سلام.
پیش از شروع بحث، خواهشم این هست که فقط و فقط کارشناس، با بنده وارد بحث بشوند و به خصوص دوستانی که در این زمینه ها که عرض می کنم با من برخوردی داشته اند، دخالتی نکنن، بدون شک انتظار از مدیریت حذف پستهای سایر کاربران است و از سلسله مراتب مدیریتی سایت هم خواهشمندم که به پست من دست نزنند و ویرایش ننمایند، در بخشی به عملیات مدیریتی پرداخته ام ولی لازم است و نمی خواهم ویرایش شود.
مسئله ای که برای من ایجاد شده است، این است که هم با مخالفینم ناسازگارم و هم با کسانی که حداقل در ظاهر با من موافق هستند. حالا زمینۀ بحثش در این سایت و سایت دیگری که فعالیت می کردم، قابل رؤیت بود.
مثلاً در آن سایت دیگر، بحثهای سیاسی هم خیلی رونق داشت، و دو طرف سیاسی داشتیم که با تعصب کور علیه هم موضعگیری می کردند و فقط به دنبال بهانه بودند که از این رئیس جمهور یا از آن رئیس جمهور بگیرن و بر سر مخالف بکوبند. خب بنده به طور اساسی، اهل حق و حقیقت هستم، و نمی توانم به خاطر گرایش سیاسی، حق و حقیقت را زیر پا بگذارم، و لذا در بحثها لازم می دانستم که به کاربران یادآوری کنم که دارند بدون انصاف بحث می کنند، خب گروههای مخالف که بدون شک فوراً موضع می گرفتن، و به مرور دیدم افراد به ظاهر موافق و همفکر نیز در برابر من موضع گرفته اند و روز به روز عرصه رو به من تنگتر می کنند!
به طور مشابه در این سایت هم من با همین مشکل روبرو شدم. اینجا البته بحث سر حق و باطل نبود، بلکه بر سر عملکرد مؤثر بود! همانطور که در بحثهایی به کسانی که باید گفته ام، دوستانی که به ساختن طرحهای حجابی و شعارهایی در جهت حجاب می پردازن، خیلی نقدها بر روششان وارد است، از یک طرف چیزهایی را مطرح می کنند که اصلاً مدّ نظر اسلام نیست و از طرف دیگر، بسیاری از حرفشان اصلاً برای افراد غیرمذهبی معنایی نداشته و ندارد و حتی در مواردی مصداق بارز انواع و اقسام مغالطات شناخته شده در علم منطق است، و از همه بدتر، اینکه بسیاری از این تبلیغات برای افراد غیرمذهبی، «زننده» و «نفرت انگیز» هستند. البته اگر هدف شعار دادن علیه مخالف در بین نیروهای خودی(!) بود که مشکلی نبود، ولی این دوستان قصدشان تشویق بی حجابها به حجاب است!
حتی من تاپیکی برای این مسئله ایجاد کردم که با شلوغکاری این افراد و سوءمدیریت یکی از مدیران، که به جای ویرایش و حذف پستهای اسپم فقط تاپیکها را قفل می کند، برای همیشه قفل شد و اعتراض به مدیریت هم سودی نبخشید(بگذریم که برای تاپیک کارشناسی معین کرده بودند که حتی یک کلمه هم در آن تاپیک ننوشت!) و همان روال در تاپیکهایی که قصدشان تبلیغ حجاب است ادامه یافت، بنده هم که تلاشم را تباه کرده بودند، در خود آن تاپیکها، شروع به اعتراض به تصاویر و پیامهای بی محتوا و کپی-پیستی کاربران کردم، که باز نتیجه اش تقابل کاربران مذهبی سایت و حذف پستهای بنده شد!
به راستی نمی دانم مشکل از من است که نمی توانم افرادی همفکر بیابم، و یا از دیگران؟ من اصلاً دوست ندارم دیگران را مقصر جلوه بدهم.
ولی چرا تنها کسانی که از اعتراضهای من به روشهای غلط حجاب، حمایت می کردند، معدود کاربران دگراندیش سایت بودند؟(همانهایی که وقتی در بحثهای دیگر پاسخ شبهاتشان را ارائه می کردم، در برابرم به شدت موضع می گرفتند!) چرا کاربران مذهبی که می دیدند من برای تبلیغ صحیح حجاب دلسوزی می کنم، از من حمایتی نمی کردند؟ آیا دیدِ من مشکل دارد، یا به راستی اکثر افراد جامعه، قصد تغییر طرز فکرشان را ندارند؟
ایراد از من است یا کاربری که بدون هیچ تفکری یک طرح غیرمنطقی که معلوم نیست طراحش کیست را در سایت قرار می دهد و حاضر است ساعتها و روزها و ماهها برای دفاع از آن به بحث بنشیند، ولی قبول نکند که این طرح به نفع حجاب نیست، بلکه نتیجه اش ضد حجاب است؟ یک نمونه هم خدمتتان ارائه می گردد:
یکی از کاربران ساعتها با من صحبت کرد که این عکس(برای مشاهده کلیک کنید) برای افراد بی حجاب فاقد اثر منفی است! و خب البته ایشان اگر کاریکاتور مادرش را بین جارو و خاک انداز می کشیدند، بدون شک، سعی نمی کرد بگوید که این توهین نیست و اصلاً معیار شما برای توهین بودن چیست. آیا ایراد از من است که بسیاری کاربران مذهبی، این طرحها را همچون وحی می انگارند که از آسمان نازل شده است؟
خب اینجا ایراد از من است یا افراد جامعه؟ منظورم فقط مذهبیها نیست، غیرمذهبیها هم مثل مذهبیها هستند، و بر باورهای غلط خودشان اصرار دارند. قبولاندن حرف حساب به کسی که به باطلی باورمند شده، دشوارترین کار است. کافی است مثلاً یک خانمی طرز فکرش این بشود که قرآن نگفته باحجاب باشید پس حجاب واجب نیست! دیگر ساعتها و روزها بحث ممکن است هیچ نتیجه ای ندهد، و این یک حقیقت است که مردم با دلشان تصمیم می گیرند و نه با عقلشان.
ایراد از من است یا افراد جامعۀ ما، تمام طرز فکر سیاسیشان، در تسویه حسابهای سیاسی خلاصه می شود؟ مشکل از من است، یا اینکه مردم ما، نگاه سیاه و سفید به مسائل سیاسی دارند؟
البته من آنقدر عقل دارم که بفهمم که روش من منطقی است. من حرف بی حساب نمی زنم. من به دلیل جهتگیری سیاسی و مذهبی، هر حرف بی حسابی را قبول نمی کنم. ولی مشکلم با جامعه همین حقگویی من است! وقتی حرف حق می زنم، همه می رنجند! اینوری و آنوری انتظار دارن که مثل خودشان فکر کنم، تأییدشان کنم و یا اگر مخالفشان هستم، سکوت کنم!! وگرنه نگاهشان به من منفی می شود!
مانده ام چه کنم که اینگونه همه، اعم از موافق و مخالف جلوی من موضع نگیرند! حرف حق نزنم؟ باطل را باطل ننامم؟ با کسی بحث نکنم؟ اجازه بدهم یک نظر باطل را چپ و راست اینجا و آنجا کپی پیست کنند؟
به راستی مانده ام.