نخبگان

در خدمت و خیانت ایرانیان مقیم غرب

انجمن: 

با عنایت به این نکته که کار و فعالیت ایرانیان مقیم کشور های غربی کمک به بنیه اقتصادی آنها ست و از طرفی اقتصاد و سیاست در دنیای امروز پیوندی ناگسستنی دارند.
آیا این افراد در جنایات غرب علیه ایران و کشورهای جهان سوم سهیم اند؟

آیا جنگ احزاب سیاسی در یک کشور جنگ نخبگان نیست؟ (لزوم اجتناب از این آسیب در ایران)

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)






السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

================================




[=arial]

[=114][=#333333][=#333333][=#333333][=#333333][=#333333][=#333333][=#333333][=#333333][=#333333][=#333333]

با سلام و عرض ادب

مدتی است که این مسئله ذهنم رو مشغول کرده است، لذا تصمیم گرفتم برای تایید و صحت استدلال هایم این مطلب را این جا مطرح کنم تا اساتید بزرگوار راهنمایی کنند:

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

استکبار و استعمار جهانی برای این که مانع پیشرفت و استقلال ملت ها شوند با ایجاد اختلاف میان اقوام باعث عقب ماندگی آنها می شوند،برخی مواقع که فکر می کنیم ، به خودمان می گوییم که چه طور می شود حکومت های اسلامی و حتی امپراطوی عظیم و قدرتمندی مثل ایران با آن همه سوابق درخشان تاریخی تجزیه شوند و حتی ذلت ببینند؟

از یک طرف می بینیم دشمنان ما چه طور با استفاده از منابع علمی و تعالیم اسلامی و تاریخی ما، رشد و پیشرفت خودشان را فراهم نموده اند،از یک نفر شنیدم که یکی از علما می گفت به چشم خودش دیده است که دشمنان ما در نجف آثار و کتب علمای ما را روی ترازو وزن می کردند و از مردم و بازماندگانشان می خریدند! کتبی که ارزش بسیاری داشت، اما دشمنان با وزن کردن ورق ها آن کتب را می خریدند!:Ghamgin:

اما مسئله این جاست که، دشمن دیگر دلش را به ساده اندیشی و زود باروی برخی جاهلان خوش نکرده است!

مسئله این جاست که دشمن دیگر دلش را به جنگ میان اقوام ملی و اختلافات مذهبی خوش نکرده است!

ایجاد احزاب سیاسی ای که با هم می جنگند نیز یکی از ترفند های دشمن است که باید مراقب باشیم دچار جنگ میان احزاب نشویم ،چون می دانیم جنگ میان احزاب جنگ میان نخبگان است و نخبگان یکی از عوامل پیشرفت کشورمان هستند.

حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند:
"در ممالك ما، و خصوصاً در مملكت ايران، از اول كه احزاب درست شده است، اينها- هر جمعيتى يك حزبى درست كردند دشمن با احزاب ديگر. يك صحنه مبارزه بين احزاب. و اين از باب اين بوده است كه چون خارجيها مى‏خواستند از اختلاف ملتها، از اختلاف توده‏هاى مردم استفاده كنند، يكى از راههايى كه موجب اين مى‏شود كه اختلاف پيدا بشود و مردم با هم در يك مسائلى مجتمع نشوند، قضيه احزاب بوده است. حزب درست مى‏كردند."

صحيفه امام، ج‏5، ص: 276
دشمن با ایجاد احزاب سیاسی صوری و راه انداختن جنگ های صوری ( که حقیقت مسئله نیست) سعی دارد الگویی را برای احزاب و جریان های داخلی کشورمان ایجاد کند و بگوید اگر ما پیشرفت کردیم به خاطر همین مسائل بوده است،عده ای هم فریب این توطئه دشمن را می خورند و در کشور آن را پیاده می کنند.:read:توطئه ای که رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) چنین می گوید:"اينها در ممالك خودشان يك چيزى درست مى‏كنند، صورت است، واقعيت ندارد؛ به واسطه آن صورتْ ممالك ديگر را به دام مى‏اندازند، كه آنها وقتى كه احزاب درست مى‏كنند واقعاً با هم دشمن مى‏شوند. "
صحيفه امام، ج‏5، ص: 276

"اساساً باب احزاب، از اول كه پيدا شده است و اينها با هم جنگ و نزاع كردند، به نظر مى‏رسد كه با دست ديگران [بوده‏] براى اينكه اينها با هم مجتمع نشوند. و آنها از اجتماع يك توده‏اى مى‏ترسند، از اين جهت به واسطه اينكه اينها مجتمع با هم نشوند و مربوط با هم نباشند، اين امر را كردند و خودشان هم يك چيزى، صورتى آنجا درست كردند كه اينها ببينند كه مثلًا در مجلس انگلستان حزب كارگر داريم و حزب مثلًا كذا؛ خوب ما هم خوب است داشته باشيم! اما آنها يكجور ديگر فكر مى‏كنند، اينهايى كه از آنها اخذ مى‏كنند يك جور ديگرى فكر مى‏كنند. اينها وقتى كه با هم دو حزب تشكيل دادند، دو جبهه مخالف و دو جبهه دشمن تشكيل مى‏دهند! اين دشمن اوست، او هم دشمن اوست، و آنها استفاده‏اش را مى‏كنند! آنها بازى مى‏دهند اينها را كه البته مملكت متمدن بايد حزب داشته باشد، احزاب داشته باشد؛ خوب پس ما هم بايد احزاب داشته باشيم! اما احزابى كه ما درست مى‏كنيم اين طورى است كه اين حزب با آن حزب تمام عمرش را صرف مى‏كند در اينكه اين او را بكوبد و او اين را بكوبد."

صحيفه امام، ج‏5، ص: 277

[=#000000]
می ترسم که احزاب و جریان های سیاسی فعلیدر کشور ما گرفتار این آسیب شوند و عملا فعالیت احزاب را با میدان جنگ اشتباه بگیرند و از ناکامی یکدیگر خوشحال شوند!

فراموش کنند که مهم مردم است.

فرقی نمی کند که کدام جریان سیاسی از یک شخص حمایت کند! مهم بعد از آن است که هر دو جریان سیاسی توپخانه هایشان را به سمت یکدیگر نشانه بگیرند و هر روز در کشور بلوایی بر پا کنند و حتی خودشان را هم بزنند، چیز هایی که بار ها دیده ایم و شنیده %

امام خامنه ای: در اقتصاد متکی به منابع زیرزمینی، نخبگان جذب نمی‌شوند.

[="Arial"][="Green"] امام خامنه ای: در اقتصاد متکی به منابع زیرزمینی، نخبگان جذب نمی‌شوند.


[/HR]
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از نخبگان علمی:
هرگونه وقفه در حرکت علمی کشور با عقب‌گرد همراه است/
سرعت پیشرفتمان خوب است اما عقب‌ماندگی آنقدر زیاد است که سرعت پیشرفت افاقه نکرده/
باید ادامه دهیم و تلاش کنیم.

تولید علم منحصر به تولید مقالات مرجع نیست/
مقالات باید به ثبت ابداع بیانجامد و ناظر به نیازهای درونی باشد.

در اقتصاد متکی به منابع زیرزمینی، نخبگان جذب نمی‌شوند.
وقتی ثروت خود را از زیر زمین خام‌فروشی کنیم،
این اقتصاد مثل "بچه پولدار ملی" است که قدر پول را نمی‌داند/
آن‌وقت سرنوشت کشور دست سیاست‌گذاران جهانی نفت است که ناگهان قیمت نفت را تنزل می‌دهند.

صوت | farsi.khamenei.ir/audio-content?id=27981
عکس | farsi.khamenei.ir/photo-album?id=27982

[/][/]

برچسب: 

بيانات امام خامنه ای دراجلاس بين‌المللى علما و بيدارى اسلامى‌‌+صوت،فیلم،عکس

تهران، سالن اجلاس سران
اجلاس علما و بيداری اسلامی صبح امروز (دوشنبه) با حضور صدها نفر از علما، انديشمندان، نخبگان و روحانيون برجسته جهان اسلام و با سخنان آيت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، آغاز بكار كرد.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در سخنان مهمی در اين اجلاس ضمن آسيب شناسی نهضت های بيداری اسلامی در شمال آفريقا و منطقه از پنج منظرِ لزومِ"حفظ مرجعيت پايگاههای دينی"، "ترسيم هدف بلند مدت"، "پرهيز از تجربه تلخ دل خوش كردن به وعده های غرب"، "هوشياری در قبال توطئه ايجاد درگيری خونين فرقه ای، مذهبی و قومی" و "فراموش نكردن موضوع فلسطين بعنوان شاخص اساسی و محك نهضت ها"، تاكيد كردند: "ايستادگی بر سر اصول اسلامی" و "حضور مردم در صحنه"، دو عامل اصلی و كليدی است كه موجب خنثی شدن همه توطئه ها، ترفندها و مكر دشمنان خواهد شد...




متن کامل سخنرانی امام خامنه ای(مد ظله العالی)

بسم‌‌الله‌‌الرّحمن‌‌الرّحيم‌‌
و الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا محمّد المصطفى و ءاله الأطيبين‌‌ و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الى يوم الدّين‌‌.
به شما ميهمانان عزيز خوشامد ميگويم و از خداوند عزيز و رحيم ميخواهم كه به اين تلاش جمعى بركت دهد و آن را گام مؤثرى در جهت بهروزى مسلمانان سازد. «انّه سميع مجيب«.
موضوع «بيدارى اسلامى» كه شما در اين اجلاس به آن خواهيد پرداخت، امروزه در صدر فهرست مسائل جهان اسلام و امت اسلامى است؛ پديده‌‌ى شگرفى است كه اگر باذن الله سالم بماند و ادامه يابد، قادر خواهد بود سربرآوردنِ تمدن‌‌اسلامى را در چشم‌‌اندازى نه چندان دوردست، براى امت اسلامى و آنگاه براى جهان بشريت رقم زند.
آنچه امروز در برابر چشم ما است و هيچ انسان مطّلع و هوشمندى نميتواند آن را انكار كند، آن است كه اكنون اسلام از حاشيه‌‌ى معادلات اجتماعى و سياسى جهان خارج شده و در مركز عناصر تعيين‌‌كننده‌‌ى حوادث عالم، جايگاهى برجسته و نمايان يافته است و نگاه تازه‌‌اى را در عرصه‌‌ى زندگى و سياست و حكومت و تحولات اجتماعى عرضه ميكند؛ و اين در دنياى كنونى كه پس از شكست كمونيزم و ليبراليزم، دچار خلأ عميق فكرى و نظرى است، پديده‌‌اى مهم و پرمعنى به شمار ميرود. اين نخستين اثرى است كه حوادث سياسى و انقلابى در شمال آفريقا و منطقه‌‌ى عربى، در مقياس جهانى بر جاى گذاشته است، و خود مبشّر حقايق بزرگترى است كه در آينده اتفاق خواهد افتاد.
بيدارى اسلامى كه سخنگويان جبهه‌‌ى استكبار و ارتجاع حتّى از به زبان آوردن نام آن نيز پرهيز ميكنند و ميترسند، حقيقتى است كه اكنون تقريباً در سراسر دنياى اسلام ميتوان نشانه‌‌هاى آن را ديد. بارزترين نشانه‌‌ى آن، اشتياق افكار عمومى و بويژه در قشرهاى جوان، به احياء مجد و عظمت اسلام و آگاه شدن آنان از ماهيت نظام سلطه‌‌ى بين‌‌المللى و آشكار شدن چهره‌‌ى وقيح و ستمگر و مستكبر دولتها و كانونهائى است كه بيش از دويست سال شرق اسلامى و غيراسلامى را در زير پنجه‌‌هاى خونين خود فشرده و با نقاب تمدن و فرهنگ، هستى ملتها را دستخوش قدرت‌‌طلبىِ بيرحمانه و تجاوزگرانه‌‌ى خود كرده‌‌اند.
ابعاد اين بيدارى مبارك بسى گسترده و داراى امتدادى رمزگونه است؛ ولى آنچه از دستاوردهاى نقد آن در چند كشور شمال آفريقا ديده شد، ميتواند دلها را به نتائج بزرگ و شگرف آينده به اطمينان برساند. همواره تحقق معجزگون وعده‌‌هاى الهى، نشانه‌‌ى اميدبخشى است كه تحقق وعده‌‌هاى بزرگتر را نويد ميدهد. حكايت قرآن از دو وعده‌‌اى كه خداوند به مادر موسى داد، نمونه‌‌اى از اين تاكتيك ربوبى است.
در آن هنگامه‌‌ى دشوار كه فرمان به آب افكندن صندوق حامل نوزاد داده شد، خطاب الهى وعده فرمود كه: «انّا رادّوه اليك و جاعلوه من المرسلين».(1) تحقق وعده‌‌ى اول كه وعده‌‌ى كوچكتر و مايه‌‌ى دلخوشى مادر بود، نشانه‌‌ى تحقق وعده‌‌ى رسالت شد، كه بسى بزرگتر و البته مستلزم رنج و مجاهدت و صبر بلندمدت بود: «فرددناه الى امّه كى تقرّ عينها و لا تحزن و لتعلم انّ وعد الله حقّ».(2) اين وعده‌‌ى حق، همان رسالت بزرگ است كه پس از چند سال تحقق يافت و مسير تاريخ را تغيير داد.
نمونه‌‌ى ديگر، يادآورى قدرت فائقه‌‌ى الهى در سركوب مهاجمان به بيت شريف است، كه خداوند به وسيله‌‌ى پيامبر اعظم، براى تشويق مخاطبان، به امتثال امرِ: «فليعبدوا ربّ هذا البيت»(3) به كار ميبَرد و ميفرمايد: «أ لم يجعل كيدهم فى تضليل».(4)
يا براى تقويت روحى پيامبر محبوبش و باور وعده‌‌ى : «ما ودّعك ربّك و ما قلى»،(5) از يادآورى نعمت معجزگون : «أ لم يجدك يتيما فأوى. و وجدك ضالّا فهدى» بهره ميگيرد. و چنين نمونه‌‌هائى در قرآن بسيار است.
آن روز كه اسلام در ايران پيروز شد و توانست دژ آمريكا و صهيونيزم را در يكى از حساسترين كشورهاى اين منطقه‌‌ى بسيار حساس فتح كند، اهل عبرت و حكمت دانستند كه اگر صبر و بصيرت را به كار گيرند، فتوحات ديگر پى‌‌درپى فرا خواهد رسيد؛ و فرا رسيد.
واقعيتهاى درخشان در جمهورى اسلامى كه دشمنان ما بدان اعتراف ميكنند، همه در سايه‌‌ى اعتماد به وعده‌‌ى الهى و صبر و مقاومت و استمداد از خداوند به دست آمده است. مردم ما همواره در برابر وسوسه‌‌ى ضعفائى كه در مقاطع اضطراب‌‌انگيز، نداى: «انّا لمدركون»(6) سر ميدادند، نهيب زده‌‌اند كه : «كلاّ انّ معى ربّى سيهدين».(7)
امروز اين تجربه‌‌اى گرانبهاء در دسترس ملتهائى است كه در برابر استكبار و استبداد قد علم كرده و توانسته‌‌اند حكومتهاى فاسد و گوش‌‌به‌‌فرمان و وابسته به آمريكا را سرنگون ساخته يا متزلزل كنند.




ايستادگى و صبر و بصر و اعتماد به وعده‌‌ى: «و لينصرنّ الله من ينصره انّ الله لقوىّ عزيز»(8) خواهد توانست اين مسير افتخار را تا رسيدن به قله‌‌ى تمدن اسلامى، در برابر امت اسلامى هموار كند.
اكنون در اين جلسه‌‌ى مهم كه جمعى از علماى امت از كشورها و مذاهب گوناگون اسلامى در آن حضور يافته‌‌اند، شايسته ميدانم به بيان چند نكته‌‌ى لازم در مسائل بيدارى اسلامى بپردازم:
اولين مطلب آن است كه نخستين امواج بيدارى در كشورهاى اين منطقه كه همزمان با آغاز ورود پيشقراولهاى استعمار آغاز شد، غالباً به وسيله‌‌ى علماى دين و مصلحان دينى پديد آمد. نام رهبران و شخصيتهاى برجسته چون سيدجمال‌‌الدين و محمد عبده و ميرزاى شيرازى و آخوند خراسانى و محمود الحسن و محمدعلى و شيخ فضل‌‌الله و حاج آقا نورالله و ابوالاعلى مودودى و دهها روحانى معروف بزرگ و مجاهد و متنفذ از كشورهاى ايران و مصر و هند و عراق در صفحات تاريخ براى هميشه ثبت و ضبط است.
در دوران معاصر هم نام درخشان «امام خمينى» عظيم چون ستاره‌‌ى پرفروغى بر تارك انقلاب اسلامى ايران ميدرخشد. در اين ميان، صدها عالم معروف و هزاران عالم غيرمعروف نيز، امروز و ديروز، نقش‌‌آفرين حوادث اصلاحىِ بزرگ و كوچك در كشورهاى گوناگون بوده‌‌اند. فهرست مصلحان دينى از قشرهاى غيرروحانى همچون حسن‌‌البناء و اقبال لاهورى نيز بلند و اعجاب‌‌انگيز است.
روحانيان و رجال دين‌‌شناس كمابيش در همه جا مرجع فكرى و سنگ صبور روحى مردم بوده‌‌اند و هرجا كه در هنگامه‌‌ى تحولات بزرگ، در نقش هدايتگر و پيشرو ظاهر شده و در پيشاپيش صفوف مردم در مواجهه با خطرات حركت كرده‌‌اند، پيوند فكرى ميان آنان و مردم افزايش يافته و انگشت اشاره‌‌ى آنان در نشان دادن راه به مردم، اثرگذارتر بوده است. اين به همان اندازه كه براى نهضت بيدارى اسلامى داراى سود و بركت است، براى دشمنان امت و كينه‌‌ورزان با اسلام و مخالفان حاكميت ارزشهاى‌‌اسلامى ، دغدغه‌‌آفرين و نامطلوب است و سعى ميكنند اين مرجعيت فكرى را از پايگاه‌‌هاى دينى سلب كرده و قطبهاى جديدى براى آن بتراشند؛ كه به تجربه دريافته‌‌اند كه با آنان ميتوان بر سر اصول و ارزشهاى ملى براحتى معامله كرد! چيزى كه در مورد عالمان باتقوا و رجال دينىِ متعهد هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
اين، وظيفه‌‌ى عالمان دين را سنگين‌‌تر ميكند. آنها بايد با هوشيارى و دقت فراوان، و با شناخت شيوه‌‌ها و ترفندهاى فريبنده‌‌ى دشمن، راه نفوذ را بكلى ببندند و فريب دشمن را ناكام كنند. نشستن بر سفره‌‌ى رنگين متاع دنيا، از بزرگترين آفتها است. آلوده شدن به صله و احسانِ صاحبان زر و زور و نمك‌‌گير شدن در برابر طاغوتهاى شهوت و قدرت، خطرناك‌‌ترين عامل جدائى از مردم و از دست دادن اعتماد و صميميت آنها است. منيّت و قدرت‌‌طلبى كه سست‌‌عنصران را به گرايش به سوى قطبهاى قدرت فرا ميخواند، بستر آلودگى به فساد و انحراف است. اين آيه‌‌ى قرآن را همواره بايد در گوش داشته باشند كه: «تلك الدّار الأخرة نجعلها للّذين لايريدون علوّا فى الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتّقين».(9)
امروز در دوران حركتهاى اميدبخش بيدارى اسلامى، گاه صحنه‌‌هائى ديده ميشود كه نمايشگر تلاش عمله‌‌ى آمريكا و صهيونيسم براى تراشيدن مرجعيتهاى فكرىِ نامطمئن از يك سو، و تلاش قارونهاى شهوتران براى كشاندن اهل دين و تقوا بر سر بساط مسموم و آلوده‌‌ى خود، از سوى ديگر است. علماى دين و رجال ديندار و دين‌‌مدار، بايد بشدت مراقب و دقيق باشند.
دومين نكته، لزوم ترسيم هدف بلندمدت براى بيدارى اسلامى در كشورهاى مسلمان است؛ نقطه‌‌ى متعالى و والائى كه بيدارى ملتها را بايد سمت و سو دهد و آنان را به آن نقطه برساند. با شناسائى اين نقطه است كه ميتوان نقشه‌‌ى راه را ترسيم كرد و هدفهاى ميانى و نزديك را در آن مشخص نمود.
اين هدف نهائى نميتواند چيزى كمتر از «ايجاد تمدن درخشان اسلامى» باشد. امت اسلامى با همه‌‌ى ابعاض خود در قالب ملتها و كشورها، بايد به جايگاه تمدّنىِ مطلوب قرآن دست يابد. شاخصه‌‌ى اصلى و عمومى اين تمدن، بهره‌‌مندى انسانها از همه‌‌ى ظرفيتهاى مادى و معنوى‌‌اى است كه خداوند براى تأمين سعادت و تعالى آنان، در عالم طبيعت و در وجود خود آنان تعبيه كرده است. آرايش ظاهرى اين تمدن را در حكومت مردمى، در قوانين برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئى به نيازهاى نوبه‌‌نوى بشر، در پرهيز از تحجر و ارتجاع و نيز بدعت و التقاط، در ايجاد رفاه و ثروت عمومى، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنى بر ويژه‌‌خوارى و ربا و تكاثر، در گسترش اخلاق انسانى، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و كار و ابتكار، ميتوان و بايد مشاهده كرد. نگاه اجتهادى و عالمانه به عرصه‌‌هاى گوناگون، از علوم انسانى تا نظام تعليم و تربيت رسمى، و از اقتصاد و بانكدارى تا توليد فنى و فناورى، و از رسانه‌‌هاى مدرن تا هنر و سينما، و تا روابط بين‌‌الملل و غيره و غيره، همه از لوازم اين تمدن‌‌سازى است.
تجربه نشان داده است كه اينها همه، كارهاى ممكن و در دسترس توانائيهاى جوامع ما است. نبايد با نگاه شتابزده يا بدبينانه به اين چشم‌‌انداز نگريست. بدبينى به توانائيهاى‌‌خود، كفران نعمت الهى است؛ و غفلت از امداد الهى و كمك سنتهاى آفرينش، فرو لغزيدن به ورطه‌‌ى: «الظّانّين بالله ظنّ السّوء»(10) است. ما ميتوانيم حلقه‌‌ى انحصارات علمى و اقتصادى و سياسىِ قدرتهاى سلطه‌‌گر را بشكنيم و امت اسلامى را پيشروِ احقاق حق اكثريت ملتهاى جهان كه اينك مقهور اقليت مستكبرند، باشيم.
تمدن اسلامى ميتواند با شاخصه‌‌هاى ايمان و علم و اخلاق و مجاهدت مداوم، انديشه‌‌ى پيشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامى و به همه‌‌ى بشريت هديه دهد و نقطه‌‌ى رهائى از جهان‌‌بينى مادى و ظالمانه و اخلاقِ به لجن كشيده‌‌اى كه اركان تمدن امروزىِ غربند، باشد.