عبادت و قلب انسان
ارسال شده توسط نرگس آفرین در پنجشنبه, ۱۳۹۶/۰۶/۰۲ - ۰۱:۵۸با سلام
یکی از دوستانم به نقل از استاد حوزه علمیه خواهران تعریف میکرد که خانمی متدین که متاهل و دارای چند فرزند بوده، یکروز درحالیکه شدیدا گریه و بی تابی میکرده و از لحاظ روحی آشفته بوده اومده حوزه و اینطور تعریف کرده که: خودش و تمام اعضاء خانواده حتی کودکان خردسالی که هنوز به سن تکلیف نرسیدن بسیار مقیّد به انجام واجبات و ترک محرمات، و کاملا پایبند به مستحبات و حتی به جا آوردن نماز شب بودن! بطوریکه بهیچ وجه نماز شبشون ترک نمیشده و خلاصه مو لا درز ایمانشون نمیرفته و همه ی اینها اثر تشویق و تلاش مستمر خود این خانم بوده.. تا اینکه یک روز که در محله و کوچه های نزدیک خونشون تردد میکرده ناخواسته چشمش به یک آقای جوان میفته، نگاهشون با هم تلاقی میکنه و کاملا خودشو میبازه و از اون روز کاملا اسیر این عشق شیطانی میشه و کاملا صبر و آرامش از وجودش میره، بطوریکه دیگه ذره ای به همسرش که تا قبل از این اتفاق دوستش داشته علاقه نداره و دیوانه وار انتظار میکشه که به اون مرد غریبه برسه! البته این موضوع رو علنی نکرده و جز خودش کسی ازش خبر نداشته و بارها در حد قرار گذاشتن و دیدار مخفیانه با اون آقا ملاقات داشته، چون علاقه دو طرفه بوده. البته خوشبختانه خود این خانم به خاطر زمینه های دینی که داشته متوجه گناه و معصیت بودن این کار میشده و میخواسته بذاردش کنار ولی از توانش خارج بوده..
وقتی دوستم این قضیه رو تعریف میکرد علاوه بر خودش ما هم متعجب و نگران شدیم از اینکه چطور ممکنه همچین اتفاقی برای یک زن مسلمان و دیندار بیفته؟؟؟ اون زمان من به این فکر میکردم که این خانم بدون تزکیه ی نفس عبادت میکرده و یا احساسی بوده و به استفاده از عقل بی توجه! اما واقعا با این جوابها قانع نمیشم و مثل سایر دوستانم نگرانم که نکنه در آینده دچار لغزش های بیچاره کننده ی مشابه بشم، چون خود راوی توضیح داده که این خانم از طلبه های شایسته و معتمد مسئولین حوزه بوده و شخصیت منطقی و عملگرایی داشته. لطفا روشن کنید علت بروز چنین مسائلی برای افراد متدین چه چیزی است و اگر مومنین با یک نگاه یا یک خطا این همه سقوط میکنن، پس ما دیگه باید چه کاری انجام بدیم و چطور خودمون رو مصون کنیم؟!