پیشاپیش از لحن احیاناً بدم عذرخواهی میکنم
داشتم سخنرانی یه بندهخدایی رو گوش میدادم... اینطوری میگفت: (البت مضمون صحبتش این بود) اینجوری:
به خودت افتخار کن (خطاب به حضار)... که چه اجدادی داری که هیچوقت از این مزخرفات (بت، اجزای طبیعت، خورشید، ماه و ...) رو نپرستیدند... سراسر تاریخ ما یکتاپرستی بوده ... و در قرآن هم وعده داده که فلان و فلان ...
یه خورده خندهام گرفت که این فرد با این ادعا که در حد پیامبر خودشو بزرگ میکنه، آیا تا حالا حتی خلاصهای از تاریخ ادیان در ایران هم به گوشش نخورده؟ یا نمیدونه یا خودشو میزنه به اون راه.
این که فرهنگی غنی داریم بر همه واضحه اما ... !
گفتم شاید کسانی باشن که ایجوری فک کنن، برای همین فک کردم یه خلاصه ای از «تاریخ ادیان در ایران» رو بیارم (البته از تاریخی که مدارکش در دسترس ما هست)...
هدف از آوردن این مطلب تنها اشاره به ادیان ایران باستان و قبل از آمدن دین زردشتی است، لذا بحث در مورد مذاهب زردشتی و مابعد آن نمیباشد.
------------------------------------------------------------
[=B Roya,Tahoma]تاریخ مذاهب در ایران[/] (منبع : ویکیپدیا فارسی)
نخستین مذاهب انواع بت پرستیهای مصنوعی و طبیعی بودهاند که بتهای مصنوعی با سیمای بشری به مثابه آخرین و تکامل یافتهترین مذهب بت پرستی بودهاست. در عین حال مذاهب توحیدی هم از بطن بت پرستیها سر بر آورده.
تاریخ ایران آکنده از اختلاط و اتفاق میان عقاید و آرا و دین و دولت است. اردشیر اول، سرسلسله ساسانیان، میخواست یک جامعه ملی - دینی در ایران بنا کند، لذا در هر ایالت یک رئیس روحانی را پذیرفت. سختگیری و خشونت این رهبران دینی و کشتار مسیحیان به شورش مردم در ارمنستان و پیدایش آیینهای مانوی و مزدکی در برابر یکهتازی دین حاکم انجامید. این رویه در آیندهای نه چندان دور پایان کار شاهنشاهی ساسانی و استقرار اسلام را در ایران رقم زد.
مردمی که در فلات ایران زندگی میکنند...دو بار توانستند کیش جهانی پدید آورند. یکبار در مورد مهر پرستی و بار دیگر در مورد مانیگری.[۱]
آیین مانی، آیینی عرفانی است که در برابر بیداد حکومت دینی نخستین بار در ایران پدید آمد. آیین مزدک نیز واکنشی اجتماعی در برابر فشارهای دین حاکم بود که هرگونه تغییر و تحول در مراتب طبقاتی را غیرممکن میساخت و جامعه بستهای را به وجود آورده بود.
برخی از آیینها در دوران پیش از اسلام در ایران رواج یافتهاند، مانند دین زرتشت، مزدک، مانی و مسیحیت پیش از اسلام.
- دوره دیو پرستی
- دوره مهرپرستی
- دوره مزدیسنی (دین زرتشت)
- دوره اسلامی
مسلمانان باور داشتند که آموزههای اصیل زرتشت به مرور زمان دستخوش تحریف شد و توحید زرتشت به شرک تبدیل گشت، دستورات آن از خرافات و اباطیل پر شد و در مسیر سود طبقات حاکم جامعه قرار گرفت.[۲] هر چند گروهی از پژوهشگران این را بهانهای برای تاخت و تاز به ایران زمین میدانند[۳].[۴][۵].[۶]
پس از تشکیل دولت صفویان همواره تشیع آیین رسمی ایران بودهاست و در حال حاضر از جمعیت ایران، ۸۹٪ شیعه، ۹٪ سنی و ۲٪ مسیحی، زرتشتی، یهودی، بهائی و پیروان سایر ادیان هستند.[۷][پیوند مرده] در اصل ۱۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی دین رسمی است و سایر مذاهب اسلامی که در قانون اساسی به آنها تصریح شده شامل مذاهب اربعه اهل سنت(حنفی، شافعی، حنبلی، مالکی) و شیعیان زیدی (چهار امامی) نیز قانونی و دارای احترام کامل میباشند. همچنین در اصل ۱۳ قانون اساسی، ایرانیان مسیحی، یهودی و زرتشتی به عنوان اقلیت دینی پذیرفته شدهاند و میتوانند در حدود قانون بر اساس دین خود عمل نمایند.
- ↑ احسان طبری: برخی بررسیها دربارهٔ جهان بینیها و جنبشهای اجتماعی در ایران (ص ۷۱).
- ↑ جهان در عصر بعثت، صفحهٔ ۴۰
- ↑ War, Terror & Peace in the Qur'an and in Islam-T. P. Schwartz -Barcott-ISBN:۰۹۷۰۹۶۸۲۲۱
- ↑ New Document
- ↑ Persian Historiography: To the End of the Twelfth Century -Julie Scott Meisami-۰۷۴۸۶۱۲۷۶۹-page ۶۹
- ↑ Iran Chamber Society: Religions of Iran: Zoroaster and Zoroastrians in Iran
- ↑ CIA - The World Factbook - Iran
منابع:
اطلس تاریخ ایران. ناشر دانشگاه تهران. ۱۳۵۰
تاریخ ایران - دکتر خنجی
تاریخ اجتماعی ایران. مرتضی راوندی. تهران، ۱۳۵۴
تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن ۱۸، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.
تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایو، مترجم، کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵
------------------------------------------------------------
به شخصه خوشحالم که در کشوری با فرهنگی مثل فرهنگ ایران متولد شدم و گوشت و خونم با این فرهنگ آمیختهست، و منطق و طریقهی فکر کردنم از اون سرچشمه گرفته، اما نباید همینجوری کیلویی حرف زد،
اجداد ما در بخشی از تاریخ دیوپرستی و مهرپرستی داشتهاند، حال آنکه در بتپرستی، عدهای از بتپرستان، بتها را نماد و نمود خداوند یگانه در زمین میدانستهاند و اینطور نبوده که خودِ بتها مخاطب پرستش و ستایش قرار گرفته باشند، و پیشبینی میشود که بعدها به مرور زمان و با انتشار این فرهنگ، خودِ بتها مورد پرستش و مخاطب قرار میگرفتهاند. (و به نظر میرسد که سرانجام بتپرستی دوباره به یگانهپرستی انجامیده است)
در حالی که در مهرپرستی و دیوپرستی خودِ اشیاء مورد پرستش واقع میشدهاند؛ یعنی خورشید (و یا اجزاء طبیعی دیگر) روزی دهنده و مؤثر فرض میگردیدهاند.
برای همین است که ما (من و شاید عدهای دیگر) بر این باوریم، که بتپرستی نسبت به مهر و دیوپرستی، نشانگر تمدن و سطح فکر بالاتری در آن جوامع است.