چند پرسش از بی‌خدایان و طرفداران نظریه فرگشت

تب‌های اولیه

355 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

mmns2001;962504 نوشت:
ارتباطش این است که اگر فردا سلول زنده از ماده مرده یا یک گیاه و حیوان هم انسان تولید کند باز هم شما یک بهانه دیگر میابید
همینطور که هم فکران شما چند هزار سال هست که در این بهانه تراشی کوشا بودند

درمورد بهانه تراشی:
هر کسی می‌تواند نظرات و دلایل طرف مقابل را بهانه تراشی بخواند. بهتر است بجای این حرفها با دلیل و منطق گفتگو کنیم

درمورد اینکه می‌فرمائید ما هر بار بهانه ای میاوریم:
گویا فراموش کرده اید که این دانشمندان علوم تجربی هستند که بیشتر از تمام مردم از این جمله استفاده می‌کنند:
"نظریه قبلی‌ اشتباه بوده!"

mmns2001;962659 نوشت:
در هر صورت یک زمانی این جهان با توجه به ایات کتب مقدس خلق شده که در 6 روز بوده قبل این شش روز خدا چکار میکرده؟این معارف را از کجا اوردید؟

دوست گرامی ، امکانش هست "زمان" را برای بنده تعریف بفرمائید؟

**گلشن**;962646 نوشت:
یکی از بهترین راهها راستی ازمایی مطالب علمی در قران است
سلام خواهر کم پیدا گل
که یعنی کدام را با کدام بسنجیم؟


**گلشن**;962602 نوشت:
اینکه دانشمندان نتوانسته اند (برفرض) سلولی زنده را بوجود اورند دلیل نمیشه پس خداوند وجود دارد
مگر بنده چنین ادعایی کردم؟

**گلشن**;962602 نوشت:
ازلی بودن ماده در علم ثابت می شود و ازلی بودن خدا در فلسفه دینی
اول اینکه چند نفر از کسانی که فقط علوم تجربی را قبول دارند ، حاضر هستند ازلی بودن ماده را قطعیت بلاتغییر بدانند و با اطمینان بگویند هرگز کشفی بجز این در علم پیش نخواهد آمد؟

دوم اینکه طرح این سوال از این باب بود که وقتی میگوئیم خداوند خالق است ، دوستان میگویند پس چه کسی خالق خدا بوده؟

(یعنی قبول نمی‌کنند که میشود چیزی یا کسی ازلی باشد)
بنده هم دارم می‌پرسم پس چگونه میگویند ماده ازلی است؟

**گلشن**;962646 نوشت:
درود

یکی از بهترین راهها راستی ازمایی مطالب علمی در قران است

با سلام

خداوند فکر این جاش رو هم کرده

علم تجربی هر چقدر هم پیشرفت کنه باز به علم الهی نخواهد رسید

[=ParsQuran]بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْهَا بَلْ هُمْ مِنْهَا عَمُونَ ﴿۶۶﴾
[=ParsFont]بلكه علم آنان در باره آخرت نارساست
بلكه ايشان در باره آن شک دارند
بلكه آنان در مورد آن كوردلند (۶۶)
[=ParsFont]
نمل

در واقع کسانی که سعی می کنن قرآن رو با علم امروز تطبیق بدن دنبال راستی آزمایی نیستن

دنبال در آوردن اشتباه از قرآن هستن!!!

[="Tahoma"][="Navy"]

mmns2001;962654 نوشت:
درود بر هموطن
در هر صورت یک زمانی این جهان با توجه به ایات کتب مقدس خلق شده که در 6 روز بوده قبل این شش روز خدا چکار میکرده؟
این معارف را شما از کجا اوردید؟

سلام
زمان شش روز که تاویل به شش مرحله می شود به حسب نگاه اینسویی به عالم ماده است هرچند رسیدن به زمان صفر برای این جهان تناقض آمیز است.
و اما فرازمان بودن عالم ملکوت وجبروت که محیط بر این جهان اند و فراتر بودن ذات باریتعالی از هردوی آنها امری پذیرفته شده در معارف دینی ماست.
یا علیم[/]

محی الدین;962713 نوشت:

سلام
زمان شش روز که تاویل به شش مرحله می شود به حسب نگاه اینسویی به عالم ماده است هرچند رسیدن به زمان صفر برای این جهان تناقض آمیز است.
و اما فرازمان بودن عالم ملکوت وجبروت که محیط بر این جهان اند و فراتر بودن ذات باریتعالی از هردوی آنها امری پذیرفته شده در معارف دینی ماست.
یا علیم

درود بر هموطن
تکرار این حرف چیزی را ثابت نمیکند مدرک ارایه کنید؟

Reza-D;962703 نوشت:
درمورد بهانه تراشی:
هر کسی می‌تواند نظرات و دلایل طرف مقابل را بهانه تراشی بخواند. بهتر است بجای این حرفها با دلیل و منطق گفتگو کنیم

درمورد اینکه می‌فرمائید ما هر بار بهانه ای میاوریم:
گویا فراموش کرده اید که این دانشمندان علوم تجربی هستند که بیشتر از تمام مردم از این جمله استفاده می‌کنند:
"نظریه قبلی‌ اشتباه بوده!"

دوست گرامی ، امکانش هست "زمان" را برای بنده تعریف بفرمائید؟


دورد بر هموطن
الان یعنی شما نظریه دادید که انسان هیچ وقت نمیتواند سلول زنده تولید کند؟
خوب فرض کنیم که این نظریه شماست شواهدی که باعث شد به این نتیجه برسید چه چیزی بوده؟
نکند علم غیب و یا لدنی یا امثالهم دارید؟

بله زمان از دید من دو تعریف دارد
یکی همین تایم هست .
یعنی وقتی که در حال گذر هست و توقف نمیکند چه ما باشیم چه نباشیم.چه جهان ما باشد و چه نباشد
دیگری بعدی از ابعاد چهار گانه جهان ماست که با سرعت نور انرا میتوان رابطه سازی کرد یا همان حس و درک ما از زمان هست.این البته میتواند در قسمتهای مختلف جهان متفاوت باشد

Reza-D;962706 نوشت:
سلام خواهر کم پیدا گل
که یعنی کدام را با کدام بسنجیم؟


مگر بنده چنین ادعایی کردم؟

اول اینکه چند نفر از کسانی که فقط علوم تجربی را قبول دارند ، حاضر هستند ازلی بودن ماده را قطعیت بلاتغییر بدانند و با اطمینان بگویند هرگز کشفی بجز این در علم پیش نخواهد آمد؟

دوم اینکه طرح این سوال از این باب بود که وقتی میگوئیم خداوند خالق است ، دوستان میگویند پس چه کسی خالق خدا بوده؟ (یعنی قبول نمی‌کنند که میشود چیزی یا کسی ازلی باشد)
بنده هم دارم می‌پرسم پس چگونه میگویند ماده ازلی است؟

سلام.متاسفانه من نت درستی ندارم.شما میگویید از این سوال دوستان که میپرسند پس خالق خدا کیست میشود فهمید که انها نمی پذیرند خدا ازلی باشد.عحیب است این دیدگاه شما.این سوال که پس خالق خدا چیست.سوالیست که تفکرودیدگاه خداباواران را به چالش بکشانند.مثلا یکی میگوید.این دنیای ما باید علتی داشته باشد.خداناباور هم میگوید.پس خدا چی.علت خدا چی.بعنی چرا مبپذیری خدا بیعلته ولی جهان ما نه.یا قوانین نه..حالا مثل زدم.یعنی این سوال معمولا برای به چالش کشیدن جهانبینی خدابارانه.حالا کاری ندارم این سوال و طرز بیان و گفتمان درسته.ولی به هر حال این خداباوران هستن که ادمو مجبور به طرح این سوال بکنن هرچند شاید سوال مسخره ای به نظر برسه.معمولا که اینزوریه.حالا استثنا هم هستhappy

[="Tahoma"][="Navy"]

mmns2001;962847 نوشت:
درود بر هموطن
تکرار این حرف چیزی را ثابت نمیکند مدرک ارایه کنید؟

سلام
در مورد فرامادی بودن خدای متعال اغلب به این آیه استناد می شود:
لا یدرکه الابصار و هو یدرک الابصار ( انعام 103)
چشمها اورا در نمی یابند در حالی که او چشمها را در می یابد.
امیر مومنان ع هم در فرامادی بودن به مشابه این استدلال فرموده است:
لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار ولكن رأته القلوب بحقائق الايمان (الكافي 1: 98)
چشمها با چشم سر اورا نمی بینند بلکه قلبها به حقایق ایمان اورا می بینند.
در مورد فرشتگان که از عالم امر و ملکوت هستند از امیر مومنان علیه السلام نقل شده است.
صور عاریة عن الموآد، عالیة عن القوة والاستعداد. تجلی لها فأشرقت، و طالعها فتلالات. و ألقی فی هویتها مثاله، فأظهر عنها أفعاله (شرح غرر و درر از آقا جمال خوانساری، ج 4، ص218-220)
صورتهایی که از ماده عاری و از داشتن و قوه و استعداد برتر است. خداوند در آنها تجلی یافت پش اشراق یافتند و بر آنان طالع شد و متلالا شدند. در هویت آنان مثال خود را افکند و از آنان فعل خود را ظاهر ساخت.
یا علیم
[=&quot]

[/]

[=microsoft sans serif]

*حسام الدین*;961979 نوشت:
اگر منظور اینه که صفر تا صد یک سلول زنده به عنوان مثال ، در آزمایشگاه ها ساخته بشه خب این اتفاق افتاده و تا اونجا که من بروز هستم دانشمندان به دنبال ساخت ژنومی صد در صد مصنوعی هستند .

سلام.
این ادعا
*حسام الدین*;961979 نوشت:
ه صفر تا صد یک سلول زنده به عنوان مثال ، در آزمایشگاه ها ساخته بشه خب این اتفاق افتاده

با این ادعا

*حسام الدین*;961979 نوشت:
تا اونجا که من بروز هستم دانشمندان به دنبال ساخت ژنومی صد در صد مصنوعی هستند .

سازگار نیست.

*حسام الدین*;961979 نوشت:
امروز فرگشت خودش سنگ محک محسوب میشه

سنگ محک چی؟
چیزی که خودش سنگ بنای محکمی نداره، چطور سنگ محک محسوب میشه!

[=microsoft sans serif]

شایا;961980 نوشت:
فرض اینکه ماده ازلی بوده از کجا اومده؟ در کدام کتاب یا منبع این را گفته؟

سلام
به سوال دقت کنید.
سوال دو بخشی است:
معقول بودن تصور ازلی بودن ماده و معقول نبودن ازلیت خداوند(نبودن خدا)

شایا;961980 نوشت:
نتوانستن در به وجود آوردن یک سلول چه ربطی به فرگشت دارد؟ توضیح میدهید؟

این هم استفهام انکاری و به دنبال پاسخ اول است.
اگر خدا قابل تصور نیست ولی ماده ازلی قابل تصور است، پس ماده بی نیاز از افریدگار است. پس چطور دانشمندان تاکنون نتوانستند یک موجود زنده را از صفر تا صد(دقت کنید حتی ماده اولیه ان) را خودش ان ایجاد کنند.

[=microsoft sans serif]سلام

Miss.Narges;962028 نوشت:
-کلا ازلی بودن حداقل یک چیز, حتمی هست و نمیشه ازش فرار کرد.چون سلسله علل نمیتونه تا بینهایت ادامه پیدا کنه.بالخره چیزی باید باشه که دیگه فراتر از اون ممکن نباشه.

احسنت

Miss.Narges;962028 نوشت:
حال اگر خدا وجود داشته باشد پس قطعا ازلی هست(وگرنه ازلی نباشه که خدا نیست) پس چنین نیست که ازلیت خ دا قابل تصور نباشه بستگی به بارو شخص داره که به خدا اعتقاد داره یا خیر.

ربطی به اسم نداره. اسم اون موجود هرچه میخواهد باشد.
حداقل یک موجود مورد نیاز است که ازلی باشد و علت مستقیم یاغیر مستقیم همه موجودات دیگر.

Miss.Narges;962028 نوشت:
اگر برفرض خدا نباشه پس تنها ماده رو مجبورن ازلی بدونن چون در وجود ماده کسی شک نداره ولی در وجود خدا بی خدایان شک دارن یا منکرن..پس افراد حس گرا مجبورن ماده رو ازلی بودنن.یعنی ماده اولیه جهان

سوال در مورد خود این ماده اولیه جهان است.
این ماده اولیه جهان، مادی است یا مجرد
اگر مادی است، پس محدود است و موجود محدود نمیتواند بی نیاز از علت باشد.

اگر غیر مادی است، مشکلی نیست ولی بقیه موجودات بر چه اساسی ایجاد شده اند؟
از ترکیب او با چیز دیگری ایجاد شده اند: مگر چیز دیگری هم در ظرف زمانی این ماده وجود داشته است تا با ان ترکیب شود؟ بعلاوه، موجودی که ترکیب میشود، حتما مادی است و این بافرض مجرد بودنش ناسازگار است. اگر هم این تغییر از نوع تغییرات مادی نباشد، نشانه محدودیت و نقصان که هست و این یعنی خودش نمیتواند علت تامه اولیه باشد.

از فعل و انفعال درونی شیمیایی خودش ایجاد شده است: این فعل و انفعال علت میخواهد. چه کسی باعث ایجاد این فعل و انفعال شده است. خودش که نمیتواند. بعلاوه، موجودی که تغییر شیمیایی میکند، حتما مادی است و این بافرض مجرد بودنش ناسازگار است. اگر هم این تغییر از نوع تغییرات مادی نباشد، نشانه محدودیت و نقصان که هست و این یعنی خودش نمیتواند علت تامه اولیه باشد.

او علت بیرونی برای ایجاد بقیه موجودات است: این حرف نسبتا خوبی است ولی فرگشتی ها چنین چیزی نمیگویند.

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]

Miss.Narges;962028 نوشت:
حتی فضا زمان هم از نوسانات کوانتومی بطور تصادفی حاصل شده.

زمان چیه که همینطوری و تصادفی ایجاد شده؟

[=microsoft sans serif]
Miss.Narges;962028 نوشت:
فرگشت چیزی نیست که صد درصددر تقابل با دین اسلام باشه.

صحبت در ادعاهای اولیه نیست بلکه در ادعای تضاد این مسئله با نیازمندی به خالق حتی خالق اولیه و خالق خود موجود اولی است.

[=microsoft sans serif]

Miss.Narges;962028 نوشت:
بنده در مورد زیست شناسی چیز زیادی نمیدونم لی دانشمندان امید دارند در اینده نه چندان دور حداقل یک تک سلولی زنده مصنوعی بسازن

من واقعا نمیفهمم، کسانی که خودشان این همه بر سر دلایل عقلی مته به خشخاش میگذارند، چطور به فرگشت که میرسند، یک دفعه با یک شیفت فکری و روشی، همه چیز رو با انشاء الله و شاید و ارزو اندیشی و به جای دلیل توسل به شواهد ناقص و بریده بریده و ... میکنند.

[=microsoft sans serif]سلام

نقطه;962056 نوشت:
آنها که با ازلی بودن خدا مشکل دارند در اصل با وجود خدا مشکل دارند و نه با ازلی بودن خدایی که وجودش را پذیرفته‌اند ...

موافقم

نقطه;962056 نوشت:
که تا می‌شود ماده را ازلی دانست

این ازلی دانستن مبهم است،
منظور چیست؟
اگر منظور همان معنای فلسفی ان است، بدون توجه به واجب و ممکن بودنش، حرف بیراهی هم نیست.البته دقیق نیست.
اگر منظور قدیم بی نیاز به علت است که ایراد دارد و در دو پست قبل توضیح دادم.

نقطه;962056 نوشت:
ماده را می‌بینند که وجود دارد، در مورد صفات آن هم بحث می‌کنند، چه در مورد وجود داشتنش، چه در مورد بقای آن، چه در مورد تبدیل آن به غیر ماده که گاهی فرضیه‌هایی می‌دهند، و چه در مورد ازلی بودن آن یا چیزی که می‌تواند خودش منشأ ایجاد ماده محسوب گردد ...
در واقع آن‌ها از شما می‌پرسند که تا می‌شود ماده را ازلی دانست و جواب سؤالات خودمان را بدهیم چه نیازی دارد که ابتدا مفهومی مانند «خدا» را معرفی کنیم و بعد صفات عجیبی مانند ازلی بودن و امثال آن را بر آن مفهوم بار نماییم؟
پس جواب این سؤال شما را از طریق اتکا به تیغ اوکام می‌دهند ... تا نیازی یافت نشود که مفهوم خدا وارد بحث شود و بشود مثلاً‌ با فرض ازلی بودن خود ماده به بحث ادامه داد از ساخت مفهوم خدا ممانعت می‌شود ...

اما مشکل اینجاست که نمیتوان ماده ازلی به معنای مورد نظر آنان(یعنی بی نیاز از افریدگار؛ یعنی واجب الوجود) دانست.

[=microsoft sans serif]سلام به برادر حسام عزیز
البته این بحث فرعی هست ولی لازم دونستم برای شما که مطلع هستید بیانش کنم.

حسام 1999;962144 نوشت:
شما مغالطه سری دادن حکم اجزاء به کل را منجر شده‌اید. چون راسل می‌گوید من هیج بعید نمی‌بینیم که تک تک اجزاء جهان هستی ممکن الوجود باشند و بنابراین نیازمند به علت . ولی کل مجموعه نیازمند به علت نباشد.

باسلام
اشکال این حرف راسل اینجاست که در صورتی میتوان کل یک مجموعه را جدای از اجزایش دانست که خود کل به تنهایی اثری داشته باشد که تک تک اجزا نداشته باشند.
این ویژگی میتونه کمال باشه، که البته کمال هم تنها زمانی قابل تصوره که کل مجموعه به وجود امده باشه نه اینکه هر آن در حال تغییر باشه(کم و زیاد بشه و کامل هم نشده باشه)
بعلاوه
وقتی شما صد کارگر دارید که هر کدام به تنهایی توان بلند کردن یک گونی سیمان را دارند، بنابراین شما در آن واحد میتوانید یکصد گونی سیمان را از روی زمین بردارید. ولی این یکصد چیزی جدای از کارکرد اجزا هست؟

بقیه بحثها با جناب رضا بود که فعلا ورود نمیکنم.

[=microsoft sans serif]سلام

mmns2001;962146 نوشت:
1-کدام خدا منظورتون است؟

همونی که بی نیاز از علت است و قدیم زمانی است.
اسمش را هرچیزی که میخواهید بگذارید.
اسمش فعلا مهم نیست.

mmns2001;962146 نوشت:
-هیچی که هاوکینگ میگوید با هیچی که شما تصور میکنید متفاوت هست

میشه بفرمایید.

mmns2001;962146 نوشت:
3-این سوال شما سابقه تاریخی طولانی دارد(اخرین مورد ان باور به این اعتقاد بود که اسمان در تسخیر خداوند هست و تلاش برای ساخت هواپیما بیهوده هست) ولی باید به عرض برسانم علم راه خودش را میرود و جواب میدهد حال اگر معتقدات یک عده ای اجازه پویایی را از تفکر انها سلب کرده و نمیتوانند حقایق جهان را بپذیرند میتوانند در همان دنیای اوهام غوطه ور شوندو با یک نگاه عاقل اندر سفیه گمان کنند معتقداتی که مربوط به اوهام انسانهای ما قبل تاریخ بوده و به انها به ارث رسیده رازهای از جهان هستی را در خود نهفته دارد و از دانش که چراغ راه بشردر شناخت جهان بوده و هست با ارزش تر و مقدمتر هست

خواهشم از شما اینه که خودتون بحث کنید و فکر کنید ما یک عده ادمی هستیم که میخواهیم چیزی یاد بگیریم.
در این انجمن ما به دنبال بحث کردن و افزودن دانش و معرفتمون هستیم. از چیزی هم ترس نداشتیم وگرنه نباید خیلی بحثها مطرح میشد.

[=microsoft sans serif]سلام

متحیر;962239 نوشت:
زیرا پذیرش خدای ازلی موجب بیهوده تر و تباه تر شدن عمر کوتاه انسان میشود و رنج زندگی بشر را بیشترو بدتر میکند.

الان با انکار خدا، زندگی اسون تر میشه؟
تحمل رنجها راحت تر میشه؟
زندگی ادم تباه نمیشه؟

متحیر;962239 نوشت:
بحرانی تر شدن ترس ، حرص، آز ، جهالت و خشونت های ذاتی بشر میشود

این دیگه از اون حرفها بود.
برادر عزیز
جنک جهانی اول و دوم با اون همه کشته رو چه کسانی به وجود اوردند؟
من قصد دفاع از عملکرد و رفتار همه دینداران را ندارم ولی اینکه دین باعث بحرانی شدن ترس، حرص، جهالت و خشونت میشه از اون حرفهاست.

در ضمن خشونت ذاتی بشر رو هم متوجه نمیشم.
با این سخن یاد حرف هابز میفتم.

[=microsoft sans serif]

متحیر;962241 نوشت:
مجموع قدر مطلق بارهای الکتریکی مثبت و منفی جهان صفریا هیچ هست
مجموع قدر مطلق میدانهای مغناطیسی جهان صفر یا هیچ هست
مجموع قدر مطلق اجرام مادی و انرژی گرمایی جهان را با جاذبه جهان هم صفر یا هیچ هست این چنین هست که جهان را از هیچ مینگارند نه اینکه جهان را با عدم یکی فرض میکنند.

این هیچ یا صفر مورد نظر هاوکینگ کدوم یکیه؟
خود ماده اولیه چیه؟
اون از چه جهت صفر یا هیچه؟

صدیق;963102 نوشت:
[=microsoft sans serif]
سلام.
این ادعا

با این ادعا

سازگار نیست.

سنگ محک چی؟
چیزی که خودش سنگ بنای محکمی نداره، چطور سنگ محک محسوب میشه!

سلام و عرض ادب

کدام متن و مرجع علمی معتبری در سراسر جهان ادعای شما را اثبات و یا حتی طرح کرده است ؟!

به هر حال ادعای بزرگی کردید استاد گرامی ، ادعایی که اگر بتوانید اثباتش کنید نوبل شما قطعی ست !

[=microsoft sans serif]

غریبه آشنا;962464 نوشت:
-علت اول همین عالم ماده است نه خدا..عالمی که رتق و فتق دارد‌‌بسط و قبض دارد ولی در هر حال موجود است

باسلام
ابتدا باید نسبت به ابهام های زیر تکلیف خود را روشن کنید تا بتوان ادعای علت بودن ماده را پذیرفت:

صدیق;963104 نوشت:
سوال در مورد خود این ماده اولیه جهان است.
این ماده اولیه جهان، مادی است یا مجرد
اگر مادی است، پس محدود است و موجود محدود نمیتواند بی نیاز از علت باشد.

اگر غیر مادی است، مشکلی نیست ولی بقیه موجودات بر چه اساسی ایجاد شده اند؟
از ترکیب او با چیز دیگری ایجاد شده اند: مگر چیز دیگری هم در ظرف زمانی این ماده وجود داشته است تا با ان ترکیب شود؟ بعلاوه، موجودی که ترکیب میشود، حتما مادی است و این بافرض مجرد بودنش ناسازگار است. اگر هم این تغییر از نوع تغییرات مادی نباشد، نشانه محدودیت و نقصان که هست و این یعنی خودش نمیتواند علت تامه اولیه باشد.

از فعل و انفعال درونی شیمیایی خودش ایجاد شده است: این فعل و انفعال علت میخواهد. چه کسی باعث ایجاد این فعل و انفعال شده است. خودش که نمیتواند. بعلاوه، موجودی که تغییر شیمیایی میکند، حتما مادی است و این بافرض مجرد بودنش ناسازگار است. اگر هم این تغییر از نوع تغییرات مادی نباشد، نشانه محدودیت و نقصان که هست و این یعنی خودش نمیتواند علت تامه اولیه باشد.

او علت بیرونی برای ایجاد بقیه موجودات است: این حرف نسبتا خوبی است ولی فرگشتی ها چنین چیزی نمیگویند.

غریبه آشنا;962464 نوشت:
۳-قرار نیست برای اثبات نظریه فرگشت موجود زنده ایی را خلق کرد

فرگشت که خودش یک نظریه یا فرضیه است.
اگر قرار است درست باشد، باید بتوان بر اساس آن این کار را تکرار کرد.
پس میتوان موجود زنده ای را با همین موجودات مادی ایجاد کرد.
اگر یک سلول یا یک ذره بتواند علت نخستین(!!!) موجودات دیگر باشد، پس باید ماده غیر بسیط موجود زنده دیگری را ایجاد کند.

[=microsoft sans serif]

*حسام الدین*;963130 نوشت:
به هر حال ادعای بزرگی کردید استاد گرامی ، ادعایی که اگر بتوانید اثباتش کنید نوبل شما قطعی ست !

سلام
ممنون از فضل و حاتم بخشی شما.=d>
یادم باشه جبران کنم.8->

اما عرض بنده
شما از طرفی بیان کردید که : ایجاد موجود زنده از صفر تا صد اتفاق اتفاده
از سوی دیگر به عنوان دلیل و شاهد، به تلاش دانشمندان برای این این امر استناد کردید.

دقت کردید:
به کار بردن فعل ماضی برای امری که شاید به آن در آینده برسیم، نادرست است.
این استدلال هم استناد به امر موهوم و غیر محقق برای یک امر محقق است.

صدیق;963105 نوشت:
زمان چیه که همینطوری و تصادفی ایجاد شده؟

سلام
بحث من راجب فیزیک بود.بعد چهارم ماده که همراه ماده ایجاد شده.نظیر طول و عرض مسطیل که همراه با خود مسطتیل بوجود میاد.زمان فلسفی منظورم نبود.نمیدانم تعریف فلسفی زمان چیست و چه فرقی با تعریف علمیش داره.

صدیق;963104 نوشت:
ربطی به اسم نداره. اسم اون موجود هرچه میخواهد باشد.
حداقل یک موجود مورد نیاز است که ازلی باشد و علت مستقیم یاغیر مستقیم همه موجودات دیگر.

بله صد در صد ولی منظورم اینه که اگر کسی به خدا اعتقاد داشته باشه به ازلی بودنش هم مجبوره اعتقاد پیدا کنه وگرنه خدا نیست.

صدیق;963104 نوشت:
سوال در مورد خود این ماده اولیه جهان است.
این ماده اولیه جهان، مادی است یا مجرد
اگر مادی است، پس محدود است و موجود محدود نمیتواند بی نیاز از علت باشد.

ماده اولیه از اسمش معلومه ماده است.
محدود بودنش که خب زمان و مکان هم حاصل خلق ماده هستند .و وجود مستقلی ندارن تا از محدود بودن و نیازمندی ماده اولیه به مکان و زمان حرف بتوان حرف زد

صدیق;963109 نوشت:
الان با انکار خدا، زندگی اسون تر میشه؟
تحمل رنجها راحت تر میشه؟
زندگی ادم تباه نمیشه؟

شاید منظورش همون راهبان و روحانیونی هست که دانشمندان رو زندانی کردن و میخاستن با توسل کردن همه چیزی به خدا جلوی پیشرفت علم رو بگیرن.نظیر اتفاقی که برای گالیله افتاد.ولی خب اشکال از راهبان دینی بوده که متحجراذهن بودن وگرنه بنظر من دین نمیگه وقتی از خدا حرف میزنیم علم دیگه تعطیله

صدیق;963109 نوشت:
جنک جهانی اول و دوم با اون همه کشته رو چه کسانی به وجود اوردند؟
من قصد دفاع از عملکرد و رفتار همه دینداران را ندارم ولی اینکه دین باعث بحرانی شدن ترس، حرص، جهالت و خشونت میشه از اون حرفهاست.

در ضمن خشونت ذاتی بشر رو هم متوجه نمیشم.
با این سخن یاد حرف هابز میفتم.


بله
البته در زمان کنونی همین رهبر کره شمالی رو میشه به عنوان تهدید جهانی حساب کرد

صدیق;963134 نوشت:
سلام
ممنون از فضل و حاتم بخشی شما.
یادم باشه جبران کنم.

روی باز و گشاده شما رو به فال نیک می گیرم و مجددا سوال اصلی رو می پرسم ، شما ادعا کردید فرگشت سنگ بنای محکمی نداره . پس بفرمائید :

*حسام الدین*;963130 نوشت:
کدام متن و مرجع علمی معتبری در سراسر جهان ادعای شما را اثبات و یا حتی طرح کرده است ؟!

نقل قول:
[=&quot]اما عرض بنده
[=&quot]شما از طرفی بیان کردید که : ایجاد موجود زنده از صفر تا صد اتفاق اتفاده
[=&quot]از سوی دیگر به عنوان دلیل و شاهد، به تلاش دانشمندان برای این این امر استناد کردید.

[=&quot]دقت کردید:
[=&quot]به کار بردن فعل ماضی برای امری که شاید به آن در آینده برسیم، نادرست است.
[=&quot]این استدلال هم استناد به امر موهوم و غیر محقق برای یک امر محقق است.

موضوع به همین سادگی هم که شما فکر می کنید نیست . «زندگی مصنوعی» یک پروژه عظیم با ابعاد و اهداف مختلف از جمله خلق حیات و زندگی هست . ,ونتر ( carig venter ) دانشمندی است که سال 2010 از خلق حیات مصنوعی صحبت کرد .

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3026460/

در سال 2016 او ساخت ژنومی صد در صد مصنوعی با کمترین میزان ژن (473 عدد ) رو گزارش کرد :

https://www.nature.com/news/minimal-cell-raises-stakes-in-race-to-harness-synthetic-life-1.19633

http://bigbangpage.com/science-content/گامی-مهم-برای-تشکیل-حیات-مصنوعی/

و تحقیقات برای رسیدن به ابعاد وسیع تر از خلق حیات مصنوعی ادامه داره .

اشکالی که شما فرمودید وارد بود و من لازم دیدم این مطالب رو خدمتتون عرض کنم . اما همچنان ادعای شما در خصوص فرگشت قابل بحث هست.

mmns2001;962849 نوشت:
الان یعنی شما نظریه دادید که انسان هیچ وقت نمیتواند سلول زنده تولید کند؟
خوب فرض کنیم که این نظریه شماست شواهدی که باعث شد به این نتیجه برسید چه چیزی بوده؟
نکند علم غیب و یا لدنی یا امثالهم دارید؟

؟!

mmns2001;962849 نوشت:
یعنی وقتی که در حال گذر هست و توقف نمیکند چه ما باشیم چه نباشیم.چه جهان ما باشد و چه نباشد
دیگری بعدی از ابعاد چهار گانه جهان ماست که با سرعت نور انرا میتوان رابطه سازی کرد یا همان حس و درک ما از زمان هست.این البته میتواند در قسمتهای مختلف جهان متفاوت باشد

خب بفرمائید این زمان ، قدیم است یا حادث؟
یعنی ازلی است یا شروعی دارد؟

پارسا مهر;962850 نوشت:
متاسفانه من نت درستی ندارم
عین من! درکت می‌کنم پارسا جان happy

پارسا مهر;962850 نوشت:
شما میگویید از این سوال دوستان که میپرسند پس خالق خدا کیست میشود فهمید که انها نمی پذیرند خدا ازلی باشد. عحیب است این دیدگاه شما
این سوال که پس خالق خدا چیست.سوالیست که تفکرودیدگاه خداباواران را به چالش بکشانند

متوجه نمی‌شوم. یعنی خداناباوران خودشان به درستی سوالی که می‌پرسند اعتقادی ندارند؟! و صرفاً می‌خواهند خداباوران را به چالش بکشند؟
امیدوارم لااقل تحقیق کردن شما از این نوع نباشد

*حسام الدین*;963173 نوشت:
موضوع به همین سادگی هم که شما فکر می کنید نیست
«زندگی مصنوعی» یک پروژه عظیم با ابعاد و اهداف مختلف از جمله خلق حیات و زندگی هست....
....و تحقیقات برای رسیدن به ابعاد وسیع تر از خلق حیات مصنوعی ادامه داره

وقتی ساخت زندگی مصنوعی با دانش امروزی و اطلاع از چگونگی ایجاد اولیه آن (به ادعای دانشمندان علوم تجربی) و با وجود چندین خالق (دانشمندان) آنقدر عظیم است که تا کنون ممکن نشده
آن وقت چطور بپذیریم دنیایی که در آن هستیم ، بدون هیچ هدایت‌گری ، حتی بدون وجود یک انسان دانشمند ،
خودبخود پدید آمده است؟

*حسام الدین*;963173 نوشت:

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3026460/

در سال 2016 او ساخت ژنومی صد در صد مصنوعی با کمترین میزان ژن (473 عدد ) رو گزارش کرد :

https://www.nature.com/news/minimal-cell-raises-stakes-in-race-to-harness-synthetic-life-1.19633

http://bigbangpage.com/science-content/گامی-مهم-برای-تشکیل-حیات-مصنوعی/

با سلام و عرض احترام

زمانی میشه ادعای صفر تا صد مصنوعی بودن کرد که این موضوع از صفر شروع بشه نه از یک !

یعنی مواد اولیه برای ساخت حیات هم توسط این فرد خلق بشه

سلام و عرض ادب

Reza-D;963180 نوشت:
وقتی ساخت زندگی مصنوعی با دانش امروزی و اطلاع از چگونگی ایجاد اولیه آن (به ادعای دانشمندان علوم تجربی) و با وجود چندین خالق (دانشمندان) آنقدر عظیم است که تا کنون ممکن نشده
آن وقت چطور بپذیریم دنیایی که در آن هستیم ، بدون هیچ هدایت‌گری ، حتی بدون وجود یک انسان دانشمند ، خودبخود پدید آمده است؟

چشم انداز بسیار روشن هست . شاید برای ما که چندان درگیر این دست از مسائل علمی نیستیم اهمیت تکثیر یافتن یک سلول مصنوعی معلوم نباشه ، اما برای دانشمندان این یک قدم بسیار مهم اولا برای شبیه سازی مدل های پیشنهادی شروع حیات هست و از طرف دیگه راه رو برای تولید انسان هایی با ویژگی های مطلوب هموارتر می کنه . به خصوص که تولید ژنوم تماما مصنوعی با موفقیت انجام گرفته و احتمالا می دانید که ساخت ژن مطلوب یعنی داشتن وِیژگی های مطلوب .

و نکته بعدی رو من از نظر دانشمندان بیان می کنم ، اونها میگن اگر ما برای اکثر سوالات راجع به جهان هستی هنوز پاسخ مطمئنی پیدا نکردیم به معنای این نیست که پاسخ ادیان رو قابل قبول بدانیم . و از طرف دیگه خدایی که دین داران در بحث با ما توصیف می کنند ، به کل متفاوت از خدایی هست که دین اونها تعریف و توصیف کرده !
این ها دو نکته مهمی هستند که به نظرم باید از طرف ما برای اونها پاسخ های منطقی و قابل قبولی ارائه بشه .

شروحیل;963182 نوشت:
با سلام و عرض احترام

زمانی میشه ادعای صفر تا صد مصنوعی بودن کرد که این موضوع از صفر شروع بشه نه از یک !

یعنی مواد اولیه برای ساخت حیات هم توسط این فرد خلق بشه

این هم بر می گرده به ضرروت و هدفی که علم اون رو دنبال می کنه .

در خصوص تولید مولکول های پایه ای حیات یعنی قند ها و چربی ها و پروتئین ها مدل هایی به شکل تئوریک مشخصا از طرف دانشمندی به نام اپارین ارائه شد که بعدا توسط دانشمند دیگری به نام میلر آزمایش شد . شرح آزمایش میلر رو می تونید جستجو کنید ، اما نکته مهم در این آزمایش تصادفی بودن آزمایش هست . یعنی با ایجاد تخلیه الکتریکی در محیطی مملو از چندین گاز به شکلی کاملا تصادفی و اتفاقی مولکول های زیستی ساده تشکیل شدند ! بعدها تکرار این آزمایش با شبیه سازی دقیق تری از شرایط اولیه حیات و به خصوص با تقویت ولتاژ الکتریکی و ایجاد تغییراتی در میزان اکسندگی محیط گاز ها منجر به تولید مقدار بیشتری از مولکول های حیاتی شد .

بعد از تولید مولکول های حیاتی ساده نوبت به تولید مولکول های پیچیده تر رسید که در این خصوص کارهای یک بیوشیمی دان آمریکایی به نام سیدنی فاکس و تحقیقات چک و آلتمن منجر به تولید پروتئین ها و نوکلئیک اسید ها بر اساس الگوهای پیدایش حیات شد . همگی مبتنی بر تصادف و اتفاق !!

روند تحقیقات در نهایت به امروز رسیده که دانشمندان موفق شدند سلول هایی کاملا مصنوعی بسازند و این روند تا خلق جانداران و جانوران و سپس انسان هایی کاملا مصنوعی ادامه پیدا خواهد کرد ( چشم انداز که اینطور هست ، حالا شاید مسائل اخلاقی موانعی به وجود بیاورند )

*حسام الدین*;963227 نوشت:
سلام و عرض ادب

این هم بر می گرده به ضرروت و هدفی که علم اون رو دنبال می کنه .

در خصوص تولید مولکول های پایه ای حیات یعنی قند ها و چربی ها و پروتئین ها مدل هایی به شکل تئوریک مشخصا از طرف دانشمندی به نام اپارین ارائه شد که بعدا توسط دانشمند دیگری به نام میلر آزمایش شد . شرح آزمایش میلر رو می تونید جستجو کنید ، اما نکته مهم در این آزمایش تصادفی بودن آزمایش هست . یعنی با ایجاد تخلیه الکتریکی در محیطی مملو از چندین گاز به شکلی کاملا تصادفی و اتفاقی مولکول های زیستی ساده تشکیل شدند ! بعدها تکرار این آزمایش با شبیه سازی دقیق تری از شرایط اولیه حیات و به خصوص با تقویت ولتاژ الکتریکی و ایجاد تغییراتی در میزان اکسندگی محیط گاز ها منجر به تولید مقدار بیشتری از مولکول های حیاتی شد .

بعد از تولید مولکول های حیاتی ساده نوبت به تولید مولکول های پیچیده تر رسید که در این خصوص کارهای یک بیوشیمی دان آمریکایی به نام سیدنی فاکس و تحقیقات چک و آلتمن منجر به تولید پروتئین ها و نوکلئیک اسید ها بر اساس الگوهای پیدایش حیات شد . همگی مبتنی بر تصادف و اتفاق !!

روند تحقیقات در نهایت به امروز رسیده که دانشمندان موفق شدند سلول هایی کاملا مصنوعی بسازند و این روند تا خلق جانداران و جانوران و سپس انسان هایی کاملا مصنوعی ادامه پیدا خواهد کرد ( چشم انداز که اینطور هست ، حالا شاید مسائل اخلاقی موانعی به وجود بیاورند )

با سلام و عرض احترام

احتمالا منظور بنده رو متوجه نشدید

این که شما فرمودید باز هم 1 هست نه صفر

محی الدین;962926 نوشت:

سلام
در مورد فرامادی بودن خدای متعال اغلب به این آیه استناد می شود:
لا یدرکه الابصار و هو یدرک الابصار ( انعام 103)
چشمها اورا در نمی یابند در حالی که او چشمها را در می یابد.
امیر مومنان ع هم در فرامادی بودن به مشابه این استدلال فرموده است:
لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار ولكن رأته القلوب بحقائق الايمان (الكافي 1: 98)
چشمها با چشم سر اورا نمی بینند بلکه قلبها به حقایق ایمان اورا می بینند.
در مورد فرشتگان که از عالم امر و ملکوت هستند از امیر مومنان علیه السلام نقل شده است.
صور عاریة عن الموآد، عالیة عن القوة والاستعداد. تجلی لها فأشرقت، و طالعها فتلالات. و ألقی فی هویتها مثاله، فأظهر عنها أفعاله (شرح غرر و درر از آقا جمال خوانساری، ج 4، ص218-220)
صورتهایی که از ماده عاری و از داشتن و قوه و استعداد برتر است. خداوند در آنها تجلی یافت پش اشراق یافتند و بر آنان طالع شد و متلالا شدند. در هویت آنان مثال خود را افکند و از آنان فعل خود را ظاهر ساخت.
یا علیم


درود بر هموطن
شما از یکسری از نقلیات دینداران و کتب مقدس سند برای اینکه ثابت کنید که خلقت این جهان و پیش از ان چگونه بوده دلیل اوردید و نشان دادید که معارف شما از دایره اموزشهای دینی شما هست .
من به شما اطلاع میدهم که تمامی ادیان و تمامی دینهایی که تا به امروز بوده اند به همین صورت هستند
یعنی عملا یک کلاف سردرگم فلسفی را در مقابل انسان میگذارند
مثال:
اگر شما به یک اخوند شیعه بگویید چگونه شما به امامی اعتقاد دارید که 1200 سال عمر دارد
بلافاصله به شما میگوید ایا شما به قران معتقدید در قران حضرت نوح و خضر و... عمرشان بسیار است یعنی هیچ چیز دیگر در دست ندارد جز همین کلاف سردرگم که میخواهد فکر شما را در ان گرفتار کند
در حقیقت یک سلسله دلیل بهم پیوسته که بصورت دایره وار ذهن مخاطب را از پرسشی به پرسش دیگر منتقل میکند
وی در هیچ کجا هم کوچکترین پاسخ علمی و یا سندی برای اعتقادات دینیپ نمیتواند ارایه دهد منتها با ارتباط دادن یکسری از مباحث کوشش در توجیه و اثبات دارد
تمامی ادیان جهان از این قایده مثتسنی نیستند

ولی علم اینگونه نیست اگر شما بپرسید برای نسبیت عام ایا مدرکی دارید هیچ دانشمندی به شما نمیگوید که بیا اول به قوانین نیوتن اعتقاد بیاور بعد .... بلا فاصله برای شما ازمایشی نشان میدهد که نسبیت عام را تایید میکند

Reza-D;963177 نوشت:
؟!

خب بفرمائید این زمان ، قدیم است یا حادث؟
یعنی ازلی است یا شروعی دارد؟

عین من! درکت می‌کنم پارسا جان happy

متوجه نمی‌شوم. یعنی خداناباوران خودشان به درستی سوالی که می‌پرسند اعتقادی ندارند؟! و صرفاً می‌خواهند خداباوران را به چالش بکشند؟
امیدوارم لااقل تحقیق کردن شما از این نوع نباشد


درود بر هموطن
شما متاسفانه رسوم بحث را نمیدانید
وقتی شخص مقابل پرسشی مطرح میکند باید پاسخ دهید نه اینکه فقط پرسش مطرح کنید
به این مغلطه فرار رو به جلو میگویند
من برای همه پرسشهای شما پاسخ دارم منتها پس از اینکه پرسشهایی که از پست اول تا به اینجا مطرح کردم پاسخ دادید سپس به ادامه پرسشهای شما پاسخ میدهم

صدیق;963108 نوشت:
[=microsoft sans serif]سلام

همونی که بی نیاز از علت است و قدیم زمانی است.
اسمش را هرچیزی که میخواهید بگذارید.
اسمش فعلا مهم نیست.

میشه بفرمایید.

خواهشم از شما اینه که خودتون بحث کنید و فکر کنید ما یک عده ادمی هستیم که میخواهیم چیزی یاد بگیریم.
در این انجمن ما به دنبال بحث کردن و افزودن دانش و معرفتمون هستیم. از چیزی هم ترس نداشتیم وگرنه نباید خیلی بحثها مطرح میشد.


درود بر هموطن
اگر بی نیاز از علت و قدیم یا همون خالق دگر چیزها مد نظر باشد قطعا خدای ادیان نیست چون خدای ادیان موهوم هست ما نمیتوانیم بین یک چیز واقعی(ماده ی جهان)و یک چیزی که در خیال هست مقایسه کنیم و رابطه تعیین کنیم
اینجاست که قضیه مهم میشه
حال فرض کنیم منظور استارتر خدای ادیان نبوده و صرفا خالقی بوده که خود تصور کرده و توانایی ان را دارد که تعریفی برایش ارایه دهد که با سازوکار طبیعت همخوانی داشته باشد
اگر تمام این فرضها بعید را درست تلقی کنیم خالق میتواند ازلی باشد و جهان هم البته میتواند ازلی باشد

بله در هیچی که برخی از فیزیکدانها بدنبال توضیح تولد جهان از ان هستند قوانین طبیعت و میدان کوانتمی موجود هست
بنوعی هیچ مطلق نیست

[="Microsoft Sans Serif"]سلام و عرض ادب

شروحیل;963236 نوشت:
با سلام و عرض احترام

احتمالا منظور بنده رو متوجه نشدید

این که شما فرمودید باز هم 1 هست نه صفر

این دیگر بحثی کلامی و بخشی مربوط به فلسفه و بخشی دیگر مربوط به فیزیک است . در نگاه دانشمندانی که حیات مصنوعی را شکل دادند ایجاد حیات (بخش زنده) از بخش غیر زنده به منزله خلق زندگی است . بی آنکه نیاز باشد ما مولکول های گازی و حتی اتم ها و یا الکترون ها و کوارک های آنها را نیز جداگانه بسازیم !

*حسام الدین*;963310 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]سلام و عرض ادب

این دیگر بحثی کلامی و بخشی مربوط به فلسفه و بخشی دیگر مربوط به فیزیک است . در نگاه دانشمندانی که حیات مصنوعی را شکل دادند ایجاد حیات (بخش زنده) از بخش غیر زنده به منزله خلق زندگی است . بی آنکه نیاز باشد ما مولکول های گازی و حتی اتم ها و یا الکترون ها و کوارک های آنها را نیز جداگانه بسازیم !

با سلام و درود

اگر بحث صفر تا صد باشه منظور همین هست! و تا اون جا که علم ناقص بنده قد میده تقریبا یه چیزی مثل غیر ممکن هست!

مگر اینکه بحث یک تا صد باشه در اون صورت الان انجام شده کما اینکه از زمان حضرت آدم هم بوده همون تولید انسان توسط انسان!

ما از مواد بی جان تغذیه می کنیم و به وسیله دستگاه تناسلی انسان تولید می کنیم!

که یه آدم بی سواد هم میتونه انجامش بده! حتی حیوانات هم به صورت غریضی انجامش می دن!

فقط ابزار ها فرق کردن و پیچیده تر شدن!

نمیدونم چه چیز این بنی بشر باعث شده خودش رو خدا بدونه! و انقدر مغرور بشه!

[="Times New Roman"][="Navy"]

mmns2001;963270 نوشت:
درود بر هموطن
شما از یکسری از نقلیات دینداران و کتب مقدس سند برای اینکه ثابت کنید که خلقت این جهان و پیش از ان چگونه بوده دلیل اوردید و نشان دادید که معارف شما از دایره اموزشهای دینی شما هست .
من به شما اطلاع میدهم که تمامی ادیان و تمامی دینهایی که تا به امروز بوده اند به همین صورت هستند
یعنی عملا یک کلاف سردرگم فلسفی را در مقابل انسان میگذارند
مثال:
اگر شما به یک اخوند شیعه بگویید چگونه شما به امامی اعتقاد دارید که 1200 سال عمر دارد
بلافاصله به شما میگوید ایا شما به قران معتقدید در قران حضرت نوح و خضر و... عمرشان بسیار است یعنی هیچ چیز دیگر در دست ندارد جز همین کلاف سردرگم که میخواهد فکر شما را در ان گرفتار کند
در حقیقت یک سلسله دلیل بهم پیوسته که بصورت دایره وار ذهن مخاطب را از پرسشی به پرسش دیگر منتقل میکند
وی در هیچ کجا هم کوچکترین پاسخ علمی و یا سندی برای اعتقادات دینیپ نمیتواند ارایه دهد منتها با ارتباط دادن یکسری از مباحث کوشش در توجیه و اثبات دارد
تمامی ادیان جهان از این قایده مثتسنی نیستند

ولی علم اینگونه نیست اگر شما بپرسید برای نسبیت عام ایا مدرکی دارید هیچ دانشمندی به شما نمیگوید که بیا اول به قوانین نیوتن اعتقاد بیاور بعد .... بلا فاصله برای شما ازمایشی نشان میدهد که نسبیت عام را تایید میکند


درود بر هم‌وطن
اولا قایده نه، قاعده،
ثانیا از قضا این شما طرفداران علوم حسی هستید که گرفتار کلاف سردرگمید.
منحصر کردن علم در علوم حسی تجربی، بزرگ‌ترین اشتباه فاحش شماست.

تاریخ علوم تجربی گواه صادقی است که نشان می دهد نظریّات علوم تجربی دائماً در حال تحوّل و ابطال می باشند. مثلاً روزگاری قانون جاذبه ی نیوتن جزء یقینیّات فیزیک شمرده می شود و حتّی کسی گمان نمی کرد که روزی ابطال گردد ولی ملاحظه فرمودید که نظریّه ی نسبیّت عامّ اینشتین ، نظریّه ی نیوتن را از باطل و طرحی دیگر در انداخت. باز قانون ترکیب سرعتها در فیزیک نیوتنی از قطعیّات فیزیک شمرده می شد و تمام شواهد تجربی نیز آن را تأیید می کردند ، ولی نسبیّت خاصّ اینشتین ، نشان داد که این قانون نادرست بوده ولی نادرستی آن در سرعتهای معمولی روشن نمی شود. خود نسبیّت عامّ و خاصّ نیز هم اکنون در معرض نقد جدّی دانشمندان قرار دارند و ایرادات فراوانی بر آنها وارد نموده اند ؛ ولی هنوز نظریّه ای جای آن را نگرفته است. فیزیکدانها حتّی نام نظریّه جایگزین را هم تعیین نموده ، نظریّه وحدت نامیده اند ؛ چرا که قرار است آن نظریّه فرضی نسبیّت و مکانیک کوانتوم را با هم متّحد نماید و نارسایی هر دو را برطرف سازد
و قوانین و نظریه های بسیار که در جریان بودند و یا هستند .

آلبرت اینشتین حتّی در مواردی به زبان علوم تجربی نیز انتقاد نموده ، و زبان ریاضی را برای بیان علوم طبیعی ، زبانی نا کارآمد دانسته و گفته است: « احکام ریاضی تا حدی که مربوط به حقیقت است ، محقّق نیستند ؛ و تا حدّی که محقّق اند ، با حقیقت سر و کار ندارند. به نظر من وضوح کامل تنها در آن قسمت از ریاضیّات است که مبتنی بر روش اصل موضوعی می باشد. » (مقالات علمی اینشتین ، ترجمه محمود مصاحب ، ص38 ، 39)

بنابراین مشخص شد که چه کسی گرفتار کلاف سردرگم است.
در ضمن، راجع به طول عمر امام زمان هم باز دچار کلاف سردرگمید و ظاهرا از این موضوع رنج می‌برید،ولی اگر کمی تحقیق کنید احتمالا شبهه‌اش برایتان حل شود.[/]

[="Times New Roman"][="Navy"]دانشمندان غربی مرگ نظریه داروین را اعلام کردند: https://forum.hammihan.com/thread128797.html[/]

[=Microsoft Sans Serif]

شروحیل;963313 نوشت:
با سلام و درود

اگر بحث صفر تا صد باشه منظور همین هست! و تا اون جا که علم ناقص بنده قد میده تقریبا یه چیزی مثل غیر ممکن هست!

مگر اینکه بحث یک تا صد باشه در اون صورت الان انجام شده کما اینکه از زمان حضرت آدم هم بوده همون تولید انسان توسط انسان!

ما از مواد بی جان تغذیه می کنیم و به وسیله دستگاه تناسلی انسان تولید می کنیم!

که یه آدم بی سواد هم میتونه انجامش بده! حتی حیوانات هم به صورت غریضی انجامش می دن!

فقط ابزار ها فرق کردن و پیچیده تر شدن!

نمیدونم چه چیز این بنی بشر باعث شده خودش رو خدا بدونه! و انقدر مغرور بشه!

بر خلاف شما من فکر می کنم دانشمندان به کار خود مشغول هستند و این ما دین داران هستیم که گاه و بی گاه مقابل علم صف آرایی می کنیم ! در نهایت هم این ما هستیم که سخن علم را می پذیریم و از آن استفاده می کنیم ! در صورتی که واقعا نیازی نیست دین را مقابل علم قرار داد . به عقیده من جایگاه این دو باید مشخص شود ، دین در حوزه عبادات فعالیت کند و علم در حوزه معاملات !

و البته این نکته را هم توجه داشته باشید که اگر دانشمندان مانند حضرتعالی تفاوتی میان ساخت زندگی مصنوعی و تولید مثل قائل نمی شدند مشخصا این همه وقت و انرژی و سرمایه را صرف آن نمی کردند . حتما حکمتی در این کار است که می شود با مطالعه و تحقیق ضرورت ها و اهداف این پروژه را متوجه شد .

Hadi99g;963316 نوشت:
دانشمندان غربی مرگ نظریه داروین را اعلام کردند: https://forum.hammihan.com/thread128797.html

همان ابتدا نوشته بود : « گروه جنگ نرم مشرق »

من توصیه می کنم راز درون پرده ز دانشمندان بپرسید ، کاین حال نیست جنگجویان شرق را :)

[="Tahoma"][="Navy"]

mmns2001;963270 نوشت:
درود بر هموطن
شما از یکسری از نقلیات دینداران و کتب مقدس سند برای اینکه ثابت کنید که خلقت این جهان و پیش از ان چگونه بوده دلیل اوردید و نشان دادید که معارف شما از دایره اموزشهای دینی شما هست .
من به شما اطلاع میدهم که تمامی ادیان و تمامی دینهایی که تا به امروز بوده اند به همین صورت هستند
یعنی عملا یک کلاف سردرگم فلسفی را در مقابل انسان میگذارند
مثال:
اگر شما به یک اخوند شیعه بگویید چگونه شما به امامی اعتقاد دارید که 1200 سال عمر دارد
بلافاصله به شما میگوید ایا شما به قران معتقدید در قران حضرت نوح و خضر و... عمرشان بسیار است یعنی هیچ چیز دیگر در دست ندارد جز همین کلاف سردرگم که میخواهد فکر شما را در ان گرفتار کند
در حقیقت یک سلسله دلیل بهم پیوسته که بصورت دایره وار ذهن مخاطب را از پرسشی به پرسش دیگر منتقل میکند
وی در هیچ کجا هم کوچکترین پاسخ علمی و یا سندی برای اعتقادات دینیپ نمیتواند ارایه دهد منتها با ارتباط دادن یکسری از مباحث کوشش در توجیه و اثبات دارد
تمامی ادیان جهان از این قایده مثتسنی نیستند

ولی علم اینگونه نیست اگر شما بپرسید برای نسبیت عام ایا مدرکی دارید هیچ دانشمندی به شما نمیگوید که بیا اول به قوانین نیوتن اعتقاد بیاور بعد .... بلا فاصله برای شما ازمایشی نشان میدهد که نسبیت عام را تایید میکند


سلام برادر
اولا بحث ما در اینجا بحث دینی است و خیلی طبیعی است که ما از منابع دینی دلیل بیاوریم مطمئنا نه علم مد نظر شما به این امور توجهی دارد و نه دلیلی برای نفی یا اثباتش
ثانیا از نظر آنان که دین امر غیر علمی است آموزه های آن هم کلاف سردرگم است شما تا چیزی را بر یک مبنایی نپذیرید نمی توانید در مورد آن درست قضاوت کنید
ثالثا برای ادعاهای دینی ادله و شواهد و مدارک خاص خودش وجود دارد که در جای خود کاملا پذیرفته شده و قابل قبول اند.
رابعا شما می توانید تا ابد به پاسخهای علمی بپردازید و به آن دل ببنیدید اما بدانید این علم چیزی جز یک زندان مادی برایتان درست نمی کند و جز بر عجز ناتوانی تان نسبت به همین زندان بزرگ تاکید نمی کند. شما اگر می خواهید از طوق این حصار در بروید باید زانوی ادب در محضر حضرت معنویت و دین بزنید.
خامسا برعکس تصور گروهی از علم پرستان کم اطلاع که هنوز به ازلیت ماده و عدم جهانی غیر از جهان مادی می اندیشند علم امروز بیش از پیش به آموزه های دین نزدیک شده است. فیزیک کوانتوم از نظر ما یک گام رو به جلو برای اثبات اموری است که سفیران الهی از گذشته های دور در مورد وجود آن به ما خبر می دادند. یعنی جهانی فرامادی که حساب و کتابهایش با این عالم تفاوت بسیار دارد. امیدوارم اطلاعات علمی در این مورد حداقل تا شما زنده اید انقدر زیاد بشود که بتوانید برای آن حیات و زندگی جاودانه فکری بکنید و دیر نشود.
یا علیم[/]

*حسام الدین*;963320 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

بر خلاف شما من فکر می کنم دانشمندان به کار خود مشغول هستند و این ما دین داران هستیم که گاه و بی گاه مقابل علم صف آرایی می کنیم ! در نهایت هم این ما هستیم که سخن علم را می پذیریم و از آن استفاده می کنیم ! در صورتی که واقعا نیازی نیست دین را مقابل علم قرار داد . به عقیده من جایگاه این دو باید مشخص شود ، دین در حوزه عبادات فعالیت کند و علم در حوزه معاملات !

و البته این نکته را هم توجه داشته باشید که اگر دانشمندان مانند حضرتعالی تفاوتی میان ساخت زندگی مصنوعی و تولید مثل قائل نمی شدند مشخصا این همه وقت و انرژی و سرمایه را صرف آن نمی کردند . حتما حکمتی در این کار است که می شود با مطالعه و تحقیق ضرورت ها و اهداف این پروژه را متوجه شد .


نظر هر شخص ، در نظر خودش خوب هست!

البته این که بنده گفتم نظر بنده نبود

گفته الله بود در قرآن

Hadi99g;963314 نوشت:
[=Times New Roman]
درود بر هم‌وطن
اولا قایده نه، قاعده،
ثانیا از قضا این شما طرفداران علوم حسی هستید که گرفتار کلاف سردرگمید.
منحصر کردن علم در علوم حسی تجربی، بزرگ‌ترین اشتباه فاحش شماست.

تاریخ علوم تجربی گواه صادقی است که نشان می دهد نظریّات علوم تجربی دائماً در حال تحوّل و ابطال می باشند. مثلاً روزگاری قانون جاذبه ی نیوتن جزء یقینیّات فیزیک شمرده می شود و حتّی کسی گمان نمی کرد که روزی ابطال گردد ولی ملاحظه فرمودید که نظریّه ی نسبیّت عامّ اینشتین ، نظریّه ی نیوتن را از باطل و طرحی دیگر در انداخت. باز قانون ترکیب سرعتها در فیزیک نیوتنی از قطعیّات فیزیک شمرده می شد و تمام شواهد تجربی نیز آن را تأیید می کردند ، ولی نسبیّت خاصّ اینشتین ، نشان داد که این قانون نادرست بوده ولی نادرستی آن در سرعتهای معمولی روشن نمی شود. خود نسبیّت عامّ و خاصّ نیز هم اکنون در معرض نقد جدّی دانشمندان قرار دارند و ایرادات فراوانی بر آنها وارد نموده اند ؛ ولی هنوز نظریّه ای جای آن را نگرفته است. فیزیکدانها حتّی نام نظریّه جایگزین را هم تعیین نموده ، نظریّه وحدت نامیده اند ؛ چرا که قرار است آن نظریّه فرضی نسبیّت و مکانیک کوانتوم را با هم متّحد نماید و نارسایی هر دو را برطرف سازد
و قوانین و نظریه های بسیار که در جریان بودند و یا هستند .

آلبرت اینشتین حتّی در مواردی به زبان علوم تجربی نیز انتقاد نموده ، و زبان ریاضی را برای بیان علوم طبیعی ، زبانی نا کارآمد دانسته و گفته است: « احکام ریاضی تا حدی که مربوط به حقیقت است ، محقّق نیستند ؛ و تا حدّی که محقّق اند ، با حقیقت سر و کار ندارند. به نظر من وضوح کامل تنها در آن قسمت از ریاضیّات است که مبتنی بر روش اصل موضوعی می باشد. » (مقالات علمی اینشتین ، ترجمه محمود مصاحب ، ص38 ، 39)

بنابراین مشخص شد که چه کسی گرفتار کلاف سردرگم است.
در ضمن، راجع به طول عمر امام زمان هم باز دچار کلاف سردرگمید و ظاهرا از این موضوع رنج می‌برید،ولی اگر کمی تحقیق کنید احتمالا شبهه‌اش برایتان حل شود.


سلام. یعنی شما طرفدار دگم اندیشی هستید؟
ابطال شدن نظریات قدیمی و به وجود آمدن نظریات جدیدتر چه مشکل و ایرادی دارد؟ من متوجه نشدم

Hadi99g;963314 نوشت:
[=Times New Roman]
درود بر هم‌وطن
اولا قایده نه، قاعده،
ثانیا از قضا این شما طرفداران علوم حسی هستید که گرفتار کلاف سردرگمید.
منحصر کردن علم در علوم حسی تجربی، بزرگ‌ترین اشتباه فاحش شماست.

تاریخ علوم تجربی گواه صادقی است که نشان می دهد نظریّات علوم تجربی دائماً در حال تحوّل و ابطال می باشند. مثلاً روزگاری قانون جاذبه ی نیوتن جزء یقینیّات فیزیک شمرده می شود و حتّی کسی گمان نمی کرد که روزی ابطال گردد ولی ملاحظه فرمودید که نظریّه ی نسبیّت عامّ اینشتین ، نظریّه ی نیوتن را از باطل و طرحی دیگر در انداخت. باز قانون ترکیب سرعتها در فیزیک نیوتنی از قطعیّات فیزیک شمرده می شد و تمام شواهد تجربی نیز آن را تأیید می کردند ، ولی نسبیّت خاصّ اینشتین ، نشان داد که این قانون نادرست بوده ولی نادرستی آن در سرعتهای معمولی روشن نمی شود. خود نسبیّت عامّ و خاصّ نیز هم اکنون در معرض نقد جدّی دانشمندان قرار دارند و ایرادات فراوانی بر آنها وارد نموده اند ؛ ولی هنوز نظریّه ای جای آن را نگرفته است. فیزیکدانها حتّی نام نظریّه جایگزین را هم تعیین نموده ، نظریّه وحدت نامیده اند ؛ چرا که قرار است آن نظریّه فرضی نسبیّت و مکانیک کوانتوم را با هم متّحد نماید و نارسایی هر دو را برطرف سازد
و قوانین و نظریه های بسیار که در جریان بودند و یا هستند .

آلبرت اینشتین حتّی در مواردی به زبان علوم تجربی نیز انتقاد نموده ، و زبان ریاضی را برای بیان علوم طبیعی ، زبانی نا کارآمد دانسته و گفته است: « احکام ریاضی تا حدی که مربوط به حقیقت است ، محقّق نیستند ؛ و تا حدّی که محقّق اند ، با حقیقت سر و کار ندارند. به نظر من وضوح کامل تنها در آن قسمت از ریاضیّات است که مبتنی بر روش اصل موضوعی می باشد. » (مقالات علمی اینشتین ، ترجمه محمود مصاحب ، ص38 ، 39)

بنابراین مشخص شد که چه کسی گرفتار کلاف سردرگم است.
در ضمن، راجع به طول عمر امام زمان هم باز دچار کلاف سردرگمید و ظاهرا از این موضوع رنج می‌برید،ولی اگر کمی تحقیق کنید احتمالا شبهه‌اش برایتان حل شود.


درود بر هموطن
اولا بنده از کس دیگر نقل قول گرفتم نه از شما
ثانیا اینهایی که فرمودید چه ربطی به سخن من داشت من گفتم علم هر جزش قابل ازمایش و اثبات هست ولی نظریات دینی این قابلیت را ندارد انسان را از یک پرسش به یک پرسش دیگر با یک توضیح مرموز منتقل میکنند
اگر یک درخت که در حال رشد هست را به علم تشبیه کنیم.از دید ناظری بهانه جو میتواند نهال بودن ان ایراد بیایید.در صورتی که نهال ویژگیهای خودش را دارد
قوانین نیوتن ویزگی های خودش را دارد منتها با رشد این درخت شاخ برگ جدید سبز میشود
ولی نظریات دین مانند برکه راکد و ساکن است که راه به هیچ رودی(منظور از رود تشبیه به حقیقت هست) ندارد و گندیده میباشد

محی الدین;963333 نوشت:

سلام برادر
اولا بحث ما در اینجا بحث دینی است و خیلی طبیعی است که ما از منابع دینی دلیل بیاوریم مطمئنا نه علم مد نظر شما به این امور توجهی دارد و نه دلیلی برای نفی یا اثباتش
ثانیا از نظر آنان که دین امر غیر علمی است آموزه های آن هم کلاف سردرگم است شما تا چیزی را بر یک مبنایی نپذیرید نمی توانید در مورد آن درست قضاوت کنید
ثالثا برای ادعاهای دینی ادله و شواهد و مدارک خاص خودش وجود دارد که در جای خود کاملا پذیرفته شده و قابل قبول اند.
رابعا شما می توانید تا ابد به پاسخهای علمی بپردازید و به آن دل ببنیدید اما بدانید این علم چیزی جز یک زندان مادی برایتان درست نمی کند و جز بر عجز ناتوانی تان نسبت به همین زندان بزرگ تاکید نمی کند. شما اگر می خواهید از طوق این حصار در بروید باید زانوی ادب در محضر حضرت معنویت و دین بزنید.
خامسا برعکس تصور گروهی از علم پرستان کم اطلاع که هنوز به ازلیت ماده و عدم جهانی غیر از جهان مادی می اندیشند علم امروز بیش از پیش به آموزه های دین نزدیک شده است. فیزیک کوانتوم از نظر ما یک گام رو به جلو برای اثبات اموری است که سفیران الهی از گذشته های دور در مورد وجود آن به ما خبر می دادند. یعنی جهانی فرامادی که حساب و کتابهایش با این عالم تفاوت بسیار دارد. امیدوارم اطلاعات علمی در این مورد حداقل تا شما زنده اید انقدر زیاد بشود که بتوانید برای آن حیات و زندگی جاودانه فکری بکنید و دیر نشود.
یا علیم

درود بر هموطن
در صورتی که حققتی در دین نهفته بود باید دینداران میتوانستند شواهدی خارج دینی برای ان بیاورند اینکه نمیتوانند دیلی بر ان است که هیچ حقیقتی در ادیان نیست
مبنای ما ساختار طبیعت است ساختار جهان چون ما هم جزیی از این جهان هستیم ادیان با ساختار جهان مطابقت ندارد
اتفاقا برعکس علم انسان را نیرومند کرده است او میتواند از اعماق زمین تا اسمان را با ان طی کندو کارهایی که زمانی توانایی ان را نداشت انجام دهد ایا اینها را نمیبینید؟
خوشبختانه دانش هر چه پیش میرود از خرافات ادیان پرده برمیدارد و جالب اینجاست ادیان سامی یهود و مسیح و اسلام جزو ادیانی هستند که بیشترین منافات را با یافته های علمی دارند .
ادیانی مانند مزدیسنا و زروانیزم و بوداییزم و هندوییزم نظریاتشان عمیقتر و گاهی یکسری شباهتهای ظاهری با یافته های علمی دارند

این نشان میدهند که پیامبرن اینها انسانهای باسوادتر و دارای تفکرات عمیقتر فلسفی بوده اند و برعکس ادیان سامی پیامبران بی سوادی داشتند

Hadi99g;963316 نوشت:
[=Times New Roman]دانشمندان غربی مرگ نظریه داروین را اعلام کردند: https://forum.hammihan.com/thread128797.html

درود بر هموطن
اگر داروین اشتباه میکرد وقتی گلودرد چرکی گرفتی عزیزم انتی بیوتیک نخور بعدش شاید فهمیدی داروین اشتباه میکرد یا نه

[="Tahoma"][="Navy"]

mmns2001;963398 نوشت:
درود بر هموطن
در صورتی که حققتی در دین نهفته بود باید دینداران میتوانستند شواهدی خارج دینی برای ان بیاورند اینکه نمیتوانند دیلی بر ان است که هیچ حقیقتی در ادیان نیست
مبنای ما ساختار طبیعت است ساختار جهان چون ما هم جزیی از این جهان هستیم ادیان با ساختار جهان مطابقت ندارد
اتفاقا برعکس علم انسان را نیرومند کرده است او میتواند از اعماق زمین تا اسمان را با ان طی کندو کارهایی که زمانی توانایی ان را نداشت انجام دهد ایا اینها را نمیبینید؟
خوشبختانه دانش هر چه پیش میرود از خرافات ادیان پرده برمیدارد و جالب اینجاست ادیان سامی یهود و مسیح و اسلام جزو ادیانی هستند که بیشترین منافات را با یافته های علمی دارند .
ادیانی مانند مزدیسنا و زروانیزم و بوداییزم و هندوییزم نظریاتشان عمیقتر و گاهی یکسری شباهتهای ظاهری با یافته های علمی دارند
این نشان میدهند که پیامبرن اینها انسانهای باسوادتر و دارای تفکرات عمیقتر فلسفی بوده اند و برعکس ادیان سامی پیامبران بی سوادی داشتند

این سخنان به روشنی روز یادتان خواهد آمد روزی که یادآوری اش سودی جز حسرت و درد و رنج برایتان نخواهد داشت
از دین بهره شما تکذیب است
این هم بهره آنان است که پشت خروارها خیال و توهم و هوی و هوس دفن شده اند باش تا "یوم الخروج"[/]

mmns2001;963394 نوشت:
درود بر هموطن
اولا بنده از کس دیگر نقل قول گرفتم نه از شما
ثانیا اینهایی که فرمودید چه ربطی به سخن من داشت من گفتم علم هر جزش قابل ازمایش و اثبات هست ولی نظریات دینی این قابلیت را ندارد انسان را از یک پرسش به یک پرسش دیگر با یک توضیح مرموز منتقل میکنند
اگر یک درخت که در حال رشد هست را به علم تشبیه کنیم.از دید ناظری بهانه جو میتواند نهال بودن ان ایراد بیایید.در صورتی که نهال ویژگیهای خودش را دارد
قوانین نیوتن ویزگی های خودش را دارد منتها با رشد این درخت شاخ برگ جدید سبز میشود
ولی نظریات دین مانند برکه راکد و ساکن است که راه به هیچ رودی(منظور از رود تشبیه به حقیقت هست) ندارد و گندیده میباشد

با سلام و عرض احترام

توهین به هیچ علمی درست نیست

چه علوم دینی ، چه تجربی ، چه...

اینکه افرادی که در علوم تجربی تبحر دارند ، قدرت درک علوم دینی رو ندارن و یا بالعکس دلیل بر اشتباه بودن علوم نمیشه....

برفرض چون یه فیزیک دان نمیتونه از پس درک مسائل علوم پزشکی بر بیاد ، آیا باید کل علم پزشکی رو زیر سوال ببره؟

شما تو همین علم پزشکی مطالعه کنید بارها شده به بن بستی خوردن که فقط با نظر علوم دینی قابل تعریف بوده!

منظور بنده از علوم دینی صرفا دین اسلام نیست کلا حوزه دین و ماورا هست

mmns2001;963399 نوشت:
درود بر هموطن
اگر داروین اشتباه میکرد وقتی گلودرد چرکی گرفتی عزیزم انتی بیوتیک نخور بعدش شاید فهمیدی داروین اشتباه میکرد یا نه

با سلام و عرض احترام

به علوم پزشکی و تجربی کاری ندارم و هیچ کدوم رو زیر سوال نمی برم

فقط حاصل تجربه شخصی بنده

تا به این سن هر بیماری داشتم بدون مراجعه به پزشک تجربی و آنتی بیوتیک درمان شده ، حتی گلو درد چرکی!

دوستان و آشنایان هم در عجب هستن!

بسیاری از عالمان دینی هم با کمترین مراجعه به پزشک و دارو خودشون رو درمان میکنن

و متوسط سن اونها هم بالای 90-80 سال هست! و تا همین سن هم از هوشیاری فوق العاده ای برخوردارن!
یه تحقیقی در برنامه ted هم بود در مورد اینکه ایمان به ماورا باعث میشه افراد دیرتر به بیماری ها و مخصوصا آلزایمر مبتلا بشن!

محی الدین;963414 نوشت:

این سخنان به روشنی روز یادتان خواهد آمد روزی که یادآوری اش سودی جز حسرت و درد و رنج برایتان نخواهد داشت
از دین بهره شما تکذیب است
این هم بهره آنان است که پشت خروارها خیال و توهم و هوی و هوس دفن شده اند باش تا "یوم الخروج"

خورشید به گل نهفتمی نتوانم
اسرار زمانه گفتمی نتوانم

از بهر تفکر براورد خرد
دری که زبیم سفتمی نتوانم
(حکیم عمر خیام رباعیات)

شروحیل;963422 نوشت:
با سلام و عرض احترام

به علوم پزشکی و تجربی کاری ندارم و هیچ کدوم رو زیر سوال نمی برم

فقط حاصل تجربه شخصی بنده

تا به این سن هر بیماری داشتم بدون مراجعه به پزشک تجربی و آنتی بیوتیک درمان شده ، حتی گلو درد چرکی!

دوستان و آشنایان هم در عجب هستن!

بسیاری از عالمان دینی هم با کمترین مراجعه به پزشک و دارو خودشون رو درمان میکنن

و متوسط سن اونها هم بالای 90-80 سال هست! و تا همین سن هم از هوشیاری فوق العاده ای برخوردارن!
یه تحقیقی در برنامه ted هم بود در مورد اینکه ایمان به ماورا باعث میشه افراد دیرتر به بیماری ها و مخصوصا آلزایمر مبتلا بشن!


درود بر هموطن
بله پس در اینگلیس و المان چه میکنند
چرا چشمهایشان را عمل لیزیک میکنند
و پزشک شخصی دارند
متاسفانه این حرفها را فقط برای عده ای مردمان ساده میزنند ولی بزرگان ادیان هیچ کدام به ان اعتقاد ندارند باز در خانه علم می ایند

[="Arial"]سلام

متحیر;962241 نوشت:
در ادامه
ن
نقل قول:
وشته اصلی توسط Reza-D
2 - اگر ماده ازلی است ، چطور "هاوکینگ" میگوید جهان از "هیچ" بوجود آمده است؟

منظور از این «هیچ» عدم نیست
کما اینکه منظور از صفر عدم نیست
شما عدد دو را با منفی دو جمع میکنید به صفر میرسید آیا منظور شما از صفر عدم یا تهی هست
شما مبنای شروع یک مسابقه دو صد متری را خط شروع یا صفر فرض کردید. مسلم منظورتان از خط شروع یا صفر دو صد متر عدم یا هیچ نیست بلکه مبنایی بر شروع و قضاوت در مورد یک مسابقه هست.

مجموع قدر مطلق بارهای الکتریکی مثبت و منفی جهان صفریا هیچ هست
مجموع قدر مطلق میدانهای مغناطیسی جهان صفر یا هیچ هست
مجموع قدر مطلق اجرام مادی و انرژی گرمایی جهان را با جاذبه جهان هم صفر یا هیچ هست این چنین هست که جهان را از هیچ مینگارند نه اینکه جهان را با عدم یکی فرض میکنند.


صدیق;963111 نوشت:
این هیچ یا صفر مورد نظر هاوکینگ کدوم یکیه؟
خود ماده اولیه چیه؟
اون از چه جهت صفر یا هیچه؟

جناب صدیق فکر میکنم پاراگراف اول مطلب من توضیح دهنده صفر یا هیچ بوده
به همین خاطر باز مطلب خود را خدمت شما تکرار کردم
و برای توضیح بیشتر قبل از فراگیر شدن ترازوهای دیجیتال ترازوهای دو کفه ای رواج داشت وقتی شما جنسی را یا ترازوهای دو کفه ای وزن میکنید باید شاهین ترازو به حالت تعادل برسد این وضع متعادل را شما برابر صفر یا همان هیچ مد نظر هاوکینگ در نظر بگیرید
ماده اولیه که از آن مهبانگ شکل گرفته انرژی متراکم در یک نفطه بوده نقطه ای که ابعاد فیزیکی قابل اندازه گیری نداشته
پس از مهبانگ ماده و انرژی هایی که ما میشناسیم شکل گرفته و با گسترش آن زمان و مکان آغاز شده
آن انرژی متراکم در یک نقطه شاید پاسخگوی سوال شما باشد که پرسش کردید ماده اولیه چیست

موفق باشید

داروین قبل از لوئی پاستور آنتی بیوتیک رو استخراج و کاربردش رو در علم پزشکی اثبات کرد . پس شما از آنتی بیوتیک که استفاده میکنید یعنی نظریه تکامل داروین رو پذیرفته اید .

داروین که بدنیا آمد تا زمانی که بمیرد اگر زخمهایش را با الکل ضد عفونی نمیکردند و داروهایش را از کتاب قانون برایش تجویز نمیکردند اینقدر فرصت پیدا نمیکرد نظریه فرگشت را مطرح کند.

آن زمان علم بی خدایان نبود که بتواند داروین را نجات دهد . بلکه علومی که دینداران تبحر داشتند بیماران را نجات میداد .

سبک لوئی پاستور در درمان هم متاثر از روش طب سنتی است . او با استخراج آنتی بیوتیک از یک نوع از کپک ( نه بصورت شیمیائی و آزمایشگاهی ) آنتی بیوتیک را کشف کرد.

درود به تمام دوستان اعم از با خدا و بی خدا
شما وقتی از ازلی بودن خدا یا ماده صحبت میکنید، دقیقا منظورتان چیه؟ ذهن ما محصور در قاب زمان و مکان هست و نمیتونه تعریف درستی از خارج از این قاب داشته باشه. بنا بر این نمیتونه ازل و ابد رو به درستی تعریف کنه و بشناسه. حتی معادلات ریاضی ما هم وقتی پای بینهایت در آنها باز میشه دیگه جواب نمیدن. اگر این مطلب رو قبول ندارید لطفا تعریفی کامل از ازل و ابد بفرمایید تا مشکل من حل بشه. اگر هم قبول دارید بفرمایید چطور در مورد چیزی یا مفهومی میخواهید بحث کنید که آنرا درک نمیکنید؟
با سپاس

موضوع قفل شده است