علت گریه نوزاد در هنگام به دنیا آمدن چیست؟
تبهای اولیه
السلام علیک یا صاحب الزمان(ع)
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه و ارزوی قبولی طاعات و عبادات اما بعد ...
چند سوال ذهن بنده رو مشغول کرده بود می خواستم جوابش رو بدونم
1- علت گریه نوزاد در هنگامیکه به دنیا می اید چیست( نه به هنگام خواب و یا ...)
2- ایا نوزاد فرشتگان را در هنگام ورود به این عالم می بیند یا خیر و همچنین ائمه(ع)
3- ایا کودک در اخرین لحظات ورود به دنیا و خروج از عالم تاریک با خداوند سخن می گوید یا خیر؟
4- کودک پس از اینکه به دنیا می اید ادراک و احساس دارد یا خیر؟
با تشکر از شما فقط یک زحمت دیگه اگه منبع جواب ها رو هم بنویسید ممنون میشم
یا علی مدد...
سوال:
1- علت گریه نوزاد در هنگامی که به دنیا می اید چیست( نه به هنگام خواب و یا ...)
2- ایا نوزاد فرشتگان را در هنگام ورود به این عالم می بیند یا خیر و همچنین ائمه(علیهم السلام)
3- ایا کودک در اخرین لحظات ورود به دنیا و خروج از عالم تاریک با خداوند سخن می گوید یا خیر؟
4- کودک پس از اینکه به دنیا می اید ادراک و احساس دارد یا خیر؟
پاسخ:
باسلام .
پاسخ در چند محور ارایه می شود :
1. اما در باره گریه کودک، این روایت یافت شد که امام صادق(عليه السلام)در ضمن بيانات مفّصلى كه در باره اسرار توحيد در جهان آفرينش براى يكى از يارانش به نام «مفضّل بن عمر» شرح مىدهد، در مورد فايده گريه نوزدان چنين مىفرمايد:
«اى مفضّل! در سر نوزاد رطوبت هايى است كه اگر همان جا بماند، عواقب خطرناكى از قبيل نابينايى و مانند آن به بار مىآورد؛ ولى گريه سبب مىشود كه آن رطوبتها به صورت قطرات اشك از سر او خارج گردد و تندرستى و سلامت او را تضمين كند. نوزاد از گريه كردن استفاده مىبرد؛ در حالى كه پدر و مادر، خود را براى ساكت كردن او به زحمت مىاندازند و وسايل استراحت او را از هر نظر فراهم مىسازند تا گريه نكند؛ غافل از اين كه گريه براى او بهتر و نتيجه بخشتر است. همچنين چه مانعى دارد كه بسيارى از موجودات، داراى فوايد و منافعى باشند كه افرادِ منكر هدف در سازمان آفرينش، از آن بى خبر باشند...». (1)
2. در باره پرسش دوم باید گفت که نوزادان افراد عادی چنین توفیقی ندارند .
ولی معصومین چرا .
مثلا در باره حضرت زهرا(سلام الله علیها)در روایات تصریح شده که هنگام تولدش حوریان بهتشتی با لباس های از بهشت حضور یافتند .
3. از آموزههای دینی و اسلامی به دست میآید، همه آدمیان بر فطرت توحیدی و خداشناسی فطری آفریده میشوند، یعنی فطرتاً گرایش توحیدی دارند و خدا را با فطرت و قلب خود میشناسد و باور دارند، در این باره روایات متعدد قابل طرح است که به چند نمونه از آن اشاره میشود:
در روایتی آمده:
«کلّ مولودٍ یولد على الفطره؛ (2) همه بچهها بر فطرت توحیدی زاده میشوند».
در روایت دیگر آمده:
«فطرهم على التوحید؛ (3) خداوند آن ها را بر فطرت توحید قرار داده است».
در روایت دیگر آمده:
«فطرهم على معرفته أنّه ربّهم؛ (4) خدا بشر را بر شناخت فطری پروردگارشان آفریده است»نیز از رسول خدا نقل شده وقتی کودکی گریه می کند ،گریه او تا هفت سالگی ذکر لا اله الا الله است. (5)
از این گونه روایات معلوم میشود که همه آدمیان با معرفت فطری و خداشناسی فطری به دنیا میآیند .متناسب با درک آن مقطع از حیات خود درکی نسبت به خالق خود دارد .کودکان نیز به نوعی از درک شعور نسبت به خالق خود بر خوردار اند، ولی بر اثر عوامل گوناگون نظیر پدر و مادر، محیط خانواده، جامعه، مراکز تحصیلی و ..... فطرت توحیدی ممکن است شکوفا نشود. ممکن است بیتأثیر و یا کم تأثیر و یا زیر ظلمت گناه پوشیده و مستور شود.
دو نوع شناخت فطری ممکن است مطرح باشد،
یکی شناخت حضوری و شهودی، یعنی ارتباط دل با خدا و
یکی شناخت حصولی و ذهنی و عقلی.
منظور از خداشناسی فطری به معنای شناخت حضوری این است که انسان آن گونه آفریده شده است که در اعماق قلبش رابطه وجودی با خدا دارد.
اگر در دل خودش درست کند و کاو کند و به عمق قلب خود توجه کافی بنماید، این رابطه را مییابد و شهود میکند.
مراد از شناخت عقلی و فطری این است که انسان با عقل و فطرت خدادادی که دارد ، به آسانی پی به وجود خدا میبرد. شناختهای ذهنی فطری عبارت است از شناختهای بدیهی یا قریب به بداهت که احتیاج به کسب و استدلال نیست، بلکه به آمادگی فطری و خدادای میتواند این مطلب را درک کند.
همه آدمیان فطرتاً خداشناس آفریده میشوند . هیچ فردی نیست که فطرت او گواه بر یگانگی خدا ندهد، ولی شرایط و عوامل گوناگون باعث گمراهی او و خاموش شدن نور فطرت میگردد.
4. بلی کودک ادراک دارد به اندازه شرایط همان سن وبه تدریج ادراکش تقویت می شود .
____________________________________________________________________________
منابع:
1. علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 57، ص 380، بيروت، مؤسسه الوفاء، سال 1404 هـ ق.
2. عوالی اللئالی، ج 1، ص 35،نشر مطبعه سید الشهدا ،قم،1405 ق.
3. کافی، ج 2، ص 11 ـ 12،نشر درالکتب الاسلامیه ،تهران، 1388 ق.
4. بحار، ج 3، ص 279،نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، 1403 ق.
5 .اصول کافی، ج6، ص53 ،نشر پیشین.