وعدههایی که محقق نمیشوند!
ارسال شده توسط Reza-D در یکشنبه, ۱۳۹۷/۰۸/۱۳ - ۱۷:۴۲سلام
در دین اسلام وعدههایی به مردم داده شده است و گفته شده فلان عمل فلان اثر را دارد یا اگر فلان دعا را بخوانی فلان نتیجه را خواهی گرفت
اما دو سوال برایم در این زمینه پیش آمده که چون با هم مرتبط هستند در یک تاپیک مطرح میکنم
فقط از کارشناس محترم خواهش میکنم زیاد روی مثالها متمرکز نشوند
هر بار که روی مثال متمرکز شدم تاپیک از مسیر خارج و در نهایت بدون نتیجه بسته شد!
سوال اول: چرا برای بعضی از افراد، اکثریت یا تمام این وعدهها محقق نمیشود؟
مثلاً گفته میشود اگر کسی دنبال کسب حلال باشد خداوند روزیش را افزایش میدهد اما میبینیم کسانی که دنبال روزی حلال هستند خیلی از آنها مدام در گرفتاری به سر میبرند. میدانم که برای تحقق هر امری نیاز به یک سری مقدمات هست. اما آنقدر این مقدمات انجامشان سخت و دشوار و ریزبینانه است که تقریباً برای هیچ بشری اجرای آن ممکن نیست. از طرفی سایر فرق که ادعاهایی دارند (مثل عرفانهای نوظهور) آنها نیز وعدههایی میدهند بعد که محقق نمیشود میگویند حتماً دلت پاک نبوده، حتماً نیتت صاف نبوده، حتماً آدابش را دقیق بجا نیاوردی و....
سوال دوم: چرا هیچ تفاوت معناداری بین افراد مقید و غیرمقید وجود ندارد، بلکه حتی برعکس است؟
مثلاً در قرآن گفته شده حلال و طیب بخورید. حلالش را در سوال قبل توضیح دادم که اتفاقاً برعکس آنچه گفته شده، آنهایی که دنبال کسب حلال هستند مدام در گرفتاری هستند و آنها که درآمد حرام دارند وضعیت بسیار بهتری دارند هیچ اتفاقی هم به واسطهء حرام خواری برایشان نمیافتد! درمورد طیب هم همین است. مثلاً افرادی را میبینیم که اهل دود نیستند و غذای سالم میخورند اما همیشه بیمار هستند و از طرفی افرادی هستند که روزی چند پاکت سیگار میکشند و انواع فستفودها را میخورند اما بسیار شاداب و سرحال هستند و عمر مناسبی هم دارند
یا مثلاً خداوند در ازدواج قول به آرامش داده و اینکه خدا به افراد متأهل نگاه ویژهای دارد و در رفع نیازهای زندگی به آنها کمک خواهد کرد (از جمله آیه قرآن که میگوید اگر فقیر باشند....) اما در عمل میبینیم که خیلی از زنها و مردها پس از ازدواج باید کاملاً از خودشان غافل شوند و فقط روز را شب کنند و شب را روز (کسب نان بخور و نمیر، تر و خشک کردن بچهها، چختن غذا، شستن ظرفها و...) و هیچکدام دیگر نمیتوانند به معنای واقعی زندگی کنند چون نه وقتی دارند و نه آرامشی. یعنی برخلاف وعدهء دین، پس از ازدواج سختیهای افراد چندبرابر میشود! ولی از آن طرف افرادی که دنبال زندگی مجردی و دوستیهای نامشروع هستند اکثراً شاداب و سرحال هستند و به نیازها و علایق خودشان هم رسیدگی میکنند. به عبارتی بین آنهایی که به حرف خدا اعتماد میکنند و آنهایی که اعتماد نمیکنند نه تنها هیچ تفاوت قابل توجهی وجود ندارد، بلکه حتی در بیشتر موارد برعکس است، یعنی آنها که اعتماد نکرده و احکام را رعایت نمیکنند خیلی موفقتر هستند
پ.ن:
دو تا از پاسخهای احتمالی دوستان را همین الان پاسخ بدهم
اگر بفرمائید منظور خداوند از آرامش و سختی فقط پول نیست، عرض میکنم اولاً در برخی موارد بطور واضح به رفاه مالی اشاره شده است و کسی نمیتواند منظور معنوی از آن برداشت کند. من اینکه فرقی نمیکند منظور پول نقدی بوده یا هر سود دیگر، به هر حال وعده به آرامش داده شده که در عمل این آرامش سهم آنهایی است که رعایت نمیکنند. اگر بفرمائید قرار است در آخرت جبران شود، عرض میکنم اکثر این وعدهها درمورد همین دنیا بیان شده و صحبتی از ارجاع به آخرت نشده