سلام
حضرت علی (ع) در نامه سی و یک نهج البلاغه ، در ابتدای صحبت خود را اینطور میفرمایند :
این، سفارش های پدری است به فرزندش
و فرزندان، آرزوهای درازی دارند که به آنها نمی رسند؛
در راهی می روند که به نابودی می رسد.
در حقیقت به فرزند خود و جوانان این توصیه را میکنند که دنبال ارزوهای دراز نباشند، حال چند سوال پیش میاید:
سوال اول اینکه اصلا معنی ارزوهای دراز چیست؟
بفرض من جوانی 18 ساله هستم ، با خودم برنامه ریزی میکنم که در کنکور رشته پزشکی قبول بشم و بعد هم تخصص و بعد هم فوق تخصص خود رو بگیرم تا علاوه بر اینکه از اجر معنوی طبابت بهره مند بشم ، به مثلا درامد ماهانه چند صد میلیون (به پول امروز) از راه طبابت دست پیدا کنم ، حال سوالی که هست اینه که این مسیر حداقل 15 سال زمان میبره ، یعنی منی که 18 سال دارم ، دارم برای خودم ارزو و رویایی پرورش میدم که تحقق اون ، حداقل یک چهارم عمر من رو میگیره ، ایا این اسمش ارزوی دراز داشتن هست؟
سوال دوم اینکه ، وقتی انسان ، زندگینامه افراد بزرگ تاریخ رو بررسی میکنه ، مثلا رهبران بزرگ ، یا کسانی که سالها عمرشون رو صرف کردن تا تونستن تحولات عظیم علمی ، صنعتی ، اقتصادی و... در جامعه بشریت بوجود بیارن و اکنون تحولات جامعه بشری مرهون زحمات اونهاست ، اینها کسانی بودند که زمانی ، در سر خود رویاها و ارزوهای بزرگی داشتن که سالها و دهه ها برای رسیدن به اون ارزوها تلاش کردن... حالا میخواستم ببینم که این ارزوهای بزرگ داشتن این افراد معنی همون ارزوهای دراز که حضرت امیر (ع فرمودن رو میده؟ اگر جواب مثبت هست که این افراد اگر ارزوهای بزرگی در سر نداشتن و فقط به فکر ارزوهای کوچک و سریع الوصول خود بودن و طبق اون ارزوهای بزرگ برای زندگی خود برنامه ریزی نمیکردن و تلاش نمیکردن که الان بشریت پیشرفت و رشد چشم گیری نداشت ، و اساسا به نظر میرسه ادمهای بزرگ یکی از اصولی که دارن اینه که ارزوهای بزرگ در سر دارن ، اگر میشه در مورد این موضوع هم توضیح بدید.
با تشکر.