نقش فاطمه زهرا (علیها السلام) در نبردهاى صدر اسلام
تبهای اولیه
سلام عليكم
وقتي که جعفر بن ابيطالب در غزوه موته شهيد شد اين خبر به رسول خدا (صلي الله
فاطمه الزهرا من المحد الی الحد573 نویسنده علامه قزونی می یاشد همان کسی است که هفته پیش پس از 17 سال بدن مبارکش را سالم از قبر درآوردند (بعلت توسعه حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها ) وبدن سالم بود وجالب اینکه همین کتاب روی سینه ایشان سالم مانده بود برای شادی روحش صلوات ا سلام َ
ام هاين، خواهر علي عليه السلام گويد: در روز فتح مکه دو تن از خويشان مشرک
شوهرم را پناه دادم. هنوز آنها در خانه ام بودند که ناگهان برادرم علي عليه السلام، سواره و زره پوش وارد خانه ام شده و به طرف آن دو تن شمشير کشيد. من ميان او وايشان ايستادم و گفتم: اگر بخواهي آن دو را بکشي بايد پيش از آنها مرا بکشي! (ظاهرا خواهرش حضرت را نشناخته بود.) علي عليه السلام بيرون رفت در حالي که چيزي نمانده بود آنها را بکشد. من خود را به محل خيمه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) در بطحا رساندم، اما آن حضرت را پيدا نکردم، ولي فاطمه عليها السلام را ديدم و ماجرا را برايش گفتم، ديدم فاطمه عليها السلام از همسرش قاطع تر است، با تعجب فرمود: تو هم بايد مشرکين را پناه دهي؟ يا به نقلي حضرت زهرا عليها السلام در مقام دفاع از شوهرش بر آمده و روي به ام هاني کرده فرمود: اي ام هاين! تو از اينکه علي دشمنان خدا و دشمنان رسول خدا را ترسانيده و تهديد کرده، آمده اي به حضرت رسول شکايت کني...؟ در اين ميان پيامبر (صلي الله عليه وآله) رسيد و از حضرتش براي آن دو نفر امان طلبيدم و پيامبر به آنها امان داد. پس پيامبر (صلي الله عليه وآله) به فاطمه عليها السلام فرمود که براي او آب فراهم کند. فاطمه آب فراهم کرد و پيامبر شستشو نمود. (ناگفته نماند) هنگامي که هند و ديگر زنان مشرکين براي اعلام پذيرش اسلام و بيعت به حضرت پيامبر (صلي الله عليه وآله) رسيدند فاطمه عليها السلام نيز حضور داشت. [1] .
طبیعی است حضور حضر تزهرا در این جریان نمی توان حضور در جنگ تلقی کر دچون در فتح مکه جینگی صورت نگرفت بلکه همراهی ایشان ودیگر زنان آن هم در کجاوهای مخصوص که از دید نامحجرم ها بدور بود جهت دیدن بزرگتری نفتح مسلمانان وزیارت خانه خدا بوده است
[1] فرهنگ فاطميه، ص 362.
مرحوم شيخ مفيد (ره) نقل مي کند:
وقتي که پيامبر (صلي الله عليه وآله) از جنگ احد باز مي گشت حضرت فاطمه عليها السلام با ظرفي پر از آب بر در خانه به استقبال پدر آمد و سر و صورت پدرش را از گرد و خاک راه شستشو داد، به دنبال آن اميرالمؤ منين عليه السلام با دستي مجروح و پر از خون از راه رسيد و ذوالفقارش را به فاطمه عليها السلام داد و فرمود: خذي هذا السيف فقد صدقني اليوم. اين شمشير را بگيرد، که امروز وفاي خود را نسبت به من نشان داد. سپس رسول خدا (صلي الله عليه وآله) به فاطمه عليها السلام فرمود: اي فاطمه عليها السلام شمشير علي را بگير که شوهرت امروز دين خود را ادا کرد و خداوند و به وسيله شمشير او بزرگان قريش را از پاي در آورد. [1] .
[1] ارشاد مفيد ج 1، ص 80.
اینجا نیز شرکت در جنگ نبوده بلکه بعداز بازگشت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم وحضرت علی علیه السلام از احد در استقبال از آن بزرگواران چنین اتفاقی افتاد
در جنگ خندق که مدينه در محاصره قرار داشت، هر کس به اندازه توان خود از جنگ
پشتيباني مي کرد، حضرت زهراء عليها السلام نيز نان مي پخت و بخشي از نيازمنديهاي مجاهدان سنگر نشين را تاءمين مي فرمود. در يکي از روزها که براي فرزندان خويش نان تازه آماده کرده بود، نتوانست بدون پدر از آن استفاده نمايد، به نزد پدر رفت و گفت: پدرجان! قرص ناني را که مي بينيد براي غذاي فرزندانم آماده کردم، اما دلم آرام نگرفت، ناچار آن را در خط جبهه خدمت شما آوردم. پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمود: دخترم! اين اولين غذايي است که پس از سه روز، پدرت بردهان مي گذارد. [1] .
تذکر: وجود مساجد سبعه (که يکي از آن مساجد به نام حضرت زهرا عليها السلام مي باشد) بر دامنه کوه سلع که در عهد پيامبر (صلي الله عليه وآله) هنگام نبرد احزاب، (خندق) بر کنار آن حفر گرديد نشان و يادگاري از حضور حضرت زهرا عليها السلام در روزهاي سخت محاصره است. [2] .
[1] بحارالانوار، ج 20، ص 245، حديث 10 / احقاق، ج 10، ص 285.
[2] شفيعه محشر يا مظلومه پيامبر ص 155.
جنگ خندق در داخل مدینه بوده ومشرکان قریش مدینه را محاصره کرده بودند ومسلمانان در کنار خندق داخل مدینه بودند چون نمی توانستند سنگرها را رها سازند ،زنان در خانه غذا می پختند وبرای آنان می فرستادند
سلام
تاپیک جالبیه
با تشکر از منتقد گرامی
به نظر منم جنگ برای زن ها هست اما نوعش فرق می کنه
اگه مقداری به زندگانی حضرت زینب و حضرت زهرا سلام الله علیهما توجه بشه مشخص می شه که این بزرگواران برای اسلام رشادت هایی کردند که مثل و مانند ندارد اما یک نکته هم که در باره این بزرگواران خوبه مطرح بشه پوشیده بودنشون و حضور کم فیزیکیشون در جاهایی که نامحرم بوده
مثلا می گن زمانی که حضرت زینب سلام الله علیها در خانه پدرش بوده همسایه ای داشته اند
همسایه ایشان اعتراف کرده که در طول 7 سال همسایگی من با حضرت علی علیه السلام نه یک بار زینب سلام الله علیها را دیدم و نه صدایش را شنیدم
در حالی که حضرت زینب در آن ایام به زنان در س می گفته و قران آموزش می داده
همسایه ایشان اعتراف کرده که در طول 7 سال همسایگی من با حضرت علی علیه السلام نه یک بار زینب سلام الله علیها را دیدم و نه صدایش را شنیدم در حالی که حضرت زینب در آن ایام به زنان در س می گفته و قران آموزش می داده
احسنت
جمع اين دو يعني الگو قرار دادن حضرت زهرا سلام الله عليها وحضرت زينب سلام الله عليها
با اين روش مب توان هم در جامعه فعاليت کرد وهم از ديد نامرحم تا حد امکان دور بود