عقل

آثار و عواقب گناه

سلام خسته نباشید مخواستم اثار جانبی گناه رو بدونم و گفته پیامبر که یک تیکه از عقل رو از بین میره ببخشید من افسردگی داشتم و گناه نمیکردم ولی بعدش با چند نگاه به نامحرم افسردگیم بیشتر شد و و اونجوری که قبلا از زندگی لذت میبردم و اعتماد به نفس و عزت نفس داشتم دیگه ندارم و دیگه اونقدر از  زندگی لذت نمیبرم  و اعتماد به نفسم حین انجام کار و استعداد هام که بدست میاوردم دیگه از بین رفته لطفا کمک کنید ممنون

برنامه ی عملی برای رشد عقلی

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض ادب یک حدیث از پیامبر هست که می فرمایند: در انسان چهار گوهر گرانبها وجود دارد که چهار چیز ضد آن و نابود کننده آنها است. خشم، عقل و خرد را می برد و نابود می کند حسد، دین را می برد و نابود می کند طمع و آز، حیاء را می برد و نابود می کند غیبت کردن، عمل صالح و شایسته را می برد و نابود می کند من از طریق سخنرانی استاد سید مجتبی حورایی در هامبورگ با این حدیث آشنا شدم و ایشان به زیبایی در یک سخنرانی این حدیث رو کامل توضیح و آموزش میدن ولی شبهه ای برای من پیش اومده. اینکه من هرچی اعمال بد و خطاهای انسان ها رو مرور میکنم فقط به یک ریشه میرسم اونم بی عقلیه مثل پیچیدن جلوی هم دیگه توی ترافیک دعوا کردن سر دوتا بوق زدن پشت چراغ قرمز خرج کردن سلامتی روح و جسم برای پول و .... شما از هرکس بپرسید مطمئنا بهتون میگه خب طرف عقل نداره یا نفهمه یا بی شعوره یا احمقه ولی در مجموع همه منظورشون همون بی عقلیه من خودم مدتی هست متوجه شدم که واقعا از عقلم اونطور که باید بهره نبردم و رشدش ندادم خیلی جاها تصمیمات غیر عقلانی و غیر منطقی گرفتم و رفتار غیرمنطقی داشتم که شاید تا مدت ها اصلا اثری از آسیبشون نمی دیدم ولی در گذر زمان دیدم که چه فرصت هایی رو بخاطر همین تصمیم ها و رفتارهای غیر عقلانی گرفتم از طرفی هم آدم هایی رو دیدم که قبلا رفتارهای عقلانیشون رو رد میکردم ولی الان متوجه شدم که چقدر رفتارشون در گذشته منطقی و عقلانی بوده و این من بودم که اشتباه میکردم در مجموع با بررسی هایی که انجام دادم به این نتیجه رسیدم که خیلی نیاز به رشد عقلی دارم تا تصمیمات بهتری بگیرم و رفتارها و قضاوت های بهتری داشته باشم در این تاپیک از کارشناس محترم دوتا سوال دارم 1- طبق این حدیثی که مطرح کردم حسد دین رو از بین می بره. راستش من فکر میکنم عقل همه چیزه و از همه چیز قدرتمند تره ولی مگه حسد چه قدرتی داره که باقی رذایل اخلاقی هرکدوم بخشی از دین انسان رو نابود میکنن ولی حسد یه تنه می تونه دین انسان رو از بین ببره یه مقایسه ای بین عقل و حسد و نقششون در صعود و سقوط انسان انجام بدید 2- یک برنامه ی عملی برای رشد عقلی بدید که برای همه قابل اجرا باشه من دستورات کلی مثل تفکر کردن و این چیزا نمی خوام یه برنامه مثلا. در طول یک ماه هرروز اینکارهارو انجام بدید بعد از یک ماه اینقدر رشد عقلی میکنید و.... ممنونم@};-[/][/]

معجزات حشرات

انجمن: 

از شگفتی های مورچه ها


کسی که می اندیشد این قرآن و آنچه در آن را سفت و آیات، و به تازگی در مورد همه چیز، همه موجودات که ما می بینیم در مورد قرآن به ما بگویید، در جهان از حشرات، به عنوان مثال، ما از خداوند متعال برای کندوی زنبور عسل، مورچه ها، مگس، عنکبوت، و غیره گفت، و شاید داستان حضرت سلیمان صلح یاد خدا بر او خدا تعلیم منطق منطق حشرات و پرندگان، و یکی از معجزات درود خدا بر او، و یاد خدا بود و او را برای این نعمت تشکر شده است.


هنگامی که حضرت سلیمان بود راه رفتن و سربازان خود را به دره مورچه ها آمد، در اینجا که من یکی از آمدن این مورچه ها ارتش (حضرت سلیمان ارتش) آنچه او می گویند به دست؟ خدا، خدای متعال می گوید:
(حتی اگر آنها از دره مورچه ها مورچه آمد گفت ای مورچه ها خانه خود را وارد کنید Ihtmenkm سلیمان و سربازان خود را، آنها احساس نمی شود) [نمل: 18].
در این آیه توصیف خداوند متعال ما را برکت دهد مورچه ها و موقعیتی که در آن کسانی که مورچه صحبت کرد و دوستان او هشدار داد که سربازان سلیمان از این زبان به پای خود ، بنابراین او به آنها گفت: (خانه خود را وارد کنید).

هنگامی که حفر انسان عمیق تر به جهان از مورچه ها را ببینید که دانشمندان اخیرا کشف کردند که مورچه ها زن، که دارای یک هشدار مهم در هنگام نزدیک شدن هر گونه خطر. خدا، قادر متعال گفت: (مورچه گفت) ، زمانی که دانشمندان تحقیقات بیشتری پیدا شده است که جهان از مورچه ها است زندگی خود را، و جوامع خود، به یک ملت مستقل، مانند کشورهای از مردم: (مورچه گفت ای مورچه ها خانه خود را وارد کنید) مورچه ها صحبت می کنند و این نازل شده است تازه دانشمندان.


در ابتدا آنها گفت: این صادر بو صحبت می کنند. آنها همچنین گفت: در امواج الکترومغناطیسی با دیگران صادر شده توسط مغز مورچه و در فواصل دوره های طولانی وجود دارد. اما حالا این کشف که مورچه ها سلول را راه اندازی فرکانس های صوتی در زمینه که ما می شنویم، و مولکول های DNA در داخل سلول مورچه این فرکانس صدا را صادر کرد، به طوری که خداوند متعال به توانایی حضرت سلیمان را برای مطابقت با دستگاه های اتمی است که دانشمندان امروزه به این سیگنالها و بزرگ و تقویت و گوش دادن به ظرفیت داد.

و در اینجا ما در مقابل معجزه قرآن هستند زمانی که او به ما از خداوند متعال برای کلمات از مورچه (مورچه گفت) گفت، اما در مورد این واقعیت است که دانشمندان اخیرا کشف کرده اند به ما بگویید، و هنگامی که او می گوید متعال: (مورچه گفت ای مورچه ها خانه خود را وارد کنید) کلمه (خانه) کلمه علمی دقیق، چرا که جهان از مورچه ها ایجاد یک خانه در هر معنی واقعی کلمه، حتی اگر دانشمندان غربی امروز گفت که مورچه ها در ساخت و ساز مهندس بسیار ماهر، می سازد خانه اش. وقتی کارهای خوب در یک محل بسیار مناسب و دست انداز تا کمی به ترس توسط شر باران، و ساخت این خانه دهانه تهویه مطبوع.

حتی زمانی که مورچه ها در داخل این خانه زندگی می کنند، خدا خالق متعال او مواد استریل ترشح شده توسط بدن را برکت دهد، این مواد ضد عفونی تخم مرغ، همراه با تخم مرغ قرار داده و آن این مواد استریل در غیر این صورت باید از این تخم مرغ ها و مورچه ها منقرض شده میلیون ها سال درگذشت پیش ادامه نداد. اما خداوند متعال این مواد داد و او را هدایت برای حفظ زندگی خود (مورچه ها خانه خود را وارد کنید) ساخت توسط مورچه ها ساخته شده است ساخت آن و آماده آن را به اقتباس است که سوراخ تهویه مطبوع کاملا مناسب برای حفظ درجه حرارت پایین در داخل این خانه.


همچنین اقدامات احتیاطی توسط مورچه ها در طول زمستان و در طول تابستان در محل اقامت خود گرفته به منظور خانه رویین تن نیز هستند، وجود دارد و در اینجا متوجه است که خداوند متعال زمانی که او گفت: (مورچه ها O آنچه خانه خود را وارد کنید) نگفت، برای مثال، (غارهای خود را) را به کلمه ای دیگر می گویند نیست. اما او (خانه) چونکه هر معنی واقعی کلمه.


دانشمندان می گویند:

"مهارت های مورچه ها در خانه های ساخت و ساز و مهندسی آن را به انسان برتر، در مقایسه با اندازه مورچه، مورچه قوی تر از انسان صد بار حداقل است."


برای مثال، وقتی مورچه گفت: این کلمه علمی دقیق، دانشمندان کشف کرده اند که پوسته خارجی مورچه بسیار سخت است، که شکستن درست مثل شیشه. این است که پوسته بیرونی یک مورچه است سختی بزرگ و سختی و نه مورچه وزن بیش از بیست برابر وزن خود حمل می کند.

اگر ما در جهان از مورچه ها نگاه توجه داشته باشید که بسیاری از اسرار وجود دارد، بنابراین به حضرت سلیمان علیه السلام آنچه که او گفت که او را دیدم این موقعیت؟ او گفت:
(خنده و گفت: خداوندا گفت برای تشکر از لطف شما است که من و پدر من برکت و من کار خوب و رحمت من در بندگان صالح به ارمغان آورد) [نمل: 19].
بنابراین باید هر مؤمن زمانی که او یک نشانه ای از خدا می بیند، حضرت سلیمان را دیدم این آیه در مقابل او: (خنده و گفت: خداوندا گفت ) که منظور من، پروردگارا، و الهام بخش من (برای تشکر از لطف شما) به من این آیات نشان می دهد.

زودرنجی یا عصبانیت های بی مورد به دلیل خطاهای شناختی

سلام.
ببخشید من خیلی عصبانی میشم ولی هیچوقت به صورت غضبناک شدن بروزش نمیدم و همیشه توی خودم میریزم شاید چون فکر میکنم از نظر دیگران موضوعاتی که منو ناراحت میکنن کاملا بی موردن. مثلا هرکس هر مهربونی ای بهم میکنه به دید ترحم میبینم، مثلا هیچوقت اجازه نمیدم کسی تو کارای خونه بهم کمک کنه یا اگه برام هدیه بخرن یا ابراز علاقه کنن حس خوبی ندارم و همش فکر میکنم ترحم دارن میکنن و بهم میریزم یا وقتی فکر میکنم کسی داره از بالا بهم نگاه میکنه مثلا سر شوخی سرکارم میذاره یا حتی تو کارام نظر میده عصبانی میشم و یا وقتی کسی نصیحتم میکنه یا اشتباهامو بهم میگه یا میخواد تغییرم بده خیلی بهمم میریزه. چیکار باید بکنم؟ دیگه از همه آدما دارم متنفر میشم و چون این عصبانیتای فروخورده همیشه جاهای دیگه سرباز میکنن گاهی بعضی از رفتارام برای دیگران سوال میشه همش

صعود معلول از کمالات علت خود

انجمن: 

با سلام.

حضرت علامه حسن زاده آملی در کتب خود به صورت مکرر از جمله کتاب انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه فصلی در عنوان اتحاد نفوس مکتفیه با نفس رحمانی دارد که می فرمایند که انسان کامل مقامش حتی از مرتبه عقل نیز بالاتر است و متحد با نفس رحمانی می باشد. در این جا نفس از علت خود که عقل فعال است بالاتر رفته است . در حالی که در فلسفه ثابت شده که معلول نمی تواند از مرتبه علت خود بالارود
پس این مدعا را چکونه می شود توجیه نمود؟

چرا خداوند عقل انسان را ناقص آفرید؟

چراخداعقل انسان راناقص آفریده؟

هجوم عقلانیت خود بنیاد و نفی شریعت و نقل

انجمن: 

با عرض سلام و خسته نباشید
سوالی که می خواهم بپرسم سوال ظاهرا ساده ای است ولی نمی دانم چرا جواب قانع کننده ای برای آن پیدا نکردم . بگذارید مسئله را با چند تا خاطره شروع کنم . سال ها پیش زمانی که ترم اول وارد دانشگاه شدم همان شب اول یکی از هم اتاقی هایم که ترم پنج بود در خوابگاه از من پرسید که چرا نماز می خوانی؟ من به او جواب هایی دادم و باز سوال می کرد. مثلا گفتم که نماز واجبه . اوگفت که چرا واجبه؟ خلاصه تا صبح سر این قضیه بحث کردیم. در ترم های بالاتر که بودم یادم هست که در مسجد دانشگاه یک جلسه داشتیم که چند نفری کنار هم می نشستیم و سر مسائل بحث می کردیم. یک روحانی هم در جمعمان بود . یک جوانی بود که خیلی باحرارت هم صحبت می کرد و همش به اون روحانی می گفت : ( حاج آقا هرچه می خواهی بگو و فقط آیه و روایت نگو. از عقل صحبت کن.) یادم هست که یک بار سر کلاس اندیشه ی اسلامی بودم و با یکی از دانشجوها بحث می کردیم. اون دانشجومی گفت ( این که باید وضو را این گونه بگیرید را توی کله ی شما کرده اند وگرنه اگر قرار بر شست و شو باشد که هرگونه بخواهی می توانی شست و شو کنی.) از این گونه موارد زیاد دیده ام و یقین دارم که شما هم زیاد دیده اید و دارند زیاد تر هم می شوند . اما چه در مغز این ها می گذرد؟ این ها می خواهند از گزاره های بدیهی عقلی به همه چیز برسند. مثلا زمانی که می گویند که چرا باید نماز صبح دو رکعت باشد، دنبال جوابی می گردند که از یک گزاره ی بدیهی عقلی شروع شود و به گزاره ی واجب بودن 2 رکعت نماز صبح برسد . آیا چنین جوابی وجود دارد؟ قطعا خیر. شاید ضرورت عبادت را بتوان این گونه مشخص کرد اما برای ضرورت واجب بودن 2 رکعت نماز صبح با آن کیفیت نیازمند به نقل هستیم. اما چرا زمانی که پای نقل (منظورم از نقل قرآن و حدیث است) به میان می آید کسی نمی پذیرد؟؟؟؟؟!!!!! آیا مردم به این نتیجه رسیده اند که نقل مشکل دارد؟ چگونه می توان بین عقل خود بنیاد که بلیّه ی عام البلوایی شده است با نقل آشتی برقرار کرد؟ آیا باید به انسان گفت که تو نمی فهمی و چون نمی فهمی بایستی متنی از بالا بیاید و ضرورت و صحت متن را این گونه اثبات کنیم؟ آیا انسان امروز خصوصا مردم و جوانان جامعه ی ما این جواب را می پذیرند؟ کلا چه کنیم؟ من زمانی که بچه بودم پدرم انسانی مذهبی بود و نمازش را مرتب و سروقت و همیشه می خواند. اما حالا ماهی یکبار شاید نماز بخواند . به روی خودش نمی آورد ولی معلوم است که به این چیزها اعتقادش را از دست داده است و من یقین دارم که پدر من هم گرفتار این گونه عقلانیت خود بنیاد شده است . وقتی پدر پنجاه ساله ی من که در فضای کاملا سنتی بزرگ شده است این طور شده چه توقعی می توان از جوانانی که در فضای عقلانیت خودبنیاد رشد کرده اند داشت؟

عدم یا زندگی

با سلام و تبریک سال نو...می خوام بدونم عقل از بین دو گزینه ی زیر کدام یک رو انتخاب می کنه؟;;)
1-عدم یا نیستی...نیستی محض بی آنکه حتی برای لحظه ای طعم زندگی رو بچشی
2-زندگی در چند مرحله...مرحله اول کشت و زرع در مزرعه ی آخرت که ممکنه (50 درصد) با درد و رنج و زحمت و زجر بسیار و طاقت فرسایی همراه باشه....مرحله دوم، برداشت آنچه در مرحله ی اول کشت کردیم...که می تونه سعادت و رفاه براتون به همراه بیاره (50 درصد) یا می تونه یک عمر که چه عرض کنم، برای همیشه شما رو در جهنم آتشین و سوزان ابدی کنه(50 درصد)....
حالا بگید به من عقل کدوم گزینه رو ترجیح می ده....گزینه اول یا همون عدم و نیستی رو یا گزینه دوم یا همون هستی یا زندگی رو؟;;)

در پی سوال بالا یک عرضی رو هم مطرح کنم....گفته می شه درسته که خدا با اختیار مستقیم ما رو وارد این دنیا نکرده...ولی انسان ذاتا زندگی رو انتخاب می کنه...در واقع، خدا گزینه ی بهتر و مورد پسند تر برای ذات انسان رو انتخاب کرده که هستی و در این صورت می شه گفت در واقع انسان با اختیار خودش وارد این دنیا شده!!!!!ولی واقعا ذات و اختیار و پسند انسان و یا عقل انسان چیه؟؟;;) نیستی یا هستی؟؟;;)

با تشکر

با تشکر

تفاوت قیاس و استفاده از عقل و اجماع

انجمن: 

سلام و عرض ادب

تفاوت قیاس و استفاده از عقل و اجماع چیست؟