شریعتی اسلام شیعه

مفهوم حدیث نبوی درباره سلمان فارسی

با سلام و عرض ادب و احترام

در ابتدای کتاب "سلمان پاک" نوشته دکتر شریعتی حدیثی نبوی در مورد سلمان فارسی ذکر شده که معنای آن ذیلا ذکر میشود :

پیامبر (ص) : آنچه که سلمان میداند اگر ابوذر میدانست کافر میشد.

لطفا در مورد این حدیث و مفهوم آن توضیح دهید. با تشکر

دکتر علی شریعتی ؛ اسلام و تشیع

انجمن: 

بسمالله الرحمن الرحیم

در این مجال

نیت بر آن است خلاصه ای از تحلیلهای دکتر علی شریعتی را در ارتباط با اسلام و تشیع و جامعه اسلامی ذکر نمایم لذا ازخداوند متعال تمنای مدد دارم.
در این بین وقتی می خواستم بر اساس موضوعیت مباحث را مطرح کنم دیدم مسائل بسیار بسیط هستند لذا چند سخنرانی از دکتر را انتخاب کردم تا بر اساس مباحث مطرح شده در آن چهارچوب عقاید ایشان مشخص گردد و تا بعد که ببینیم خدا چه می خواهد.

بدون شک یکی از سخنرانیهای تاثیر گذار دکتر نقد و بررسی از لحاظ علم جامعه شناسی است در سخنرانی مشهور ایشان با عنوان شیعه علوی و شیعه صفوی

شیعه علوی و شیعه صفوی ( بررسی در حوزه علم جامعه شناسی )

بخش نخست

بررسی تاریخچه شیعه
شیعه تا قبل از صفویه تحت ظلم حکومتهائی بود که با عنوان سنت ایجاد شده بود خلفای بنی امیه و بعد بنی عباس .
در تمام این ادوار شیعه جنبشی بود در حال حرکت چراکه ماهیت شیعه ماهیتی انقلاب گونه داشت و برعکس حکومت ها طبق رسم و قوانین اجتماعی همواره پاسخگو بودند.
تا اینکه حکومت صفویه با عنوان شیعی در ایران ایجاد شد.
و تا به آن زمان که شیعه حرکت بود و عنوان انقلاب همیشه با عنوان حرکت همراه است و عنوان حکومت عنوانی ساکن و پاسخگوست در زمان صفویه بواسطه حکومتی شدن شیعه از جنبش ایستاد و شد حکومتی پاسخگو.
بالاخص در آن زمان وزیری تعئین شد با نام وزیر روضه و وزارتخانه ای ایجاد شد با همین نام که مسئولیت انجام فرائض شیعی را در آن زمان به عهده داشت.
این وزیر روضه بعد از مسافرت در سرزمینهای مسیحی و با کپی برداریهای ناشیانه یک سری مراسم را به همراه خود آورد که از جمله آن علم هست که در دستجات استفاده می گردد عینا کپی برداری شده از این مراسمات مسیحی است.

همینطور بواسطه نفعی که ائمه برای حکومت صفویه داشت آنها برای زیارت قبور ائمه نیز برای اشخاص برتریت و القابی ایجاد نمودند مثلا تا آن زمان کسی به حج می رفت میشد حاجی و بعد از آن هرکسی به مشهد می رفت برای زیارت امام رضا علیه السلام نامش را مشهدی و کربلائی و ... گذاشتند.

در عین حال مسجد را که محل عبادت و قیام مسلمین از قدیم الایام بود را رها کرده و حسینیه با نام امام حسین علیه السلام بنا کردند.

در عین حال در کوچه و بازار راه می افتادند و بر عمر لعنت می فرستادند و اگرکسی آنجا حضور میداشت باید می گفت بیش باد والا جانش را می گرفتند درست مانند حرکات حکومتهای قبل.

حال این بیچاره هائیکه ( منظور اهل سنت) هیچ ربطی به عمر و عثمان و ابوبکر از لحاظ آنچه که آنها کرده بودند نداشتند باید اینجا قربانی می شدند.

خیلی مراتب عوض شد و دیگر شیعه آن شیعه سابق نبود علمای این شیعه همنشین حکام بودند و چیزی را که می خواستند بگویند باید می دیدند که مورد نظر حاکم قرار می گیرد یا خیر بعد بگویند و یا تائید کنند و شیعه قبل از آن چیزی که می گفت صرفا باید می دید که حق است یاخیر .

آدرس بخش اول این سخنرانی

http://www.4shared.com/audio/dBu2VDNw/welkinblogskycom-Tashayo_e_Ala.html

ذیلا عرض می کنم اخیرا کتبی دیدم که با نام ایشان تکثیر گردیده لذا به دوستان پیشنهاد می کنم که به آرشیو صوتی مراجعه نمایند.
یاحق