به سر میبرند، حقشان از غنیمت یکسان است. برای گرفتن آن نزد من می آیند، حق خود را میگیرند و باز میگردند.(3)
امام نیز با برخی از خویشاوندان خود که دچار مشکل شده بودند، برخورد نمود . علی (علیه السلام) یکی از خویشاوندان خود را که به بیت المال خیانت کرده بود، تهدید نمود و خطاب به وی فرمود: «به خدا سوگند، اگر حسن و حسین هم دست به چنین خیانتی میزدند، هرگز از آنان هواخواهی و پشتیبانی نمیکردم و ذرّه ای در تصمیم گیری من تأثیر نمی گذاشت.»(4)
امام در انجام سیاستهای خود مصالح عمومی و دینی و شرایط زمان را در نظر میگرفت؛ ولی هیچگاه از مسیر عدالت خارج نشده و در حکومتداری عدالت و صداقت را رعایت مینمود. برخی از یاران امام
گفتند لازم نیست که این قدر صداقت را در سیاست اعمال کنید، فرمود: :
«أ تأمرونی ان اطلب النصر بالجور ، و الله ما أطور به ما سمر سمیر؛( 5 )از من تقاضا میکنید که پیروزی وموفقیت در سیاست را به قیمت ستمگری و پایمال کردن حق مردم ضعیف به دست آورم ؟ ! به خدا قسم تا شب و روزی در دنیا هست ، تا ستاره ای در آسمان در حرکت است ، چنین چیزی عملی نیست».
در نتیجه اگر حضرت مهدی(علیه السلام) طبق مبنای نهج البلاغه حکومت می کند مراد این است که بر مبنای عدل در همه محور ها از جمله مسایل اقتصادی رفتار می کند .
پی نوشت ها :
1.نهج البلاغه، خطبه 15, شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 27.
2.همان
3.نهج البلاغه، نامه 41.
4.محمد محمدی ریشهری، موسوعة الامام علی ابن ابی طالب، ج 4، ص 124
5.نهج البلاغه ،خطبه124