جمع بندی معنی کلمات رایج در تفسیر مثل مستلزم
تب‌های اولیه
بسمه تعالی
معنای کلمات لازم و مستلزم چیست؟
کدام یک از مثال های زیر درستند:
1-الف لازمه ب است یعنی الف پیشنیاز ب است و باید رخ دهد تا ب رخ دهد
2-لازمه ب ، الف است.عین مورد اول می باشد
3-ب مستلزم الف است.آیا این یعنی همان مفهوم گزینه اول؟یعنی الف ، پیشنیاز ب است؟یعنی از لحاظ زمانی ابتدا باید الف رخ دهد تا الف بتواند واقع شود؟
با تشکر از همگی
با سلام
معنای کلمات لازم و مستلزم چیست؟
مستلزم یعنی موجب، سبب ( ر.ک:فرهنگ معین) چیزیکه لازمه چیز دیگری هست ( ر.ک: فرهنگ عمید)
در واقع لازم ومستلزم تقریبا به یک معناست .
کدام یک از مثال های زیر درستند:
1-الف لازمه ب است یعنی الف پیشنیاز ب است و باید رخ دهد تا ب رخ دهد
بله یعنی اول باید الف باشد تا بعد ب موجود شود .
2-لازمه ب ، الف است.عین مورد اول می باشد
بله این هم همان مورد اول است جز اینکه بخش اول و دوم جمله ، تغییر کرده است .
3-ب مستلزم الف است.آیا این یعنی همان مفهوم گزینه اول؟
خیر بر عکس . یعنی ب پیشنیاز الف هست .قبل عرض شد که مستلزم یعنی موجب، سبب ،چیزیکه لازمه چیز دیگری هست .با این توضیح ، ب مستلزم الف است یعنی ب ، موجب و سبب و لازمه ی الف است یعنی ب ، پیشنیاز الف هست .
یعنی الف ، پیشنیاز ب است؟یعنی از لحاظ زمانی ابتدا باید الف رخ دهد تا الف بتواند واقع شود؟
[FONT="]شما در این سوال اخیر،جای الف و ب را نسبت به گزینه اول تغییر داده اید وگرنه لازمه و مستلزم ، به یک معنا و به معنی سبب و موجب هستند . [FONT="]
بهر حال این پرسش بیشتر مفهوم شناسی واژگان فارسی است کاش از خود تفسیر مثال می آوردید تا بر روی آن بحث کنیم.
سلام
ممنون بابت پاسخ...
بگذارید یک جمله ب عنوان مثال بیارم...
مثلا از جملات رایج و با جستجو در اینتر نت این جمله سریعا پیدا شد:
پیروزی بر داعش مستلزم مدیریت جدید است.
این ک دقیقا خلاف حرف شما میشود...
در جمله بالا مدیریت جدید لازمه پیروزی بر داعش است
یا مثلا
[h=3]خودکفایی در تولید برنج مستلزم کشت دوم[/h]یعنی اگر ما کشت دوم رو انجام بدیم در تولید برنج خودکفا میشویم.و این دقیقا برعکس توضیح شماست...
لطفا از اینجا ب بعد رو بیشتر تامل کنید:
شاید دلیل اینکه از واژه مستلزم استفاده شده این است (در مثال ب مستلزم الف است) این است ک درست است ک الف پیش نیاز ب است ولی ما این رابطه پیش نیازی را از روی ب متوجه شدیم و بدست آوردیم.از این جهت گفته اند ک ب سبب الف است.یعنی به توسط ب به وجود الف پی بردیم و دریافتیم ک الف باید باید تا ب باشد.و به این خاطر ب سبب الف است...
نظر شما چیست؟
با سلام و عرض ادب
سلامممنون بابت پاسخ...
بگذارید یک جمله ب عنوان مثال بیارم...
مثلا از جملات رایج و با جستجو در اینتر نت این جمله سریعا پیدا شد:
پیروزی بر داعش مستلزم مدیریت جدید است.این ک دقیقا خلاف حرف شما میشود...
در جمله بالا مدیریت جدید لازمه پیروزی بر داعش استیا مثلا
خودکفایی در تولید برنج مستلزم کشت دوم
یعنی اگر ما کشت دوم رو انجام بدیم در تولید برنج خودکفا میشویم.و این دقیقا برعکس توضیح شماست...
به نظر مي رسد كه بكارگيري سبب ومسبب ، به شكل صحيحش در محاورات و ادبيات ما بكار نمي رود و بصورت معكوس جا افتاده و در واقع غلط مصطلح شده است والا شما در فرهنگهاي لغت هم كه ملاحظه بفرماييد همين توضيحي كه عرض كردم وجود دارد .
لطفا از اینجا ب بعد رو بیشتر تامل کنید:
شاید دلیل اینکه از واژه مستلزم استفاده شده این است (در مثال ب مستلزم الف است) این است ک درست است ک الف پیش نیاز ب است ولی ما این رابطه پیش نیازی را از روی ب متوجه شدیم و بدست آوردیم.از این جهت گفته اند ک ب سبب الف است.یعنی به توسط ب به وجود الف پی بردیم و دریافتیم ک الف باید باید تا ب باشد.و به این خاطر ب سبب الف است...نظر شما چیست؟
بنظربنده دليلي بر اين برداشت وجود ندارد . و اين بكار گيري معكوس سبب ومسبب ، فقط متداول شده است .