جمع بندی کدامیک بالاتر است؛ مقام امام یا مقام قرآن؟
تبهای اولیه
سلام
نماز روزه هاتون قبول باشه
میخواستم ببینم مقام قرآن بالا تر است یا امام؟
در عوالم بالاتر چطور؟آیا فرقی دارد؟
سلام
نماز روزه هاتون قبول باشه
میخواستم ببینم مقام قرآن بالا تر است یا امام؟
در عوالم بالاتر چطور؟آیا فرقی دارد؟
با سلام و عرض ادب
ان شاء الله طاعات و عبادات شما هم مورد قبول حضرت حق قرار بگیرد
در ارتباط با این موضوع دو نظریه عمده وجود دارد:
1. با توجه به حدیث ثقلین، قرآن ثقل اکبر است.
الف. امام صادق(ع) میفرماید: «پیامبر خدا در یکی از خطبهها فرمود: من دو چیز گرانبها در بین شما میگذارم یکی بزرگتر و یکی کوچکتر، اما آن بزرگ، کتاب پروردگارم است و آن کوچکتر عترت و اهل بیتم». («قال فی آخر خطبة خطبها إنی تارک فیکم الثقلین الثقل الأکبر، و الثقل الأصغر، فأما الأکبر فکتاب ربی، و أما الأصغر فعترتی أهل بیتی»؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 1، ص 5، چاپخانه علمیه، تهران، 1380ق.)
ب. در سفارشی امیر المؤمنین(ع) به کمیل میفرماید: «ای کمیل! ثقل کوچک ما هستیم و قرآن ثقل بزرگ است». («یَا کُمَیْلُ نَحْنُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ وَ الْقُرْآنُ الثَّقَلُ الْأَکْبَر»؛ طبرى، عماد الدین، بشارة المصطفى، ص 29، کتابخانه حیدریه نجف، 1383ق.)
2: برخی از بزرگان مطابق این حقیقت بر این باورند که چون باطن هر دو (قرآن و امام معصوم) تجلی علم الهی هستند که یکی در قالب کلام و دیگری در قالب انسان کامل ظاهر شده است، لذا دوگانگی بین این دو حقیقت وجود ندارد بنابراین صحبت از برترتیّت این دو حقیقت نسبت به یکدیگر منتفی می شود.
در توضیح این مطلب عرض می شود:
الف: اگر منظور از قرآن كريم همين كتاب نوشته شده با مركّب بر صفحه كاغذ است ، شكّی نيست كه انسان كامل از آن برتر است ؛ چون كاغذ و مركّب كه فضيلتی ندارند و الفاظ هم كه اموری اعتباری بوده تداعی كننده ی معانی می باشند؛ لذا قداست آنها به خاطر حمل معانی وحيانی است.
ب: اگر مراد از قرآن كريم صورت ملكوتی او در عالم ملكوت يا فراتر از آن صورت جبروتی او در عالم جبروت باشد باز انسان كامل از آن برتر است؛ چرا كه سيطره ی وجودی انسان كامل فراتر از ملكوت و جبروت اهل آن دو عالم می باشد.
ج: امّا اگر مقصود از قرآن كريم صورت لاهوتی آن در عالم اسماء الله باشد، در آن صورت دوگانگی بين انسان كامل و قرآن وجود ندارد تا از برتری يكی بر ديگری سخن گفته شود ؛ چرا كه صورت لاهوتی قرآن كريم همان علم خداوند متعال بر جميع مخلوقات است كه انسان كامل نيز در مرتبه ی علم الهی ، عين علم خدا و خزانه ی علم اوست.
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
نماز روزه هاتون قبول باشه
میخواستم ببینم مقام قرآن بالا تر است یا امام؟
در عوالم بالاتر چطور؟آیا فرقی دارد؟
سلام
قرآن و امام در عوالم بالا یک حقیقت نوری اند
اما به عالم کثرت و تفرقه که می رسد یک چهره تکوینی انسانی و یک چهره تدوینی مکتوب می یابد لذا به امام معصوم قرآن ناطق گفته اند.
یا علیم[/]
پرسش:
مقام قرآن بالاتر است یا امام؟ در عوالم بالاتر چطور؟ آیا فرقی دارد؟
پاسخ:
در ارتباط با این موضوع دو نظریه عمده وجود دارد:
1. با توجه به حدیث ثقلین، قرآن ثقل اکبر است.
الف. امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «پیامبر خدا در یکی از خطبهها فرمود: من دو چیز گرانبها در بین شما میگذارم یکی بزرگتر و یکی کوچکتر، اما آن بزرگ، کتاب پروردگارم است و آن کوچکتر عترت و اهل بیتم».[1]
ب. در سفارشی امیر المؤمنین(علیهالسلام) به کمیل میفرماید: «ای کمیل! ثقل کوچک ما هستیم و قرآن ثقل بزرگ است».[2]
2: برخی از بزرگان مطابق این حقیقت بر این باورند که چون باطن هر دو (قرآن و امام معصوم) تجلی علم الهی هستند که یکی در قالب کلام و دیگری در قالب انسان کامل ظاهر شده است، لذا دوگانگی بین این دو حقیقت وجود ندارد بنابراین صحبت از برترتیّت این دو حقیقت نسبت به یکدیگر منتفی می شود.
در توضیح این مطلب عرض میشود:
الف: اگر منظور از قرآن كريم همين كتاب نوشته شده با مركّب بر صفحه كاغذ است ، شكّی نيست كه انسان كامل از آن برتر است؛ چون كاغذ و مركّب كه فضيلتی ندارند و الفاظ هم كه اموری اعتباری بوده تداعی كنندهی معانی میباشند؛ لذا قداست آنها به خاطر حمل معانی وحيانی است.
ب: اگر مراد از قرآنكريم صورت ملكوتی او در عالم ملكوت يا فراتر از آن صورت جبروتی او در عالم جبروت باشد باز انسان كامل از آن برتر است؛ چرا كه سيطرهی وجودی انسانكامل فراتر از ملكوت و جبروت اهل آن دو عالم است.
ج: امّا اگر مقصود از قرآنكريم صورت لاهوتی آن در عالم اسماءالله باشد، در آن صورت دوگانگی بين انسانكامل و قرآن وجود ندارد تا از برتری يكی بر ديگری سخن گفته شود؛ چرا كه صورت لاهوتی قرآنكريم همان علم خداوند متعال بر جميع مخلوقات است كه انسان كامل نيز در مرتبهی علمالهی، عين علم خدا و خزانهی علم اوست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. «قال فی آخر خطبة خطبها إنی تارک فیکم الثقلین الثقل الأکبر، و الثقل الأصغر، فأما الأکبر فکتاب ربی، و أما الأصغر فعترتی أهل بیتی»؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 1، ص 5، چاپخانه علمیه، تهران، 1380ق.
[2]. «یَا کُمَیْلُ نَحْنُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ وَ الْقُرْآنُ الثَّقَلُ الْأَکْبَر»؛ طبرى، عماد الدین، بشارة المصطفى، ص 29، کتابخانه حیدریه نجف، 1383ق.