نقد و بررسی علیت از منظر استاد ملکیان(علیت بین روندها نه اشیا)
ارسال شده توسط velayat1 در پنجشنبه, ۱۳۹۲/۱۲/۱۵ - ۲۱:۱۱من همانطور که در تاپیک چرا نگوییم عالم علت ندارد گفته ام اعتقادی به علت داری برای کل عالم ندارم .
ولی خب خوب است در این راستا دیگر نظریات هم بررسی شود.
در اینجا یکی از نظرات نظر استاد ملکیان است که معتقدند علیت بین روندها و حرکتها وجود دارد و نه اشیا.
اما سخنان استاد در این باره:
--------
باید تدقیق کرد که رابطه علی و معلولی بین اشیا برقرار است یا بین حرکات یا بین روندها ؟
وقتی با فلسفه انس پیدا می کنیم به نظر می رسد رابطه علی بین اشیاء برقرار است .یعنی این شیء علت آن شیء است و... .ولی وقتی مداقّه می کنیم به نظر می رسد که رابطه علی و معلولی بین اشیاء برقرار است ،اصلا نمی شود گفت رابطه علیّت بین اشیاء برقرار است اگر علیتی برقرار است بین حرکات و بین روندهاست(1).
... اینکه ما معمولا علت و معلولها را شیء می دانیم تسامح زبانی است ،لذا یک جایی که یک کمی قرارادادها ، در اصل ضرورت علی ،خودشان را نشان می دهند که یک زبانهایی در مقام بیان بیشتر میل به شیء دارند و یک زبانهایی میل به حرکتها و روندها.
اگر شیء بتواند علت شود برای معلول بودنش هم مشکلی وجود ندارد.اما مشکل در هر دو جهت وجود دارد . نه شیء می تواند علت باشد نه معلول .
تو معلول x هستی یعنی اینگونه بودن تو معلول x است. این سنی که تو داری معلول یک علت است اینکه دارای این صدا و این وزن هستی اینها معلول یک علتی هستند .
ولی اینکه خود تو معلول یک علتی هستی معنایش چیست؟همه وقت حالت های اشیا معلول حالتهای شی دیگر قرار می گیرند .باید بگوییم فاعلیت خدا علت العلل است نه خود خدا!
و فاعلیت یک نوع حرکت است. (حرکتی که در خدا نفی می شود در برابر سکون است نه حرکت به معنای فعل) اگر بگویید خدا شی است چاره ای جز این ندارید که بگویید ذات خدا برای چیزی نمی تواند علیّت داشته باشد.
اینکه من می گویم علت این شی هستم به این دلیل است که روح ما یک جریان آگاهی است و روح جوهر نیست و لذا شیء نیست.
علیّت منشاء انتزاع دارد منتها نه در اشیا بلکه در روندها و در حرکتها.اصطحکاک گچ با سطح تخته علت سفید شدن تخته است .(2)
-----------------------------------------
1.تفاوت روندها و حرکتها:حرکت یک جنبش است و روند از دست به دست دادن چند جنبش به وجود می آید.اگر بگوییم علت قرار گرفتن گچ روی دست من مقاومت بیشتر دست من نسبت به گچ است .دراینجا قرار گرفتن گچ بر روی دست و نه خود گچ معلول است و غلبه مقاومت دست بر گچ ،و نه خود دست علت است . پس گچ و دست علیت و معلولیت ندارند بلکه یک مجموعه حرکاتی اگر دست به دست هم بدهند ،به این مجموعه «قرار گرفتن گچ بر روی دست» می گوییم و یک مجموعه را« غلبه مقاومت دست بر گچ» می گوییم .
2.منبع:جزوه فلسفه تحلیلی نسبت درونی و بیرونی،جلسه 4