رعایت اخلاقیات !!! یا رضای الهی !!! ( کدامیک ؟ )
تبهای اولیه
به نظر شما جلب رضای الهی ارزشمند تر است یا رعایت اخلاقیات .
سوال : به نظر شما کدومیک از انسانهای زیر ارزشمند تر هستند .
گروه اول :
انسانهایی که اعمالی مانند ( قتل . قسم دروغ . خوردن مال یتیم . و ... ) رو انجام نمیدن ... نه بعلت اینکه خدا این اعمال را حرام کرده ... این گروه از انسانها این اعمال را انجام نمیدن چون اینگونه از اعمال قبح ذاتی دارند . این گروه از انسانها قسم دروغ نمیخورند . چون حالشان از این کار به هم میخورد . این گروه از انسانها به این کاری ندارند که مدرسه ناظم دارد یا ندارد بلکه سعی میکنند منظم باشند و خود را برای ناظم لوس نمیکنند .
گروه دوم :
انسانهایی هستند که اعمالی مانند ( قتل . قسم دروغ . خوردن مال یتیم . و ... ) رو انجام نمیدهند ... نه به این علت که قبحی در این اعمال میبینند ... این گروه از انسانها این اعمال را انجام نمیدهند چون برای رضای خدا نمیخواهند به این اعمال نزدیک شوند . این گروه از انسانها قسم دروغ نمیخورند ... نه به این علت که حالشان از قسم دروغ به هم میخورد ... بلکه ایشان این عمل را انجام نمیدهند چونکه میخواند رضای الهی را جلب نمایند . این گروه از انسانها به وجود ناظم در مدرسه اهمیت میدند و برای رضای ناظم خود را خالص میکنند و خود را برای ناظم لوس میکنند .
کدامیک از نظر شما ارزشمند ترند !!!
کدامیک از نظر شما ارزشمند ترند !!!
یا الله
با سلام و عرض ادب
به نظر حقیر،گروه دوم
چون عملی که برای خداوند تبارک و تعالی و رضای وی نباشد هیچ ارزشی ندارد.
این گروه از انسانها قسم دروغ نمیخورند ... نه به این علت که حالشان از قسم دروغ به هم میخورد ...
ببخشید فکر نمیکنید در این مورد دچار اشتباه شده اید؟
انسان فطرتا از دروغ و قتل و... بدش میآید، پس انسانی که در کنار این میل فطری رضای خداوندش را هم قرار میدهد و هدف از ترک این اعمال نادرست را رضای حق قرار میدهد،100درصد ارزشمند تر خواهد بود.
یا مهدی ادرکنی:Gol:
ببخشید فکر نمیکنید در این مورد دچار اشتباه شده اید؟
انسان فطرتا از دروغ و قتل و... بدش میآید، پس انسانی که در کنار این میل فطری رضای خداوندش را هم قرار میدهد و هدف از ترک این اعمال نادرست را رضای حق قرار میدهد،100درصد ارزشمند تر خواهد بود.یا مهدی ادرکنی:gol:
خوب منم اینو میدونم . فکر نمیکنید پشت این حرفی که زدم سخنی پنهان باشه ...
میخوام بگم ما برای چی داریم خودمونو گول میزنیم ... این کار ها رو انجام نمیدیم چونکه حالمون از این کارا بهم میخوره ... توشون رضای الهی درمیون نیست . همین الان که من دارم با شما حرف میزنم ... زنگ خونتون به صدا درمیاد ... شما برای اخلاقیاتی که تو زندگیتون حاکمه میرین درب خونتونو باز میکنین یا برای اینکه میخواین در راه و رضای الهی قدمی بردارین !!!
ین کار ها رو انجام نمیدیم چون حالمون از این کارا بهم میخوره ... توشون رضای الهی درمیون نیست .
گروه دوم : انسانهایی هستند که اعمالی مانند ( قتل . قسم دروغ . خوردن مال یتیم . و ... ) رو انجام نمیدهند ... نه به این علت که قبحی در این اعمال میبینند ... این گروه از انسانها این اعمال را انجام نمیدهند چون برای رضای خدا نمیخواهند به این اعمال نزدیک شوند . این گروه از انسانها قسم دروغ نمیخورند ... نه به این علت که حالشان از قسم دروغ به هم میخورد ... بلکه ایشان این عمل را انجام نمیدهند چونکه میخواند رضای الهی را جلب نمایند . این گروه از انسانها به وجود ناظم در مدرسه اهمیت میدند و برای رضای ناظم خود را خالص میکنند و خود را برای ناظم لوس میکنند .
یا الله
جناب محسن ایلخانی محترم
به نقل های بالا توجه کنید
به جواب میرسید!
انسانهای گروه دوم را خودتان فرض کردید که برای رضای خداوند دست به عمل قبیح نمیزندد پس ....
حقیر هم طبق فرض شما جواب داده ام
یا مهدی ادرکنی:Gol:
خوب مقبول ...
نتیجه گیری کنید بحث رو !!!
این اخلاقیات هستند که تو زندگی باعث میشن ما سمت خیلی از گناهان نریم ... یا رضای الهی !!!
سلام
این خیلی قشنگه که ما هر کاری رو فقط فقط برا رضای خدا انجامش بدیم (هرچند که ان موضوع رو دلمون نخواد)
میخوام بگم ما برای چی داریم خودمونو گول میزنیم ... این کار ها رو انجام نمیدیم چونکه حالمون از این کارا بهم میخوره ... توشون رضای الهی درمیون نیست . همین الان که من دارم با شما حرف میزنم ... زنگ خونتون به صدا درمیاد ... شما برای اخلاقیاتی که تو زندگیتون حاکمه میرین درب خونتونو باز میکنین یا برای اینکه میخواین در راه و رضای الهی قدمی بردارین !!!
شما درست میگید
ماها خیلی وقتا فراموش می کنیم که حتی باز کردن در رو میتونیم با نیت رضای خدا انجام بدیم
اون وقت میشه که لحظه لحظه زندگیمون از یاد خدا غافل نمیشیم
ممنون این تاپیک شما برام یک یاد اوری بود.:Gol:
نتیجه گیری کنید بحث رو !!! این اخلاقیات هستند که تو زندگی باعث میشن ما سمت خیلی از گناهان نریم ... یا رضای الهی !!!
ممکنه که یه وقتایی برا شخصی یک مسعله درست باشه(از دید خودش)مثلا دست دادن به پسر خاله اما خدا راضی نیست
پس رضای خدا میتونه ما رو از گناه دور کنه
سلام
این خیلی قشنگه که ما هر کاری رو فقط فقط برا رضای خدا انجامش بدیم (هرچند که ان موضوع رو دلمون نخواد)شما درست میگید
ماها خیلی وقتا فراموش می کنیم که حتی باز کردن در رو میتونیم با نیت رضای خدا انجام بدیم
اون وقت میشه که لحظه لحظه زندگیمون از یاد خدا غافل نمیشیم
ممنون این تاپیک شما برام یک یاد اوری بود.:gol:
سلام .
منم به همین نتیجه رسیدم ... با اینکه میدونیم کارهامون از روی اخلاقیات هست ... باید ابتدای روز نیت کنیم که برای رضای او خودمون رو خوب نگاه میداریم ... و یه برچسب رضای الهی روشون بزنیم .
شما برای اخلاقیاتی که تو زندگیتون حاکمه میرین درب خونتونو باز میکنین یا برای اینکه میخواین در راه و رضای الهی قدمی بردارین !!!
یا الله
خب به نظرم بستگی به خود فرد داره
اگر ما همین باز کردن درب منزل رو جهت بدیم،و بگوییم برای رضایت خداوند و برای اینکه مادرم به زحمت نیافتد ما خودمان قبول زحمت میکنیم، میشود قدمی در راه رضای معبود!
بله همینطور که دوستمون گفتند ما گاهی یادمون میره که میتونیم به کوچکترین عملمون هم جهت بدیم و رضای خالق رو در نظر داشته باشیم
این اخلاقیات هستند که تو زندگی باعث میشن ما سمت خیلی از گناهان نریم ... یا رضای الهی !!!
ببینید نمیشه به طور یقین گفت فقط و فقط رضای خدا باعث عدم انجام یک کار قبیحی میشود
مثلا همین قتل
جدای از اینکه رضای خداوند را در نظر داشته باشیم یا نه، به طوری فطری انسان از قتل گریزان است+حال اینکه مورد رضای خداوند هم نمیباشد.
در کل باید بگویم،ما{با خودم هستم}بیشتر اعمالمان را بدون دادن جهت انجام میدهیم و چقدررررر خوب است اگر
در جهت رضای رب عمل کنیم.
یا مهدی ادرکنی:Gol:
ببینید نمیشه به طور یقین گفت فقط و فقط رضای خدا باعث عدم انجام یک کار قبیحی میشود
ببخشید چرا نمیشه (به طور یقین گفت؟ )بیشتر توضیح میدید؟
ببخشید چرا نمیشه (به طور یقین گفت؟ )بیشتر توضیح میدید؟
یا الله
سلام به یاس کبود علی
دوست بزرگوار
من گفتم به طور یقین نمیشه گفت فقط و فقط رضایت خداوند باعث عدم انجام یک کار قبیح میشود{چون خدا راضی نیست ما قتل انجام نمیدهیم!}
مثلا اگر خداوند قتل را بدون مجازات قرار میداد،آیا شما میتوانستید فردی را بکشید؟!
من منظورم این بود علاوه بر رضایت خداوند فطرتمان هم دخیل است،ما ذاتا از قتل متنفریم.
باز هم این نظر حقیر بود{شاید اشتباه میکنم،نمیدانم}
خوب است منتظر نظرات باقی دوستان هم باشیم
یا مهدی ادرکنی:Gol:
من منظورم این بود علاوه بر رضایت خداوند فطرتمان هم دخیل است،ما ذاتا از قتل متنفریم. باز هم این نظر حقیر بود{شاید اشتباه میکنم،نمیدانم}
به نظر من منتظر منتقم عزیز
فقط و ققط رضای خدا برای رسیدن به کمال شرطه
چون با اینکه فطرتا ما از قتل متنفریم اما اگه یه جایی خدا بخاد کسی رو بکشیم برای رضای او می کشیم هر چند که دوست نداشته باشیم مثل جنگ ایران و عراق.
و هر مثال دیگری ,رضای خدا مهمه نه فطرت ما
به نظر شما جلب رضای الهی ارزشمند تر است یا رعایت اخلاقیات .سوال : به نظر شما کدومیک از انسانهای زیر ارزشمند تر هستند .
گروه اول :
انسانهایی که اعمالی مانند ( قتل . قسم دروغ . خوردن مال یتیم . و ... ) رو انجام نمیدن ... نه بعلت اینکه خدا این اعمال را حرام کرده ... این گروه از انسانها این اعمال را انجام نمیدن چون اینگونه از اعمال قبح ذاتی دارند . این گروه از انسانها قسم دروغ نمیخورند . چون حالشان از این کار به هم میخورد . این گروه از انسانها به این کاری ندارند که مدرسه ناظم دارد یا ندارد بلکه سعی میکنند منظم باشند و خود را برای ناظم لوس نمیکنند .گروه دوم :
انسانهایی هستند که اعمالی مانند ( قتل . قسم دروغ . خوردن مال یتیم . و ... ) رو انجام نمیدهند ... نه به این علت که قبحی در این اعمال میبینند ... این گروه از انسانها این اعمال را انجام نمیدهند چون برای رضای خدا نمیخواهند به این اعمال نزدیک شوند . این گروه از انسانها قسم دروغ نمیخورند ... نه به این علت که حالشان از قسم دروغ به هم میخورد ... بلکه ایشان این عمل را انجام نمیدهند چونکه میخواند رضای الهی را جلب نمایند . این گروه از انسانها به وجود ناظم در مدرسه اهمیت میدند و برای رضای ناظم خود را خالص میکنند و خود را برای ناظم لوس میکنند .کدامیک از نظر شما ارزشمند ترند !!!
سلام دوست عزيز.
فكر ميكنم اين حديث امير المومنين (ع) به بهترين وجه پاسخگويي شما باشد:
"انّ قوماً عَبَدُوا الله رَغْبَةً فتلك عبادةُ التّجار، وإنّ قوما عَبَدوا الله رَهبةً فتلك عبادةُ العبيد، وإنّ قوماً عَبَدوا اللهَ شکراً فتلك عبادةُ الاحرار؛
گروهي خدا را به اميد بخشش پرستش کردند، که اين پرستش بازرگانان است، و گروهي او را از روي ترس عبادت کردند که اين عبادت بردگان است، و گروهي خدا را از روي سپاسگذاري پرستيدند و اين پرستش آزادگان است"
و نيز در کلامي شيوا ميفرمايد:
"ما عبدتك خوفاً من نارك ولا طمعاً في جنتك بل وجدتك اهل للعبادة فعبدتك"، "
خداوندا! من تو را نه به جهت ترس از دوزخ و نه به طمع بهشت برين عبادت ميکنم بلکه تو را سزاوار عبادت ديده و تو را پرستش ميکنم.
توضيح مطلب اين است که انسان ها در مراتب و درجات ايماني، گوناگون و متفاوت ميباشند. حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد:
"الايمان حالات ودرجات وطبقات ومنازل، "
ايمان در افراد، حالات گوناگون و درجات و نيز مراحل و مراتب مختلفي دارد [اصول کافي، ج 2، ص 38]
بنابراين نميتوان از همگان انتظار عاليترين هدف را داشت.
براي کودک ابتدايي نميتوان توضيح داد که در صورت ادامه تحصيل، در آينده از مردان بزرگ و شخصيتهاي نامآور خواهد شد، بلکه بايد کودک را گاه با تشويق و گاه با تهديد وادار به درس و تحصيل کرد.
مخاطبان قرآن کريم و معصومين ـ عليه السّلام ـ نوعاً طبقه متوسط مردماند.
اکثريت مردم همانند دانشآموزان کلاس اولند که بايد دستشان را گرفت و پا به پا برد تا شيوه درست عبادت و بندگي را بياموزند و پس از آموزش مييابند که تنها خداوند شايسته پرستش است و بايد او را از روي محبت و به خاطر خودش عبادت و پرستش نمود. در عالم وجود، بهشت و دوزخ به عنوان جزا و پاداش صالحان و شايستگان و مجازات و کيفر تبهکاران مقرر گشته است. بهشت جايگاه ابدي مومنان و صالحان و حتي اولياي الهي است؛ اما نه به عنوان هدف نهايي، بلکه به عنوان مرحلهاي از هدفي برتر. از آن جا که مسأله تشويق و تهديد نقش عمدهاي در تربيت و انگيزش افراد دارد. بنابراين بهشت و دوزخ و ميل به بهشت و ترس از جهنم به منزله دو عامل مهم تشويق و تهديد مطرح شده است. امير مومنان ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد:
"انبيا آمدند تا بشر را از قيامت و مواقف آن و آن چه براي اهل طاعت و معصيت فراهم شده از بهشت و دوزخ و کرامت و خفّت آگاه گردانند [نهجالبلاغه، خ 183].
بنابراين هدف اصلي لقاي حق و قرب به محبوب است اما چون مردم داراي مراتب و حالات مختلفي در معرفت و ايمان هستند، بسياري از آنها را بايد با ترس از جهنم و شوق به بهشت به بارگاه الهي کشاند.
پس بهشت و جهنم و عبادت به شوق بهشت و ترس از جهنم خود نعمت بزرگي از نعمتهاي الهي است.
و در آخر اينكه:
آري عبادت از روي ترس يا شوق، بسيار بهتر از بندگي شيطان و نفس است که انسان را به کلي از کمال مطلبوش باز ميدارد. پس هر سه قسم عبادت، عبادت حق محسوب ميشود ولي از نظر رتبه و درجه متفاوت و گوناگون ميباشند.
نکته ی قابل توجه این است که در نظام اخلاق اسلامی بین امر اخلاقی ورضای الهی جدایی وجود ندارد.
در اخلاق اسلام انگیزه و نیّت، معیار و اساس ارزشمندیِ کارهای اخلاقی است. در واقع از ویژگی های نظام اخلاقی اسلام این است که نیّت را اساس ارزش اخلاقی و منشأ خوبی ها و بدی ها معرفی می کند.
از نظر اسلام، برای این که کاری ارزش اخلاقی پیدا کند، حسن فعلی به تنهایی کافی نیست؛ بلکه همراه آن، حسن فاعلی نیز لازم خواهد بود؛ زیرا آثار کارهای اخلاقی – یعنی کمال و سعادت انسان – بر حسن فاعلی و داشتن نیّت صحیح مترتب می شود.
از دیدگاه اسلام، کار اخلاقی و ارزشمند، کاری است که صرفاً برای تحصیل رضای خداوند انجام گیرد. رضای خداوند مراتبی دارد گاه رضای خداوند به این لحاظ که منشأ پاداش اخروی یا به این لحاظ که منشأ نجات از عذاب می شود، مورد توجه انسان است و انگیزه انجام دادن کارهایی به دست اوخواهد شد؛ ولی گاهی هیچ یک از پاداش یا کیفر، مورد توجه وی نیست و انگیزه اش در انجام دادن کار، صرفاً کسب خشنودی خداوند خواهد بود که این حقیقت، برای او مطلوبیتی ذاتی دارد.