فراموشی

فراموشی یا تردید در سال خمسی

سلام علیکم
با احترام
فردی که به طور کامل سال خمسی خود را فراموش کرده وظیفه اش چیست؟

سوال دوم فردی در مورد سال خمسی خود بین چند روز مثلا اول مهر یا اول آبان یا اول آذر مردد است وظیفه اش چیست؟

لطفا نظر مقام معظم رهبری و آیت الله مکارم را بفرمایید.

دارم آلزایمر می گیرم! چه باید کرد؟

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:


زنگ در و میزنن و بعد از اینکه چادرم و پوشیدم درب منزل باز کردم
اقای همسایه بود با مقداری پول که برای حق شارژ این ماه بود
فامیلش و گفت و با یه خداحافظی رفت
وقتی جادرم و به چوب لباسی اویزون کردم دیگه فامیلی اقای همسایه رو به خاطر نمی اوردم
و اتفاقات اینچنینی زیاد
خیلی زیاد وسیله گم میکنم برای همین سعی میکنم به همه چیز نظم خاصی بدم
اما بازم فراموش میکنم
یک ماهه تلفن همراهم و تو خونه گم کردم و اصلا به خاطر نمی ارم که کجا گذاشتم اش
اخرین باری که ساعتم و از دستم در اوردم و هم به خاطر نمیارم
شارژر تلفن همراه قبلی هم نمیدونم کجا گذاشتم
وقتی همسرم صدام میزنه و ازم یکی از وسیله هاش و میخواد استرس و دلشوره میگیرم
چون میدونم به خاطر نمیارم که کجا گذاشتم و در نتیجه دعوایی به پا میشه
همه ی اینا یک طرف
اما فراموش نکردم اتفاقات و خاطرات بد زندگی رو
فکر میکنم دارم الزایمر میگیرم


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

فراموش کردن تطهیر نجاست قبل از وضو

انجمن: 

با سلام . بنده در پای کنار زخمم مقداری لکه ی خون دیده بودم اما فراموش کردم موقع وضو برطرفش کنم و همون طوری نماز خوندم . آیا نمازم باطل هست و باید قضا بشه یا صرفاً خوندن مجدد کافی هست یا کلن به خوندن مجدد هم نیازی نیست؟
مرجع : آیت الله جوادی آملی

فراموش کردن نام منوب عنه در نماز استیجاری و زمان انجام آن

انجمن: 

بسمه تعالی

با سلام

شخصی سوال کردند که اگر چند سال پیش برای مدت کوتاهی (حدود 3 ماه) اجیر شده باشند که نماز قضای میتی را بخوانند، اما این زمان طول کشیده و هنوز همه نمازها را نخوانده اند (به دلیل فراموش کردن نام منوب عنه) تکلیفشان چیست؟
هیچ شرطی هم قرار نداده اند.

آیا اگر بدون یادآوری نام منوب عنه به نیت آن شخص خاص، به انجام باقی نمازها ادامه دهند کفایت می کند؟

سپاس از پاسخ کارشناسان محترم

عوامل بي توجهي به فطرت چيست ؟

اگر به آياتي كه خداشناسي فطري را مطرح مي كنند دقت نماييم ، به راحتي مي توانيم دليل اين كه برخي در همه حال به فكر خدا نيستند و بعضي ديگر به كلي منكر خدا مي شوند را دريافت .

به صورت اجمال مي توان موارد ذيل را براساس آيات قرآن موانع بي توجهي به معرفت فطري قلمداد كرد :

1- نسيان ( ( ولا تكونوا كالذين نسوالله فاساهم انفسهم ؛ و مانند كساني نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا خودشان را فراموششان ساخت ) ) ، ( حشر، آيه 19 - توبه ، آيه 67 ) .

از اين آيه و آيات مشابه آن مستفاد مي گردد كه كافران پيشينه معرفت نسبت به خداوند دارند ولي در حال كفر، خدا را فراموش كرده و از ياد برده اند و ميل نسيان بستر انكار خدا يا فكر او نبودن مي شود.

2- توجه به علل و اسباب مادي ( ( فاذا ركبوا في الفلك دعوالله مخلصين له الدين فلما نجاهم الي البر اذاهم يشركون ؛ پس هرگاه در كشتي سوار شوند، خداي را با اخلاص و پاك ديني [ يكتاگريي ] بخوانند و چون به سوي خشكي برهاندشان ، آن گاه شرك مي ورزند ) ) ، ( عنكبوت ، آيه 65 ) .

اين آيه با لحن خاصي مي گويد در واقع قطع اميد از ساير علل و اسباب موجب مي شود انسان متوجه مسبب الاسباب گردد و آن معرفت فطري كه در عمق جانش خفته است بيدار گردد .

از اين آيه و آيات مشابه به خوبي استفاده مي شود كه توجه به آنچه اطراف انسان را احاطه كرده و آدمي را به خود مشغول داشته است ، عامل عمده بي توجهي به معرفت فطري او نسبت به خداوند است.

3- رفاه و آسايش ( ( قل ارايتكم ان اتيكم عذاب الله او اتتكم الساعه اغيرالله تدعون ان كنتم صادقين ؛ بگو به نظر شما، اگر عذاب خدا شما را در رسد، يا رستاخيز شما را دريابد، اگر راستگوييد كسي غير از خدا را مي خوانيد؟ ) ) ، ( انعام ، آيه 40 و همينطور آيات 41 و43 ) .

اين آيه نشانگر آن است كه فطرت انسان در تنگناها و شدايد همچون قيامت يا زمان مرگ بيدار و آشكار مي گردد،ازاين رو مي توان استفاده كرد كه رفاه و آسايش ، زمينه پوشيدگي فطرت را فراهم مي آورد.

4- دوستي با شيطان ( ( ولاضلنهم ولامنينهم ولامرنهم فليبتكن اذان الانعام و لامرنهم فليغيرن خلق الله و من يتخذ الشيطان ولياًمن دون الله فقد خسر خسراناً مبيناً؛ ( شيطان گفت ... )
و آنان را سخت گمراه و دچار اندوه هاي دور و دراز خواهم كرد و وادارشان مي كنم تاگوش هاي دام ها را شكاف دهند و وادارشان مي كنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند و هر كس به جاي خدا، شيطان را دوست گيرد، قطعاًدستخوش زيان آشكاري شده است ) ) ، ( نسا، آيه 119 ) .

تغيير در آفريده خدا خروج از حكم فطرت و خداشناسي فطري است ( الميزان ، ج 5، ص 85، علامه طباطبايي ) و اين در سايه دوستي با شيطان است ، اگر كسي با شيطان دوست بود اين خلق الله ( خداشناسي فطري ) در او تغيير كرده و به عدم توجه به خدا و يا انكار او منجر خواهد شد .

به هر حال خداوند به ما نزديك است و اين ما هستيم كه با كردار خود او را در دوردست ها مي جوييم :
آنچه حق است اقرب از حبل الوريد=
تو فكنده تيرفكرت را بعيد=
اي كمان و تيرها برساخته =
صيد نزديك و تو دورانداخته =
هر كه دوراندازتر او دورتر=
وزچنين گنج است او مهجورتر=
( مثنوي ، دفتر ششم ، ابيات 2353 - 2355 ) ;