آل یاسین

مراداز (سَلامٌ عَلى إِلْ ياسِينَ) چیست؟

سلام
درذیل آیه 130سوره صافات «مراداز سلام علی الیاسین»آمده است .درباره اینکه قرائت درست الیاسین است یاآل یاسین اختلاف نظر است ؟به اعتقاد اکثر مفسران آنچه که باسیاق وادامه آیات هماهنگ است همان «الیاسین»است که مراد از آن یاحضرت الیاس است یامراد خاندان یاسین پدر الیاس است .درعین حال روایاتی هم در معانی الاخبار واحتجاج و..است که مراد از «سلام علی الیاسین» منظور اهل بیت هستند وهمینطور در زیارت معروف آل یس به امام زمان باهمین اصطلاح خطاب میکنیم .این تعارض (البته به نظر من)چگونه قابل توضیح است؟
حتی اگر این روایت رابطن آیه بدانیم بازبطن آیه نباید باظاهر قرآن مخالفت داشته باشد؟

سلام علی " آل یاسین " یا " الیاسین " ؟

انجمن: 

سلام
آیه 130 سوره صافات دقیقا " سلام علی آل یاسین " است یا " سلام علی اِلیاسین " ؟
در تفاسیر مختلف درباره این آیه چه شان نزول یا نکاتی آمده است ؟

خوب فکر کنم با توجه به ایه های قبل ایه به الیاسین همان ال یاسین است

همان پیامبر الیاس است

تعبیر به «الیاسین» به جاى «الیاس»، یا به خاطر این است که: «الیاسین» لغتى در واژه «الیاس» بود، و هر دو به یک معنى است، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمعى آمده است.(4)

مثل سینا سینین نام سرزمین ثانیا ضمیر بعد مفرد به کار برده است و تفسیر نور اقای قرائتی هم همین است

برخی ادعا میکنند آل یاسین است
میگن کربلایی کاظم(اگه اسمشون رو اشتباه نگم)(همون شخصی که امام زمان در یک شب کاری کرد که تمام قرآن رو حفظ کرد)وقبرش جلوی مرقد مطهر حضرت معصومه است
میگن ایشون که قرآن رو از امام زمان یاد گرفته به صورت آل یاسین خونده نه الیاسین
وخب اگه این ثابت بشه که ایشون اینجوری خونده، به نظرم دیگر نظرات دیگر اعتباری نخواهند داشت
چون از شخص امام عصر(عج) فرا گرفته ،وکسی داناتر از ایشان(امام عصر) عج به قرآن نیست
________________________
4 ـ نخست «الیاس» منسوب گشته و «الیاسى» شده، سپس به صورت جمع در آمده و «الیاسیین» گردیده، و بعد مخفف شده و «الیاسین» شده است. (دقت کنید).
تفسیر نمونه

کارشناس بحث : میقات

یک تناقض در اعتقادات شیعیان

از جمله بحثهای نهج البلاغه بحثهائی است درباره اینکه خداوند هم اول است و هم آخر، هم ظاهر است و هم باطن، البته این بحث مانند سایر مباحث مقتبس از قرآن مجید است و فعلا ما در مقام استناد به قرآن مجید نیستیم. خداوند اول است نه اولیت زمانی تا با آخریت او مغایر باشد، و ظاهر است نه بمعنی اینکه محسوس به حواس است تا با باطن بودن او دو معنی و دو جهت مختلف باشد، اولیت او عین آخریت، و ظاهریت او عین باطنیت او است.

«الحمد الله الذی لم تسبق له حال حالا، فی*** اولا قبل ان ی*** آخرا، و ی*** ظاهرا قبل ان ی*** باطنا... و کل ظاهر غیره باطن، و کل باطن غیره غیر ظاهر؛ سپاس خدای را که هیچ حال و صفتی از او بر حال و صفتی دیگر تقدم ندارد تا اولیت او مقدم بر آخریتش، و ظاهریت او مقدم بر باطنیتش بوده باشد. هر پیدائی جز او فقط پیداست و دیگر پنهان نیست و هر پنهانی جز او فقط پنهان است و دیگر پیدا نیست او است که در عین اینکه پیدا است پنهان است و در عین اینکه پنهان است پیدا است» (خطبه 65).

«لا تصحبه الاوقات، و لا ترفده الادوات، سبق الاوقات ***ه، و العدم وجوده، و الابتداء ازله؛ زمانها او را همراهی نمی کنند (در مرتبه ذات او زمان وجود ندارد) و اسباب و ابزارها او را کمک نمی کنند. هستی او بر زمانها، و وجود او بر نیستی، و ازلیت او بر هر آغازی تقدم دارد» (خطبه 186).