تكبر باعث ميشه كه ادم خود داری كردن از همنشینی با ديگران، یا هم خوراكی با ديگران، یا امتناع در پهلو نشستن با ديگران، یا با رفاقت ديگران، و انتظار سلام كردن ديگران و توقّع ایستادن ديگران هنگام ورود ايشان، و پیش افتادن ازديگران در راه رفتن، و تقدّم بر ديگران در نشستن، و توجهی ديگران به او در سخن گفتن، و به حقارت با ديگران سخن گفتن،
خدا رو شکر که هیچ کدوم اینا رو در خودم ندیدم اما در موردی که قرمزش کردم ؛ مثلا به مهمانی میریم و صاحبخانه این رفتار رو با ما نداره! خب یعنی نباید به حساب بی نزاکتی اون طرف گذاشت؟ و به حساب تکبر در خودمون بذاریم؟
خانم ستایش عزیز من به اندازه ی خودم ازتون کلی تشکر می کنم به خاطر مطالب مهم و جالبتون.... در ضمن بسیار خوش سلیقه نوشته هاتونو مزیین کردید که به نظرم کلی به جذابیتش اضافه کرده موفق باشید التماس دعای زیییییااااااد
با سلام خدمت همه دوستان. البته هرنوع بزرگداشتی از خویشتن رو هم نباید به حساب تکبر گذاشت. این که انسان برای خود ارزش قائل باشد موجب می شود که در معرض تحقیر دیگران قرار نگیرد. نقاط قوت خود را بشناسد و اعتماد به نفس داشته باشد. در بسیاری از موارد ازانجام کارهای نادرست پرهیز کند و....
در سیره و روش معصومین هم دیده می شود که بارها شرف و بزرگی خود را به رخ غاصبان و گردنکشان کشیده اند اما در مورد مردم و خدای خود خاضع بوده اند. شما ممکن است در برخی از موارد از اطرافیان خود برتر باشید ( مثلا یک پزشک و یک مهندس را با یکدیگر مقایسه کنید)، نمی توان گفت که یکی از اینها بر دیگری برتری کامل دارد اما می توان مواردی را یافت که یکی بر دیگری برتری دارد. این که شما نقاط قوت خود را بشناسید و از این نقاط قوت به درستی استفاده کنید نباید به تکبر تعبیر شود.
دل سرچشمه تمام حالاتیه که به روحمان جاری می شود
مادامیکه به او مشغول است از تمام پستیها بدور و منبع فیض میشود
کبر زمانی بما نزدیکه که از یادش بدوریم
سر بلند باشید
کبر یعنی خود بزرگ بینی ؛انسان خود را بزرگ تر از دیگران ببیند؛خود را برتر ببیند ؛این کبر است .
در دعای امام سجاد (ع) می خوانیم : «واعزّنی و لا تبتلینّی بالکبر؛ خدایا! به من عزت ده مرا به تکبر مبتلا نکن» این جمله می فهماند که بین عزت و تکبر رابطه هست، یعنی اگر عزت نفس به حد افراط برسد و از مرز خود تجاوز کند، چه بسا آدمی دچار خود بزرگ بینی شود و مردم را با دیده تحقیر بنگرد .
تكبر سرچشمه اصلى بسیارى از گناهان است .امام باقر وامام صادق سلام الله علیهما می فرمایند « لا یدخل الجنه من فی قلبه مثقال ذرّه من کبر » یعنی «به بهشت ، و به جواز قرب خدای متعال قدم نمی گذارد کسی که در قلب او به اندازه ذره ای کبر باشد.»
اولین سرچشمه گناه و معصیت پروردگار،" تکبر" است که گناه ابلیس بود و به خاطر آن از انجام فرمان خدا امتناع کرد و تکبر ورزید و از کافران شد.
كبر مانندهاله اي كه انسان بدور خود ميكشد انسان را ازروابط حسنه با ديگران باز ميدارد و بر اين اساس روابط اجتماعي انسان تيره و تار ميشود و اين در حالي است كه متكبر فكر مي كند پيروز است .
تکبر اخلاقیست که مذمت شدید شده است. در قرآن میفرماید «انک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا» یعنی هرگز نمیتوانی زمین را بشکافی و هرچه سرت را بلند کنی به کوه نمیرسی پس چه جای تکبر؟اشاره به این که: افراد متکبر و مغرور غالباً به هنگام راه رفتن پاهای خود را محکم به زمین می کوبند، تا مردم را از آمد و رفت خویش آگاه سازند، گردن به آسمان می کشند، تا برتری خود را به پندار خویش بر زمینیان مشخص سازند! ولی، قرآن می گوید: آیا تو اگر پای خود را به زمین بکوبی هرگز می توانی زمین را بشکافی، یا ذره ناچیزی هستی بر روی این کره عظیم خاکی؟
فروتنی نقطه مقابل کبر است.فروتنی، زمینه ساز رشد علمی و معنوی است . امام صادق (ع) می فرمایند:إِنَّ فِى السَّماءِ مَلَكَينِ فمن تَواضَعَ لِلّهِ رَفَعاهُ وَمَن تَكَبَّرَ وَضَعاهُ؛
در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده اند پس هر كس براى خدا تواضع كند، او را بالا برند و هر كس تكبر ورزد او را پَست گردانند.
رذيله كبر از آثار عجب است زيرا در ابتدا انسان به جهت كمالي كه در خود ميبيند دچار خودبيني و عجب ميشود و چون اين كمال را تنها در وجود خود تصور ميكند، ديگران را فاقد آن ميداند و همين امر او را به برتري جويي نسبت به ديگران وا ميدارد كه به اين حالت كبر ميگويند.
جايگاه كبر در قلب و باطن انسان است ولي آثارش در افعال و اقوال فرد ظاهر ميگردد از آيات و روايات استفاده مى شود كه يكى از عوامل اصلى كبر و فخر فروشى همان جهل و نادانى نسبت به پاداش و كيفر الهى و عدم ايمان به معاد است . از اين گذشته جهل انسان به ضعف ها و آسيب پذيرى هاى خود، به آغاز پيدايش و سرانجامش ، كه نداند از كجا آمده است و براى چه هدفى آمده و به كجا خواهد رفت ، از عوامل ديگر كبر و غرور و تفاخر است .
اما عامل ديگر براى كبر؛ همان احساس ضعف و حقارت ناشى از شكست ها است كه افراد براى پوشاندن شكستهاى خود پناه به تفاخر و فخرفروشى مى برند، فلذا امام صادق (عليه السلام ) در باب كبر، مى فرمايد: (ما من رجل تكبر او تجبر الا لذله وجدها فى نفسه)
هيچ كس تكبر و فخر فروشى نمى كند، مگر به خاطر ذلتى كه در نفس خويش مى يابد.
یکی از راه های مقابله با کبر ،نماز است. درمان عملی كبر، تمرين فروتنی است و كسی كه روزی پنج بار با حال خضوع و خشوع، يعنی در نهايت تواضع ظاهری و باطنی در برابر پروردگار خود میايستد و در هر نماز چندين بار به ركوع و سجود میرود ،انسانی متواضع بار میآيد كه نه تنها در برابر خدای خود خاضع و خاشع است و عصيان نمیكند ،بلكه در برابر بندگان خدا هم فروتن است و با هر نماز فروتنیاش بیشتر میشود. خلاصه اینكه مرض كبر از بزرگترین امراض روانی است و از اعظم رذائل اخلاقی است كه بسیاری از افراد خواص و عوام به آن مبتلایند.
:please: چطور میشه یه فرد در جایگاه بالایی باشه اما بتونه هم فروتن باشه (که بقیه گمان نکنن به خاطر جایگاهش مغرور شده )و هم عزت نفسشو حفظ کنه و اجازه نده دیگران از این خضوعش سوئ استفاده کنن؟:Gig:
:Gol:
:please: چطور میشه یه فرد در جایگاه بالایی باشه اما بتونه هم فروتن باشه (که بقیه گمان نکنن به خاطر جایگاهش مغرور شده )و هم عزت نفسشو حفظ کنه و اجازه نده دیگران از این خضوعش سوئ استفاده کنن؟:Gig:
:Gol:
سلام به همه کاربران بزرگوار و 121 عزیز و روشنای پر تلاش اگر به بنده فرصت بدید و بحث بنده رو به همراه دوستان سایت دنبال کنید در جای مناسبی از بحث که رسیدم جواب شما رو تقدیم میکنم.
با تشکر از سوال خیلی عالی شمادو بزرگوار. :Gol:
تکبر در مقابل تکبر ! این درسته یا نه؟ یعنی در مقابل کسی که با تکبر با آدم برخورد میکنه باد متکبر بود یا نه؟
دراین موارد هم می شود گفت بله و هم نه
مواردی است بله در مقابل متکبر باید کبر ورزید و ان هم نهایت ان را
در مقابل کسانی که با تکبر برخورد می کنند و فقط خود را می بینند و به مال و مقام و ثروت و .......خود می بالند
چاپلوسی و تواضع حماقت است
کسانی که خود را برتر از دیگران می بینند کسانی که عالمانه تکبر می ورزند
کسانی که رذیلت کبر و غرور در خود پرورش داده اند و..... بله در مقابل این افراد تکبر ورزید
ولی درمقابل کسانی که جاهل اند
و امروز ماشینی خریده و کمی سر بالا می گیرد
یا رفیقی لباس جدیدی دارد نوع سلامش فرق می کند
یا همسایه ای با فامیل پولداری وصلت کرده کمی سنگین شده است و......
با این افراد می شود کنار امد
می شود امر به معروف ونهی از منکر کرد
می شود رابطه برقرار کرد و با لطایف الحیلی فرد را به اشتباهش اگاه کرد
اگر قرار بر این بود که هر فردی که اشتباه کرد از خودمان دور کنیم دیگر کسی نمی ماند و ما خودمان هم اشتباه داریم و دیگران ما را طرد می کردند
روز معلم رو به همه معلمان پر تلاش و نورانی و معلم دوستان تبریک عرض میکنم.:Gol:
اجازه بدهید کمی درباره تکبر بدانیم: اولین و بدترین صفت رذیله که در داستان انبیاء الهی و آغاز خلقت در داستان سجده ملائکه بر حضرت آدم مشاهده مى شود، تکبر است و در منابع دینى و آثار علماء به عنوان «ام الفساداخلاقی» و «اساس الکفر یک انسان» خوانده شده است. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در تعریف تکبر فرموده اند: «...وَ لَکِنَّ الْکِبْرَ أَنْ تَتْرُکَ الْحَقَّ وَ تَتَجَاوَزَهُ إِلَى غَیْرِهِ وَ تَنْظُرَ إِلَى النَّاسِ وَ لَا تَرَى أَنَّ أَحَداً عِرْضُهُ کَعِرْضِکَ وَ لَا دَمُهُ کَدَمِکَ؛ ... ولکن تکبر آن است که حق را رها کنى و از حق به غیرش تجاوز نمایى [به این صورت که] به مردم نگاه کنى، ولى آبروى هیچ کسى را مانند آبروى خود [مهم] ندانى و خون او را مانند خون خود [داراى ارزش] ندانى [و همه چیز خود را برتر بدانى].» امام صادق علیه السلام فرمود: «کسى که نظرش این است که بر دیگرى برترى دارد، جزء مستکبرین است.» حفص بن غیاث عرض کرد: همانا خود را برتر مى دانم به این جهت که مبتلا به گناه نشدم، زمانى که مى بینم دیگرى مرتکب معصیت شده است. حضرت فرمود: «هیهات! خیلى دور است که خود را در این حال [نیز] برتر بدانى؛ چرا که ممکن است شخص عاصى مورد غفران قرار گیرد، ولى تو را خداوند براى حساب رسى نگه دارد. آیا قصه ساحران فرعون [که خداوند آنها را بخشید] را نخوانده اى؟» ادامه دارد....
تکبّر زن در مقابل مرد نامحرمی که چشمش آلوده به خیانت و دلش انباشته از مرض معصیت است، عبادت شمرده شده است، تا شاید آن احساس ذلت و حقارت باعث بیداری آنان گردد ولااقل آنان را بر انجام گناه و فکر معصیت تقویت نکند.هر گاه زن متكبر باشد بيگانه را به خود راه نمي دهد(يعني تكبر زن در برابر نامحرم خوب است، چرا كه از طمع او نسبت به خود جلوگيري مي كند).
زن نامحرم باید در مقابل مرد نامحرم متکبرانه قدم بردارد ،متکبرانه سخن بگوید ،متکبرانه نگاه کند و متکبرانه معاشرت کند تا این کبر زمینه ای شود که افراد مریض در این زن طمع نکنند زیرا در بعضی مواقع متواضعانه برخورد داشتن ممکن است خدای ناکرده زمینه ی گناه را فراهم کند و در این جا است که صفت تکبر برای این زن در رابطه با نامحرمان صفت پسندیده ای است و باید این صفت را در درون خودش پرورش دهد .
اسلام نمی گوید زن خوب است متکبر باشد، مطلقاً حتی با زنان دیگر یا با پدر یا برادر یا عمو و دایی و محارم خودش، بلکه می گوید زن در مقابل نامحرم رفتارش متکبرانه باشد. فرق است بین تکبر و رفتار متکبرانه، یعنی رفتارش بزرگ منشانه باشد. تواضع و فروتنی هایی که مثلاً یک مرد در مقابل مرد دیگر یا یک زن در برابر زن دیگر نشان می دهد، برای زن شایسته نیست که در مقابل مرد نامحرم از خود نشان دهد و خود را کوچک کند.تکبر زن مطلقاً خوب نیست بلکه بسته به شرایط نیکوست و آن شرایط قرار گرفتن در مقابل مرد نامحرم است . این تکبّر باعث ایجاد یک حریم برای زن . یک دور باش برای مرد است.
چطور میشه یه فرد در جایگاه بالایی باشه اما بتونه هم فروتن باشه (که بقیه گمان نکنن به خاطر جایگاهش مغرور شده )و هم عزت نفسشو حفظ کنه و اجازه نده دیگران از این خضوعش سوئ استفاده کنن؟
سلام علیکم جمیعا
تکبر و غرور را از فخر فروشی به دیگران ابتداعا جدا کنیم بهتر است /
دلیل تکبر و غرور در وجود اشخاص بر اساس معیارها و تلقینات که اکتسابی هستند شکل میگیرد.
اگر معیار بر فضائل باشد آن فضائل مانع از کبر و غرور خواهد شد اگر آن شخص اهل دین و تقوی و تزکیه باشد.
اگر معیار بر مادیات باشد مانند مقام شهرت زیبائی و ... با تغئیر در معیار و انتخاب معیاری والا این مشکل هم انشاالله برطرف خواهد شد.
اگر این تغئیر معیار با صداقت انجام نپذیرد فایده ای نخواهد داشت.
مثال:
فرض بر اینکه من یکی از اعضای کابینه دولت هستم. خب تمام فامیل و آشنا و غریبه یک طوری با من برخورد میکنند که بطور ناخودآگاه این حس رذل خودبزرگ بینی و غرور و کبر در من ایجا میشود.
اگر
انسان مومن و آگاه و عاقلی باشم و معیارها را بشناسم و بدانم که این عیار دنیوی باعث چنین حسی در من شده سعی میکنم این پرده غرور و نخوت را کنار بزنم و خودم را ببینم و بسنجم آنطوریکه حقیقت وجود من است.
خداوند در متاب الله و نتیجتا در توصیفات و تفاسیر بزرگان میزانی برای انسان متعالی تعریف فرموده.
حال زمان آن است که ببینم با آن معیار چقدر فاصله دارم؟(قبلا مغرور و متکبر نبودم ولی امروز هستم)
یعنی بدون در نظر گرفتن هرگناه منتج شده از غرور .. یک قدم از خدا دور شدم .
1- توبه
2-دوری ازکسانیکه با کلام و رفتارشان چنین رذیله ای را در من ایجاد کردند.
3- در مورد رفتار گفتار و پندارم چنان قضاوت کنم که انگار که یک منتقد آگاه و سخت گیر از انتقاد میکند و لذا تا زمانیکه دهان آن منتقد را با اصلاح پندار کردار و گفتارم و جایگزینی آنچه که سفارش الهی است نبستم باید از خودم ناراضی باشم.
4- هر زمان که اعمال پلیدم را توجیه کردم رفوزه شدم --------- تمام
5- هرگاه معیار متعالی در ناخودآگاه من جا گرفت یعنی پندار نیز عوض شده.
و در انتها
هرگاه پندار انسان عوض شود گفتار و کردارش نیز تغئیر خواهد کرد و دیگران نمیتوانند با او مانند یک انسانی که نیاز به بادکردن دارد رفتار کنند.
1 قدم نزدیک شدن به خدا مبارک است انشالله تعالی.
با عرض سلام و آرزوي لحظات خوب و خوش براي همه بزرگواران
يكي از مواردي كه تكبر ناپسند كه نه بلكه پسنديده نيز است
تكبر در مقابل نامحرم است
به نظر بزرگواران رابطه صحيح دو نامحرم بايد چگونه باشد ؟
تكبر داشتن در مقابل نامحرم به چه معناست و چگونه ؟
شاد و پيروز باشيد
سلام به روشنای با نشاط از تاخیر جواب عذر خواهی میکنم چرا که در این زمینه در حال تحقیق بودم و سوالی ایجاد شده بود که پیدا کردن جواب باعث این تاخیر شد. در روایاتی که در زمینه تکبر در مقابل نامحرم مطرح شده ندیدم تعبیر تکبر بیاید و کلمه " زهو " به کار رفته که نوع و قسمی از اقسام تکبر است و به این معنا میباشد: خانمها باید برای خود ارزش قائل شوند و قدر خود را پر قیمت و بسیار بالا بدانند و نامحرم را در حریم لطیف و مهربان خود راه ندهند و برخوردی عادی و بدون هیچ عشوه و ناز و کرشمه باشد. در حد لازم با نامحرم ارتباط داشته باشند و از الفاظی که رسمی تر و رفتاری که خط قرمز برای او ترسیم میکند، استفاده کنند. خود را در معرض سوء استفاده دیگران قرار ندهد: مثل اینکه برای فروشندگی خانم استخدام میکنند تا از لطافت و جاذبه عاطفی جنسی آنها استفاده کنند و مشتری بیشتری به دست بیاورند(ما با حضور خانمها در جامعه مخالف نیستیم اما هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد) و یا بهانه جزوه، بعضی از دانشجویان خانم را به دام فریب شیطان میاندازد و یا ....
ادامه دارد .....
با عرض سلام و آرزوي لحظات خوب و خوش براي همه بزرگواران
يكي از مواردي كه تكبر ناپسند كه نه بلكه پسنديده نيز است
تكبر در مقابل نامحرم است
به نظر بزرگواران رابطه صحيح دو نامحرم بايد چگونه باشد ؟
تكبر داشتن در مقابل نامحرم به چه معناست و چگونه ؟
شاد و پيروز باشيد
زن در مقام برخورد با نامحرم اگر دچار سهل انگاری ومسامحه شود، دو گناه می کند:
1-حریم خود را شکسته وعزت واحترامی را که خداوندبرای او قائل شده،از بین برده است.
2-با این کاردیگران را وادار به گناه کرده است.
توصيه اسلام به خانم ها آن است كه در هنگام سخن گفتن با مردان، وقار و متانت را رعايت كنند و كيفيت سخن گفتنشان به گونه اي نباشد كه هوس آنان را بر انگيزد. خداوند در اين باره مي فرمايد: فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض و قلن قولا معروفا پس در گفتار خود، آن چنان با نرمي و لطافت سخن نگوييد تا آنان كه دل بيماري دارند، در شما طمع نكنند. البته اين، توصيه اي به همسران پيامبر است؛ اما مسلماً يك توصيه اخلاقي است كه رعايت آن براي هر زن مسلمان رجحان اخلاقي دارد.
اگر صحبت زن با نامحرم و يا صداي زن معمولي باشد و با لذت و شهوت همراه نباشد, اشكالي ندارد, اما اگر با لذت و شهوت توأم باشد, هم صحبت زن حرام مي شود و هم استماع صداي او حرام است .حضرت علی (ع) می فرماید : کسی که در مقابل نامحرم مواظب باشد و عفت پیشه کند ، ثوابش از مجاهد در راه خدا بیشتر است وعن قریب است که جز فرشتگان الهی بشود.
بنابراین مهمترین قضیه در ارتباط با نامحرم ین است که نه خود احساس گناه کنیم ونه واسطه گناه برای دیگران شویم.
در روایاتی که در زمینه تکبر در مقابل نامحرم مطرح شده ندیدم تعبیر تکبر بیاید و " زهو "به کار رفته که نوعی و قسمی از اقسام تکبر است و به این معنا میباشد: خانمها باید برای خود ارزش قائل شوند و قدر خود را بالا بدانند
با عرض سلام و تشكر از مشاركت دوستان و پاسخ استاد عرفان بزرگوار
بر خلاف بحث هايي كه در اين مورد مطرح مي شود كه اسلام در قواعد خود براي زنان در مقابل مردان ارزشي قائل نيست نكته مفيدي اشاره فرموديد .
از ديگر بيانات و نظرات شما در اين بحث كاربردي تكبر در مقابل نامحرم استفاده ميبريم
:please: چطور میشه یه فرد در جایگاه بالایی باشه اما بتونه هم فروتن باشه (که بقیه گمان نکنن به خاطر جایگاهش مغرور شده )و هم عزت نفسشو حفظ کنه و اجازه نده دیگران از این خضوعش سوئ استفاده کنن؟:gig:
:gol:
خدمت 121 گرامی عرض کنم مگر بشر چه دارد؟ دیروز کسی به بنده میگفت: عناصری(اکسیژن و نیتروژن و...) که انسان از آن ساخته شده ده هزار تومان هم نمی ارزد، به یاد این کلام امیرالمومنین علی علیه السلام افتادم که در نهج البلاغه نقل شده: تعجب میکنم از کسی که اولش ...... ولی به خود مینازد و تکبر دارد و خود را بالاتر از همه میداند. 1- این فرد باید محیط و جایگاه خود را خوب بشناسد. 2- به خود بنگرد که از اول هیچ نبوده و بعد هم قطره ای در این دریای پر عظمت الهی نخواهد بود و خود را در محضر خدا ببیند و غرق در عظمت خداوند شود و نگاهی هم به ناچیزی خود کند.(فکر کردن درباره انسان محتاج و ضعیف) 3- این مسئله را برای خودش حل کند که این جایگاه و مشابه این جایگاه و میز و مقام و خلاصه دنیا، فانیست و باقی نیست و زندگینامه ها و تاریخ ملت ها را بخواند ، کافیست برای اینکه فانی بودن دنیا را لمس نماید. 4- برای اینکه تواضعش موجب سوء استفاده دیگران نشود تعارف و تسامح را در کارش کنار بگذارد و رفاقت را فراموش کند. ادامه دارد.....
كاش هيچ كس تو دنيا تكبر نداشت
فكر ميكنم ريشه تكبر ازين هست كه ما هنوز نه خودمون رو شناختيم نه خداي خودمون رو
هنوز نفهميديم چيزاايي كه داريم يك نعمتيست از جانب خدا و امانتتتتتتتتت با يه چشم به هم زدن از عرش به فرش مياييم
:Gol:
کبر زدایی با یک روایت زیبا :Gol: امام علی (علیه السلام) می فرمایند: تعجب میکنم از فرزند آدم که اولش آب بد بویی و آخرش لاشه ای و در این میان هم ظرفی برای نجاست است پس چگونه کبر می ورزد ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!؟؟؟؟؟:Gig:
اشکال متکبرا
اونایی که متکبر اند نمیتونند خودشونو به سادگی اصلاح کنند چرا که تکبر میتونه مانع بزرگی برای حل مسئله باشه.تکبر لایه گلیست که بر روی چشمای ما رو میگیره.
شیطان شش هزار سال عبادت کرده استاد ملائک رو تکبر کوبید زمین
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: همانا خدای تعالی می فرماید کبریائی و بزرگی و خودستائی سزاوار من است و بس، هر کس با من در یکی از این دو برابری کند او را در آتش میافکنم.[FONT=Times New Roman]
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «هرکه براین باور باشد که از دیگران برتر است، او در شمار مستکبران است». حفص بن غیاث می گوید عرض کردم: «اگر گنهکاری را ببیند و به سبب بی گناهی و پاکدامنی خود، خویشتن را از او برتر بداند چه؟» فرمود: «هیهات، هیهات چه بسا که او آمرزیده شود اما تو را برای حسابرسی نگه دارند؛ مگر داستان جادوگران موسی (علیه السلام) را نخوانده ای؟»(عن أبی عبد الله ع من ذهب یرى أن له على الآخر فضلا فهو من المستكبرین فقلت له إنما یرى أن له علیه فضلا بالعافیة إذا رآه مرتكبا للمعاصی فقال هیهات هیهات فلعله أن یكون قد غفر له ما أتى و أنت موقوف محاسب أما تلوت قصة سحرة موسى ع ثم قال كم من مغرور بما قد أنعم الله علیه و كم من مستدرج بستر الله علیه و كم من مفتون بثناء الناس علیه ) ( الكافی ج8، ص128)
محمد بن عمر بن یزید از پدرش روایت کرده که گفت: به حضرت امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: من خوراک خوب می خورم و بوی خوش به کار می برم و بر مرکب راهوار و خرامان سوار می شوم و غلاممم در پی من حرکت می کند.آیا در این رفتار من چیزی از تکبر می بینید تا از آن دست بردارم؟حضرت امام صادق (علیه السلام) مدتی خاموش ماند و سپس فرمود: گردنکش لعنت شده است کسی که مردم را خوار شمارد و حق را نشناسد (محمد بن عمر بن یزید عن أبیه قال قلت لأبی عبد الله ع إننی آكل الطعام الطیب و أشم الریح الطیبة و أركب الدابة الفارهة و یتبعنی الغلام فترى فی هذا شیئا من التجبر فلا أفعله فأطرق أبو عبد الله ع ثم قال إنما الجبار الملعون من غمص الناس و جهل الحق قال عمر فقلت أما الحق فلا أجهله و الغمص لا أدری ما هو قال من حقر الناس و تجبر علیهم فذلك الجبار).
تکبر در روایات اسلامی، به عنوان یکی از ریشه های کفر مطرح شده است. در اصول كافى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است كه فرمود: «اصول الكفر ثلاثة، الحرص و الاستكبار و الحسد، فاما الحرص فان آدم حین نهى عن الشجرة حمله الحرص على ان اكل منها، واما الاستكبار فابلیس حیث امر بالسجود لادم فابى، واما الحسد فابنا آدم، حیث قتل احدهما صاحبه: ریشه هاى كفر(منظور از كفر در اینجا عصیان و نافرمانى خدا به معنى اعم است) سه چیز مى باشد: حرص، و تكبر و حسد. اما «حرص» به خاطر آن است كه هنگامى كه آدم از خوردن شجره ممنوعه نهى شد، حرص او را وادار كرد كه از آن بخورد و اما استكبار، نمونه آن ابلیس بود كه مأمور به سجده براى آدم شد، ولى او سرپیچى كرد، اما حسد، در مورد فرزند آدم ظاهر گشت و سبب شد كه یكى دیگرى را به قتل برساند».
* در حدیث دیگری، راوی می گوید: «از امام صادق (علیه السلام) درباره کمترین درجه الحاد (یعنی انحراف از حق و دین الهی ) پرسیدم»، حضرت در جواب فرمودند: «کمترین درجاتش کبر است».( قال سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن أدنى الإلحاد فقال إن الكبر أدناه.( الکافی، ج2،، باب الکبر)
با عرض سلام و آرزوي لحظات خوب و خوش براي همه بزرگواران
يكي از مواردي كه تكبر ناپسند كه نه بلكه پسنديده نيز است تكبر در مقابل نامحرم است
به نظر بزرگواران رابطه صحيح دو نامحرم بايد چگونه باشد ؟
تكبر داشتن در مقابل نامحرم به چه معناست و چگونه ؟
شاد و پيروز باشيد
تکبر در مقابل نامحرم تکبر مثل نوک تپه است، چرا؟ چون به انسان حسی را القاء می کند که تو بالاتر از بقیه بخش های تپه هستی و در جوابش باید گفت:
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است اما تکبر اقسامی دارد: 1- تکبر ممدوح 2- تکبر مذموم
تکبری که موجب عزت نفس و سرافرازی و دوری از ذلت است و حق ایفا می شود و از طرفی تکبری که تلقی بلند مرتبگی کاذب و توهم برتری کند تکبر مذموم و مضر می باشد.
تکبر در مقابل نا محرم از قسم تکبر ممدوح است
نوع رابطه ای که زنان را مورد سوء استفاده افراد مریض قرار میدهد و یا کسانی را مریض میکند، ذلت محض و خواری مخرب است.