جمع بندی تنوع طلبی جنسی در مردان
تبهای اولیه
سلام
اگر تنوع طلبی جنسی در آقایان یک گرایش واقعی و ذاتی نیست مبنای احادیث و روایاتی که در آن به داشتن زنان متعدد در بهشت وعده داده شده است چیست؟
با سلام
حس تنوع طلبی در هر انسانی در حوزه های مختلف از شاخه های کمال طلبی انسانی است. بدین معنا که انسان که ذاتا کمال گرا و تکامل جو است در راستای رسیدن به این کمال گاه دست به تنوع طلبی می زند چرا که در نوع های مختلف کمال خود را دیده و به سوی آنها حرکت می کند .
گاه این کمال طلبی که در تنوع طلبی راه خود را می یابد منشا تعقلی دارد و گاه منشا توهمی . توضیح این که فرد گاهی از هر کمالی که به دست می آورد خسته نشده و کمال برتر را طلب می کند و در این راه از وسایل مختلف مدد می جوید مانند طالب علمی که از تعدد و تکثر علوم خسته نشده و به هر نوعی از آن دست می یازد تا مگر آن حس کمال طلبی علمی اش اقناع شده و به آن کمال مطلوب برسد.
مولانا این نوع کمال طلبی را که منشا تعقلی دارد را ستایش کرده و انسان را به درک آن دعوت می کند:
همچو مستسقی کز آبش سیر نیست بر هر آنچه یافتی بالله مایست
بی نهایت درگه است این بارگاه صدر را بگذار صدر توست راه
اما گاه انسان در لذات مادی خویش دچار توهم شده و برای بدست آوردن لذت بالاتر دست به تنوع طلبی زده و با فراموش کردن اهداف این وسایل به تنوع در وسایل می پردازد این تنوع طلبی که منشا توهمی دارد که به اشتباه انسان دچار آن می شود باعث دور شددن از کمالات حقیقی شده و انسان را در محدوده کمال حیوانی نگه می دارد.
آیه الله جوادی آملی در کتاب اخلاق در قرآن به این نکته اشاره می فرماید: خدا در انسان برای حفظ حیات انسانی لذات را به عنوان جایزه برای برعهده گرفتن سختی های این کار در نظر گرفته است چرا که انسان با عقل خویش از کارهایی که برای او سختی دارد احتراز می کند برای همین خدا این کارها را که غالبا با مشقاتی همراه است را در کنارش جوایزی (لذاتی)قرار داده است که انسان برای این جوایز هم که شده به آن کار تن می دهد. به عنوان مثال تشکیل خانواده و تشکیل کانونی برای ابقای نسل یک کاری است که به نفسه دارای مشقاتی برای مرد و زن می باشد که اگر به خودی خود از افراد انسانی بخواهند که برای ادامه نسل بشر این کار را انجام دهند کمتر کسی زیر همچنین بار مشقتی می رود. برای همین منظور خدا برای ادامه نسل بشری لذت جنسی را در آنها قرار داد که به عنوان جایزه و پاداشی برای این کار باشد. در قضیه لذات از خوردنی ها و آشامیدنی ها نیز اینگونه است.
پس این لذات به قصد ثانوی و بالتبع اند یعنی اصل آن بقای حیات و بقای نسل است و این لذات جوایزی برای حافظین و عاملین است.
حال این لذات در این دنیا می شود یک جایزه و یک پاداش در قبال کارهایی که مشقت دارند و در قیامت برای افراد به عنوان یک لذت خالص بدون مشقات دنیایی و این پاداش کارهای دنیوی آنهاست. حال تنوعی که در آن هست از لذت بدون دردسر و مشقت دنیوی است که از لوازم دنیایی مثل تولید مثل و تشکیل نظام خانواده و ... آن منسلخ می شود و به عنوان یک پاداش اخروی در قبال کارهای دنیوی برای آنها در نظر گرفته می شود.
در دنیا نیز اگر برای مرد تا چهار زن زا اجازه داده اند نه از باب تنوع طلبی است بلکه به مقتضای خلقت مرد و حکیمانه بودن این خلقت است و به خاطر عوارضی که در زن ها از نظر جسمانی هست به مرد برای تحمل مسوولیت بیشتر در این نظام حکیمانه برای تکثیر نسل و نیازات دایمی او در قبال نیازهای محدود زن این اجازه به او داده شده است.والا تنوع طلبی جنسی نه در این دنیا و نه در آن دنیا یک گرایش ذاتی نیست.بلکه یک جایزه(لذت) در قبال کاری است که انجام می دهد.با سلام
حس تنوع طلبی در هر انسانی در حوزه های مختلف از شاخه های کمال طلبی انسانی است. بدین معنا که انسان که ذاتا کمال گرا و تکامل جو است در راستای رسیدن به این کمال گاه دست به تنوع طلبی می زند چرا که در نوع های مختلف کمال خود را دیده و به سوی آنها حرکت می کند .
گاه این کمال طلبی که در تنوع طلبی راه خود را می یابد منشا تعقلی دارد و گاه منشا توهمی . توضیح این که فرد گاهی از هر کمالی که به دست می آورد خسته نشده و کمال برتر را طلب می کند و در این راه از وسایل مختلف مدد می جوید مانند طالب علمی که از تعدد و تکثر علوم خسته نشده و به هر نوعی از آن دست می یازد تا مگر آن حس کمال طلبی علمی اش اقناع شده و به آن کمال مطلوب برسد.
مولانا این نوع کمال طلبی را که منشا تعقلی دارد را ستایش کرده و انسان را به درک آن دعوت می کند:
همچو مستسقی کز آبش سیر نیست بر هر آنچه یافتی بالله مایست
بی نهایت درگه است این بارگاه صدر را بگذار صدر توست راه
اما گاه انسان در لذات مادی خویش دچار توهم شده و برای بدست آوردن لذت بالاتر دست به تنوع طلبی زده و با فراموش کردن اهداف این وسایل به تنوع در وسایل می پردازد این تنوع طلبی که منشا توهمی دارد که به اشتباه انسان دچار آن می شود باعث دور شددن از کمالات حقیقی شده و انسان را در محدوده کمال حیوانی نگه می دارد.
آیه الله جوادی آملی در کتاب اخلاق در قرآن به این نکته اشاره می فرماید: خدا در انسان برای حفظ حیات انسانی لذات را به عنوان جایزه برای برعهده گرفتن سختی های این کار در نظر گرفته است چرا که انسان با عقل خویش از کارهایی که برای او سختی دارد احتراز می کند برای همین خدا این کارها را که غالبا با مشقاتی همراه است را در کنارش جوایزی (لذاتی)قرار داده است که انسان برای این جوایز هم که شده به آن کار تن می دهد. به عنوان مثال تشکیل خانواده و تشکیل کانونی برای ابقای نسل یک کاری است که به نفسه دارای مشقاتی برای مرد و زن می باشد که اگر به خودی خود از افراد انسانی بخواهند که برای ادامه نسل بشر این کار را انجام دهند کمتر کسی زیر همچنین بار مشقتی می رود. برای همین منظور خدا برای ادامه نسل بشری لذت جنسی را در آنها قرار داد که به عنوان جایزه و پاداشی برای این کار باشد. در قضیه لذات از خوردنی ها و آشامیدنی ها نیز اینگونه است.
پس این لذات به قصد ثانوی و بالتبع اند یعنی اصل آن بقای حیات و بقای نسل است و این لذات جوایزی برای حافظین و عاملین است.
حال این لذات در این دنیا می شود یک جایزه و یک پاداش در قبال کارهایی که مشقت دارند و در قیامت برای افراد به عنوان یک لذت خالص بدون مشقات دنیایی و این پاداش کارهای دنیوی آنهاست. حال تنوعی که در آن هست از لذت بدون دردسر و مشقت دنیوی است که از لوازم دنیایی مثل تولید مثل و تشکیل نظام خانواده و ... آن منسلخ می شود و به عنوان یک پاداش اخروی در قبال کارهای دنیوی برای آنها در نظر گرفته می شود.
در دنیا نیز اگر برای مرد تا چهار زن زا اجازه داده اند نه از باب تنوع طلبی است بلکه به مقتضای خلقت مرد و حکیمانه بودن این خلقت است و به خاطر عوارضی که در زن ها از نظر جسمانی هست به مرد برای تحمل مسوولیت بیشتر در این نظام حکیمانه برای تکثیر نسل و نیازات دایمی او در قبال نیازهای محدود زن این اجازه به او داده شده است.والا تنوع طلبی جنسی نه در این دنیا و نه در آن دنیا یک گرایش ذاتی نیست.بلکه یک جایزه(لذت) در قبال کاری است که انجام می دهد.
خوش به حال حوا که تنها عشق آدم بود و حوای دیگه ای نبود که تنوع طلبی آدم رو به چالش بکشه :ok: راستی مگه آدم مرد نبوده که تنوع همسر در ذاتش باشه؟ پس چرا خدا براش چند حوا نیافرید؟خوش به حال حوا که هیچ وقت قلبش نلرزید و خوش به حال آدم که هیچ وقت قلبش از حوا سرد نشد :hamdel:
اگر تنوع طلبی جنسی در آقایان یک گرایش واقعی و ذاتی نیست مبنای احادیث و روایاتی که در آن به داشتن زنان متعدد در بهشت وعده داده شده است چیست؟
سلام
به نظر بنده تنوع طلبی جنسی ذاتی مرد است اما به دلیل تنزل نیروهای روحی و با وجود موانع عقلی و عرفی این تنوع طلبی در حیات دنیوی به حداقل کاهش یافته است در عین حال راههای مشروع برای پاسخگویی به این تنوع طلبی در شرع مقدس پیش بینی شده است
دلیل وجود این تنوع طلبی همان وعدهای الهی برای حیات ابدی است که در آن بخاطر عدم محدودیت این ویژگی کاملا بروز می کند
والله الموفق
خوش به حال حوا که تنها عشق آدم بود و حوای دیگه ای نبود که تنوع طلبی آدم رو به چالش بکشه راستی مگه آدم مرد نبوده که تنوع همسر در ذاتش باشه؟ پس چرا خدا براش چند حوا نیافرید؟خوش به حال حوا که هیچ وقت قلبش نلرزید و خوش به حال آدم که هیچ وقت قلبش از حوا سرد نشد
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
شما از کجا می دونید؟
و همچنین این طور استدلال نمی تونه صحیح باشه چون نیاز افراد فرق داره
باسلام و تشكر _ پاسخ شما كمي مبهم است بنده قانع نشدم
گاه این کمال طلبی که در تنوع طلبی راه خود را می یابد منشا تعقلی دارد و گاه منشا توهمی
آيا گوناگوني و زيبايي هاي متفاوت در عالم طبيعت و دلزدگي انسان از يكنواختي اسمش است توهم؟! البته بايد يادآوري كنم كه قصد بنده ار ايجاد اين تاپيك جواز دادن به تنوع طلبي جنسي نيست بلكه در پي اثبات آن در بطن آقايان هستم
در دنیا نیز اگر برای مرد تا چهار زن زا اجازه داده اند نه از باب تنوع طلبی است بلکه به مقتضای خلقت مرد و حکیمانه بودن این خلقت است و به خاطر عوارضی که در زن ها از نظر جسمانی هست به مرد برای تحمل مسوولیت بیشتر
به هر حال نمي توان گفت كه مسئوليت بيشتر در برابر جامعه با خلقت مردها در تضاد است ، اگر تعدد پذير بودن خلقت مرد در داشتن همسر را بپذيريم ديگر گريزي از پذيرفتن تنوع طلبي در وجود آنها نيست
اما بنده در اين تاپيك جداي از دليل فوق به دليل نقلي اشاره كردم كه غير مستقيم نشانگر صحت اين موضوع است چرا بايد معصومين به چيزي كه زمينه ذاتي ندارد وعده بدهند؟
به اين روايت از پيامبر اكرم دقت كنيد : (سندش در اينترنت قابل پيگيري است)
در بهشت بازاري است كه هر صورتي بخواهي مهيا است(به مضمون)
اين چيزي است كه مردها در همين دنيا هم در ذات خود به دنبالش بوده اند و هستند و ربطي به عرب و غير عرب هم ندارد
آيا گوناگوني و زيبايي هاي متفاوت در عالم طبيعت و دلزدگي انسان از يكنواختي اسمش است توهم؟!
با سلام.
شاید بیان جناب شعیب ناظر بر این مضمون بود که اگر انسان در کمال طلبی خود به گزینه ای برسد که از آن دلزدگی پیدا نکند دیگر به دنبال گزینه های دیگر نمی رود و از این رو فرمودند تنوع طلبی ویژگی ذاتی انسان نیست. یعنی کمال طلبی لزوماً مستلزم تنوع طلبی جنسی در مردان نیست. از سوی دیگر جناب حامد مثل شما با اشاره به متون دینی فرمودند که انسان (مرد) در این زمینه ذاتاً طالب تنوع است. احتمالاً با این فرض که هیچ گزینه منفردی نمی تواند این حس کمال طلبی انسان را ارضا کند. صرف نظر از این که حقیر با بیان دوم بیشتر موافقم شاید بتوان گفت که هر دو بیان به نحوی معادل اند. یعنی اگر همسر انسان بتواند صورت و رفتار خود را تغییر بدهد عملاً هم تنوع ایجاد شده و هم رعایت تک همسری شده است! اما به هر حال انسان (مرد؟!) طالب تنوع و پیشرفت در هر زمینه ای است.
با تشکر.
با سلام
دو مساله نباید خلط شود اول اینکه در بحث جهان اخرت کلا با این دنیا فرق دارد و تنوع طلبی و چند شوهری و زمان و ... در آن جهان بی معنی است ودوم اینکه در احادیث متفق بین عامه وخاصه خدای متعال تنوع طلبان بی حد ومرز از مردان وزنان را لعنت کرده است :
(210657) علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن غير واحد، عن أبي عبدالله عليه السلام قال: ما من شئ مما أحله الله عزوجل أبغض إليه من الطلاق وإن الله يبغض المطلاق
[SIZE=116][COLOR=#ff0000]الذواق. کافی
[/COLOR][/SIZE]
دو مساله نباید خلط شود اول اینکه در بحث جهان اخرت کلا با این دنیا فرق دارد و تنوع طلبی و چند شوهری و زمان و ... در آن جهان بی معنی است ودوم اینکه در احادیث متفق بین عامه وخاصه خدای متعال تنوع طلبان بی حد ومرز از مردان وزنان را لعنت کرده است :
سلام
چرا فکر می کنیم در آخرت همه ویژگیها منتفی می شود
آیات روشنی بر این تنوع طلبی دلالت دارد بلکه روایات روشنترند در این مطلب
مثلا در روایت دارد مومن 8888 همسر دارد
خوب این یعنی چی ؟
دیگر اینکه ظاهرا منظور از ذواق و ذواقه زن و مردی اند که بسیار ازدواج کرده و بسیار طلاق می گیرند
هدفشان هم چیزی جز همان ذوق یعنی چشیدن لذت از همسر جدید نیست
در حالیکه بحث ما خیلی رقیقتر از این است
والله الموفق
سلام
چرا فکر می کنیم در آخرت همه ویژگیها منتفی می شود
آیات روشنی بر این تنوع طلبی دلالت دارد بلکه روایات روشنترند در این مطلب
مثلا در روایت دارد مومن 8888 همسر دارد
خوب این یعنی چی ؟
دیگر اینکه ظاهرا منظور از ذواق و ذواقه زن و مردی اند که بسیار ازدواج کرده و بسیار طلاق می گیرند
هدفشان هم چیزی جز همان ذوق یعنی چشیدن لذت از همسر جدید نیست
در حالیکه بحث ما خیلی رقیقتر از این است
والله الموفق
با سلام
اتفاقا من هم مقصودم تنوع طلبي در آخرت است نه دنيا ! كاتب موضوع گفتند در بهشت تنوع طلبي هست ما هم با استناد به اخبار گفتيم كه در دنيا تنوع طلبي مذموم است اما در آخرت چون تشريعي در كار نيست حرامي هم در كار نيست مثل چند همسري ،شراب ،لواط و.....
اما در آخرت چون تشريعي در كار نيست حرامي هم در كار نيست مثل چند همسري ،شراب ،لواط و.....
سلام
خدای نکرده منظورتون این نیست که در آخرت لواط مجاز است ؟
والله الموفق
سلام
قبلا هم گفتم كه اوضاع واحوال أخرت قابل قياس با دنيا نيست وما عادتا همه مسائل را براساس ماديات وروابط اين جهان ميسنجيم .
مگر اينكه با مكاشفه واتصال به ملكوت مقداري از مسائل را بفهميم بنابراين در جاييكه براي مرد وزن حورالعين و چند همسري وغلمان و ولدان و شراب وجود دارد بعيد نيست كه فيه ماتشتهيه الانفس !
بعيد نيست كه فيه ماتشتهيه الانفس !
سلام
خیر برادر
نفس سلیم هیچوقت اشتهای این امور رو نداره
و ما شراب هم شراب طهور شرابی که بر عقل افزاید نه از عقل کاهد
تعدد هم که اینجا مجاز بود اونجا هم بطریق اولی
این اصل رو فراموش نکنید که :
انسان از نردبان طهارت بالا میره نه دهلیز خباثت
والله الموفق
سلام
نماز و روزه هست به حقیقت و اثرشون و نه به عمل پس بهشت چیه اثر اعمال صالح
و اما حجاب
در قرآن هم فرمود : حور مقصورات فی الخیام
امور فطری باقی میمونه
والله الموفق
نماز و روزه هست به حقیقت و اثرشون و نه به عمل پس بهشت چیه اثر اعمال صالح
و اما حجاب
در قرآن هم فرمود : حور مقصورات فی الخیام
امور فطری باقی میمونه
سلام
چگونه ميشود چهارچوب هاي عقلي همواره موجود باشند واميال هم باشند ولي تخطي و نقضي پيش نيايد؟
تنوع طلبی جنسی نه در این دنیا و نه در آن دنیا یک گرایش ذاتی نیست.بلکه یک جایزه(لذت) در قبال کاری است که انجام می دهد.
سلام
در آخرت مگر تكليفي وجود دارد كه خداوند در قبالش لذت و تنوع عاطا كند؟
اين تعبير كه لذات جايزه خدا هستند براي حركت و بقا در دنيا، تعبير كامل و جامعي نيست چراكه باين فرض ديگر وجود لذات جسماني در بهشت قابل توجيه نيست
علامه طباطبايي در اين زمينه فرموده اند: فرض نبود اميال فرض نبود انسان است نه استمرار و استكمال نيافتنش
منتظر پاسخ شما هستم
بنام او
باسلام..
خوش به حال حوا که تنها عشق آدم بود و حوای دیگه ای نبود که تنوع طلبی آدم رو به چالش بکشه راستی مگه آدم مرد نبوده که تنوع همسر در ذاتش باشه؟ پس چرا خدا براش چند حوا نیافرید؟خوش به حال حوا که هیچ وقت قلبش نلرزید و خوش به حال آدم که هیچ وقت قلبش از حوا سرد نشد
واقعا خوش بحال هر دو اما ..؟؟
اما به نظرم نظر یا انتقاد شما خودش پاسخ بسیار خوبی هم در بر داشت مبنی بر اینکه آدم ندید خانمی دیگر را که ژن تنوع طلبی اش جهش پیدا نماید و مجددا در جهت تایید سخنان خوب شما و بگمانم اگر همین الانهم خانمی بتواند جلوی دید همسر خود را بگیرد که حتی چشمانش و هیج حسی از احساس 5 گانه اش هم به هیچ زن دیگری نیفتد و او را درک ننماید .. بنوعی او نیز یک آدم دیگر خواهدداشت ..
{باسپاس}
با سلام.
شاید بیان جناب شعیب ناظر بر این مضمون بود که اگر انسان در کمال طلبی خود به گزینه ای برسد که از آن دلزدگی پیدا نکند دیگر به دنبال گزینه های دیگر نمی رود و از این رو فرمودند تنوع طلبی ویژگی ذاتی انسان نیست. یعنی کمال طلبی لزوماً مستلزم تنوع طلبی جنسی در مردان نیست. از سوی دیگر جناب حامد مثل شما با اشاره به متون دینی فرمودند که انسان (مرد) در این زمینه ذاتاً طالب تنوع است. احتمالاً با این فرض که هیچ گزینه منفردی نمی تواند این حس کمال طلبی انسان را ارضا کند. صرف نظر از این که حقیر با بیان دوم بیشتر موافقم شاید بتوان گفت که هر دو بیان به نحوی معادل اند. یعنی اگر همسر انسان بتواند صورت و رفتار خود را تغییر بدهد عملاً هم تنوع ایجاد شده و هم رعایت تک همسری شده است! اما به هر حال انسان (مرد؟!) طالب تنوع و پیشرفت در هر زمینه ای است.
با تشکر.
به نظر بنده تنوع طلبی جنسی ذاتی مرد است اما به دلیل تنزل نیروهای روحی و با وجود موانع عقلی و عرفی این تنوع طلبی در حیات دنیوی به حداقل کاهش یافته است در عین حال راههای مشروع برای پاسخگویی به این تنوع طلبی در شرع مقدس پیش بینی شده است
دلیل وجود این تنوع طلبی همان وعدهای الهی برای حیات ابدی است که در آن بخاطر عدم محدودیت این ویژگی کاملا بروز می کند
والله الموفق
یه جوری حرف میزنین انگار مردا بی عیبو نقصن کلا!ببینم به زنتونم اجازه میدین عیبی دید تو شما برای تکامل!!!تنوع طلب باشه؟!
سلام
چرا فکر می کنیم در آخرت همه ویژگیها منتفی می شود
آیات روشنی بر این تنوع طلبی دلالت دارد بلکه روایات روشنترند در این مطلب
مثلا در روایت دارد مومن 8888 همسر دارد
خوب این یعنی چی ؟
دیگر اینکه ظاهرا منظور از ذواق و ذواقه زن و مردی اند که بسیار ازدواج کرده و بسیار طلاق می گیرند
هدفشان هم چیزی جز همان ذوق یعنی چشیدن لذت از همسر جدید نیست
در حالیکه بحث ما خیلی رقیقتر از این است
والله الموفق
بگید مرد8888تا زن داره!
سلام
چگونه ميشود چهارچوب هاي عقلي همواره موجود باشند واميال هم باشند ولي تخطي و نقضي پيش نيايد؟
سلام
در عالم نور انسان نمی تواند تاریکی ایجاد کند
نظام بهشت گناه بردار نیست
به عبارتی جنس این امور در انجا منتفی است
کسی به بهشت وارد میشود که نور طلبی در او نهادینه شده باشد
لذا مثلا فرمودند : کسی که اندک تکبری دارد وارد بهشت نمی شود
والله الموفق
در عالم نور انسان نمی تواند تاریکی ایجاد کند
نظام بهشت گناه بردار نیست
به عبارتی جنس این امور در انجا منتفی است
کسی به بهشت وارد میشود که نور طلبی در او نهادینه شده باشد
لذا مثلا فرمودند : کسی که اندک تکبری دارد وارد بهشت نمی شود
والله الموفق
مطلب روشن نيست
اگر در بهشت اخلاق، اختيار و اميال باشد يعني به نوعي تكليف هم هست منتها به خاطر بينش صحيح و عدم تزاحم نعمتها گناهي صورت نميگيرد، قضيه اين طوراست؟ يا خير
مطلب روشن نيست
اگر در بهشت اخلاق، اختيار و اميال باشد يعني به نوعي تكليف هم هست منتها به خاطر بينش صحيح و عدم تزاحم نعمتها گناهي صورت نميگيرد، قضيه اين طوراست؟ يا خير
سلام
تکلیف برای تکامل است وقتی تکامل حاصل شد تکیف دیگر چه معنایی دارد
میل که کامل شد و در مسیر الهی و فطریش قرار گرفت دلیلی ندارد تکلیف همچنان باشد
مثل اینستکه چکش را بر میدارند تا میله ای را صاف کنند خوب وقتی صاف شد دیگر چکش زدن برای چه ؟
والله الموفق
سلام
من یه سوال دارم
تنوع طلبی فرع عدم ارضاء یا نقص ارضاء شهوت مردان است؟
یا خصیصه ای است مستقل که رابطه مستقیمی با ارضاء یا عدم ارضاء شهوت ندارد؟
به نظرم جدای از بحث های اخلاقی
ارضاء درست شهوت از راه حلال و به کارگیری روش های مختلف حلال و سایر نکات ریز اما مهم و کلیدی
می تونه مرد رو از تنوع باز داره و حتی منفعل کنه
تنوع طلبی یک اسیب است. از عدم ارضاء درست شهوت...
و صد البته مرد نقش بزرگی در این کاستی و آسیب داره
باید بعضی آموزش ها حداقل در چهار چوب عرف و شرع فراگیر بشه
قبل از اونکه به جاهای باریک کشیده بشه
حداقل رسمی شدن آموزش مانع از انحراف های اخلاقی و بهتر از اونه
با سلام
حس تنوع طلبی در هر انسانی در حوزه های مختلف از شاخه های کمال طلبی انسانی است. بدین معنا که انسان که ذاتا کمال گرا و تکامل جو است در راستای رسیدن به این کمال گاه دست به تنوع طلبی می زند چرا که در نوع های مختلف کمال خود را دیده و به سوی آنها حرکت می کند .
گاه این کمال طلبی که در تنوع طلبی راه خود را می یابد منشا تعقلی دارد و گاه منشا توهمی . توضیح این که فرد گاهی از هر کمالی که به دست می آورد خسته نشده و کمال برتر را طلب می کند و در این راه از وسایل مختلف مدد می جوید مانند طالب علمی که از تعدد و تکثر علوم خسته نشده و به هر نوعی از آن دست می یازد تا مگر آن حس کمال طلبی علمی اش اقناع شده و به آن کمال مطلوب برسد.
سلام
طبق سخنان شما تنوع طلبی که پیامد کمالجویی است در همه انسانها وجود دارد
چون حس کمال طلبی در زن هست پس بالطبع تنوع طلبی در زنان هم وجود دارد
با توجه به این مساله
چرا اسلام راهی برای تحقق بخشیدن به این حس در زنان نگذاشته است ؟
به نظر من اگر هر حسی و تمایلی در انسان وجود داشته باشد حتما
خداوند راهی برای ارضای ان قرار داده است
حال چرا حس تنوع طلبی در زنان بدون پاسخ و جواب مانده است ؟
به نظرم و شايد
1- اين مساله تنوع طلبی مردان بسيار فراتر از بعد جنسی اوناست!
2- مرد مظهر صفات کماليست و زن تجلی صفات جماليست
و کثرتی که در جمال است در کمال نيست(شايد)
و بروز و ظهور صفات جمالی خیلی زياد است، در سبک، شکل، حرکت، رنگ، بو و ... و لذا زيبائيهای زيادی رو در همين کره زمين که ذره ای بيش نيست در عالم هستی میبینیم و جالبه که زن یجوری تمامی اين زيبائيها رو يکجا (بالفعل يا بالقوه) در خود دارد و به نوعی زن تنها موجودیست که در آن واحد ميتواند تمامی هارمونيکهای حسی مرد را فعال نمايد.:Mohabbat:
و لذا مردان ظرافتهایی از زنان ميبينند که به خطورات فکری زنها هم نميرسه (اشاره ای به فلسفه حجاب!)
بقول شاعران قديم
تو مو ميبينی و من پيچش مو
تو ابرو من اشارتهای ابرو!
و همينطور
هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزار دستانیم
تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاکنان بستانیم
تو به سیمای شخص مینگری ما در آثار صنع حیرانیم
(البته ما در ميوه اش مونديم!!:ok: حالا کی رسیم به آثار صنع و کی رسیم به صانع، بماند!)
بسم رب الشهداء
اگرچه تنوّع طلبی جنسی، از نیازهای فطری مردان است، و واقعیّت وجودی آنها چنین چیزی را اقتضا میکند.
اما اگر کسی در همین مسئله بخواهد از حد اعتدال خارج گشته و این حس تنوّعطلبی خود را با انجام گناه بروز دهد، و یا بدون در نظر گرفتن شرایط چند همسری، به صورت افراطی به دنبال مسئله چند همسری باشد، از خط قرمز فطرت تعدّی کرده و این نیاز فطری تبدیل به یک بیماری روانی شده و مورد رضایت خداوند نیز نخواهد بود.[1]
همچنین یکی از مسائلی که خداوند برای مردان با شرایط خاصی تشریع کرده مسئله چند همسری است که خداوند به جهت مصالحی برای برخی افراد که شرایط آن را دارا هستند، جایز دانسته است، با این حال؛ در قرآن کریم گوشزد کرده است که اگر کسی توانایی رعایت عدالت را ندارد به یک همسر قناعت نماید.[2]
در روایات نیز کسی که حدّ اعتدال در مسائل جنسی را رعایت نمیکند و به دنبال طلاقها و ازدواجهای مجدد است، مذمّت و نکوهش شده است، که به ذکر چند نمونه بسنده میشود:
الف. پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و آله و سلم) فرمود: «از سه چیز پس از مرگم بر امّت خود ترسانم:
1. گمراهى پس از هدایت یافتگى و شناخت حقّ از باطل؛
2. فتنههاى گمراهکننده؛
3. شکمبارگى و زیادهروى در لذّات جنسى».[3]
ب. امام باقر(علیه السلام) فرمود: رسول خدا(صلوات الله علیه و آله و سلم) بر شخصى گذشت و فرمود:
«با زنت چه کار کردى؟»
عرض کرد: اى رسول خدا! طلاقش دادم.
فرمود: «بیآنکه مرتکب بدی شود» (این مسئله چند بار تکرار شد)
پیامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم) به آن مرد فرمود:
«خداوند متعال؛ هر مرد و زن بسیار ازدواجکننده و زود طلاق دهندهاى را دشمن میدارد، یا نفرین میکند».[4]
ج. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هیچ عملى که خداوند آن را حلال شمرده است، نزد او مبغوضتر از طلاق نیست. خداوند مردى را که بسیار طلاق میدهد و طعم ازدواجهاى فراوان را میچشد دشمن میدارد».[5]
[1]. برای اطلاع بیشتر از فلسفه تعدد زوجات در اسلام رجوع کنید به مجموعه آثار شهید مطهری، ج 19، ص 23؛ نظام حقوق زن در اسلام، بخش یازدهم، ص 297 - 357. همچنین ر.ک: طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 4، ص 184، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1417ق.
[2]. نساء، 3.
[3]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 29، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق.
[4]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 6، ص 54، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407ق.
[5]. همان، ص 55.
تکلیف برای تکامل است وقتی تکامل حاصل شد تکیف دیگر چه معنایی دارد
میل که کامل شد و در مسیر الهی و فطریش قرار گرفت دلیلی ندارد تکلیف همچنان باشد
مثل اینستکه چکش را بر میدارند تا میله ای را صاف کنند خوب وقتی صاف شد دیگر چکش زدن برای چه ؟
يعني انسان در بهشت عقل محض ميشود؟ اين كه ديگر ملك شدن است و ملك هم كه اميال ندارد تا بخواهد متنعم شود
يعني انسان در بهشت عقل محض ميشود؟ اين كه ديگر ملك شدن است و ملك هم كه اميال ندارد تا بخواهد متنعم شود
اصلا من ماندم از کجا معلوم تو بهشت آدمها به تکامل می رسند. پس هفت طبقه بهشت برای چیه ؟
در مورد سخن شما یک سوالی است. اصلا مگر ملک کامل است ؟
اصلا من ماندم از کجا معلوم تو بهشت آدمها به تکامل می رسند. پس هفت طبقه بهشت برای چیه ؟
در مورد سخن شما یک سوالی است. اصلا مگر ملک کامل است ؟
سلام
اين هم دقيقا سوال بنده است كه منتظرم جناب حامد پاسخ دهند
تنوع طلبی فرع عدم ارضاء یا نقص ارضاء شهوت مردان است؟
یا خصیصه ای است مستقل که رابطه مستقیمی با ارضاء یا عدم ارضاء شهوت ندارد؟
به نظرم جدای از بحث های اخلاقی
ارضاء درست شهوت از راه حلال و به کارگیری روش های مختلف حلال و سایر نکات ریز اما مهم و کلیدی
می تونه مرد رو از تنوع باز داره و حتی منفعل کنه
تنوع طلبی یک اسیب است
سلام
دوست عزيز خيلي سخت جمله بندي ميكني واضح تر بگو تا با هم تبادل نظر كنيم
يعني انسان در بهشت عقل محض ميشود؟ اين كه ديگر ملك شدن است و ملك هم كه اميال ندارد تا بخواهد متنعم شود
سلام
کل یعمل علی شاکته
تجرد و کمال مستلزم تشابه در همه ابعاد وجودی نیست
و اما تنعم
تنعم هم به مرتبه کمال بستگی دارد
گروهی به خوردنیها گروهی به نکاح گروهی به نظاره انوار بالا و گروهی به اسماء و صفات و گروهی به ذات متنعمند
تو چه میخواهی ؟ همان برایت مهیا خواهد بود
والله الموفق
سلام
دوست عزيز خيلي سخت جمله بندي ميكني واضح تر بگو تا با هم تبادل نظر كنيم
سلام
بابت پيگيري تون متشكرم
متاسفانه نتونستم صفحات اول رو مطالعه كنم و بفهمم
دوستان در خصوص مفهوم تنوع طلبي جنسي در مردان چيزي گفتند يا نه
ولي خب چون غالبا اول مفهوم رو برسي مي كنند حتما اشاره داشتند.
به نظر من تنوع طلبي ماهيتا يك عارضه است مثل يك بيماري رواني كه به خاطر عدم ارضاء صحيح شهوت در انسان ايجاد مي شود.
اما شايد از دوستان كسي عقيده داشته باشه كه تنوع طلبي يك خصيصه تو وجود مردان است و اصلا بيماري نيست يك شئون از شئونات شهوت مردان است كه بايد ژاسخگوي آن بود.
خب در اين صورت مرد نه تنها بيمار نيست كه طبق طبيعت خود سالم و بايد به اين شان و همه شئون اميال شهواني اش پاسخگو باشه.
منتهي چون بي بند و باري در ارضاء و پاسخگو بودن تبعات و اثار زيان آوري داره! بايد از مسير عرف و شرع و قانون جلو رفت.
چند همسري مي تونه از راه هاي ارضاء اين ميل در مردان باشه.
اما اگه به تنوع طلبي به ديد عارضه اي روحي نگاه شود. نه ميلي از اميال و شاني از شئون شهوت مرد.
بايد به دنبال علل و عوامل ايجاد اين عارضه رفت و برخلاف ديد اول كه به دنبال ارضاء اين ميل بود, ما به دنبال ريشه كني اين ميل و عارضه خواهيم بود.
عمده آسيب اين ميل را در عدم ارضاء صحيح شهوت توسط هر يك از زن و مرد مي بينيم.
در نتيجه تنوع طلبي آسيبي است كه از عدم ارضاء صحيح شهوت عارض مي شه! نه عدم ارضاء شهوت
لذا اين ميل بيشتردر مردان متاهل ديده شده نه در مرد هاي مجرد.
همانطور كه ارضاء ميل گرسنگي و كلا دستگاه هاضمه تابع مقررات و دستوراتي است، ارضاء ميل شهوت و دستگاه هاي تناسلي هم تابع دستوراتي است. كه متاسفانه به خاطر تلقي نادرست عرف بومي كشور و ديد حاكم بر ناپسند شمرده شدن و قبيح محسوب كردن اي امور؛ اكثر متاهلان به خاطر عدم آموزش و تعليم دچار عوارضي از اين قبيل مي شوند.
توصيه مي شود دوستان كه تازه ازدواج كردند حتما با مشاورين و كلينيك هايي كه در اين زمينه تخصص دارند مراجعه كرده و حتما بدون خجالت پيگير باشند.
اين شعار اكثر مشاورين خانواده است كه عمده دليل نزاع هاي سطحي غير سطحي حتي برگشت به عدم ارضاء طرفين دارد.
نتونستم صفحات اول رو مطالعه كنم و بفهمم
دوستان در خصوص مفهوم تنوع طلبي جنسي در مردان چيزي گفتند يا نه
ولي خب چون غالبا اول مفهوم رو برسي مي كنند حتما اشاره داشتند.
به نظر من تنوع طلبي ماهيتا يك عارضه است مثل يك بيماري رواني كه به خاطر عدم ارضاء صحيح شهوت در انسان ايجاد مي شود.
اما شايد از دوستان كسي عقيده داشته باشه كه تنوع طلبي يك خصيصه تو وجود مردان است و اصلا بيماري نيست يك شئون از شئونات شهوت مردان است كه بايد ژاسخگوي آن بود.
با سلام وتشكر
بنده هم هنوز به نظر قطعي در اين مورد نرسيده ام
اما براي روشن شدن مطلب چند تا سوال دارم و اون اينكه:
1- اگر مردان در ذات خود تنوع طلب نيستند چگونه قابليت تعدد همسر را دارند؟ آيا خداوند با فرض عدم ارضائ صحيح(كه متاهل ها دارند) اين حكم را داده؟
2-آيا وعده به حوري تاييد تنوع طلبي از جانب خدا نيست؟
سلام
چندهمسری وتعدد زوجات در اسلام یک حالت استثنا است
شاهد حرفم ی آمارسرانگشتی است که چند درصد مردهای جامعه به چند همسری رو آوردند!
خدا ما رو عاقل فرض کرده
و به ما اختیار داده
هیچ انسان عاقلی بدون درد حاضر نیست دستمال به سرش ببنده!
وقتی به شرایط تعدد زوجات درقرآن وسنت مراجعه شه
متوجه میشیم که این اجازه برا گروه خاصی است که عمدتا برا اینکه چند زن به هردلیل مجرد
موجب فساد براي احاد مردها نشند
عده اي كه شرايطشو دارند با آنها ازدواج ميكنند
يه پستي در خصوص تعدد زوجات داشتم اگه پاكش نكرده باشند با يه سرچ بهش دست پيدا ميكني
كه متاسفانه قانون حمايت از خانواده يه شرطي رو ندونسته اضافه كرده كه با اصل و فلسفه حكمت تعدد زوجات منافات داره
مراجعه كنيد مفصل بحث شده بود.
اما تمايل شارع مقدس به تعدد زوجات مثل تمايلش به طلاقه
شما به ايه مروبطه مراجعه كنيد
لحن خطاب گوياي عدم تمايل شارع به چند همسري است! و با قاطعيت عدم استطاعت در برقراري عدالت رو مطرح ميكنه
اما شارع مي داند كه به خاطر حفظ بعضي مصلحت ها جواز تعدد همسر رو موجه ميكنه...
اين اتفاقا به انتخاب ما كه تنوع طلبي(اگر مفهوم اون رو در تنوع همسران بدانيم) رو يه عارضه و اسيب تعريف كرديم بيشتر هماهنگ و متناسب است
تا به غريزه اي بودن ان براي مردان!
چه از شارع حكيم قبيح و بعيد است كه غريزه اي رو در وجود مردان بذارد كه از ارضاي آن تنفر داشته و آن را سخت و غير قابل اجرا بگويد.كما اينكه سياق و لحن ايه چنين است.
اما وعده به حوري
حقيقت متوجه جنس تنوع طلبي در اين وعده نشدم؟
اما بحث حوري بهشتي رو مراجعه كنيد
شايد فلسفه وعده به حوري روشن بشه
انشاءالله
از پيگيري تون متشكرم
تعدد زوجات يك ضرورت طبيعى و اجتماعى
با توجه به نيازهاى طبيعى و اجتماعى، مشروعيت تعدد زوجات در جامعه يك ضرورت است. و دليل روشن آن گرايش بسيارى از اجتماعات به سوى اين مسأله است. هر چند كه بطور طبيعى نوزادهاى دختر و پسر تقريباً به يك تعداد به دنيا مىآيند ولى بايد به چند موضوع توجه داشت:
اولًا سن ازدواج در دختران بطور طبيعى حدود پنج سال زودتر از پسران است و زنها زودتر از مردها بالغ مىشوند و آمادگى ازدواج پيدا مىكنند و اين سبب مىشود كه تعداد زنان آماده به ازدواج از تعداد مردان آماده به ازدواج زياد باشد.
ثانياً مردها همواره در معرض تلف شدن هستند و عواملى مانند جنگ و كارهاى سنگين و خطرناك باعث پيدايش تلفاتى در ميان مردان مىشود ولى زنها از اين عوامل تلف كننده دور هستند. لذا هميشه پس از وقوع جنگهاى بزرگ مشكل انبوهى زن چه زنان بيوه و چه زنان آماده ازدواج و كمبود مرد به وضوح در جامعه ديده مىشود.
برتراند راسل درباره انگلستان اظهار مىدارد: در انگلستان كنونى بيش از دو ميليون زن زايد بر مردان وجود دارد كه بنا بر عرف بايد همواره عقيم بمانند و اين براى آنها محروميت بزرگى است. «1»
ثالثاً، طبق تحقيق دانشمندان و به طورى كه مشاهده مىكنيم، زنها نسبت به مردها بطور طبيعى عمرى طولانى دارند و مقاومت آنها در برابر بعضى از امراض از مردها بيشتر است. و اين سبب مىشود كه تعداد زنها نسبت به مردها بيشتر باشد.
رابعاً، قابليت توليد مثل در مردها بيشتر از زنهاست. وقتى زن حدود پنجاه سالگى به سن يائسگى رسيد ديگر قابليت باردارى ندارد و نمى تواند زايمان كند ولى مرد حتى تا سن هفتاد و پنج سالگى و هشتاد سالگى قابليت توليد مثل دارد.
خامساً، زنها در ماه چندين روز دوران قاعدگى دارند و در اين روزها آمادگى آميزش جنسى ندارند ولى مردها هميشه از اين آمادگى برخوردارند.
سادساً، بر خلاف آنچه معروف شده است، شهوت و ميل جنسى مرد بيش از زن است و تنوع طلبى يكى از خصيصههاى طبيعى مرد است و به گفته بعضى از دانشمندان اجتماعى، مرد ذاتاً طبيعت چند همسرى دارد و فقط نيرومندترين قيود اخلاقى، ميزان مناسبى از فقر و كار سخت و نظارت دايمى زوجه، مىتواند تك همسرى را به او تحميل كند. «2»
سابعاً، در بعضى از جوامع و قبايل گاهى ضرورت ايجاب مىكند كه توليد نسل سرعت بيشترى بگيرد و كثرت اولاد و افزايش نيروى انسانى و كار مطلوب مىشود.
با توجه به مطالب بالا پرواضح است كه مشروعيت تعداد زوجات، امرى ضرورى و اجتناب ناپذير است و جامعه بايد آن را بپذيرد. گاهى گفته مىشود كه اين قانون نوعى توهين به زنان و تجاوز به حقوق آنان است. پاسخ اين است چنين كارهايى يك ارزش نسبى دارند و اگر در جامعهاى اين كار مشروعيت داشته باشد و به آن عمل شود و زنان با آن خو بگيرند، ديگر آن را توهين برخود قلمداد نمىكنند و لذا در جامعه جاهلى و حتى در اوايل اسلام و حتى در بعضى از كشورهاى عربى امروز داشتن چند همسر براى مرد يك امر عادى و معمولى بوده و هست و زنان هرگز اين موضوع را توهين به خود تلقى نمىكنند ولى در جوامع اروپايى كه اين رسم وجود ندارد آن را توهين بزرگى براى خود مىدانند و اين گونه موارد، نوعى اخلاق نسبى است و بستگى به قراردادهاى اجتماعى و آداب و سنن جامعه دارد.
ضمناً روشن شد كه چند همسر داشتن مرد يك امر طبيعى است ولى چند شوهر داشتن زن يك امر غير طبيعى است و لذا تا كنون در هيچ جامعهاى چه قديم و چه جديد و حتى در ميان قبايل وحشى چنين كارى سابقه نداشته و در جوامع كمونيستى و اشتراكى نيز مطرود بوده و هيچ كس كمونيسم جنسى را قبول نكرده است
__________________________________________________
(1)- زناشويى و اخلاق ص 115 به نقل مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام ص 374
(2)- ويل دورانت، لذات فلسفه ص 91
به نقل از تفسیر كوثر، ج2، ص: 359
اما وعده به حوري
حقيقت متوجه جنس تنوع طلبي در اين وعده نشدم؟
اما بحث حوري بهشتي رو مراجعه كنيد
شايد فلسفه وعده به حوري روشن بشه
انشاءالله
از پيگيري تون متشكرم
باسلام و تشكر
به نظر بنده حكايت حوري(اگر بر خلاف ظاهر كلام تاويلش نكنيم) حكايت همين علاقه به زنان است كه در دنيا به دليل موانع عقلي ارضاي كامل نگرديده
از شما ميپرسم اگر حور مصداق دنيايي نداشت مفهومي داشت؟ لذا در مي يابيم كه مبناي وعده به حور همين علاقه به زنان است ولاغير
با اين حساب چرا خداوند به مومنان(كه خيلي از آنان متاهل هستند) وعده به زنان ميدهد؟ آيا اين تاييد تنوع طلبي نيست؟
ضمناً روشن شد كه چند همسر داشتن مرد يك امر طبيعى است ولى چند شوهر داشتن زن يك امر غير طبيعى است و لذا تا كنون در هيچ جامعهاى چه قديم و چه جديد و حتى در ميان قبايل وحشى چنين كارى سابقه نداشته و در جوامع كمونيستى و اشتراكى نيز مطرود بوده و هيچ كس كمونيسم جنسى را قبول نكرده است
سلام
جناب رحیق در این مورد خواستم به عرض برسانم که چند شوهری در تعدادی از جوامع از قدیم
و همین حالا وجود دارد و تعدادشان هم کم نیست مثلا در جوامعی از تبت الان این رسم جریان داره
کافی است یک سرچ تو اینترنت بکنین تا به موارد ان در تاریخچه ان در دنیا پی ببرید
لذا تا كنون در هيچ جامعهاى چه قديم و چه جديد و حتى در ميان قبايل وحشى چنين كارى سابقه نداشتهچه منبع ضعیفی!
چرا راه دور بریم قبل اسلام، عرب 9 نوع ازدواج داشت + زنان اهل پرچم! که یکیش مادر معاویه هند لعنهما الله هست که همزمان چندین شوهر داشتند.
ضمنا شما سرچ کنید نظریه افلاطون در مورد زنان و اجتماع ببینید آقای فیلسوف چه حرف خبیثی گفته!
ضمنا شما سرچ کنید نظریه افلاطون در مورد زنان و اجتماع ببینید آقای فیلسوف چه حرف خبیثی گفته!
سلام
اولا مطلب را کامل بیاورید ببینیم چه گفته اند
ثانیا اگر قرار بود ما هم جامعه را صرفا بر اساس عقل سامان دهیم معلوم نبود بهتر از این حکم می کردیم
ثالثا دین لطف الهی است و ما باید بخاطر آن شاکر باشیم نه اینکه به محرومان طعنه بزنیم چه اینکه اگر شامل حال ما نبود حالمان بهتر از ایشان نبود
رابعا جزئیات احکام عملی بسیار دقیق است و ملاحظات بسیار زیادی دارد تا جایی که در این حوزه ( حوزه تشریع ) حتی پیامبر ص هم راه ندارد مگر به تایید خدای متعال
خامسا آن حکیمی که به ازدواج خواهر و برادر ( در فرزندان آدم ع ) حکم کرد همو بر حرمتش حکم کرد لذا مساله از بعد تکوینی مشکل قابل توجهی ندارد وگرنه خدای متعال بنیان تکثیر نسل آدم ع را بر یک انحراف بزرگ نمی گذاشت لذا این نوع تشریعیات بیشتر جنبه ساماندهی اجتماعی دارد و از این جهت ضروری است
این حرف ( خامسا ) نزدنش بهتر است ولی چاره چیست که شما همه چیز را خبیث معرفی می کنید
والله الموفق
اولا مطلب را کامل بیاورید ببینیم چه گفته اندرجوع شود به کتاب نقد فلسفه، جناب نصیری. که افلاطون از بزرگان ملاصدرا گفته که زن چرا بیک شوهر بسنده کند درحالی که این نیروی جاذبه زن تلف میشود؟ باید چندین مرد را ساپورت کند! اینست مدینه فاضله فلسفی
رجوع شود به کتاب نقد فلسفه، جناب نصیری. که افلاطون از بزرگان ملاصدرا گفته که زن چرا بیک شوهر بسنده کند درحالی که این نیروی جاذبه زن تلف میشود؟ باید چندین مرد را ساپورت کند! اینست مدینه فاضله فلسفی
سلام
امثال آقای نصیری کل فلسفه را نفی می کنند برایشان حرف درست ونادرست اهمیت ندارد
راستی جواب سلام واجب است اگر فراموش نفرموده باشید
والله الهادی
زنها در ماه چندين روز دوران قاعدگى دارند و در اين روزها آمادگى آميزش جنسى ندارند ولى مردها هميشه از اين آمادگى برخوردارند
آقا 4-5 روز که ارزش این حرفا رو نداره که :tajob:آدم از این دلیل های عجیب و غریب تعجب میکنه . یعنی کلا مرد از این لحاظ گناهی هم بر اون نوشته میشه ؟ 4 زن و بی نهایت صیغه . دیگه معلومه که میگه 4-5 روزم نمیتونم خودمو کنترل کنم تا بره سر وقت یکی دیگه. آیا اگر از روی هوس ازدواج مجدد یا متعه بکنه گناهی بر گردنش هست ؟ فرقش چیه ؟ در هر صورت انجامش میده و گناهی هم نکرده . بازم میگم این معنیش میشه حرم سرا سازی . اما اگر از روی هوس اینکارو میکرد و اسلام ممنوع کرده بود و چنین ازدواجی حرام بود ، اون وقت فرق داشت . اما الان با هوس هم که باشه میتونه ازدواجو انجام بده . خوب این حرم سراست. پس چیه ؟ دیگه اگه انجامش نده ، گردن خودشه ، چون اسلام راهی واسش باز کرده که میتونه چپ و راست این کارو انجام بده ، هیچ وقت هم احساس فشار روی خودش نکنه و سریع ارضا بشه . اینگه انجامش بده یا نده از اصل دستور اسلام مبنی بر انجام بی نهایت این امر ، چیزی کم نمیکنه.
کسی جواب منو نداد :Ghamgin: آیا اگر از روی هوس باشه 4( زن و چهل صیغه )، انجامش حرامه و جلوش گرفته میشه؟ یا بازم میتونه انجامش بده ؟ :vamonde:
به گفته بعضى از دانشمندان اجتماعى، مرد ذاتاً طبيعت چند همسرى دارد
اینم جای تعجب داره چون وقتی ما طبق همون حرف دانشمندان میگیم مثلا مرد در یک زمان میتونه به یک چیز فکر کنه ولی زن اینطور نیست و مغزش بزرگتره و فعال تره سریع همون دانشمندان زیر سوال میرن:ajab!:
و علیکم السلام برادرم
جواب سلام کتبی، واجب نیست، فقه که خوندید ان شا الله تا به فلسفه برسید؟!
امثال آقای نصیری کل فلسفه را نفی می کنند برایشان حرف درست ونادرست اهمیت نداردچرا توهین میکنید؟ شما حرف ایشان را رد کنید، چرا تهمت دروغ میزنید به بزرگان؟
راستی جواب سلام واجب است اگر فراموش نفرموده باشید
سلام[FONT=arial]طبق سخنان شما تنوع طلبی که پیامد کمالجویی است در همه انسانها وجود دارد
چون حس کمال طلبی در زن هست پس بالطبع تنوع طلبی در زنان هم وجود دارد
با توجه به این مساله
چرا اسلام راهی برای تحقق بخشیدن به این حس در زنان نگذاشته است ؟
به نظر من اگر هر حسی و تمایلی در انسان وجود داشته باشد حتما
خداوند راهی برای ارضای ان قرار داده است
حال چرا حس تنوع طلبی در زنان بدون پاسخ و جواب مانده است ؟
حس تنوع طلبی در امور مادی برخواسته از نفسانیات هست ولاغیر ، پس نمیتوان به آن وجه الهی و کمالجویی داد.
در نتیجه میبینیم که بسیارند زنهای تنوع طلب و درواقع شهوتران.
تعدد زوجات هم نیاز مردان نیست و اگر چنین بود باید لااقل زنها دوبرابر مردان باشند تا همه آقایان بتوانند این نیاز را برطرف کنند.
اگر به مردان چنین جوازی داده شده بخاطر تنوع طلبی نیست بلکه بدلیل جذابیتهای جنسی زنها و تزلزل اراده بعضی مردها دربرابر آنهاست ...
جواب سلام کتبی، واجب نیست، فقه که خوندید ان شا الله تا به فلسفه برسید؟!
سلام
حال بالفرض که واجب شرعی نباشد مگر باید لزوم هرچیزی را در فقه بیابیم
مطمئنا اگر برای عقلانیت ارزش بیشتری قائل بودید برای پاسخ سلام به وجوب و استحباب شرعی نیاز نداشتید چون این از اداب و اخلاق گفتگو است و همه در این سایت آنرا مراعات می کنند مگر اینکه بگویید پاسخ سلام کافر اخلاقا هم لازم نیست
چرا توهین میکنید؟ شما حرف ایشان را رد کنید، چرا تهمت دروغ میزنید به بزرگان؟
ما با افکار ایشان و هم عقیده هایشان اشنایی داریم
و در تاپیکهای متعدد پاسخگو طرفداران اندیشه ایشان بوده ایم
و می دانیم تا چه پایه در این خصومت پیش آمده اند
والله الموفق
[FONT=arial] تعدد زوجات هم نیاز مردان نیست و اگر چنین بود باید لااقل زنها دوبرابر مردان باشند تا همه آقایان بتوانند این نیاز را برطرف کنند.
اگر به مردان چنین جوازی داده شده بخاطر تنوع طلبی نیست بلکه بدلیل جذابیتهای جنسی زنها و تزلزل اراده بعضی مردها دربرابر آنهاست ...
جناب امین پست ها را مطالعه نکرده ذهنیات خودتان را اینجا برای همگان می آورید در حالیکه
جواز متعه برای این دو دلیلی که شما آورده اید
1- جذابیتهای جنسی زنها
2- تزلزل اراده بعضی مردها
باطل شمرده شد
دلایل هم در پست شماره 38 آمده است
[SPOILER] تعدد زوجات يك ضرورت طبيعى و اجتماعى
با توجه به نيازهاى طبيعى و اجتماعى، مشروعيت تعدد زوجات در جامعه يك ضرورت است. و دليل روشن آن گرايش بسيارى از اجتماعات به سوى اين مسأله است. هر چند كه بطور طبيعى نوزادهاى دختر و پسر تقريباً به يك تعداد به دنيا مىآيند ولى بايد به چند موضوع توجه داشت:
اولًا سن ازدواج در دختران بطور طبيعى حدود پنج سال زودتر از پسران است و زنها زودتر از مردها بالغ مىشوند و آمادگى ازدواج پيدا مىكنند و اين سبب مىشود كه تعداد زنان آماده به ازدواج از تعداد مردان آماده به ازدواج زياد باشد.
ثانياً مردها همواره در معرض تلف شدن هستند و عواملى مانند جنگ و كارهاى سنگين و خطرناك باعث پيدايش تلفاتى در ميان مردان مىشود ولى زنها از اين عوامل تلف كننده دور هستند. لذا هميشه پس از وقوع جنگهاى بزرگ مشكل انبوهى زن چه زنان بيوه و چه زنان آماده ازدواج و كمبود مرد به وضوح در جامعه ديده مىشود.
برتراند راسل درباره انگلستان اظهار مىدارد: در انگلستان كنونى بيش از دو ميليون زن زايد بر مردان وجود دارد كه بنا بر عرف بايد همواره عقيم بمانند و اين براى آنها محروميت بزرگى است. «1»
ثالثاً، طبق تحقيق دانشمندان و به طورى كه مشاهده مىكنيم، زنها نسبت به مردها بطور طبيعى عمرى طولانى دارند و مقاومت آنها در برابر بعضى از امراض از مردها بيشتر است. و اين سبب مىشود كه تعداد زنها نسبت به مردها بيشتر باشد.
رابعاً، قابليت توليد مثل در مردها بيشتر از زنهاست. وقتى زن حدود پنجاه سالگى به سن يائسگى رسيد ديگر قابليت باردارى ندارد و نمى تواند زايمان كند ولى مرد حتى تا سن هفتاد و پنج سالگى و هشتاد سالگى قابليت توليد مثل دارد.
خامساً، زنها در ماه چندين روز دوران قاعدگى دارند و در اين روزها آمادگى آميزش جنسى ندارند ولى مردها هميشه از اين آمادگى برخوردارند.
سادساً، بر خلاف آنچه معروف شده است، شهوت و ميل جنسى مرد بيش از زن است و تنوع طلبى يكى از خصيصههاى طبيعى مرد است و به گفته بعضى از دانشمندان اجتماعى، مرد ذاتاً طبيعت چند همسرى دارد و فقط نيرومندترين قيود اخلاقى، ميزان مناسبى از فقر و كار سخت و نظارت دايمى زوجه، مىتواند تك همسرى را به او تحميل كند. «2»
سابعاً، در بعضى از جوامع و قبايل گاهى ضرورت ايجاب مىكند كه توليد نسل سرعت بيشترى بگيرد و كثرت اولاد و افزايش نيروى انسانى و كار مطلوب مىشود.
با توجه به مطالب بالا پرواضح است كه مشروعيت تعداد زوجات، امرى ضرورى و اجتناب ناپذير است و جامعه بايد آن را بپذيرد. گاهى گفته مىشود كه اين قانون نوعى توهين به زنان و تجاوز به حقوق آنان است. پاسخ اين است چنين كارهايى يك ارزش نسبى دارند و اگر در جامعهاى اين كار مشروعيت داشته باشد و به آن عمل شود و زنان با آن خو بگيرند، ديگر آن را توهين برخود قلمداد نمىكنند و لذا در جامعه جاهلى و حتى در اوايل اسلام و حتى در بعضى از كشورهاى عربى امروز داشتن چند همسر براى مرد يك امر عادى و معمولى بوده و هست و زنان هرگز اين موضوع را توهين به خود تلقى نمىكنند ولى در جوامع اروپايى كه اين رسم وجود ندارد آن را توهين بزرگى براى خود مىدانند و اين گونه موارد، نوعى اخلاق نسبى است و بستگى به قراردادهاى اجتماعى و آداب و سنن جامعه دارد.
ضمناً روشن شد كه چند همسر داشتن مرد يك امر طبيعى است ولى چند شوهر داشتن زن يك امر غير طبيعى است و لذا تا كنون در هيچ جامعهاى چه قديم و چه جديد و حتى در ميان قبايل وحشى چنين كارى سابقه نداشته و در جوامع كمونيستى و اشتراكى نيز مطرود بوده و هيچ كس كمونيسم جنسى را قبول نكرده است
__________________________________________________
(1)- زناشويى و اخلاق ص 115 به نقل مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام ص 374
(2)- ويل دورانت، لذات فلسفه ص 91
به نقل از تفسیر كوثر، ج2، ص: 359 [/SPOILER]
حس تنوع طلبی در امور مادی برخواسته از نفسانیات هست ولاغیر ، پس نمیتوان به آن وجه الهی و کمالجویی داد.در نتیجه میبینیم که بسیارند زنهای تنوع طلب و درواقع شهوتران.
تعدد زوجات هم نیاز مردان نیست و اگر چنین بود باید لااقل زنها دوبرابر مردان باشند تا همه آقایان بتوانند این نیاز را برطرف کنند.
اگر به مردان چنین جوازی داده شده بخاطر تنوع طلبی نیست بلکه بدلیل جذابیتهای جنسی زنها و تزلزل اراده بعضی مردها دربرابر آنهاست ...
سلام
اتفاقا دادن جواز به مردان فقط برای حمایت از یتیمان است و لاغیر
باتوجه به ایه ای که ازدواج مجدد را برای مردان مجاز د انسته است
تعدد زوجات يك ضرورت طبيعى و اجتماعى
با توجه به نيازهاى طبيعى و اجتماعى، مشروعيت تعدد زوجات در جامعه يك ضرورت است. و دليل روشن آن گرايش بسيارى از اجتماعات به سوى اين مسأله است. هر چند كه بطور طبيعى نوزادهاى دختر و پسر تقريباً به يك تعداد به دنيا مىآيند ولى بايد به چند موضوع توجه داشت:
اولًا سن ازدواج در دختران بطور طبيعى حدود پنج سال زودتر از پسران است و زنها زودتر از مردها بالغ مىشوند و آمادگى ازدواج پيدا مىكنند و اين سبب مىشود كه تعداد زنان آماده به ازدواج از تعداد مردان آماده به ازدواج زياد باشد.
ثانياً مردها همواره در معرض تلف شدن هستند و عواملى مانند جنگ و كارهاى سنگين و خطرناك باعث پيدايش تلفاتى در ميان مردان مىشود ولى زنها از اين عوامل تلف كننده دور هستند. لذا هميشه پس از وقوع جنگهاى بزرگ مشكل انبوهى زن چه زنان بيوه و چه زنان آماده ازدواج و كمبود مرد به وضوح در جامعه ديده مىشود.
برتراند راسل درباره انگلستان اظهار مىدارد: در انگلستان كنونى بيش از دو ميليون زن زايد بر مردان وجود دارد كه بنا بر عرف بايد همواره عقيم بمانند و اين براى آنها محروميت بزرگى است. «1»
ثالثاً، طبق تحقيق دانشمندان و به طورى كه مشاهده مىكنيم، زنها نسبت به مردها بطور طبيعى عمرى طولانى دارند و مقاومت آنها در برابر بعضى از امراض از مردها بيشتر است. و اين سبب مىشود كه تعداد زنها نسبت به مردها بيشتر باشد.
رابعاً، قابليت توليد مثل در مردها بيشتر از زنهاست. وقتى زن حدود پنجاه سالگى به سن يائسگى رسيد ديگر قابليت باردارى ندارد و نمى تواند زايمان كند ولى مرد حتى تا سن هفتاد و پنج سالگى و هشتاد سالگى قابليت توليد مثل دارد.
خامساً، زنها در ماه چندين روز دوران قاعدگى دارند و در اين روزها آمادگى آميزش جنسى ندارند ولى مردها هميشه از اين آمادگى برخوردارند.
سادساً، بر خلاف آنچه معروف شده است، شهوت و ميل جنسى مرد بيش از زن است و تنوع طلبى يكى از خصيصههاى طبيعى مرد است و به گفته بعضى از دانشمندان اجتماعى، مرد ذاتاً طبيعت چند همسرى دارد و فقط نيرومندترين قيود اخلاقى، ميزان مناسبى از فقر و كار سخت و نظارت دايمى زوجه، مىتواند تك همسرى را به او تحميل كند. «2»
سابعاً، در بعضى از جوامع و قبايل گاهى ضرورت ايجاب مىكند كه توليد نسل سرعت بيشترى بگيرد و كثرت اولاد و افزايش نيروى انسانى و كار مطلوب مىشود.
با توجه به مطالب بالا پرواضح است كه مشروعيت تعداد زوجات، امرى ضرورى و اجتناب ناپذير است و جامعه بايد آن را بپذيرد. گاهى گفته مىشود كه اين قانون نوعى توهين به زنان و تجاوز به حقوق آنان است. پاسخ اين است چنين كارهايى يك ارزش نسبى دارند و اگر در جامعهاى اين كار مشروعيت داشته باشد و به آن عمل شود و زنان با آن خو بگيرند، ديگر آن را توهين برخود قلمداد نمىكنند و لذا در جامعه جاهلى و حتى در اوايل اسلام و حتى در بعضى از كشورهاى عربى امروز داشتن چند همسر براى مرد يك امر عادى و معمولى بوده و هست و زنان هرگز اين موضوع را توهين به خود تلقى نمىكنند ولى در جوامع اروپايى كه اين رسم وجود ندارد آن را توهين بزرگى براى خود مىدانند و اين گونه موارد، نوعى اخلاق نسبى است و بستگى به قراردادهاى اجتماعى و آداب و سنن جامعه دارد.
ضمناً روشن شد كه چند همسر داشتن مرد يك امر طبيعى است ولى چند شوهر داشتن زن يك امر غير طبيعى است و لذا تا كنون در هيچ جامعهاى چه قديم و چه جديد و حتى در ميان قبايل وحشى چنين كارى سابقه نداشته و در جوامع كمونيستى و اشتراكى نيز مطرود بوده و هيچ كس كمونيسم جنسى را قبول نكرده است
__________________________________________________
(1)- زناشويى و اخلاق ص 115 به نقل مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام ص 374
(2)- ويل دورانت، لذات فلسفه ص 91
به نقل از تفسیر كوثر، ج2، ص: 359
سلام
برادر ارجمند رحيق مختوم
اين مواردي كه شما ذكر كرديد
را نمي توان بهعنوان دليل مشروعيت تعدد زوجات قلمداد كرد
بله مي توان به عنوان شاهد آورد البته در زمان خودش آن هم با آمار
كه فكر نكنم هيچكدام از اين موارد امروزه شاهد و آماري داشته باشه
اما ضرورتي كه شما بهش اشاره كرديد؛ خب گاهي براي دفع يه مفسده و يا براي جلوگيري از آن هم ضرورت اقتضا مي كنه تصميماتي گرفته بشه كه اگه اون مفسده احتمالي نبود
هيچ موقع در شرايط معمولي چنين تصميمي گرفته نمي شد.
به عبارت ديگه ضرورتي كه شما بهش اشاره كرديد, جزء ضرورات ذاتيه جوامع نيست!
در حاليكه شما با قيد نيازهاي طبيعي
تنوع رو يك مقوله غريزي و طبيعي بشر دونستيد و حتي با آوردن شواهدي - كه اتفاقا اكثرشون دليل غير طبيعي بودن تعدد هستند- سعي در توجيه اين نوع تنوع داريد.
به نظر من تنوع يك اسيب
و از مصاديق انحرافات جنسي است.
و فلسفه تعدد زوجات نه نگاه به اين مقوله دارد و نه راه حل مناسبي برا تنوع است
چون نه تنها مانع از تشديد و كنترل آن نمي شود كه به آن دامن ميزند.
به نظر من تعدد زوجات يك استثنا و براي دفع مفسده اهم به جاي مفسده مهم است.
لذا خطاب و لحن قرآن و ايه مور نظر در آخر مي گويد كه شما نمي توانيد عدالت را به تمامه برژا كنيد
ولي به خاطر اينكه آنچه در دل داريد ضابطه مند و قانوني شده و از حالت اختفاء و خيانت و به هم خوردن كانون خانواده در بياد
مجوز چند همسري رو با شرايط خاص داده مي شود.