ازدواج ام کلثوم

بررسی مجموعه روایات ازدواج عمر با ام کلثوم!

سلام علیکم مطالب سایت رو دیدم در مورد ازدواج ام کلثوم.  چیزی رو که من دنبالش هستم بررسی مجموعی داستان با توجه به اخبار معتبر هست. با توجه به مجموع اخبار معتبر شیعه و سنی آیا این داستان رو می شه پذیرفت یا خیر؟ و در هر حال این قضیه فضیلتی برای عمر هست یا خیر؟ متشکر می شم بررسی کیند.

ازدواج عمر وام کلثوم افسانه یا واقعیت ؟ (4)

2-این روایت حتی در هیچیک از صحاح سته و حتی در مسانید معتبر اهل سنت چون مسند ابن حنبل و مسند بزاز و معاجم طبرانی (معجم کبیر , اوسط و صغیر ) نیامده است . با اینحال جای تعجب است که چگونه آن را قبول کرده و مسلم می دانند !
3-معمولا روایات ازدواج ام کلثوم با عمر را اهل سنت به یکی از علویان همچون امام صادق (ع) , امام باقر (ع) یا حسن بن حسن بن علی (ع) منتهی می کنند که این جای تأمل دارد و ظاهرا جاعلان خواسته اند اینگونه القاء کنند که این واقعه چنان صحت دارد که حتی خود اهل بیت آن را روایت کرده اند ؟!
4-اسناد هیچیک از روایات ازدواج عمر با ام کلثوم معتبر و صحیح نیست و در هرکدام چند راوی ضعیف و کذاب (به نظر رجالیون اهل سنت) وجود دارد که در این جا ما بخاطر کثرت آنان و طولانی شدن مقاله نمی پردازیم . شاید روزی آن راویان و ضعف های شان را با استناد به محدثان اهل سنت بیان کردیم .

5-گذشته از اسناد اختلاف روایات به حدی است که انسان را به شک می اندازد . مثلا برخی روایات می گوید ، ام کلثوم برای عمر تنها زید را بدنیا آورد و برخی رقیه را هم اضافه می کنند و برخی از فاطمه بنت عمر ا ز ام کلثوم خبر می دهند . یا اینکه در برخی روایات آمده وقتی عمر از علی ام کلثوم را خواستگاری کرد ، علی کوچکی او را بهانه کرد , در برخی دارد که علی (ع) گفت : من او را برای فرزندان جعفر برادر خود گذاشته ام و ... در برخی روایات آمده که عمر هنگامی که علی(ع) ام کلثوم را پیشش فرستاد ساقش را با دست لمس کرد . در برخی آمده وی ساقش را کنار زد و در برخی آمده که در بغل گرفت ؟

6-بدنبال همین باید گفت : چگونه عمر به خود اجازه می دهد دختری را که هنوز عقدش نخوانده لمس و یا در بغل می گیرد ؟ آیا او نمی دانست هنوز ام کلثوم برای او حلال نشده ؟ چون هنوز حتی خود ام کلثوم نمی داند که او را می خواهد به عقد عمر در آورد و طبق این روایت علی (ع) او را فرستاده که عمر آیا او را می پسندد یا خیر؟ گذشته از اینکه چنین کاری (فرستادن دختر که آیا می پسندد یا نه ؟) از شأن علی(ع) به دور است .
7-در متن روایت آمده که عمر به مهاجران گفت : رفئونی . یعنی به من تبریک بگویید . این درحالی است که رسول الله (ص) از آن نهی کرده بوده است . در مسند امام حنبل آمده است که سالم بن عبدالله گفت : عقیل بن ابی طالب با زنی ازدواج کرد وقتی نزد ما آمد ما به او با کلمه " الرفاء والبنین " تبریک گفتیم . عقیل گفت : ساکت باشید . نگویید : " بالرفاء والبنین " که این از رسوم جاهلیت است و رسول الله (ص) از آن نهی کرده است و گفت : بجای آن بگویید : بارک الله فیک و بارک الله فیها (مسند حنبل , ج1، ص 201)
8- در روایات آمده که ام کلثوم با فرزندش زید در زمان معاویه در یک روز از دنیا رفت ؟! در حالیکه ام کلثوم فرزند علی (ع) در زمان یزید در واقعه کربلا حضور داشت و روایات زیادی در این مورد وجود دارد و خطبه های وی در راه کوفه و شام وجود دارد .
9-در روایات دیگر اهل سنت آمده که ام کلثوم بعد از عمر با محمد بن جعفر بن ابی طالب و بعد از مرگ او با عون بن جعفر و بعد از مرگ او با عبدالله بن جعفر ازدواج کرد ؟! در حالیکه واقدی روایت کرده که محمد بن جعفر و عون بن جعفر در تستر (شوشتر) سال 17 یا 18 در زمان عمر به شهادت رسید . و با عبدالله هم زینب بنت علی خواهر ام کلثوم ازدواج کرد که او نیز در واقعه کربلا حضور داشت . در اسلام جمع بین اختین جایز نیست .

10-نخستين كسي كه از اهل سنت اين افسانه را دامن زد . ابن سعد ( متوفاي 230هـ) در الطبقات الكبري است . وي مي‌نويسد :
ام كلثوم ، دختر علي بن أبي طالب ... كه مادرش فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بود ... عمر بن خطاب با او ازدواج كرد ؛ در حالي هنوز به سن بلوغ نرسيده بود ! تا زماني كه عمر كشته نشده بود در كنار او به سر مي برد و زيد بن عمر و رقيه را به دنيا آورد . بعد از عمر ، با عون بن جعفر بن أبي طالب و بعد از آن با محمد بن جعفر ازدواج كرد . وقتي محمد بن جعفر از دنيا رفت با برادرش عبد الله بن جعفر بعد از حضرت زينب ازدواج كرد .( الطبقات الكبرى، محمد بن سعد، ج 8، ص 462 – 463. )

بنا بر این نتیجه گرفته می شود که ازدواج عمر با ام کلثوم مجعول است و مخدوش و جاعلان آن را برای بهره برداری های مذهبی ساخته اند و هیچ واقعیتی ندارد . زیرا هم از نظر سندی مخدوش است و راویان آن متهم به کذب و ضعف وجعل اند و هم از نظر متنی اشکالاتی زیادی دارد که اگر اهل سنت بخواهد به آن روایات استناد نمایند , شخصیت عمر را زیر سئوال برده اند .