جمع بندی مشاهده مرتبه مثالی موجودات
تبهای اولیه
[="DarkOrchid"]بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب و احترام
هنگامی که برای شخصی در کشفی یا در خواب تجرد مثالی به وجود میاید و آگاه به بدن مثالی خودش است مشاهداتی که دارد صور علمیه مجرده مقیده است یعنی تمثلاتیست دارای شکل و مقدار چون طول و عرض و نظائر آن ها یعنی مشاهدات مثالی دارد حال شخص که در چنین حالتیست ( جدا از تمثلاتی که نتیجه ی ارتباط با ذوات مجرده و حقایق کلیه مرسل در قوه خیال شخص است )یعنی با بدن مثالی اش وقتی مکانی خاص مثل حرم ائمه را میبیند و کاوش در آن مکان خاص میکند مطمئنا دیدن این شخص دیدنیست مثالی ,حال سوالی که پیش میاید آیا این مشاهده مروبط به مرتبه مثالی آن مکان خاص است یا از انشائات قوه خیال شخص است
با توجه به اینکه هر شحص میتواند در مرتبه مثالی متصل خودش موجودات را در مرتبه مثالیشان ببیند و همچنین در مرتبه عقلش موجودات را در مرتبه عقلشان ببنید ایا این مشاهدات مرتبه مثالی موجودات است؟
نظر حقیر این است که شخص در این حالت میتواند مرتبه مثالی موجودات را ببنید اما اگر شخص قوه خیالش در انقیاد قوه عاقله اش نباشد و پراکنده و تطهیر شده نباشد در اشکال و صور مثالی موجودات تصرف میکند و مشاهدات را به انحراف میبرد نظر شما چیست؟
خیلی ممنونم :Gol:
[/]
[="Georgia"][="Blue"] [="]با عرض سلام و ادب خدمت شما دوست گرامی
[="]مقدمتا در پاسخ به سوال شریفتان عرض میکنم که چون نفس موجودي مجرد و از سنخ ملكوت میباشد ، قدرت ابداع و انشاء صور مجرده ی انتزاع شده از عالم ماده و عالم مثال منفصل را داراست یعنی می تواند صورت اشياي مادی و مثالی را مطابق همانها در خود ایجاد و آنها را مشاهده نماید. حتی برخی نفوس کامله قدرت دارند که اشیای انشاء نموده نفسانی خود را در خارج از خود ایجاد نموده و آن را در معرض مشاهده دیگران قرار دهند.
[="]نفس در مراحل رشد خود نسبت به صور حسي و خيالي، نقش مبدع یا همان ايجاد كننده دارد لذا اين صور، قيام صدوري به نفس دارند یعنی نفس منشا صدور آنها است اما نفس نسبت به صور عقلي که همان معانی علمیه اند مظهَر مي باشد یعنی نفس براي دريافت صور عقلي باید به مبادي نوري و مجرد عقلي افاضه اشراقیه یافته و از طریق مظهریت خود به ادراک نائل شود.
[="]با این توضیح دانسته می شود هر نوع ادراکی که نفس در مرتبه مثال خود دارد از طریق انشا و ایجاد صور خیالیه است منتهی این انشا و ایجاد گاه از طریق اتصال با عالم مثالِ منفصلِ موجودات، صورت گرفته و بدانها مطابقت تام دارد و گاه نیز بی ارتباط با عالم مثالِ منفصلِ موجودات بوده و هیچ مطابقتی با آنها ندارد پس در هر دو صورت ادراک نفس در مرتبه خیال و مثال، مقتضی انشا و ایجاد نفس است منتهی گاه مطابق عالم خارج است و گاه مطابقتی با آن ندارد.
[="]
[/]
اینکه تو گفتی یعنیییییییییییییی چه؟
اینکه جناب اویس فرمودند در باره ی چشم برزخی است،بعضی با پاک شدن از گناهان و معاصی و رسیدن به پاکی اندیشه و خیال
می توانند چهره ی باطنی سایرین را ببینند،حال استارتر محترم سؤال فرموده بودند که آیا این چهره ها واقعیت دارند یا حاصل خیال شخص بیننده است
که استاد فرمودند گاهی مطابق واقع است و گاهی آن تصویر را خود قوه خیال شخص تصویر کرده است(البه نه اینکه توهم شخص است )یک آینه را فرض کنید
که در برابر یک نور ضعیف قرار گرفته همان را منعکس می کند و آئینه ای را فرض کنید که در برابر نوری بسیار قوی و شدید قرار گرفته آن هم همان را منعکس
می کند،یعنی دیدن حقایق برزخی(چهره های باطنی) بستگی به قوت طهارت شخص دارد!
پ.ن
استاد گرامی اگر در رساندن مقصود حضرتعالی قصوری هست
عنایت کرده تصحیح بفرمائید.متشکرم
[="Georgia"][="Blue"] می توانند چهره ی باطنی سایرین را ببینند،حال استارتر محترم سؤال فرموده بودند که آیا این چهره ها واقعیت دارند یا حاصل خیال شخص بیننده است که استاد فرمودند گاهی مطابق واقع است و گاهی آن تصویر را خود قوه خیال شخص تصویر کرده است(البه نه اینکه توهم شخص است )یک آینه را فرض کنید که در برابر یک نور ضعیف قرار گرفته همان را منعکس می کند و آئینه ای را فرض کنید که در برابر نوری بسیار قوی و شدید قرار گرفته آن هم همان را منعکس می کند،یعنی دیدن حقایق برزخی(چهره های باطنی) بستگی به قوت طهارت شخص دارد! پ.ن استاد گرامی اگر در رساندن مقصود حضرتعالی قصوری هست عنایت کرده تصحیح بفرمائید.متشکرماینکه جناب اویس فرمودند در باره ی چشم برزخی است،بعضی با پاک شدن از گناهان و معاصی و رسیدن به پاکی اندیشه و خیال
فرمایش شما کاملا درست است.
از توضیحات خوب شما کمال تشکر و قدردانی را دارم.
[/]
با تشکر از شما و اساتید محترم دیگر
حالا که بحث به اینجا کشید من یک سوال دارم از شما که در اینطور مسائل ورود دارید لطفا جواب بدید
چند سال پیش من در اعتکاف بودم که در روز آخر اعتکاف و در حین خواندن صد مرتبه حمد یکدفعه یه حالتی بهم دست داد و دیدم تمام در و دیوار و کف و همه اجسام مسجد به همراه من دارند حمد می خوانند و چند ثانیه بیشتر طول نکشید و قطع شد
اول ها خیلی به این حالت اهمیت ندادم ولی الان که فکرش را میکنم می بینم شاید یک نشانه ای چیزی بوده یا خدا میخواسته چیزی به من بگه ولی من حالیم نشده
البته اون حالت دیگه تکرار نشد خواستم نظر شما را بدونم سپاسگذارم
با سلام و عرض ادب
برا منم یه بار یک دعای خاصی رو نذر کرده بودم برا گرفتن حاجت که صبح ها میخوندم
اخرین شب که خواستم دعا کنم یه صدای بسیار عجیب و وحشتناکی مانع شد و من اتاق رو با ترس ترک کردم
الان میگم شاید براورده شدن اون حاجت صلاح نبوده که نذاشتن دعا کنم . ایا این امکان داره ؟
اونقدر ترسیده بودم که برا نماز های صبح با ترس بلند میشدم
با سلام و عرض ادببرا منم یه بار یک دعای خاصی رو نذر کرده بودم برا گرفتن حاجت که صبح ها میخوندم
اخرین شب که خواستم دعا کنم یه صدای بسیار عجیب و وحشتناکی مانع شد و من اتاق رو با ترس ترک کردم
الان میگم شاید براورده شدن اون حاجت صلاح نبوده که نذاشتن دعا کنم . ایا این امکان داره ؟
اونقدر ترسیده بودم که برا نماز های صبح با ترس بلند میشدم
ذکرتون چی بود؟
ذکرتون چی بود؟[/QUOTیازده روز هر روز یازده مرتبه بعد نماز صبح :
یا مسبب سبب یا مفتح فتح یا مفرج فرج یا مدبر دبر یا میسر یسر یا متمم تمم برحمتک یا ارحم الراحمین
یازده روز هر روز یازده مرتبه بعد نماز صبح :یا مسبب سبب یا مفتح فتح یا مفرج فرج یا مدبر دبر یا میسر یسر یا متمم تمم برحمتک یا ارحم الراحمین
سلام
فک کنم ذکری به تعداد خاص و زمان خاص باید با اجازه ی استاد باشه ... چون یه سری شرایطی لازمه که اگر
اون شرایط انجام نگیره ممکنه دردسر ساز بشه .. و استاد عرفان اون شرایط و میدونه و اغلب کتابها شرایط رو نمینویسند ...
پس احتمال داره شما که این ذکر و گفتین یه سری شرایطش رو رعایت نکردین .. البته اون احتمال خودتونم ممکنه وجود داشته باشه اما بنظرم احتمالش کمه..
مثلا یه ذکری هستش که معروفم هستش به تعداد خاص باید گفته بشه .. و زمانی باید این ذکر گفته بشه که گناه نکنید .. اگر گناه کنید نتیجه خوبی نداره ..
یکی از کاربران تو یه تاپیکی نوشته بود یه ذکری رو در مکان و زمان خاصی میگفته بعد چن روز یهو دیده یکی کنارش نشسته اونم داشته همین ذکر و میگفته .. حالا ادامه
داستانش الان زیاد یادم نیست خلاصه کلام ظاهرا اون جن بوده و این بنده خدا رو یه جاهایی میبرده و ایشون داشته کارشون به بیمارستان کشیده میشده ... نهایت
با صحبت با یکی از استادان اخلاق و عرفان تونستن از اون مخمصه رهایی پیدا کنن ..
پس مراقب باشین .. یا علی:ok::Gol:
[="Tahoma"][="Blue"]با تشکر از شما و اساتید محترم دیگر
حالا که بحث به اینجا کشید من یک سوال دارم از شما که در اینطور مسائل ورود دارید لطفا جواب بدید
چند سال پیش من در اعتکاف بودم که در روز آخر اعتکاف و در حین خواندن صد مرتبه حمد یکدفعه یه حالتی بهم دست داد و دیدم تمام در و دیوار و کف و همه اجسام مسجد به همراه من دارند حمد می خوانند و چند ثانیه بیشتر طول نکشید و قطع شد
اول ها خیلی به این حالت اهمیت ندادم ولی الان که فکرش را میکنم می بینم شاید یک نشانه ای چیزی بوده یا خدا میخواسته چیزی به من بگه ولی من حالیم نشده
البته اون حالت دیگه تکرار نشد خواستم نظر شما را بدونم سپاسگذارم
مشاهده ذکر جمادات و نباتات و حیوانات ناشی از تاثیرات تکوینی اذکاری است که از نفوس مستعده پاک صادر می شود که البته مهمتر از اصل مشاهده چنین اذکاری، حفظ و نگه داری این مشاهدات است زیرا بسیاری از افراد بواسطه طهارت مقطعی خود دارای چنین احوالاتی می شوند. این مشاهدات تا زمانی که در محدوده حال افراد بوده و گذرا باشد ارزش چندانی ندارد مهم آن است که با طهارت مستمر خود و تقویت بنیه توحیدی درصدد حفظ و دوام این حالات تا سرحد ملکات باشیم.
[/]
سوال:
با توجه به اینکه هر شخص میتواند در مرتبه مثالی متصل خودش موجودات را در مرتبه مثالیشان ببیند و همچنین در مرتبه عقلش موجودات را در مرتبه عقلشان ببنید ایا مشاهدات انسان در مکاشفات، همان مرتبه مثالی موجودات است یا از انشائات قوه خیال خود شخص می باشد؟
پاسخ:
از آنجا که نفس موجودي مجرد و از سنخ ملكوت میباشد، قدرت ابداع و انشاء صور مجرده ی انتزاع شده از عالم ماده و عالم مثال منفصل را داراست یعنی می تواند صورت اشياي مادی و مثالی را مطابق همانها در خود ایجاد و آنها را مشاهده نماید. حتی برخی نفوس کامله قدرت دارند که اشیای انشاء نموده نفسانی خود را در خارج از خود ایجاد نموده و آن را در معرض مشاهده دیگران قرار دهند.
نفس در مراحل رشد خود، نسبت به صور حسي و خيالي، نقش مبدع یا همان ايجاد كننده دارد لذا اين صور، قيام صدوري به نفس دارند، یعنی نفس منشا صدور آنها است اما نفس نسبت به صور عقلي که همان معانی علمیه اند مظهَر ميباشد یعنی نفس براي دريافت صور عقلي باید به مبادي نوري و مجرد عقلي افاضه اشراقیه یافته و از طریق مظهریت خود به ادراک نائل شود.
با این توضیح دانسته میشود هر نوع ادراکی که نفس در مرتبه مثال خود دارد از طریق انشا و ایجاد صور خیالیه است منتهی این انشا و ایجاد، گاه از طریق اتصال با عالم مثالِ منفصلِ موجودات، صورت گرفته و بدانها مطابقت تام دارد و گاه نیز بی ارتباط با عالم مثالِ منفصلِ موجودات بوده و هیچ مطابقتی با آنها ندارد پس در هر دو صورت ادراک نفس در مرتبه خیال و مثال، مقتضی انشا و ایجاد نفس است منتهی گاه مطابق عالم خارج است و گاه مطابقتی با آن ندارد.
نتیجه آن که مشاهدات انسان در مکاشفات حقیقیه، ناشی از اتصال وی به مرتبه مثالی موجودات است منتهی نفس بواسطه ارتباط با آن مرتبه قادر به انشاء و ایجاد آنها در نفس خود می باشد و به محض انشای آنها در نفس خود میتواند آنها را مشاهده نماید.