سلام و خسته نباشید خدمت شما عزیزان... همسر بنده چند هفته ایی هست که در کلاس های 19 پله ی الهی به سوی آرامش شرکت میکنه اما بنده با شرکت در این کلاس ها مخالفم ، نه بخاطر محتوای این کلاس ها...بخاطر اینکه با تحقیقاتی که من داشتم دیدم که هیچ وفت در خانه های مردم وارد نمی شوند تا به زور این متد را انجام دهید... اما در شهر ما اینان در خانه ی ما وارد شده و خانه ی خیلی های دیگر... همسر بنده سخت درگیر این کلاس ها شده میخواستم بدانم که افراد مدرس آیا مجوزی در خصوص تدریس این متد در اختیار دارند؟ یا فقط با در دست گرفتن کتابی که کپی هم شده است راهی خانه های مردم شده و عقایدی غیر از اسلام را با نام متد شما به خورد مردم می دهند... این عده ظاهرا مسلمان اما احتمالا یهودی هستند اینان می گویند خدا،محمد (ص) و کتاب ...همین اهل بیت را رسما از دین خارج کرده اند و مردم ساده اندیش و فقیر را چه از نظر مالی و چه فرهنگی در مناطق محروم با کمک هایی مالی مجبور به برگزاری این کلاس ها در خانه حتی به قیمت بیرون انداختن بنده و همسرانشان از خانه میکنند. بنده حس کردم که از این متد سوء استفاده شده است خواستم اطلاع رسانی کنم که پیگیر باشید،اینان به خانه های زیادی راه پیدا کرده اند.که از دانشگاه آزاد پرند،مورد های خود را پیدا میکنند... و در آخر جلسات صلوات هایی را به شکل عجیب،با صوت و صدای بلند و با حرکت های موزون عجیبی که شبیه به بعضی عبادت های وهابیت و یهودیان میباشد ،انجام می دهند. و با مسلمانان دست نمیدهند و در منزل آنان چیزی نمی خورند و وقتی از آنان محل زندگیشان را جویا شدیم به طرز مشکوک آمیزی از گفتن آن پرهز کردند و مانع شدند... خواستم بدانم که چه کار میتوان کرد؟ اینان در خانه های زیادی میروند و این کلاس هارا برگزار میکنند...بنده نگران همسر خودم هستم
پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR کلیپ صوتی «احتمال زیر صفر» را با توجه به بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان درباره حمله سعودیها به یمن منتشر میکند.
سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این صوت میشنوید:
[SPOILER]مسئلهی یمن. سعودیها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام میدهد، عیناً همان کاری است که صهیونیستها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسلکشی است، قابل تعقیبِ بینالمللی است، بچّهها را میکشند، خانهها را خراب میکنند، زیربناها را نابود میکنند، ثروتهای ملّی را در یک کشور از بین میبرند؛ خب، این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیّه است؛ طرف دیگر قضیّه این است که سعودیها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و بههیچوجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که تواناییهای نظامی صهیونیستها چندین برابر توانایی نظامی این سعودیهای کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزّهی یک وجبی بود. اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور دهها میلیونی؛ یک ملّت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزّه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البتّه اگر آنها هم پیروز میشدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودیها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودیها در کار سیاست خارجیشان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بیتجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبهی توحّش را غلبه میدهند بر جنبهی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار میدهم به سعودیها، از این حرکت جنایتآمیزی که در یمن میکنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست. آمریکا هم البتّه از آنها دفاع میکند، حمایت میکند؛ طبیعت آمریکا این است، در همهی قضایا طرف ظالم را میگیرد؛ طرف آن چهرهی بد را میگیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را بگیرد؛ این طبیعت آنها است، اینجا هم همانجور دارند عمل میکنند؛ ولیکن ضربه خواهند خورد، شکست خواهند خورد. حالا جنجال درست خواهند کرد که «ایران در کار یمن دخالت کرد»؛ بله، این دخالت است؛ اینکه ما نشستهایم اینجا دو کلمه حرف میزنیم، این میشود دخالت؛ [امّا اینکه] هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کردهاند، آن دخالت نیست! آنها برای یک چنین دخالتی، بهانههای ابلهانه برای خودشان جور میکنند؛ این بهانهها، نه از لحاظ منطق بینالمللی قابل قبول است، نه ملّتها میپذیرند، و نه خدا میپذیرد.
بنابراین آنچه لازم است همین است؛ بایستی اینها هرچه زودتر دست از این جنایت و فاجعهباری بردارند. ملّت یمن یک ملّت بزرگی است، ملّت کهنی است، ملّت دیرینی است؛ هزاران سال سابقه دارد. این ملّت این ظرفیّت را دارد، این توانایی را دارد که بنشیند برای خودش تکلیف دولت را معیّن بکند. البتّه کسانی سعی کردند خلأ قدرت ایجاد کنند، جنجال درست کنند، مسائلی را که در لیبی متأسّفانه پیش آمده ــ که بسیار وضعیّت بد و رقّتباری امروز در لیبی هست ــ میخواستند همین اوضاع را در یمن [هم] بهوجود بیاورند؛ خوشبختانه نتوانستند. جوانهای مؤمن، جوانهای علاقهمند و معتقدین به منهاج(۱۲) امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستادهاند در مقابل هجمهی دشمن و انشاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّتها است. دیدار مداحان اهل بیت علیهمالسلام [/SPOILER]
تهران، سالن اجلاس سران اجلاس علما و بيداری اسلامی صبح امروز (دوشنبه) با حضور صدها نفر از علما، انديشمندان، نخبگان و روحانيون برجسته جهان اسلام و با سخنان آيتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، آغاز بكار كرد.
حضرت آيتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در سخنان مهمی در اين اجلاس ضمن آسيب شناسی نهضت های بيداری اسلامی در شمال آفريقا و منطقه از پنج منظرِ لزومِ"حفظ مرجعيت پايگاههای دينی"، "ترسيم هدف بلند مدت"، "پرهيز از تجربه تلخ دل خوش كردن به وعده های غرب"، "هوشياری در قبال توطئه ايجاد درگيری خونين فرقه ای، مذهبی و قومی" و "فراموش نكردن موضوع فلسطين بعنوان شاخص اساسی و محك نهضت ها"، تاكيد كردند: "ايستادگی بر سر اصول اسلامی" و "حضور مردم در صحنه"، دو عامل اصلی و كليدی است كه موجب خنثی شدن همه توطئه ها، ترفندها و مكر دشمنان خواهد شد...
متن کامل سخنرانی امام خامنه ای(مد ظله العالی)
بسماللهالرّحمنالرّحيم
و الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا محمّد المصطفى و ءاله الأطيبين و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الى يوم الدّين.
به شما ميهمانان عزيز خوشامد ميگويم و از خداوند عزيز و رحيم ميخواهم كه به اين تلاش جمعى بركت دهد و آن را گام مؤثرى در جهت بهروزى مسلمانان سازد. «انّه سميع مجيب«.
موضوع «بيدارى اسلامى» كه شما در اين اجلاس به آن خواهيد پرداخت، امروزه در صدر فهرست مسائل جهان اسلام و امت اسلامى است؛ پديدهى شگرفى است كه اگر باذن الله سالم بماند و ادامه يابد، قادر خواهد بود سربرآوردنِ تمدناسلامى را در چشماندازى نه چندان دوردست، براى امت اسلامى و آنگاه براى جهان بشريت رقم زند.
آنچه امروز در برابر چشم ما است و هيچ انسان مطّلع و هوشمندى نميتواند آن را انكار كند، آن است كه اكنون اسلام از حاشيهى معادلات اجتماعى و سياسى جهان خارج شده و در مركز عناصر تعيينكنندهى حوادث عالم، جايگاهى برجسته و نمايان يافته است و نگاه تازهاى را در عرصهى زندگى و سياست و حكومت و تحولات اجتماعى عرضه ميكند؛ و اين در دنياى كنونى كه پس از شكست كمونيزم و ليبراليزم، دچار خلأ عميق فكرى و نظرى است، پديدهاى مهم و پرمعنى به شمار ميرود. اين نخستين اثرى است كه حوادث سياسى و انقلابى در شمال آفريقا و منطقهى عربى، در مقياس جهانى بر جاى گذاشته است، و خود مبشّر حقايق بزرگترى است كه در آينده اتفاق خواهد افتاد.
بيدارى اسلامى كه سخنگويان جبههى استكبار و ارتجاع حتّى از به زبان آوردن نام آن نيز پرهيز ميكنند و ميترسند، حقيقتى است كه اكنون تقريباً در سراسر دنياى اسلام ميتوان نشانههاى آن را ديد. بارزترين نشانهى آن، اشتياق افكار عمومى و بويژه در قشرهاى جوان، به احياء مجد و عظمت اسلام و آگاه شدن آنان از ماهيت نظام سلطهى بينالمللى و آشكار شدن چهرهى وقيح و ستمگر و مستكبر دولتها و كانونهائى است كه بيش از دويست سال شرق اسلامى و غيراسلامى را در زير پنجههاى خونين خود فشرده و با نقاب تمدن و فرهنگ، هستى ملتها را دستخوش قدرتطلبىِ بيرحمانه و تجاوزگرانهى خود كردهاند.
ابعاد اين بيدارى مبارك بسى گسترده و داراى امتدادى رمزگونه است؛ ولى آنچه از دستاوردهاى نقد آن در چند كشور شمال آفريقا ديده شد، ميتواند دلها را به نتائج بزرگ و شگرف آينده به اطمينان برساند. همواره تحقق معجزگون وعدههاى الهى، نشانهى اميدبخشى است كه تحقق وعدههاى بزرگتر را نويد ميدهد. حكايت قرآن از دو وعدهاى كه خداوند به مادر موسى داد، نمونهاى از اين تاكتيك ربوبى است.
در آن هنگامهى دشوار كه فرمان به آب افكندن صندوق حامل نوزاد داده شد، خطاب الهى وعده فرمود كه: «انّا رادّوه اليك و جاعلوه من المرسلين».(1) تحقق وعدهى اول كه وعدهى كوچكتر و مايهى دلخوشى مادر بود، نشانهى تحقق وعدهى رسالت شد، كه بسى بزرگتر و البته مستلزم رنج و مجاهدت و صبر بلندمدت بود: «فرددناه الى امّه كى تقرّ عينها و لا تحزن و لتعلم انّ وعد الله حقّ».(2) اين وعدهى حق، همان رسالت بزرگ است كه پس از چند سال تحقق يافت و مسير تاريخ را تغيير داد.
نمونهى ديگر، يادآورى قدرت فائقهى الهى در سركوب مهاجمان به بيت شريف است، كه خداوند به وسيلهى پيامبر اعظم، براى تشويق مخاطبان، به امتثال امرِ: «فليعبدوا ربّ هذا البيت»(3) به كار ميبَرد و ميفرمايد: «أ لم يجعل كيدهم فى تضليل».(4)
يا براى تقويت روحى پيامبر محبوبش و باور وعدهى : «ما ودّعك ربّك و ما قلى»،(5) از يادآورى نعمت معجزگون : «أ لم يجدك يتيما فأوى. و وجدك ضالّا فهدى» بهره ميگيرد. و چنين نمونههائى در قرآن بسيار است.
آن روز كه اسلام در ايران پيروز شد و توانست دژ آمريكا و صهيونيزم را در يكى از حساسترين كشورهاى اين منطقهى بسيار حساس فتح كند، اهل عبرت و حكمت دانستند كه اگر صبر و بصيرت را به كار گيرند، فتوحات ديگر پىدرپى فرا خواهد رسيد؛ و فرا رسيد.
واقعيتهاى درخشان در جمهورى اسلامى كه دشمنان ما بدان اعتراف ميكنند، همه در سايهى اعتماد به وعدهى الهى و صبر و مقاومت و استمداد از خداوند به دست آمده است. مردم ما همواره در برابر وسوسهى ضعفائى كه در مقاطع اضطرابانگيز، نداى: «انّا لمدركون»(6) سر ميدادند، نهيب زدهاند كه : «كلاّ انّ معى ربّى سيهدين».(7)
امروز اين تجربهاى گرانبهاء در دسترس ملتهائى است كه در برابر استكبار و استبداد قد علم كرده و توانستهاند حكومتهاى فاسد و گوشبهفرمان و وابسته به آمريكا را سرنگون ساخته يا متزلزل كنند.
ايستادگى و صبر و بصر و اعتماد به وعدهى: «و لينصرنّ الله من ينصره انّ الله لقوىّ عزيز»(8) خواهد توانست اين مسير افتخار را تا رسيدن به قلهى تمدن اسلامى، در برابر امت اسلامى هموار كند.
اكنون در اين جلسهى مهم كه جمعى از علماى امت از كشورها و مذاهب گوناگون اسلامى در آن حضور يافتهاند، شايسته ميدانم به بيان چند نكتهى لازم در مسائل بيدارى اسلامى بپردازم:
اولين مطلب آن است كه نخستين امواج بيدارى در كشورهاى اين منطقه كه همزمان با آغاز ورود پيشقراولهاى استعمار آغاز شد، غالباً به وسيلهى علماى دين و مصلحان دينى پديد آمد. نام رهبران و شخصيتهاى برجسته چون سيدجمالالدين و محمد عبده و ميرزاى شيرازى و آخوند خراسانى و محمود الحسن و محمدعلى و شيخ فضلالله و حاج آقا نورالله و ابوالاعلى مودودى و دهها روحانى معروف بزرگ و مجاهد و متنفذ از كشورهاى ايران و مصر و هند و عراق در صفحات تاريخ براى هميشه ثبت و ضبط است.
در دوران معاصر هم نام درخشان «امام خمينى» عظيم چون ستارهى پرفروغى بر تارك انقلاب اسلامى ايران ميدرخشد. در اين ميان، صدها عالم معروف و هزاران عالم غيرمعروف نيز، امروز و ديروز، نقشآفرين حوادث اصلاحىِ بزرگ و كوچك در كشورهاى گوناگون بودهاند. فهرست مصلحان دينى از قشرهاى غيرروحانى همچون حسنالبناء و اقبال لاهورى نيز بلند و اعجابانگيز است.
روحانيان و رجال دينشناس كمابيش در همه جا مرجع فكرى و سنگ صبور روحى مردم بودهاند و هرجا كه در هنگامهى تحولات بزرگ، در نقش هدايتگر و پيشرو ظاهر شده و در پيشاپيش صفوف مردم در مواجهه با خطرات حركت كردهاند، پيوند فكرى ميان آنان و مردم افزايش يافته و انگشت اشارهى آنان در نشان دادن راه به مردم، اثرگذارتر بوده است. اين به همان اندازه كه براى نهضت بيدارى اسلامى داراى سود و بركت است، براى دشمنان امت و كينهورزان با اسلام و مخالفان حاكميت ارزشهاىاسلامى ، دغدغهآفرين و نامطلوب است و سعى ميكنند اين مرجعيت فكرى را از پايگاههاى دينى سلب كرده و قطبهاى جديدى براى آن بتراشند؛ كه به تجربه دريافتهاند كه با آنان ميتوان بر سر اصول و ارزشهاى ملى براحتى معامله كرد! چيزى كه در مورد عالمان باتقوا و رجال دينىِ متعهد هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
اين، وظيفهى عالمان دين را سنگينتر ميكند. آنها بايد با هوشيارى و دقت فراوان، و با شناخت شيوهها و ترفندهاى فريبندهى دشمن، راه نفوذ را بكلى ببندند و فريب دشمن را ناكام كنند. نشستن بر سفرهى رنگين متاع دنيا، از بزرگترين آفتها است. آلوده شدن به صله و احسانِ صاحبان زر و زور و نمكگير شدن در برابر طاغوتهاى شهوت و قدرت، خطرناكترين عامل جدائى از مردم و از دست دادن اعتماد و صميميت آنها است. منيّت و قدرتطلبى كه سستعنصران را به گرايش به سوى قطبهاى قدرت فرا ميخواند، بستر آلودگى به فساد و انحراف است. اين آيهى قرآن را همواره بايد در گوش داشته باشند كه: «تلك الدّار الأخرة نجعلها للّذين لايريدون علوّا فى الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتّقين».(9)
امروز در دوران حركتهاى اميدبخش بيدارى اسلامى، گاه صحنههائى ديده ميشود كه نمايشگر تلاش عملهى آمريكا و صهيونيسم براى تراشيدن مرجعيتهاى فكرىِ نامطمئن از يك سو، و تلاش قارونهاى شهوتران براى كشاندن اهل دين و تقوا بر سر بساط مسموم و آلودهى خود، از سوى ديگر است. علماى دين و رجال ديندار و دينمدار، بايد بشدت مراقب و دقيق باشند.
دومين نكته، لزوم ترسيم هدف بلندمدت براى بيدارى اسلامى در كشورهاى مسلمان است؛ نقطهى متعالى و والائى كه بيدارى ملتها را بايد سمت و سو دهد و آنان را به آن نقطه برساند. با شناسائى اين نقطه است كه ميتوان نقشهى راه را ترسيم كرد و هدفهاى ميانى و نزديك را در آن مشخص نمود.
اين هدف نهائى نميتواند چيزى كمتر از «ايجاد تمدن درخشان اسلامى» باشد. امت اسلامى با همهى ابعاض خود در قالب ملتها و كشورها، بايد به جايگاه تمدّنىِ مطلوب قرآن دست يابد. شاخصهى اصلى و عمومى اين تمدن، بهرهمندى انسانها از همهى ظرفيتهاى مادى و معنوىاى است كه خداوند براى تأمين سعادت و تعالى آنان، در عالم طبيعت و در وجود خود آنان تعبيه كرده است. آرايش ظاهرى اين تمدن را در حكومت مردمى، در قوانين برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئى به نيازهاى نوبهنوى بشر، در پرهيز از تحجر و ارتجاع و نيز بدعت و التقاط، در ايجاد رفاه و ثروت عمومى، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنى بر ويژهخوارى و ربا و تكاثر، در گسترش اخلاق انسانى، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و كار و ابتكار، ميتوان و بايد مشاهده كرد. نگاه اجتهادى و عالمانه به عرصههاى گوناگون، از علوم انسانى تا نظام تعليم و تربيت رسمى، و از اقتصاد و بانكدارى تا توليد فنى و فناورى، و از رسانههاى مدرن تا هنر و سينما، و تا روابط بينالملل و غيره و غيره، همه از لوازم اين تمدنسازى است.
تجربه نشان داده است كه اينها همه، كارهاى ممكن و در دسترس توانائيهاى جوامع ما است. نبايد با نگاه شتابزده يا بدبينانه به اين چشمانداز نگريست. بدبينى به توانائيهاىخود، كفران نعمت الهى است؛ و غفلت از امداد الهى و كمك سنتهاى آفرينش، فرو لغزيدن به ورطهى: «الظّانّين بالله ظنّ السّوء»(10) است. ما ميتوانيم حلقهى انحصارات علمى و اقتصادى و سياسىِ قدرتهاى سلطهگر را بشكنيم و امت اسلامى را پيشروِ احقاق حق اكثريت ملتهاى جهان كه اينك مقهور اقليت مستكبرند، باشيم.
تمدن اسلامى ميتواند با شاخصههاى ايمان و علم و اخلاق و مجاهدت مداوم، انديشهى پيشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامى و به همهى بشريت هديه دهد و نقطهى رهائى از جهانبينى مادى و ظالمانه و اخلاقِ به لجن كشيدهاى كه اركان تمدن امروزىِ غربند، باشد.
با سلام و درود به محضر مقدس امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی و فرجه الشریف و رهیر معظم انقلاب و شما کاربر گرامی و عزیز
به یاری خدا این بحث رو آغاز می نمایم .
دوستان گرامی
با توجه به عنوان بحث که در مورد نزدیک شدن به سال 2012 است و دیدگاههای مختلفی که در مورد آن بیان شده است در این قسمت با کمک و یاری و مشارکت شما دوستان بزرگوار ان شاءالله در مورد سال 2012 گفتگویی مفید و علمی داشته باشیم . اما جدای عنوان بحث این گفتگو صرفا در مورد پیش گویی ها نخواهد بود بلکه با بررسی اتفاقات صورت گرفته در جهان و علل خصوص منطقه مهم و استراتژیکی خاورمیانه و همچنین اهمیت موضوع سال 2012 در بین مردم جهان که از سالها پیش افراد و تفکراتی برای آن برنامه ریزی های مختلفی طراحی و اجرا نموده اند ، خواهد بود .
امیدوارم با حضور شما عزیزان و مطرح نمودن دیدگاه هاو نظرات خود به این بحث و موضوع ، این گفتگو به آگاهیمان نسبت به زمان کنونی و آینده ایی که در پیش داریم کمک شایانی بنماید . ان شاء الله