بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب
یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ی ما که کلیدی برای تمام بدی ها در آن شده است دروغ است .
بسیاری از مردم بی اعتنا به دین به راحتی دروغ میگویند و بعضی مردم معتقد هم با استدلال به برخی احادیث و تفسیر خودشان از آنها ، دروغ میگویند .
در تاپیک:
بررسی احادیثی در مورد مصلحت در دروغگویی
چند تا از این احادیث مطرح و توسط کارشناس محترم حدیث مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت.
کارشناس در تاپیک فوق بیان کردند که تنها حدیث اول صحیح می باشد:
حدیث اول : الکافي , ج 2 , ص 341 ( بنا بر نقل از پایگاه احادیث نور )
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ اَلْحَسَنِ اَلصَّيْقَلِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّا قَدْ رُوِّينَا عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي قَوْلِ يُوسُفَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ «أَيَّتُهَا اَلْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسٰارِقُونَ » فَقَالَ وَ اَللَّهِ مَا سَرَقُوا وَ مَا كَذَبَ وَ قَالَ إِبْرَاهِيمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ «بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هٰذٰا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كٰانُوا يَنْطِقُونَ» فَقَالَ وَ اَللَّهِ مَا فَعَلُوا وَ مَا كَذَبَ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَا عِنْدَكُمْ فِيهَا يَا صَيْقَلُ قَالَ فَقُلْتُ مَا عِنْدَنَا فِيهَا إِلاَّ اَلتَّسْلِيمُ قَالَ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ أَحَبَّ اِثْنَيْنِ وَ أَبْغَضَ اِثْنَيْنِ أَحَبَّ اَلْخَطَرَ فِيمَا بَيْنَ اَلصَّفَّيْنِ وَ أَحَبَّ اَلْكَذِبَ فِي اَلْإِصْلاَحِ وَ أَبْغَضَ اَلْخَطَرَ فِي اَلطُّرُقَاتِ وَ أَبْغَضَ اَلْكَذِبَ فِي غَيْرِ اَلْإِصْلاَحِ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّمَا قَالَ: «بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هٰذٰا» إِرَادَةَ اَلْإِصْلاَحِ وَ دَلاَلَةً عَلَى أَنَّهُمْ لاَ يَفْعَلُونَ وَ قَالَ يُوسُفُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِرَادَةَ اَلْإِصْلاَحِ .
ترجمه حدیث اول : اصول کافی / ترجمه مصطفوی ؛ ج 4 , ص 38 ( بنا بر نقل از پایگاه احادیث نور )
حسن صيقل گويد: بحضرت صادق عرضكردم: براى ما از حضرت باقر عليه السّلام روايت شده كه در بارۀ گفتار يوسف عليه السلام (كه فرمود): «اى كاروان هر آينه شما دزد هستيد»(سورۀ يوسف آيه 70) آن حضرت فرموده است: بخدا سوگند دزدى نكردند و يوسف هم دروغ نگفت، و (هم چنين در بارۀ آنچه) ابراهيم فرمود:«بلكه بزرگ آن بتان كرده است پس بپرسيد از ايشان اگر هستند سخن گويان»(سورۀ انبياء آيۀ 63) آن حضرت عليه السّلام فرموده است: بخدا سوگند آنان نكرده بودند و ابراهيم نيز دروغ نگفت؟ حضرت صادق (كه اين كلام را شنيد) فرمود: اى صيقل نزد شما در اين باره چيست؟ گويد: عرضكردم: نزد ما جز تسليم چيزى نيست، گويد: پس آن حضرت فرمود: خداوند دو چيز را دوست دارد و دو چيز را دشمن دارد، دوست دارد خرامندگى (و با تبختر راه رفتن) را در ميان دو صف (از لشكر اسلام و كفر) و دوست دارد، دروغ گفتن را در جاى اصلاح (بين دو نفر يا دو جمعيت از مسلمانان) و دشمن دارد خرامندگى در راهها و كوهها را، و (هم چنين) دشمن دارد دروغ گفتن را در غير مقام اصلاح، بدرستى كه ابراهيم عليه السلام كه فرمود:«بلكه بزرگ ايشان اين كار را كرده است» بخاطر اصلاح (حال بت پرستان و نجات آنها از گمراهى) بوده، و راهنمائى (كردن آن جماعتى) باينكه آن بتان نمى توانند كارى انجام دهند و يوسف عليه السلام نيز بخاطر اصلاح (حال فاميل خود يا ديگران آن كلام را) فرمود.
توضیح :
این حدیث میگوید که دروغ گفتن اگر چه در غیر مقام اصلاح کاری زشت است ، اما کذب در مسیر اصلاح آن زشتی را ندارد اما سوال اینجاست که تشخیص مصلحت برای چه کسانی جایز است ؟ آیا هر شخصی هر کجا احساس کرد منافعش در خطر است میتواند بگوید مصحلت است دروغ بگویم ؟ آیا چنین استدلالی درست است ؟ نظر بنده این است که پیامبران و امامان چون مصلحت را تشخیص میدادند و کارشان را برای رضای خدا انجام میدادند و چون حتی شاید دستور خداوند اینگونه بود که چنین عمل کنند برای آنها این دروغ مجاز است نه برای هر کسی که تصور میکند مصحلت را می داند .
به عبارتی کسی حق ندارد قانون خدا را زیر پا بگذارد مگر با دستور خود خداوند و اینکه بگوییم با این حدیث به ما دستور داده شده که هر کجا احساس نیاز کردیم دروغ بگوییم و آن را مصلحتی بنامیم صحیح نیست ، آیا این سخن درست است ؟
با توجه به اینکه بحث به مباحث کلامی کشیده شد لذا این تاپیک ایجاد شد تا این بار از جنبه کلامی مورد پاسخگویی کارشناس مربوطه قرار گیرد.
با تشکر از کارشناس محترم