یــا صاحب الزمان
آقای مـن
مــولای مـن
از قـدیــم گفته انـد
" خلایـــق هــرچه لایــق " بی راه نگـفـته انــد
اقرار می کنیم هنوز لیاقت حضور در محضر شما را پیدا نکرده ایم
که اگرغیر از این بود
هم اینک در زمان ظهـور و در حضور شما به سرمی بردیم
" از ماست که برماست "
آری، ما مستحق بلای غیبتیـم ؛
سزاوار چنیـن سرنوشتی هستیم ؛
تــو را نخواســته ایم ؛ به بی امامی " عــادت " کـرده ایم ؛
هنــوز باورمان نــشــده
تا نیایی گره از کـار بشر وا نــشــود
مولاي من! اي يوسف دورافتاده از کنعان امت اسلام! اي قلب تپنده قرآن، اي نور ديده، اي غريب، اي اسير جهل امت، اي رانده شده از شهر و ديار، اي باديه نشين غمهاي بي پايان، اي مصداق «اذا ضاقت عليهم الارض بما رحبت». کجايي آقا؟
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان(ع)
فرض کن حضرت حجت به تو ظاهر گردد ... ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی؟
باطنت هست پسندیده صاحب نظری؟
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟
لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟
پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت داری انقدر که یک هدیه برایش بخری؟
حاضری گوشی همراه تو را چک بکند,با چنین شرط که در حافظه دستی نبری؟
واقفی بر عمل خویش تو پیش از دگران,میتوان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟
برای فرج اقامون امام زمان(ع) صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
نگهم خواب ندارد قلمم گوشه ی دفتر غزل ناب ندارد همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق دیوانه دلسوخته ارباب ندارد ؟ تو کجایی ؟ شده ام باز هوایی چه شود جمعه ی این هفته بیایی ؟ به جمالت… به جلالت… دل ما را بربایی… اللهم عجل الولیک الفرج
و اماجواب امام زمان:
تو خودت!مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی، ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟ تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟ چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟ چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟ چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد... و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی... تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی! هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی... هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی! خواهش نفس شده یار و خدایت … و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت … و به آفاق نبردند صدایت… و غریب است امامت! من که هستم ، تو کجایی؟ تو خودت کاش بیایی به خودت کاش بیایی...!
آقا خلاصـه خانه ی دلهـا خراب شد
.
وللهِ قـلب منتظـرانت کـباب شد
.
قربان ذوالفقار شما ، یابن العسگری
.
ای منتقم به خون خدا ، یا بن العسگری
.
تا روز وعده ما همگی پشت این دریـم
.
ما دلخوشیم که کـلب نمکزارِ حــیدریم
.
آقـا بـیا مسیر خــدا را نــشان بده
.
آقـا بیا جـواب هـمه ناکســان بده
بهار آمد ، بهار من نیامد
گل آمد گُلعذار من نیامد
برآوردند سر از شاخ ، گل ها
گلی بر شاخسار من نیامد
چراغ لاله روشن شد به صحرا
چراغ شام تار من نیامد
جهان در انتظار آمد به پایان
به پایان انتظار من نیامد
مشفق کاشانی
[FONT=times new roman]حقیقت تلخ ... باید به خودمون بیایم...
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]"نمی دانیم نویسنده این متن کیست ولی حقیقت تلخ روزگار ماست ..."
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]=-=-=-=-= مثل هر بار برای تو نوشتم: دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی... و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!
=-=-=
[FONT=times new roman]جواب امام زمان:
تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...!
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]=-=-=-=-=
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]اللهم عجل لولیک الفرج
[FONT=times new roman]و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته [FONT=times new roman]و المستشهدین بین یدیه [FONT=times new roman]
یــا صاحب الزمان
آقای مـن
مــولای مـن
از قـدیــم گفته انـد
" خلایـــق هــرچه لایــق " بی راه نگـفـته انــد
اقرار می کنیم هنوز لیاقت حضور در محضر شما را پیدا نکرده ایم
که اگرغیر از این بود
هم اینک در زمان ظهـور و در حضور شما به سرمی بردیم
" از ماست که برماست "
آری، ما مستحق بلای غیبتیـم ؛
سزاوار چنیـن سرنوشتی هستیم ؛
تــو را نخواســته ایم ؛ به بی امامی " عــادت " کـرده ایم ؛
هنــوز باورمان نــشــده
تا نیایی گره از کـار بشر وا نــشــود
تمام پنجره های خانه ما زیباست
همه را به یک اندازه دوست میدارم
چون سر انجام “تو” میان قاب یکی از آنان طلوع میکنی
مولاي من! اي يوسف دورافتاده از کنعان امت اسلام! اي قلب تپنده قرآن، اي نور ديده، اي غريب، اي اسير جهل امت، اي رانده شده از شهر و ديار، اي باديه نشين غمهاي بي پايان، اي مصداق «اذا ضاقت عليهم الارض بما رحبت». کجايي آقا؟
باباي مهربوني ها ، امير قافله ي عشق
نمی دانم من تو را بی نهایت دوستدارم یا تو من را
اما فکر کنم تو بیشتر من را دوستداری
چرا که اکثر اوقات فکرت را ، یادت را ، خیالت را ، صدای قدم هایت را به سراغ دل من میفرستی
ای کاش هر شب نیمه شعبان بود تا همه به یادت بودیم...
در معنای غربت گویند هم دور افتاده از دیار و اشنایان وهم کمی یاران ویاوران
ای کاش روزمرگیم می گذاشت باتمام وجود بفهمم غریبی و نیستی و این نبودنت به ضرر
ماست...
ای کاش دنیا و تعلقاتش می گذاشت تا بفهمیم سالها گذشته است و نیامدی و دلیل نیامدنت
خودمان
هستیم
چشمانم را باز میکنم
و تو نیستی ،
واین...
بی رحمانه ترین اتفاق هر روز من است .:Ghamgin:
بقیه الله
خورشید جمعه ای دیگر دارد
به غروب ماتم می نشیند و انگار
داغ هجران تو همچنان بر دل ما می ماند...
آقا اجازه!
دست خودم نیست خسته ام،
در درس عشق، من صف آخر نشسته ام،
یعنی نمی شود که ببینم سحر رسید؟
درس غریب "غیبت کبری" به سر رسید؟
آقا اجازه!
بغض گرفته گلویمان،
آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان،
استاد عشق!
صاحب عالم!
گل بهشت!
باید که مشق نام تورا تا ابد نوشت.
[FONT=times new roman]یا مهدی(عج)...
شک نکن!
تمام چرخش جهان،
از سرگیجه ی نبود توست...
*یا مهدی ادرکنی*
اللهم عجل لولیک الفرج...
یا مهدی (عج):
ذوالفقار حیدری را تاب ده / کافران را وعده مرداب ده/
محو کن فرعونیان ایل را/از فلسطین نقش اسرائیل را/
انتقام آخرین آغاز کن/روزه ی صبر خدا را باز کن...
اللهم عجل لولیک الفرج...
سلامتی و تعجیل ظهور مولایمان ذکر 7صلوات التماس دعا...
هر راه بجز راه تو کج خواهد شد
بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
ما منتظران اگر بخواهیم همه
امسال همان سال فرج خواهد شد
السلام علیک یا صاحب الزمان(ع)
فرض کن حضرت حجت به تو ظاهر گردد ... ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی؟
باطنت هست پسندیده صاحب نظری؟
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟
لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟
پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت داری انقدر که یک هدیه برایش بخری؟
حاضری گوشی همراه تو را چک بکند,با چنین شرط که در حافظه دستی نبری؟
واقفی بر عمل خویش تو پیش از دگران,میتوان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟
برای فرج اقامون امام زمان(ع) صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
اللهم عجل لویک الفرج
یا مهدی(عج)
در دلم مهر تورا از کودکی انباشتم....
دانه عشق تورا من در دل خود کاشتم...
اب دادم دانه را تا اورد بار و بری...
تا نباشم در جهان محتاج عشق دیگری،،،
از خدا خواهم ک مهرت در دلم افزون شود....
جمعه ای اید ک شیطان از زمین بیرون شود...
چون بود قلب همه محتاج عشقت مهدیا....
اذن گیر از ایزد یکتا همین جمعه بیا.....
برای تعجیل در فرج اقا امام زمان صلوات بفرست
بخونید و جوابش رو ببینید :
جهت دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد
نگهم خواب ندارد
قلمم گوشه ی دفتر
غزل ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق دیوانه دلسوخته ارباب ندارد ؟
تو کجایی ؟
شده ام باز هوایی
چه شود جمعه ی این هفته بیایی ؟
به جمالت… به جلالت… دل ما را بربایی…
اللهم عجل الولیک الفرج
و اماجواب امام زمان:
تو خودت!مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی!
خواهش نفس شده یار و خدایت …
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت …
و به آفاق نبردند صدایت…
و غریب است امامت!
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...!
کندوی باغ هستی بی تو عسل ندارد
بی تو کتاب عاشق ضرب المثل ندارد
گفتا که بین خوبان مهدیست یا که یوسف
گفتم که در دو عالم مهدی عج بدل ندارد
آقا خلاصـه خانه ی دلهـا خراب شد
.
وللهِ قـلب منتظـرانت کـباب شد
.
قربان ذوالفقار شما ، یابن العسگری
.
ای منتقم به خون خدا ، یا بن العسگری
.
تا روز وعده ما همگی پشت این دریـم
.
ما دلخوشیم که کـلب نمکزارِ حــیدریم
.
آقـا بـیا مسیر خــدا را نــشان بده
.
آقـا بیا جـواب هـمه ناکســان بده
بهار آمد ، بهار من نیامد
گل آمد گُلعذار من نیامد
برآوردند سر از شاخ ، گل ها
گلی بر شاخسار من نیامد
چراغ لاله روشن شد به صحرا
چراغ شام تار من نیامد
جهان در انتظار آمد به پایان
به پایان انتظار من نیامد
مشفق کاشانی
طعنه از دشمنت ای دوست شنیدن تا کی؟
به بدن پیرهن صبر دریدن تا کی؟
پیش رو بودن و روی تو ندیدن تا کی؟
بار هجران تو بردوش کشیدن تا کی . . ؟
اللهم عجل لولیک الفرج
امروز که آیینه جوابش سنگ است
در ذهن زمانه عاشقی هم ننگ است
هر کس که نداند تو خودت می دانی
آقا به خدا دلم برایت تنگ است
(میلاد عرفان پور)
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] این جمعـــــہ هم از دیدن رویـــــت خبرے نیست [FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دیگر نفســــــم هم،نفــــــس معتبـــــــرے نیست [FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]رد مے شـــود این جمعـــــہ و تا لحظــــہ آخـــر[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] از آمــــدن سبــــــز تــــــــو اما اثرے نیست...
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]اللهم عجل لولیک الفرج
[FONT=times new roman]آقا
[FONT=times new roman] من اصلِ انتظار تو را برده ام زِ یاد
[FONT=times new roman] با انتظارهای فراوانم از شما ...
به هر که می رسیم میگوییم
التماسِ دعا ...
به شما ...
با التماس و آرزو میگویم :التماس نگاه ...
دعا که دیگر جای خود . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
[FONT=times new roman]حقیقت تلخ ... باید به خودمون بیایم...
[FONT=times new roman]"نمی دانیم نویسنده این متن کیست ولی حقیقت تلخ روزگار ماست ..."
[FONT=times new roman]=-=-=-=-= مثل هر بار برای تو نوشتم: دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی...
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!
=-=-=
[FONT=times new roman]جواب امام زمان:
تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...!
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]=-=-=-=-=
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]اللهم عجل لولیک الفرج
[FONT=times new roman]و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته
[FONT=times new roman]و المستشهدین بین یدیه
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]