با وجود آیات بسیاری كه راجع به توسل و یا امكان شنیدن مردگان یا نظارت اولیاء خدا وجود دارد، غالبا وهابی ها، از این آیه استفاده می كنند و می گویند این ایه می گوید هر كسی به واسطه فرد دیگری تقرب به خداوند بجوید، مشرك است، پس عموم شیعه و بسیاری از اهل سنت مشرك اند.
به نظر شما اشتباه آنها كجاست؟
بذارید از ابتدای آیه بررسی كنیم. آیا آیه می فرماید كه هر گونه اولیائی غیر خداوند اتخاذ نكنید؟ اگر اینطور باشد كه مساله تمام است. اما در سوره مائده، آیه 55 داریم:
یعنی خود خداوند، به جز خود، رسول و مومنان خاصی را نیز ولی ما معرفی می كنند. پس قطعا منظور از من دون الله اولیاء، این نیست كه نفی هر نوع ولی باشد.
در وهله دوم، بحث این است كه خداوند كسانی را كه قصد تقرب با این اولیاء را داشته اند، بازخواست خواهند كرد. مجدد مساله دشوار شد، یعنی تقرب با كمك اولیاء، به طور كلی مساله ای غیر مجاز است؟
با نگاه به آیات قرآن كریم، و مثالهای بسیاری كه تقرب به واسطه بنده ای وجود دارد، باز هم این مساله رفع می شود. مثلا در آیه 64 سوره نساء، پیامبر خدا وسیله ای معرفی شده اند كه اگر برای عده ای استغفار كنند، در بخشش آن عده موثر است، یا در ایه 97/98 سوره یوسف، حضرت یعقوب چنین نقشی را ایفا كرده اند و تبعا به استغفار برای بخشش و در نتیجه تقرب است. و یا در آیه 99 سوره توبه داریم :
وَ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ قُرُبات عِنْدَ اللّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ.
یعنی حتی انفاق آن كسانی كه ایمان دارند، وسیله ای برای تقرب به دعای حضرت رسول معرفی شده است! و دعای حضرت رسول برای چیست؟ جواب روشن است.
پس این استدلال كه تقرب با اولیاء خدا مجاز نیست نیز اساسی ندارد كه تاكید هم شده است.
پس با این اوصاف، خداوند چه كسانی را سرزنش می كنند؟ برای پیدا كردن راه حل این سوال، از ابن تیمیه، پدر مكتب وهابیت كمك می گیریم كه می گوید:
مَعْرِفَةُ سَبَبِ النُّزُولِ یُعِینُ عَلَى فَهْمِ الْآیَةِ فَإِنَّ الْعِلْمَ بِالسَّبَبِ یُوَرِّثُ الْعِلْمَ بِالْمُسَبَّبِ (1)
شناخت اسباب نزول (شان نزول آیه) به فهم آیه كمك مىكند ، زیرا علم بهسبب موجب علم به مسبب مىشود.
بعد از دونستن فلسفه شان نزول در مکتب وهابیت ، خوبه كه به شان نزول آیه در کتب اهل سنت اشاره داشته باشیم:
وَأخرج ابْن جریر من طَرِیق جُوَیْبِر عَن ابْن عَبَّاس رَضِی الله عَنْهُمَا {وَالَّذین اتَّخذُوا من دونه أَوْلِیَاء} قَالَ: أنزلت فِی ثَلَاثَة أَحیَاء عامر وكنانة وَبنی سَلمَة کَانُوا یعْبدُونَ الْأَوْثَان وَیَقُولُونَ الْمَلَائِكَة بَنَاته فَقَالُوا {مَا نعبدهم إِلَّا لیقربونا إِلَى الله زلفى} (2)
یعنی چی؟ بحث در مورد سه نفر هست كه بت ها را می پرستیدند. پس ایه داره در مورد بت پرستها و بت پرستی صحبت میكنه. و نفی مورد نظر ایه، اولیائی از جنس بت هاست و این كاملا قابل دركه كه بت ها، توان ایجاد تقرب رو ندارند. پس مساله تقریبا روشن شد.
اما ممكنه یه نفر اصرار كنه به این كه، این قبوله كه میشه اولیائی غیر خدا، طبق آیات دیگر قرآن داشت، اما اگه فرض كنیم اون اولیاء مورد نظر در این آیه، طبق سیاق آیه، بت نباشند، آیه توضیح بیشتری دارد؟
جواب این سوال مثبته، فقط كافیه با دقت بیشتری به ایه مورد نظر توجه كنیم. آیه نمی فرماید با اولیاء خدا تقرب می جستند. توجه كنید! اونها بیان می کردند : ما این بت ها می پرستیم برای اینکه از طریق عبادت آن ها به خداوند برسیم .( به جمله ما نعبدهم الا در آیه دقت کنید؛ بعد از عبارت "نمی پرستیم مگر اینكه"، دلیل پرستش را بیان می كنند.)
در آیه دوم همین سوره، یعنی قبل از آیه مورد بررسی، تاكید شده است كه خدا را عبادت كنید (فاعبدالله)
اما همه می دانیم كه شیعه، طبق آیه 55 سوره مائده، نه من دون الله بلکه به اذن الله به ولایت خویش اتخاذ کرده تا در ظل عنایات خود ما را بقرب خداوند رحمان نائل گرداند.
این رو هم خوبه اشاره كنیم كه وهابی ها از كوچكترین شباهتی نباید دنبال نتیجه گیری باشند. بت پرستها در گذشته، دور خانه كعبه طواف می كردند. حال، ما نباید طواف كنیم چون كارمان شبیه آنهاست و مشرك می شویم؟! پس همه مسلمین مشرك اند؟! تبعا اینطور نیست. باید نیت و جوانب مساله و دستورات خداوند رو با دقت دنبال كنیم تا دچار انحراف نشیم.
--------------------------------------------------------------------------------
ترجمه آیه 3 سوره زمر:
آگاه باشید! که دین خالص ویژه خداست ، و آنان که به جای خدا سرپرستان و معبودانی برگزیده اند [ و می گویند: ] ما آنان را جز برای اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک کنند ، نمی پرستیم. بی تردید خدا میان آنان [ و مؤمنان ] درباره آنچه که اختلاف می کنند [ و آن آیین توحید و شرک است ] داوری خواهد کرد قطعاً خدا آن کس را که دروغگو و بسیار ناسپاس است ، هدایت نمی کند.
منابع:
(1) کتاب الإتقان فی علوم القرآن ،المولف: عبد الرحمن بن أبی بكر، جلال الدین السیوطی ، الناشر: الهیئة المصریة العامة للكتاب ، جلد اول ، صفحه 108
(2) کتاب الدر المنثور فی تفسیر المأثور ، المولف: عبد الرحمن بن أبی بكر، جلال الدین السیوطی ، الناشر: دار الفكر – بیروت ، جلد 7 ، صفحه ی
- ترجمه ی قرآن کریم ، شیخ حسین انصاریان
- توسل اثر آیت الله ضیاء آبادی
- در المنثور اثر جلال الدین سیوطی
- الاتقان اثر جلال الدین سیوطی
- المیزان اثر علامه طباطبایی
- پاسخ های دوستان و بزرگواران در رسانه ی فطرس (مسابقه اي در كلوب) پیرامون آیه 3 زمر
راستش توي اينترنت كه گشت ميزنيم، احاديث اهل سنت پيرامون توسل رو بيشتر پيدا مي كنيم تا احاديث شيعه! و احاديث معتبر شيعه به شدت سخت پيدا ميشه و كمتر توجه شده.
لطفا احاديثي از شيعه كه در موضوع توسل هست رو در اين تاپيك جمع آوري كنيم كه منبعي بشه براي استفاده شيعيان كه در سرچ ها راحت تر پيدا كنن. البته احاديثي كه مستقيما معصوم رو خطاب قرار داده باشن، ظاهرا در اينترنت بيشتر مورد نياز هست.
تشكر از همراهي شما بزرگواران و اساتيد :Gol:
لطفا بحث بين شيعه و سني در اين تاپيك انجام نشه. به اندازه كافي تاپيك در اين موضوعات اختلافي هست كه مي توانيد اونجا مراجعه كنيد!
تقديم به پيشگاه آقا امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف)...
همه ما ها كمي درباره امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف) شنيديم؛ اينكه ايشان در غيبت هستند و روزي ظهور خواهند كرد، قبل ظهور ايشان اتفاقاتي خواهد افتاد و چه و چه. من امروز قصد دارم به خاطر مقارنت نيمه شعبان و شروع فعاليت وبلاگي ام، فعاليتم را با پستي درباره امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف) شروع كنم و از خداوند متعال و در ذيل ايشان امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف) مي خواهم كه كمكم كنند تا مطلبي نو و بهدردبخور براي شما عزيزان بگذارم:
دليل قرآني بر وجود امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف):
در بيان ادلّه وجود حضرت مهدي(عج) بايد به اين نكته دقت كنيم كه ايدئولوژي و تفكّر مخاطبمان چيست و از چه چيز بايد سخن گفت. مخاطب من فعلاً دوستاني هستند كه اسلام و قرآن و شيعه را قبول دارند. إنشاءالله در آينده به "مهدويت" به طور وسيع خواهيم پرداخت. با وجود اينكه امروزه وهابيون به شدت بر "مهدويت" مي تازند و قصد دارند آن را برگرفته از "سوشيانت" زرتشت نشان دهند، قصد دارم دليلي از قرآن مبني بر وجود حضرت ولي عصر(ارواحنا له الفدا) بگذارم: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام، قَالَ: «يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ، خَاصِمُوا بِسُورَة«إِنَّا أَنْزَلْناهُ» تَفْلُجُوا، فَوَ اللَّهِ، إِنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ- تَبَارَكَ وَ تَعَالى- عَلَى الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله، وَ إِنَّهَا لَسَيِّدَةُ دِينِكُمْ، وَ إِنَّهَا لَغَايَةُ عِلْمِنَا...»1 ترجمه: از امام باقر(ع) روايت است كه فرمود: « اي شيعيان، با سوره "إنّا أنزلناه" استدلال كنيد تا پيروز شويد. به خدا سوگند، آن -سوره "إنّا أنزلناه"- حجّت2 خداوند بزرگ و بلند مرتبه بر مردم پس از رسول الله(ص) و سرور دين شما و نهايت دانش ماست...»
چه نكته اي در سورة قدر وجود دارد كه اگر با آن استدلال كنيم پيروز مي شويم؟ يك بار سوره قدر را مرور ميكنيم: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ (1)
وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2)
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3)
تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (4)
سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (5)
به فعل "تنزّل" دقت كنيد، اين فعل مضارع است و بر وقوع فعل در زمان حال نيز دلالت دارد و به اين معني است كه تنزّل ملائكه و روح درحال حاضر نيز اتفاق ميافتد3. از طرف ديگر، در زمان حضرت رسول (ص)، ملائكه و روح بر قلب ايشان نازل مي شدند:
حال ملائكه و روح بر چه كسي نازل مي شوند؟ آيا اين شخص نبايد از نظر درجات معنوي و طهارت قلبي در مقام عصمت باشد تا شايستگي دريافت پيام الهي از طريق ملائكه را داشته باشد؟ شايد بتوان گفت كه ملائكه و روح ميتوانند بر كساني كه در اثر تلاش و مجاهده فيسبيلالله به درجات معنوي بالايي رسيده اند، وارد شوند؛ ولي بايد توجه داشت اين افراد ميگويند:
در تفسير القمي آمده: "قولُهُ تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها قَالَ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَ رُوحُ الْقُدُسِ عَلَى إِمَامِ الزَّمَانِ وَ يَدْفَعُونَ إِلَيْهِ مَا قَدْ كَتَبُوهُ مِنْ هَذِهِ الْأُمُورِ" ترجمه: در آيه "تنزّل الملائكة و الرّوح" ملائكه و روحالقدس بر امام زمان نازل ميشوند و آنچه را كه از اين امور نوشتهاند به او ميدهند.6
ما از گزارههاي فوق متوجّه ميشويم كه:
1. امام زمان(عج) اكنون زنده هستند و در ميان ما حضور دارند.
2. اين پندار كه " تئوري "امام زمان" برگرفته از از زرتشتيگري است" ناشي از عدم آشنايي با قرآن و معارف آن است.
"...أللهم اجعلني من أنصاره و أعوانه و الذّابين عنه و المسارعين إليه في قضاء حوائجه و الممتثلين لأوامره و المحامين عنه و السّابقين إلي إرادته و المستشهدين بين يديه..."
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
1.الكافي، جلد 1، ص 618 و 619
2.برهان و دليل(لغتنامه لسان العرب)
3.الكافي، جلد 1، ص 618: "فَيَقُولُ: هَلْ تَكُونُ لَيْلَةُ الْقَدْرِ مِنْ بَعْدِي؟ فَيَقُولَانِ: نَعَمْ، قَالَ: فَيَقُولُ: فَهَلْ يَنْزِلُ ذلِكَ الْأَمْرُ فِيهَا؟ فَيَقُولَانِ: نَعَمْ، قَالَ: فَيَقُولُ: إِلى مَنْ؟ فَيَقُولَانِ: لَانَدْرِي، فَيَأْخُذُ بِرَأْسِي وَ يَقُولُ: إِنْ لَمْ تَدْرِيَا فَادْرِيَا، هُوَ هذَا مِنْ بَعْدِي..." حضرت رسول(ص) به عمر و ابوبكر فرمود: آيا آن امر بعد از من نازل خواهد شد؟ گفتند: بلي، فرمود: بر چه كسي؟ گفتند: نمي دانيم. حضرت سر حضرت علي (ع) را گرفتند و فرمودند: اگر نميدانيد بدانيد، بعد از من بر او نازل خواهد شد...
4. سوره مباركه شعراء، آيات 192 تا 194
5.حافظ
6.تفسير القمي، ج2، ص431
سال شصت هجرى قمرى معاويه در گذشت و پسرش يزيد طبق بيعتى كه پدرش از مردم براى وى گرفته بود زمان حكومت اسلامى را در دست گرفت. يزيد به شهادت تاريخ،هيچگونه شخصيت دينى نداشت،جوانى بود حتى در زمان حيات پدر، اعتنايى به اصول و قوانين اسلام نمىكرد و جز عياشى و بى بند و بارى و شهوترانى سرش نمىشد و در سه سال حكومتخود،فجايعى راه انداخت كه در تاريخ ظهور اسلام با آن همه فتنهها كه گذشته بود،سابقه نداشت. سال اول،حضرت حسين بن على عليه السلام را كه سبط پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بود با فرزندان و خويشان و يارانش با فجيعترين وضعى كشت و زنان و كودكان و اهل بيت پيغمبر را به همراه سرهاى بريده شهدا در شهرها گردانيد (1) و در سال دوم،«مدينه»را قتل عام كرد و خون و مال و عرض مردم را سه روز به لشكريان خود مباح ساخت (2)
و سال سوم،«كعبه مقدسه»را خراب كرده و آتشزد!! (3)و پس از يزيد،آل مروان از بنى اميه زمام حكومت اسلامى را-به تفصيلى كه در تواريخ ضبط شده-در دست گرفتند حكومت اين دسته يازده نفرى كه نزديك به هفتاد سال ادامه داشت،روزگار تيره و شومى براى اسلام و مسلمين به وجود آورد كه در جامعه اسلامى جز يك امپراطورى عربى استبدادى كه نام خلافت اسلامى بر آن گذاشته شده بود،حكومت نمىكرد و در دوره حكومت اينان كار به جايى كشيد كه خليفه وقت (وليد بن يزيد) كه جانشين پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و يگانه حامى دين شمرده مىشد،بى محابا تصميم گرفتبالاى خانه كعبه غرفهاى بسازد تا در موسم حج در آنجا مخصوصا به خوش گذرانى بپردازد (4) !!