چرا خداوند عقل انسان را ناقص آفرید؟
ارسال شده توسط مخاطب در سهشنبه, ۱۳۹۷/۰۸/۲۹ - ۰۸:۵۹چراخداعقل انسان راناقص آفریده؟
چراخداعقل انسان راناقص آفریده؟
به نام خدا
سلام و عرض ادب
آیت الله قاضی که از بزرگترین عارفان بوده اند و ایشان را کوه توحید می نامند در جایی میفرمایند: من چهل سال دم از پروردگار عالم زدم...در این مدت نه خوابی دیدم ونه مکاشفه ای،نه رفیقی و نه همدردی.چهل سال است که در را می کوبم و خبری نیست.
چرا ایشان پس از چهل سال تلاش عبادت تازه به مطلوب خودشون می رسند در حالی که در حدیث داریم که اگر بنده ای چهل شبانه روز اعمالش را برای خدا خالص کند چشمه های حکمت به زبانش جاری میشود و درهای حکمت خداوند به رویش باز می شود؟
سلام.
خیلی جاها خوندم و شنیدم که مثلا فلانی یه گناهی رو انجام نداد فلان خوابی رو دید یا مکاشفه ای شد یا مشکلات زندگی اش حل شد. خدا تو مسیری قرار داد که شد جعفر خیاط. شد حاجی دولابی و ... ولی برام عجیبه تا الان در برهه های زمانی مختلفی بوده در مقابل شیرینی گناه صبر کردم. صبر کردم و صبر کردم. از خیلی از کارهای مشکوک پرهیز کردم ولی دریغ از اینکه واکنشی ببینم. نه خوابی. نه رویایی. نه حس شیرینی. مکاشفه و اسرار نهان دیگر هم که بماند. حتی گاهی اوقات بعد از این پرهیزها اوضاع احوال زندگی بدتر هم میشه. شاید بگید مگه برای این کارها پرهیزکاری میکنی. میگم نه ولی انصافا به حق نیست که سلام کنی و جواب سلامتو ندن. اقلیت بودن تو یه کارایی سخته ولی به هر حال حداقل باید حس خوبیذپیدا کرد که انگیزه حداقل موندن در طریق درست به آدم داده بشه. والله خداوند میدونست ظرفیت روزه بشر بیشتر از یه ماه نیست. تعارف که نداریم. ما دنبال شکلاتیم.
[="Black"]زینب نام آشنایی است که دور آن را هاله ای از اوصاف نیک و برتر احاطه نموده است. صبر زینب(س) زبانزد دوست و دشمن است؛ و آسمانیان نیز با آن آشنا چرا که «عَجِبَت مِن صَبرِکَ مَلائِکَةُ السَّماءِ؛ از صبر زینب ملائکه آسمانی به تعجب آمدند.» وفای زینب نیز بر کسی پوشیده نیست، چرا که او بود که با تحمّل رنج آورترین حادثه ها، و دادن جوانان خویش وفای خود را به برادر و امام خویش ثابت نمود. [/]
هیچ توجه کرده اید که وقتی که روی دو پا می ایستید، استقامت برای شما عادی است؟ نه به جلو تمایل پیدا می کنید نه به عقب؟ نه به سوی راست کج می شوید؟ و نه به سوی چپ؟ شما هنگام ایستادن، مجبور نیستید که خود را، از تمایل به یکی از چهار سو، نگهداری کنید. تمایل پیدا نکردن به چپ و راست، عادی است؛ زیرا هر یک از دو پا از تمایل به سوی خودش، جلوگیری می باشد. ولی آنچه که غیر عادی است و ما عادیش می پنداریم، تمایل نیافتن به سوی جلو، یا به سوی عقب است! آیا چه چیز از این تمایل جلوگیر است؟ اگر بار سنگینی بر دوش داشته باشید، باز همان حالت استقامت محفوظ می باشد. سنگینی بار می تواند کمر را خم کند، زانوان را، تا کند، ولی نمی تواند، شما را به جلو یا به عقب متمایل سازد. چرا؟!
بزرگترین نکته فنی و علمی، در ساختمان پاهای شما، به کار رفته است. نکته ای که بشر، پس از تکامل در فن ساختمان بدان رسیده است و شاید هم راز پی بردنش بدان، پاهای خودش بوده است. پاهای شما، از سه قسمت تشکیل شده: ران ـ ساقه ـ کف. اضافه قسمت سوم که کف پا می باشد، و از مچ شروع شده به انگشتان پایان می یابد، برای چیست؟ در صورتی که پای بیشتر حیوانات، فاقد این قسمت می باشد. سومین قسمت پا را، فایده آن است که از تمایل شما به سوی جلو و به سوی عقب جلوگیر می باشد. اگر پای انسان، همانند پای حیوانات بوده، به راحتی نمی توانست روی دوپا بایستند و مدتی دوام بیاورد و نمی توانست از کج شدن به جلو یا عقب خود را نگهدار باشد. این اضافه ای که پای انسان دارد که ما کف پایش می نامیم چنان قدرتی به وی داده که ساعتها می تواند بایستد و تمایلی پیدا نکند. اگر این کف پا نبود، بایستی انسان، مانند چهارپایه های چوبی، دارای چهار پا می شد. این کف پا است که به جای یک پا در جلو و یک پا در عقب کار می کند. انحنائی که در کف پا، قرارداده شده، نیز درین کار کمک می کند. کسانی که کف پای آنها صاف است بیمارند، لذا از خدمت سربازی معافند.
آیا رازی را که بشر، پس از سالیان دراز، در تکامل دانش و صنعت بدان رسیده، ماده فاقد دانش و بینش می داند؟ آنهم ماده اولیه ای که نخستین بشر را ساخته است؟ آیا این دقایق را که عقل عادی از پی بردن بدان ناتوان است، ماده بی عقل می تواند بفهمد، تا بشر را مانند چارپایه نسازد و دو پا بسازد. آیا ماده فاقد شعور، فاقد دانش، می تواند به راز انحنانی کف پا پی برد؟ هرگز. ''پس پدید آورنده انسان، موجودی است که دارای علم و عقل، دانش و بینش، آن هم دانش بی نهایت، و بینش نامحدود، خواهد بود. دانش و بینشی که از قدرت نامتناهی برخوردار باشد. چنین موجودی جز او کسی نیست.''