بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خسته نباشید .
امام رضا در مناظره با عمران صابی فرموده اند :
فقال له عليه السلام: سألت فافهم أما الواحد فلم يزل واحدا كائنا لا شيء معه بلا حدود وأعراض ولا يزال كذلك .
که ترجمه شده است :
خداوند یگانه از ازل بیهمتا بوده، موجودی است که چیزی با او نبوده، حدود و اعراض، راهی به او نداشته اند، تا ابد چنان است که از ازل تا کنون بوده است.
سپس می فرماید : ثم خلق خلقاً مبتدعاً مختلفاً بأعراض وحدود مختلفة لا في شيء أقامه ولا في شيء حده ولا على شيء حذاه ومثله له، فجعل الخلق من بعد ذلك صفوه وغير صفوه واختلافاً وائتلافاً وألواناً وذوقاً وطعماً، لا لحاجة كانت منه إلى ذلك ولا لفضل منزلة لم يبلغها إلا به، ولا أرى لنفسه فيما خلق زيادة ولا نقصاناً، تعقل هذا يا عمران؟ قال: نعم و الله يا سيدي
که ترجمه شده است : ( فکر کنم البته )
بیهیچ سابقه قبلی، مخلوقی را به گونهای دیگر آفرید، با اعراض و حدودی مختلف، نه آن را در چیزی قرار داد و نه در چیزی محدود نمود و نه به مانند و مثل چیزی، ایجادش کرد و نه چیزی را مثل او نمود و بعد از آن، مخلوقات را صور مختلف و گوناگون، از جمله: خالص و ناخالص، مختلف و یکسان، به رنگها و طعمهای متفاوت آفرید، بدون اینکه نیازی به آنها داشته باشد و یا برای رسیدن به مقام و منزلتی به این خلقت محتاج باشد و در این آفرینش، در خود، زیادی یا نقصانی ندید. آیا این مطالب را میفهمی؟
خب سوال من این است ، اگر خداوند بدون حدود و اعراض و ... بوده با خلق مخلوقات و دادن حد به آنها خودش نیز محدود نمیشود ؟
پس منظور امام رضا ( ع ) از اینکه فرمودند چنان است که از ازل تا کنون بوده است چه بوده است ؟ مگر میشود موجودی نامحدود باشد و موجودی دیگر با حدود مختلف خلق شود ولی هیچ حدی بر موجود اول به وجود نیاید ؟
در واقع اینجا دو تا خصوصیت داریم :
- حدود به خدا راه نداشته
- تا ابد اینچنان بوده
از طرفی هم با خلق مخلوقات حدود به او راه یافته پس تا ابد اینچنین نبوده !
البته ممکن است به نظر بنده منظور امام از اینکه گفته حدود و اعراض به خداوند راه نداشته از نظر صفت های کمال بوده ( علم و قدرت ) که همچنان همینطور است و نه از نظر وجود .
آیا ترجمه ی دیگری هم میتوان به این متن عربی ارائه کرد که چنین مشکلی نداشته باشد ؟