عقل

جایگاه عقل در قرآن کجاست؟

به نام خدا

در بحثهايي كه در "جايگاه عقل در قرآن كجاست؟" شده، از نهج البلاغه هم شاهدي بر اينكه قرآن قلب را به عنوان مركز تعقل در نظر داشته آمده اما شواهد مخالفي ذكر نشده است. منبع شواهد زير جامع الاحاديث نور نسخه 3.5 است:

1) در اصول كافي درباره كدو گفته‌اي از پيامبر اسلام خطاب به حضرت علي آمده كه در آن كدو زياد كننده قوت مغز و عقل است:


عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ:

كَانَ فِيمَا أَوْصَى بِهِ- رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِيّاً ع أَنَّهُ قَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ عَلَيْكَ بِالدُّبَّاءِ فَكُلْهُ فَإِنَّهُ يَزِيدُ فِي

الدِّمَاغِ‏ وَ الْعَقْلِ.

الكافي (ط - الإسلامية) / ج‏6 / 371 / باب القرع ..... ص : 370

2) بخش مربوط به حكمت 108 نهج البلاغه، در اصول كافي (روضه كافي؟) و در خلال "خطبه وسيله" هم آمده با اين تفاوت كه آن بخشي (گوشتپاره) كه شبهه جسمي بودن قلب را ايجاد مي‌كند، وجود ندارد:

الف) نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص487 و نهج البلاغة / ترجمه شهيدى ؛ متن ؛ ص378:

وَ قَالَ ع‏ لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ [هُوَ] ذَلِكَ الْقَلْبُ وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ

مَوَادَّ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلَافِهَا ...

[و فرمود:] به رگهاى دل اين آدمى گوشتپاره‏اى آويزان است كه شگفت‏تر چيز كه در اوست آن

است، و آن دل است زيرا كه دل را ماده‏‌ها بود از حكمت و ضدهايى مخالف آن ...

ب) الكافي (ط - الإسلامية) / ج‏8 / 21 / خطبة لأمير المؤمنين ع و هي خطبة الوسيلة ..... ص : 18 و كافي (ط - دار الحديث) / ج‏15 / 67 / خطبة لأمير المؤمنين عليه السلام و هي خطبة الوسيلة ..... ص : 57:

... أَيُّهَا النَّاسُ، أَعْجَبُ مَا فِي الْإِنْسَانِ قَلْبُهُ، وَ لَهُ مَوَادُّ مِنَ الْحِكْمَةِ، وَ أَضْدَادٌ مِنْ خِلَافِهَا ...

(مورد شماره 2 را در بحثي با همين موضوع در اين نشاني يافتم:http://forum.hammihan.com/thread42548.html)

اميد است كه اهل فن نظر دهند.

فلسفه وجودی دین

با سلام خدمت مدیران و اعضای گرامی سایت ضمن قبولی طاعات سوالی است که به شدت ذهنم را درگیر خود کرده و در واقع شبهه ای بود که یکی از اطرافیان برایم ایجاد کرد و قصد دارم هم برای خودم این مسءله را حل کنم و هم برای شخص مورد نظر البته فرد مورد نظر قدرت پذیرش اثبات قرانی و احادیث را ندارد چون این دو مورد را هم قبول ندارد و حالا بعدا درباره این موارد هم سوالات و شبهاتی را که فرد برایم ایجاد کرد را بیان میکنم الان سوالم سر اثبات علمی و فلسفی وجود دین هست ...فرد مورد نظر میگفت بدون وجود دین میشه با عقل هم راه و روش رو پیدا کرد چون دین فقط یک راه برای زندگی هست .میگفت که مردم کشور ژاپن بدون وجود دین با قانون به راحتی و بهتر از ما دارن زندگی میکنن و در واقع میگفت که دین یه جور محدودیت ایجاد کرده و از این قشر حرف ها ....خواهش میکنم به سوالم پاسخ بدید چون واقع این قسم شبهات اوضاع خطرناکی رو ایجاد کرده و نداشتن جواب منطقی برای طرف شبهه افکن هویت اسلامی و انسانی مون رو زیر سوال میبره .....

عقل و عمل

با سلام و عرض ادب

آیا این حدیث صحیح است؟

.... تا بنده ای واجبات را به عقل خود نیابد ، آن ها را انجام نداده است
وهمه عابدان فضیلتشان در عبادت به پای عاقل نمی رسد ....
کافی ج1ص14

اگر صحیح است

آیا نباید در مورد انجام واجبات تعقل کرد ؟

و آیا همین که تعبدی و بدون تعقل واجبات را بپذیریم و انجام دهیم کفایت می کند؟

سلسله علل موجده از انسان تا خدا

انجمن: 

با سلام و احترام خدمت کارشناس محترم
بنده چند سوال پیرامون مسئله علیت داشتم که ان شاء الله به ترتیب در موضوعات مختلف مطرح کنم.
در واقع هدفم این هست درک بهتری از مسئله علیت طبق نظر فلاسفه اسلامی پیدا کنم

اما سوالی که در این تاپیک میخواهم مطرح کنم:

سلسله علل موجده از انسان تا خدا به چه شکل هست؟ ببینید من خودم رو در نظر میگیرم ونیازمند علت میبینم اما علت من طبق نظر فلاسفه اسلامی( تا آنجا که بنده متوجه شدم) پدر و مادر من نیستن بلکه آن ها علت معده هستند الان سوالی که برای بنده پیش اومده این هست پس علت موجده ای که به من هستی داده چی هست؟ تا آن جایی که خودم متوجه شدم این علت نمیتواند مادی باشه درسته؟

با سپاس فراوان @};-@};-@};-

انجام ندادن واجبات عینی

با سلام و خسته نباشید

اگر شخصی واجبات عینی را به جا نیاورد مثلا نماز نخواند یا روزه نگیرد آیا نماز نخواندن و روزه نگرفتن او باعث مجازات شدن او می شود؟؟؟ به صورت دیگر آیا در اسلام برای روزه نگرفتن و نماز نخواندن مجازات تعیین شده؟

ممنون

راه ترک گناه برای همیشه

سلام.خیلی دیدم راهکار میدن برای ترک گناه . اینا درستن و قبولشون دارم. ولی تضمین نیست که تا آخر گناه نکنم.بله عاقبت هیچ کس معلوم نیست ولی این معنیش این نیست که دست روی دست بگذاریم و منتظر رحمت الهی باشیم.باید حرکتی از خود نشان دهیم.
بعد ازاینکه به لطف خدا این توفیق را داشتیم که ترک گناه بکنیم (البته من فعلا گناهان را ترک نکردم) چطور این نعمت ارزشمند و بسیار بزرگ را با دوام سازیم؟بله می دانم شکر گزاری.ولی فکر نکنم این تنها راه باشد که تا آخر عمر باتقوا بمانیم.
بعد از این مقدمه راه ترک گناه برای همیشه تا آخر عمر چیه؟

عقل و بدیهیات

انجمن: 

به نام خدا
با سلام
گزاره هایی وجود دارند که عقل صحت آنها را بدیهی می انگارد مانند (( جمع نقیضین محال است )) یا (( از عدم بدون علت وجود حاصل شدن محال است )) یا (( کل از جزء بزرگتر است )) و .... حال سوال اینجاست اگر عقل خطا کند چه ؟ ایا عقل انسان صحت این گزاره ها را بر اساس تجربه ای که در طول حیاتش بدست آورده میداند ؟ که در این صورت زیاد قابل اعتماد نیست.

ثانیا نمیتوان برای خطا ناپذیری عقل استدلال کرد چرا که دور پیش می آید . پس آیا حکم عقل واقعا درست است ؟

درخواست متن دقیق و سند حدیث

[="Arial Black"][="Blue"]به نام خدا
متن دقیق و سند این حدیث چیست:

احتمالا حدیث از رسول اکرم (ص) است:

حیاة الدنیا بالناس، و حیاة الناس بالروح، و حیاة الروح بالعقل، و حیاة العقل بالعلم ، و حیاة العلم بالعمل، و حیاة العمل بالیقین، و حیاة الیقین بالاخلاص.[/][/]

سیاحت غرب چقدر واقعیت دارد؟

سلام
وقت بخیر
سیاحت غرب چقدر به واقعیت نزدیکه؟

کتک خوردن از شوهر برای مسائل زناشویی

بسم الله

:khaneh:

اول معذرت میخوام از عنوان تایپیک اینجوری نوشتم که همه جذب بشن و تو بحث شرکت کنن و بعد اینکه اینجا +18 هست و ببخشید که من کمی رک حرف زدم
یک عدد سوال برای من پیش اومده!

من همه مسایل احکامی و ...شرطو شروط مسئله کتک خوردن زن در عوض تمکین خاص نکردن رو میدونم اما اینجاشو نمیفهمم که
چرا آقایون که میتونن 5 زن دائم و شونصدتا زن صیغه داشته باشن میتونن با کتک زن بیچاره رو وادار به رابطه کنند(که مسایل روحی و روانی و جسمانی بدی هم برای زن داره) اما زن بیچاره که فقط و فقط و فقط یه شوهر تو طول زندگیش میتونه داشته باشه نمیتونه مردشو وادار به رابطه کنه؟
اونوقت اگه برن خدایی نکرده زنا کنند مجازات هردوشون یکی هست!؟!!:Moteajeb!:

احتملا الان مسائله محصن ومحصنه رو مطرح میکنید جالب اینجاست که برای تعریف محصنه توی فقه شهیدین گفته شده محصن مردی که زنی داره که دائما پیشش هست و میتونه هر وقت بخواد صبح و شب رابطه داشته باشه و برای زن گفته زنی که مردی دائما پیششه و میتونه صبح وشب با زنش رابطه برقرارکنه

میبینید عجب تفاوت تعریفی!!!!!!!!!! هردوش به نفع مرد تعریف شده:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:

نگید که خدا تعیین تکلیف زن رو به حاکم شرعی داده یعنی کسی قدرتمند تر از خودش و حتی مرد! آخه این زن به فرض امروز نیاز داره با همسرش باشه بیاد بره دادگاه یکی و ماه دیگه مردو الزام کنن....این زن اصلا دیگه میلی داره؟بدتر متنفرمیشه هرچند حیای زن ها از این قضیه و از مطرح کردنش جلوگیری میکنه هرچند شنیدم برخی خانوما با صراحت از این حقشون دفاع کردند

حالا لطفا پاسخ بدید!:Gol: