حکم شرعی مراجعه به دعا نویس
ارسال شده توسط victoryone در یکشنبه, ۱۳۹۶/۰۶/۱۹ - ۱۱:۵۰با سلام
مراجعه به دعا نویس برای رفع مشکلی از لحاظ شرعی چه حکمی دارد ؟
مرجع: آیت الله خامنه ای
با سلام
مراجعه به دعا نویس برای رفع مشکلی از لحاظ شرعی چه حکمی دارد ؟
مرجع: آیت الله خامنه ای
سلام من چند ماهه که عقد کردم شوهرمو دوست دارم ایشون هم همینطور اما چند وقت احساس میکنم نسبت به من سرد شده دیگه مثل قبل زنگ و پیامک نمیزنه و در کل خیلی فرق کرده با اولای عقدمون این موضوع خیلی ازارم میده
خیلی تلاش کردم که به قبل برگردیم ولی انگار هر چقدر من بهش نزدیک تر میشم اون سردتر و بی تفاوت تر میشه
خودم زیاد دعاهای مختلفو میخونم برای محبت که توی اینترنت هست مثلا سوره مزمل و ...
ولی نتیجه ای نداشته
آیا دعا یا ذکر خاصی برای افزایش محبت بین همسران هست؟
منظور از اهل فن چه کسانی هستند و تفاوت کارشان با دعا نویسان در چیست؟
با سپاس از شما
با سلام:Gol:
بنده خدایی می گوید:
مدتیست که سر در گم هستم ، دنبال کاری مناسب هستم و خرابگی در زندگی ام زیاد دارم
از طرفی به دختر خانومی مومنه علاقه ای دارم( دو طرفه) اما خانواده آنان مخالف هستند ...
دوستان عزیز برای رفع ( این دو مشکل )این عزیز راه حلی معنوی گر سراغ دارن بفرمایند ( ازجمله دعا یا اعمالی که سریع تاثیر دیده اند دیگران)
( اگر شد در خصوصی) هر طور صلاح میدانید
منتظر سخن شما عزیزان هستیم:Gol:
سلام خدمت شما
مورد هایی رو دیدم که شخصی ،در زندگی اش مشکلاتی دارد و برای حل مشکلات پیش دعا نویس میرود و دعا میگیرد
مثلا برای مشکلات عصبی یکی از اعضاء خانواده
برای چشم نخوردن
برای محبت بین خانواده
و یا این که به دنبال دعا میرود میگوید که هرچیزی که گم شود ،شب،هنگام خواب نیت میکند و میخوابد و جنس گم شده را در خواب پیدا میکند،و بعد از بیداری رجوع میکند و پیدا میشود .
و یا از فردی که آیینه بین است استفاده میکنند و میگویند که بچه ای را خواب میکنند و آن بچه در رویا میگوید که چه اتفاقی رخ داده.
و یا اینکه میگوید که اعضاء فامیل برایمان دعا گرفته اند و چشم دیدن ما را ندارد و دعا هم برای باطل کردن آنها میگیرند.
آیا باور کردن اینها صحیح است؟
این نوشته های بالا رو من از یک نفر شنیده ام که همه این کارها رو تقریبا انجام داده و پیش دعانویس میرن همیشه.
این فردی که اینها رو میگن سطح سوادشون : بیسواد هستن و حتی نام ائمه رو هم به زبان خوب تلفظ نمیتونن بکنن و سختشونه (زبونشون نمیچرخه:مثلا نام حضرت ابوالفضل (ع) را.
و میگن که خواب بهشت رو هم میبینن
خیلی ها هم قبولش دارن و اون رو آدم خیلی خوبی میدونن
ولی من یه فکر دیگه دارم در موردشون
خواستم بپرسم ببینم قضیه چطوریه
واقعیت داره یا نه ؟
از صحبت هاشون و یا خواب های بهشت و ائمه رو که میگن میبینن توهم نیست؟و یا اینطور نیست که ایشون دوست دارن اینها رو ببینن و تو خواب اینطور میشه
ببخشید خیلی نوشتم.
این مطلب مشاهدات حضوری شخصی است از یک دعا نویس نظر شما در مورد این مسائل چیست؟
"کاری به صحت وسقم حرفهای این بنده خدا ندارم اما واقعا این گونه مسائل در اجتماع وجود دارد"
نمیدونم شما به این دعانویسها اعتقاد دارین و یا اینکه نمونه هایی رو دیدین که اعتقاد داشته باشن یا نه؟ مثلا مادربزرگ خودم خیلی به پزشکای دعانویس اعتقاد داره و البته به طرز عجیبی همیشه هم جواب میگیره. نمیدونم آیا اتفاقیه و یا حقیقی و یا اینکه اصلا چه جریانی پشتشون هست؟
خودم اصلا اعتقادی به دعانویسها ندارم. مادربزرگم میگه به خاطر اینه که ایمانت ضعیفه، میگه چون دعانویسها همش از مفاتیح و قرآن دعا مینویسن و وقتی کسی اعتقادی نداره یعنی ایمانش ضعیفه…
حالا اینو برای این نوشتم که چند روز پیش خانم همسایه ما از من خواست که تا یه جایی باهاش برم. فشار خون شوهرش یک دفعه ای زده بالا و خونریزی مغزی کرده. بچه هاش بیمارستان بودن و برای همین همراش رفتم تا یکی از شهرکهای اطراف تهران که یه پزشک دعانویس رو ببینه! وقتی بهش گفتم که من اعتقاد ندارم گفتش که نه این خانمی که میگم کارش خیلی درسته. دفعه پیش حال مادرم بد شده بود و من رفتم پیشش و به من گفت اگه مادرتون رو عمل کنین به صلاحش نیست، برای همین ما هم رضایت ندادیم که عملش کنن و الانم حالش خوبه! * وقتی رسیدیم اونجا خیلی شلوغ بود! تقریبا از جاهای زیادی از تهران و حتی شهرستان پیش اون خانم می اومدن! رفتیم پیش خانم دعا نویس دست کم نیم کیلو طلا هم به دستها و گردن و گوشش آویزون بود.
جالبه بدونین که یک کتاب داشت که وقتی اون رو برای کسی باز میکرد ازش ۸ هزارتومن میگرفت! و به ازای نوشتن دعای باطل سحر ۱۵ هزار تومن میگرفت! البته به ۹۰ درصد خانمهایی که اونجا بودن و مشکلاتشون رو میگفتن میگفت شما سحر داری و باید باطل بشه. بعد یه سری خانمهایی که با شوهر و یا خونواده شوهرشون مشکل داشتن یه دعایی مینوشت به اسم دعای محبت کل خلایق که قیمت اینم ۱۰ هزار تومن بود! یه دعای عجیب دیگه هم بود مخصوص کسانی که در زندگی فردی دخالت میکردن به اسم زبان بند که میگفت اگه کسی اینو همراش باشه دیگه زبان فردی که تو این دعا هست بسته میشه و دیگه دخالت نمی کنه! قیمت اینم ۱۰ هزارتومن بود! بعد تصور کنین خیلی از خانمایی که می اومدن همه اینها رو با هم میگرفتن! دیگه خودتون حساب کنین درآمد روزانه خانم دکتر دعانویس رو
* تازه اون مدتی که من اونجا بودم یه دختر ۲۹ ساله اومد که ۳ بار بخت گشایی کرده بود و نتیجه نگرفته بود (حماقت تا چه حد؟) بعدش دوباره اومده بود! با یک کاسه چینی و یک لباس زیر(؟!) و ۴۳ عدد خرما و یک قفل و مبلغ ۲۰ هزار تومن که قیمت بخت گشایی بود! جالبه که دختره گفت احساس میکنم ۲ نفر بهم چشم بد دارن و میخوام از من دور بشن، بهش گفت برو ۲ تا تخم مرغ بخر! بعدش دختره تخم مرغها رو آورد و خانم دعانویس اطراف تخم مرغ علاوه بر اسامی که دختره گفت، یک چیزهایی نوشت و کشید و گفت که تخم مرغها رو به ترتیب در روزهای زوج هفته بذاره توی یک قابلمه بدون روغن و بدون آب که بسوزن و سیاه بشن بعدش اونا رو دم در خونه شون دفن کنه!
* روش درمان شوهر همسایه ما هم اینطوری بود که به خانم همسایه گفت یه بطری بزرگ آب معدنی و یک بسته شمع بخره. بعد در بطری رو باز کرد و توش یه چیزهایی خوند! دوبار فوت کرد و بازم چیزهایی خوند و در پایان گفت یک لیوان از این آب رو بدین شوهرتون بخوره و باقیش رو هم بریزه تو وان حمام و غسل کنه! بعد ۸ تا کاغذ در آورد و روشون دعاهایی نوشت و دور شمع ها پیچید و به خانم همسایه گفت که این شمع ها رو به ترتیب در روزهای هفته روشن کنه و در پایان خاکسترشون رو توی آب روان بریزه! (ماشالا چقدر تو تهران آب روان داریم!)
* حالا این وسط دلم برای یک خانومه ای خیلی سوخت. اونجا طوری بود که همه بدون توجه به جمع مشکلاتشون رو میگفتن چون یه اتاق کوچیک بود. این خانومه شوهرش ۳ ماه بود که رفته بود و ازش خبری نبود. آقا بعد از یک دعوای خونوادگی قهر کرده بود رفته بود خونه مادرش، بعد زن بیچاره رو به همراه ۲ تا بچه ۲ و ۳ ساله تنها گذاشته بود. گفته بود که دیگه زن نمیخواد و میخواد طلاق بگیره. بعدش خانمه میگفت من سردرگم شدم دلم براش تنگ شده. موبایلشو فروخته، خونواده اش اول به من جواب میدادن الان تا میفهمن من زنگ زدم قطع می کنن و … از یه طرفی هم میگفت درخواست نفقه برای بچه هاش کرده چونکه خودش کار نمیکنه و درآمدی نداره… آدم دلش کباب میشد… میگفت طلاهاشو فروخته که خرجی خونه اش باشه و حالا اومده بود پیش این دعانویسه که شوهرش رو برگردونه! دعانویسه ۲۵ هزارتومان ازش گرفت و دعاهایی نوشت و عکس شوهره رو گرفت و پشت اونم چیزهایی نوشت و آخرش گفت غلط کرده برمیگرده!…
حقیقتش خیلی دلم سوخت. موقع بیرون اومدنی همین خانمه با ما بود و بهش گفتم که به جای اینهمه پول خرج کردن میرفت یه واسطه میگرفت که بره با شوهره صحبت کنه یا دعا کنه یا هر چیز دیگه ای… خانمه جواب جالبی داد: گفت بعدا که خودت شوهر کنی و خدای نکرده یکبار شوهرت دعوات کرد و فقط یکروز ترکت کرد اونوقت میفهمی که من چی میکشم. اونوقته که به هر روشی متوسل میشی که یه ذره بهت امید بده، بهت سریعتر جواب بده که شوهرت هنوز تو و بچه هات رو دوست داره و یه روز برمیگرده:(
راستش این خانمه بدجوری توی ذهن منه و هنوزم هر روز براش دعا میکنم. یعنی هرچقدر که به دعانویسها اعتقادی نداشته باشم دلم میخواست در مورد این خانمه درست عمل کنه و دوباره شوهرش برگرده…
* ها، یه چیز بامزه هم بگم. یه خانمه ۴۹ ساله اومده بود و میگفت که بعد از ۳۲ ساااال تازه فهمیده که شوهرش ۳ تا زن دیگه هم داره! و برای هر کدوم از اون زنهای دیگه هم در نقاط مختلف تهران خونه خریده! این خانم از سن کم یعنی ۱۷ سالگی خودش عاشق شوهرش شده بود، میگفت شوهرش خیلی خوشتیپ و پولدار هست. تاجر بین المللی فرشه! بعد حالا هنوزم عاشق شوهرش بود و به خانم دعانویس میگفت یه کاری کن اون ۳ تا دیگه رو ندید بگیره و فقط دور من بگرده! جالبه علاوه بر دعاهایی که واسش نوشته شد گفت که باید طی مراسمی سر یک خر رو توی یه قبرستونی دفن کنه (یعنی کور شم اگه دروغ بگم) تازه بهش گفت که اگه اینها اثر نکرد، دفعه بعد بیا برات مهره مار بنویسم
* حالا این خانومایی که میگم فکر نکنین از این خانومای خونه دار بیسواد بودنا! نه به خدا. خیلیاشون از این تیریپ با کلاسا بودن، چندتاشون حتی میگفتن خودشون مرخصی گرفتن که امروز محضر دعانویسه برسن یا شوهراشون مرخصی گرفتن که اونا رو برسونن