جمع بندی نهی از مناظره دینی، آیا این حدیث صحیح است؟
تبهای اولیه
الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ لرجُلٍ قالَ لَهُ : اجلِسْ حتّى نَتَناظَرَ في الدِّينِ ـ : يا هذا أنا بَصيرٌ بدِيني مَكشوفٌ علَيَّ هُداي ، فإن كُنتَ جاهِلاً بدِينِكَ فاذهَبْ و اطلُبْهُ ، ما لي و لِلمُماراةِ ؟! و إنَّ الشَّيطانَ لَيُوَسوِسُ لِلرّجُلِ و يُناجيهِ و يقولُ : ناظِرِ النّاسَ في الدِّينِ كيلا يَظُنّوا بكَ العَجزَ و الجَهلَ ! .
امام حسين عليه السلام ـ به مردى كه گفت : بنشين تا با يكديگر درباره دين مناظره كنيم ـ فرمود : اى مرد! من به دين خود آگاهم و راه راست برايم معلوم و روشن است. اگر تو نسبت به دينت آگاهى ندارى برو و آن را تحصيل كن، مرا چه به بحث و مجادله؟ همانا شيطان آدمى را وسوسه مى كند و در گوش او مى خواند و مى گويد : درباره دين با مردم مناظره كن تا فكر نكنند كه تو آدم ناتوان و نادانى هستى!
آیا این حدیث صحت داره؟ مگر میشه در مورد دین مناظره نکرد؟ اگر مناظره رو رد کنیم میگن اینها میترسن و بر حق نیستن
پس چطور بر حق بودن خود رو اثبات کنیم؟
امام رضا علیه السلام خودش مناظرات دینی با سران ادیان دیگه داشته
یا هشام بن حکم و خیلی های دیگه
آیا واقعا این حدیث صحت داره؟
مناظره یکی از ابزارهای بیان اعتقادات است مانندمناظرات امام هشتم(ع) را آنگونه كه در تاریخ ثبت شده و به ما رسیده است در مقابل سه گروه ملحدان، اهل كتاب و متكلمان فرق دیگر اسلامی تقسیمبندی میكنند و معمولا در بیان آغاز این مناظرات چنین روایت كردهاند كه مامون به فضل بن سهل، وزیر مخصوصش دستور داد كه پیروان مكاتب مختلف مانند جاثلیق (عالم بزرگ مسیحی) و راس الجالوت (پیشوای بزرگ یهودیان) و روِسای صائبین و هربذ اكبر (پیشوای بزرگ زرتشتیان) و نسطاس رومی (عالم بزرگ نصرانی) و همچنین علمای دیگر علم كلام را دعوت كند تا سخنان آن حضرت را بشنوند و آن حضرت هم سخنان آنها را. بنابراین این موردی که در روایت ذکر شده حتما شخص برای مشکل تراشی برای اهل بیت ع دست به این کار زده که امام ع با توجه به مورد مناظره ننمودند.
[INDENT] قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ: بَلَغَنِی أَنَّکَ کَرِهْتَ مُنَاظَرَهَ النَّاسِ؟ فَقَالَ: أَمَّا کَلَامُ مِثْلِکَ فَلَا یُکْرَهُ مَنْ إِذَا طَارَ یُحْسِنُ أَنْ یَقَعَ وَ إِنْ وَقَعَ یُحْسِنُ أَنْ یَطِیرَ فَمَنْ کَانَ هَکَذَا لَا نَکْرَهُه.
به امام صادق علیه السلام عرض کردم: شنیدم از گفتگوی ما با مردم ناخشنودی و مناظره را نمیپسندی؟ امام فرمود: از سخن گفتن امثال تو ناخشنود نیستم؛ انسانهایی که اگر بال گسترند، خوش مینشینند و اگر بنشینند، نیک اوج میگیرند. گفتوگوی چنین افرادی را ناخوش نمیدارم.
بحارالانوار: ۲/ ۱۳۶/ ح ۳۹.
[/INDENT]
جمع بندی:
سوال:
الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ لرجُلٍ قالَ لَهُ : اجلِسْ حتّى نَتَناظَرَ في الدِّينِ ـ : يا هذا أنا بَصيرٌ بدِيني مَكشوفٌ علَيَّ هُداي ، فإن كُنتَ جاهِلاً بدِينِكَ فاذهَبْ و اطلُبْهُ ، ما لي و لِلمُماراةِ ؟! و إنَّ الشَّيطانَ لَيُوَسوِسُ لِلرّجُلِ و يُناجيهِ و يقولُ : ناظِرِ النّاسَ في الدِّينِ كيلا يَظُنّوا بكَ العَجزَ و الجَهلَ ! .
امام حسين عليه السلام ـ به مردى كه گفت : بنشين تا با يكديگر درباره دين مناظره كنيم ـ فرمود : اى مرد! من به دين خود آگاهم و راه راست برايم معلوم و روشن است. اگر تو نسبت به دينت آگاهى ندارى برو و آن را تحصيل كن، مرا چه به بحث و مجادله؟ همانا شيطان آدمى را وسوسه مى كند و در گوش او مى خواند و مى گويد : درباره دين با مردم مناظره كن تا فكر نكنند كه تو آدم ناتوان و نادانى هستى!
آیا این حدیث صحت داره؟ مگر میشه در مورد دین مناظره نکرد؟ اگر مناظره رو رد کنیم میگن اینها میترسن و بر حق نیستن
پس چطور بر حق بودن خود رو اثبات کنیم؟
امام رضا علیه السلام خودش مناظرات دینی با سران ادیان دیگه داشتهیا هشام بن حکم و خیلی های دیگهآیا واقعا این حدیث صحت داره؟
پاسخ:
این روایت که در بحار الأنوار : ج2 / ص135 آمده است تابع شرایط امام حسین(ع)برای مناظره نکردن بخاطر اختناق دوران خاص است.وباید دانست که مناظره یکی از ابزارهای بیان اعتقادات است مانندمناظرات امام هشتم(ع) را آنگونه كه در تاریخ ثبت شده و به ما رسیده است در مقابل سه گروه ملحدان، اهل كتاب و متكلمان فرق دیگر اسلامی تقسیمبندی میكنند و معمولا در بیان آغاز این مناظرات چنین روایت كردهاند كه مامون به فضل بن سهل، وزیر مخصوصش دستور داد كه پیروان مكاتب مختلف مانند جاثلیق (عالم بزرگ مسیحی) و راس الجالوت (پیشوای بزرگ یهودیان) و روِسای صائبین و هربذ اكبر (پیشوای بزرگ زرتشتیان) و نسطاس رومی (عالم بزرگ نصرانی) و همچنین علمای دیگر علم كلام را دعوت كند تا سخنان آن حضرت را بشنوند و آن حضرت هم سخنان آنها را. بنابراین این موردی که در روایت ذکر شده حتما شخص برای مشکل تراشی برای اهل بیت ع دست به این کار زده که امام ع با توجه به مورد مناظره ننمودند.
مانند این روایت که مناظره را باشخص ودر شرایط خاصی مکروه نمی داند.
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ: بَلَغَنِی أَنَّکَ کَرِهْتَ مُنَاظَرَهَ النَّاسِ؟ فَقَالَ: أَمَّا کَلَامُ مِثْلِکَ فَلَا یُکْرَهُ مَنْ إِذَا طَارَ یُحْسِنُ أَنْ یَقَعَ وَ إِنْ وَقَعَ یُحْسِنُ أَنْ یَطِیرَ فَمَنْ کَانَ هَکَذَا لَا نَکْرَهُه.
به امام صادق علیه السلام عرض کردم: شنیدم از گفتگوی ما با مردم ناخشنودی و مناظره را نمیپسندی؟ امام فرمود: از سخن گفتن امثال تو ناخشنود نیستم؛ انسانهایی که اگر بال گسترند، خوش مینشینند و اگر بنشینند، نیک اوج میگیرند. گفتوگوی چنین افرادی را ناخوش نمیدارم.
بحارالانوار: ۲/ ۱۳۶/ ح ۳۹.