جمع بندی کدام یک از فقهای شیعه معتقد به وجوب نماز عید فطر و قربان در عصر غیبت هستند؟
تبهای اولیه
پرسش:
کدام یک از فقهای شیعه معتقد به وجوب نماز عید فطر و قربان در عصر غیبت هستند؟
پاسخ:
شرایط وجوب نماز عیدین تابع شرایط وجوب نماز جمعه است. فرق جمعه با عیدین در این است که با اختلال در شرایط، نماز جمعه ساقط و تبدیل به چهار رکعت ظهر می شود اما نماز عیدین، مستحب شده و به جماعت یا فرادی می توان آن را اقامه کرد.(1) بنا بر این، بررسی وجوب نماز عیدین، از جهاتی تابع نظر فقها در باب نماز جمعه می باشد و این دو باید با هم بررسی شود.
نماز جمعه و عیدین در عصر حضور امام معصوم (علیه السلام) واجب عینی است. اما سوالی که زمینه برخی اختلاف فتاوای در باب نماز جمعه و عیدین در عصر غیبت را فراهم کرده این است که در غیبت امام، آیا حتما لازم است معصوم (علیه السلام) به شخص و نام خاصی برای امامت این نمازها اشاره کرده باشند یا نیابت عامه امام (علیه السلام) با ذکر صفات او، برای بر عهده گرفتن مناصب مختلف امام از جمله نماز جمعه و عیدین کافی است؟ همچنین آیا در صورت ادامه مناصب و وظایف امام معصوم (علیه السلام) توسط نایب عام او، باز هم وجوب شرکت در این عبادات باقی است یا از شدت آن کاسته شده و مثلا واجب تخییری یا مستحب خواهد شد؟
1. فقه الرضا و اولین نظرات استنباطی
صاحب «فقه الرضا علیه السلام»، نماز عیدین را در حضور امام واجب می داند. هر چند این کتاب منسوب به امام رضا علیه السلام است اما برخی بزرگان آن را تالیف اصحاب و حد فاصل فقه روایی و فقه استنباطی و در واقع جزو اولین کتب استنباطی می دانند: «اعلم يرحمك الله أن الصلاة في العيدين واجب ... فإن صلاة العيدين مع الإمام مفروضة.»(2) «فقه الرضا» بر خلاف بسیاری دیگر، قائل به نماز فرادای عیدین نیست: «و من لم يدرك مع الإمام الصلاة فليس عليه إعادة و صلاة العيدين فريضة واجبة مثل صلاة يوم الجمعة إلا على خمسة المريض و المرأة و المملوك و الصبي و المسافرو من لم يدرك مع الإمام ركعة فلا جمعة له و لا عيد له.»(3)
2. سید مرتضی: وجوب کفایی
«سید مرتضی» در کتاب انتصار خود، نماز عیدین را برای کسی که شرایط وجوب نماز جمعه را داراست، واجب دانسته و آن را به اجماع و اقتضای احتیاط نیز منسوب می کند: «مسألة [68] و مما يظن انفراد الإمامية به: القول بأن صلاة العيدين واجبتان على كل من وجبت عليه صلاة الجمعة و بتلك الشروط، ... دليلنا على ما ذهبنا إليه: الإجماع المتقدم، و طريقة الاحتياط أيضا.»(4) البته در ناصریات کیفیت وجوب را بیان می کند که این وجوب، وجوب کفایی است: «صلاة العيدين واجبة على الكفاية.»(5)
3. شیخ طوسی: وجوب عینی جمعه و عیدین
شیخ طوسی در کتاب خلاف، نماز جمعه را بر غیر مسافر واجب می داند. عبارت شیخ در اینجا مطلق است و بحثی از مقید بودن آن به عصر ظهور ندارد. ایشان وجوب جمعه را عینی دانسته و اجماع امت را بر همین نظر معرفی می کند: «من كان مقيما في بلد من تاجر، أو طالب علم، و غير ذلك و في عزمه متى انقضت حاجته الخروج، فإنه تجب عليه الجمعة بلا خلاف، و عندنا أنه تنعقد به الجمعة ... دليلنا: إجماع الفرقة، و عموم الأخبار الواردة بوجوب الجمعة، فإنها متناولة لهم. و أيضا فلا خلاف بين الأمة في وجوب الجمعة على كل أحد.»(6) ایشان به تبع، نماز عیدین را هم واجب عینی می داند: «صلاة العيدين فرض على الأعيان، و لا تسقط الا عمن تسقط عنه الجمعة.»(7)
4. محقق حلی
محقق حلی، دایی و استاد علامه حلی نماز را با وجود امام معصوم (علیه السلام) واجب می داند. در این حال اگر عذری وجود داشت و مانع از حضور در نماز امام شد، نماز عیدین برای او مستحب می شود و می تواند آن را فرادی بجای آورد. اگر شرایط –که بین نماز جمعه و عیدین مشترک است- مختل شد، مثل اینکه امام معصوم (علیه السلام)، غایب باشد، وجوب آن ساقط می شود و می توان آن را فرادای یا به جماعت بجای آورد: «و هي واجبة مع وجود الإمام (علیه السلام) بالشروط المعتبرة في الجمعة و تجب جماعة و لا يجوز التخلف إلا مع العذر فيجوز حينئذ أن يصلي منفردا ندبا و لو اختلت الشرائط سقط الوجوب و استحب الإتيان بها جماعة و فرادی.»(8)
شرایط نماز جمعه:
محقق حلی پنج چیز را شرط می داند: سلطان عادل -که در عرف فقها به امام معصوم (علیه السلام) اطلاق می شود- یا کسی که سلطان عادل نصب کرده است، تعداد پنج نفر، به صورت جماعت و عدم برگزاری نماز جمعه ای دیگر در فاصله شرعی (سه میل، یک فرسخ یا تقریبا 5 و نیم کیلومتر): «ثم الجمعة لا تجب إلا بشروط: الأول السلطان العادل أو من نصبه: فلو مات الإمام في أثناء الصلاة لم تبطل الجمعة و جاز أن تقدم الجماعة من يتم بهم الصلاة و كذا لو عرض للمنصوب ما يبطل الصلاة من إغماء أو جنون أو حدث. الثاني العدد، الثالث الخطبتان، الرابع الجماعة، الخامس أن لا يكون هناك جمعة أخری.»(9)
5. علامه حلی
علامه حلی شرایط وجوب نماز عیدین را مانند شرایط وجوب نماز جمعه می دانند و با فقدان بعضی شرایط، آن را مستحب می دانند که می توان به جماعت یا فرادی اقامه نمود: «الفصل الثاني، في صلاة العيدين و هي واجبة جماعة بشروط الجمعة، و مع فقدها تستحب جماعة و فرادی.»(10) شرایط نماز جمعه در نظر علامه حلی همانند نظر محقق حلی است.»(11)
علامه حلی: انتساب وجوب عینی به علمای شیعه و فتوا به جواز در کتاب نهایه
علامه حلی در کتاب منتهی المطلب، می گوید که علمای ما نماز عیدین را واجب عینی می دانند: «مقدّمة: قال علماؤنا: صلاة العيدين واجبة على الأعيان.»(12) ایشان علت وجوب عینی در نظر علمای شیعه را اینگونه بیان می کند: زیرا همان طور که برای نماز جمعه که یک واجب عینی است، خطبه واجب است، برای این دو نماز هم خطبه تشریع و واجب شده است، از سوی دیگر این دو نماز، همانند نماز جمعه از پرچمهای آشکار و برجسته دین هستند. همچنین وجوب قتال و جنگ با تارک آن، بخاطر وجوب این نمازهاست و اگر این نمازها مستحب بود، مانند دیگر مستحبات، ترک آن عقوبتی نداشت: «و لأنّها صلاة شرعت لها الخطبة، فكانت واجبة على الأعيان كالجمعة. و لأنّها من أعلام الدين الظاهرة فكانت واجبة كالجمعة. و لأنّه يجب قتال تاركها، و إنّما يكون مع الوجوب، لأنّه عقوبة لا يتوجّه على تارك المندوب.»(13)
اما نظر علامه حلی در باب نماز عیدین در عصر غیبت، - نظری که در در کتاب نهایه بیان می کند-، بر جواز است نه بر وجوب عینی. به شرطی که فقیه آن را اقامه کند (نظر مقام معظم رهبری، مشابه نظر این کتاب علامه حلی است): «و السلطان عندنا هو الإمام المعصوم، فلا تصح الجمعة إلا معه، أو مع من يأذن له. هذا في حال ظهوره.أما في حال الغيبة فالأقوى أنه يجوز لفقهاء المؤمنين إقامتها.»(14)
6. شهید اول
شهید اول شرایط وجوب عیدین را همان شرایط وجوب نماز جمعه می دانند و در صورت اختلال شرایط، برگزاری نماز عیدین به صورت فرادی یا جماعت مستحب خواهد بود: «وَ مِنْهَا صَلَاةُ الْعِيدَيْنِوَ تَجِبُ بِشُرُوطِ الْجُمُعَةِ ... وَ مَعَ اخْتِلَالِ الشَّرَائِطِ تُصَلَّى جَمَاعَةً وَ فُرَادَى مُسْتَحَبّاً وَ لَوْ فَاتَتْ لَمْ يُقْضَ.»(15) ایشان نماز جمعه و به تبع آن نماز عیدین را در عصر حضور واجب و در عصر غیبت با حضور فقیه –و نه حتی برپایی حکومت و ولایت فقیه- واجب می دانند: «وَ لَا يَنْعَقِدُ إِلَّا بِالْإِمَام أَوْ نَائِبِهِ وَ لَوْ فَقِيهاً مَعَ إِمْكَانِ الاجْتِمَاعِ فِي الْغَيْبَة.»(16) شهید ثانی در شرح لمعه و در ذیل این عبارت می نویسد: «و أما في حال الغيبة- كهذا الزمان- فقد اختلف الأصحاب في وجوب الجمعة و تحريمها: فالمصنف هنا أوجبها مع كون الإمام فقيها لتحقق الشرط و هو إذن الإمام الذي هو شرط في الجملة إجماعا و بهذا القول صرح في الدروس أيضا.»(17)
7. شهید ثانی
شهید ثانی در شرح عبارات شهید اول، تمایل خود را به وجوب عینی نماز جمعه – و به تبع نماز عیدین- بیان کرده ولی به دلیل ادعای اجماع بر عدم وجوب عینی آن، اقلا آن را واجب تخییری می دانند که در این صورت، باز ترجیح با نماز جمعه است: «و لو لا دعواهم الإجماع على عدم الوجوب العيني لكان القول به في غاية القوة، فلا أقل من التخييري مع رجحان الجمعة، و تعبير المصنف و غيره بإمكان الاجتماع يريد به الاجتماع على إمام عدل لأن ذلك لم يتفق في زمن ظهور الأئمة غالبا، و هو السر في عدم اجتزائهم بها عن الظهر مع ما نقل من تمام محافظتهم عليها، و من ذلك سرى الوهم.»(18)
8. محقق کرکی
محقق کرکی در شرح خود بر الفیه شهید اول (الالفیه فی فقه الصلاه الامامیه)، در شرح مختصات و شرایط نماز جمعه، نصب عام را شامل فقیه می داند و می نویسد که نظر شهید و اکثر متاخرین همین است: «قوله: «اشتراطها بالإمام»: لا بد في هذا الكلام من محذوف، هو إما الصحة أو الوجوب، إذ لا معنى لاشتراطهما إلّا ذلك، فعلى تقدير الأول لا يشرع حال الغيبة، و على الثاني يشرع مع بقية الشرائط، و الثاني موافق لما اختاره في كتبهو اختاره أكثر المتأخرين و عليه الفتوى.و المراد بالإمام إمام الأصل، و يشترط في النائب المنصوب لذلك صفات إمام الجماعة من العدالة و طهارة المولد و غيرها.قوله: «أو من نصبه». أي: من نصبه لها عينا، أو عموما بحيث يدخل فيه لا مطلقا.»(19)
9. شیخ حر عاملی (صاحب وسائل): وجوب عینی جمعه
شیخ حر عاملی، صاحب وسائل الشيعة نماز جمعه را واجب عینی می داند. برخی فقها لفظ امام در روایات وجوب نماز جمعه و عیدین، را به معنی امام معصوم (علیه السلام) دانسته اند. از این رو، عقیده دارند وجوب عینی، منحصر در عصر ظهور است. صاحب وسائل پاسخ می دهد که لفظ امام، در احادیث مختلف و در ابواب گوناگون، منحصر به امام معصوم (علیه السلام) نیست. ایشان به معنای لغوی امام هم استناد کرده و انحصار لفظ امام در معصوم را، خلاف ظهور لفظ می دانند: «وَ يَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ جَمِيعُ مَا دَلَّ عَلَى الْوُجُوبِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ الْأَحَادِيثِ الْمُتَوَاتِرَةِ الدَّالَّةِ بِعُمُومِهَا وَ إِطْلَاقِهَا مَعَ عَدَمِ قِيَامِ دَلِيلٍ صَالِحٍ لِإِثْبَاتِ الِاشْتِرَاطِ وَ مَا تَضَمَّنَ لَفْظَ الْإِمَامِ مِنْ أَحَادِيثِ الْجُمُعَةِ الْمُرَادُ بِهِ إِمَامُ الْجَمَاعَةِ ... وَ هُوَ أَعَمُّ مِنَ الْمَعْصُومِ كَمَا صَرَّحَ بِهِ عُلَمَاءُ اللُّغَةِ وَ غَيْرُهُمْ وَ كَمَا يُفْهَمْ مِنْ إِطْلَاقِهِ فِي مَقَامِ الِاقْتِدَاءِ وَ الْقَرَائِنُ عَلَى ذَلِكَ كَثِيرَةٌ جِدّاً وَ التَّصْرِيحَاتُ بِمَا يَدْفَعُ الِاشْتِرَاطَ أَيْضاً كَثِيرَةٌ وَ إِطْلَاقُ لَفْظِ الْإِمَامِ هُنَا كَإِطْلَاقِهِ فِي أَحَادِيثِ الْجَمَاعَةِ وَ صَلَاةِ الْجِنَازَةِ وَ الِاسْتِسْقَاءِ وَ الْآيَاتِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ مِنْ أَمَاكِنِ الِاقْتِدَاءِ فِي الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْمُرَادُ بِهِ هُنَا اشْتِرَاطُ الْجَمَاعَةِ مَعَ مَا ذُكِر»؛ دلالت می کند بر آن [وجوب عینی]، عموم و اطلاق آیات قرآن و روایات متواتره، در حالیکه از آن طرف، دلیل صالحی که اشتراط حضور امام معصوم برای وجوب عینی را اثبات کند نداریم. منظور از کلمه امام در آن احادیثی که در نماز جمعه، متضمن لفظ امام هستند، امامی است که جماعت را برپا کند ... که اعم از معصوم و غیر معصوم است، علمای علم لغت و غیر آنها هم به این مساله تصریح کرده اند و از اطلاق لفظ امام در مقام اقتدا هم همین فهمیده می شود. قراین این مطلب هم بسیار زیاد است و تصریحاتی که این شرط را رد نماید، فراوانند. اطلاق لفظ امام در روایات نماز جمعه، مثل اطلاق آن در احادیث نماز جماعت، نماز میت، نماز استسقاء، نماز آیات و دیگر جاهایی است که محل اقتدا در نماز است و مراد از آن در اینجا، شرط بودن جماعت است با آنچه ذکر شد (وجود کسی که دارای شرایط امامت باشد و جلو بایستد).(20)
10. صاحب ریاض: وجوب جمعه و عیدین
صاحب ریاض در مقصد ثانی از بیان نمازها، آن را به دو قسم واجب و مستحب تقسیم کرده، نماز جمعه و نماز عیدین را در زمره نمازهای واجب ذکر می کند و اجماع امت را بر وجوب آن معرفی می کند: «و هي قسمان واجبة و مندوبة. فالواجبات كثيرة. منها: صلاة الجمعة على من اجتمعت فيه شرائطها الآتية، بالكتاب و السنّة المتواترة و إجماع الأمة»؛ صاحب ریاض، می فرماید اخبار وجوب، متواتر است و شرایط نماز جمعه در اینجا جاری است.(21) سپس نظر بزرگان قائل به وجوب را نقل می کند: «منها: صلاة العيدين أي عيدي الفطر و الأضحى. و هي واجبة جماعة بإجماعنا، و المستفيض بل المتواتر من أخبارنا، و إنما تجب بشروط الجمعة المتقدمة بلا خلاف أجده فيما عدا الخطبة، بل بالإجماع عليه صرّح جماعة كالمرتضى في الانتصار و الناصرية، و الشيخ في الخلاف، و الفاضل في المنتهى، و المحقّق الثاني في شرح القواعد، و الفاضل المقداد في شرح الكتاب»؛ نماز عیدین یعنی نماز عید فطر و عید قربان، بالاجماع به جماعت واجب است. شرایط وجوب آن هم مانند نماز جمعه است و اختلافی در این زمینه نیافتم جز در خطبه. گروهی از فقها بر این اجماع تصریح کرده اند مانند سید مرتضی در انتصار و ناصریه، شیخ در کتاب خلاف، فاضل در کتاب منتهی، محقق ثانی در شرح قواعد، فاضل مقداد در شرح الکتاب.(22)
11. امام خمینی
طبق نظر امام خمینی، مقام معظم رهبری و مرحوم آیت الله العظمی اراکی(23)، رحمهما الله، در زمان غیبت، نماز جمعه واجب تخییری است. مرحوم ایت الله شیخ جواد تبریزی در صورت اقامۀ آن با شرايط، شركت در آن را بنا بر احتياط، واجب می داند. طبق نظر آیت الله مکارم شیرازی، به هنگام تشكيل حكومت اسلامى، احتياط در انجام نماز جمعه است.(24) نماز عیدین در زمان غیبت، طبق نظر امام خمینی، به صورت فرادی مستحب می باشد و در صورتی که بخواهند به جماعت بخوانند باید به قصد رجا باشد(25). مقام معظم رهبری نماز عیدین را مستحب می دانند و فقط امام جمعه منصوب ولی فقیه یا شخص دیگری که ماذون باشد می توانند اقامه جماعت کنند. در غیر این صورت احتیاط در فرادی خواندن است مگر اینکه افراد دیگری غیر از فرد ماذون، که قصد جماعت دارند، تنها به قصد رجا بجا آورند نه استحباب و ورود.(26) طبق نظر ایت الله بهجت، نماز جمعه واجب تخییری است(27) اما نماز عیدین مستحب است(28). (رساله و استفتائات معظم له، شماره ٢۴۶٨)
پی نوشت ها:
1. رسائل المحقق الكركي؛ فصل مربوط به شرح الفیه شهید اول، ج3، ص: 335.
2. منسوب به امام رضا، على بن موسى عليهما السلام، الفقه - فقه الرضا، ص: 131: باب 9، صلاة العيدين، 1 جلد، مؤسسه آل البيت (عليهم السلام)، مشهد - ايران، اول، 1406 ه ق.
3. فقه الرضا، ص 132.
4. الانتصار في انفرادات الإمامية؛ ص: 169، مساله 68، سید مرتضى، على بن حسين موسوى، در يك جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، اول، 1415 ق.
5. المسائل الناصريات؛ ص: 264، المسألة الحادية عشرة و المائة [صلاة العيدين]، شريف مرتضى، على بن حسين موسوى، در يك جلد، رابطة الثقافة و العلاقات الإسلامية، تهران - ايران، اول، 1417 ه ق.
6. الخلاف ج1، ص 593، كتاب الجمعة، مسألة 355، طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، 6 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، اول، 1407 ه ق.
7. الخلاف ج1، ص 651 مسألة 423 [وجوب صلاة العيدين].
8. شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام؛ ج1، ص: 90 ، محقق حلی، نجم الدين جعفر بن حسن، 4 جلد، مؤسسه اسماعيليان، قم - ايران، دوم، 1408.
9. شرائع الإسلام ج1، ص: 84
10. تبصرة المتعلمين في أحكام الدين، ص 47، علامه حلی، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى، 1 جلد، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران - ايران، اول، 1411 ه ق.
11. تبصرة المتعلمين، ص 46.
12. منتهى المطلب في تحقيق المذهب، ج6، ص 7، علامه حلّى، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى، 15 جلد، مجمع البحوث الإسلامية، مشهد - ايران، اول، 1412 ه ق.
13. منتهى المطلب ج6، ص: 9
14. نهاية الإحكام في معرفة الأحكام؛ ج2، ص: 14، حلّى، علامه، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى 2 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1419 ه ق
15. اللمعة الدمشقية في فقه الإمامية، ص 41، عاملى، شهيد اول، محمد بن مكى، 1 جلد، دار التراث - الدار الإسلامية، بيروت - لبنان، اول، 1410 ه ق
16. اللمعة الدمشقية، ص 41.
17. الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشى - كلانتر)؛ ج1، ص: 663، عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن على، 10 جلد، كتابفروشى داورى، قم - ايران، اول، 1410 ه ق.
18. الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشى - كلانتر)، ج1، ص: 666
19. رسائل المحقق الكركي؛ ج3، ص: 332، عاملى، كركى، محقق ثانى، على بن حسين، 3 جلد، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى و دفتر نشر اسلامى، قم - ايران، اول، 1409 ه ق.
20. وسائل الشيعة ج 7 ص 310، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، 30جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1409 ق.
21. رياض المسائل (ط - الحديثة)، ج3، ص 308، حائرى، سيد على بن محمد طباطبايى، 16 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1418.
22. رياض المسائل (ط - الحديثة)؛ ج3، ص: 375
23. توضيح المسائل (محشى - امام خمينى)، ج1، ص: 843 نظر ایت الله اراکی.
24. توضيح المسائل (محشى - امام خمينى)؛ ج1، ص: 842
25. توضيح المسائل (محشّٰى - امام خمينى)، ج1، ص 824 مسأله 1516، دو جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، هشتم، 1424 ه ق.
26. استفتائات معظم له، احکام نماز/ احکام نماز جمعه و نیز احکام نماز عید فطر و عید قربان.
27. http://bahjat.ir/fa/ahkam/3869
28. http://bahjat.ir/fa/ahkam/3872