جمع بندی چرا نذر زن بی اذن شوهر باطل است ؟
تبهای اولیه
سلام
لطفا توضیح دهید چرا نذر زن بدون اذن شوهر باطل است ؟
مگر یکی از شرایط صحت نذر بالغ و عاقل و بااختیار بودن شخص نیست ؟ آیا زن عقل و فهمش از بچه هم کمتر است چطور فرزند بدون اذن پدر میتونه نذر کنه ولی زن این اجازه رو نداره ؟
مگه نمیگن زن حق دخل و تصرف و مالکیت بر درآمد و ارث خود را دارد حتی بخاطر این که ارث زن فقط متعلق به خود زن است حق سهم ارث دختر را نصف سهم الارث پسر قرار داده اند پس اگر قرار باشه برای نذر دادن از درآمد خودش یا حتی ارث متعلق به خودش، نه درآمد شوهر باز هم از شوهر اجازه بگیره در این صورت به نظر شما حق مالکیت زن منتفی نمیشه ؟
اومدیم زن خواست 100 تا صلوات نذر کنه، خواست برای رفع مشکلی نذر زجری کند در این صورت هم باید اجازه بگیرد؟
با تشکر :Rose:
سلاملطفا توضیح دهید چرا نذر زن بدون اذن شوهر باطل است ؟
مگر یکی از شرایط صحت نذر بالغ و عاقل و بااختیار بودن شخص نیست ؟ آیا زن عقل و فهمش از بچه هم کمتر است چطور فرزند بدون اذن پدر میتونه نذر کنه ولی زن این اجازه رو نداره ؟
مگه نمیگن زن حق دخل و تصرف و مالکیت بر درآمد و ارث خود را دارد حتی بخاطر این که ارث زن فقط متعلق به خود زن است حق سهم ارث دختر را نصف سهم الارث پسر قرار داده اند پس اگر قرار باشه برای نذر دادن از درآمد خودش یا حتی ارث متعلق به خودش، نه درآمد شوهر باز هم از شوهر اجازه بگیره در این صورت به نظر شما حق مالکیت زن منتفی نمیشه ؟
اومدیم زن خواست 100 تا صلوات نذر کنه، خواست برای رفع مشکلی نذر زجری کند در این صورت هم باید اجازه بگیرد؟
با تشکر
:Rose:
در ابتدا باید گفت :حقیقت این گونه احکام را باید در چارچوب نوع ساختاری که اسلام برای خانه و خانواده تعریف کرده است دید ؛ در اسلام خانواده یکی از مهم ترین مجموعه های اجتماعی است که سلامت و کارایی درست آن در ساختن انسان های مفید و سعادتمند و در نتیجه در ایجاد جامعه ای سالم و مفید نقش کلیدی و اساسی دارد ؛ به همین خاطر دستورات زیادی برای نتیجه بخشی این مجموعه و انجام کامل رسالت آن و دوری آن از آفات در نظر گرفته شده است .
یقینا هر مجموعه موفقی هرچند بسیار کوچک، نیاز به مدیر دارد تا در سایه مدیریت و هماهنگی که بین او و دیگر اعضا مجموعه برقرار می شود ، هدف معینی که پیش روی مجموعه است، به درستی تحقق یابد و هریک از اعضا برای خود و برای رسیدن به هدف مورد نظر خود تلاش نمایند .
اسلام به دلایل مختلف که تا حدودی هم روشن است، از میان اعضای خانواده، شوهر را به عنوان مدیر این مجموعه انتخاب کرده ، برای او اختیارات و امتیازات ویژه ای را معین کرده ، تصمیم گیری برای افراد مجموعه را در بخشی از مسائل شخصی و جمعی بر عهده او نهاده است . البته در مقابل ، هزینه های زندگی و مسئولیت اعضا را هم در بسیاری از موارد برعهده او قرار داده است.
نکته دیگر این که : مسلما یکی از مهم ترین ابعاد مدیریت هر مجموعه ای آگاهی مدیر از نوع رفتارها و عملکرد اعضای مجموعه است . ورود و خروج اعضا یکی از شاخص ترین موارد این آگاهی هاست که البته در خصوص فرزندان به شکل طبیعی وجود دارد ، اما در خصوص همسر که نقش برجسته ای در زندگی دارد ،به دستور شرع این تکلیف لازم شمرده شده است تا مدیر مجموعه به طور کامل از نحوه عملکردهای کلی اعضا ی مجموعه مطلع باشد.
دربارهی دلیل مسئلهی فوق باید گفت، با توجه به اینکه این مسئلهی یک امر تعبدی است، دلیل شرعی آنرا باید بین روایات و احادیث امامان معصوم(ع) جستوجو کرد. و مستند فتوای اکثر فقها در اینباره، حدیثی است از امام صادق (ع) که در ذیل به آن اشاره میشود:
امام صادق(ع) میفرماید:: «لیس للمرأة مع زوجها أمر فی عتق و لاصدقة و لاتدبیر و لاهبة و لانذر فی مالها إلا بإذن زوجها إلا فی حجٍ أو زکاة أو برّ والدیها أو صلة قرابتها». «زن حقّ ندارد بدون اجازۀ همسرش بنده آزاد کند، یا بردهاش را تدبیر کند، یا چیزى به کسى ببخشد و یا نذر کند در مال مخصوص خودش، مگر در انجام حج یا زکات واجب یا نیکى به پدر و مادرش یا بخششى به خویشانش».[1]
بسیارى از فقها این نهى را دلیل بر شرطیت اذن شوهر در این امور دانستهاند و فتوا دادهاند که بدون اذن شوهر، نذر و امثال آن باطل است.[2] دلیل این موضوع شاید آن باشد که چون مدیریت خانواده با مرد است، زن با آنکه حق خرید و فروش و تصرف در اموال خویش را دارد، اما در امور مستحبی چون نذر بهتر است که هماهنگی لازم با شوهر انجام شود تا دلگیری از این سبب به وجود نیاید.
پاورقی :
[1]. ر. ک: طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج8، ص 257، ح 935، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چهارم، 1407ق؛
[2]. جمعى از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام (فارسى)، ج 16، ص 180، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، قم، چاپ اول.
.
دربارهی دلیل مسئلهی فوق باید گفت، با توجه به اینکه این مسئلهی یک امر تعبدی است، دلیل شرعی آنرا باید بین روایات و احادیث امامان معصوم(ع) جستوجو کرد. و مستند فتوای اکثر فقها در اینباره، حدیثی است از امام صادق (ع) که در ذیل به آن اشاره میشود:
امام صادق(ع) میفرماید:: «لیس للمرأة مع زوجها أمر فی عتق و لاصدقة و لاتدبیر و لاهبة و لانذر فی مالها إلا بإذن زوجها إلا فی حجٍ أو زکاة أو برّ والدیها أو صلة قرابتها». «زن حقّ ندارد بدون اجازۀ همسرش بنده آزاد کند، یا بردهاش را تدبیر کند، یا چیزى به کسى ببخشد و یا نذر کند در مال مخصوص خودش، مگر در انجام حج یا زکات واجب یا نیکى به پدر و مادرش یا بخششى به خویشانش».[1]
بسیارى از فقها این نهى را دلیل بر شرطیت اذن شوهر در این امور دانستهاند و فتوا دادهاند که بدون اذن شوهر، نذر و امثال آن باطل است.[2] دلیل این موضوع شاید آن باشد که چون مدیریت خانواده با مرد است، زن با آنکه حق خرید و فروش و تصرف در اموال خویش را دارد، اما در امور مستحبی چون نذر بهتر است که هماهنگی لازم با شوهر انجام شود تا دلگیری از این سبب به وجود نیاید.
پاورقی :
با سلام و تشکر ویژه از پاسختان
ولی دوست عزیز هنوز قسمتی از سوالمو جواب ندادید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اومدیم زن خواست 100 تا صلوات نذر کنه، خواست برای رفع مشکلی نذر زجری کند در این صورت هم باید اجازه بگیرد؟
در این صورت هم باید اجازه بگیرد ؟؟؟ به نظر شما چنین چیزی قانع کننده است ؟؟؟؟؟
سلاملطفا توضیح دهید چرا نذر زن بدون اذن شوهر باطل است ؟
مگر یکی از شرایط صحت نذر بالغ و عاقل و بااختیار بودن شخص نیست ؟ آیا زن عقل و فهمش از بچه هم کمتر است چطور فرزند بدون اذن پدر میتونه نذر کنه ولی زن این اجازه رو نداره ؟
مگه نمیگن زن حق دخل و تصرف و مالکیت بر درآمد و ارث خود را دارد حتی بخاطر این که ارث زن فقط متعلق به خود زن است حق سهم ارث دختر را نصف سهم الارث پسر قرار داده اند پس اگر قرار باشه برای نذر دادن از درآمد خودش یا حتی ارث متعلق به خودش، نه درآمد شوهر باز هم از شوهر اجازه بگیره در این صورت به نظر شما حق مالکیت زن منتفی نمیشه ؟
اومدیم زن خواست 100 تا صلوات نذر کنه، خواست برای رفع مشکلی نذر زجری کند در این صورت هم باید اجازه بگیرد؟
با تشکر
:Rose:
UOTE=shabnam !]سلام
دوست عزیز اینا رو نشد تو تایپیک بزنم ولی میخوام ازتون خواهش کنم جوابشو تو همون تایپک بدید.
به نظر شما اون حدیث درسته ؟ شاید منظور حدیث یه چیز دیگه بود ولی مراجع اون رو به همه انواع و اقسام نذر نسبت داده اند ؟
چرا خدایی که میگه زن و مرد مساویند با نصب چنین احکامی فقط این حس رو در ما به وجود میاره که زن برده مرده اگه خواست به خدا برسه اول باید به شوهرش برسه . زن برای صد تا صلوات هم باید از شوهرش اجازه بگیره !!!!! من قبلا چنین چیزایی نمیدونستم ولی الان با دونستن اینا یه کم عقیدمو نسبت به اسلام از دست داده ام متاسفانه این مساله تا حدی برای خواهرم هم به وجود امد تا انجا که تقاضا داد نام کاربریشو مسدود کنن مبادا ایمانش از بین بره ولی من میخوام علتشو بدونم میخوام با قاطعیت ایمانمو به اسلام حفظ کنم متاسفانه فکر میکنم همه اسلام تحریف شده آخوندها و مراجع فقط چون مرد هستن هر چی رو به نفع خودشون بوده پررنگ جلوه دادند .
این حکم باعث شد من از زن بودن خودم خجالت بکشم ( همه حرفای دلم بود نگفتنش تا ابد مانند یک عقده بر دلم باقی میموند )
پاسخ :
باسلام وتقدیر از شما که دغدغه های اعتقادی خود را با کار شناس دینی در میانمی گذارید وبرای رفع مشکل تلاش می کنید .
ولی نگار نباشید آن طور که شما گمان می کنید نیست برای رفع نگاری تان به چند تکته توجه کنید :
الف _حدیث یاد شده مشکلی ندارد ومراجع هم کار شناس ومتخصص این گونه مسایل اند لا اقل ازا فراد دیگر در این باره آگاهی بشتر دارند . برا ی روشن شدن مسله به این مثال توجه کنید :
شما وقت برای بیماری خود به یک متخصص مراجعه کنید بدلیل اینکه او را در کار خودش صاحب نظر می د انید سعی می کنید برای درمان خود دقیق طبق نظر او عمل کنید ودارو های که او تجویز نموده مصرف کنید . در حالی که همان دارو ممکن است برای چندین نوع بیماری از سوی متخصصان مربوطه تجویز گردد ولی چون پزشک شما برای درمان شما آن را تجویز نموده برا ی شما اطمنان آور است . مسله مورد بحث نیز شبیه همین مثال است ومراجع که آن حدیث نظر داده دقیق وبجا است .
ب_این گونه احکام موجب بردگی زن نمی شود . بلکه این گونه قوا نین سبب همدلی مدریت در زندگی وعامل استحکام خانواده ومانند آن می گردد .
وازسوی دیگر شما خوب است جامع نگر باشید واحکام اسلام را با هم در نظر بگیرید مثلا اسلام تامین زندگی نظیر مسکن ولباس وغذا وسایر لوازم زندگی زن را یر مرد واجب نموده ومرد را مثل یک نوکر و پیش خدمت برای تامین راحتی زن قرار داده ومانند آن را نیز در نظر بگیرد .در ابتدا باید اشاره شود که قران کریم این خصیصه را به شدت نکوهش نموده و کسانی را که که می گویند: "نومن ببعض و نکفر ببعض؛ (1) ما به برخی از احکام الهی ایمان و باور داریم و به بعض دیگر باور نداریم"، اما این که چرا برخی از آدمیان به چنین نگریش تبعیض آمبزی نسبت به عقاید دچار می گردند، باید گفت: این کار در واقع یک روحیه شیطانی است؛ زیرا اولین کسی که به این روش دست زد، ابلیس است؛ چون او به خدا باور داشت و سال های طولانی او را عبادت نمود؛ ولی در مسئله سجده به آدم، از فرمان خداوند سر باز زده و مدعی برتری خود بر آدم شد. در حالی که مأمور به سجده بود، ولی شیطان با خوی ناپسند خود بزرگ بینی این فرمان حق را نپذیر فت؛ در حالی که بسیاری دیگر از فرامین الهی را قبول نموده بود. از این می توان نتیجه گرفت که این خوی که کسی در حین ایمان به خدا، از روی عمد و لجاجت و عناد، از پذیرش برخی دیگر از احکام الهی تمرد نماید، در واقع برخاسته از خوی شیطانی است؛ چه این که انگیزه های دیگر نیز ممکن است در این مسئله نقش داشته باشد؛
ج_نکته دیگر این که جامعه بشری یک نظام اندام واره و ارگانیکی است، که هر یک از اعضا و جوارح مسؤلیتی دارد که دیگری آن را ندارد، مانند این که: مغز وظیفهاش مدیریت و صدور فرمان است. قلب مسئولیتش پمپاژ خون و رساندن اکسیژن به تمامی سلولهای بدن است. نمی توان در میان این اندامها از ترجیح عقل بر دل سخن گفت ؛ زیرا هر دو در جای خود و با توجه به وظیفه ای که دارند ، ارزشمند هستند. در اجتماع بشری نیز وضع بدین منوال است، بلکه در کل جهان طبیعت چنین است.
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
که هر چیزش به جای خویش نیکوست
بنابراین با وجود تفاوتهای موجود در افراد اجتماع، یکی مسئولیت مدیریت اجتماع را برعهده میگیرد، یکی کشاورز میشود و.... اجتماع چون میبایست نظم داشته باشد و از هرج و مرج جلوگیری شود، مدیر لازم دارد.
خانواده کوچکترین هسته جامعه بشری است. در این اجتماع کوچک نیز میبایست وظایف و مسئولیتها تقسیم و مشخص شود. یکی مدیریت و مسئولیت اداره آن را میبایست در دست بگیرد.
در دنیای امروز این سخن پذیرفته شده است که اگر هیأتی (حتی هیأت دو نفره) مأمور انجام کاری شود، حتماً باید یکی از آن دو رئیس و مدیر و دیگری معاون یا عضو باشد وگرنه هرج و مرج پیدا میشود، یعنی باید در هر تشکل و اجتماعی اگر چه محدود، یکی از آنها مدیریت کند. حال در خانواده مدیر مرد باشد یا زن؟ باید مسئولیتها منطبق با نظام تکوینی و سازگار با آفرینش زن و مرد باشد. اسلام میگوید این مسئولیت منطبق با آفرینش مرد است و مدیر خانه مرد و زن معاون او باشد. (الرجال قوامون علی النساء...)(2)
اشتباه نشود و از این سخن استبداد و ظلم مردان بر زنان برداشت نگردد، بلکه مراد این است که این اجتماع کوچک با داشتن یک نفر به عنوان مدیر و مسئول، کارهایش به خوبی بچرخد و همه از آن نفع ببرند.
ممکن است بپرسید: چرا این مسئولیت را اسلام برعهده زن قرار نداده است.
در پاسخ میگوییم: همان گونه که در بالا اشاره شد، این مسئولیت همگام با خلقت و فطرت زن و مرد است.
توضیح: زن و مرد اگر چه در انسانیت تفاوتی ندارند، ولی از نظر امور جسمانی (اعضا و جوارح)، احساسات و عواطف و تمایلات و اخلاق و فعالیتهای مغزی تفاوت هایی دارند.
از نظر توان بازو و رشد عضلات، توان زن به پای مردان نمیرسد. تردیدی نیست که به تناسب تفاوت در آفرینش این دو، معمولاً کارهایی را که نیازمند به نیروی بازو و قدرت بدنی باشد، مردان انجام میدهند و کارهای سبک و پرظرافت را زنان.
از نظر احساسات، عواطف و تمایلات بنا به گفته روانشناسان، "محبت"، "رفتار انفعالی"، "رفتار عاطفی" و "حمایت کننده" از ویژگیها و رفتار زنانه، در مقابل، "پرخاشگری"، "استقلال"، "رقابت" "سلطه" و "حاکمیت" از ویژگیها و رفتار و مردانه است.(3)
در راستای این تفاوت های طبیعی ما با دو گونه وظایف و مسئولیت در درون جامعه خانواده مواجه هستیم:
کارهایی که نیاز به عقل محاسبه گر و توانایی های روحی و جسمی برای کارهای سخت و توان فرسا و دغدغه آفرین و مدیریت و...دارد.
کارهایی که نیاز به عواطف ، داشتن آرامش روحی، ظرافت ، صبر و حوصله و...دارد.
اسلام نقش اول را به مردان و نقش دوم را به زنان برای تأمین اهدافی که در فوق برشمردیم ، داده است.
برای درک این موضوع تنها یک جمله کافی است که هیچ مردی مادر نمی تواند باشد و اگر بخواهید هزاران صفحه در مورد این جمله میتوان نوشت.
بنابراین،به مقتضای تفاوت در آفرینش ، تشریع و مسئولیتهای اجتماعی مختلف میشود. زن با تکیه به شوهرش و احساس حمایت گری شوهر از او محبت و عشق به او به آرامش میرسد. اما مرد میخواهد با فراهم آوردن نیاز های افراد خانواده و بودن محیط آرام در درون خانه و برآورده شدن نیازهای خود از زن و فرزندان به آرامش برسد و در این راستا باید مدیریت صحیح داشته باشد.
این سخن همان "الرجال قوامون علی النساء" است، یعنی مرد باید مسئول خانواده باشد.
به تناسب همین مسئولیت اسلام میگوید: مرد وظیفه دارد هزینه خانواده را تأمین کند.
قرار دادن مسئولیت تأمین مخارج خانواده بر دوش مردان امری طبیعی است و از این که به نفع زنان است و باری بر دوش مردان وضع شده است، کسی اعتراض نمیکند، چون این حکم به مقتضای طبیعت است و در آفرینش ریشه دارد. نیز قراردادن وظیفه سنگین و طاقتفرسای جهاد و خدمت سربازی، بر دوش مردان امری طبیعی است و از این که این قانون به نفع زنان است و آنان را از این کار طاقت فرسا معاف داشته است، اعتراضی نیست.
قرآن در آیه 34 سوره نساء بعد از بیان مسئولیت مردان در خانواده به دو نیروی مذکور (توانایی بدنی و نفقه) اشاره کرده است.( 4)
در امور خانوادگی، مسئولیتهای زنان و مردان را میبایست کنار هم قرار داد و قضاوت نمود. همان گونه که اسلام تکالیفی برعهده مردان قرار میدهد که برعهده زنان قرار نمیدهد، مانند نفقه، مهریه، دیه عاقله، جهاد و سربازی و... تکالیفی هم برعهده زنان قرار میدهد که برعهده مردان نیست. این دو قسم را در مجموع و در کنار هم باید سنجید.
د_در باره نکته ی پایانی شما باید گفت : ممکن بود اگر خداوند شما را مرد خلق میکرد و مشکلات مردان را تجربه میکردید، باز میپرسیدید که چرا خداوند شما را مرد خلق کرده است، ولی به جای طرح سئوالاتی از این قبیل باید بدانیم مشکل در مرد یا زن بودن نیست، زیرا هر دو در انسان بودن مشترکند و ارزشهای انسانی به جنبه جنسی و جسمانی بر نمیگردد، بلکه کمالات و شخصیت انسانی است که قابل دسترسی برای هر دو میباشد.
در جامعه امروز ما، زنان مانند مردان و بلکه در مواردی جلوتر از آنان، مراحل ترقی و پیشرفت را طی میکنند و چیزی از مردان کم ندارند تا آروز کنید ای کاش مرد بودید یا چرا زن هستید؟!
باید استعدادهای درونی خود را شناسایی کنید و به زن بودن خود افتخار کنید. استعدادها و کمالات و ارزشها را در وجود خود بارور ساخته و نمایان کنید، تا حس احترام به خودتان را برای دیگران ایجاد کنید؛ برای این منظور باید اول خودتان برای خود ارزش بگذارید و احترام نمایید تا احترام و ارزشگذاری دیگران را جلب کنید.علاقههای خود را بازشناس و تلاش کنید که روز به روز پیشرفتهای تازهای داشته باشید، در غیر این صورت چنین پرسشهایی، مشکلی از شما را حل نخواهد کرد.
به جای نگاه به آنچه ندارید و به جای منفی بافی،نگاه مثبت به خودتان داشته باشید. به آنچه که دارید و هستید ، فکر کنید.
البته روحیه پرسشگری قابل تقدیر و تحسین است و به هیچ وجه نمیخواهیم شما را از پرسش کردن منع نماییم، ولی تأکید میکنیم که در اسلام، مسئلهای به نام جنسیت مطرح نیست. زنان مانند مردان از شرافت و کرامت برخوردارند و از نگاه دینی، هیچ تفاوتی بین زن و مرد، دختر و پسر وجود ندارد.
زن و مرد (زن و پسر) مکمل یکدیگرند و دوشادوش یکدیگر به فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی میپردازند. در بسیاری از عرصههای علمی،زنان و پسران با یکدیگر رقابت دارند. و هر کدام به فراخور تلاشهای خود به موفقیتهای دست پیدا میکنند.
از طرف دیگر اگر بنا بود همه زنان مثل شما فکر کنند، در عالم طبیعت نباید زن داشته باشیم.
در آن صورت واژه زیبایی به نام «مادر» با تمام رازهایی که در آن وجود دارد، نبود و اصلاً نسلی از بشر تداوم نمییافت. پس با خواجه حافظ شیرازی بخوانیم:
خیز تا بر کِلک آن نقاش جان افشان کنیم کاین همه نقش عَجَب در گردش پرگار داشت
پی نوشت ها:
1. نساء (4)، آیه 150.
2. نساء (4)، آیه 34.
3. روانشناسی رشد، ج 1، ص 330.
4. محمد تقی مدرسی، تفسیر هدایت، ج 2، ص 68 - 69.
بسیارى از فقها این نهى را دلیل بر شرطیت اذن شوهر در این امور دانستهاند و فتوا دادهاند که بدون اذن شوهر، نذر و امثال آن باطل است
سلام :Gol:
گفتید که نذر زن بدون اذن شوهر باطل است ؟
مادر من چند سال پیش دو نذر کرده بود ( اون زمون نمیدونست حتما باید از پدرم اجازه بگیره :Nishkhand:) بدون اذن شوهر نذر کرده بود و حاجت روا هم شده بود ولی در این مدت نتونست نذر رو ادا کنه البته همیشه بفکر ادای آنها بود. تا اینکه من اومدم به این سایت و مطلع شدم نذر زن بدون اذن شوهر باطله و نیازی به ادا کردن نداره. به مادرمم همین رو گفتم اتفاقا خیلی هم دعاتون کرد چون میگه نمی تونم این نذرها رو ادا کنم ( اون موقعه فقط میخواست حاجت روا شه مبلغ سنگینی رو نذر کرده ) اما خودش میگه ( باور کنید جدی میگم :ok:) چند وقت پیش تو داروخانه یه زن فال گیر بهش گفته نذری بر گردن دارید که باید حتما ادا شه . حتی میگه خواب دیده که بهش گوشزد کردند نذرشو اداکنه .
حالا این چه معنی میده ؟؟؟؟ اگه نذرش بدون اجازه شوهرش باطله پس این خواب و اون ماجرا به چه معنی است ؟ خیالاتی شده ؟؟ بدجور الان ذهنش مشغوله مونده نذرها رو ادا کنه یا نه . میشه لطفا بگید لازمه این نذرها ادا شه ؟؟؟؟؟؟ :Gig: :Gol:
امام صادق(ع) میفرماید:: «لیس للمرأة مع زوجها أمر فی عتق و لاصدقة و لاتدبیر و لاهبة و لانذر فی مالها إلا بإذن زوجها إلا فی حجٍ أو زکاة أو برّ والدیها أو صلة قرابتها». «زن حقّ ندارد بدون اجازۀ همسرش بنده آزاد کند، یا بردهاش را تدبیر کند، یا چیزى به کسى ببخشد و یا نذر کند در مال مخصوص خودش، مگر در انجام حج یا زکات واجب یا نیکى به پدر و مادرش یا بخششى به خویشانش».[1]
بسیارى از فقها این نهى را دلیل بر شرطیت اذن شوهر در این امور دانستهاند و فتوا دادهاند که بدون اذن شوهر، نذر و امثال آن باطل است.[2] دلیل این موضوع شاید آن باشد که چون مدیریت خانواده با مرد است، زن با آنکه حق خرید و فروش و تصرف در اموال خویش را دارد، اما در امور مستحبی چون نذر بهتر است که هماهنگی لازم با شوهر انجام شود تا دلگیری از این سبب به وجود نیاید.
پاورقی :
با سلام :Gol: در اینجا سه مورد توجه من را جلب کرد
فرمودید :
امام صادق(ع) میفرماید:: «لیس للمرأة مع زوجها أمر فی عتق و لاصدقة و لاتدبیر و لاهبة و لانذر فی مالها إلا بإذن زوجها إلا فی حجٍ أو زکاة أو برّ والدیها أو صلة قرابتها». «زن حقّ ندارد بدون اجازۀ همسرش بنده آزاد کند، یا بردهاش را تدبیر کند، یا چیزى به کسى ببخشد و یا نذر کند در مال مخصوص خودش، مگر در انجام حج یا زکات واجب یا نیکى به پدر و مادرش یا بخششى به خویشانش».[1]
پاورقی :
میگویند زن در اموال شخصی خود در اسلام استقلال تام دارد ولی گویا اینطور که شما فرمودید ، چنین چیزی نیست چرا که مال خودش را بدون اطلاع شوهر نمی تواند خرج کند حتی در راه صحیح و برای حاجت روا شدنش و خواسته اش از خداوند و بخشش مالش در راه خدا
بسیارى از فقها این نهى را دلیل بر شرطیت اذن شوهر در این امور دانستهاند و فتوا دادهاند که بدون اذن شوهر، نذر و امثال آن باطل است. دلیل این موضوع شاید آن باشد که چون مدیریت خانواده با مرد است
درست است که مدیریت اقتصادی خانواده با مرد است چون تلاش و کار از اوست برای نفقه و پولش برای خودش و خانواده اش است ولی پول زن برای خودش تنها است ... و نباید بحث پول شخصی زن که میگوین مال خودش است ، بیفتد دست شوهر
زن با آنکه حق خرید و فروش و تصرف در اموال خویش را دارد، اما در امور مستحبی چون نذر بهتر است که هماهنگی لازم با شوهر انجام شود تا دلگیری از این سبب به وجود نیاید.
پاورقی :
در اینجا نیز سلب اختیار شده ، چرا که زن حق ندارد پولش را بدون هماهنگی با شوهر نذر کند ، تا دلخوری پیش نیاید . آیا مرد نیز همینگونه است ؟ باید با زنش هماهنگی کند تا دلخوری پیش نیاید ؟ چرا که تا جاییکه ما میدانیم پول زن برای خودش است و مرد حقی در آن ندارد پس چرا باید ناراحت شود که زنش پولش را نذر خانواده کرده ؟ مگر استقلال نداشت ؟ ولی پول مرد برای زن و مرد است و لزوم هماهنگی برای مورد دوم بیشتر است که متاسفانه بنده حدیثی در این خصوص و مشورت با زن برای نذر ندیدم چرا که طرف مرد است و بی نیاز از این مورد هر چند پولش برای خودش تنها نیست و حق زنش و فرزندانش نیز در آن است.
مگر اینکه بحث عقل باشد که به قول یکی از دوستان :
مگر یکی از شرایط صحت نذر بالغ و عاقل و بااختیار بودن شخص نیست ؟ آیا زن عقل و فهمش از بچه هم کمتر است چطور فرزند بدون اذن پدر میتونه نذر کنه ولی زن این اجازه رو نداره ؟
مشكلي نيست با همسرش در ميون بذاره اگه همسر قبول كنه كه نذر وادا كنه از بزرگيشه در غير اين صورت نيازي نيست نظرو ادا كنه:ok:
مشكلي نيست با همسرش در ميون بذاره اگه همسر قبول كنه كه نذر وادا كنه از بزرگيشه در غير اين صورت نيازي نيست نظرو ادا كنه
آخه میدونی چیه میگن اگر بدون اجازه باشه اون نذر باطله یعنی در اصل نذری اصلاً بر گردنش نیست من این رو بهش گفتم ولی خودش شک داره .
بعدش مطمئنی که نیازی نیست ادا شه ؟ لازمه بگم مادرم گفته اگه اشتباه بهم بگید دینش گردن خودتون :khaneh:
مشكلي نيست با همسرش در ميون بذاره اگه همسر قبول كنه كه نذر وادا كنه از بزرگيشه در غير اين صورت نيازي نيست نظرو ادا كنه
بعدش مطمئنی که نیازی نیست ادا شه ؟ لازمه بگم مادرم گفته اگه اشتباه بهم بگید دینش گردن خودتون
ب) اگر زن بدون اجازه شوهر نذر کند، آیا اجازه بعدی شوهر موجب صحت نذر می شود؟
ج) اگر زن از مال خودش نذر کند، آیا اجازه شوهر لازم است؟
آیت الله خامنه ای (دام ظلّه)
سوال: آیا نذر زن با اجازه شوهر باشد؟
الف) بسمه تعالی. انعقاد نذر زوجه در صورت حضور شوهر، بنابر احتیاط واجب مشروط به اجازه زوج است.
ب) اجازه بعدی، مصحّح نذر مذکور نمی باشد.
ج) اگر چه زوجه از تصرف در مال خود ممنوع نیست( می تواند هر طور بخواهد از مالش استفاده کند) ولی نذر زن بدون اجازه ی شوهر اساساً منعقد نمی شود.
البته بین نظرات مراجع اختلاف هست
ولی نذر زن بدون اجازه ی شوهر اساساً منعقد نمی شود.
مادر بدون اذن نذر کرد [SPOILER]( پدر تازه الان فهمیده مادر یه زمانی نذر کرده :Nishkhand: )[/SPOILER]
حاجت هم گرفت الان هم هی بهش متذکر میشه نذرشو ادا کنه این چه معنی میده ؟ :Motehayer:
من با توجه به صحبتاي كارشناس گفتم ولي با توجه به گفته شبنم كه ميگه نظرات مراجع متفاوته. اگه مرجع تقليدمادرتون هست ميتونين با يه تلفن ازش بپرسين واگه در قيد حيات نيستن ميتونه به مرجع تقليدي كه اجازه داده رجوع كنه
سلام علیکم و رحمه الله
شخصی که نذر میکند در درجه اول لازم است بداند نذر صحیح از نظر اسلام چیست و نذر باطل نکند.
مثلا مردی نذر کند من اگر این اتفاق برایم افتاد میروم 6 ماه در کوه یا بیابان به عبادت مشغول میشوم . این نذر باطل است چراکه اولا چنین عملی مورد تائید اسلام نیست و از طرفی حقوق زن و تامین معاش خانواده و حقوق فرزند و دیگران اینجا در نظر گرفته نشده و تضئیع حقوق آنها بواسطه این نذر صورت گرفته. پس حتی اگر حاجتش روا شود نذرش اشکال دارد و قابل ادا نیست و برای تصحیح آن بنا بر نظر فقیه عمل نماید.
همچنین یک زن نمیتواند نذری را بکند که حقی از کسی ضایع کرد یا نذر باطلی بکند.
و واضح است که
برای نذری که حتی صحیح است ولی حقی از کسی در آن هست شرط عقل است که با توضیح کامل , رضایت آن شخص گرفته شود .
روا شدن هر حاجتی دلالت بر این نمیکند که شخص نذری که کرده درست بوده چراکه حکمت خداوند را با این نتیجه گیری ها نمیشود فهمید ( چون در اون حد واندازه نیستیم که بخواهیم ادعا کنیم چیزی از حکمت خداوند را بطور کامل فهمیدیم ) .
در مورد مادر شما که بدون اذن همسرش چنین نذری کرده و بنا برحکمت الهی ادا شده ولی بنا به قول شما نمیتواند نذرش را ادا کند بهتر بود اول احکام نذر صحیح را میپرسید سپس حقوق دیگران را در نظر میگرفت و بعد نذری در حد توان میکرد که بتواند ادا کند.
یاحق
روا شدن هر حاجتی دلالت بر این نمیکند که شخص نذری که کرده درست بوده چراکه حکمت خداوند را با این نتیجه گیری ها نمیشود فهمید ( چون در اون حد واندازه نیستیم که بخواهیم ادعا کنیم چیزی از حکمت خداوند را بطور کامل فهمیدیم )
سلام
مساله فقط روا شدن حاجت نیست سوال این است اگر این نذر بدون اجازه شوهر باطل است پس
چند وقت پیش تو داروخانه یه زن فال گیر بهش گفته نذری بر گردن دارید که باید حتما ادا شه . حتی میگه خواب دیده که بهش گوشزد کردند نذرشو اداکنه .
حالا من به فالگیر کاری ندارم مهم اینه که خواب دیده بهش گفتند نذرتو ادا کن
ما هم میخوایم دلیلش رو بدونیم اگر این نذر از نظر خدا باطل است چرا طرف باید خواب بینه که نذرتو ادا کن
همچنین یک زن نمیتواند نذری را بکند که حقی از کسی ضایع کرد یا نذر باطلی بکند.
مادر من چه حقی از کسی ضایع کرده ؟ پدرم تو زندگی هر چی داره با کمک مادرم به دست آورده . زندگیشون هم متعلق به هردوشونه . :ok:
در ضمن مسئله این نیست . من هم به مادر گفتم نذرش باطله و لازم نیست ادا کنه. اما اون خواب رو چطور تعبیر میکنی ؟ و دلشوره ای که بابت ادا نشدن نذر همیشه وجود داره.
در ضمن این داستان ساختگی نیست خدا رو شاهد میگیرم عین واقعیته . مادرم چنین وضعی براش پیش اومده :ok:
مساله فقط روا شدن حاجت نیست سوال این است اگر این نذر بدون اجازه شوهر باطل است پس
سلام علیکم و رحمه الله
نه اون نتیجه ای که میخواهید از این مطلب بگیرید تامین نمیشود چون برداشت تان اصحیح نیست
بر ذمه زن فقط حقوق همسرش نیست که (در این باب و دیگر ابواب) لازم است رعایت کند بلکه اداء حق الله و حقوق ذوی الحقوق دیگر هم بر انذار وارد است. بدیهی است که در انذار بعد از حق الله , حق شوهر (بنابر حدود الهی) واجب تر است. همانطوریکه بر مرد رعایت حقوق خانواده بعد از حق الله (بنا بر حکم الهی) واجب تر است.
حالا من به فالگیر کاری ندارم مهم اینه که خواب دیده بهش گفتند نذرتو ادا کن
ما هم میخوایم دلیلش رو بدونیم اگر این نذر از نظر خدا باطل است چرا طرف باید خواب بینه که نذرتو ادا کن
خیلی ها هستند که نذری کرده اند ولی موفق به اداء آن نشده اند چون بعضی از موارد را در نظرنگرفته اند و فالگیر هم این را میداند و تیر به خطا نیانداخته.
اگر حاجتی باطل است و خواب دیده شده که باید ادا شود اولا خواب عالم با جاهل و مومن با کافر تفاوت دارد . خواب با شکم پر و شکم خالی , خواب با غذای سنگین و سبک خواب با وضو و بدون وضو , خواب اول و آخر ماه با وسط ماه , خوابی که متاثر از تفکر روزانه است با رویای صادقه و الی الاخ
اولا صحت خواب باید تائید شود و بعد کیفیت نذر که آیا صحیح بوده یا باطل .
نتیجتا
اگر نذر باطل بوده خواب دلالت بر انجام یا صحت یا تائید الهی بر آن نمیکند .
مثل اینکه داریم از موضوع خارج میشویم
یاحق
مادر من چه حقی از کسی ضایع کرده ؟ پدرم تو زندگی هر چی داره با کمک مادرم به دست آورده . زندگیشون هم متعلق به هردوشونه .
در ضمن مسئله این نیست . من هم به مادر گفتم نذرش باطله و لازم نیست ادا کنه. اما اون خواب رو چطور تعبیر میکنی ؟ و دلشوره ای که بابت ادا نشدن نذر همیشه وجود داره.در ضمن این داستان ساختگی نیست خدا رو شاهد میگیرم عین واقعیته . مادرم چنین وضعی براش پیش اومده
وجود دلشوره در افراد دلالت بر ایجاب در انجام امری نمیکند مگر اینکه حکم و قانون اسلامی بر تمام جوانب آن وارد باشد
پس اگر نذر باطل بوده است خداوند بابت عدم اداء نذر باطل , از کسی بازخواست نکرده و نمیکند . او قوانین خود را بهتر از هر کسی میداند.
اگر این نذر از نظر خدا باطل است چرا طرف باید خواب بینه که نذرتو ادا کن
سوالی دیگر برای من پیش آمد. آیا زن ، مالکیت اموالش را دارد یا شوهرش نیز مالیکت در اموال به ارث رسیده به زنش را دارد ؟
اگر زن استقلال اموال شخصی اش را دارد ، استقلال او در چه حد است ؟ همان چند مورد اولی که مثال زدید ، بدهش به پدرش یا مادرش یا بستگان ؟ در جوابی که به موضوع داده اند اینطور دیدم که حتی اگر کاری که میخواهد بکند با پولش مثلا نذر آن ، ضرر به شوهر نزند باز استقلال در خرج مالش را ندارد !
کارشناس بزرگوار در ابتدای بحث فرمودید که
بسیارى از فقها این نهى را دلیل بر شرطیت اذن شوهر در این امور دانستهاند و فتوا دادهاند که بدون اذن شوهر، نذر و امثال آن باطل است
من به این مسائل نیز برخورد کردم .
شیخ مفید فرموده است:
«زن هنگامی که عقل کامل ورأی استوارداشته باشد، در ازدواج و معاملات از قبیل: بیع، شراء تملیک، هبه، قرض، صدقه و سایر تصرفات، خود اولویت دارد، بلی اگر باکره بود بهتر است که پدر یا جد پدری عهده دار عقد گردد
و نیز فرموده است:
«کراهت دارد زن اقدام به پرداخت صدقه کند، مگر آنکه از شوهر اذن بگیرد، و نیز کراهت دارد بدون اذن شوهر برده خود را آزاد کند یا وقف و نذری را منعقد سازد. اگر این کارها را بدون اذن شوهر انجام داد، عملی خلاف کراهت انجام داده ولی کارها درست است و شوهر حق ندارد آن را به هم زند
مرحوم بحرانی، صاحب کتاب حدائق فرموده است:
«اختلافی میان فقها نیست، که زن پس از بلوغ حق تصرفات مالی را دارد و آنچه در برخی روایتها آمده که باید از شوهر اذن بگیرد، اصحاب، آن را بر استحباب حمل کرده اند
در این میان چند روایت دلالت دارد بر لزوم اذن گرفتن زن از شوهر در تصرفات مالی که در اینجا مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد:
1ـ محمد بن علی بن الحسین باسناده عن عبداللّه بن سنان و باسناده عن الحسن بن محبوب، عن عبداللّه بن سنان، عن ابی عبداللّه (ع) قال: «لیس للمرأة مع زوجها امر فی عتق و لا صدقة و لا تدبیر و لا هبة و لا نذر فی مالها الا باذن زوجها الا فی حج او زکاة او بر والدیها او صلة رحمها».
و رواه الشیخ باسناده عن الحسن بن محبوب و رواه الکلینی عن محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، عن ابن محبوب مثله.(6)
«امام صادق(ع) فرمود: زن با وجود همسر، اختیاری در آزادی برده، صدقه، تدبیر (نوعی عتق)، و هبه ندارد و همچنین نمی تواند نذری در مالش صورت دهد مگر با اجازه شوهر. البته برای حج، زکات، نیکی به پدر و مادر و صله رحم اجازه لازم نیست.»
2ـ محمد بن علی بن الحسین فی الخصال عن احمد بن الحسن القطان، عن الحسن بن علی العسکری، عن محمد بن زکریا البصری، عن جعفر بن محمد بن عمارة، عن ابیه عن جابر بن یزید الجعفی، قال: سمعت ابا جعفر محمد بن علی الباقر(ع) یقول: «... و لا یجوز للمرأة فی مالها عتق و لا بر الا باذن زوجها».(7)
«جایز نیست زن از اموال خود برده ای آزاد کند یا کار نیکی انجام دهد، مگر شوهرش اذن دهد.»
3ـ محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید، عن ابن ابی عمیر، عن جمیل بن دراج، عن بعض اصحابنا فی المرأة تهب من مالها شیئا بغیر اذن زوجها قال: «لیس لها».(8)
«جمیل بن دراج از برخی راویان نقل می کند که آیا زن می تواند بدون اذن شوهر از اموال خود ببخشد؟ فرمود: چنین حقی برایش نیست.»
حدیث نخست از سند صحیح برخوردار است و در کتب اربعه نقل شده است.
اما حدیث دوم به جهت جعفر بن عماره مورد ایراد است زیرا عالمان رجال وی را ناشناخته، بلکه ضعیف دانسته اند.(9)
حدیث سوم نیز مرسل و مضمره است و هیچ گونه اعتباری ندارد اما از جهت دلالت بسیاری بر آن خرُده گرفته اند. صاحب حدائق گفته است:
«چه بسا گفته می شود که مضمون این حدیث، یعنی متوقف بودن تصرفات مالی زن بر اذن شوهر، قائلی در میان فقهای شیعه
ندارد علاوه بر آنکه با مقتضای ادله دیگر ناسازگار است».(10)
وی از این ایراد، پاسخی نگفته است. یعنی باور دارد که این مضمون مورد قبول نیست. چنان که کلامش را در ابتدای این بحث آوردیم.
صاحب جواهر نیز در ضمن برشمردن ایرادهای این حدیث، چنین گفته است:
«مضافا الی الصحیح المزبور الذی لا یقدح فی حجتیه اشتماله علی ما لا نقول به من الامور المزبورة و علی الاستثناء الذی قد یقال بمنافاته ایضا بعد انجباره بالعمل و قاعدة عدم خروج الخبر عن الحجیة، بعدم العمل ببعضه».(11)
«علاوه بر حدیث صحیحی که «معمول به» نبودن برخی فقره های آن، به حجیت دیگر فقرات ضرر نمی زند. چرا که فقیهان بدان عمل کرده اند و این قاعده هم مسلم است که «معمول به» نبودن برخی فقرات یک حدیث آن را از حجیت نمی اندازد.»
شیخ حسین بحرانی در کتاب تتمه حدایق چنین آورده است:
«این حدیث مشتمل است بر مطلبی که قائل ندارد مثل اینکه زن برای عتق، بخشش و ... باید از شوهر اذن بگیرد با اینکه چنین امری بالاتفاق لازم نیست ... برخی از اصحاب این حدیث را بر استحباب حمل کرده و برخی دیگر احتمال تقیه در آن داده اند».(12)
محدث بزرگوار شیخ حر عاملی عنوان «باب» را در کتاب وسائل الشیعه چنین قرار داده است:
«باب کراهة تصرف المرأة فی مالها و انفاقها منه بغیر اذن زوجها الا فی الواجب».(13)
3ـ احکام النساء، ص 36 (المؤتمر العالمی لالفیّة الشیخ المفید، اول، قم).
4ـ همان، ص 31.
5ـ الحدائق الناضرة، ج 2، ص 351 (مؤسسة النشر الاسلامی، قم).
6ـ وسائل الشیعة، ج 13، ص 323 و ج 16، ص 198 (المکتبة الاسلامیة، چهارم، تهران).
7ـ همان، ج 14، ص 163.
8ـ همان، ج 15، ص 229، ج 2.
9ـ رجال الطوسی، ص 162 (منشورات الرضی، قم)؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 240 (اسماعیلیان، قم، رحلی)؛ معجم رجال الحدیث، ج 4، ص 85 (منشورات مدینة العلم، قم).
10ـ الحدائق الناضرة، ج 25، ص 360.
11ـ جواهر الکلام، ج 35، ص 360.
12ـ عیون الحدائق الناضرة، ج 2، ص 238 (مؤسسة النشر الاسلامی، اول، قم، 1410ق).
13ـ وسائل الشیعة، ج 15، ص 229.
کارشناس بزرگوار لطفا این قسمت را هم مطالعه بفرمایید
نذر
فقیهان متأخر عموما فتوا می دهند که زن برای نذر باید از شوهر اذن بگیرد. البته برخی گفته اند نذر زن با منع شوهر باطل است و برخی گفته اند انعقاد نذر به اذن شوهر منوط است. امام خمینی در تحریرالوسیله فرموده است:
«نذر زن با منع شوهر صحیح نیست، گرچه مربوط به اموال خودش باشد و عمل به آن مانع از حقوق شوهر نباشد. بلکه ظاهرا انعقاد نذر به اذن شوهر منوط است».(14)
اینان به سه دلیل برای این نظریه استناد کرده اند:
1ـ قیاس به قَسَم. گفته شده ادله فراوانی دلالت دارد که قَسَمِ زن منوط به اذن شوهر است و در روایاتی دیگر بر نذر، قَسَم اطلاق شده است. این نشان از تشابه احکام این دو دارد.
به این استدلال شهید اول و ثانی، (15) صاحب ریاض و صاحب جواهرالکلام(16)استناد کرده اند.
2ـ شهرت میان فقهای متأخر. که از زمان شهید اول به این سو، فقیهان بدان ملتزم شده اند.
3ـ صحیحه عبداللّه بن سنان که در ابتدای مقاله نقل شد.
اینها ادله فقیهان است بر توقف نذر زن بر اذن همسر.
صاحب حدائق بر دلیل نخست طعن زده و آن را قیاس غیر قابل قبول دانسته و گفته است مواردی که بر نذر، قَسَم اطلاق شده عمدتا در کلام راویان است و نمی توان برای حکم شرعی بدان استناد کرد. و نیز سخنی از شیخ بهایی نقل کرده که:
«و امثال هذه الدلائل الضعیفة لا تصلح لتأسیس الاحکام الشرعیة».(17)
«این گونه دلیلهای سست، نمی تواند پایه احکام شریعت قرار گیرد.»
شیخ حسین بحرانی نیز در تتمه حدائق سخت بر این دلیل خُرده گرفته است.(18)
اما شهرت فقیهان متأخر دلیل و حجت شرعی نیست. زیرا چنانچه در ابتدای بحث آوردیم شیخ مفید تصریح کرد که زن می تواند در اموال خود نذر کند. به تعبیر دیگر این مسأله در کلام فقیهان متقدم یا مطرح نشده و یا اینکه مانند شیخ مفید، نذر را منوط به اذن شوهر نمی دانستند. بنابراین شهرت هم دلیل نیست. صاحب جواهر در تحقق شهرت ایراد دارد و آن را با این تعبیر بیان کرده است:
«وفاقا للمشهور بین الاصحاب سیما المتأخرین».(19)
قابل درنگ است که این فقیهان متتبع از هیچ یک از گذشتگان رأی موافقی نقل نکرده اند. آنچه نقل می شود از شهید اول به بعد می باشد.
اما حدیث، چنان که گفتیم سندش صحیح است اما مضمونش مورد عمل نیست. برخی خواسته اند مضمونش را تفکیک کنند و در نذر آن را بپذیرند چنان که صاحب جواهر و صاحب حدائق مشی کرده اند.(20) اینان فرموده اند: حدیث را نسبت به نذر می پذیریم و در غیر آن طرد می کنیم.
اما این سخن هم پذیرفتنی نیست زیرا:
1ـ اگر بپذیریم، باید تنها در نذر اموال قبول کنیم، یعنی زن می تواند هر نذری را به انجام رساند بدون اذن شوهر، به جز نذر اموال. چنان که صاحب حدائق بدین تقیید ملتزم شد، بنابراین تعمیم به هر نذر صحیح نیست و مشهور فقیهان در این زمینه قائل به تفصیل نشده اند.
2ـ آنچه گفته اند و مطلب حقی هم هست که می توان بخشی از یک حدیث را پذیرفت و بخش دیگر آن را طرد کرد در صورتی است که دو بخش مترتب بر یکدیگر نباشد مثل اینکه مستثنی و مستثنی منه باشند یا حال و ذوالحال یا ضمیر و مرجع و ... در این صورتها طرد یک قسمت مستلزم طرد قسمت دیگر نیز هست. در این حدیث با این مشکل مواجه ایم. در این حدیث دو استثنا وجود دارد یکی «الا باذن زوجها» و دیگری «الا فی حج او زکاة». هم استثنای اول به تمام جمله قبل مربوط است و هم استثنای دوم، چگونه از میان این سلسله مرتبط و مترتب، می توان یک حلقه را بیرون کشید و پذیرفت و بقیه را غیر عملی دانست. البته برخی خواسته اند با تکلف، حدیث را به گونه ای دیگر معنا کنند که در آن صورت کلامی لُغَز خواهد شد و صدور آن از شأن معصوم به دور است.(21)
این ایراد را آیت اللّه خویی(ره) نیز بر این دلیل وارد ساخته اند.(22) ایشان در مقام فتوا نیز، نذر زن را در صورتی که منافی حق شوهر باشد به اذن وی منوط کرده اند.(23)
3ـ آنها که به این حدیث عمل نکرده اند یعنی فقیهان متقدم، به همه آن عمل نکرده اند مگر شیخ مفید از فقیهان متقدم نبود که نذر زن را بدون اذن جایز می دانست. اگر ملاک، عمل قدما است آنها به تمام حدیث عمل نکرده اند و اگر مراد خود قائلان است که دور لازم می آید!
بنابراین نمی توان این روایت را بدین صورت، مدرک حکم شرعی قرار داد و حکمی را به خداوند نسبت داد.
از این گذشته می توان سخن همسر عمران در قرآن را شاهدی بر درستی نذر بدون اذن شوهر دانست. قرآن سخن وی را چنین نقل کرده است:
«اذ قالت امرأت عمران رب انی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی انک انت السمیع العلیم».(24)
«و زن عمران گفت: ای پروردگار! من نذر کردم که آنچه در شکم دارم از کار این جهانی آزاد و تنها در خدمت تو باشد. این نذر را از من بپذیر که تو شنوا و دانایی.»
گرچه زمان این نذر در آیه مشخص نیست، و همچنین خصوصیات آن بیان نگشته است، اما به کمک برخی روایات می توان در حد شاهد از آن تعبیر کرد.
برخی روایتها چنان که فخر رازی و قرطبی(25) آورده اند، دلالت دارد که قبل از حاملگی چنین نذری کرد، بنابراین در دوران حیات شوهر بود. برخی گفته اند هنگامی که آبستن شد این جمله را بر زبان آورد.(26)
بنابراین ادعای اینکه در زمان نذر، شوهرش مرده بود، چنانکه علامه طباطبایی فرموده، احتمالی بیش نیست که برای فرار از اشکالِ فرضی، بدان متوسل شده اند.(27)
قابل توجه است که مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز، بدین امر ملتزم نیستند و اذن شوهر را از شرایط صحت و درستی نذر نمی دانند.(28)
خلاصه آنکه، دلیلی بر توقف نذر زن بر اذن شوهر وجود ندارد.
14ـ تحریر الوسیلة، ج 2، ص 117، م32 (دارالعلم، دوم، قم).
15ـ الحدائق الناضرة، ج 27، ص 238.
16ـ جواهر الکلام، ج 35، ص 359 ـ 360.
17ـ الحدائق الناضرة، ج 14، ص 200.
18ـ عیون الحدائق الناضرة، ج 2، ص 239.
19ـ جواهر الکلام، ج 35، ص 358.
20ـ همان، ص 36؛ الحدائق الناضرة، ج 14، ص 200.
21ـ عیون الحدائق الناضرة، ج 2، ص 239.
22ـ مستند العروة، ـ کتاب الحج ـ ج 1، ص 375 ـ 376 (لطفی، دوم، قم، 1364).
23ـ منهاج الصالحین، ج 2، ص 318، م 1551 (مدینة العلم، بیست و هشتم، قم، 1410ق).
24ـ سوره آل عمران، آیه 35.
25ـ التفسیر الکبیر، ج 8، ص 25 (دار احیاء التراث العربی، سوم، بیروت)؛ الجامع لاحکام القرآن، ج 4، ص 66 (دار احیاء التراث العربی، بیروت).
26ـ الجامع لاحکام القرآن، ج 4، ص 65؛ التفسیر المنیر، ج 3، ص 212 (دار الفکر، اول، بیروت، 1411ق ـ 1991م).
27ـ المیزان، ج 3، ص 170 (مؤسسة الاعلمی، بیروت).
28ـ الفقه علی المذاهب الاربعة، ج 2، ص 139 ـ 146 (دارالکتب العلمیة، اول، بیروت).
نه اون نتیجه ای که میخواهید از این مطلب بگیرید تامین نمیشود چون برداشت تان اصحیح نیست
جناب فاتح چه نتیجه ای میخوام بگیرم حالا چون یکی از ما این موضوع را عنوان کرده شما فکر میکنید هدفی داریم در ضمن من چنین چیزی رو قبول ندارم که برای نذر هم باید اجازه گرفت فقط این اتفاق برام جالب بود همین
اگر نذر اشتباه بود نباید حاجت روا میشد اگر هم حاجت روایی ربطی به صحیح بودن نذر ندارد نباید دیگه خواب میدید نذرتو ادا کن این چیزا نمی تونه اتفاقی باشد
لطفا دیگه این بحث رو با بنده ادامه ندهید ممنون میشم :Gol:
سوالی دیگر برای من پیش آمد. آیا زن ، مالکیت اموالش را دارد یا شوهرش نیز مالیکت در اموال به ارث رسیده به زنش را دارد ؟
اگر زن استقلال اموال شخصی اش را دارد ، استقلال او در چه حد است ؟ همان چند مورد اولی که مثال زدید ، بدهش به پدرش یا مادرش یا بستگان ؟ در جوابی که به موضوع داده اند اینطور دیدم که حتی اگر کاری که میخواهد بکند با پولش مثلا نذر آن ، ضرر به شوهر نزند باز استقلال در خرج مالش را ندارد !
زمانی این برامون سوال بود چرا زن نصف مرد ارث میبرد که متوجه شدیم زن در اموال خودش استقلال دارد ولی مرد باید اموال خود را خرج خانواده کند تا امروز که در قضیه نذر دیدیم که زن نباید نذر یا صدقه ای بدون اجازه شوهر بدهد مثل این می ماند که زن همانند یک نوزاد قادر به تشخیص خوب و بد نمی باشد که حتما باید شوهرش اجازه گرفتن نذر هم به او بدهد
تا حالا فکر میکردم زن بعد از ازدواج از برخی آزادی ها منع میشود نمی دانستم حتی یه نذر هم بدون اجازه شوهر نمیتواند انجام دهد
پس اگر نذر باطل بوده است خداوند بابت عدم اداء نذر باطل , از کسی بازخواست نکرده و نمیکند
مشکل همین جاست فهمیدن باطل بودن نذر سخته . حرف علما از یک طرف، خواب و اتفاقاتی که بر وجود نذری بر ذمه مادرم هست از طرف دیگر
سلام شبنم شايد اين خوابا بخاطر اينه كه مادر هميشه تو فكر نذرشه
خواباي اين جوري تعبيري نداره مثلا تو خواب بارون وآب هيچ وقت نميديدي ولي اگه چند روز آب نخوري وخيلي تشنه باشي طوري كه همش تو فكر آب باشي همون شبا خوابه بارون وآب وميبيني.ولي اگه اين طور نباشه مادرت بخاطر اينكه از عذاب وجدان راحت شه و همچنين توانايي اداي نذرو نداره ميتونه از اقوام خيلي نزديك برا ي اداي نذرش كمك بخواد وبد كم كم با كمك فرزندانش بدستشون برسونه اميدوارم نظرم كمكي كنه به شما مخصوصا مادر
سلام شبنم شايد اين خوابا بخاطر اينه كه مادر هميشه تو فكر نذرشه
خواباي اين جوري تعبيري نداره مثلا تو خواب بارون وآب هيچ وقت نميديدي ولي اگه چند روز آب نخوري وخيلي تشنه باشي طوري كه همش تو فكر آب باشي همون شبا خوابه بارون وآب وميبيني
سلام :Nishkhand:
این در صورتیه که طرف مدام به چیزی فکر کنه و تمام ذهنش متوجه اون باشه در این صورت میشه گفت اگر خوابی پیرامون اون مسئله ببینه خوابش تعبیر نداره . درسته مادرم من هیچ وقت این نذر رو فراموش نکرد. ولی اونجوری هم نبود که 24 ساعته بهش فکر کنه . پس خوابش نمیتونه تعبیر نداشته باشه . خوابش تعبیر داره و تعبیرش هم واضحه باید نذرشو ادا کنه :Cheshmak:
مشکل همین جاست فهمیدن باطل بودن نذر سخته . حرف علما از یک طرف، خواب و اتفاقاتی که بر وجود نذری بر ذمه مادرم هست از طرف دیگر
از امام باقر علیه السلام
ـ زن از اموال خود برای آزاد کردن بنده و دیگر کارهای نیک نمی تواند بدون اجازه شوهرش مصرف کند.
ـ روزه مستحبی زن بدون اجازه شوهرش جایز نیست ... همچنین حج مستحبی او.
کارشناس محترم اگر ممکن است پاسخ دهید
بالاخره زن در اموال خود استقلال دارد یا نه ؟؟؟
کارشناس محترم اگر ممکن است پاسخ دهید
بالاخره زن در اموال خود استقلال دارد یا نه ؟؟؟
این سخن شما مربوط به استقلال مالی زن هست و موضوع تاپیک چیز دیگری است!
بزرگوار، پاسخ کارشناس محترم رو با دقت مطالعه بفرمایید:Gol:
http://www.askdin.com/thread32111.html
زن در اموال خودش مختار است كه تصرف يا مديريت كند و نياز به اذن همسر ندارد مگر اينكه نياز به خروج از منزل و ... داشته باشد كه باز هم با توجه به تفاوت نظر فقها ، بايد در اين خصوص - يعني خروج از منزل- به نظر مرجع خودش رجوع كند.
این سخن شما مربوط به استقلال مالی زن هست و موضوع تاپیک چیز دیگری است!
بزرگوار، پاسخ کارشناس محترم رو با دقت مطالعه بفرمایید
اتفاقا این دو موضوع خیلی بهم ربط دارند شما هم به ربط این دو موضوع توجه کنید لطفا
زن در اموال خودش مختار است كه تصرف يا مديريت كند و نياز به اذن همسر ندارد مگر اينكه نياز به خروج از منزل و ...
بله زن در اموال خودش مختار است اما به شرطی
اگر از اموال خودش بخواهد نذر کند یا صدقه بدهد باید از شوهرش اجازه بگیرد در غیر این صورت نذر او صحیح نمی باشد
ببینید این دو موضوع چقدر بهم ربط دارد اول گفته شد زن در اموال خود مختار است بعد شرط آوردند که زن بدون اجازه شوهر حق ندارد اموالش را برای اموری خرج کند حالا به نظر شما این به موضوع تاپیک ربطی نداشت !!!!!
بسیارى از فقها این نهى را دلیل بر شرطیت اذن شوهر در این امور دانستهاند و فتوا دادهاند که بدون اذن شوهر، نذر و امثال آن باطل است.[2] دلیل این موضوع شاید آن باشد که چون مدیریت خانواده با مرد است، زن با آنکه حق خرید و فروش و تصرف در اموال خویش را دارد، اما در امور مستحبی چون نذر بهتر است که هماهنگی لازم با شوهر انجام شود تا دلگیری از این سبب به وجود نیاید.
زن در اموال خودش مختار است كه تصرف يا مديريت كند و نياز به اذن همسر ندارد مگر اينكه نياز به خروج از منزل و ... داشته باشد كه باز هم با توجه به تفاوت نظر فقها ، بايد در اين خصوص - يعني خروج از منزل- به نظر مرجع خودش رجوع كند.
سلام
در تاپیک های قبلی هم کارشناسهای محترم بیان کردند که همه فقها خروج زن از خونه رو منوط به اذن شوهر کرده اند . حالا شما چطور میگید تفاوت نظر وجود داره ؟ میشه لطفا نظرهای متفاوت رو بیان کنید ؟ :Gol:
سلام شبنم شما بيشتر تو فكره مادر بوديد كه الان تكليفش چيه با اين نذرها و جريان اين خوابا چين؟ حال بياين به اين نگراني ها خاتمه بديم با توجه به صحبت هاي كارشناس اين نذر نيازي نيست ادا بشه ولي مشكل اينه كه مادر شما به دليلي مثلا خواب ميخواد كه ادا كنه چه اشكال داره ادا كنه.مورد نذر هميشه چيزاي خوبي هستن واگه واقعا مادر في سبيل الله بتونه انجام بده هم ثواب داره هم خيالش از بابت خوابا راحت ميشه واگه تواناييشو نداره ميتونه كم كم جمع كنه البته با كمك فرزندانش ؛بعد انجامش بده البته يه راه ديگه هم هست تلفن كنيد به مرجع تقليد فعلي مادرتون واز ايشان كمك بخواين مرجع تقليد هميشه با قاطعيت جواب ميده .واگه ميخواين در مورد مسائل حقوق زن صحبت كنيد اين موضوعش فرق ميكنه وبحث جداگانه اي ميطلبه.
سلام مرسل اشتباه فكر كردي ما دلايل زيادي داريم كه از حقوق زن به شدت دفاع كرده ومنطقي نيست همه رو رها كنيم وبچسبيم به يك يا دو مورد وبگيم زن برده مرده خواهش ميكنم كمي به اين مسائل باديد باز ومنطقي نگاه كنيم
سلام شبنم شما بيشتر تو فكره مادر بوديد كه الان تكليفش چيه با اين نذرها و جريان اين خوابا چين؟ حال بياين به اين نگراني ها خاتمه بديم با توجه به صحبت هاي كارشناس اين نذر نيازي نيست ادا بشه ولي مشكل اينه كه مادر شما به دليلي مثلا خواب ميخواد كه ادا كنه چه اشكال داره ادا كنه.مورد نذر هميشه چيزاي خوبي هستن واگه واقعا مادر في سبيل الله بتونه انجام بده هم ثواب داره هم خيالش از بابت خوابا راحت ميشه واگه تواناييشو نداره ميتونه كم كم جمع كنه البته با كمك فرزندانش ؛بعد انجامش بده البته يه راه ديگه هم هست تلفن كنيد به مرجع تقليد فعلي مادرتون واز ايشان كمك بخواين مرجع تقليد هميشه با قاطعيت جواب ميده .واگه ميخواين در مورد مسائل حقوق زن صحبت كنيد اين موضوعش فرق ميكنه وبحث جداگانه اي ميطلبه.
سلام زمانه جان
بر طبق نظر فقها نذر زن بدون اذن شوهره باطله حالا اگر نذر مادر من هم باطله خوب دیگه چرا اداش کنه اون فقط میخواد دینی بر ذمه اش باقی نمونه و برای رضای خدا این کار رو میخواد انجام بده حالا اگه خود خدا چنین نذری رو باطل کرده دیگه چرا هزینه اضافی بکنه . ولی اگه باطله پس این خواب و ماجراها چه معنی میده سوال من از کارشناس همین بود از کجا معلوم باطل باشه :Cheshmak:
من بگمانم چون زن برده مرد است
و برده نمی تواند نذر کند
بهمین دلیل نذرش بدون اجازه اقایش مقبول نمی افتد
کدام برده دیده اید حق نذر داشته باشد ؟
به این میگن دیدگاهی تاسف آور. با نظرت موافقم هر چی احکام برای زنان بود رو خوندم فقط همین حس بهم دست داد که به زن فقط به چشم یک برده مطیع نگاه شده که حتی در خصوصی ترین و جزی ترین امورش هم نیاز به اذن داره
من اصلا از این حرف شما خوشم نیومد کی گفته زن ها برده ی مرد ها هستند
اصلا این طور نیست :Narahat:تا اونجایی که من می دونم خانم ها خیلی هم راحتند
حتما یک چیزی می دونستند که این حرفو زدند دیگه
سلام
احتمالا این برا خانومهاییه که درآمد مستقل ندارن. درغیر اینصورت خب معلومه که باید با اجازه شوهر باشه (متاسفانه)
احتمالا این برا خانومهاییه که درآمد مستقل ندارن. درغیر اینصورت خب معلومه که باید با اجازه شوهر باشه (متاسفانه)
نه متاسفانه چه درآمد داشته باشن چه نداشته باشن باید با اجازه شوهر باشه :Ghamgin:
من اصلا از این حرف شما خوشم نیومد کی گفته زن ها برده ی مرد ها هستند
اصلا این طور نیست تا اونجایی که من می دونم خانم ها خیلی هم راحتند
خوب من هر چی خوندم همین حس بهم دست داد چیکار کنم [SPOILER] شما تازه واردید دوست عزیز هنوز مونده خیلی چیزها رو ببینید بعدا خود شما متوجه میشید عجله نکن :Nishkhand:[/SPOILER]
حتما یک چیزی می دونستند که این حرفو زدند دیگه
خوب اون چیز چیه من ده تا صلوات نذر کنم چرا باید اجازه بگیرم عجب . شاید دلم نخواد طرف بدونه برای چی نذر کردم
عزیزم این همه چیز که می تونی بهش فکر کنی چرا ازین فکرا می کنی اخه
ولی فکر کنم منظورشون از اینکه زن باید از مرد اجازه بگیرد برای چیز های مهم است نه برای چند دونه صلوات که...........
:ok:
جناب فاتح چه نتیجه ای میخوام بگیرم حالا چون یکی از ما این موضوع را عنوان کرده شما فکر میکنید هدفی داریم در ضمن من چنین چیزی رو قبول ندارم که برای نذر هم باید اجازه گرفت فقط این اتفاق برام جالب بود همیناگر نذر اشتباه بود نباید حاجت روا میشد اگر هم حاجت روایی ربطی به صحیح بودن نذر ندارد نباید دیگه خواب میدید نذرتو ادا کن این چیزا نمی تونه اتفاقی باشد
لطفا دیگه این بحث رو با بنده ادامه ندهید ممنون میشم :Gol:
پاسخ وسلام مجدد ::Hedye::Gol:
معلوم نیست چرا دوباره به این بحث برگشتید با اینکه سوالها ی دیگر فراوان وجود دارد آنها را طرح نماید تا در این فضای زیبای برفی که برف ونعمت تازه از آسمان ناز ل شده مطلب تازه تری را به بحث می گرفتیم . در هر حال فاتح گرامی .ونگین پرتلاش خوب است هیچگاه بخصوص در مسایل علمی حوصله شان را از دست ندهند چون با قهر وناراحتی کشف علمی حاصل نمی گردد .زمانی این برامون سوال بود چرا زن نصف مرد ارث میبرد که متوجه شدیم زن در اموال خودش استقلال دارد ولی مرد باید اموال خود را خرج خانواده کند تا امروز که در قضیه نذر دیدیم که زن نباید نذر یا صدقه ای بدون اجازه شوهر بدهد مثل این می ماند که زن همانند یک نوزاد قادر به تشخیص خوب و بد نمی باشد که حتما باید شوهرش اجازه گرفتن نذر هم به او بدهد
تا حالا فکر میکردم زن بعد از ازدواج از برخی آزادی ها منع میشود نمی دانستم حتی یه نذر هم بدون اجازه شوهر نمیتواند انجام دهد
پاسخ مجدد ::Gol:
باسلام . در مالکیت زن نسبت به اموال یاد شده در پرسش جای تردید نیست . ولی بر اساس برخی مصالح نهفته در نگاه دین زن با مشورت همسرش باید عمل کند واین کار نه تنها دلیل بر کودکی زن نیست بلکه نشانه رشد اوست چون بر اساس آموزه های دینی وتجربه های بشری کاری که با مشورت بخصوص مشاوره با همسر انجام شود از ضرر وآسیب هامصون تر است . آزادی زن در جای خود محفوظ است ولی باید توجه داشت که زن همان گلی است که به صلاحش است در حمایت وحفاظت باغبانش باشد وگرنه دستخوش آسیب های جبران نا پذیر خواهد شد . ودر مجموع این آموزه ها برای زن مصونیت است نه محدودیت .
مشکل همین جاست فهمیدن باطل بودن نذر سخته . حرف علما از یک طرف، خواب و اتفاقاتی که بر وجود نذری بر ذمه مادرم هست از طرف دیگر
با سلام مجدد .:Gol:
فهمیدن باطل بودن نذر سخت نیست چون نذری که طبق شرایط لازم دینی نباشد از نظر دین باطل وبی اثر است . اما در باره خواب ها باید توجه داشت که از طریق خواب چزی بر ذمه کسی ثابت نمی شود چون خواب حجت شرعی نیست .
باسلام . در مالکیت زن نسبت به اموال یاد شده در پرسش جای تردید نیست .
سلام این دقیقاً شبیه این میمونه مادر به بچه اش پولی بده ولی بگه هر وقت خواستی خرج کنی از من اجازه بگیر اگر اجازه دادم خرج کن یعنی در اصل چیزی به عنوان مالکیت شخصی بچه وجود نداره و این مادره که باز صاحب و مالک پول بچه شناخته میشه . برای زن هم همینطوریه از پول خودش با اجازه شوهرش و در صورت صلاحدید شوهر اجازه خرج کردن داره پس زن حقی نداره و مالکیتی هم نداره
ولی بر اساس برخی مصالح نهفته در نگاه دین زن با مشورت همسرش باید عمل کند واین کار نه تنها دلیل بر کودکی زن نیست بلکه نشانه رشد اوست چون بر اساس آموزه های دینی وتجربه های بشری کاری که با مشورت بخصوص مشاوره با همسر انجام شود از ضرر وآسیب هامصون تر است . آزادی زن در جای خود محفوظ است ولی باید توجه داشت که زن همان گلی است که به صلاحش است در حمایت وحفاظت باغبانش باشد وگرنه دستخوش آسیب های جبران نا پذیر خواهد شد . ودر مجموع این آموزه ها برای زن مصونیت است نه محدودیت .
برای کارهای دیگه بله مشورت خیلی هم مفیده ولی چیزی مثل نذر یا خیلی از موارد دیگه که جزء موارد شخصی و خصوصی هر فرده اجازه و مشورت معنی نمیده .
سلام شبنم شايد اين خوابا بخاطر اينه كه مادر هميشه تو فكر نذرشه
خواباي اين جوري تعبيري نداره مثلا تو خواب بارون وآب هيچ وقت نميديدي ولي اگه چند روز آب نخوري وخيلي تشنه باشي طوري كه همش تو فكر آب باشي همون شبا خوابه بارون وآب وميبيني.ولي اگه اين طور نباشه مادرت بخاطر اينكه از عذاب وجدان راحت شه و همچنين توانايي اداي نذرو نداره ميتونه از اقوام خيلي نزديك برا ي اداي نذرش كمك بخواد وبد كم كم با كمك فرزندانش بدستشون برسونه اميدوارم نظرم كمكي كنه به شما مخصوصا مادر
باسلام مجدد .:Gol:
جناب عضو صمیمی . راه حل یاد شده درست نیست نباید برای کسی ایجاد تکلیف نماید خواب ایشان حجت شرعی نیست وبرایش تکلیف نمی آورد . واز مردم هم نباید برای یک کار این چنینی کمک بخواهد .
از امام باقر علیه السلام
ـ زن از اموال خود برای آزاد کردن بنده و دیگر کارهای نیک نمی تواند بدون اجازه شوهرش مصرف کند.
ـ روزه مستحبی زن بدون اجازه شوهرش جایز نیست ... همچنین حج مستحبی او.کارشناس محترم اگر ممکن است پاسخ دهید
بالاخره زن در اموال خود استقلال دارد یا نه ؟؟؟
پاسخ ::Hedye:
باسلام وتقدیر از شما .:Gol:
اصل استقلال مالى زوجین و حق اداره و تصرف آنها بر اموالشان از اصول مسلم فقه شیعه است و هیچ تردید و اختلافى در آن وجود ندارد. قانون مدنى هم در ماده 1118 (1) خود آن را پذیرفته است و مطابق آن:
«زن در مسائل مالى و اقتصادى، استقلال و آزادى کامل دارد و مىتواند در اموال شخصى خود هر گونه دخل و تصرفى نماید؛ بدون آن که موافقتشوهر لازم باشد. اعم از این که آن اموال قبل از ازدواج به دست آمده باشد و یا بعد از آن». (2)
براى اثبات این اصل در فقه شیعه، به دو دلیل از منابع فقهى مىتوان استناد نمود.
1- آیه «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» (3)
یعنى: مردان را از آنچه کسب مىکنند و نیز زنان را از آنچه به دست مىآورند بهرهاى است.
کلمه اکتساب به معنى به دست آوردن است اما فرقى که راغب اصفهانى بین معناى کسب و اکتساب متذکر مىشود
بسیار قابل توجه و دلیل بر مدعاست؛ وى مىگوید: کلمه اکتساب در به دست آوردن فایدهاى استعمال مىشود که
انسان مىخواهد خودش از آن استفاده کند و بهرهبردارى اختصاصى از آن نماید و کسب، هم آنچه را که خود مىخواهد استفاده کند شامل مىشود و هم آن چیزى را که براى دیگران به دست مىآورد. (4) از این جهت معناى کلمه کسب از معناى اکتساب عامتر است. مطابق این معنى، زن و مرد چیزى را که به دست مىآورند، خودشان مستقلا حق تصرف و بهرهبردارى از آن را خواهند داشت.
از این رو، مفاد آیه چنین خواهد بود که هر یک از زن و مرد، آن چیزى را که به دست مىآورند - خواه اختیارى باشد؛ مانند کسب درآمد یا غیراختیارى؛ مانند ارث و غیره - به خودشان اختصاص دارد و حق استفاده و بهرهبردارى را به طور مستقل خواهند داشت. مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر این آیه مىگوید:
«اگر مرد و یا زن از راه عمل چیزى به دست مىآورد خاص خود اوست و خداى تعالى نمىخواهد به بندگان خود ستم کند.از اینجا روشن مىشود که مراد از اکتساب در آیه نوعى حیازت و اختصاص دادن به خویش است؛ اعم از این که این اختصاص دادن به وسیله عمل اختیارى باشد نظیر اکتساب از راه صنعت و یا حرفه یا به غیر عمل اختیارى. لیکن بالاخره منتهى مىشود به صفتى که داشتن آن صفتباعث این اختصاص شده باشد... و معلوم است که هر کس، هر چیزى را کسب کند از آن بهرهاى خواهد داشت و هر کسى هر بهرهاى دارد، به خاطر اکتسابى است که کرده است». (5)
یکى از مفسرین با برداشت وسیعترى از این آیه، نسبتبه آزادى زنان در اشتغال و تجارت، مىگوید:
«خداوند در کسب و تجارت نسبتبه سعى و کوشش هر کسى از مرد و یا زن از نعم خود عطا مىفرماید... آیه شریفه دلیل است که زنان هم مىتوانند به تجارت مشغول شوند و همچنین نسبتبه سعى و کوشش خود از نعم الهى بهرهمند شوند». (6)
2- عموم قاعده «الناس مسلطون على اموالهم»
این قاعده که به نام قاعده «تسلیط» معروف است از قواعد پذیرفته شده، نزد فقهاى شیعه است و در فقه، بدان بسیار استناد مىشود.
مفاد قاعده مزبور چنین است که همه مردم اعم از زن و مرد نسبتبه اموال خودشان حق هر گونه تصرفى را دارند و استثنایى هم در مورد این که زن یا زوجه نتواند در اموال خودش تصرف نماید، وارد نشده است، به علاوه روایت «لایحل مال امرء مسلم الا بطیب نفسه» (7) بدین معنى است که تصرف در مال شخص مسلمان بدون رضایت او جایز نیست و نیز عمومات متعدد دیگرى که در آیات و روایات به این مضمون وارد شده است دلالتبر این مدعا دارد و هیچ تخصیص و استثنایى که شوهر را مجاز نماید در اموال همسر خود تصرف کند، وجود ندارد؛ بر پایه این استدلال، دست مرد از اموال زن کوتاه شده و حق هر گونه مداخله در اموال زن از شوهر سلب گردیده است.
از این رو در مورد استقلال زن از مرد در مالکیت، اداره، تصرف و بهرهبردارى از اموال، مطابق منابع فقهى شیعه بلکه بسیارى از منابع اهل سنت جاى هیچ تردیدى نیست.
در حقوق ایران نیز به تبعیت از فقه شیعه نظام مالى زوجین از زمان تدوین قانون مدنى در سال 1307، از یک ثبات
نسبى برخوردار بوده است. این ثبات را باید ناشى از منشا و مبناى محکم آن دانست. ریشه مذهبى و الهى داشتن قواعد حاکم بر این روابط که مانع از بىعدالتى در روابط بین زن و شوهر است را باید علت این ثبات قلمداد نمود. فلسفه این امر نیز بسیار روشن است؛ زیرا از ابتدا، اسلام به جاى تشابهسازى به «اصل عدالت» توجه نموده است و همانگونه که برخى از صاحبنظران دینى اظهار نمودهاند:
«اصل عدل که یکى از ارکان کلام و فقه اسلامى است، همان اصلى است که قانون تطابق عقل و شرع را در اسلام به وجود آورده است؛ یعنى از نظر فقه اسلامى - و لااقل فقه شیعه - اگر ثابتبشود که عدل ایجاب مىکند فلان قانون باید چنین باشد نه چنان و اگر چنان باشد ظلم است و خلاف عدالت است ناچار باید بگوییم حکم شرع هم همین است؛ زیرا شرع اسلام طبق اصلى که خود تعلیم داده هرگز از محور عدالت و حقوق فطرى و طبیعى خارج نمىشود. علماى اسلام با تبیین و توضیح اصل عدل، پایه فلسفه حقوق را بنا نهادند» (8)
علاوه بر پایهگذارى قوانین اسلامى براساس عدالت، اسلام حتى به زوجین اجازه نداد که توافقى نمایند تا منجر به بىعدالتى شود. از امام باقر علیه السلام سؤال شد که آیا مرد مىتواند با زن خود شرط کند که نفقه را به طور کامل و مساوى با زن دیگر به او ندهد و خود آن زن هم از اول این شرط را بپذیرد؟ امام باقر علیه السلام فرمود:
«خیر چنین شرطهایى صحیح نیست، هر زنى به موجب عقد ازدواج خواه ناخواه حقوق کامل یک زن را پیدا مىکند...». (9)
باید توجه داشت که مطالب یاد شده هرگز به این معنا نیست که تمام اصول مترقى اسلام پیاده شده است و یا ثباتى
که مطرح کردیم بدین معناست که اصلاحاتى در طول قانونگذارى حقوق ایران انجام نگرفته یا نباید بگیرد؛ بالعکس مقتضیات زمان و تحولات اجتماعى ایجاب مىکند هر از چند گاهى راه کارهاى مناسب جهت اجراى هر چه بهتر قوانین اسلامى، ارائه شود و اساسا اجتهاد در فقه و پویایى آن به همین معنا است، که فقه باید جوابگوى نیازهاى زمان خود باشد. بلکه منظور این است که اصول کلى حاکم بر روابط زوجین از ثبات نسبى برخوردار بوده است.
شایان ذکر است که وقتى این اصول و قوانین مترقى، چهارده قرن قبل در حقوق اسلام بنیان نهاده شده بود و به زن در تصرف اموال خود استقلال کامل اعطا نمود، در کشورهاى اروپایى تا قبل از قرن بیستم، از جمله حقوق فرانسه که یکى از مدرنترین و مفصلترین حقوق مدون آنهاست، زنان از حداقل حقوق انسانى هم برخوردار نبودند و اصلا اهلیت تصرف در اموال خود را هم نداشتند.
به همین سبب با مقایسه اجمالى بین قانون اسلام و قوانین دنیاى متمدن غرب که شاید مفصلترین و کاملترین آنها، قانون مدنى فرانسه باشد مىتوان گفتبر خلاف تصور عدهاى، حدود اختیارات زن و آزادى و استقلال او در انجام امور مالى و روابط حقوقى و اقتصادى در شریعت و نظام حقوقى اسلام، به مراتب وسیعتر و بیشتر از آن مرزهایى است که در نظامهاى حقوقى کشورهاى مدعى تمدن براى زن شناخته شده است. (10)
پینوشتها:
1. ماده 1118 قانون مدنى: «زن مستقلا مىتواند در دارایى خود هر تصرفى را مىخواهد بکند.»
2. سید مصطفى، محقق داماد، بررسى فقهى حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، نشر علوم اسلامى، تهران، چاپ پنجم 1374، ص 317.
3. نساء/32.
4. حسین بن محمد، الراغب الاصفهانى، مفردات غریب القرآن، دفتر نشر کتاب، 1404ق، ص 431.
5. سید محمد حسین، طباطبایى، ترجمه سید محمد باقر همدانى، تفسیر المیزان، دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1363 ج 4، ص 534.
6. محمد کریم، علوى حسینى موسوى، کشف الحقایق عن نکت الآیات و الدقائق، حاج عبدالمجید - صادق نوبرى، تهران، چاپ سوم، 1396ق، ج 1، ص 352.
7. محمد بن على ابن بابویه، قمى (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، موسسه نشر اسلامى، قم، چاپ دوم، ج4، ص 93؛ محمد بن حسن، حر عاملى، وسائل الشیعة الى تحصیل مسائل الشریعة، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 10، ص 449.
8. مرتضى، مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، چاپ بیست و یکم، زمستان1374، صص 156-. 155
9. ر. ک. همان، ص 450
10.سید مصطفى، محقق داماد، پیشین، ص 317.
سلام :Gol:گفتید که نذر زن بدون اذن شوهر باطل است ؟
مادر من چند سال پیش دو نذر کرده بود ( اون زمون نمیدونست حتما باید از پدرم اجازه بگیره :Nishkhand:) بدون اذن شوهر نذر کرده بود و حاجت روا هم شده بود ولی در این مدت نتونست نذر رو ادا کنه البته همیشه بفکر ادای آنها بود. تا اینکه من اومدم به این سایت و مطلع شدم نذر زن بدون اذن شوهر باطله و نیازی به ادا کردن نداره. به مادرمم همین رو گفتم اتفاقا خیلی هم دعاتون کرد چون میگه نمی تونم این نذرها رو ادا کنم ( اون موقعه فقط میخواست حاجت روا شه مبلغ سنگینی رو نذر کرده ) اما خودش میگه ( باور کنید جدی میگم :ok:) چند وقت پیش تو داروخانه یه زن فال گیر بهش گفته نذری بر گردن دارید که باید حتما ادا شه . حتی میگه خواب دیده که بهش گوشزد کردند نذرشو اداکنه .
حالا این چه معنی میده ؟؟؟؟ اگه نذرش بدون اجازه شوهرش باطله پس این خواب و اون ماجرا به چه معنی است ؟ خیالاتی شده ؟؟ بدجور الان ذهنش مشغوله مونده نذرها رو ادا کنه یا نه . میشه لطفا بگید لازمه این نذرها ادا شه ؟؟؟؟؟؟ :Gig: :Gol:
با سلام . به حرف آن فال گیر های شیاد گوش ندهید . خواب هم حجت شرعی نیست وبه طور یقین نذری که در پرسش گفته اید بر عهده مادرت نیست بی جهت خودر ا نگران نکنید
با سلام :Gol: در اینجا سه مورد توجه من را جلب کردفرمودید :
میگویند زن در اموال شخصی خود در اسلام استقلال تام دارد ولی گویا اینطور که شما فرمودید ، چنین چیزی نیست چرا که مال خودش را بدون اطلاع شوهر نمی تواند خرج کند حتی در راه صحیح و برای حاجت روا شدنش و خواسته اش از خداوند و بخشش مالش در راه خدا
با سلام مجدد :
پاسخ استقلال اقتصادی زن به تفصیل ارایه شد .اما در باره آنچه در این جا مطرح نموده اید باید گفت : مسله نذر به اذن شوهر ربطی به استقلال مالی ندارد بلکه یک اصل مشورتی برای حفظ امور مالی زن استدرست است که مدیریت اقتصادی خانواده با مرد است چون تلاش و کار از اوست برای نفقه و پولش برای خودش و خانواده اش است ولی پول زن برای خودش تنها است ... و نباید بحث پول شخصی زن که میگوین مال خودش است ، بیفتد دست شوهر
درست است . اما مشکل آن چیست ؟در اینجا نیز سلب اختیار شده ، چرا که زن حق ندارد پولش را بدون هماهنگی با شوهر نذر کند ، تا دلخوری پیش نیاید . آیا مرد نیز همینگونه است ؟ باید با زنش هماهنگی کند تا دلخوری پیش نیاید ؟ چرا که تا جاییکه ما میدانیم پول زن برای خودش است و مرد حقی در آن ندارد پس چرا باید ناراحت شود که زنش پولش را نذر خانواده کرده ؟ مگر استقلال نداشت ؟ ولی پول مرد برای زن و مرد است و لزوم هماهنگی برای مورد دوم بیشتر است که متاسفانه بنده حدیثی در این خصوص و مشورت با زن برای نذر ندیدم چرا که طرف مرد است و بی نیاز از این مورد هر چند پولش برای خودش تنها نیست و حق زنش و فرزندانش نیز در آن است.
مگر اینکه بحث عقل باشد که به قول یکی از دوستان :
این سلب اختیار نیست بلکه یک نوع مشاوره اقتصادی است ودر واقع به نفع زن است . چه اینکه در استحکام زندگی مشترک نیز نقش دارد.مرد همواره برای تامین رفاه و آسایش زن تلاش می کند چه عیب دارد زن در مصرف پول خود در حد یک مشاوره با مرد مشورت نماید ؟
این سلب اختیار نیست بلکه یک نوع مشاوره اقتصادی است ودر واقع به نفع زن است . چه اینکه در استحکام زندگی مشترک نیز نقش دارد.مرد همواره برای تامین رفاه و آسایش زن تلاش می کند چه عیب دارد زن در مصرف پول خود در حد یک مشاوره با مرد مشورت نماید ؟
مشاوره فرق میکنه جناب صادق
من با شما درباره یه موضوع مشورت میکنم شما راهنمایی لازم رو ارائه میدید و آخرش این من هستم که تصمیم میگیرم اون کار رو انجام بدم یا نه این میشه مشاوره .
ولی موضوع زن و شوهر فرق میکنه اصلاً مشاوره نیست. خانم باید اجازه بگیره چنانچه اگه مرد اجازه نده حق انجام اون کار از زن سلب میشه خوب این چه مشاوره ایی؟؟؟؟؟؟ :Moteajeb!:
این سلب اختیار نیست بلکه یک نوع مشاوره اقتصادی است ودر واقع به نفع زن است . چه اینکه در استحکام زندگی مشترک نیز نقش دارد.مرد همواره برای تامین رفاه و آسایش زن تلاش می کند چه عیب دارد زن در مصرف پول خود در حد یک مشاوره با مرد مشورت نماید ؟
مشورت بسیار خوب است ولی آیا این مشورت دو طرفه است یعنی مرد هم بخواهد اموالش را نذر کند باید مشورت کند ؟؟؟؟
اگر پاسخ منفی است فکر کنید چقدر این حکم جالبه مرد که اموالش متعلق به خانواده است برای خرج کردن آن احتیاج به مشورت ندارد ولی زن که گفته شد استقلال مالی دارد باید برای خرج اموالش مشورت کند
مثل همون مثالی که بچه ها زدند مثل این میمونه من به کسی پولی بدهم بعد بگم هر جوری دوست داری خرجش کن این متعلق به توست بعد بیام شرط بزارم که البته نحوه خرج کردنش باید با اجازه بنده باشد
حنه كه مادر حضرت مريم بود پير شده و از زايمان محروم بود. يك روز كه در زير درختى نشسته بود ديد پرنده اى بچه خود را غذا مي داد. حنه از خدا فرزندخواست و نذر كرد: اگر خدا به وى فرزندى دهد آن فرزند را خادم بيت المقدس نمايد.چندان طولى نكشيد كه به حضرت مريم حامله شد.
به شوهرش كه عمران بود گفت: آيا مي دانى من نذر كردم اين بچه اى كه در شكم دارم خادم بيت المقدس باشد؟ عمران گفت: تو نبايد اين نذر را بكنى. زيراشايد دختر باشد و تو مسئول باشى!؟ هنوز مريم متولد نشده بود كه عمران از دنيا رفت.هنگامى كه: حنه (نام مادر حضرت مريم است) وضع حمل نمود مريم را در ميان پارچه اىپيچيد و آورد در ميان بيت المقدس نزد علمائى نهاد كه خادم بيت المقدس بودند مادرحضرت مريم به آنان گفت: اين نذر را تحويل بگيريد.
یعنی نذر مادر حضرت مریم صحیح نبوده ؟؟؟
با سلام مجدد :
پاسخ استقلال اقتصادی زن به تفصیل ارایه شد .اما در باره آنچه در این جا مطرح نموده اید باید گفت : مسله نذر به اذن شوهر ربطی به استقلال مالی ندارد بلکه یک اصل مشورتی برای حفظ امور مالی زن است
این سلب اختیار نیست بلکه یک نوع مشاوره اقتصادی است ودر واقع به نفع زن است . چه اینکه در استحکام زندگی مشترک نیز نقش دارد.مرد همواره برای تامین رفاه و آسایش زن تلاش می کند چه عیب دارد زن در مصرف پول خود در حد یک مشاوره با مرد مشورت نماید ؟
درود بر شما و تشکر از پاسخ شما :Gol:
در اینجا فرض بر این است که زن اطلاعی از اور اقتصادی ندارد که این فرض با شواهد و دنیای امروز ما همخوانی ندارد و زن آگاهی تمام و کمال را در این زمینه دارد. اینکه زن از امور اقتصادی بی خبر باشد ، برمیگردد به زمان قدیم ، الان اینگونه نیست و مثلا خرید های خانه را طرفین هر دو انجام میدهند و آشنایی با اینگونه موارد دارند . پس آیا مرد در اموال خودش نیز همین مشورت زن را نیازمند است؟
ه این داستان توجه کنید مادر حضرت مریم از شوهرش اجازه نگرفت و در آخر هم نذرش رو ادا کرد
یعنی نذر مادر حضرت مریم صحیح نبوده ؟؟؟
باسلام مجدد .
جناب عضو صمیمی . راه حل یاد شده درست نیست نباید برای کسی ایجاد تکلیف نماید خواب ایشان حجت شرعی نیست وبرایش تکلیف نمی آورد . واز مردم هم نباید برای یک کار این چنینی کمک بخواهد .
این سلب اختیار نیست بلکه یک نوع مشاوره اقتصادی است ودر واقع به نفع زن است . چه اینکه در استحکام زندگی مشترک نیز نقش دارد.مرد همواره برای تامین رفاه و آسایش زن تلاش می کند چه عیب دارد زن در مصرف پول خود در حد یک مشاوره با مرد مشورت نماید ؟
با سلام مجدد
همیشه نذر برای امور مادی که نیست، یه وقتی برای امور غیر مادی مثلا برطرف شدن مشکل رفتاری فرزند و قبولی فرزند و همسر تو درجات مختلف و .....ممکنه باشه،
اینجا اگه مرد موافقت نکنه ، آرامش تو خونه نباشه بهتره یا آسایش؟
یعنی مرد برای برنامه ریزی اقتصادی آرامش رو نخواد ...
مادر مريم كه دين اسلام نداشت
بله دین اسلام نداشت ولی به قول دوستان چیزی که در قرآن میاد یعنی مورد تأیید خداست مثلا در مورد کید زنان گفته شد این سخن عزیز مصر است و در مورد شخص خاصی است و نمی شود مورد تأیید خدا باشد ولی دوستان گفتند قرآن که به نقل قول اشخاص نمی پردازد بلکه این سخن مورد تأیید خداست حال داستان حضرت مریم هم در قرآن امده گفته شده مادرش نذر کرد و خدا نذر او را پذیرفت اسمی از پدر آورده نشده و اینکه خدا بگویید نذر مادر مریم درست است ولی از این به بعد باید نذر باید این شرط رو داشته باشد