تجسم اعمال

مفهوم زمان در عذاب و مجازات

انجمن: 

سلام.
۱- معیار تعیین زمان محدود و ابدی در مجازات جهنمیان در آخرت چیست و این زمان چگونه تعریف می شود ؟
۲- قبل از عذاب قیامت و آخرت که زمانش معلوم نیست ، عذاب برزخ وجود دارد این عذاب برزخ چیزی اضافه تر نیست ؟ آیا قبل از حساب و کتاب دقیق عذاب عادلانه است ؟

آیا شرور ، نتیجه و مکافات گناهان انسان در این دنیا هستند؟

انجمن: 

سنت الهی تنبیه و مجازات

یکی دیگر از پاسخ های رایجی که به برهان شر داده میشود، سنت الهی تنبیه است.
افرادی که از این سنت برای رد برهان شر استفاده میکنند معتقدند شرّی که در دنیا وجود دارد نتیجه گناهانی است که انسانها مرتکب شده اند و شر موجود در دنیا تنها مکافات آن گناهان است. از نظر این افراد این کاملاً عادلانه است که خداوند مجرمین را مکافات کند. این دیدگاه بویژه در میان مسیحیان رایج است، چون آنها معتقدند هر آنچه مشکل در دنیا وجود دارد نتیجه گناهان انسانها است، انسانها گناهکار به دنیا می آیند و برای بخشیده شدن گناهانشان باید به مسیح ایمان بیاورند، این دیدگاه ممکن است از ریشه های زرتشتی مسیحیت گرفته شده باشد.

در پاسخ به این اعتراض میتوان گفت: نخست اینکه چرا خدا از اول اجازه گناه را داده است که بعد بخواهد بواسطه آن موجب تحقق شر شود؟ اجازه دادن به انسانها برای مرتکب شدن گناهان با علم به اینکه این گناهان سر انجام موجب وقوع شر میشود هیچ معنی جز شرور بودن خداوند نمیدهد، و این دقیقاً چیزی است که این برهان برای اثبات آن تلاش میکند.
دوم اینکه عادلانه بودن تنبیه الهی چه در این دنیا و چه در آخرت مورد توافق نیست و این نکته جای شک است. خداباور باید اثبات کند که اینکار عادلانه است (1).

سوم اینکه شرهایی در این جهان وجود دارد که وقوع آنها باعث رنج دیدن افراد بیگناه نیز میشود. گناه کودکانی که در بلایایی طبیعی (مثلا در افسانه طوفان نوح) کشته میشوند چیست؟ حتی اگر از خداباور بپذیریم که وقوع شر برای تنبیه افراد مجرم میتواند تا حدودی موجه باشد و لذا وقوع مقداری شر، اخلاقی باشد به هیچ عنوان نمی توان از او پذیرفت که رنج کشیدن و کشته شدن افراد بیگناه نیز بواسطه سنت الهی تنبیه اخلاقی است.
مسیحیان و برخی از سایر خداباوران معتقدند انسانها بواسطه ماجرای آدم و حوا با گناه ذاتی بدنیا می آیند و همگی گناهکارند و از این طریق میتوانند به این مسئله پاسخ دهند. اما این مسئله نیز چیزی را حل کند زیرا نمی توان پذیرفت که ژنتیکی و ارثی بودن گناه عادلانه باشد و از این گذشته واقعیت داشتن ماجرای آدم و حوا مورد توافق نیست و این ماجرا از نظر بی خدایان و خداباوران عاقل و بالغ کاملاً اسطوره ای است و افسانه ای بیش نیست، لذا خداباور ابتدا باید حقیقی بودن آن ماجرا را اثبات کند بعد از آن استفاده کند هر چند اگر چنین بکند نیز مسئله بطور کامل حل نخواهد شد.

نتیجه آنکه سنت تنبیه نمی تواند نشان دهد که تمامی شرهای موجود در جهان اخلاقی هستند، بنابر این این سنت نمی تواند برهان شر را رد کند.

بهشت و جهنم و بدن ما در آخرت

سلام.

من نظری درباره بدن ما در آخرت(فکر کنم بهش بدن مثالی میگن!) و لذت های بهشت و عذاب جهنم دارم نمیدونم درسته یا غلط برای همین این تاپیکو زدم تا راهنمایی کنید.

من فکر میکنم بدن الانمون یک هم به عنوان یک بدن مثالی هست که برای این دنیا ساخته بشه که یک سری محدودیت ها داره. از یک سطحی به بعد نمیتونه لذت بکشه (براش عادی میشه یا غیر قابل تحمل) و از یک حدی به بعد نمیتونه عذاب بکشه (بدن نابود میشه) اما بدن ما در آخرت طبق شرایط اون دنیا خواهد بود و فرق خواهد داشت. مثلا لذت خوردن غذا های بهشتی و لذت میوه های بهشتی، لذت معاشرت با بقیه، لذت نزدیکی با حوریان و همسران بهشتی و ... در بهشت لذت های خیلی سطح بالایی هستند که بدن اون موقع ما براش قابل درک و تحمله. و همینطور عذاب های جهنم هم همینطور.

آیا همینطوره یا نه؟ خیلی ممنون

تجسم اعمال، از تخیل تا واقعیت

سلام.

اولین سوالی که وقتی با دید انتقادی به داستان شفاعت نگاه می کردم به ذهنم خطور کرد این بود که داستان شفاعت به نظرم سنخیتی با آن بهشت و جهنمی که علمای عصر حاظر سعی در تجسمش برای مخاطبینشان دارند، ندارد...علما می گویند که بهشت و جهنم عین اعمال ماست....بهشت و جهنمی که انتقام خدا از انسان ها نیست...بلکه عین اعمال ماست...تجسم اعمال ماست نه اینکه خدا یا کس دیگری بخواهد انتقام بگیرد...خوب اگر خدا قرار نیست از کسی انتقام بگیرد، شفاعت به چه کار می آید؟؟
از بچگی هروقت خواسته باشند که شفاعت را برای ما متصور بشنوند...مثل می زنند شخص ریش سفیدی را که می آید واسطه می شود که شاکی از حق خود بگذرد و گناه کار را ببخشاید... باز تاکید می کنم ببخشاید...ولی این بخشیدن به چه کار می آید، مگر خدا می خواهد انتقام بگیرد که حالا بخشیدن یا نبخشیدن خدا تاثیری در شدت عذاب جهنم داشته باشد؟؟؟

خوب من نت را جست و جو که می کردم دیدم این انتقاد و شبهه ی بنده، شبهه ی بکری نیست...پیش از من هم کسانی این شبهه را داشته اند...پاسخ ها را که می دیدم به هیچ وجه قانع نمی شدم....مثلا در پاسخ می گفتند، شفاعت به مانند توبه عمل می کند و الی آخر....که به نظرم اصلا بحث شفاعت با آن تعریفی که دادم یا به ما باورانده شده با داستان توبه قابل مقایسه نیست...یکباره بیایید تعریف جدیدی از شفاعت بدهید مخالف و متضاد با هر آنچه از کودکی به ما گفته اید آنوقت شاید مقایسه توبه با شفاعت منطقی به نظر برسد...

اگر بخواهیم با موشکافی بیشتری به این داستان بپردازیم...می توانیم انتقاد های بیشتری بگیریم....کلمه حق الناس و کلمه حق الله را زیاد شنیده اید از کودکی به احتمال زیاد....
گناهان یا حق الناس هستند یا حق الله....
اگر حق الناس است که شاکی خدا نیست بلکه از بین مردم است...مثلا آبروی کسی را برده اید، اینجا شاکی فردی است که آبرویش رفته....بارها گفته اند که حق الناس دست خدا نیست، ما باید از کسی که به او ظلمی روا داشته ایم، حلالیت بطلبیم....وگرنه عذاب جهنم خواهیم داشت...آن دنیا یقه ی ما را می گیرند...خوب این قضیه هم به مانند اصل شفاعت با داستان تجسم اعمال را دیدن هم جور در نمی آید...یا با داستانی که می گوید خدا یا کس دیگری قرار نیست از ما انتقام بگیرد...اگر قرار است ما تجسم اعمال خود را ببینیم....دیگر بخشیده شدن یا نبخشیده شدنمان توسط شاکی چه اثری در میزان عذاب اخروی ما دارد؟؟؟ما عملی را مرتکب شدیم، قرار نیست که کسی از ما انتقام بگیرد که حالا اگر ما را ببخشاید دیگر عذاب نبینیم!!!شما فرض کنید اگر شاکی آدم دلرحمی باشد ما را می بخشاید و ما دیگر تجسم اعمالمان را نمی بینیم!!!!!خلاصه داستان بهشت و جهنم از چه قرار است؟؟؟داستان شفاعت چطور؟داستان حق الناس و حق الله چه؟؟

تجسم اعمال

رابطه انجام کارهای نیک و دوری از کارهای زشت با ساخته شدن دنیای آخرتمان چیست ؟