جمع بندی چرا قبض روحى كه براى افراد صورت میگيرد مختلف است؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا قبض روحى كه براى افراد صورت میگيرد مختلف است؟

بسم الله الرحمن الرحیم
انسانها هر چقدر مؤمن‌تر و باتقوا تر باشند، هنگام مرگشان جان دادن راحتتری دارند. یعنی هر چقدر ایمان ضیعفتر باشد، فرشته ای که برای قبض روح انسان می آید با او سختتر برخورد میکند، اما وقتی درجه مومن بالاتر برود خودِ حضرت عزرائیل علیه السلام با صورتی زیبا برای قبض روح آن شخص حاضر میشود و کار به جایی میرسد که وقتی انسانی به درجه مخلَصین برسد، خودِ ذات مقدس پروردگار متعال قبض روح وی را انجام میدهد. روايت شده است كه إبراهيم خليل عليه السّلام به ملك الموت گفت: آيا ميتوانى با آن صورتيكه روح گنهکار را قبض ميكنى خودت را به من نشان دهی؟ ملك الموت عرض كرد: تو طاقت و تحمّل اين را ندارى. حضرت إبراهيم عليه السّلام فرمود: بلى؛ دارم! ملك الموت عرض كرد: صورت خود را از من بگردان و سپس مرا ببين. حضرت إبراهيم بدين طريق به ملك الموت نظر كرد، ناگهان ديد مرد سياه چهره‌‏اى با موهاى راست شده و بوى متعفّن و با لباسهاى سياه بطوريكه از دهان و از دو سوراخ بينى او دود و آتش زبانه مى‏كشد در مقابل او حاضر است. إبراهيم غش كرده، و سپس به هوش آمد و فرمود: اگر شخص گنهکار در هنگام موت غير از اين منظره (چهره تو) نبيند، هر آينه از نقطه نظر عذاب و شدّت براى او كافى است. (بحار الانوار،طبع آخوندی،ج 6، ص 143)
در این مورد که چرا حضرت عزرائیل علیه السلام در محضر انسان نیکوکار به چهره زیبا حاضر میشود برخلاف انسان گنهکار باید گفت: به این علت است که تصویر اعمال هر انسانی در لحظه جان دادنش به سراغش می آید. یعنی انسان تصویر اعمال خودرا در چهره آن فرشته ای که برای قبض روحش آمده میبیند. پس اگر گنهکار باشد آن فرشته به بدترین شکل ظاهر میشود و اگر شخص مومنی باشد فرشته مرگ به صورت شخصی زیبا حاضر میشود. البته باید در نظر داشت زشتی و زیبایی این فرشته بستگی به میزان اعمال بد و اعمال خوب انسان دارد، یعنی هرچقدر اعمال بد بیشتر باشد تصویری که از اعمال بر چهره فرشته ظاهر میشود زشت‌تر و کریه‌تر است و در طرف دیگر هرچقدر عمل نیک آن فرد بیشتر باشد آن فرشته زیباتر و خوشبوتر ظاهر میشود. بنابراین فرشته مرگ هر انسانی مانند آینه برای او عمل میکند و چهره واقعی اعمالش را به او نشان میدهد. به همین علت است که روایت داریم: هر كس از انسان‏ها به نحوى از این جهان رخت برمی‌بندد، بعضى با سخت‏‌ترین حالات و عدّه‏‌اى مثل بو كردن گلی. (بحار الانوار،ج6،ص152)(برگرفته از کتاب معاد شناسی،آیت الله حسینی تهرانی،ج1،ص241)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سعید

فریاد سکوتش;642617 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

انسانها هر چقدر مؤمن‌تر و باتقوا تر باشند، هنگام مرگشان جان دادن راحتتری دارند. یعنی هر چقدر ایمان ضیعفتر باشد، فرشته ای که برای قبض روح انسان می آید با او سختتر برخورد میکند، اما وقتی درجه مومن بالاتر برود خودِ حضرت عزرائیل علیه السلام با صورتی زیبا برای قبض روح آن شخص حاضر میشود و کار به جایی میرسد که وقتی انسانی به درجه مخلَصین برسد، خودِ ذات مقدس پروردگار متعال قبض روح وی را انجام میدهد. روايت شده است كه إبراهيم خليل عليه السّلام به ملك الموت گفت: آيا ميتوانى با آن صورتيكه روح گنهکار را قبض ميكنى خودت را به من نشان دهی؟ ملك الموت عرض كرد: تو طاقت و تحمّل اين را ندارى. حضرت إبراهيم عليه السّلام فرمود: بلى؛ دارم! ملك الموت عرض كرد: صورت خود را از من بگردان و سپس مرا ببين. حضرت إبراهيم بدين طريق به ملك الموت نظر كرد، ناگهان ديد مرد سياه چهره‌‏اى با موهاى راست شده و بوى متعفّن و با لباسهاى سياه بطوريكه از دهان و از دو سوراخ بينى او دود و آتش زبانه مى‏كشد در مقابل او حاضر است. إبراهيم غش كرده، و سپس به هوش آمد و فرمود: اگر شخص گنهکار در هنگام موت غير از اين منظره (چهره تو) نبيند، هر آينه از نقطه نظر عذاب و شدّت براى او كافى است. (بحار الانوار،طبع آخوندی،ج 6، ص 143)
در این مورد که چرا حضرت عزرائیل علیه السلام در محضر انسان نیکوکار به چهره زیبا حاضر میشود برخلاف انسان گنهکار باید گفت: به این علت است که تصویر اعمال هر انسانی در لحظه جان دادنش به سراغش می آید. یعنی انسان تصویر اعمال خودرا در چهره آن فرشته ای که برای قبض روحش آمده میبیند. پس اگر گنهکار باشد آن فرشته به بدترین شکل ظاهر میشود و اگر شخص مومنی باشد فرشته مرگ به صورت شخصی زیبا حاضر میشود. البته باید در نظر داشت زشتی و زیبایی این فرشته بستگی به میزان اعمال بد و اعمال خوب انسان دارد، یعنی هرچقدر اعمال بد بیشتر باشد تصویری که از اعمال بر چهره فرشته ظاهر میشود زشت‌تر و کریه‌تر است و در طرف دیگر هرچقدر عمل نیک آن فرد بیشتر باشد آن فرشته زیباتر و خوشبوتر ظاهر میشود. بنابراین فرشته مرگ هر انسانی مانند آینه برای او عمل میکند و چهره واقعی اعمالش را به او نشان میدهد. به همین علت است که روایت داریم: هر كس از انسان‏ها به نحوى از این جهان رخت برمی‌بندد، بعضى با سخت‏‌ترین حالات و عدّه‏‌اى مثل بو كردن گلی. (بحار الانوار،ج6،ص152)(برگرفته از کتاب معاد شناسی،آیت الله حسینی تهرانی،ج1،ص241)

سلام و درود بر شما و ما و خاندان پاک (علیهم السلام)
این سخن کاربر محترم، دارای نقاط قوت و نقاط ضعف است که در ذیل به بررسی آن پرداخته خواهد شد.

نسبت دادن گرفتن جان به چند شخص در قرآن کریم
خداوند (تبارک و تعالی) در قرآن کریم، گرفتن جان انسان را به چند شخص نسبت داده است.
الف) در برخی از آیات، گرفتن جان را به خودش نسبت داده است
در آیه «الله یتوفى الأنفس حین موتها و التى لم تمت فى منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی أجل مسمی» (1) فرمود: خداوند روح انسان ها را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‌ستاند، و نیز روح کسى را که نمرده است، به هنگام خواب قبض مى‌کند، پس آن روح را که مرگ را بر او مقدر کرده نگاه مى‌دارد، و دیگرى را تا سرآمدى معین باز مى‌فرستد.
در آیه «اعبد الله الذى یتوفیکم و امرت ان اکون من المؤمنین» (2) فرمود: خدایى را مى‌پرستم که جان شما را مى‌ستاند و فرمان یافته‌ام که از مؤمنان باشم.
ب) در برخی از آیات، گرفتن جان را به ملک الموت نسبت داده است
در آیه «و قالو اءذا ضللنا فى الارض أءنا لفى خلق جدیدٍ بل هم بلقاء ربهم کافرون ـ قل یتوفیکم ملک الموت الذى وکل بکم» (3) فرمود: و گفتند: آیا وقتى مردیم و در زمین ناپدید شدیم، در آفرینش تازه‌اى خواهیم شد؟ بگو فرشته مرگ که بر شما گمارده شده، جانتان را می‌ستاند.
پ) در برخی از آیات، گرفتن جان را به فرشتگان نسبت داده است
در آیه «الذین تتوفاهم الملائکة ظالمی أنفسهم فألقوا السلم ما کنا نعمل من سوء» (4) فرمود: کسانی که فرشتگان، جانشان را می‌گیرند در حالی که بر خود ستم‌کار بوده‌اند، پس از در تسلیم در می‌آیند و می‌گویند که ما هیچ کار بدی انجام نمی‌دادیم.
ت) در برخی از آیات، گرفتن جان را به فرستادگان خودش نسبت داده است
در آیه «و هو القاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظة حتى اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا و هم لایفرطون» (5) فرمود: و او بر بندگان خود غالب است و بر شما محافظانى مى‌فرستد، تا وقتى که مرگ یکى از شما فرا رسد، فرستادگان ما جانش را مى‌ستانند و در انجام وظیفه کوتاهى نمى‌کنند. در آیه «حتى اذا جائتهم رسلنا یتوفونهم» (6) فرمود: تا آن گاه که فرستادگان ما سوى ایشان آیند که جانشان را بگیرند.

وجه جمع میان آیات گیرنده جان‌ها از انسان

راه جمع میان این آیات، این است که گفته شود از آن جهت که خداوند (تبارک و تعالی)، فاعل حقیقی در این هستی است، قبض روح و جان را به خدا نسبت داده است و از آن جهتی که حضرت عزرائیل (ملک الموت)، مسؤولیت اصلی نسبت به قبض روح و جان را از سوی خداوند دارد، در برخی از آیات، گرفتن جان و روح، به او نسبت داده شده است و از آن جهت که حضرت عزرائیل (ملک الموت)، دارای یاران و اشخاصی است که به او در گرفتن جان و روح کمک می‌کنند، در برخی از آیات، گرفتن جان و روح، به فرشتگان نسبت داده شده است و از آن روی که حضرت عزرائیل (ملک الموت) و فرشتگان، فرستادگان خداوند هستند، در برخی از آیات، گرفتن جان، به رسولان و فرستادگان خداوند نسبت داده شده است.
در حدیث «أنه سئل عن قول الله تعالى: [الله یتوفى الانفس حین موتها] (7) و قوله: [قل یتوفاکم ملک الموت] (8) و قوله عزوجل: [توفته رسلنا] (9) و قوله تعالى: [تتوفاهم الملائکة] (10) فمرةً یجعل الفعل لنفسه و مرةً لملک الموت و مرةً للرسل و مرةً للملائکة؟ فقال (علیه السلام): إن الله (تبارک و تعالى)، أجل و أعظم من أن یتولى ذلک بنفسه و فعل رسله و ملائکته، فعله لأنهم [بأمره یعملون] (11) فاصطفى من الملائکة رسلاً و سفرةً بینه و بین خلقه و هم الذین قال الله فیهم: [الله یصطفى من الملائکة رسلاً و من الناس] (12). فمن کان من أهل الطاعة، تولت قبض روحه ملائکة النقمة و لملک الموت أعوان من اهل المعصیة تولت قبض روحه ملائکة النقمة و لملک الموت أعوان من ملائکة الرحمة و النقمة یصدرون عن امره و فعلهم فعله و کل ما یأتونه، منسوب إلیه و اذا کان فعلهم فعل ملک الموت، ففعل ملک الموت فعل الله لأنه یتوفى الأنفس على ید من یشاء و یعطى و یمنع و یثیب و یعاقب على ید من یشاء و ان فعل أمنائه فعله کما قال: [و ما تشاءون إلا ان یشاء الله] (13).» (14) از امیرالمؤمنین (علیه السلام) از کلام خداوند سؤال شد که می‌فرماید: «خدا است که نفس‌ها را، جانها یا ارواح را در موقع فرا رسیدن مرگ مى‌گیرد» و «بگو: آن ملک الموت جان‌هاى شما را مى‌گیرد که بر شما موکل شده است» و «رسولان ما او را می‌گیرند» و «فرشتگان آنان را مى‎‌گیرند» این اختلاف در عامل قبض روح چیست؟ امام علی (علیه السلام) پاسخ داد: خداوند (تبارک و تعالى) بزرگ‌تر و با عظمت‌تر از آن است که قبض روح انسان را خود به طور مستقیم، انجام بدهد و کار رسولان و فرشتگانش، کار خود خدا است؛ زیرا آنان به دستور خدا عمل مى‌کنند، پس خداوند متعال از فرشتگان، رسولان و سفرایى را بین خود و مخلوقاتش برگزید و آنان، همان کسانی هستند که درباره آنان مى‌فرماید: «خدا از فرشتگان و از مردم رسولانى را برمى گزیند» پس هر کسى که از اهل طاعت باشد، قبض روح او را فرشتگان رحمت به عهده مى‌گیرند و هر کسى که از اهل معصیت باشد، قبض روح او را فرشتگان عذاب انجام می‌دهند و براى ملک الموت یارانى از فرشتگان رحمت و عذاب است که از امر او پیروى مى‌کنند و کار آن فرشتگان کار ملک الموت است و هر چه انجام بدهند، منسوب به ملک الموت است و حال که کار آن فرشتگان، کار ملک الموت است، پس کار ملک الموت هم کار خدا است؛ زیرا خدا است که نفس‌ها را با دست هر که می‌خواهد، می‌گیرد و او است که به وسیله هر کس که بخواهد عطا مى‌فرماید و جلوگیرى مى‌کند و پاداش می‌دهد و عقاب می‌نماید و کار امناى خداوند، کار خدا است، چنان که فرموده است: «و شما نمى‌خواهید مگر آن چه را که خدا مى‌خواهد.


خداوند، به صورت مستقیم، قبض جان نمی‌کند

از روایتی که از امام علی (علیه السلام) نقل شد که فرمود: «إن الله (تبارک و تعالى)، أجل و أعظم من أن یتولى ذلک بنفسه و فعل رسله و ملائکته، فعله» فهمیده می‌شود که خداوند به صورت مستقیم، جان و روح و نفس انسان‌ها را نمی‌گیرد و این کار را به فرشتگان و رسولان که سرکرده آنان، عزرائیل (ملک الموت) است، سپرده است.از سوی دیگر، اگر مانند این روایت هم نبود، باز هم طبق قاعده «واگذاری کارهای جهان هستی به وسائط»، گفته می‌شد که قبض روح و جان و نفس، توسط وسیله‌ها و واسطه‌های خداوند انجام می‌شود و خداوند در این کارها، دخالت مستقیم ندارد.

منابع و مآخذ:
1. زمر: 39/ 42.
2. یونس: 10/ 104.
3. سجده: 32/ 10 ـ 11.
4. نحل: 16/ 28.
5. انعام: 6/ 61.
6. اعراف: 7/ 37.
7. زمر: 39/ 42.
8. سجده: 32/ 11.
9. انعام: 6/ 61.
10. نحل: 16/ 28.
11. انبیاء: 21/ 27.
12. حج: 22/ 75.
13. انسان: 76/ 30؛ تکویر: 81/ 29.
14. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، نشر مرتضی، مشهد، 1403 ق، ج 1، ص 247.

والسلام علیکم و علینا و علی عبادالله المؤمنین

پرسش:
چرا قبض روحی که برای افراد اتفاق می‌افتد، مختلف است؟

پاسخ:
برای تبیین علت مختلف بودن قبض روح اشخاص، به توضیح مطالبی در ذیل پرداخته می‌شود.
_ نسبت دادن گرفتن جان به چند شخص در قرآن کریم:
خداوند (تبارک و تعالی) در قرآن کریم، گرفتن جان انسان را به چند شخص نسبت داده است.
الف) در برخی از آیات، گرفتن جان را به خودش نسبت داده است.
در آیه «الله یتوفى الأنفس حین موتها و التى لم تمت فى منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی أجل مسمی»؛ فرمود: خداوند روح انسان ها را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‌ستاند، و نیز روح کسى را که نمرده است، به هنگام خواب قبض مى‌کند، پس آن روح را که مرگ را بر او مقدر کرده نگاه مى‌دارد، و دیگرى را تا سرآمدى معین باز مى‌فرستد.(1)
در آیه «اعبد الله الذى یتوفیکم و امرت ان اکون من المؤمنین»؛ فرمود: خدایى را مى‌پرستم که جان شما را مى‌ستاند و فرمان یافته‌ام که از مؤمنان باشم.(2)

ب) در برخی از آیات، گرفتن جان را به ملک الموت نسبت داده است.
در آیه «و قالو اءذا ضللنا فى الارض أءنا لفى خلق جدیدٍ بل هم بلقاء ربهم کافرون ـ قل یتوفیکم ملک الموت الذى وکل بکم»؛ فرمود: و گفتند: آیا وقتى مردیم و در زمین ناپدید شدیم، در آفرینش تازه‌اى خواهیم شد؟ بگو فرشته مرگ که بر شما گمارده شده، جانتان را می‌ستاند.(3)

ج) در برخی از آیات، گرفتن جان را به فرشتگان نسبت داده است.
در آیه «الذین تتوفاهم الملائکة ظالمی أنفسهم فألقوا السلم ما کنا نعمل من سوء»؛ فرمود: کسانی که فرشتگان، جانشان را می‌گیرند در حالی که بر خود ستم‌کار بوده‌اند، پس از در تسلیم در می‌آیند و می‌گویند که ما هیچ کار بدی انجام نمی‌دادیم.(4)

د) در برخی از آیات، گرفتن جان را به فرستادگان خودش نسبت داده است.
در آیه «و هو القاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظة حتى اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا و هم لایفرطون»؛ فرمود: و او بر بندگان خود غالب است و بر شما محافظانى مى‌فرستد، تا وقتى که مرگ یکى از شما فرا رسد، فرستادگان ما جانش را مى‌ستانند و در انجام وظیفه کوتاهى نمى‌کنند.(5)
در آیه «حتى اذا جائتهم رسلنا یتوفونهم»؛ فرمود: تا آن گاه که فرستادگان ما سوى ایشان آیند که جانشان را بگیرند.(6)
_ وجه جمع میان آیات گیرنده جان‌ها از انسان:
راه جمع میان این آیات، این است که گفته شود از آن جهت که خداوند (تبارک و تعالی)، فاعل حقیقی در این هستی است، قبض روح و جان را به خدا نسبت داده است و از آن جهتی که حضرت عزرائیل (ملک الموت)، مسؤولیت اصلی نسبت به قبض روح و جان را از سوی خداوند دارد، در برخی از آیات، گرفتن جان و روح، به او نسبت داده شده است و از آن جهت که حضرت عزرائیل (ملک الموت)، دارای یاران و اشخاصی است که به او در گرفتن جان و روح کمک می‌کنند، در برخی از آیات، گرفتن جان و روح، به فرشتگان نسبت داده شده است و از آن روی که حضرت عزرائیل (ملک الموت) و فرشتگان، فرستادگان خداوند هستند، در برخی از آیات، گرفتن جان، به رسولان و فرستادگان خداوند نسبت داده شده است.

در حدیث «أنه سئل عن قول الله تعالى: [الله یتوفى الانفس حین موتها] و قوله: [قل یتوفاکم ملک الموت] و قوله عزوجل: [توفته رسلنا] و قوله تعالى: [تتوفاهم الملائکة] فمرةً یجعل الفعل لنفسه و مرةً لملک الموت و مرةً للرسل و مرةً للملائکة؟ فقال (علیه السلام): إن الله (تبارک و تعالى)، أجل و أعظم من أن یتولى ذلک بنفسه و فعل رسله و ملائکته، فعله لأنهم [بأمره یعملون] فاصطفى من الملائکة رسلاً و سفرةً بینه و بین خلقه و هم الذین قال الله فیهم: [الله یصطفى من الملائکة رسلاً و من الناس]. فمن کان من أهل الطاعة، تولت قبض روحه ملائکة النقمة و لملک الموت أعوان من اهل المعصیة تولت قبض روحه ملائکة النقمة و لملک الموت أعوان من ملائکة الرحمة و النقمة یصدرون عن امره و فعلهم فعله و کل ما یأتونه، منسوب إلیه و اذا کان فعلهم فعل ملک الموت، ففعل ملک الموت فعل الله لأنه یتوفى الأنفس على ید من یشاء و یعطى و یمنع و یثیب و یعاقب على ید من یشاء و ان فعل أمنائه فعله کما قال: [و ما تشاءون إلا ان یشاء الله].»؛
از امیرالمؤمنین (علیه السلام) از کلام خداوند سؤال شد که می‌فرماید: «خدا است که نفس‌ها را، جانها یا ارواح را در موقع فرا رسیدن مرگ مى‌گیرد»(7) و «بگو: آن ملک الموت جان‌هاى شما را مى‌گیرد که بر شما موکل شده است»(8) و «رسولان ما او را می‌گیرند»(9) و «فرشتگان آنان را مى‎‌گیرند»(10) این اختلاف در عامل قبض روح چیست؟ امام علی (علیه السلام) پاسخ داد: خداوند (تبارک و تعالى) بزرگ‌تر و با عظمت‌تر از آن است که قبض روح انسان را خود به طور مستقیم، انجام بدهد و کار رسولان و فرشتگانش، کار خود خدا است؛ زیرا آنان به دستور خدا عمل مى‌کنند(11) ، پس خداوند متعال از فرشتگان، رسولان و سفرایى را بین خود و مخلوقاتش برگزید و آنان، همان کسانی هستند که درباره آنان مى‌فرماید: «خدا از فرشتگان و از مردم رسولانى را برمى گزیند»(12) پس هر کسى که از اهل طاعت باشد، قبض روح او را فرشتگان رحمت به عهده مى‌گیرند و هر کسى که از اهل معصیت باشد، قبض روح او را فرشتگان عذاب انجام می‌دهند و براى ملک الموت یارانى از فرشتگان رحمت و عذاب است که از امر او پیروى مى‌کنند و کار آن فرشتگان کار ملک الموت است و هر چه انجام بدهند، منسوب به ملک الموت است و حال که کار آن فرشتگان، کار ملک الموت است، پس کار ملک الموت هم کار خدا است؛ زیرا خدا است که نفس‌ها را با دست هر که می‌خواهد، می‌گیرد و او است که به وسیله هر کس که بخواهد عطا مى‌فرماید و جلوگیرى مى‌کند و پاداش می‌دهد و عقاب می‌نماید و کار امناى خداوند، کار خدا است، چنان که فرموده است: «و شما نمى‌خواهید مگر آن چه را که خدا مى‌خواهد.(13) و (14)
_خداوند، به صورت مستقیم، قبض جان نمی‌کند:
از روایتی که از امام علی (علیه السلام) نقل شد که فرمود: «إن الله (تبارک و تعالى)، أجل و أعظم من أن یتولى ذلک بنفسه و فعل رسله و ملائکته، فعله» فهمیده می‌شود که خداوند به صورت مستقیم، جان و روح و نفس انسان‌ها را نمی‌گیرد و این کار را به فرشتگان و رسولان که سرکرده آنان، عزرائیل (ملک الموت) است، سپرده است.از سوی دیگر، اگر مانند این روایت هم نبود، باز هم طبق قاعده «واگذاری کارهای جهان هستی به وسائط»، گفته می‌شد که قبض روح و جان و نفس، توسط وسیله‌ها و واسطه‌های خداوند انجام می‌شود و خداوند در این کارها، دخالت مستقیم ندارد.

_______
(1) زمر/ 42.
(2) یونس/ 104.
(3)سجده/ 10 ـ 11.
(4) نحل/ 28.
(5) انعام/ 61.
(6) اعراف/ 37.
(7) زمر/ 42.
(8) سجده/ 11.
(9) انعام/ 61.
(10) نحل/ 28.
(11) انبیاء/ 27.
(12) حج/ 75.
(13) انسان/ 30؛ تکویر/ 29.
(14) طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، نشر مرتضی، مشهد، 1403 ق، ج 1، ص 247.

موضوع قفل شده است