با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان
همان طور که می دانید زبان تمثیل برای بیان برخی امور نامحسوس و مبهم خیلی راهگشاست، و گاهی بسیار دلچسب و فراموش نشدنی هست، همان طور که قرآن کریم و روایات نیز از آن بهره فراوان گرفته اند، لذا حقیر تصمیم گرفتم تا تاپیکی رو راه اندازی کنیم و با کمک شما دوستان از تمثیلات برای فهم بهتر مسائل اعتقادی بهره ببریم. لذا از همه دوستانی که در ذهنشون نسبت به مسائل اعتقادی مثال روشنی دارند که اون مسئله رو فهم پذیرتر و در ذهن ماندگارتر می کند، یا اگر نسبت به تمثیلات مطرح شده نکته نظری دارند از نظرشان استقبال می کنیم.
هر پست تمثیلی از سه قسمت تشکیل شده: 1- موضوع 2- تمثیل 3- بیان علمی(که حالا بعد از تمثیل فهم پذیرتر شده است)
این پست اول بنده:
تمثیل اول: علم خداوند و اختیار ما
برای خیلی ها علم خداوند از ازل به سعادت و شقاوت انسان ها، با اختیار خود انسان قابل جمع نیست، اینها میگن اگر خدا علم داره به این که ما بد خواهیم بود یا خوب، پس سرنوشت ما مشخص هست و تغییر آن غیر ممکن، پس ما دیگر چه اختیاری داریم؟
الف) تمثیل:
فرض کنید شما یک دوستی دارید، که شناخت شما نسبت به او نسبتا خوب و جامع است، مثلا میدانید که از رنگ زرد خوشش میآید، از لباس آستین کوتاه خوشش نمیآید، یقه هفت دوست نداره، و...، اگر شما با این دوستتان به یک مغازه برای خرید لباس بروید، میتوانید با توجه به شناختتان از او، لباسی که انتخاب خواهد کرد را پیشگویی کنید، شما میدانید که او لباس آستین بلند زرد رنگی را انتخاب خواهد کرد که یقه هفت نباشد.
خب شما قبل از انتخاب او، به نتیجه این خرید علم داشتید اما علم شما موجب اجبار او نمیشود، چرا که علم شما به انتخاب اوست و نشأت گرفته از اوصافی است که شما نسبت به آن آگاه هستید، طبیعتا هر چه شناخت عمیق تر باشد، علم به جزئیات این انتخاب بیشتر و دقیق تر خواهد بود.
خداوند نیز چون خالق تمام انسانهاست از آنها شناخت کامل و بدون اشتباه داشته و محیط بر آنان است، و میداند که آنها خود چه راهی را انتخابی خواهند کرد.
ب) بیان علمی مسئله:
مسئله بالا را اگر بخواهیم به صورت علمی بیان کنیم، تقریر آن چنین خواهد شد:
علم به علت، موجب علم به معلول میشود، یعنی اگر کسی علم به علت چیزی داشته باشد، یقینا به خود آن معلول هم علم خواهد داشت، همان طور که یک منجم و ستاره شناس به خاطر علمی که از اجرام آسمانی و حرکات آنها دارد، میتواند معلول آن، یعنی کسوف و خسوف را پیش بینی کند، بدون این که آنها را مجبور به وقوع چنین امری نماید.
خداوند نیز علت تامه این جهان است، و به خود نیز علم تام دارد، پس به علت این جهان به شکل کامل علم دارد، و علم کامل او به علت این جهان، موجب علم کامل او به تمام معلول ها در این جهان خواهد شد، لذا بدون این که انسان ها را مجبور کند، به انتخاب آنها علم کامل دارد. (الالهیات، آیت الله سبحانی، ج1، ص113)