نامه یک دختر دانشجو برای مادر شهید مصطفی(کمیل) صفری ارسال شده توسط سلیلة الزهراء در سهشنبه, ۱۳۹۰/۱۰/۱۳ - ۱۹:۳۷ انجمن: یادمان شهدابسم الله الرحمن الرحیم نامه یک دختر دانشجو برای مادر شهید مصطفی(کمیل) صفری به اسم حبیب اگر آنان که رفتند حسینی بودند و جهادی علی وار کردند ، شمایی که ماندید هنری زینبی دارید تا زیبایی حضورشان را بر چشمان ناباور ِقافله باختگان به تصویر کشید . . . . پس سلامٌ علی قلب زینب الصّبور . . . . و مگر نه اینکه قرآنش نام تو را برده و مگر نه اینکه حق ولایت دارد "مادر" ؟ تو که آه بکشی دنیا ویران می شود بر سر هر چه نامهربانیست... اصلن خود مادر یعنی آهی که از نهاد ِعشق پا می گیرد. و خودت بگوعشقی فراتر از تب ِ بی قراری ات در لحظات ِ ناآرامی فرزند هست مادر؟ حالا اما دلت گرم باشد از آن فرزند ِآرمیده ای که اشک را روسیاه کرد بر صفحه ی دلتنگی هات ... دلت گرم باشد که آرامشی والاتر از لبخند ِچشمان ِشهیدش نیست در این دنیای بی اعتبار ... چشمانی که اخلاص ، سرمشق ِ بندگیشان بود و الفبای عاشقی را زمزمه کرد در گوش ما دورافتادگان از آسمانش ... غمت را در کوله بار ِشرمساری من بگذار ای یاور زینب ! که پرواز ِپرستویت جز سربلندی چیزی بر نمی تابد.. شوق شهادت با هر واژه ای از زندگی نامه ی دردانه ات، دلهای جامانده را می لرزاند... چه نزدیکش بوده باشند و لبخند ِ ایمانش را چشیده . . . و چه در زمره ی کسانی چون ما که در جایی و نقطه ای و زمانی دیگر مست ِدنیای خویش بوده ایم و صهبای وصال ِشهیدت ، خواب ِ پریدن را برایمان رویای شیرین رضایت الهی کرده است ... گویند حضور انسان ها در هر موقعیتی بی حکمت نیست ... بی گمان این بنده ی مقرب ِ در خانه ات حاضر شد تا درسهایش را از بَر کند و با غیابش ، نفس ِ حسرت خور ِما را آگاه تر به اسرار ِحب الهی گرداند ... و تو ای زخم ِداغ دیده ی میراثِ فاطمه اس! مادر ! دستانت مسیر بهشت را جاری می کند بر قلب شاهد ِ حقیقت ... تو را به بوسه های آسمانی ِ شهیدت بر همان دستان سوگند ... که سجاده ی خلوت با عزیزت وقتی پهن شد ، دعا کنی اجابت ِ بی قراری های مریدان ِ اخلاصش را ... که رنگ ِ بی ریایی هایش ، چشم ِهر چه دنیاخواهیست کور کرده ... و ما اسیر ِ این بازار مردانگی اش سر در گریبان ِ گمشدگی خویش فرو برده ایم ... سلام ما را برسان بر آن وجود ِ متبرک ِ فرزند خمینی و سرباز خامنه ای که تا نور ایمان می درخشد راهشان همواره آذین بسته ی پیروی است ... از همین فاصله سر بر زمین آورده و سجده می برم بر پاهایت که قبله ی حاجات ِ شهید والامقام بودند ... اندکی شفاعت طلب ِ جانمان کن تا خریده شویم در این وانفسای انتظار ... صبر زینبسپناه ِهمّیشگی ِ زندگیتان باد و برکت ایمان، رونق ِ افزون این بزرگترین افتخار ... یاعلی برچسب: شهیدمادردخترنامهدانشجوشهید مصطفی صفری