جمع بندی چرا انحراف جنسی گناه است؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا انحراف جنسی گناه است؟

سلام به دوستان
سوال من اینه که چرا انحراف جنسی گناهه؟
چون این معلول ها علت روانشناختی دارن و در کودکی ریشه یابی میشن
من وقتی متن های روانشناسی شو خوندم گفتم این ها که دست خودشون نبوده:Ghamgin:
این تمایلات در آنها به علت بخصوصی بوجود آمده و مثلا هم جنسگرا شده اند.و ...
منتظر بحثهای بیشتر هستم.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

sitaa;527587 نوشت:
سلام به دوستان
سوال من اینه که چرا انحراف جنسی گناهه؟
چون این معلول ها علت روانشناختی دارن و در کودکی ریشه یابی میشن
من وقتی متن های روانشناسی شو خوندم گفتم این ها که دست خودشون نبوده:Ghamgin:
این تمایلات در آنها به علت بخصوصی بوجود آمده و مثلا هم جنسگرا شده اند.و ...
منتظر بحثهای بیشتر هستم.

باسلام وتشکر از شما .
لازم است توجه داشته باشید که همجنس گرایی دو گونه است :
1- برخی از همجنسگرایان از ابتدا این گونه نبوده و در اثر تربیت های ناصحیح ، محیط ناسالم و عوامل دیگر به همجنس تمایل پیدا کرده اند .
بیشتر کسانی که از آنان به عنوان همجنسگرا نام برده می شود ،از این دسته بوده و می توانند با به کار بستن راهکار هایی ،از این خوی ناپسند جدا شده و همانند دیگر انسان ها زندگی سالم و معقولی را داشته باشند و با ازدواج به زندگی عادی برگردند .
2- عده کمی از همجنس گرایان بدون این که عوامل بالا در این گرایش دخیل باشد ، به جنس مخالف تمایلی نداشته و بیشتر به همجنس خود علاقه نشان می دهند .
اگر بخواهیم پاسخ سوال شما را بدهیم ، قطعا روی سخن ما این عده هستند و با اکثریتی که در دسته اول هستند کاری نداریم . درباره تمایل همجنسگرایانه دسته دوم، متخصصان پزشکی و روانپزشکی دو نظر متفاوت دارند . برخی این گرایش را نوعی بیماری دانسته و برخی دیگر آن را نه یک بیماری بلکه یک خصوصیت ژنتیک و ذاتی می دانند .
طبیعی است اگر نظر گروه اول را بپذیریم ، باید بگوییم این نوع همجنس گرایان نیز باید مانند هر بیمار دیگر ، به درمان خود اقدام نمایند . بیمار بودن دلیل بر تجویز ارتباط جنسی آنان با همجنس نمی گردد . این اشخاص با استفاده از داروهایی که برایشان تجویز می شود و استفاده از هورمون های مخصوص، به تدریج تمایل شان به همجنس از بین رفته و به زندگی عادی بر می گردند . هم چنین ممکن است که اینان دو جنسی های ناشناخته باشند که با آزمایش و جراحی و برخی کارهای دیگر تغییر جنسیتی داده شود تا با جنس مخالف ازدواج نماید.
اما اگر این نظر دسته دوم را پذیرفت و همجنسگرایی را نه بیماری ،بلکه یک واکنش طبیعی از طرف فردی بدانیم که از طریق ژنتیک این خصوصیت را به ارث برده ، نباید فراموش کرد که این نظریه دوم هنوز در حد یک نظریه است که مخالفان زیادی داشته و تا کنون به عنوان یک قانون و قاعده علمی صد در صد مطرح نیست . البته مجامع همجنسگرا و انجمن های همجنس بازی با تبلغات زیاد می خواهند وانمود کنند که این گرایش طبیعی بوده و به انتخاب شخص اصلاً بستگی نداشته و این هم سبکی از زندگی است . ولی باید توجه داشت که با تبلیغات و هیاهو نمی توان قاعده علمی را به اثبات رساند ، بیماری روانی نبودن این مساله دلیل بر اختلال جسمی و گرایشی غیر عادی بودن آن نیست تا بتوان آن را پذیرفت .
با فرض صحت همه این امور باید گفت : دستور دینی همیشه بر اساس مطابقت با امیال انسانی تنظیم نشده ،بلکه بر مبنای امر درست ومطابق با سعادت او تنظیم شده که در بسیاری از موارد مخالف میل درونی انسان هاست . فرض کنید هر انسانی یا لااقل اکثر افراد میل به برقراری نامحدود روابط جنسی با افراد متعدد دارند ولی همه ادیان محدودیت های زیادی در این باره دارند ومجازات های سنگینی برای آن وضع کرده اند . دلیل این است که انسان در زندگی دنیا موظف به طی کردن موفق آزمایش های الهی است که در برابر امیال درونی و خواسته های نفسانی او واقع می شود .افرادی مانند گروه آخر هم جنس گرایان نیز درطول زندگی برابر همین آزمایش الهی باید مقاومت کنند و از راه شرعی به دفع متعارف نیاز جنسی خود بپردازند .
در ضمن خداوند حکم به مرگ این گروه نداده بلکه با وضع این مجازات سنگین خواسته مانع انجام این عمل توسط آنها شود و این عده بدانند باید همانند بسیاری از انسان های دیگر که محدودیت های بسیاری در مورد امیال درونی خود دارند ،آنان هم از این میل درونی خود چشم بپوشند .
ترویج هم جنس بازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل ترویج فساد های اخلاقی وتزلزل بنیان های خانواده مورد نهی شدید همه شرایع آسمانی بوده ، مجازات های سنگین در این باره به لحاظ جلوگیری از شیوع وگسترش آن وضع شده ،در وضع قوانین همواره صلاح اکثریت معیار است ،نه افراد بسیار محدود .

سوال :
http://www.askdin.com/thread40226.html
چرا انحراف جنسی گناه است؟

پاسخ :
لازم است توجه داشته باشید که همجنس گرایی دو گونه است :
1- برخی از همجنسگرایان از ابتدا این گونه نبوده و در اثر تربیت های ناصحیح ، محیط ناسالم و عوامل دیگر به همجنس تمایل پیدا کرده اند .
بیشتر کسانی که از آنان به عنوان همجنسگرا نام برده می شود ،از این دسته بوده و می توانند با به کار بستن راهکار هایی ،از این خوی ناپسند جدا شده و همانند دیگر انسان ها زندگی سالم و معقولی را داشته باشند و با ازدواج به زندگی عادی برگردند .
2- عده کمی از همجنس گرایان بدون این که عوامل بالا در این گرایش دخیل باشد ، به جنس مخالف تمایلی نداشته و بیشتر به همجنس خود علاقه نشان می دهند .
اگر بخواهیم پاسخ سوال شما را بدهیم ، قطعا روی سخن ما این عده هستند و با اکثریتی که در دسته اول هستند کاری نداریم . درباره تمایل همجنسگرایانه دسته دوم، متخصصان پزشکی و روانپزشکی دو نظر متفاوت دارند . برخی این گرایش را نوعی بیماری دانسته و برخی دیگر آن را نه یک بیماری بلکه یک خصوصیت ژنتیک و ذاتی می دانند .
طبیعی است اگر نظر گروه اول را بپذیریم ، باید بگوییم این نوع همجنس گرایان نیز باید مانند هر بیمار دیگر ، به درمان خود اقدام نمایند . بیمار بودن دلیل بر تجویز ارتباط جنسی آنان با همجنس نمی گردد . این اشخاص با استفاده از داروهایی که برایشان تجویز می شود و استفاده از هورمون های مخصوص، به تدریج تمایل شان به همجنس از بین رفته و به زندگی عادی بر می گردند . هم چنین ممکن است که اینان دو جنسی های ناشناخته باشند که با آزمایش و جراحی و برخی کارهای دیگر تغییر جنسیتی داده شود تا با جنس مخالف ازدواج نماید.
اما اگر این نظر دسته دوم را پذیرفت و همجنسگرایی را نه بیماری ،بلکه یک واکنش طبیعی از طرف فردی بدانیم که از طریق ژنتیک این خصوصیت را به ارث برده ، نباید فراموش کرد که این نظریه دوم هنوز در حد یک نظریه است که مخالفان زیادی داشته و تا کنون به عنوان یک قانون و قاعده علمی صد در صد مطرح نیست . البته مجامع همجنسگرا و انجمن های همجنس بازی با تبلغات زیاد می خواهند وانمود کنند که این گرایش طبیعی بوده و به انتخاب شخص اصلاً بستگی نداشته و این هم سبکی از زندگی است . ولی باید توجه داشت که با تبلیغات و هیاهو نمی توان قاعده علمی را به اثبات رساند ، بیماری روانی نبودن این مساله دلیل بر اختلال جسمی و گرایشی غیر عادی بودن آن نیست تا بتوان آن را پذیرفت .
با فرض صحت همه این امور باید گفت : دستور دینی همیشه بر اساس مطابقت با امیال انسانی تنظیم نشده ،بلکه بر مبنای امر درست ومطابق با سعادت او تنظیم شده که در بسیاری از موارد مخالف میل درونی انسان هاست . فرض کنید هر انسانی یا لااقل اکثر افراد میل به برقراری نامحدود روابط جنسی با افراد متعدد دارند ولی همه ادیان محدودیت های زیادی در این باره دارند ومجازات های سنگینی برای آن وضع کرده اند . دلیل این است که انسان در زندگی دنیا موظف به طی کردن موفق آزمایش های الهی است که در برابر امیال درونی و خواسته های نفسانی او واقع می شود .افرادی مانند گروه آخر هم جنس گرایان نیز درطول زندگی برابر همین آزمایش الهی باید مقاومت کنند و از راه شرعی به دفع متعارف نیاز جنسی خود بپردازند .
در ضمن خداوند حکم به مرگ این گروه نداده بلکه با وضع این مجازات سنگین خواسته مانع انجام این عمل توسط آنها شود و این عده بدانند باید همانند بسیاری از انسان های دیگر که محدودیت های بسیاری در مورد امیال درونی خود دارند ،آنان هم از این میل درونی خود چشم بپوشند .
ترویج هم جنس بازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل ترویج فساد های اخلاقی وتزلزل بنیان های خانواده مورد نهی شدید همه شرایع آسمانی بوده ، مجازات های سنگین در این باره به لحاظ جلوگیری از شیوع وگسترش آن وضع شده ،در وضع قوانین همواره صلاح اکثریت معیار است ،نه افراد بسیار محدود .

موضوع قفل شده است