جمع بندی معنای حقیقی اسامی عربی

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنای حقیقی اسامی عربی

سلام. بنده ادعاهایی در مورد معنای برخی اسامی عربی دریافت کردم، که خواهشمندم مورد بررسی قرار گیرد. اینجا تعدادی از آنها را ذکر می کنم:

- فاطمه :
مونث فاطم . شتربچه ماده از شير بازشده . (منتهي الارب)
(لغت نامه دهخدا ) اسامي قراني دختران (مونث) .عربي

- زهراء :
گاو ماده دشتي . (آنندراج ) (منتهي الارب ) (ناظم الاطباء ) (از اقرب الموارد)
(لغت نامه دهخدا ) اسامي قراني دختران (مونث).عربي

- زينب :
بددل . (منتهي الارب ) (آنندراج ).
جبان . (از اقرب الموارد).
ترسو و جبان . (ناظم الاطباء )
(لغت نامه دهخدا ) اسامي قراني دختران (مونث).عربي

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد پیام

لغت نامه دهخدا

فاطمة. [ طِ م َ ] (ع ص ) مؤنث فاطم . شتربچه ٔ ماده ٔ از شیر بازشده . (منتهی الارب ). رجوع به فاطم شود. || زنی که بچه ٔ دوساله را از شیر گرفته باشد. (غیاث ).

روزى يك نفر نصرانى به امام باقر عليه السلام جسارت كرد و گفت :
انت بقر؟ تو گاو هستى ؟
حضرت در جواب فرمود:
انا باقر.
اسم من باقر است .
نصرانى گفت :
تو پسر زنى آشپز هستى .
امام فرمود:
آشپزى شغل مادرم است .
نصرانى : تو پسر كنيز سياه رنگ و بد زبان هستى .
امام باقر: اگر اين لقب هايى كه به مادرم دادى راست است خدا او را بيامرزد. و اگر دروغ است خدا تو را بيامرزد.
نصرانى وقتى اين اخلاق بزرگوارانه را از آن حضرت ديد تحت تأثير قرار گرفت و مسلمان شد.
بحارالانوار جلد 46، ص 289
بقر، به معنى گاو و باقر، به معنى شكافنده است .

تشابه در معانی واژه ها همیشه بوده وبرای افراد مغرض میتونه دست آویز باشه.
در واقع وقتی کسی نامی را انتخاب میکنه یقینا بهترین معنی را اراده میکنه

برای نمونه "نام رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) چهار بار در قرآن و در سوره های زیر آمده است:

1. آل عمران، آیه 144: "وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرینَ".

2. احزاب، آیه 40: "ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً.
3. محمد، آیه 2: "وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ".
4. فتح، آیه 29: "مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیل‏...".

حال سوال آنکه " آیا خداوند پیامبرش را بانامی نامناسب خطاب می کند واز مردم انتظار همراهی اورا دارد؟

جوان

فرهنگ لغت عمید

۱. آن‌که یا آنچه به حد میانۀ عمر طبیعی خود رسیده باشد؛ بُرنا.
۲. کم‌تجربه.
۳. مساعد و موافق: بخت جوان.
حال اگر به کسی جوان گفتیم منظورمان کم تجربه مقصود است.

سلام علیکم؛
چند وفتی هست بنده درباره معانی اسماء ائمه. ع. مطالب و شبهه هایی میبینم.
ببینید دوست گرامی مثلا درباره لقب امام محمد ابن علی، امام باقر.ع. که جناب کارشناس از گاو خطاب کردن حضرت روایت آوردن یک نکته ای عرض کنم که:
مهم مغز معنی هست، باقر، از بقر میاد و یعنی شکافتن. به گاو همپک بقر میگن بخاطر همون شخم زدن و زمین شکاف دادنش باید باشه. و اما حضرت علم رو شکافتن و بهمین دلیل ملقب به «باقرالعلوم» شدن.

اما درباره اسم مبارک «فاطمه» از فطم میاد ، این هم از همون موارده باید به مغز معنی رفت. یعنی گرفته شده ، باز داشته شده و اون که بحث شتر بود و اینا رو در نظر بگیرید با اینکه در کتاب «فرهنگ نام ها» بازداشته شده از آتش، رانده شدا از آتش ، معنی شده.
به علت نام گذاریدها و مغز معنای نام ها باید رجوع کرد!! این روایت هم بیان کردن بجاست که:

اخبار وارده در این که چرا آن حضرت، فاطمه نامیده شده است مختلف است. در حدیث ابن عباس که حافظ ابوبکر احمد بن علی شافعی در تاریخ بغداد، علامه محب الدین طبری در ذخائر العقبی، و جمعی دیگر در کتب مختلف نقل نموده‏اند و حدیث جابر که در ینابیع المودة و حدیث علی - علیه السّلام - که در مقتل الحسین علامه اخطب خوارزم و در ینابیع المودة و نزهة المجالس و... آمده، چنین است:
انما سمیت ابتنی فاطمة لأن الله عزوجل فطمها و فطم من أحبها من النار(15) فاطمه - سلام اللّه علیها- بدان جهت فاطمه نامیده شده است که خدای عزوجل او و کسی که او را دوست بدارد از جهنم باز می‏گیرد.
http://www.ghadeer.org/Book/1024/152912

اسماء دیگری رو هم بنده دیدم رسوندن با حیوانات و بد معنی کردن. لطفا نکاتی رو گفتن همیشه مدنظر داشته باشین.
و این حدیث از پیامبر.ص. ک فرمودند درباره وظایف پدر بر فرزند : تحسن اسمه و ادبه، نیکی در انتخاب اسم و تربیت!
و با این عقیده ای که ایشون داشتن قطعا با یه همچون معنایی اسم گذاری روی پاره تن شون نخواند کرد.

والسلام. التماس.

پیام;688081 نوشت:
تشابه در معانی واژه ها همیشه بوده وبرای افراد مغرض میتونه دست آویز باشه.

سلام. یعنی می فرمایید که این معانی صحیح هستند ولی معانی دیگری هم وجود دارند؟

حتی روایت هم آورده شد که در محضر امام باقر از تشابه لفظی استفاده شد وامام(ع) چگونه پاسخ دادند.

بعنوان نمونه یکی از معانی فاطمه کنده شده است،حال چه ارتباطی با نام حضرت فاطمه در نام گذاری دارد؟
یونس بن ظبیان روایت می­نماید که امام صادق(ع) از من پرسید: آیا می­دانی که تفسیر فاطمه چیست؟ گفتم: مولای من! خودتان تفسیرش را بفرمایید. ایشان فرمودند: فاطمه(س) از هرگونه بدی و زشتی جدا شده­بود (فطمت من الشر) و اگر مولی علی(ع) با او ازدواج نمی­نمود، از ابتدای خلقت، هیچ شخص هم­تراز و صلاحیت­داری برای ازدواج با او پیدا نمی­شد.

بحار الانوار، ج 43، ص 10، باب 2، روایت 1

ویا این روایت که امام رضا(ع) به نقل از پدرانشان از پیامبر اکرم(ص) روایت می­نمایند که ایشان فرمودند: به این دلیل اسم دخترم را "فاطمه" انتخاب نمودم، چون خداوند او و دوستانش را از آتش جهنم جدا نموده­ است.
بحار الانوار، ج 43، ص 12، باب 2، روایت 4،


افزون بر آنکه وقتی نام شخصی انتخاب شد به معنی همه معانی لغوی را در بر داشتن نیست.

سلام
نتایجی که با استفاده از لغتنامه اینترنتی المعانی به دست آوردم تقدیم حضورتان می شود.

rejection;687608 نوشت:
- فاطمه :
مونث فاطم . شتربچه ماده از شير بازشده . (منتهي الارب)
(لغت نامه دهخدا ) اسامي قراني دختران (مونث) .عربي

فاطمه در اصل به معنای گرفته شده یا بریده شده از چیزی است.
بیشتر برای معنی از شیر گرفته شدن کودک استعمال می شود.
گاهی با وجود قرینه در جمله معنی (( شترى كه بچه اش را از شير دادن گرفته باشند )) می دهد.

http://www.almaany.com/ar/dict/ar-ar/%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D8%A9/

معنى فاطمة في معجم المعاني الجامع - معجم عربي عربي


  1. فاطمة: ( اسم ) فاطمة : فاعل من فَطَمَ
  2. فَطَمَ: ( فعل ) فطَمَ يَفطِم ، فَطْمًا وفِطامًا ، فهو فاطم وفاطمة ، والمفعول مَفْطوم وفَطِيم
    فَطَمَ العُودَ : قَطَعَهُ
    فَطَمَهُ عَنْ عَادَاتِهِ : قَطَعَهُ عَنْهَا
    فَطَمَتْ رَضِيعَهَا : فَصَلَتْهُ عَنِ الرَّضَاعِ ، فهي فاطِمٌ ، وفاطِمَة

  3. فاطِم: ( اسم ) فاطِم : من فُطِمَ وَلَدُهَا عَنْهَا
  4. فاطم: ( اسم ) فاطم : فاعل من فَطَمَ

ترجمة و معنى فاطمة في قاموس المعاني. قاموس عربي عربي


  1. فَاطِمٌ: [ ف ط م ].
    1 . : نَاقَةٌ فُطِمَ وَلَدُهَا عَنْهَا .
    2 . :- فَاطِمُ :- : اِسْمُ عَلَمٍ لِلْإِنَاثِ . :- أَفَاطِمُ مَهْلاً بَعْضَ هَذَا التَّذَلُّلِ . ( امرؤ القَيس ).
    المعجم: الغني

  2. فاطم: فاطم - و فاطمة
    1 - ناقة فطم ولدها عنه ا
    المعجم: الرائد

  3. فطَمَ: فطَمَ يَفطِم ، فَطْمًا وفِطامًا ، فهو فاطم وفاطمة ، والمفعول مَفْطوم وفَطِيم :-
    • فطَمته أمُّه قطعت عنه الرَّضاعة :- فَطَمت الأمُّ رضيعها ، - فطمته قبل أن يبلغ عامين ، - إذا بلغَ الفِطامَ لنا رضيعٌ ... تَخِرُّ له الجبابرُ ساجدينا .
    • فطَمته عن عادته : قطعته عنها :- مازلتُ به حتَّى فطمتُه عن التّدخين .
    المعجم: اللغة العربية المعاصر

rejection;687608 نوشت:
- زهراء :
گاو ماده دشتي . (آنندراج ) (منتهي الارب ) (ناظم الاطباء ) (از اقرب الموارد)
(لغت نامه دهخدا ) اسامي قراني دختران (مونث).عربي

معنای اصلی زهراء روشن و درخشان است.
گاهی با وجود قرینه در جمله معنی گاو وحشی می دهد.

http://www.almaany.com/ar/dict/ar-fa/%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A1/

ترجمة و معنى زهراء في قاموس المعاني. قاموس عربي - فارسي


  1. زهْرَاء : زهْرَاء : مؤنث ( الأَزْهَر ) است .
  2. أَزْهَر: أَزْهَر : م زَهْرَاء ، ج زُهْر [ زهر ]: روشن ، آنكه چهره درخشان دارد ، آنكه رنگ پاك و سفيد دارد ، ماه درخشان
    - ( ح ): گاو وحشى .

rejection;687608 نوشت:
- زينب :
بددل . (منتهي الارب ) (آنندراج ).
جبان . (از اقرب الموارد).
ترسو و جبان . (ناظم الاطباء )
(لغت نامه دهخدا ) اسامي قراني دختران (مونث).عربي

اسم زینب دو معنی دارد اولی به معنای درخت زیبا منظر است که بوی خوشی می دهد. اسم زنان را نیز به خاطر معنای اول می گذارند.
و معنای دیگر آن همانطور که آوردید جبان و ترسو است.

http://www.almaany.com/ar/dict/ar-ar/%D8%B2%D9%86%D8%A8/

  1. زَيْنَب : زَيْنَب :-
    ( النبات ) نبات عشبيّ بصليّ مُعَمَّر من فصيلة النَّرجسيّات ، أزهاره جميلة بيضاء اللون فوّاحة الرَّائحة ، وبه سُمِّيَت المرأة .
    المعجم: اللغة العربية المعاصر

  2. زَينَب : زينب
    1 - زينب : جبان . 2 - زينب : شجر حسن المنظر طيب الرائحة .
    المعجم: الرائد

  3. الزَّيْنَبُ: الزَّيْنَبُ : الجبَانُ .
    و الزَّيْنَبُ شجرٌ حَسَنُ المنظرِ طيّبُ الرائحةِ ؛ وبه سميت المرأَة .
    المعجم: المعجم الوسيط

  4. زَيْنَبٌ : ( نبات ).
    1 . : نَباتٌ مِنْ فَصيلَةِ الزَّنْبَقِيَّاتِ ، أَصْلُهُ مِنَ المِكْسيكِ ، يُزْرَعُ لِعَناقيدِهِ الْجَميلَةِ ، وَحُسْنِ مَنْظَرِهِ وَأَوْراقِهِ الطَّيِّبَةِ النَّافِذَةِ .
    2 . :- زَيْنَبُ :- : اِسْمُ عَلَمٍ لِلْمُؤَنَّثِ .
    المعجم: الغني

جمع بندی :

سوال:
سلام. بنده ادعاهایی در مورد معنای برخی اسامی عربی دریافت کردم، که خواهشمندم مورد بررسی قرار گیرد. اینجا تعدادی از آنها را ذکر می کنم:

- فاطمه :
مونث فاطم . شتربچه ماده از شير بازشده . (منتهي الارب)
(لغت نامه دهخدا ) اسامي قراني دختران (مونث) .عربي.....

پاسخ:
سلام علیکم"البته معنی فاطمه در لغت نامه دهخدا چنین آمده است:فاطمة. [ طِ م َ ] (ع ص ) مؤنث فاطم . شتربچه ٔ ماده ٔ از شیر بازشده . (منتهی الارب ). رجوع به فاطم شود. || زنی که بچه ٔ دوساله را از شیر گرفته باشد. (غیاث )پناهگاه.

واگر منظور پرسشگر استفاده از معنی نامطلوب ونقیصه دانستن آن است بایستی بداندکهدر واقع وقتی کسی نامی را انتخاب میکنه یقینا بهترین معنی را اراده میکنه وچه خوب است که این روایت جالب را در این باره بخوانیم:
روزى يك نفر نصرانى به امام باقر عليه السلام جسارت كرد و گفت :
انت بقر؟ تو گاو هستى ؟
حضرت در جواب فرمود:
انا باقر.
اسم من باقر است .
نصرانى گفت :
تو پسر زنى آشپز هستى .
امام فرمود:
آشپزى شغل مادرم است .
نصرانى : تو پسر كنيز سياه رنگ و بد زبان هستى .
امام باقر: اگر اين لقب هايى كه به مادرم دادى راست است خدا او را بيامرزد. و اگر دروغ است خدا تو را بيامرزد.
نصرانى وقتى اين اخلاق بزرگوارانه را از آن حضرت ديد تحت تأثير قرار گرفت و مسلمان شد.(بقر، به معنى گاو و باقر، به معنى شكافنده است . )
بحارالانوار جلد 46، ص 289

موضوع قفل شده است