۩ ♥ ۩ رحلت جانگداز حضرت خدیجه سلام الله علیها ۩ ♥ ۩
تبهای اولیه
خديجة:
دختر خويلد بن اسد بن عبد العزّى بن قصّى مادرش فاطمه بنت زائدة الاصمّ از نسل عامر بن لؤىّ است.
در جاهليّت خديجه را طاهره ميگفتند و پيغمبر (ص) او را كبرى لقب داد.
وى اولين زنى بود كه اسلام آورد و با ثروت و مالى كه داشت پيغمبر (ص) را يارى داد و با آن حضرت مواسات نمود.
خديجه زنى عاقله و ثروتمند بود كه مردان با سرمايه و مال او تجارت ميكردند.
وى در سنّ چهل سالگى با پيغمبر (ص) كه در آنروز بيست و پنج سال داشت ازدواج نمود، و بيست و چهار سال با پيغمبر (ص) زندگى كرد و در سنّ شصت و پنج سالگى سه سال پيش از هجرت در مكه وفات نمود. (لغتنامه دهخدا و اسد الغابه 5 / 434)
از ابن عباس نقل شده كه نخستين از زنان كه به پيغمبر (ص) ايمان آورد خديجه بود و نخستين مرد على بن ابى طالب.
از حضرت رسول (ص) روايت است كه خداوند چهار زن را برگزيد: مريم و آسيه و خديجه و فاطمه (س).
پيغمبر (ص) در سن بيست و پنج سالگى از سوى خديجه به تجارت شام رفت و پس از چند ماه با وى ازدواج نمود و كلينى گويد: مدت بيست و چهار سال دوران زندگى آنها بود. از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده كه روزى پيغمبر (ص) در كنار همسرانش نشسته بود نام خديجه بميان آمد حضرت بگريست، عايشه گفت: بر پيرزنى سرخ پوست از بنى اسد ميگريى؟! حضرت فرمود: روزگارى كه شما مرا تكذيب نموديد او مرا تصديق كرد و روزى كه شما كافر بوديد او ايمان آورد، شما عقيم بوديد و او از من فرزندان بزاد. عايشه گفت: از آن روز وى را به نيكى ياد ميكردم تا نزد پيغمبر عزيز باشم. از امام صادق (ع) روايت شده كه چون پيغمبر(ص) خواست با خديجه ازدواج كند ابو طالب به اتفاق خانواده و جمعى از رجال قريش به خانه ورقه عموى خديجه رفته و محض ورود گفت: سپاس مر خداوند اين خانه كه ما را از كشت ابراهيم و ذريه اسماعيل قرار داد و در حرم امن خود جاى داد و بر مردم حاكم ساخت و در اين شهر مشمول بركات خويش كرد; و بعد، اين برادر زاده ام كه وى را نتوان با هيچيك از مردان قريش قياس نمود جز اينكه راجح آيد و كسى وى را مانند نبود هر چند تهى دست و درويش است كه مال را دوامى نبود و بكس ارزش ندهد، و اكنون وى خواستار خديجه است و خديجه نيز به وى مايل، و ما هم اكنون آمده كه او را از تو و به اختيار خويش خواستگارى كنيم و مهرش بر من و از مال من ميباشد، و به خداوند اين خانه سوگند كه برادر زاده ام آينده اى درخشان و دينى روشن و عقلى كامل دارد. آنگاه ابو طالب سكوت نمود و ورقه به سخن پرداخت ولى با لكنت زبان و بريده بريده سخن ميگفت و او خود كشيش مسيحى، بود كه در اين حال خديجه به سخن آمد و گفت: اى عمّ! هر چند تو اختياردار منى در شئون من از خودم اوليت ندارى، اى محمد! من خود را به تو تزويج نمودم و مهرم را از مال خودم مقرر داشتم، عمويت را بگو وليمه اى ترتيب دهد و همسر خويش را به تصرف درآور. ابوطالب گفت: اى جمع حاضر گواه باشيد كه خديجه خود را بكابين محمد درآورد و مهرش را از مال خودش قرار داد. يكى از قريش كه در مجلس حضور داشت گفت: وا عجبا آيا چنين بوده كه زن مهر خويش را خود بپردازد؟! ابو طالب سخت بخشم آمد و گفت: آرى اگر مردى مانند برادر زاده من باشد بايستى زنان وى را بگرانترين مهر بدست آرند و اگر امثال شما بود بايد خود بمهر گران زنى بدست آرند. پس ابو طالب شترى نحر نمود و وليمه اى ترتيب داد
از حضرت رسول (ص) نقل است كه فرمود: چون در پايان سفر معراج خواستم از جبرئيل جدا گردم به وى گفتم: «با من كارى ندارى»؟ گفت: «كار من آنكه سلام خدا و سلام مرا به خديجه رسانى». چون پيام سلام را به خديجه رساندم وى گفت: «خداوند خود سلام و سلامتى از او و بسوى او است و بر جبرئيل سلام باد».
عده اى از مورخين گفته اند: خديجه پيش از ازدواجش با پيغمبر (ص) دو همسر ديگر داشته بنامهاى عتيق بن عائذ مخزومى و ابوهاله زرارة بن نباش اسيدى. اما بلاذرى و ابوالقاسم كوفى و سيد مرتضى در كتاب شافى و شيخ طوسى در كتاب تلخيص گفته اند: وى هنگام ازدواجش با پيغمبر باكره بوده. مؤيد اين قول آنكه در دو كتاب انوار و بدع آمده كه رقيه و زينب دختران خواهر خديجه، هاله بنت خويلد بوده اند. (بحار: 16 و 18 و 22)
سلام علیکم
پیام مرجع عالیقدرشیعه آیت الله العظمی سید صادق شیرازی به مناسبت سالروز رحلت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها:
مقام رفیع ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) آنقدر عظیم است که ائمه اطهار (علیهم السلام) در زیارت حضرت سیدالشهداء (صلوات الله علیه) بعنوان یکی از افتخارات، آن حضرت را (فرزند خدیجه کبری) خوانده و فرموده اند:
«السلام علیک یابن خدیجة الکبری» (سلام بر شما باد ای فرزند خدیجه کبری)
و خود آقا حضرت اباعبدالله الحسین (صلوات الله علیه) روز عاشوراء در خطبه غراء خود و احتجاج بر دشمنان، این افتخار را متذکر شدند و فرمودند:
«انشدکم الله هل تعلمون ان جدتی خدیجة بنت خویلد اول نساء هذه الامة اسلاما؟» (بحارالأنوار/44/ص318)
(خدا را گواه می گیرم بر شما! آیا میدانید که جدّة من خدیجه دختر خویلد اولین خانمی است از خانمهای این امت که اسلام آورد؟)
کذلک در دعای ندبه مروی از حضرت بقیة الله مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این افتخار نسبت بآن حضرت ذکرشده:
«وابن خدیجة الغراء» (و فرزند خدیجه شریفه و برتر از زنها) (بحارالأنوار/99/ص107)
این افتخارات معصومین (علیهم السلام) به حضرت خدیجه کبری نشانی از مقام بسیار بلند و بسی عالی ایشان است.
لذا چه بجا و مناسب است بر مؤمنین کرام که در دهم ماه مبارک رمضان روز ارتحال این بانوی عظیم الشأن اسلام را مورد تجلیل قرار داده، که موجب خوشنودی یکایک معصومین علیهم الصلاة والسلام، مخصوصاً حضرت بقیة الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود.
منبع:http://shirazi.ir/php/shownews.php?Code=2986
شمه ای از فضایل حضرت خدیجه
اولین زنی که در نزد پیامبر از احترام و محبوبیت خاصی برخوردار بود.
1- حدیث مشهوری میان اهل شیعه و اهل سنت است که پیغمبر فرمود: از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند ولی از میان زنان فقط چهار زن که عبارتند از: آسیه دختر مزاحم (زن فرعون)، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم.
2- و نیز فرمود: بهترین زنان بهشت چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد ص، آسیه دختر مزاحم.
3- در تفسیر عیاشی از امام باقر علیه السلام، از رسول خدا روایت است که فرمود: درشب معراج چون بازگشتم، از جبرئیل پرسیدم آیا حاجتی داری؟ جبرئیل گفت: خدیجه را از طرف خداوند و از جانب من سلام برسان.
4- او یک همسر فداکار و ایثارگر، بهترین یاور برای رسول خدا و در تمام مشکلات و سختی های پی در پی و تبعیدها و محاصره های پیامبر، قوی ترین پشتییان و همراه او بود. اموال خود را در راه اهداف الهی همسرش و گسترش و تقویت اسلام، بخشش کرد و با ثروت بسیارش در راه تثبیت و پیشرفت اسلام، بسیار موثر بود.
5- او زنی با کمال و با شخصیت و با فضیلت بود و از همین رو از زنان دیگر ممتاز و پیامبر خدا او را بسیار دوست می داشت.
برخی وقایع دوران زندگی حضرت خدیجه با رسول گرامی اسلام
1- تجدید بنای خانه کعبه و حکمیت رسول خدا که در 35 سالگی رسول اکرم اتقاف افتاد
2- مبارزه با بت پرستی و اختلاف بین بت پرستان، توسط مردان و سران جامعه آن روز
3- بعثت رسول اکرم و پیغمبری آن حضرت
4- جنگ های پیغمبر
آن حضرت اولین زنی است که پیامبر صلی الله علیه وآله را تصدیق نمود، و اول زنی است که در مکه با رسول خدا صلی الله علیه وآله نماز جماعت خواند، و اول زنی است که ایمان خود را در مکه در میان مشرکین اظهار نمود، و اول زنی است که در مقابل دشمن از رسول خدا صلی الله علیه وآله دفاع نمود وتمام اموال خود را به پیامبر صلی الله علیه وآله بخشید، و اول زنی است که ایمانش با قبول ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام به درجه کمال رسید.
روزی پیامبر صلی الله علیه وآله خدیجه علیها السلام را خواست و در کنار خود نشانید و فرمود : این جبرئیل است و می گوید : برای اسلام شروطی است که عبارتند از : اقرار به یگانگی خداوند متعال، اقرار به رسالت رسولان، اقرار به معاد و اصول این شریعت و احکام آن، اطاعت از اولی الامر و ائمه طاهرین از فرزندان او یکی بعد از دیگری با برائت از دشمنان ایشان .
خدیجه علیها السلام به همه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرین به خصوص امیرامؤمنین علیه السلام را تصدیق کرد. پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود : (( هو مولاک و مولی المؤمنین و امامهم بعدی )): یعنی (( علی مولای تو و مولای مؤمنان بعد از من و امام ایشان است)). آنگاه از خدیجه علیها السلام در قبول ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام عهد مؤکد گرفت . سپس رسول خدا صلی الله علیه وآله یک یک از اصول و فروع دین حتی آداب وضو و نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بیان فرمود.
سپس پیامبر صلی الله علیه وآله دست خود را بالای دست امیرالمؤمنین علیه السلام نهاد و خدیجه علیها السلام دست خود را بالای دست رسول خدا صلی الله علیه وآله نهاد و به این ترتیب با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت نمود.(1)
1. بحارالانوار : ج18 ص232 ، ج65 ص 392 .
بسم الله الرحمن الرحیم
فضيلت خديجه (س) درگفتار بزرگان
در روايات اسلامي كه از طريق شيعه و اهل تسنن نقل شده، و نيز در كلام بزرگان و انديشمندان، در شأن و مقام ارجمند ام المومنين حضرت خديجه كبري (س) سخن فراوان با تعبيرات گوناگون به ميان آمده است.
به گفته صاحب مستدرك سفينة البحار، « فضائل حضرت خديجه (س) كه در ابواب مختلف روايات آمده، بيش از آن است كه (قابل) شمارش باشد».(1)
حاصل توجه به اين روايات پي بردن به راز عظمت او، و شناخت شايستگي هاي او است.
از رسول اكرم (ص) نقل است كه :
«خير نسائها خديجة و خير نسائها مريم ابنة عمران»
«بهترين زنان دنيا خديجه (س) و مريم دختر عمران هستند»(2)
«خيرنساء العالمين مريم بنت عمران، و آسيه بنت مزاحم، و خديجة بنت خويلد و فاطمة بنت محمد(ص)»
بهترين زنان جهانيان عبارتند از: مريم دختر عمران، آسيه دختر مزاحم، خديجه دختر خويلد و فاطمه (س) دختر حضرت محمد (ص) (3)
ابن عباس مي گويد: روزي رسول خدا (ص) چهار خط كشيد. آنگاه پرسيد: آيا مي دانيد اين خطها چيست؟ گفتيم: خدا و رسولش داناتر است. فرمود:
«خير نساء الجنة مريم بنت عمران، و خديجة بنت خويلد و فاطمة بنت محمد، و آسية بنت مزاحم امراة فرعون:
بهترين زنان بهشت، مريم دختر عمران، خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد (ص) و آسيه دختر مزاحم، همسر فرعون است»(4)
پيامبر (ص) به عايشه كه در حال برتري جويي به فاطمه (ع) بود فرمود:
«او ما فاعلمت ان الله اصطفي آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل عمران و عليا و الحسن و الحسين و حمزه و جعفرا و فاطمة و خديجة علي العالمين ؟!
آيا نميداني كه خداوند، آدم، نوح، آل ابراهيم، آل عمران، علي (ع)، حسن (ع)، حسين (ع)، حمزه، جعفر، فاطمه (ع) و خديجه (ع) را بر جهانيان برگزيد ؟! ».(5)
پيامبر (ص) فرمود: جبرئيل نزد من آمد و گفت: اي رسول خدا! اين خديجه (ع) است، هرگاه نزد تو آمد، براو از سوي پروردگارش و از طرف من، سلام برسان:
«و بشرها ببيت في الجنة من قصب لا صخب و لا نصب »،
«و او را به خانهاي از يك قطعه (زبرجد) در بهشت كه در آن رنج و ناآرامي نيست مژده بده»(6)
«اربع نسوة سيدات سادات عالمهن مريم بنت عمران، و آسية بنت مزاحم، و خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد، و افضلهن عالما فاطمة؛
چهار زن سرور زنان جهان خود مي باشند كه عبارتند از: مريم دختر عمران، آسيه دختر مزاحم، خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد (ص)، و بهترين آنها در جهان فاطمه (ع) است»(7)
«حسبك من نساء العالمين مريم بنت عمران، و خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد (ص) و آسية بنت مزاحم.
درميان بانوان دو جهان، در فضيلت و كمال كافي است: مريم، خديجه، فاطمه و آسيه (عليهن السلام)»(8)
پيامبر اكرم (ص) در تفسير (آيه 22 مطففين) «عينا يشرب بها المقربون، همان چشمه بهشتي كه مقربان از آن مي نوشند.» فرمود:
«المقربون السابقون؛ رسول الله، و علي بن ابيطالب و الائمة، فاطمة و خديجة»(9)
روزي پيامبر (ص) به علي (ع) فرمود: «تو همسري مانند فاطمه (س) داري كه من چنان همسري ندارم، تو مادر زني مثل خديجه (س) داري كه من چنين مادرزني ندارم.»(10)
روايت شده است؛ روزي جبرئيل به حضور پيامبر (ص) آمد و جوياي خديجه (ع) شد، پيامبر (ص) او را نيافت، جبرئيل گفت: «وقتي كه او آمد، به او خبر برده كه پروردگارش به او سلام ميرساند.»(11)
پيامبر اكرم (ص) در چهل شبانه روز اعتزال از خديجه (ع) توسط عمار ياسر به خديجه چنين پيام داد: «ان الله عز وجل ليباهي بك كرام ملائكته كل يوم مرارا؛
همانا خداوند متعال به افتخار وجود تو هر روز به طور مكرر به فرشتگان بزرگش افتخار ميكند»(12)
روزي رسول خدا (ص) در مسجد در حضور مردم در شأن حسن و حسين (ع) مطالبي فرمود، از جمله چنين گفت: «ايها الناس الا اخبركم بخير الناس جدا و جده؛
اي مردم! آيا شما را خبر ندهم به بهترين انسانها ازجهت جد و جده؟»
حاضران عرض كردند: «آري، خبر بده!» فرمود:
«الحسن و الحسين، جدهما رسول الله و جدتهما خديجة بنت خويلد؛
آنها حسن و حسين (ع) هستند كه جدشان رسول خدا محمد (ص) است و جده آنها خديجه (ع) دختر خويلد ميباشد»(13)
در آن هنگام كه پيامبر (ص) در بستر رحلت قرار گرفت، حضرت زهرا(س) بسيار پريشان و گريان بود، پيامبر (ص) حضرت زهرا را به وجود پربركت مولاعلي دلداري داد، و در فرازي ضمن ياد از خديجه (ع) فرمود: «دل خوش دار كه: ان عليا اول من آمن بالله عزوجل و رسوله من هذه الامة، هو و خديجة امك؛ همانا علي (ع) نخستين شخص از اين امت است كه به ذات پاك خدا و رسولش ايمان آورد، او و خديجه (س) مادر تو اولين افرادي هستند كه به اسلام پيوستند.»(14)
پی نوشت ها :
1ـ خديجه، اسطوره مقاومت و ايثار، صفحه 186، اشتهاردي، محمد مهدي
2ـ صحيح بخاري، ج 4، ص 164.
3ـ الاستيعاب، ج 2، ص 720.
4ـ بحارالانوار، ج 13، ص 162، ج 16، ص 2.
5ـ خديجه؛ اسطوره مقاومت و ايثار، ص 187، نقل از بحار ج 37، ص 63.
6ـ اسد الغابه، ج 5، ص 438.
7ـ ذخائر العقبي، ص 44.
8ـ كشف الغمه، ج 2، ص 71.
9ـ جمع البيان، ج 10، ص 320.
10ـ بحار، ج 40، ص 68 به نقل از خديجه؛ اسطوره مقاومت و ايثار ص 190.
11ـ همان، ج 16، ص 8.
12ـ كشف الغمه، ج 2، ص 72.
13ـ بحار، ج 43، ص 302، به نقل از خديجه، اسطوره مقاومت و ايثار، ص 198.
14ـ بحار، ج 22، ص 502
بسم الله الرحمن الرحیم
عالم بزرگ شيخ حرعاملي:
شيخ حرعاملي صاحب كتاب وسايل الشيعه شعري در وصف او سروده است:
زوجتة خديجه و فضلها
ابان عند قولها و فعلها
بنت خويلد الفتي المكرم
الماجد المويد المعظم
لها من الجنة بيت من قصب
لاصخب فيه ولالها نصب
و هذه مورة لفظ الخبر
عن النبي المصطفي المطهر
«همسر پيامبر خديجه كه فضل و برتري او از گفتار و رفتارش آشكار است، دختر خويلد آن جوانمرد بزرگوار، و ارجمند تاييد شده و بلند مقام براي خديجه و در بهشت خانه اي از يك قطعه گوهر بلورين آماده شده است كه در ناآرامي و رنج نيست.
اين موضوع عين سخن پيامبر برگزيده پاك خدا است كه خديجه در بهشت داراي چنين خانه اي ميباشد».
سیره و سیمای حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
الف: شناسنامه خدیجه
حضرت خدیجه پانزده سال قبل از عام الفیل وشصت وهشت سال قبل ازهجرت نبوی در شهر مکه دیده به جهان گشود وپس ازشصت وپنج سال زندگی با شرافت وفضیلت سرانجام در تاریخ دهم رمضان سال دهم بعثت و سه سال قبل ازهجرت رسول خدا به مدینه به لقاءالله پیوست .
نام او خدیجه ،و کنیه اش «ام هند» نام پدرش « خویلد ابن اسد » ونام مادرش « فاطمه دخترزائدة بن الاصم»می باشد.1
پدر ومادر خدیجه با چند واسطه به « لویّ بن غالب» می رسد که جدّ اعلای پیامبر خداست و مادرمادر خدیجه «هاله» دختر عبدمناف از اجداد پیامبر اسلام است. بنابراین خدیجه هم از طرف پدر وهم از سوی مادرش با پیامبر اسلام هم نسب می باشد. 2
ب: ازدواج خدیجه
بانوی بی حرم - ویژه نامه وفات حضرت خدیجه (س)
وفات کسی که با پیامبر و امیرالمومنین در کنار کعبه نماز خوانده تسلیت وفات کسی که عایشه ان را پیر زن خطاب میکند و بر او حسادت میکند و پیامبر در جوابش میگوید: ای عایشه همانا از خدیجه به من یک دختر رسیده که خدا تو را از این لطف محروم کرده تسلیت بی مادر شدن حضرت زهرا سلام الله علیه را تسلیت عرض میکنم.
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود : ای خدیجه ، «اما علمت ان اللهقد زوجنی معک فی الجنه» ; آیا میدانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیماری خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهی کردم ، مرا عفو کن .
پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاشخود را به کار بردی . در خانهام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی .
عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب ایندختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسی به صورتش سیلی بزند . مبادا کسی بر اوفریاد بکشد . مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زنندهای داشتهباشد .
اما وصیتسوم را شرم میکنم برایتبگویم . آن را بهفاطمه عرض میکنم تا او برایتبازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم میگوید : من از قبر در هراسم ; از تو میخواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی ، کفن کنی .»
پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد . پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجهفرستاد و او بسیار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خدیجه ، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت . ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض کرد : یا رسولالله ، خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید : «ایشان اموالشرا در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهدهبگیریم .» ...