جمع بندی تفسیر قرآن و حدیث

پوششی که آبروی دختر بدحجاب را برد + عکس

سلام این داستان واقعی هست و از یه سایتی برداشتمش منبعش رو هم پایین نوشتم . امیدوارم خوشتون بیاد و تاثیر گذار باشه .

خانواده‌ای تصور کنید با پدری معتقد به حجاب و حیا و دختری با آرزوهای دور و دراز که می‌خواد با مد روز حرکت کنه.
داستان از این قراره
شب با پچ پچ‌های مامان و بابا که در مورد من حرف می‌زدند از خواب بیدار شدم
گوشامو تیز کردم
بابایی می‌گفت خیلی نگران مهسا هستم یکی دوتا از دوستاش (منظور لیلا و میترا بودن) به فرهنگ خونواده ما نمی‌خورن
مهسا هم که می‌خواد از قافله عقب نمونه
با دوستاش همرنگ شده

IMAGE(<a href="http://negaresh.snn.ir/Images/News/Editor/image/fazayemajazi/majazi/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8%D8%A8" rel="nofollow">http://negaresh.snn.ir/Images/News/Editor/image/fazayemajazi/majazi/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8%D8%A8</a>(1).jpg)

عصری در خیابون با دوستاش دیدم
این چه وضعیه که برای خودش درست کرده؛ شلوار جین و مانتو تنگ می‌پوشه؛ آستیناشم زده بالا؛ انگار می‌خواد با یکی دعوا کنه

تو که مادرشی یه چیزی بگو
رعایت حال ما رو هم نمی‌کنه؛ وقتی هم بهش تذکر می‌دم؛ می‌گه من با این لباسا حال می‌کنم و با اینا راحتم و سرشو می‌ندازه پایین و می‌ره

مامانم می‌گفت
خب بچه است؛ ازدواج می‌کنه درست می‌شه و از اینجور حرفا
بابام مدیر دبیرستان ابن سینا بوده و حالا بازنشست شده و در یکی از صندوق‌های قرض الحسنه؛ بصورت افتخاری کار می‌کنه

یادمه از وقتی خودمو شناختم
از نابودی زندگی دخترانی تعریف می‌کرد که با بعضی دانش آموزان؛ طرح دوستی ریخته بودند
او می‌خواست با این داستانا منو در مقابل پسرای خیابونی؛ واکسینه کنه
فصل امتحانات نزدیک شده بود
قرار شد دوستم سوسن؛ که مورد تایید بابا بود
چند ساعتی برای رفع اشکال و مرور درس‌ها بیاد خونمون
یه ساعتی نگذشته بود که بابایی در اتاق رو زد

مهسا دخترم
چایی و کیک آوردم بیام تووو
سوسن خودشو جمع و جور کرد
گفتم بفرمایید
یالا یالا


در اتاق باز شد من و سوسن؛ هاج و واج چشمهامونو دوختیم به بابا
بابایی با پیژامه راه راه و زیرپیرهنی سفیدش وارد اتاق شد
سوسن خانوم؛ خوش اومدید
سینی چایی رو گذاشت جلومون و رفت
چند ثانیه‌ای سکوت؛ بر فضای اتاق حاکم شد
پاک آبروم جلوی سوسن رفت؛ حالا بیاد و این حکایت رو پیش همکلاسی‌ها تعریف کنه

چه خاکی به سرم بریزم
سوسن سکوت را شکست
خب مهساجون کجای مسئله بودیم
ساعت هفت عصر بابای سوسن اومده بود دنبالش
ازم خداحافظی کرد و زیر گوشم گفت عجب بابای با حالی داری

در اتاق رو قفل کردم و شروع کردم به گریه
خوابم برده بود
با صدای مامان بیدار شدم
مهسا نمی‌آی شام
نه شما بخورید من میل ندارم
با بابام قهر کرده بودم
پس فردا مطابق قرار قبلیمون
سوسن اومد خونمون
تاق تاق
تاق تاق

دخترم مهسا براتون شربت آوردم بیام تووو
سوسن لبخند ملیحی زد و گفت حاج آقا بفرمایید

بر خلاف تصورم
بابایی با شلوار و پیرهنی اتو کرده؛ شربت‌ها رو گذاشت جلومون

و کنارم نشست
دستمو گرفت وبا نگاه مهربانانه همیشگیش گفت
دخترم می‌دونم از دستم ناراحتی
ولی اینو بدان که این مسئله با پیژامه اومدن
قبلا با دوستت هماهنگ شده بود و این نقشه‌ای بود که می‌خواستم یه درس زندگی بهت بدم

دخترم
وقتی در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم
نمی‌تونیم بگیم نوع و شکل لباس پوشیدنمون یه امر خصوصیه و به دیگرون مربوط نیس
من با پیژامه و زیر پیرهنی در فضای خونه خودم می‌تونم رفت و آمد کنم ولی نمی‌تونم بگم
چون با این لباسا راحتم و با اینا حال می‌کنم در فضای خارج خونه هم با همین لباسا بیام بیرون

اینو هم من و هم تو و هم اقشار جامعه یه چیز قبیح می‌دونن
تو هم نمی‌تونی با لباسایی که شاید دوس داشته باشی
ولی در نظر جامعه و فرهنگ خونوادگی ما یه امر قبیحیه به دلیل اینکه
الان این مد روزه و با این شکل و شمایل راحتم بیای بیرون

دخترم
تا حالا فکر کردی چرا جامعه سرمایه داری برای اکثر مردان کت و شلوار و جوراب و کراوات؛ تحفه آورده
و برای زنان شلوارک و زیر پیرهنی




دخترم نظام سرمایه داری می‌خواد که تو و امثال تو
به بهانه شیک پوشی و مدگرایی؛ از آستین پیراهنتون بزنید و شلوار کوتاه بپوشید
تا با اینکار بتونه ریشه حیا و عفت را از جامعه بیرون کنه

با این وضع
روزی خواهد رسید که زنان جامعه ما از پوشیدن زیر شلواری و زیر پیراهنی در بیرون منزل ناراحت نشن
دخترم
همچنان که نمی‌پسندی من با لباس راحتی در جلوی انظار دیده نشم
تو هم به بهانه مد با زیر شلواری بیرون نرو
منظورم اینه که با لباس نامناسب؛ چشم بسته در انظار عمومی حاضر نشو

منبع :snn.ir

حريم خدا چیست؟ کیست ؟ کجاست؟

انجمن: 

امام رضا سلام الله علیه:

مَنِ اتَّقَى اللّه‏َ يُتَّقى وَ مَنْ اَطاعَ اللّه‏َ يُطاعُ؛

هر كس حريم خدا را حفظ كند، حرمتش حفظ می ‏شود و هر كس خدا را اطاعت كند، اطاعت می شود.

كافى، ج 1، ص 137، ح 3 / ميزان الحكمه : ج 4، ص 489

منظور از حریم خداوند چیست؟ ائمه و افراد لایق؟ یا وجود کعبه ؟ یا وجودی دیگر؟

اهل اعراف

با عرض سلام در بعضی احادیث منظور از اهل اعراف امامان بیان شده اند آیا این درست است که اهل اعراف کسانی هستند که نه بهشتی اند و نه جهنمی و منتظرند تا به حساب شان رسیدگی شود؟ اگر درست است پس امامان که اهل اعرافند و به بهشتیان سلام میدهند پس چرا خودشان به بهشت نرفته اند؟ کسانی که امامان به آنها سلام میدهند چه کسانی هستند؟

احادیث در مورد روضه خوانی

انجمن: 

سلام علیکم
ببخشید آیا این دو حدیث درست است یا نه

امام صادق (علیه اسلام) میفرمایند کسی که برای ما روضه بخواند و صله را تعیین کند برای ما نخوانده و او از ما نیست


امام رضا (علیه اسلام) نیز فرموده اند که ملعون است کسی که برای روضه خوانی ما پول تعیین کند

چرا بعد از دعای عهد سه بار روی پای راست می زنیم؟

سوال: چرا بعد از دعای عهد سه بار روی پای راست می زنیم؟

بررسی حدیث « ذَاكَ أَخُوكَ إِبْلِيسُ »

انجمن: 

آیا این حدیث معتبر است؟

الإحتجاج على أهل اللجاج(للطبرسي) ج‏1 171 احتجاج أمير المؤمنين ع بعد دخوله البصرة بأيام على من قال من أصحابه إنه ما قسم الفي‏ء فينا بالسوية و لا عدل في الرعية و غير ذلك من المسائل التي سئل عنها في خطبة خطبها ..... ص : 168
الإحتجاج على أهل اللجاج(للطبرسي)، ج‏1، ص: 171
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ‏: لَمَّا فَرَغَ عَلِيٌّ ع مِنْ قِتَالِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ وَضَعَ قَتَباً عَلَى قَتَبٍ‏ «1» ثُمَّ صَعِدَ عَلَيْهِ فَخَطَبَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ فَقَالَ يَا أَهْلَ الْبَصْرَةِ يَا أَهْلَ الْمُؤْتَفِكَةِ «2» يَا أَهْلَ الدَّاءِ الْعُضَالِ‏ «3» أَتْبَاعَ الْبَهِيمَةِ «4»- يَا جُنْدَ الْمَرْأَةِ «5» رَغَا فَأَجَبْتُمْ‏ «6» وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ مَاؤُكُمْ زُعَاقٌ‏ «7» وَ دِينُكُمْ نِفَاقٌ وَ أَخْلَاقُكُمْ دِقَاقٌ ثُمَّ نَزَلَ يَمْشِي بَعْدَ فَرَاغِهِ مِنْ خُطْبَتِهِ فَمَشَيْنَا مَعَهُ فَمَرَّ بِالْحَسَنِ الْبَصْرِيِّ وَ هُوَ يَتَوَضَّأُ فَقَالَ يَا حَسَنُ أَسْبِغِ الْوُضُوءَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَقَدْ قَتَلْتَ بِالْأَمْسِ أُنَاساً يَشْهَدُونَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ يُصَلُّونَ الْخَمْسَ وَ يُسْبِغُونَ الْوُضُوءَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَدْ كَانَ مَا رَأَيْتَ فَمَا مَنَعَكَ أَنْ تُعِينَ عَلَيْنَا عَدُوَّنَا؟
فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأَصْدُقَنَّكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَقَدْ خَرَجْتُ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ فَاغْتَسَلْتُ وَ تَحَنَّطْتُ وَ صَبَبْتُ عَلَيَّ سِلَاحِي وَ أَنَا لَا أَشُكُّ فِي أَنَّ التَّخَلُّفَ عَنْ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ عَائِشَةَ هُوَ الْكُفْرُ فَلَمَّا انْتَهَيْتُ إِلَى مَوْضِعٍ مِنَ الْخُرَيْبَةِ نَادَانِي مُنَادٍ يَا حَسَنُ إِلَى أَيْنَ؟ ارْجِعْ فَإِنَّ الْقَاتِلَ وَ الْمَقْتُولَ فِي النَّارِ فَرَجَعْتُ ذَعِراً وَ جَلَسْتُ فِي بَيْتِي فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ الثَّانِي لَمْ أَشُكَّ أَنَّ التَّخَلُّفَ عَنْ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ عَائِشَةَ هُوَ الْكُفْرُ فَتَحَنَّطْتُ وَ صَبَبْتُ عَلَيَّ سِلَاحِي- وَ خَرَجْتُ أُرِيدُ الْقِتَالَ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى مَوْضِعٍ مِنَ الْخُرَيْبَةِ فَنَادَانِي مُنَادٍ مِنْ خَلْفِي يَا حَسَنُ إِلَى أَيْنَ؟ ارْجِعْ مَرَّةً بَعْدَ أُخْرَى فَإِنَّ الْقَاتِلَ وَ الْمَقْتُولَ فِي النَّارِ قَالَ عَلِيٌّ ع صَدَقَكَ أَ فَتَدْرِي مَنْ ذَلِكَ الْمُنَادِي؟ قَالَ لَا قَالَ ع ذَاكَ أَخُوكَ إِبْلِيسُ وَ صَدَقَكَ أَنَّ الْقَاتِلَ وَ الْمَقْتُولَ مِنْهُمْ‏ «8» فِي النَّارِ فَقَالَ الْحَسَنُ الْبَصْرِيُّ الْآنَ عَرَفْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الْقَوْمَ هَلْكَى‏
وَ عَنْ يَحْيَى الْوَاسِطِيِ‏ «9» قَالَ‏ لَمَّا افْتَتَحَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَيْهِ وَ فِيهِمُ الْحَسَنُ الْبَصْرِيُ‏
______________________________
(1) القنب- بالتحريك- رحل البعير.
(2) المؤتفكة: المنقلبة قال تعالى- في قرى قوم لوط التي انقلبت بأهلها-: و المؤتفكة أهوى، و في الحديث: البصرة إحدى المؤتفكات.
(3) الداء العضال- بعين مضمومة-: المرض الصعب الشديد الذي يعجز عنه الطبيب.
(4) يريد: الجمل الذي ركبته عائشة.
(5) يريد عائشة.
(6) رغا فأجبتم أي الجمل رغا و الرغاء- كغراب-: صوت ذوات الخف و قد رغا البعير يرغو رغاء إذا ضج و رغت الناقة صوتت فهي راغية.
(7) الزعاق- كغراب-: الماء المر الغليظ الذي لا يطاق شربه.
(8) أي: القاتل و المقتول من أصحاب الجمل في النار.
(9) أبو يحيى الواسطي و اسمه سهيل بن زياد الواسطي له كتاب لقي أبا محمّد العسكريّ. أمه بنت محمّد بن نعمان أبي جعفر لأحول الملقب بمؤمن الطاق المتكلم المشهور. رجال الشيخ ص 476 رجال النجاشيّ ص 1

حدیثی درمورد گناه شنونده غیبت

سلام
ببخشید من یه حدیثی شنیدم که فرد شنونده غیبت مانند فرد غیبت کننده است
اول اینکه این حدیث از کدام بزرگوار است؟
دوم اینکهع مقصود از کلمه شنونده چیست؟
آیا کسی است که به طوری اتفاقی میشنود یا کسی که فرد غیبت کننده برایش تعریف میکند؟:Gol:

برای حفظ قرآن از چه تفسیری استفاده کنم؟

با سلام و عرض خسته نباشید.
به نظر شما حفظ قرآن از کدام تفسیر استفاده کنم بهتر است ؟

برای چه کارهایی می توان استخاره گرفت؟

انجمن: 

با سلام و خسته نباشید سوال من این بود آیا می توان برا حذف و دروس دانشگاهی استخاره گرفت

دعای «فتح مهمات» رحمانی است یا نه؟

سلام
میخواستم ببینم کسی در مورد دعای فتح مهمات اطلاعاتی داره؟
همراه داشتن این گونه دعاها مشکلاتی برای آدم بوجود میاره یا خوب هست یا کلا تاثیری نداره؟
مسئله دیگه که گفته میشه در نوشتن این دعا چون ازاسماع عظیمه درفتح بکارمیره واسمشم فتح مهماته کفاره داره و کفارشم یه خروس سیاهه که بایدقربانی بشه وازخونش درنوشتن تعویذاستفاده بشه جسدشم به مستمندبدیم،
لطفا در این مورد نظر بدید