پوشش غربی را انتخاب می کنیم یا تحمیل می کنند؟
تبهای اولیه
با توجه به جنگ نرم در پیش رو
بهتر دیدیم یک کنکاشی بنماییم و چیزهایی را از کابران یاد بگیریم
مثلا بعضی ها می گویند ما خودمان تصمیم میگیریم که حجاب داشته باشیم یا نداشته باشیم
دیگه نمیشه به مردم زور گفت. مردم آگاه شدن و دوست دارن خودشون تصمیم بگیرن.
می خواهیم ببینم واقعا اینطوریه؟
سلام خدمت شما دوست بزرگوار
اگر فردي در جامعه و حكومتي غيراسلامي باشد و اصرار در بي حجابي داشته باشد در ظاهر مي تواند بي حجابي را گزينش كند ولي نبايد فراموش كنيم كه
حجاب يك قانون الهي و حق الهي است يعني فرد نمي تواند بگويد من اين حجاب را نخواستم كما اين كه نمي تواند بگويد من اين نماز را نخواستم.
بايد و نبايدهاي ديني ريشه در هست ها و نيست ها دارد و مصالح و مفاسدشان واقعي است نه اعتباري كه بتوانيم به راي خود و يا حتي با توسل به كثرت افراد مخالف نظر خدا حكم را تغيير داد.
از نظر فقها كه كارشناسان خبره در استنباط احكام دين هستند حكم حجاب ضرورت و وجوبي ندارند ولي براساس حكم ثانوي در برابر نامحرم و اجتماع لازم و واجب است زنان حجاب خود را رعايت كنند و سبب حفظ بهداشت معنوي جامعه شوند و اجتماع را از گزند مفسدهاي مرتبط به آن حفظ كنند.
مخالفان حجاب
مخالفت با حجاب علل مختلفي دارد بسياري از افراد به دلائلي عارضي مانند شبهات، عمل كرد بد والدين و....با حجاب مخالف هستند كه اگر با شرايط مناسب در فضاي صميمانه نه اجبار و تحكم با آنها گفتگو شود حجاب را از جان و دل قبول خواهند كرد
علل جلوه نمايي و بدحجابي زنان شامل سه بخش كلي فرهنگي و اعتقادي، انگيزههاي رواني و اجتماعي است هر كدام از آنها نيز زيرشاخههايي دارند با هم بخوانيم.
1.فرهنگي و اعتقادي
•آگاهي کم
•سستي و تزلزل ايمان
•انحرافات اخلاقي و اعتقادي
•ستيز با جامعه
• و گريز از تحقير
•احساس محدوديت، خشونت و سختگيري
•انگيزه سياسي
•خودباختگي
2.انگيزه هاي رواني
•جستجوي شخصيت
•اثبات لياقت
•آزمون توانايي خود
•اشتياق به پسنديدگي و تحسين برانگيزي
•يابيدن دنياي اسرار آميز خود
•شوق نظاره شادماني ديگران
3.اجتماعي
•تأثير پذيري از محيط
•برخورداري از احترام متقابل
•آشنايي با دنياي اسرآميز مردان
•تظاهر به زيست مترقي اجتماعي
[FONT=Calibri] •الگوهاي ناپذيرفته(زنان باحجابي كه از دين فقط حجاب را دارند و اهل افراط و تفريط هستند)
..........................................
منبع: جلوه نمايي زنان و نگاه مردان، يوسف غلامي، نشر لاهيجي
سلام خدمت شما دوست بزرگواراگر فردي در جامعه و حكومتي غيراسلامي باشد و اصرار در بي حجابي داشته باشد در ظاهر مي تواند بي حجابي را گزينش كند ولي نبايد فراموش كنيم كه
حجاب يك قانون الهي و حق الهي است يعني فرد نمي تواند بگويد من اين حجاب را نخواستم كما اين كه نمي تواند بگويد من اين نماز را نخواستم.
بايد و نبايدهاي ديني ريشه در هست ها و نيست ها دارد و مصالح و مفاسدشان واقعي است نه اعتباري كه بتوانيم به راي خود و يا حتي با توسل به كثرت افراد مخالف نظر خدا حكم را تغيير داد.
از نظر فقها كه كارشناسان خبره استنباط احكام دين هستند حكم حجاب ضرورت و وجوبي ندارند ولي براساس حكم ثانوي در برابر نامحرم و اجتماع لازم و واجب است زنان حجاب خود را رعايت نكنند و سبب حفظ بهداشت معنوي جامع شوند و ان را از گزند مفسدهاي مرتبط به آن حفظ كنند.مخالفان حجاب
[FONT="]علل جلوه نمايي و بدحجابي زنان شامل سه بخش كلي فرهنگي و اعتقادي، انگيزههاي رواني و اجتماعي است هر كدام از آنها نيز زيرشاخههايي دارند با هم بخوانيم.[FONT="]
مخالفت با حجاب علل مختلفي دارد بسياري از افراد به دلائلي عارضي مانند شبهات، عمل كرد بد والدين و....با حجاب مخالف هستند كه اگر با شرايط مناسب در فضاي صميمانه نه اجبار و تحكم با آنها گفتگو شود حجاب را از جان و دل قبول خواهند كرد
[FONT="]1.فرهنگي و اعتقادي
•[FONT="]آگاهي کم[FONT="] •[FONT="]سستي و تزلزل ايمان[FONT="] •[FONT="]انحرافات اخلاقي و اعتقادي[FONT="] •[FONT="]ستيز با جامعه[FONT="] •[FONT="] و گريز از تحقير[FONT="] •[FONT="]احساس محدوديت، خشونت و سختگيري[FONT="] •[FONT="]انگيزه سياسي[FONT="] •[FONT="]خودباختگي[FONT="]
[FONT="]2.انگيزه هاي رواني
•[FONT="]جستجوي شخصيت[FONT="] •[FONT="]اثبات لياقت[FONT="] •[FONT="]آزمون توانايي خود[FONT="] •[FONT="]اشتياق به پسنديدگي و تحسين برانگيزي[FONT="] •[FONT="]يابيدن دنياي اسرار آميز خود[FONT="] •[FONT="]شوق نظاره شادماني ديگران[FONT="]
[FONT="]3.اجتماعي
•[FONT="]تأثير پذيري از محيط[FONT="] •[FONT="]برخورداري از احترام متقابل[FONT="] •[FONT="]آشنايي با دنياي اسرآميز مردان[FONT="]
•[FONT="]تظاهر به زيست مترقي اجتماعي
[FONT=Calibri] •[FONT="]الگوهاي ناپذيرفته[FONT="](زنان باحجابي كه از دين فقط حجاب را دارند و اهل افراط و تفريط هستند)
..........................................[FONT="]منبع: جلوه نمايي زنان و نگاه مردان، يوسف غلامي، نشر لاهيجي
ببخشید استاد حامی اگه ممکن این حرف نوشته تون رو اصلاح کنید که نوشتید(حجاب را رعایت نکند)باید بشود حجاب خود را رعایت کنند
با توجه به جنگ نرم در پیش رو
بهتر دیدیم یک کنکاشی بنماییم و چیزهایی را از کابران یاد بگیریم
مثلا بعضی ها می گویند ما خودمان تصمیم میگیریم که حجاب داشته باشیم یا نداشته باشیمنوشته اصلی توسط Kinzie Kensington
دیگه نمیشه به مردم زور گفت. مردم آگاه شدن و دوست دارن خودشون تصمیم بگیرن.
می خواهیم ببینم واقعا اینطوریه؟
البته اینطور نیست که همیشه اگر کسی دوست داشت خودش تصمیم بگیره و یا کسی تمایل داشت که بر خلاف قوانین جامعه تصمیم بگیره ، حتماً نشان از آگاهی اون داشته باشه و نشونهء این باشه که معنای آزادی رو درک کرده. گاهی ممکنه کاملاً برعکس ، نشونهء اوج عدم آگاهی اون فرد از معنای آزادی باشه
مثال برای آزادی درست:
من اگاه شدم و دیگه نمیخوام در تشریفات خرافی ازدواج از سایر مردم پیروی کنم ، بلکه میخوام خودم تصمیم بگیرم و خلاف این رسم غلط اقدام کنم
مثال برای آزادی غلط:
من آگاه شدم و دیگه نمیخوام در رانندگی از قوانین پیروی کنم ، بلکه میخوام خودم آزادانه تصمیم بگیرم و هرجور دلم میخواد رانندگی کنم
از نظر فقها كه كارشناسان خبره استنباط احكام دين هستند حكم حجاب ضرورت و وجوبي ندارند ولي براساس حكم ثانوي در برابر نامحرم و اجتماع لازم و واجب است زنان حجاب خود را رعايت نكنند و سبب حفظ بهداشت معنوي جامع شوند و ان را از گزند مفسدهاي مرتبط به آن حفظ كنند.
سلام
بزرگوار میشه این مطلب و بیشتر توضیح بدین ؟
دوستان سلام
ابتدا مد و مدگرایی باید به درستی تعریف شود و سپس به نقش آن در انتخاب مردم پرداخت
علی علی
سلامبزرگوار میشه این مطلب و بیشتر توضیح بدین ؟
ببخشید استاد حامی اگه ممکن این حرف نوشته تون رو اصلاح کنید که نوشتید(حجاب را رعایت نکند)باید بشود حجاب خود را رعایت کنند
سلام بر شما متن اصلاح شد
از نظر فقها كه كارشناسان خبره در استنباط احكام دين هستند حكم حجاب ضرورت و وجوبي ندارند ولي براساس حكم ثانوي در برابر نامحرم و اجتماع لازم و واجب است زنان حجاب خود را رعايت كنند و سبب حفظ بهداشت معنوي جامعه شوند و اجتماع را از گزند مفسدهاي مرتبط به آن حفظ كنند.
سلام
پوشش تا حدودی داره تحمیل میشه. مثلا
بهترین مانتو فروشی شهر بروید !!! چند تا مانتو فروشی بروید!!!! مانتوهای مارک دار ببینید!!!! ............ هیچکدوم حتی تا سر زانو نیستن!!! نتیجه : مانتوی نیست که بخری پس مجبوری هر چی که هست را بخری .
کفش میخوای ، بخری !!!! چند تا کفش فروشی را میگردی !!! بعد از صد تا مغازه که دیدی به این نتیجه میرسی که کفش با نصف پاشنه که نه صاف باشه و نه پاشنه تیز و بلند نداشته باشه ، وجود ندارد . نتیجه : یک جفت مجبوری اخرش بخری !!
استاد حامی این نتایج عینا برای خودم اتفاق افتاده !! سیاست گذاری های لباس و پوشاک فوق العاده بد هست .
ی مثال دیگه : من حدود 3 روز پیش یه چادر خریدم( چادر قبلی ایم کهنه شده بود)
مغازه اولی همان مارک چادر و جنش قیمت : 170
مغازه بعدی همان مارک چادر و جنس . قیمت :110
مغازه ها کلی گشتیم
آخر سر همان مارک چادر و جنس را حدود 60 تومن خریدیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعد تازه دانشگاه خانمی بهم میگفت دلم میخواد دخترهای چادری را خفه کنم اخه احمق ها کلی پول بابت ی تیکه پارچه میدن !!!!!!!که لزومی هم نداره !!! چقد هم بهم برخورد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الان لباس مناسب تو بازار نیست که بخوای بخری چه برسه به اینکه انتخاب کنی .
دلیل دوم که عینا دیدم اینکه خیلی از مردم دیگه سمت ازادی لباس می روند. یعنی دختر خانم تا خودنمایی نکنه پس خواستگاری پیدا نمیکنه و الزاما شیوه انتخاب همسر الان تو جامعه ما به این سمت رفته که ظاهر طرف دید و چشم بسته انتخاب نکرد .....!!!!!!!
دلیل بعدی هم لباس پوشیدن بسیاری از خانمهای چادر و الگوهایی که تلوزیون برای مردم میسازه اما بعد عکس های انچنانی از همون بازیگرها و الگوهای ساخته شده بیرون میاد و همه اون خانم زیر چادر را با دیدن چهره جدید که خیلی هم تودل برو شده و ملت جدب شدن را می بینند و نظرشون متاسفانه به حجاب بدوبدتر میشه.
برای من اینها نمود عینی داشته و الان هنوز از حرف اون خانم که جلو چشم خودم میگفت دلم میخواد بخاطر این تیکه پارچه روی سرت خفه ات کنم هنگم !!!!!
سلام بر شما متن اصلاح شد
از نظر فقها كه كارشناسان خبره در استنباط احكام دين هستند حكم حجاب ضرورت و وجوبي ندارند ولي براساس حكم ثانوي در برابر نامحرم و اجتماع لازم و واجب است زنان حجاب خود را رعايت كنند و سبب حفظ بهداشت معنوي جامعه شوند و اجتماع را از گزند مفسدهاي مرتبط به آن حفظ كنند.
سلام
بزرگوار من زیاد متوجه قسمت قرمز رنگ نشدم
حکم حجاب ضرورت و وجوبی ندارند یعنی ؟
یعنی حجاب واجب نیست ولی در حکم ثانویه واجب شده ؟
حکم ثانویه یعنی چی ؟
متشکرم
خدایا عاقبت هممون رو ختم بخیر کن و ما رو از بلایای آخر الزمان حفظ بفرما
:Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose:
سلام اين قسمت نياز به بحث فقهي دارد
از اساتيد گروه فقه تقاضا مي كنم توضيح كافي را بدهند و اگر سخن من نياز به تكمله يا نقدي دارد بفرمايند
به نام خدا
سلام
گاهي آگاهانه دست به انتخاب ميزنيم و گاهي تصور مي كنيم اگاهانه انتخاب مي كنيم اما در واقع ديگران براي ما انتخاب مي كنند.
گاهي واقعا فرد بدون اينكه تحت تاثير عوامل غير عقلي باشد حجابش را انتخاب مي كند و گاهي فرد به دلايل غير عقلي و تحت تاثير عواملي چون اجتماع،مد،كسب محبوبيت،ديده شدن،رسانه و... حجاب متفاوتي انتخاب ميكند در اينجا فرد حجاب رو انتخاب نكرد،ديگران انتخاب كردند.
مثلا در تلوزيون يا ماهواره لباسي را مد مي كنند و فرد از آن خوشش مي آيد و آن لباس را تهيه ميكند.اينجا فرد آزادانه لباس را انتخاب نكرده بلكه رسانه و ماهواره و در اصل كارتل ها و افرادي از آن سوي دنيا لباس و حجاب او را انتخاب كرده اند،به عبارتي لباس شما را به شما تحميل كرده اند.
گاهي آزادي و قدرت انتخاب،يك توهم است.
ومن الله التوفيق
به نام خدا
سلام
گاهي آگاهانه دست به انتخاب ميزنيم و گاهي تصور مي كنيم اگاهانه انتخاب مي كنيم اما در واقع ديگران براي ما انتخاب مي كنند.
گاهي واقعا فرد بدون اينكه تحت تاثير عوامل غير عقلي باشد حجابش را انتخاب مي كند و گاهي فرد به دلايل غير عقلي و تحت تاثير عواملي چون اجتماع،مد،كسب محبوبيت،ديده شدن،رسانه و... حجاب متفاوتي انتخاب ميكند در اينجا فرد حجاب رو انتخاب نكرد،ديگران انتخاب كردند.
مثلا در تلوزيون يا ماهواره لباسي را مد مي كنند و فرد از آن خوشش مي آيد و آن لباس را تهيه ميكند.اينجا فرد آزادانه لباس را انتخاب نكرده بلكه رسانه و ماهواره و در اصل كارتل ها و افرادي از آن سوي دنيا لباس و حجاب او را انتخاب كرده اند،به عبارتي لباس شما را به شما تحميل كرده اند.
گاهي آزادي و قدرت انتخاب،يك توهم است.
ومن الله التوفيق
گاهي واقعا فرد بدون اينكه تحت تاثير عوامل غير عقلي باشد حجابش را انتخاب مي كند
گاهي فرد به دلايل غير عقلي و تحت تاثير عواملي چون اجتماع،مد،كسب محبوبيت،ديده شدن،رسانه و... حجاب متفاوتي انتخاب ميكند
یعنی طرف اگر چادر رو انتخاب کنه تحت تاثیر عوامل غیر عقلی قرار نگرفته..:Gig:
.
ولی اگر مانتو و شال و اینارو انتخاب کنه تحت تاثیر عوامل غیر عقلی قرار گرفته..:Gig:
مثلا در تلوزيون يا ماهواره لباسي را مد مي كنند و فرد از آن خوشش مي آيد و آن لباس را تهيه ميكند.اينجا فرد آزادانه لباس را انتخاب نكرده بلكه رسانه و ماهواره و در اصل كارتل ها و افرادي از آن سوي دنيا لباس و حجاب او را انتخاب كرده اند،به عبارتي لباس شما را به شما تحميل كرده اند.
مثلا در اسکدین اکثرا بچه مومن و مذهبی هستند ، میاد اینجا می بینه اکثر دخترها طرفدار چادر هستند و با کسانی که طرفدار چادر هستند برخورد خوبی میشه..
.
اونم برای اینکه از این برخورد خوب و قرب و عزت و احترام محروم نشه میاد و میگه منم طرفدار حجاب کامل و چادر هستم ، و به مرور زمان چادر رو انتخاب میکنه تا بیشتر مورد توجه مذهبی ها قرار بگیره..
.
اینم تحت تاثیر عوامل غیر عقلی قرار گرفته..
.
آخه این چه طرز دفاع کردن از دینه..:Gig:
به نام خدا
سلام
یعنی طرف اگر چادر رو انتخاب کنه تحت تاثیر عوامل غیر عقلی قرار نگرفته..
.
ولی اگر مانتو و شال و اینارو انتخاب کنه تحت تاثیر عوامل غیر عقلی قرار گرفته.
چنين منظوري نداشتم،و همينطور كه ميبينيد از بد حجابي هم نامي نبرده ام،فرد چه بد حجاب باشد چه محجبه،بدون انديشه و تحقيق و مطالعه ممكن است حجابش را تغيير دهد و اين تغيير اگر تحت تاثير عوامل غير عقلي چون مد كسب محبوبيت و... وبدون تحقيق و مطالعه باشد در واقع حجابي است كه از طرف جامعه يا رسانه و... به او تحميل شده است.
مثلا در اسکدین اکثرا بچه مومن و مذهبی هستند ، میاد اینجا می بینه اکثر دخترها طرفدار چادر هستند و با کسانی که طرفدار چادر هستند برخورد خوبی میشه..
.
اونم برای اینکه از این برخورد خوب و قرب و عزت و احترام محروم نشه میاد و میگه منم طرفدار حجاب کامل و چادر هستم ، و به مرور زمان چادر رو انتخاب میکنه تا بیشتر مورد توجه مذهبی ها قرار بگیره..
.
اینم تحت تاثیر عوامل غیر عقلی قرار گرفته..
.
آخه این چه طرز دفاع کردن از دینه..
اگر فرد صرفا تحت تاثير جو و فضاي خانواده،دانشگاه،جامعه يا سايتي تغيير حجاب دهد در فضا و جوي ديگر ممكن است حجاب ديگري انتخاب كند.به همين دليل هست كه در جامعه چادري هاي بزك كرده ميبينيد،كساني كه در دانشگاه يك حجاب دارند و بيرون از دانشگاه حجابي ديگر يا پيش از ورود به دانشگاه يا شغلي يك حجاب دارند و پس از آن حجابي ديگر.
و اين تغيير لباس و حجاب نه انتخابي آزادانه كه انتخابي است تحميل شده از جامعه،محيط و فضا و جو و رسانه ها و...
و من الله التوفيق
چند سال پیش به یکی از دوستان که لباس های خیلی بدی میپوشید گفتم:
چرا این لباس ها رو میپوشی؟
گفت:
بخاطر آزادی. من بر خلاف تو یه انسان آزاد هستم که هر جور دلم بخواد لباس میپوشم
ازش خواستم به چند سوالم جواب بده که قبول کرد
پرسیدم:
زمانی که موی مدل رپ مد بود موهات چه مدلی بود؟
گفت:
رپ
پرسیدم:
زمانی که تیپ هِوی مد شد چجوری تیپ میزدی؟
گفت:
هِوی متال
پرسیدم:
زمانی که شلوار پاره مد شد چه شلواری میپوشیدی؟
گفت:
شلوار پاره
و.............
بعد از این سؤالات بهش گفتم:
تو در تمام این مدت پیرو مد بودی و هر چی که مد بهت میگفت میپوشیدی
اما من در تمام این سال ها شلوار پارچه ای پوشیدم و موهام هم همین مدل بود و هیچ وقت مدل مورد علاقم رو تغییر ندادم
حالا من آزادم یا تو؟
چند سال پیش به یکی از دوستان که لباس های خیلی بدی میپوشید گفتم:
چرا این لباس ها رو میپوشی؟
گفت:
بخاطر آزادی. من بر خلاف تو یه انسان آزاد هستم که هر جور دلم بخواد لباس میپوشم
ازش خواستم به چند سوالم جواب بده که قبول کرد
پرسیدم:
زمانی که موی مدل رپ مد بود موهات چه مدلی بود؟
گفت:
رپ
پرسیدم:
زمانی که تیپ هِوی مد شد چجوری تیپ میزدی؟
گفت:
هِوی متال
پرسیدم:
زمانی که شلوار پاره مد شد چه شلواری میپوشیدی؟
گفت:
شلوار پاره
و.............
بعد از این سؤالات بهش گفتم:
تو در تمام این مدت پیرو مد بودی و هر چی که مد بهت میگفت میپوشیدی
اما من در تمام این سال ها شلوار پارچه ای پوشیدم و موهام هم همین مدل بود و هیچ وقت مدل مورد علاقم رو تغییر ندادم
حالا من آزادم یا تو؟
[FONT=arial]مدتهاست که داریم برای مقابله با مدگرایی و بیحجابی و ... از این قبیل داستانها تو اینترنت نشر میدیم ولی خداییش این داستانها چقدر موثر بوده؟
شما رو به امام رضا شیوه تبلیغتون رو عوض کنید.
همش این مطالب تکراری رو میاییم تو جاهای مختلف نت کپی میکنیم و خودمون همش میخونیم بعد میگیم چرا وضع اینه؟!
فکر نمیکنید یه تغییری تو روش و منشمون باید بدیم؟
چادر پوشیدن
یه اتفاق دلیه
تا فردا هم بشینی با یکی بحث کنی با قاعده و قانون متقاعدش کنی چادر بپوشه
به نظرم ارزشی نداره
و طرف میشه مثه اینا که بعده چند سال چادرو میزارن کنار
کم ندیدم توی دانشگاه دخترایی که ترم اول چادری بودن ... ترمای بعد نه چادری بود نه حجابی
تازه اینکه خوبه ... اینا جوون هستن باز یه توجیه ای میشه پیدا کرد واسه کارشون
خیلی از خانومای 40 و خورده ای ( سنو گفتم با این منظور که پیر و ناتوان نیستن که دلیل کنار گذاشتن چادرشون باشه ) آشنا رو میشناسم که مانتویی شدن
غصه داره واقعا اینا
[FONT=arial]مدتهاست که داریم برای مقابله با مدگرایی و بیحجابی و ... از این قبیل داستانها تو اینترنت نشر میدیم ولی خداییش این داستانها چقدر موثر بوده؟
شما رو به امام رضا شیوه تبلیغتون رو عوض کنید.
همش این مطالب تکراری رو میاییم تو جاهای مختلف نت کپی میکنیم و خودمون همش میخونیم بعد میگیم چرا وضع اینه؟!
فکر نمیکنید یه تغییری تو روش و منشمون باید بدیم؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!
من یه اتفاق که برام افتاده بود رو تعریف کردم به عنوان نمونه. تبلیغ نکردم ، نشر هم ندادم ، از جایی هم کپی نکردم
(این تیکه دیگه آخرش بود!)
تکراری بودن یه مطلب هم دلیل برنادرست بودنش نیست ، قرآن هم خیلی مطالبش تکراریه
روایات تکراری هم زیاد داریم
این که وضع مناسب نیست حرف درستیه ، ولی ارتباطی با این داستان ها(به قول شما) نداره
این وضع نامناسب دلایل زیادی داره که مهمترینش دنیاطلبی خود آدماست و البته دلایل دیگه. مایل بودی بحث میکنیم
چادر پوشیدن
به نظرم همچین دلیه دلی هم نیست
این غربی ها را تحمیل پوشش رو به ما یاد گرفته اند
مثلا جامعه ما صد سال پیش اینطور لباس تن نمی کرد و........
با سلام به تمام دوستان : به نظر من متاسفانه هم ما در این مسئله مقسریم و هم جامعه غربی که این پوششهای عجیب را در جامعه اسلامی ما ترویج میدهند مقسرند . وقتی که تمام لباسهای موجود در مغازه ها تنگ و کوتاه ویا بسیار جلف هستند . و زمانی که برای پیدا کردن یک لباس و پوشش مناسب باید ساعتها بگردیم و گاهی هم دست خالی به خانه برگردیم . باید چه کسی را مقسر بدانیم؟ اگر درست فرهنگ سازی شود و این لباسهای نامناسب در مغازه ها عرضه نشود. شاید تا حدی این مسئله حل شود. و موضوع دیگر جایگاه تلویزیون و سیمای اسلامی است که غالبا در فیلمهای خود مدلهای مختلف لباسها را ترویج می دهند . پس چه بهتر که به تمام جوانب قضیه توجه شود. یا حق.
با سلام به تمام دوستان : به نظر من متاسفانه هم ما در این مسئله مقسریم و هم جامعه غربی که این پوششهای عجیب را در جامعه اسلامی ما ترویج میدهند مقسرند . وقتی که تمام لباسهای موجود در مغازه ها تنگ و کوتاه ویا بسیار جلف هستند . و زمانی که برای پیدا کردن یک لباس و پوشش مناسب باید ساعتها بگردیم و گاهی هم دست خالی به خانه برگردیم . باید چه کسی را مقسر بدانیم؟ اگر درست فرهنگ سازی شود و این لباسهای نامناسب در مغازه ها عرضه نشود. شاید تا حدی این مسئله حل شود. و موضوع دیگر جایگاه تلویزیون و سیمای اسلامی است که غالبا در فیلمهای خود مدلهای مختلف لباسها را ترویج می دهند . پس چه بهتر که به تمام جوانب قضیه توجه شود. یا حق.
شما ب لباس بقیه چیکار دارید؟؟؟خودتون هر چی دوست دارید بپوشید،هر کس در انتخاب لباسش حق انتخاب داره دیگه،اگه با دیدن لباسی شما تحریک میشی این مشکل شماست نه اون شخص
سلام
شما ب لباس بقیه چیکار دارید؟؟؟خودتون هر چی دوست دارید بپوشید،هر کس در انتخاب لباسش حق انتخاب داره
ما با لباس بقیه کار نداریم لباس اونهاست که با بقیه کار داره!
اگر این منطق شما درست باشه پس من هم می توانم
دست بگذارم روی بوق ماشین و در شهر بگردم هرکسی هم که اعتراض کرد بگویم با بوق من چکار دارید؟ تو گوشت را بگیر!
با نوربالا در شهر و اتوبان رانندگی کنم و بگویم با چراغ من چکار دارید؟ تو چشمت را ببند!
سیگار بکشم و دودش را فوت کنم در صورت جنابعالی و بگویم با سیگار من چکار دارید؟ تو بینیات را بگیر!
و...
جامعه مجموعهای از حقوق و تکالیف هست اگر جایی به تکلیفت عمل نکردی و حقوق دیگران رو ضایع کردی بدان که در جایی شخصی دیگر حقوق تو را ضایع خواهد کرد
بماند اینکه یومالحسابی هم هست.
یا حق.
سلامما با لباس بقیه کار نداریم لباس اونهاست که با بقیه کار داره!
اگر این منطق شما درست باشه پس من هم می توانم
دست بگذارم روی بوق ماشین و در شهر بگردم هرکسی هم که اعتراض کرد بگویم با بوق من چکار دارید؟ تو گوشت را بگیر!
با نوربالا در شهر و اتوبان رانندگی کنم و بگویم با چراغ من چکار دارید؟ تو چشمت را ببند!
سیگار بکشم و دودش را فوت کنم در صورت جنابعالی و بگویم با سیگار من چکار دارید؟ تو بینیات را بگیر!
و...جامعه مجموعهای از حقوق و تکالیف هست اگر جایی به تکلیفت عمل نکردی و حقوق دیگران رو ضایع کردی بدان که در جایی شخصی دیگر حقوق تو را ضایع خواهد کرد
بماند اینکه یومالحسابی هم هست.یا حق.
چقدر من بدم میاد از این تحلیلات آب دوغ خیاری!
مثال شما وقتی صحیح است که هردو طرف این حق رو پذیرفته باشند! نه اینکه یکطرف یک چیزی رو حق بداند و طرف مقابل نداند بعد به او تحمیل کند که تو باید این حق رو رعایت کنی!
میدونید مشکل حجاب تو مملکت ما چیه؟ اینه که میخوایم زوری همه رو با حجاب کنیم! چون فکر میکنیم اگر حجاب اختیاری بشه خیل عظیم جوانها بی حجاب میشن(حالا به هر دلیلی) و اگر حجاب بره کم کم دین هم میره!(که اینم حرف درستیه). ولی راه حلش زور نیست!
غربی که میاد انواع مدهاش رو توی کل دنیا رواج میده و تریلیون ها دلار سود مادی و بینهایت سود معنوی میکنه چون اول رفته جامعه اش رو ساخته! از مکاتب فکری تا احزاب سیاسی. تا دانشگاه ها و مراکز علمی و تحقیقاتی. تا شهرها و امکانات رفاهی. اون رفته و سالها زحمت کشیده و این حلقه رو کامل کرده بعد شده یک جامعه برتر که بقیه خواه ناخواه برای رسیدن به اون تلاش میکنن! و توی این راه اینطور فکر میکنن که برای رسیدن بهش باید قدم به قدم راهی که اون رفته رو تکرار کنن و چه در ظاهر و چه در باطن شکل اونها بشند تا به اون جایگاه برسند!
همه ی ماها بالاخره یک فامیل دور یا نزدیک پولدار بالاشهری داشته ایم که توی بچگی همیشه به خونه و ماشین و لوازم زندگی اونها غبطه میخوردیم! و یا نوع لباس پوشیدن و ادا و اطوار اونها برای ما الگو میشده و راجع بهش حرف میزدیم توی فامیل! حالا چقدرش درست بوده یا غلط کار نداریم، ولی برای اینکه بقیه ازت الگو بگیرن باید بولد بشی! خانواده پولدار بالاشهری امروز جامعه بشری آمریکاست! و بخوایم و نخوایم تا به اون جایگاه نرسیم کسی به ما نگاه هم نمیکنه!
به قولی طرف با لباسهای ژولیده و ساده هزار و یک حرف علمی بزنه و ۱۰ تا دکترا هم داشته باشه کسی به حرفش گوش نمیده ولی یه بابای بیسوادی از بنز آخرین سیستم! پیاده شه و چهارتا حرف احمقانه هم بزنه مورد توجه ملت قرار میگیره! و همه به حرفش گوش میدن!
و این لزوما معنیش این نیست که اون آدمو قبول دارن یا حرفش ارزش داره .... نه ، فقط میخوان از حرفاش بفهمن این چطور آدمیه که اینطوری پولدار شده که اینها هم همون راهو برن و مثل اون پولدار شن!
ما که حالا خیلی مونده به جایگاه اونها در عرصه جهانی برسیم که بولد بشیم(که حداقل جوونهای خودمون حرفمون رو گوش بدن) میتونستیم یک میانبر هوشمندانه داشته باشیم و اونم اینکه حجاب رو اینطوری زوری نکنیم ولی در کنارش یک کار فرهنگی خیلی قوی داشته باشیم و از توش افراد باحجابی رو پرورش بدیم که اینها حداقل توی کشور خودمون بولد بشن و حـــــــــــــداقل جونهای مذهبی ما بدونن که از کی و چرا الگو بگیرن و قراره به کجا برسن!
ولی خب نکردیم و جاش گشت حجاب سر کوچه ها گذاشتیم تا حتی افراد مذهبی رو هم از این رفتارها زده کنیم و صدای اونهارو هم دربیاریم! چه برسه به تحریک لجبازی و دین ستیزی بیشتر کسایی که دین رو قبول ندارن!
من یه بحثی رو میخواستم توی یک تاپیک دیگه که در مورد انتخاب آگاهانه حجاب بگم و نگفتم، ولی اینجا میگم. به نظر من اینکه اسلام حجاب رو برای کنیزها واجب نکرد و حتی گفت بی حجاب هم میتونن نماز بخونن!!!!!!!!!!!! چنتا دلیل داشت
۱- نخواست به کسی که اسلام نداره دستور اسلامی رو زور کنه (چون کنیز کافر حربی بوده دیگه؟!)
۲- خواست ارزش حجاب رو نشون بده که مال زن آزاده! نه زن برده!
۳- خواست مردم نتیجه زن با حجاب و زن بی حجاب رو عینی در جامعه ببینند که خودشون قضاوت کنند و حجاب برگزینند نه اینکه حرفها همش بکطرفه باشه و انتخاب نا آگاهانه
کی ما میخوایم این چیزهارو بفهمیم!! فکر کنم با ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ........
بسم الله
جناب rezaeeبزرگوار
دو سوال از صحبتتون دارم.
1- آیا اگه کسی بنابه دلایلی که منطقی نیست زیربار حرف حقی نره بازهم تحلیل جناب محب آبدوغ خیاری است؟
اگه کسی حجاب رو حق نمی دونه پس لطفاً بیاد جواب این پرسش ساده رو بده
آیا کسی دوس داره 99% دل همسرش برای اون باشه و 1%برای دیگری؟ همون دیگری که نخواسته با وضع نامناسبی اومده تو جامعه و نظری رو به خود جلب کرده؟
کار فرهنگی داره میشه قبول دارم کم هست
اما بهرحال هست
اما نسبت به همین کم هم کملطفی داره میشه.
یکی یه دلیل قانع کننده بیاره این سوال بی اساسه تا بپذیریم هستند کسایی که حجاب رو به طور منطقی حق نمی دونن
2-اینکه میگین برای الگو شدن باید پولدار بود اصلاً با عقل من جور درنمیاد
ما همین الانشم بین آدم های عادی دنیا نه صرفاً آدم های خیلی خاص، داریم کسایی رو که جذب اندیشه های طرف شدند نه جذب مال و ثروت طرف.
این معیار کلی شما از کجا اومد؟
بسم الله
جناب rezaeeبزرگوار
دو سوال از صحبتتون دارم.
1- آیا اگه کسی بنابه دلایلی که منطقی نیست زیربار حرف حقی نره بازهم تحلیل جناب محب آبدوغ خیاری است؟
اگه کسی حجاب رو حق نمی دونه پس لطفاً بیاد جواب این پرسش ساده رو بده
آیا کسی دوس داره 99% دل همسرش برای اون باشه و 1%برای دیگری؟ همون دیگری که نخواسته با وضع نامناسبی اومده تو جامعه و نظری رو به خود جلب کرده؟
کار فرهنگی داره میشه قبول دارم کم هست
اما بهرحال هست
اما نسبت به همین کم هم کملطفی داره میشه.
یکی یه دلیل قانع کننده بیاره این سوال بی اساسه تا بپذیریم هستند کسایی که حجاب رو به طور منطقی حق نمی دونن2-اینکه میگین برای الگو شدن باید پولدار بود اصلاً با عقل من جور درنمیاد
ما همین الانشم بین آدم های عادی دنیا نه صرفاً آدم های خیلی خاص، داریم کسایی رو که جذب اندیشه های طرف شدند نه جذب مال و ثروت طرف.
این معیار کلی شما از کجا اومد؟
۱- شما فکر کنید به سوال خودتان. از دید شما همه مردم جهان که حجاب رو اینطور که شما قبول دارید قبول ندارند بی منطق هستند؟
داشتن چنین ادعایی بی منطقی نیست؟! (من وقتی مثال از کنیز زدم کل بحث شما در اینباره رو رد کردم! اگر دقت کرده باشید)
۲- پولدار بودن رو کنایه از Bold (برجسته) بودن و در راستای مثالم عرض کردم. هرچند که ثروت مادی در گرایش عمده ابنا بشر موثر هست(چند نفر ما خدارو برای خدا عبادت میکنیم؟؟؟). آدمهایی که سمت ما میان چون اونطرف که صرفا مادی گراست به بن بست میخورند و بعد میان این سمت. ولی ما نمیتونیم بگیم چون دنیای صرف انسان رو به بن بست میکشاند پس ما کلا بیخیالش بشویم و فقط به معنویات و جهان آخرت بپردازیم! چون آخرت صرف نیز حتما مارا به بن بست میرساند!!!!
این دو تا لازم و ملزوم یکدیگرند و هرگز یکی بدون دیگری به مقصد نمیرسد!(انواع اقسام روایات بسیار زیبا در این زمینه داریم)
حرف من این است که نمیشود از معنویات به مادیات رسید ولی میشود از مادیات به معنویات برسیم!! (اگر ابلیس نبود شاااااااااید میشد!)
از نظر اینجانب تا دنیای خود را نسازیم آخرتی در کار نیست! حتی بزرگانی چون علامه قاضی رحمه الله هم که دیگه اوج ساده زیستی و زهد بودند اگر کرامات دنیوی نداشتند کسی جذبشان نمیشد!! یعنی حتی چنین بزرگانی هم از ابزار مادی برای اهداف معنوی استفاده میکردن!(حداقلش اینه که استارت آشنایی من و خیلی های دیگه با این بزرگوار شنیدن کرامات ایشان بوده)
یعنی اگر آقای قاضی هیچ کرامتی نداشت، وضع دنیاییش هم که داغون بود، من جوان جویای حقیقت با رفیق همیشگی خودم ابلیس، چه دلیلی داشت جذب ایشون بشم؟!! اصلا ایشون دیگه دیده نمیشد چه برسه بخواد کسی رو جذب کنه!
لابد الان یک عده میان میگن اولا آقای قاضی شاگردانش همه بزرگان بودن و اینها اصلا نیاز به جذبه های دنیایی نداشتن. ثانیا حرفهای آقای قاضی اینقدر زیبا و اثر گذار بود که مردم رو جذب میکرد و اصلا نیازی به شعبده بازی نبود. ثانیا آقای قاضی اصلا کرامت به کسی نشون نمیداد. رابعا ........
باشه شما اینطوری فکر کنید! ولی یکمی عمیق تر فکر کنید!!
ولی بدونید خیلی ها هم بودن که کلاسهای ایشون رو میرفتن و به قول شما اولش جذب زیباییش میشدن ولی بعدا کم کم میدیدن اثر دنیایی خاصی نداره انگار و میذاشتن و میرفتن!!! و حتی برخیشون بعدا ضد ایشون میشدن و ........
به هرحال شما همه عارفانی هستید همچون علامه طباطبایی و آیت الله بهجت و آقای حداد و ..... ولی ما مردم عوام تکنولوژی غرب برامون جذاب تر هست و زودتر مارو سحر میکند! و واقعیت نشان داده که تعداد عوام بیشتره! و من فکر کنم یکی از وظایف اصلی زمینه سازان ظهور جلب توجه عوام جهان هست. راه های جلب توجه عوام هم اول دنیاییه...بعد که دنیاشون تامین شد بعد تازه میشه در مورد آخرت باهاشون صحبت کرد!!
نه دیگه نشد! سوال رو جواب ندادید!
آقا یه نماینده از هرجای دنیا چه ایرانش چه غیر ایران، که با بدحجابی و بی حجابی و متاسفانه بدتر از اون بی حیایی داره این فاجعه به وقوع می پیونده که همسران دیگران رو در عشق همسرخودشون شریک می کنند، ولو اندازه 1%، لطفاً یه نماینده از هرجا که هست، بیاد جواب بده این سوال بی اساس و بی منطقه و حرف حساب نیست؛ حرف حق نیست تا بتونیم بپذیریم بی حجابی حق هست برای یک عده افراد!
حجاب و بالاتر از اون حیا، یک مساله انسانی هست و ربطی نداره محدودش کنیم به ایرانی که داعیه شیعه داره یا عربستانی که داعیه اهل تسنن و ...
منتها ما مستقیم تو غرب نمیریم گشت ارشاد بذاریم بدلایلی!!!:khandeh!:(از شوخی بگذریم)
بازم حرفتون رو توضیح دادین ممنون اما من باز نمیتونم زیر بارش برم.
بابا چرا اینقدر پیچیدش می کنید؟
یک نفر یه آدم عادی، پامیشه یه حرکت انسانی میکنه، از نظر مادی به ضررشه اما دنباله یه حقی رو میگیره تو دنیا طرفدارای خودش رو پیدا میکنه
حالا به دلیل تبلیغات گسترده علیهش و سرکوب های شدید نمیتونه به ثمر بشینه اما این ربطی به جاذبه پول نداره ها!!
فکر کنم نتیجه اجبار حجاب رو دیده باشیم
زمان رضا شاه به زور خواستن چادر از مردم بکشند طرف 10 سال از خونه بیرون نیومد کتک خورد حجاب درنیاورد و...الانم به زور میخوان چادر سر ملت کنند طرفو گشت میگیره توهین و تحقیر و... اما چادر نمیپوشه هیچ از فردا 2برابر ارایش میکنه مانتوشم کوتاه تر
مردم ایران به خصوص خانم ها ثابت کردن زیر بار زور نمیرند
من الان چادر میپوشم (البته نه سیاه مدل جدید که خدا پدر طراح هاشو بیامرزه)اما نه اعتقادی بهش دارم نه علاقه ای الانم صرف به خاطر پدرم که از بعضی آزادی هام و امکاناتی که بهم میده محروم نشم به قول یکی از کاربران دیدم یه تیکه پارچه رو هم سر کنم
غرب رو حتی شیطان در نظر بگیریم که نیست بازم مثل شیطان فقط وسوسه داره
شما که تو ایران زور و اجبار هست چرا حجاب رو نمیتونند به خانم ها الزام کنند؟
خب تبلیغات حکومت اسلامی ما چیزی فرای ضعیفه
اره بنر هست و...
اما از فیلم وسریال گرفته ادم چادری نماد شلختگی حسودی جلبی و بدبختی و...
خب وقتی تو جامعه خودمون این تبلیغشه توقع دارید مردم چادر بپوشند؟
حجاب باید اختیاری باشه
حالا اختیاری نه چرا مدل های جدید و قشنگ اسلامی نمیزنید؟
حجاب برتر ما فقط چندساله کمی طرح و رنگ گرفته
وگرنه من خودم به زور کتکم بود اگه چادرا فقط سیاه و جلوبسته مثل کیسه بود امکان نداشت بپوشم
الانم در شرف دانشگاه رفتنم همه میگن از ترم اول باید جوری بری تا اخر همون
و من هرچی میگردم هیچ دلیلی جز پدرم پیدا نمیکنم که بپوشم
هرچند اونم به خاطر علاقه ام نسبت بهشه وگرنه خانواده های زیاد مذهبی دیدم پدرشون نتونسته مانتو دخترشو از زیر باسن بیاره زیر روی زانو
مقصر غرب نیست خودمون رو ببینیم
نه دیگه نشد! سوال رو جواب ندادید!
آقا یه نماینده از هرجای دنیا چه ایرانش چه غیر ایران، که با بدحجابی و بی حجابی و متاسفانه بدتر از اون بی حیایی داره این فاجعه به وقوع می پیونده که همسران دیگران رو در عشق همسرخودشون شریک می کنند، ولو اندازه 1%، لطفاً یه نماینده از هرجا که هست، بیاد جواب بده این سوال بی اساس و بی منطقه و حرف حساب نیست؛ حرف حق نیست تا بتونیم بپذیریم بی حجابی حق هست برای یک عده افراد!حجاب و بالاتر از اون حیا، یک مساله انسانی هست و ربطی نداره محدودش کنیم به ایرانی که داعیه شیعه داره یا عربستانی که داعیه اهل تسنن و ...
منتها ما مستقیم تو غرب نمیریم گشت ارشاد بذاریم بدلایلی!!!:khandeh!:(از شوخی بگذریم)بازم حرفتون رو توضیح دادین ممنون اما من باز نمیتونم زیر بارش برم.
بابا چرا اینقدر پیچیدش می کنید؟
یک نفر یه آدم عادی، پامیشه یه حرکت انسانی میکنه، از نظر مادی به ضررشه اما دنباله یه حقی رو میگیره تو دنیا طرفدارای خودش رو پیدا میکنه
حالا به دلیل تبلیغات گسترده علیهش و سرکوب های شدید نمیتونه به ثمر بشینه اما این ربطی به جاذبه پول نداره ها!!
ببین برادر(شایدم خواهر) من، پاسخ حرف شمارو مردم دنیا با انتخاب نکردن حجاب داده اند! شما فکر میکنید دین مسیحیت حجاب نداره؟ یا یهودیان! یا حتی خیلی ادیان و فرهنگ های مختلف دنیا مثل هندی - چینی- ژاپنی و .... اینها همه لباسهای سنتی شون رو که قرن های قبل میپوشیدن ببینید همه پوشیده است! و اون ادیان الهی هم به حجاب توصیه شدن! ولی وقتی امروزه همه دارن به سمت فرهنگ برهنگی پیش میرن یعنی به حقیقت حجاب نرسیدن! و حقانیتش براشون اثبات نشده! و حتی خیلی ها اونو ضد أزادی و حقوق زن و ...... میدونن!
که البته هجمه سنگین تبلیغاتی بر ضد دین و حجاب خصوصا در این سده ی اخیر و ظهور رسانه ها به شدت قوت گرفت و به این مسئله دامن زد.من حرفم اینه که شما با پرده کشیدن وسط خیابون و گذاشتن گشت ارشاد و فرشاد سر هر چهارراه راه به هیچ جایی نمیبری و اتفاقا نتیچه عکس میگیری(وضعیت حجاب سال به سال مقایسه کنید متوجه میشید).
اصلا زیر بار زور نرفتن تو ذات انسانه! حتی اگر حق رو بخوان با زور بهش بگن!
اگر میخوایم به حجاب دعوت کنیم باید جای اینکه یک جامعه ایزوله درست کنیم و با زور روسری سرشون کنیم، یک جامعه باز داشته باشیم که توش با حجاب ها، با حجاب های واقعی باشند! و اگر حجاب ثمره ای داره تو زندگی اینها مشخص باشه برای همه! اینطوری جامعه کم کم متوجه میشه که ثمرات حجاب چیه!
ولی الان بیا ۱۰۰ جلد کتاب بنویس و توضیح بده حجاب خوب است! اگر ۱۰۰ نفر رو تونستی با حجاب کنی!
راجع به مردهایی هم که شما دائم مثال میزنید و ۱٪ میدید مرده شور همه شون رو ببرند! پس حجاب چشم که اینهمه توی قرآن بهش توصیه میشه برای کیاست؟
یا مثلا مگر دیدن یک زن چادری ولی با آرایش و رفتار آنچنانی انسان رو تحریک نمیکنه؟ ولی آیا دیدن اینهمه فیلم زن بی حجاب خارجی در تلوزیون پخش میشه مگر کسی تحریک میشه؟ و هزار و یک مثال نقض دیگه .......
اینم توجیهات آب دوغ خیاری همان زورگویان است که فقط میخواهند نظر خودشان را تحمیل کنند چون میترسند! ترسوها همیشه همه کارهارو خراب میکنند! حتی دین را! چون خودشان هم از دین هیچی نمیفهمند و دینداریشان فقط برپایه ترس جهنم است!
ببین برادر(شایدم خواهر) من، پاسخ حرف شمارو مردم دنیا با انتخاب نکردن حجاب داده اند! شما فکر میکنید دین مسیحیت حجاب نداره؟ یا یهودیان! یا حتی خیلی ادیان و فرهنگ های مختلف دنیا مثل هندی - چینی- ژاپنی و .... اینها همه لباسهای سنتی شون رو که قرن های قبل میپوشیدن ببینید همه پوشیده است! و اون ادیان الهی هم به حجاب توصیه شدن! ولی وقتی امروزه همه دارن به سمت فرهنگ برهنگی پیش میرن یعنی به حقیقت حجاب نرسیدن! و حقانیتش براشون اثبات نشده! و حتی خیلی ها اونو ضد أزادی و حقوق زن و ...... میدونن!
که البته هجمه سنگین تبلیغاتی بر ضد دین و حجاب خصوصا در این سده ی اخیر و ظهور رسانه ها به شدت قوت گرفت و به این مسئله دامن زد.من حرفم اینه که شما با پرده کشیدن وسط خیابون و گذاشتن گشت ارشاد و فرشاد سر هر چهارراه راه به هیچ جایی نمیبری و اتفاقا نتیچه عکس میگیری(وضعیت حجاب سال به سال مقایسه کنید متوجه میشید).
اصلا زیر بار زور نرفتن تو ذات انسانه! حتی اگر حق رو بخوان با زور بهش بگن!
اگر میخوایم به حجاب دعوت کنیم باید جای اینکه یک جامعه ایزوله درست کنیم و با زور روسری سرشون کنیم، یک جامعه باز داشته باشیم که توش با حجاب ها، با حجاب های واقعی باشند! و اگر حجاب ثمره ای داره تو زندگی اینها مشخص باشه برای همه! اینطوری جامعه کم کم متوجه میشه که ثمرات حجاب چیه!
ولی الان بیا ۱۰۰ جلد کتاب بنویس و توضیح بده حجاب خوب است! اگر ۱۰۰ نفر رو تونستی با حجاب کنی!
راجع به مردهایی هم که شما دائم مثال میزنید و ۱٪ میدید مرده شور همه شون رو ببرند! پس حجاب چشم که اینهمه توی قرآن بهش توصیه میشه برای کیاست؟
یا مثلا مگر دیدن یک زن چادری ولی با آرایش و رفتار آنچنانی انسان رو تحریک نمیکنه؟ ولی آیا دیدن اینهمه فیلم زن بی حجاب خارجی در تلوزیون پخش میشه مگر کسی تحریک میشه؟ و هزار و یک مثال نقض دیگه .......
اینم توجیهات آب دوغ خیاری همان زورگویان است که فقط میخواهند نظر خودشان را تحمیل کنند چون میترسند! ترسوها همیشه همه کارهارو خراب میکنند! حتی دین را! چون خودشان هم از دین هیچی نمیفهمند و دینداریشان فقط برپایه ترس جهنم است!
بسم الله
من دیگه ترجیح میدم بحث رو ادامه ندم.
چون شما جواب یک سوال ساده، رو اینقدر پیچ و تاب می دید بعد یک تحلیل عادی رو توجیه آبدوغ خیاری فرض می کنیذ. این نشون میده تفاوت دیدگاهی ما خیلی متفاوته که اصلاً متوجه عرض بنده حقیر نمیشید.
فقط همینقدر بگم شما خودتون پاسخ خودتون و بنده رو دادین. و باز رو آوردین به منطق آبدوغ خیاری که ازش فرار می کردین.
اینکه همه مردم دنیا رو به چیزی بیارن که حق نیست به اون چیز، حقانیت نمیده.
اگه حقانیتی در این انتخاب هست بیان درست و شفاف بدون پیچ و تاب و توهین، صحبت می کنیم. مذاکره می کنیم. بالاخره نمیشه هم حجاب حق باشه هم بی حجابی که.
یه طرف اون یکی طرف رو اقناع میکنه.
ضمناً با بیان"مرده شورشونو ببرن" ببخشیدا زیراب خلقت رو زدین.
مرد خلقتش طوریه که نمیتونه یه چیزی رو ببینه و تحت تاثیر قرار نگیره. توجه کنید چی میگم! تحت تاثیر قرار گرفتن به این نیست که حتماً زل میزنه و به گناه میفته و ....
همین که مرد باید برای ندیدن ها و سربه زیر انداختن ها انرژی بیشتر مصرف کنه؛ بخشی از انرژی که باید برای کار و زندگی شخصی و خانوادگیش بذاره صرف تقوا کنه، یعنی تحت تاثیر این ظلم ناخواسته جماعت نسوان قرار گرفته!
پس اینقدر راحت چشم بر حقایق خلقت نبندیم تا توجیهی برای اشتباهاتمون پیدا کنیم.
والسلام
بسم الله
من دیگه ترجیح میدم بحث رو ادامه ندم.
چون شما جواب یک سوال ساده، رو اینقدر پیچ و تاب می دید بعد یک تحلیل عادی رو توجیه آبدوغ خیاری فرض می کنیذ. این نشون میده تفاوت دیدگاهی ما خیلی متفاوته که اصلاً متوجه عرض بنده حقیر نمیشید.فقط همینقدر بگم شما خودتون پاسخ خودتون و بنده رو دادین. و باز رو آوردین به منطق آبدوغ خیاری که ازش فرار می کردین.
اینکه همه مردم دنیا رو به چیزی بیارن که حق نیست به اون چیز، حقانیت نمیده.
اگه حقانیتی در این انتخاب هست بیان درست و شفاف بدون پیچ و تاب و توهین، صحبت می کنیم. مذاکره می کنیم. بالاخره نمیشه هم حجاب حق باشه هم بی حجابی که.
یه طرف اون یکی طرف رو اقناع میکنه.ضمناً با بیان"مرده شورشونو ببرن" ببخشیدا زیراب خلقت رو زدین.
مرد خلقتش طوریه که نمیتونه یه چیزی رو ببینه و تحت تاثیر قرار نگیره. توجه کنید چی میگم! تحت تاثیر قرار گرفتن به این نیست که حتماً زل میزنه و به گناه میفته و ....
همین که مرد باید برای ندیدن ها و سربه زیر انداختن ها انرژی بیشتر مصرف کنه؛ بخشی از انرژی که باید برای کار و زندگی شخصی و خانوادگیش بذاره صرف تقوا کنه، یعنی تحت تاثیر این ظلم ناخواسته جماعت نسوان قرار گرفته!
پس اینقدر راحت چشم بر حقایق خلقت نبندیم تا توجیهی برای اشتباهاتمون پیدا کنیم.والسلام
شما یکجوری حرف میزنید انگار ما مخالف حجابیم! شما هم نماینده خدا روی زمینی داری مارو ارشاد میکنی! آجرک الله!
۳۵ ساله با این تفکرات و حرفها نتونستید دختر مسلمان کشور خودتون رو که مادرش چادریه حجابشو درست کنی(چادری بودنش پیشکش). بعد داری حرف از اقناع مردم جهان و مذاکرات و این چیزها میزنی؟! بعد من بگم این حرفها آب دوغ خیاری هست ناراحت میشی!
مثال از قرآن و طرز برخورد خدا با مسئله حجاب میذارم هم کلا ندیده میگیرید و اصلا گویا اونجاهای متن رو نمیبینید!
شما هنوز نمیدونید که دستور حجاب(به این شکلی که ما امروز داریم اجرا میکنیم) حتی برای مسلمانها هم اجباری نیستش چه برسه برای غیر مسلمونها ....!(یه تاپیک داریم در مورد بحث علمی در مورد حجاب حتما مطالعه بفرمایید)
شما همون پاراگراف آخر که نوشتی قضیه رو روشن کردی! این که فلسفه خلقت رو میبره زیر سوال شمایید نه بنده، اینم پاسخ قرآنیش:
[h=3]يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ[/h]حالا شما دنبال این باش که یک راهی پیدا کنی که نکنه خسته بشی! انرژیت هدر بره! الان میبینی کشورهای غربی همه انرژیشون تو خیابون هدر میره و بندگان خدا تو هیچ زمینه ای نتونستن پیشرفت کنن! عوضش الان جوانان ما همه شاداب و با نشاط مشغول کارهای علمی اند.
البته ببخشید علم ارزش نداره! زندگی خانوادگی و عشق و محبت به همسر مهمه که الان غرب نابود شده و فقط ماییم که زن و شوهرهامون همه عاشق همن! آمار طلاق ۱/۳ و ۱/۴ که فکر کنم از رتبه های برتر جهانی باشه هم اشتباهه.... نه ببخشید تقصیر ماهواره و اینترنت و بی حجابای توی خیابونه!
یعنی اگر میشد ماهواره هارو جمع میکردیم و اینترنت رو فیلتر اساسی میکردیم که هیچ فیلتر شکنی کار نکنه و زن هارو هم اصلا نمیذاشتیم از خونه بیان بیرون یا اگر میخواستن بیان چادر و روبنده الزامی بود خیلی عالی میشد. ان شاء الله باید تلاش کنیم برای همچین روزی :Kaf:
والسلام علکیم و رحمة الله و برکاته
روایت داریما که امام زمان ظهور میکنن خیلی ها میگن آقا دین جدید آورده! حتی قرآن میگیرن دستشون مقابل حضرت وایمیسن! آخرشم میگن برگرد ما نیاز به تو نداریم خودمون بلدیم!
آدم بغضی وقتها با خودش فکر میکنه مگر حضرت چی میخواد بگه که تعبیر به دین جدید بشه؟؟؟؟؟؟؟؟ ما که همه چیو میدونیم و داریم درست عمل میکنیم!!!
دیروز رفته بودم تو بازار بعد از عمری.اصلن یه "وعضی " بود:) طرف پیرهن و شلوار پوشیده بود.ساپورت که نبود یه توری پاش کرده بود.حتی منکه با حجاب کسی کاری ندارم و برام اهمیت نداره میخاستم لهش کنم.یعنی هرسال بدتر از پارسال.اول شلوار تنگ بود.سال بعد شد ساپورت .امسال شده ساپورت نازک.میترسم از تابستون و بهاره سال دیگه...خیلی برام سواله غیرت ندارن مرداشون.پدری برادری چیزی ندارن.
دوست عزیز میگی خلقت مرد اینطوریه که میبینه و...
خدا هم تو قران قبل از الزام زن به حجاب قبل گفتن اینکه زن پاکدا من باشه به مرد فرمان داده که نگاهشو کنترل کنه پاکدامن باشه
انقدر بدیهیه که تو دینی دبیرستانم هست
پس مردی که که چشماش مثل تلسکوپ هابل میچرخه مشکل از خودشه و زن در اون گناه شریک نیست حالا هر پوششی داشت
اول وظیفه مرد نگاه کنترل کنه قطعا حتی عده معدودی ام که واسه جلب توجه تیپ میزنند وقتی نگاهشون نکنی خب کمتر میشند
دوست عزیز میگی خلقت مرد اینطوریه که میبینه و...
خدا هم تو قران قبل از الزام زن به حجاب قبل گفتن اینکه زن پاکدا من باشه به مرد فرمان داده که نگاهشو کنترل کنه پاکدامن باشه
انقدر بدیهیه که تو دینی دبیرستانم هست
پس مردی که که چشماش مثل تلسکوپ هابل میچرخه مشکل از خودشه و زن در اون گناه شریک نیست حالا هر پوششی داشت
اول وظیفه مرد نگاه کنترل کنه قطعا حتی عده معدودی ام که واسه جلب توجه تیپ میزنند وقتی نگاهشون نکنی خب کمتر میشند
چقد راحت توپ انداختی تو زمین مردا خب نگاه نکنید به ما چه خب منم میگم شما درست بیاین بیرون به ما چه آخه اینم شد استدلال یه چیزی بگو بگنجه همه که ظرفیت ندارن
می خوان حجاب از سرتون بر دارن مقاومت می کنید حجاب اجباری می کنن یه جور مقاومت می کنید با خودتون چند چندین
دوست عزیز میگی خلقت مرد اینطوریه که میبینه و...
خدا هم تو قران قبل از الزام زن به حجاب قبل گفتن اینکه زن پاکدا من باشه به مرد فرمان داده که نگاهشو کنترل کنه پاکدامن باشه
انقدر بدیهیه که تو دینی دبیرستانم هست
پس مردی که که چشماش مثل تلسکوپ هابل میچرخه مشکل از خودشه و زن در اون گناه شریک نیست حالا هر پوششی داشت
اول وظیفه مرد نگاه کنترل کنه قطعا حتی عده معدودی ام که واسه جلب توجه تیپ میزنند وقتی نگاهشون نکنی خب کمتر میشند
اینکه بگیم هرکس هرطوری میخواد بیاد تو خیابون و بقیه نگاهش نکنن خیلی ایده اله و در عمل شدنی نیست!
بالاخره هر کشوری یک فرهنگی داره ، یک عرفی داره، یکسری آدم عاقل و فهمیده با هر دین و مسلکی داره که اینها میتونن اصلاح کنن وضع ظاهر جامعه رو!
کما اینکه قبل انقلاب که حجاب اجباری نبود مگر مردم لخت میومدن تو خیابون! یا اگر بعضی ها دوست داشتن غربی و لختی بگردن توی محله ها و خیابون های خاصی بود که من دیگه اسم نمیبرم! ولی دیگه پوشش عموم مردم در جامعه که فاجعه نبود!
بعدشم یک مدت بگذره خود دختر میبینه هرچی بازتر بپوشه چشم مردای هیز بیشتری دنبالشه و باعث آزار و اذیت خودش میشه رعایت بیشتری میکنه! از اونطرف پسر هم که ببینه افتادن دنبال دخترای اینطوری آخر و عاقبت نداره و زندگیشو خراب میکنه چشمشو بیشتر کنترل میکنه!
بالاخره جو به مرور زمان متعادل میشه و مردم به یک عرف مناسبی میرسند!
اصلا کافیه بحث ازدواج پیش بیاد تا تازه یکی از ارزش های نهفته حجاب مشخص بشه! اونموقعست که دختر باحجاب مثل طلا با ارزش میشه! چون پاکه-سالمه-متعهده-واسه خودش ارزش قائله- حیا داره- کنترل هوای نفس داره- خودشو به اینهمه بی حجابی نباخته و .........
بعد نسلهای بعدی میان عاقبت هر دو دختر بی حجاب و با حجاب رو میبینن خودشون آگاهانه و از روی واقعیات جامعه تصمیم میگیرن که جزو کدوم دسته باشن!
البته باید بگم منظورم از بی حجاب یک زن پوشیده که حالا مثلا موهاش بازه یا آستین لباسش کوتاهه نیست.... منظورم اوناییه که دیگه افراط میکنن!
بازم اینو هم تاکید کنم که این نظرات تایید بی حجابی پوشیده نیست! من خودم بخوام زن بگیرم حتما چادری برام اولویته اونم نه صرفا به خاطر حجاب ظاهریش بلکه به خاطر ارزش و اعتباری که برای چادر سر کردن قائلم.
ولی اینکه زوری بخوایم وایسیم همه رو اصلاح کنم! خب میشه همینی که الان داریم میبینیم! آدم میگه صد رحمت به خیابون های یک کشور اورپایی یا آمریکایی یا چینی و کره ای و هندی!!!!!!!!
سلام علیکم،
در غرب برای نمای ساختمانها قوانینی هست و هر کسی هر طور که دلش بخواهد نمیتواند برای خودش خانه درست کند، بر عکس تهران و ایران که دو تا خانه کنار هم هر کدام یک شکل هستند ... قوانین غرب در زمینهی نمای ساختمانها سفت و سخته، میدانید چرا؟ بخاطر زیبایی؟ به چه دلیلی؟ مگر زیبایی به سلیقهی شخصی نیست؟ برای هماهنگی؟ کی چه بشود؟ هر کسی دارد پول خرج میکند که خانهی خودش را بسازد باید حق داشته باشد هر طور که خواست نمایش را درست کند! به چه حقی ممنوع میکنند که بین دو ساختمان با نمای سنگی در بافت قدیمی شهر هر طور که خواستم خانه بسازم؟ در محلههای دیگر چرا حق ندارم هر طور که خواستم خانه بسازم؟
ولی اگر کسی گفت که اینها بخاطر این است که زیبایی خانه فقط برای شخص سازنده نیست و باید یک هماهنگی باشد و غیره و غیره عین همان حرفها را میتوان در غالب پوشش چه مرد و چه زن هم به ایشان داد و گفت ما هم نشستیم نگاه کردیم دیدیم آدمها در خانهاشان که هستند هر چه دوست داشتند بپوشند ولی وقتی بیرون میآیند دیگر حق ندارند هر چه خواستند بپوشند چون دیگران هم آنها را میبینند. اصلاً مگر آنها در آینه خودشان را میبینند؟ پس فقط میخواهند توسط دیگران یک طور خاصی دیده شوند چون یک آینهی تمام قد با نمای سه بعدی کامل از خودشان که همه جا همراهشان نیست ... پس حق ندارند ... این حدود را غرب برای خانهها گذاشته ما برای آدمها گذاشتهایم ...
همان غربیها در محل کار اجازهی داشتن هر پوششی را به کسی نمیدهند، چرا؟ به دیگران چه ربطی دارد؟ اصلاً شاید یک نفر بخواهد برهنه بیاید از خانه بیرون و از کسی هم خجالت نکشد به دیگران چه؟ ناراحت میشوند نگاه نکنند! نگران هستند بچههای نابالغشان این صحنهها را ببینند آنها را تربیت کنند که آنها هم نگاه نکنند! اگر هم نتوانستند نگاه نکنند ببینند و آنقدر ببینند که چشمشان در بیاید ... ولی حق ندارند به آن خانم یا آقای برهنه بگویند که باید لباس بپوشد ... داشتن یا نداشتن پوشش و شکل پوشش یک مسألهی شخصی است ... طرحهای جدید مد دارند همه چیز را چسبان و رنگ بدن میسازند برهنگی که دیگر طبیعیتر از همهی آنهاست ... جنس پوستش هم اصله، حالا پوست حیوان نیست پوست انسانه، ارزش هنریاش هم بیشتره ...
فقط کسانی از پوشش بدون قید و بند دفاع میکنند که بخواهند چیزهایی بپوشند که انسان عاقل با شرم و حیاء نمیپذیرد :Gol:
گذاشتن قانون برای هر کاری که کوچکترین اثر اجتماعی در تعاملات میان انسانها داشته باشد امری است که عقلایی است و عقلاً برای حفظ جامعه از هرج و مرج باید برای تکتک آنها قانون گذاشت که اثرات اجتماعی آنها کنترل شود ... در غرب برای پوشش یک سری قوانین ناقص وجود دارد و برخی از قوانین هم به صورت قانون ننوشته رها شده است که عرف جامعه تعیینش میکند و این عرف هم از چند دههی گذشته تا کنون نشان داده است که نتوانسته یک سطح از پوشش را برای زن و مرد حفظ نماید و زنان و مردانی که ۶۰ سال پیش خیلی پوشیدهتر از این حرفها بودند در همان غرب بیحیاء به حساب میامدهاند ... در اسلام قانون دیگری وضع شده است که کاملتر است به این ترتیب که حداقلهای لازم را معرفی کرده است
غربیها پوششهای خودشان را تحمیل میکنند ولی به صورت خزنده به طوریکه شخص فکر کند آزاد است و قدرت انتخاب دارد و غرور انسانیتش حفظ شود! اینکه حالا در اصل دارند فریبش میدهند برایش اهمیت زیادی ندارد ... مهم حفظ ظاهر است که انجام میشود ... ظاهر هم که همه قبول دارند مهمتر از حقیقت است ... و این انسان حقیقتاً عاقل و روشنفکر است ... و شکر خدا که حقیر از نظر ایشان نه عاقل هستم و نه روشنفکر ...
یا علی علیهالسلام
علیکم السلام
طوری حرف از غرب و قوانینش میزنید که گویا شهریست در یک جای جهان! و یا مثلا انگار فقط غرب درگیر این مسائل است!
شما اون قوانین شهری رو که در مورد ساختمون هاش مثال میزنید لطفا متنش رو قرار بدید تا بهتر بتونیم در موردش صحبت کنیم و نظر بدهیم!!!
البته اگر اشکالی نداره از نگاه شما باید عرض شود که نحوه تصویب این قوانین و انتخاب قانونگذاران نیز بحث مهم دیگریست که اینجا مطرح است و باید در نظر گرفته شود!!
ولی خب اگر ما یخواهیم یک شهر خیالی فرض کنیم و یک مثالی زده باشیم که کار خودمون رو توجیه کنیم خب کاری بوده که ۳۶ سال کردیم و نتیجه اش رو هم دیدیم! بنده دوستان زیادی دارم که الان در آمریکای وحشی مشغول گذراندن دکتران! والا میگن وضع خیابونهای اونجا بهتر از ماست! وضع دانشگاهاشون که اصلا قابل قیاس نیست! اونجا اگر کاری هم انجام میشه جای خاصی و ایام خاصی و ساعت خاصی و شرط سنی خاصی و ...... دارد!
اونجا ایالت به ایالت قانونش فرق میکند.... اونجا مردم هر چند وقت یکبار بازنگری قوانین میکنند و از هر قانونی خوششان نیامد یا مفید ندانستن تعویض یا اصلاح میکنند! اونجا مردم میتونن هر حزبی با هر تفکری تشکیل بدن و رای جمع کنند و به هر کرسی ای دست پیدا کنن ولی اینجا .....
خلاصه اونجا خیلی چیزها فرق میکنه با اینجا که نمیتونم بیشتر از این توضیح بدم و وارد جزییات بشم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
علیکم السلام
طوری حرف از غرب و قوانینش میزنید که گویا شهریست در یک جای جهان! و یا مثلا انگار فقط غرب درگیر این مسائل است!
شما اون قوانین شهری رو که در مورد ساختمون هاش مثال میزنید لطفا متنش رو قرار بدید تا بهتر بتونیم در موردش صحبت کنیم و نظر بدهیم!!!
البته اگر اشکالی نداره از نگاه شما باید عرض شود که نحوه تصویب این قوانین و انتخاب قانونگذاران نیز بحث مهم دیگریست که اینجا مطرح است و باید در نظر گرفته شود!!
ولی خب اگر ما یخواهیم یک شهر خیالی فرض کنیم و یک مثالی زده باشیم که کار خودمون رو توجیه کنیم خب کاری بوده که ۳۶ سال کردیم و نتیجه اش رو هم دیدیم! بنده دوستان زیادی دارم که الان در آمریکای وحشی مشغول گذراندن دکتران! والا میگن وضع خیابونهای اونجا بهتر از ماست! وضع دانشگاهاشون که اصلا قابل قیاس نیست! اونجا اگر کاری هم انجام میشه جای خاصی و ایام خاصی و ساعت خاصی و شرط سنی خاصی و ...... دارد!
اونجا ایالت به ایالت قانونش فرق میکند.... اونجا مردم هر چند وقت یکبار بازنگری قوانین میکنند و از هر قانونی خوششان نیامد یا مفید ندانستن تعویض یا اصلاح میکنند! اونجا مردم میتونن هر حزبی با هر تفکری تشکیل بدن و رای جمع کنند و به هر کرسی ای دست پیدا کنن ولی اینجا .....
خلاصه اونجا خیلی چیزها فرق میکنه با اینجا که نمیتونم بیشتر از این توضیح بدم و وارد جزییات بشم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام علیکم،
مثالی که زدم را خودم دیدم و در نتیجه از جایی نخوانده بودم که متنش را اینجا قرار بدهم، ولی به احتمال زیاد اگر بگردید حتماً مرجعش را پیدا میکنید، البته شاید نیازی هم نباشد، عکسهای آنجا را هم اگر نگاه کنید میبینید که عموماً خانهها در یک سبک هستند (در مثالی که حقیر زدم حتی رنگ شیروانی و قاب پنجرهها هم دلخواه نبود و هر محله قانون خودش را داشت)، حالا سؤال پیش میآید که آیا معمارهای آنها نمیدانند که میشود خانهها را به سبکهای دیگری هم ساخت یا میدانند ولی دلیلی دارد که این کار را نمیکنند و اینکه آیا این دلیل آیا آنقدر محکم است که هیچ کس خلاف آن را تصور هم نمیتواند بکند یا اینکه این دلیل در واقع قانونی است که اگر رعایتش نکنند مجبور خواهند شد بنای خود را تغییراتی بدهند یا جریمههای سنگین بابت آن بپردازند ...
در باقی موراد هم ارتباطی میان منظور خودم و مطلب شما نیافتم ... نظر حقیر این بود که ظاهر هر چیزی که در معرضیت تعاملات اجتماعی انسان باشد و اختیارش به دست انسان باشد باید قوانینی حاکم باشد ... اگر قوانینی نباشد حتماً یک عده میتوانند از جهتی باعث اذیت دیگران شوند ... اجتماعی بودن یک تعامل یعنی اینکه روی دیگران بتواند اثر داشته باشد ... این اثر برای برخی شاید خوشایند باشد و برای برخی نباشد ... همینکه وجود داشته باشد کسی که اثر یک اثرگذاری اجتماعی برایش خوشایند نباشد پس باید مرزی برای آن اثرگذاری وضع شود که تا چه حدّ آن پذیرفته است و چه از حدّی به بعد دیگر تجاوز به حقوق دیگران به حساب میآید ... در اسلام این حدود توسط خداوند وضع شده است و در غرب یک عده نشستهاند و برای برخی از این امور قانون وضع کردهاند و سعی کردهاند چالهچولههایش را هم مشخص کنند و برایش قوانینی جعل کنند ... برای برخی موارد هم هیچ قانونی نگذاشتهاند و مردم را آزاد گذاشتهاند، مثل بحث آزادی بیان که البته آن هم کاملاً بدون قید نیست و همچنین مثل پوشش که البته باز هم آن هم کاملاً بدون قید نیست ... با توجه به مطلبی که بیان کردم امیدوار بودم برایتان بدیهی باشد که نبود قانون افتخار نیست بلکه سوراخی است که از روزنهی ان امکان شکلگیری هرجومرج و آزار دیدن عدهای فراهم میشود ... اتفاقاً سسیتم قانونی کامل است که برای حتی جزئیترین تعاملات اجتماعی هم حد قابل قبول وضع کرده باشد و اگر آنرا شناور گذاشته است محدوده یا معیاری برای تعیین آن در هر زمان را نیز وضع کند ... آزادی بدون قید معنایش به صورت بالقوه (نه بالفعل) میشود هرجومرج و ظلم شدن به گروهی از شهروندان جامعه ...
اینکه پوشش هر کسی باید به دلخواه خودش باشد از آن حرفهاست آن هم وقتی در خود غرب هم به طور کامل این مسأله دلخواه نیست و مثلاً برخی رستورانها شما را بدون لباس مجلسی به داخل راه نمیدهند و در سردر دانشگاهها اگر وضع دختری خیلی خراب باشد به او تذکر میدهند که اینجا ساحل دریا نیست و یا اگر کسی کاملاً عریان به خیابان بیاید گاهی مانعش شده و حتی شاید دستگیرش کنند ... آنطور که بیان میکنند همه چیز دلبخواه نیست و این تنها یک شعار است برای فریب افکار عمومی و Bold کردن قوانین محکمتر در ادیان الهی و اینطور جلوه دادن آنها که اینها خلاف حقوق مسلم بشری هستند ... حال آنکه اگر بپذیرند که کاملاً بیقانونی هم نیست و کاملاً دلبخواه هم نیست یعنی پذیرفتهاند که حدّی دارد و آن وقت از ایشان میپرسند که این حدّ را چطور تشخیص دادید که کجا باشد؟ آنها میگویند نشستیم تحقیق کردیم و به این نتیجه رسیدیم و ما هم میگوییم راسخون در علم به ما اینطور توضیح دادهاند و آنها همان اهل بیت علیهمالسلام هستند ...
اما بدتر از اینکه میگویند لباس هر کسی باید مطابق سلیقهی خودش باشد این چیزی است که میگویند لباس هر کسی در اجتماع یک مسألهی شخصی است! این دیگر توهین به شعور مخاطب است! خوب است خودشان هم میگویند که اگر کسی دوست ندارند نگاه نکند و در نتیجه تا اینجا را میفهمند که پس ممکن است کسی غیر از خود آن شخص هم از لباس او خوشش بیاید یا اذیت شود! چطور مسألهی شخصی است که عوارض اجتماعی دارد؟ اصلاً تعریف شخصی بودن یک مسأله چیست؟ چطور وقتی دین و ایمان شخصی است اصلاً نباید در اجتماع مطرح شود و یا نباید مظاهر آن در پوشش ظاهر گردد اما این مسألهی شخصی را میتوان مانند تابلو به تن کرد و این طرف و آن طرف رفت تا از یک تابلوی ثابت بر بالای یک مغازه هم بیشتر در دید دیگران باشد؟
شما مطمئن هستید که غربی که دوستانتان در آنجا مشغول تخصیل دکتری هستند ارزش دفاع کردن داشته باشد یا اصلاً قابل دفاع کردن باشد؟
حقیر در این امور از مرحوم امام تبعیت میکنم که فرمودند اگر ایشان بخواهند مقابل دین ما بایستند ما مقابل تمام دنیای ایشان میایستیم! و این کاری است که حقیر فکر میکنم به سادگی بتوانیم انجام دهیم ... از جزئیات تا کلیات زندگی غربیها و بیدینها قابل نقد عقلایی است و اگر آنها در مقابل دین ما ایستادهاند تنها از این جهت است که پیشدستی کرده باشند ... همانطور که همیشه انسانهای مجرم پیشدستی میکنند ... همانطور که تنها کسی اصرار دارد که باید آزادی بیان باشد که بخواهند حرف باطل هم جایگاهی برای زدن بیابد ... مگرنه با حرف حق که هیچ شخص معقولی مخالفت نمیکند اگر آزادی بیان هم نباشد ... و همچنین است سایر مسائل در غرب ... و همچنین است سایر اتهامهایی که تحت عنوان حقوق بشر متوجه اسلام تشیع و نمایندهی فعلی آن در جهان میزنند
در پناه خدا باشید
یا علی علیهالسلام
متاسفانه بحث یکطرفه بی نتیجه است!
من نمیخوام دوباره پست قبلی خودم رو تکرار کنم، ولی مجبورم دوباره توضیحش بدم!
من وقتی میگم شما اولا اسم آن شهر مدنظر رو بگویید، ثانیا بروید متن قانون شهرسازی رو بیارید، ثالثا نحوه انتخاب قانونگذار و تصویب قانون در اون شهر رو بفرمایید برای اینه که ما به نیت اصلی این افراد پی ببریم! که چرا به قول شما خانه هایشان را یک شکل میسازند! اگر بر فرض شما قانون به آنها زور میکند این قانون چطور به تصویب رسیده است؟ مصوبین چگونه انتخاب شده بودند؟ در نهایت چند درصد اهالی آن شهر موافق اجرای این قانونند؟
حتی اگر تمامی فرض های شما درست باشد(که یقین میدانم درست نیست) خب شهردار این شهر یک قانون زورمندانه برای رسیدن به نیات خودش یا حزبش حاکم کرده ...آیا این مورد تایید شماست که اینطور مثالش رو میزنید و دارید در موردش بحث میکنید؟!!
ثانیا مگر من میگم خجاب بده؟ یا مشکلی باهاش دارم که همش از فلسفه حجاب سخن میگید؟ من نظریاتم در مورد حجاب چه در این تاپیک و چه در تاپیک بحث علمی در مورد خجاب کامل موجوده و میتونید مطالعه بفرمایید اگر تمایل داشتید!
من مشکلم با نجوه ی اچرای اونه.... ! اصلا بد اجرا کردن یک قانون خوب، اون قانون رو هم نابود میکنه!!
شما توی همین آیات قرآن که در مورد حجاب هست کجا میبینید یک کلمه از زنان سخن بگه؟ حتی از زنان مسلمان هم سخن نمیگه! بلکه از زنان مومن و یا از زنان پیامبر صحبت میکنه! یعنی حجاب اینقدر والا و با ارزشه که هرکس لایق رعایت اجباری اون نیستش!!
چرا حجاب رو برای کنیز آزاد گذاشته؟ حتی برای کنیز مسلمان!! حتی توی نماز!!!!!!! اینا به نظر شما یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(من توضیحشو دادم قبلا توی پستهام)
شاید کنیزها چشم و ابرو نداشتن! دلبری بلد نبودن! ریش سیبیل داشتن شایدم! شایدم اصلا نامرئی بودن و مردهای مسلمان اینارو نمیدیدن که به گناه بیفتن!!
بابا تورو خدا بس کنیم اینجور تحلیل های آبکی رو ......
من بازم میتونم مثال های بهتری بزنم تا بحث روشن تر بشه .... ولی اینجا عمومیه و نمیخوام بهانه دست آدم ضد دین و ضد انقلاب و .... بیفته!
فقط همینقدر میگم که اگر یک مجتمع آپارتمانی بود توش ۴تا خانواده مسلمان بود و ۵ تا خانواده نامسلمون، و نامسلمون ها بی حجاب میگشتن توی ساختمون، مسلمون ها حق ندارن با زور جلوی اونهارو بگیرن!
ضمنا من اصلا از غرب دفاع نمیکنم! نمیدونم چرا چنین برداشتی کردید(احتمالا چون گفتم وضعشان از ما بهتره! بله الانم میگم وضع خیلی از خیابون های آمریکا از تهران ما بهتره). اما اون تیکه هایی که در مورد آزادی بیان نوشتید مشکل داره ولی دیگه واردش نمیشم چون اینجا موضوعش چیز دیگست.
و من الله توفیق
اجتماعی بودن یک تعامل یعنی اینکه روی دیگران بتواند اثر داشته باشد ... این اثر برای برخی شاید خوشایند باشد و برای برخی نباشد ... همینکه وجود داشته باشد کسی که اثر یک اثرگذاری اجتماعی برایش خوشایند نباشد پس باید مرزی برای آن اثرگذاری وضع شود که تا چه حدّ آن پذیرفته است
سلام و ادب
با احترام به تمام مطالب شما بالاخره بايد تكليف معلوم باشه يا بگيد حجاب يه مساله اعتقاديه كه در اينصورت حجاب اجباري معنايي نداره مثل نماز و ساير اعمال دينيه و يا بگيد يه مساله اجتماعيه و همه بايد يه رنگ باشن پس در اينصورت همونجور كه لباسهاي تنگ و محرك تفريطه نقاب هم افراطه. اگر شما اعتقاد داريد مرزي بايد قائل شد اين مرز بايد از هر دو سمت باشد. نه افراط بشه نه تفريط. چطور وقتي گشت ارشاد يه دختري رو كه فقط چند تا تار موش بيرونه (با اونهايي كه وضعشون خرابه كار ندارم) بگيره بچپونه تو ماشين كار درستيه اما هيشكي حق نداره به افراطيهايي كه با كارهاشون و مستحباتشون مردم رو از دين بيزار مي كنن بگه بالا چشت ابروئه؟ مزاحم كمالگرايي سروران گرامي نبايد شد. خب اين اثرگذاری اجتماعی برای خيلي هاي ديگه هم خوشایند نيست.
مي شه بپرسم چرا تو همه تاپيكها به نفع اعتقاد خودتون نتيجه گيري مي كنيد؟
متاسفانه بحث یکطرفه بی نتیجه است!
سلام علیکم برادر آزردهخاطر و رحمت خدا بر شما،
حقیر یک شخصیت حقیقی هستم اگر خدا قبول کند بحث شما یک بحث یکطرفه با خودتان در آینه یا با دیوار نیست :khandeh!: امیدتان را از دست ندهید، اگر چهار بار یک مطلب را گفتید و حقیر نفهمیدم همیشه این امید هست که بار پنجم متوجه مطلبتان بشوم :Gol:
من نمیخوام دوباره پست قبلی خودم رو تکرار کنم، ولی مجبورم دوباره توضیحش بدم!
من وقتی میگم شما اولا اسم آن شهر مدنظر رو بگویید، ثانیا بروید متن قانون شهرسازی رو بیارید، ثالثا نحوه انتخاب قانونگذار و تصویب قانون در اون شهر رو بفرمایید برای اینه که ما به نیت اصلی این افراد پی ببریم! که چرا به قول شما خانه هایشان را یک شکل میسازند! اگر بر فرض شما قانون به آنها زور میکند این قانون چطور به تصویب رسیده است؟ مصوبین چگونه انتخاب شده بودند؟ در نهایت چند درصد اهالی آن شهر موافق اجرای این قانونند؟
حتی اگر تمامی فرض های شما درست باشد(که یقین میدانم درست نیست) خب شهردار این شهر یک قانون زورمندانه برای رسیدن به نیات خودش یا حزبش حاکم کرده ...آیا این مورد تایید شماست که اینطور مثالش رو میزنید و دارید در موردش بحث میکنید؟!!
به زعم خودم همان بار اول هم که فرمودید منظور شما را متوجه شده بودم ... نظر شما این است که دلیل این قانون را بررسی کنیم، حقیر به نظرم مسلّم است که دلیل آنها چیست، یک بار همین چند سال پیش تلویزیون خودمان هم برنامهای پخش کرد که می گفتند ما بارها به این وضع بی قانونی در نمای ساختمانها اعتراض کردهایم و یا برایش آییننامه دادهایم ولی رعایت نمیشود و نظارت نمیشود و از این دست مسائل ... آنها میگفتند که خیلی مهم است که نمای شهری دارای یک هویت باشد و این هویت هم باید بومی و مطابق با فرهنگ و اعتقادات خودمان باشد ... به زعم حقیر درستی این مطلب چیزی در حدّ بدیهی است ... آن اروپاییان هم چیز خیلی عجیب و غریب دیگری در سرشان نبوده است ... ظاهر شهر برایشان مهم است ... ظاهر شهر را میخواهند هویتی داشته باشد که آن هویت را هم میخواهند بومی خودشان و مطابق فرهنگ و تاریخ و سنتهای خودشان باشد ... از نظر گردشگری هم این مسأله اهمیت دارد ... بعید هم میدانم هیچ آدم عاقلی با این کار آنها مخالفت کند و بحث دیکتاتوری در این بین مطرح شود ...
اگر حقیر گفتم آنها ظاهر ساختمانهایشان را به صورت قانون در آوردند که دلبخواه نباشد، با وجودیکه ملک شخصی مالکان ایشان است و قاعدتاً باید گفت یک مسألهی شخصی است و به کسی ربطی ندارد و یا باید گفت هر کسی که بدش میاید نگاه نکند، در واقع طعنه بود به کسانی که به قول شما استدلالها و تحلیلهای آبکی در دفاع از ضروری نبودن حجاب در جامعه و شخصی بودن مسألهی انتخاب لباس از میزان پوشیدگی تا میزان اندامی بودن یا گشاد بودنش و غیره میدهند ...
ثانیا مگر من میگم خجاب بده؟ یا مشکلی باهاش دارم که همش از فلسفه حجاب سخن میگید؟ من نظریاتم در مورد حجاب چه در این تاپیک و چه در تاپیک بحث علمی در مورد خجاب کامل موجوده و میتونید مطالعه بفرمایید اگر تمایل داشتید!
شما از کجا متوجه شدید که مخاطب حقیر در پست اولم شما بودید؟ یک نفر داشت با یک نفر دعوا میکرد، یک نفر پرید بین آن دو نفر و کلام ناسزای یک نفر از آن دو نفر هنوز منعقد نشده بود، برگشت به آن شخص گفت چرا ناسزا میدهید مگر من چه کار کردم! خوب خودش پریده بود وسط آن دو نفر مگرنه شاید مخاطب هیچ کدام از آنها نبود ... در پست اولم حقیر مخاطبم کسانی بودند که با حجاب مشکل دارند، اگر شما ندارید که پس حقیر هم با شما نبودهام ...
در پست دومم هم که مخاطبم شما بودید در واقع پاسخ مطالبی که فرموده بودید را دادم و در همان پست هم نوشتم که متوجه ارتباط نظرتان به پست قبلیام نشدهام ... باقی بحثهایم بر اساس این فرض بود که لابد شما هم مدافع آزادی حجاب و پوشش و مدافع حقوق بشر غربی هستید ... این فرض از آنجا به ذهنم رسید که فکر نمیکردم کسی مقابل مطلبی جبههگیری کند که با آن موافق است ... البته الآن فهمیدم که با اصل آن موافق هستید و با دفاعیات امثال حقیر از حجاب است که مشکل دارید و آنها را سبک و بدون درونمایه تصور مینمایید ... :Gol:
من مشکلم با نجوه ی اچرای اونه.... ! اصلا بد اجرا کردن یک قانون خوب، اون قانون رو هم نابود میکنه!!
بله نحوهی اجرای احکام خدا خیلی مهمه ... موافقم ...
شما توی همین آیات قرآن که در مورد حجاب هست کجا میبینید یک کلمه از زنان سخن بگه؟ حتی از زنان مسلمان هم سخن نمیگه! بلکه از زنان مومن و یا از زنان پیامبر صحبت میکنه! یعنی حجاب اینقدر والا و با ارزشه که هرکس لایق رعایت اجباری اون نیستش!!
در مورد حجاب دو بحث داریم ... یکی اینکه خداوند به مؤمنین میگوید که پوشش کافی داشته باشید و چشمهایتان را حفظ کنید، چه به زنان و چه به مردان و این جنبهی خودسازی دارد ... اما دستورات خداوند یک جنبهی اجتماعی هم دارد ... از جهات متعددی میشود به چرایی آن پرداخت ... یکی از آنها کم کردن زمینهی گناه است ... یکی دیگر سختکردن و صعبالوصول کردن شرایط انجام گناه است ... یکی هم این است که در یک اجتماع نباید نسبت به بیدینان هم بیتفاوت بود و اگر دین درست اجرا شود زمینهی جذب برای آنها هم فراهم میشود و کافی است زیبایی احکام الهی در عمل به ایشان نشان داده شود (حکمتی که در بردهداری اسلامی هم بوده است) ... یکی هم اینکه نمیشود در اجرای یک حکم اول پرسید شما چه دینی دارید و بعد امر به معروف یا نهی از منکر کند ... حالا در یک جامعه که درصد مثلاً مسلمین ۵۰٪ باشد و سایر ادیان هم درش زیاد باشند شاید نشود قانون اجتماع را بر اساس تنها اعتقاد نیمی از مردم تنظیم کرد ولی در ایرانی که قریب به اتفاق مردم مسلمان هستند تنظیم کردن قوانین اجتماعی بر اساس احکام اسلام امری نامعقول نیست ... هر جامعهای به هر حال باید یک سری قوانین اجتماعی داشته باشد، به جای آنکه قوانین مندرآوردی خودمان را بگذاریم قوانین خدا را به کار میبندیم ... از نظر ریاضی هم اگر بخواهید برایتان توجیه کنم مثالم را از رفعناپیوستگی در توابع میآورم ... اگر یک تابع در تعداد شمارا و متناهی نقطه ناپیوسته باشد و ناپیوستگی آن از نوع Removable Discontinuity باشد به راحتی با بازتعریف تابع در آن نقاط معدود میتوان ناپیوستگی مورد نظر را رفع کرد و یک ضابطهی هموار برای تمام نقاط به دست آورد ... کافی است اقلیتهای دینی به جای آنکه قوانین متفاوتی تصویب شود که عملاً نظارت بر آنها مشکل شود مانند دیگران ظاهر را حفظ کنند ... البته در موارد جزئیتر که کمتر روی کل اجتماع اثر داشته باشد میتوان قوانینی را هم خاص ایشان وضع کرد، همانطور که هر صنفی از مردم در برخی از قوانین با سایر مردم متفاوت هستند ...
چرا حجاب رو برای کنیز آزاد گذاشته؟ حتی برای کنیز مسلمان!! حتی توی نماز!!!!!!! اینا به نظر شما یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(من توضیحشو دادم قبلا توی پستهام)
شاید کنیزها چشم و ابرو نداشتن! دلبری بلد نبودن! ریش سیبیل داشتن شایدم! شایدم اصلا نامرئی بودن و مردهای مسلمان اینارو نمیدیدن که به گناه بیفتن!!
در این مورد قبلاً بحثهایی در سایت داشتهایم ... کنیزها و بردهها شأن اجتماعی پایینتری داشتهاند و اگر حجاب پوشش زنان آزاد باشد یک اعتباری ظاهری برای حجاب ایجاد میشود که شأنی را برای آن اعتبار میبخشد ... یعنی زنان آزاد مثلاً از ترس آنکه کسی فکر نکند آنها برده هستند حجابشان را کامل رعایت میکنند ... دقیقاً برعکس وضع فعلی که گاهی اگر کسی چادر بپوشد فکر میکنند پول نداشته است مانتو بخرد! اگرچه روی همین هم میشود بحثهایی داشت که فعلاً بیارتباط با موضوع است ...
اینکه فرمودید مگر آن زنان دلبری نداشتند و غیره قابل بحث است ... مردان شاید کمتر به دنبال کنیزها بودهاند و تا میشده به سراغ مردان ازاد بروند به سراغ آنها نمیرفتهاند ... برای ازدواج نمیرفتهاند مگرنه شاید کنیزی را که خوششان میآمده میخریدند ...
در مورد بردهها که خود را با کنیزان در یک سطح میدانستند هم آنچه حریم بین ایشان و آنها میشده است اربابهایشان بوده که ایشان اگر دست از پا خطا میکردند شاید مجازات میشدند و خلاصه قید و بندشان چیز دیگری بوده است ...
البته بحث منحصر در همین موارد نیست ... که ظاهراً خودتان هم در این زمینه صاحبنظر هستید
بابا تورو خدا بس کنیم اینجور تحلیل های آبکی رو ......
... :Gig: دست بالای دست بسیار است ... شما دلایل ما را آبکی میبینید و یک نفر دیگر هم دلایل شما را آبکی میبیند ... به نظرتان بهتر نیست هر کداممان به اندازهی ظرفیت خودمان تلاشمان را برای دفاع از دین خدا بکنیم؟ آیا کسی که دارد برای خدا تلاش میکند را با این بیان از کار خوب نهی میکنید؟ البته شما شکر خدا مؤمن هستید ولی خوب است همهی ما مراقب باشیم که در اصلاح روش دیگر مسلمین تا آنجا پیش نرویم که مصداق این آیه شویم که خداوند فرموده «وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ» ... و باز راقب باشیم که خلاف این رویهی حضرت نوح علیهالسلام عمل نکنیم که خداوند فرموده:
قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ * قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّي ۖ لَوْ تَشْعُرُونَ * وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ * إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
من بازم میتونم مثال های بهتری بزنم تا بحث روشن تر بشه .... ولی اینجا عمومیه و نمیخوام بهانه دست آدم ضد دین و ضد انقلاب و .... بیفته!
:Gol:
فقط همینقدر میگم که اگر یک مجتمع آپارتمانی بود توش ۴تا خانواده مسلمان بود و ۵ تا خانواده نامسلمون، و نامسلمون ها بی حجاب میگشتن توی ساختمون، مسلمون ها حق ندارن با زور جلوی اونهارو بگیرن!
بستگی دارد ...
ضمنا من اصلا از غرب دفاع نمیکنم! نمیدونم چرا چنین برداشتی کردید(احتمالا چون گفتم وضعشان از ما بهتره! بله الانم میگم وضع خیلی از خیابون های آمریکا از تهران ما بهتره). اما اون تیکه هایی که در مورد آزادی بیان نوشتید مشکل داره ولی دیگه واردش نمیشم چون اینجا موضوعش چیز دیگست.
حقیر کاری با غرب ندارم ولی اگر کسی آنرا در مقابل دینمان بلند کند و چه اسلام را در هر سطحی و چه مسلمین را در سطح کلان محکوم کند به نحوی که اسلام محکوم شود مقابلش میایستم، ان شاء الله ... احتمالاً اینکه در مقابل شما آنطور ایستادم ناشی از سوء تفاهم بوده است (بخصوص که در بالا هم گفتید نمیخواهید بهانه به ضد دین و ضد انقلاب بدهید) که اگر بوده است از شما عذرخواهی میکنم :Gol:
یا علی علیهالسلام
سلام و ادب
با احترام به تمام مطالب شما بالاخره بايد تكليف معلوم باشه يا بگيد حجاب يه مساله اعتقاديه كه در اينصورت حجاب اجباري معنايي نداره مثل نماز و ساير اعمال دينيه و يا بگيد يه مساله اجتماعيه و همه بايد يه رنگ باشن پس در اينصورت همونجور كه لباسهاي تنگ و محرك تفريطه نقاب هم افراطه. اگر شما اعتقاد داريد مرزي بايد قائل شد اين مرز بايد از هر دو سمت باشد. نه افراط بشه نه تفريط. چطور وقتي گشت ارشاد يه دختري رو كه فقط چند تا تار موش بيرونه (با اونهايي كه وضعشون خرابه كار ندارم) بگيره بچپونه تو ماشين كار درستيه اما هيشكي حق نداره به افراطيهايي كه با كارهاشون و مستحباتشون مردم رو از دين بيزار مي كنن بگه بالا چشت ابروئه؟ مزاحم كمالگرايي سروران گرامي نبايد شد. خب اين اثرگذاری اجتماعی برای خيلي هاي ديگه هم خوشایند نيست.
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته و عرض ادب و احترام،
وقتی دین اسلام دین کاملی است که هم تعالیم فردی دارد و هم اجتماعی در این صورت یک مسأله هم میتواند ابعاد اعتقادی داشته باشد و هم ابعاد اجتماعی ... مثل اینکه امر به معروف و نهی از منکر یک مسألهی دینی هست و یک مسألهی اجتماعی هم هست
اگر اینکه همه باید یک رنگ باشند را از مثال قانوننمند بودن نمای ساختمانها در شهرهای خارج از کشور وام گرفته باشید منظور حقیر آنجا واقعاً این نبوده است که پس دیگر پوشش همهی مردم باید مثل هم یا به رنگ هم باشد ... بلکه مسألهی مده نظر حقیر این بود که ظاهر ساختمانها وقتی اثر اجتماعی دارد که برایش قانون اجتماعی گذاشته میشود دیگر نباید درکش برای کسی سخت باشد که برای پوشش آدمها که مانند تابلو که دستشان بگیرند و این طرف و آن طرف بروند هم تأثیر اجتماعی دارد ... لابد دیدهاید که برخی لباسها جنبهی تبلیغی هم دارند و مثلاً روی لباسهای فوتبال رسماً برخی چیزها را تبلیغ میکنند ... باز لابد دیدهاید که گاهی روی لباسها در تظاهراتها شعار مینویسند یا عکسهای بدون شرح با مضمون سیاسی و غیره مینویسند ... همهی اینها یعنی لباس یک مسألهی شخصی نیست و اجتماعی است ... اینکه حقیر یک مثال نمای ساختمانها را آوردم تنها یک نمونه از هزاران نمونهای بود که میشد به عنوان مثال مطرح کرد ... با این حساب ان شاء الله سوء تفاهم پیش آمده رفع شده باشد، حقیر معتقد نیستم همه باید لباس فرم بپوشند و همه یک طرح و یک رنگ داشته باشند ... منظور فقط قانونمند شدن آن و دلبخواه نبودن به معنای بیقیدی آن بود ... اینکه قانون آن چه باشد در جای دیگر قابل بررسی است ... تا اینجا فقط غلط بودن این شعار را سعی کردم نشان دهم که میگویند لباس یک مسألهی کاملاً شخصی است و به کسی ربط ندارد ... یا اینکه میگویند اگر کسی دوست ندارد ببیند نگاه کند ...
اما در مورد بخش دوم فرمایشتان که اگر باید مرزی باشد باید از هر دو طرف بالا و پایین باشد اگر ممکن است دلیلتان را بفرمایید ... قبلش بگذارید این را هم اضافه کنم که وقتی حقیر پذیرفتم که پوشش انسانها در محیط اجتماعی یک مسألهی شخصی نیست یعنی پذیرفتهام که اثرگذاری اجتماعی دارد و هر کسی هر لباسی که بپوشد یک عده ممکن است خوششان بیاید و یک عده ممکن است بدشان بیاید ... یک خانمی ممکن است برای اینکه نامحرم نگاهش نکند تصمیم بگیرد که لباس کهنه بپوشد و خلاصه طوری در اجتماع ظاهر شود که همه به چشم کسی که در شأن آنها نیست بهش نگاه کنند و خلاصه توجه هیچ کس را به خودش جلب نکند ... این هم یک تفکر است (البته حقیر تابحال چنین چیزی ندیدهام شکر خدا! کسانی که پولدار هستند و ادای آدمهای بیخانمان و خانهبهدوش را در میآورند معروف است که برای تکدّیگری این کار را میکنند و نه برای اینکه مثلاً نامحرم به ایشان توجه نکند و نزد خدا محبوبتر بشوند!) ولی آیا قانون این اجازه را به او باید بدهد؟ از نظر خیلیها لباس کثیف دیگران در روحیهی ایشان اثر منفی میگذارد و یا اگر ایشان بوی بد بدهند به جای اینکه جلب توجه نکنند حالت زدگی ایجاد میکنند ... اینکه این موارد چقدر درست باشد و چقدر غلط باشد قابل بحث است ولی حقیر فقط خواستم بگویم که اثرگذاری پوشش روی دیگران را قبول دارم ... شما هم ظاهراً قبول دارید ... در این صورت میرویم به سراغ قانونگذاری و تعریف مرزها برای پوشش ... چه برای زنان و چه برای مردان ... هر جامعهای قانون خودش را دارد و ما هم از بعد از نقلاب قانونمان را از اسلام گرفتهایم ... در اسلام هم حد واجب پایین برای پوشش داریم ولی حد واجب بالا برای پوشش نداریم ... ما هم همین را قانون کردیم ... حالا شما بر چه مبنایی فکر میکنید باید برای حدّ بالا هم مرزش گذاشت که بالاتر از آن افراط باشد؟ این سؤال را بر این اساس از شما میپرسم که میدانم شما مخالف اسلام که نیستید هیچ، در جایی هم پوشیده بودن مطابق اسلام را انتخاب کردهاید که میتوانستید انتخاب نکرده باشید ... یعنی میدانم که نظر اسلام را به نظر خودتان و دیگران ترجیح میدهید ... با این حساب بر چه مبنایی فکر میکنید باید حدّ بالایی هم برای پوشش تعریف کرده و به صورت قانون درآوریم؟
مي شه بپرسم چرا تو همه تاپيكها به نفع اعتقاد خودتون نتيجه گيري مي كنيد؟
خواهر گرامی حقیر قبلاً نتیجهگیریهایم را کردهام و آنها را به صورت اعتقاد پذیرفتهام و حالا بر اساس همان اعتقادات در بحثها شرکت میکنم، اینطور نیست که چیزی که دارم اینجا مینویسم برای خودم هم جدید باشد و بخواهم به نفع اعتقادات خودم مطلب را جمعبندی و نتیجهگیری کنم ... اگر در تاپیک چیزی یاد بگیرم که نمیدانستم شاید در جمعبندی که پیش خودم دارم برخی از نتیجهگیریهای قبلی و در نتیجه اعتقاداتی که نتیجهی آنهاست را ویرایش کنم. مگر شما غیر از این عمل میکنید؟
یا علی علیهالسلام
سلام علیکم برادر آزردهخاطر و رحمت خدا بر شما،
حقیر یک شخصیت حقیقی هستم اگر خدا قبول کند بحث شما یک بحث یکطرفه با خودتان در آینه یا با دیوار نیست :khandeh!: امیدتان را از دست ندهید، اگر چهار بار یک مطلب را گفتید و حقیر نفهمیدم همیشه این امید هست که بار پنجم متوجه مطلبتان بشوم :Gol:به زعم خودم همان بار اول هم که فرمودید منظور شما را متوجه شده بودم ... نظر شما این است که دلیل این قانون را بررسی کنیم، حقیر به نظرم مسلّم است که دلیل آنها چیست، یک بار همین چند سال پیش تلویزیون خودمان هم برنامهای پخش کرد که می گفتند ما بارها به این وضع بی قانونی در نمای ساختمانها اعتراض کردهایم و یا برایش آییننامه دادهایم ولی رعایت نمیشود و نظارت نمیشود و از این دست مسائل ... آنها میگفتند که خیلی مهم است که نمای شهری دارای یک هویت باشد و این هویت هم باید بومی و مطابق با فرهنگ و اعتقادات خودمان باشد ... به زعم حقیر درستی این مطلب چیزی در حدّ بدیهی است ... آن اروپاییان هم چیز خیلی عجیب و غریب دیگری در سرشان نبوده است ... ظاهر شهر برایشان مهم است ... ظاهر شهر را میخواهند هویتی داشته باشد که آن هویت را هم میخواهند بومی خودشان و مطابق فرهنگ و تاریخ و سنتهای خودشان باشد ... از نظر گردشگری هم این مسأله اهمیت دارد ... بعید هم میدانم هیچ آدم عاقلی با این کار آنها مخالفت کند و بحث دیکتاتوری در این بین مطرح شود ...
اگر حقیر گفتم آنها ظاهر ساختمانهایشان را به صورت قانون در آوردند که دلبخواه نباشد، با وجودیکه ملک شخصی مالکان ایشان است و قاعدتاً باید گفت یک مسألهی شخصی است و به کسی ربطی ندارد و یا باید گفت هر کسی که بدش میاید نگاه نکند، در واقع طعنه بود به کسانی که به قول شما استدلالها و تحلیلهای آبکی در دفاع از ضروری نبودن حجاب در جامعه و شخصی بودن مسألهی انتخاب لباس از میزان پوشیدگی تا میزان اندامی بودن یا گشاد بودنش و غیره میدهند ...شما از کجا متوجه شدید که مخاطب حقیر در پست اولم شما بودید؟ یک نفر داشت با یک نفر دعوا میکرد، یک نفر پرید بین آن دو نفر و کلام ناسزای یک نفر از آن دو نفر هنوز منعقد نشده بود، برگشت به آن شخص گفت چرا ناسزا میدهید مگر من چه کار کردم! خوب خودش پریده بود وسط آن دو نفر مگرنه شاید مخاطب هیچ کدام از آنها نبود ... در پست اولم حقیر مخاطبم کسانی بودند که با حجاب مشکل دارند، اگر شما ندارید که پس حقیر هم با شما نبودهام ...
در پست دومم هم که مخاطبم شما بودید در واقع پاسخ مطالبی که فرموده بودید را دادم و در همان پست هم نوشتم که متوجه ارتباط نظرتان به پست قبلیام نشدهام ... باقی بحثهایم بر اساس این فرض بود که لابد شما هم مدافع آزادی حجاب و پوشش و مدافع حقوق بشر غربی هستید ... این فرض از آنجا به ذهنم رسید که فکر نمیکردم کسی مقابل مطلبی جبههگیری کند که با آن موافق است ... البته الآن فهمیدم که با اصل آن موافق هستید و با دفاعیات امثال حقیر از حجاب است که مشکل دارید و آنها را سبک و بدون درونمایه تصور مینمایید ... :Gol:بله نحوهی اجرای احکام خدا خیلی مهمه ... موافقم ...
در مورد حجاب دو بحث داریم ... یکی اینکه خداوند به مؤمنین میگوید که پوشش کافی داشته باشید و چشمهایتان را حفظ کنید، چه به زنان و چه به مردان و این جنبهی خودسازی دارد ... اما دستورات خداوند یک جنبهی اجتماعی هم دارد ... از جهات متعددی میشود به چرایی آن پرداخت ... یکی از آنها کم کردن زمینهی گناه است ... یکی دیگر سختکردن و صعبالوصول کردن شرایط انجام گناه است ... یکی هم این است که در یک اجتماع نباید نسبت به بیدینان هم بیتفاوت بود و اگر دین درست اجرا شود زمینهی جذب برای آنها هم فراهم میشود و کافی است زیبایی احکام الهی در عمل به ایشان نشان داده شود (حکمتی که در بردهداری اسلامی هم بوده است) ... یکی هم اینکه نمیشود در اجرای یک حکم اول پرسید شما چه دینی دارید و بعد امر به معروف یا نهی از منکر کند ... حالا در یک جامعه که درصد مثلاً مسلمین ۵۰٪ باشد و سایر ادیان هم درش زیاد باشند شاید نشود قانون اجتماع را بر اساس تنها اعتقاد نیمی از مردم تنظیم کرد ولی در ایرانی که قریب به اتفاق مردم مسلمان هستند تنظیم کردن قوانین اجتماعی بر اساس احکام اسلام امری نامعقول نیست ... هر جامعهای به هر حال باید یک سری قوانین اجتماعی داشته باشد، به جای آنکه قوانین مندرآوردی خودمان را بگذاریم قوانین خدا را به کار میبندیم ... از نظر ریاضی هم اگر بخواهید برایتان توجیه کنم مثالم را از رفعناپیوستگی در توابع میآورم ... اگر یک تابع در تعداد شمارا و متناهی نقطه ناپیوسته باشد و ناپیوستگی آن از نوع Removable Discontinuity باشد به راحتی با بازتعریف تابع در آن نقاط معدود میتوان ناپیوستگی مورد نظر را رفع کرد و یک ضابطهی هموار برای تمام نقاط به دست آورد ... کافی است اقلیتهای دینی به جای آنکه قوانین متفاوتی تصویب شود که عملاً نظارت بر آنها مشکل شود مانند دیگران ظاهر را حفظ کنند ... البته در موارد جزئیتر که کمتر روی کل اجتماع اثر داشته باشد میتوان قوانینی را هم خاص ایشان وضع کرد، همانطور که هر صنفی از مردم در برخی از قوانین با سایر مردم متفاوت هستند ...
در این مورد قبلاً بحثهایی در سایت داشتهایم ... کنیزها و بردهها شأن اجتماعی پایینتری داشتهاند و اگر حجاب پوشش زنان آزاد باشد یک اعتباری ظاهری برای حجاب ایجاد میشود که شأنی را برای آن اعتبار میبخشد ... یعنی زنان آزاد مثلاً از ترس آنکه کسی فکر نکند آنها برده هستند حجابشان را کامل رعایت میکنند ... دقیقاً برعکس وضع فعلی که گاهی اگر کسی چادر بپوشد فکر میکنند پول نداشته است مانتو بخرد! اگرچه روی همین هم میشود بحثهایی داشت که فعلاً بیارتباط با موضوع است ...
اینکه فرمودید مگر آن زنان دلبری نداشتند و غیره قابل بحث است ... مردان شاید کمتر به دنبال کنیزها بودهاند و تا میشده به سراغ مردان ازاد بروند به سراغ آنها نمیرفتهاند ... برای ازدواج نمیرفتهاند مگرنه شاید کنیزی را که خوششان میآمده میخریدند ...
در مورد بردهها که خود را با کنیزان در یک سطح میدانستند هم آنچه حریم بین ایشان و آنها میشده است اربابهایشان بوده که ایشان اگر دست از پا خطا میکردند شاید مجازات میشدند و خلاصه قید و بندشان چیز دیگری بوده است ...
البته بحث منحصر در همین موارد نیست ... که ظاهراً خودتان هم در این زمینه صاحبنظر هستید... :Gig: دست بالای دست بسیار است ... شما دلایل ما را آبکی میبینید و یک نفر دیگر هم دلایل شما را آبکی میبیند ... به نظرتان بهتر نیست هر کداممان به اندازهی ظرفیت خودمان تلاشمان را برای دفاع از دین خدا بکنیم؟ آیا کسی که دارد برای خدا تلاش میکند را با این بیان از کار خوب نهی میکنید؟ البته شما شکر خدا مؤمن هستید ولی خوب است همهی ما مراقب باشیم که در اصلاح روش دیگر مسلمین تا آنجا پیش نرویم که مصداق این آیه شویم که خداوند فرموده «وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ» ... و باز راقب باشیم که خلاف این رویهی حضرت نوح علیهالسلام عمل نکنیم که خداوند فرموده:
قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ * قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّي ۖ لَوْ تَشْعُرُونَ * وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ * إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
:Gol:
بستگی دارد ...
حقیر کاری با غرب ندارم ولی اگر کسی آنرا در مقابل دینمان بلند کند و چه اسلام را در هر سطحی و چه مسلمین را در سطح کلان محکوم کند به نحوی که اسلام محکوم شود مقابلش میایستم، ان شاء الله ... احتمالاً اینکه در مقابل شما آنطور ایستادم ناشی از سوء تفاهم بوده است (بخصوص که در بالا هم گفتید نمیخواهید بهانه به ضد دین و ضد انقلاب بدهید) که اگر بوده است از شما عذرخواهی میکنم :Gol:
یا علی علیهالسلام
سلام
نمیدونم چرا گفتید آزرده خاطر؟! من حوصله ام سر رفت از اینکه من میگویم نر است و شما میگویید بدوش! وگرنه آزردگی ای نبود و نیست!
خواهشا این مثال شهر رو بیخیال شوید! یعنی مثال بهتر پیدا نمیکنید؟ من دیگر حوصله ام نمیکشد در مورد یک شهر خیالی حرف بزنم! البته ببخشید! بعدشم در پیام قبلی هم عرض شد از کی تا به حال شهردار و اصلا تفکر شهری یک شهر یا کشور برای ما شده مصداق و معیار؟! اینهمه شهر و کشور پیشرفته جهان که چنین قوانین ناسیونالیستی-راشیستی ندارن تکلیفشان چیست؟ من توی پست قبلی گفتم غرب را در خیلی موارد قبول ندارم ....حصوصا اروپا را ! یا توی پست قبلترش هم گفتم مگر این مسائل فقط در غرب است و در شمال و جنوب و شرق نیست؟!
ولی شما چون فقط دوست دارید از مثال فرضی خود نتیجه گیری مطلوب را کنید، اصلا به این موارد توجه ندارید و نیت خوانی خودتان را میکنید و به جای بردن نام شهر و قرار دادن متن قانون مربوطه میگویید در تلوزیون ما چنین میگفتند!!
خدارو شکر در کشور ما چنین قوانین کوری اجرا نمیشود!!! هویت شهر یعنی مردم و فرهنگ عصر حاظر آن شهر! این مردم هستند که شهر را میسازند نه شهر(تفکرات یک نفر یا عده ای خاص) مردم را!
بگذریم.
بله شما در پست اولتان نقل قولی از من نکرده و نامی هم نبردید ولی بنظرم حرفهایتان در مقابل چیزهایی بود که من پست قبلش گفته بودم
بازم بگذریم.
===============================================================
اما بحث اصلی
شما به من جواب ندادید که چرا آیه حجاب تنها برای زنان مومن و زنان پیامبر نازل شد و حتی واژه زنان مسلمان هم در آن به چشم نمیخورد؟
من به تحلیل(توجیه) شما کاری ندارم چون مطالب شمارو من میتونم عینا برعکس و بهترش رو تجلیل(توجیه) کنم! اگر شما به حرف خودتان پایبندید که ما باید به قوانین اسلام پایبند باشیم، از کجای قرآن دستور عمومی و الزامی حجاب رو استباط کردید؟؟؟؟؟
همچنین در کجای تاریخ نوشته حجاب در مملکت اسلامی برای همه اجباری بوده؟(من خودم از کارشناسان آنلاین مرکز قبلا پرسیده ام و هیچیک پاسخی نداشتند).
کما اینکه من باز هم از قرآن وضعیت حجاب کنیز هارو مثال زدم که یک نمونه بارز برای نقض عمومیت و اجباری بودن حجاب در جامعه اسلامیه!
بعد من تمام تحلیلای شمارو که در مورد زنان و تاثیر پوشش آنها بر جامعه میزنید رو در مورد کنیزها که مصداق بارز بی حجابی در جکومت اسلامی بودن از شما میپرسم و دلیل منطقی میخواهم....شما توجیهاتی میارید که بذارید بیشتر در موردش بحث نکنیم!!
اون مثال تابع خارجکی هم که گفتید گرچه در سطح سواد ما نبود ولی از توضیحات بعدش این برداشت رو کردیم که شما با دیکتاتوری اکثریت موافقید! مثل اتفاقی که در فرانسه افتاد و گفتن دخترا حق ندارن با پوشش غیرمتعارف(همون اسلامی) بیان تو دانشگاه!!!!!!
من وظیفه خود دانستم از دوستی های خاله خرسه با دین، در حد توانم جلوگیری کنم! خوبه شما خودتان قبول دارید دفاع نکردن بهتر از دفاع بدکردن است!!
آخرشم تشکر از اینکه آیه نهی از معروف برای ما نوشتید و مارو با قوم نوح مقایسه فرمودید!
قبلا هم گفته بودم که تکلیف ما با این تفکر ترسوی زورگو تنها پس از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مشخص میشود!
بگــــــــــــــــــــــــــذریم! ما با هم به نتیجه نمیرسیم(حالا شما با خیال راحت طوری بنویسید که ما از بحث فرار کردیم....مثلا برادر آزرده ی فراری من...و بعد دوباره حرفهای پیشین را تکرار نمایید چون دگیر کسی نیست که پاسخ بدهد ....)
با توجه به جنگ نرم در پیش رو
بهتر دیدیم یک کنکاشی بنماییم و چیزهایی را از کابران یاد بگیریم
مثلا بعضی ها می گویند ما خودمان تصمیم میگیریم که حجاب داشته باشیم یا نداشته باشیممی خواهیم ببینم واقعا اینطوریه؟
بسم الله الرحمن الرحیم
[HL]لطفا در محدوده سوال پست بزنید و نظر بدهید و هر گونه بحث غیرمرتبط رو در محل شخصی ادامه دهید ،
[/HL]
____
اما در رابطه با سوال شروع کننده بحث :
متاسفانه عده ای هستند که با اجبار بعضا به تیپ هایی روی می اورند چون از قافله عقب نمانند . . .
قافله چی هست ؟
تعریف های متفاوتی میشه ارایه داد .
قافله یعنی هجوم یه سری افکار اجتماعی به ذهن فرد که برای اینکه مطرح شوی فلان تیپ رو بزن و . . .
برای اینکه یه سری افراد خاصی قبولم داشته باشند باید فلان تیپ رو بزنم
.
پس برای اینکه رفتاری در جامعه ماندگار و مورد قبول باشه باید دید جامعه نسبت بهش + باشه و و در رابطه با پوشش هم همنی طور
سلام و ادب خدمت شما
وقتی دین اسلام دین کاملی است که هم تعالیم فردی دارد و هم اجتماعی در این صورت یک مسأله هم میتواند ابعاد اعتقادی داشته باشد و هم ابعاد اجتماعی ... مثل اینکه امر به معروف و نهی از منکر یک مسألهی دینی هست و یک مسألهی اجتماعی هم هست
با اين قسمت مشكلي ندارم .
اگر اینکه همه باید یک رنگ باشند را از مثال قانوننمند بودن نمای ساختمانها در شهرهای خارج از کشور وام گرفته باشید منظور حقیر آنجا واقعاً این نبوده است که پس دیگر پوشش همهی مردم باید مثل هم یا به رنگ هم باشد ... بلکه مسألهی مده نظر حقیر این بود که ظاهر ساختمانها وقتی اثر اجتماعی دارد که برایش قانون اجتماعی گذاشته میشود دیگر نباید درکش برای کسی سخت باشد که برای پوشش آدمها که مانند تابلو که دستشان بگیرند و این طرف و آن طرف بروند هم تأثیر اجتماعی دارد ... لابد دیدهاید که برخی لباسها جنبهی تبلیغی هم دارند و مثلاً روی لباسهای فوتبال رسماً برخی چیزها را تبلیغ میکنند ... باز لابد دیدهاید که گاهی روی لباسها در تظاهراتها شعار مینویسند یا عکسهای بدون شرح با مضمون سیاسی و غیره مینویسند ... همهی اینها یعنی لباس یک مسألهی شخصی نیست و اجتماعی است ... اینکه حقیر یک مثال نمای ساختمانها را آوردم تنها یک نمونه از هزاران نمونهای بود که میشد به عنوان مثال مطرح کرد ... با این حساب ان شاء الله سوء تفاهم پیش آمده رفع شده باشد، حقیر معتقد نیستم همه باید لباس فرم بپوشند و همه یک طرح و یک رنگ داشته باشند ... منظور فقط قانونمند شدن آن و دلبخواه نبودن به معنای بیقیدی آن بود ... اینکه قانون آن چه باشد در جای دیگر قابل بررسی است ...
بنده اين كلمه يك رنگ رو از جايي وام نگرفتم. و ربطي به نوشته هاي قبلي شما در مورد ساختمان نداره. مگه كسي جز شما حق نداره اين كلمه رو استفاده كنه و مختص شماست؟ :Moteajeb!:همچنين فكر مي كنم اونقدر شعور داشته باشم كه بدونم منظور شما اين نباشه كه مردم بايد لباس فرم بپوشن! در مورد يكرنگي بنده هم منظورم يه جامعه اسلامي ايده آل بود كه فكر نمي كنم بشه بهش دست يافت مگر تو خواب و رويا. يك رنگ بودن در جامعه يعني همه در حد توان خودشون سعي كنند هم تو نگاه و هم تو پوشش مراعات كنند و داخل محدوده اي باشن كه اطرافش يه خط قرمزه كه اگه از اين محدوده بيرون برن دچار افراط و تفريط شدن. و پوشش مردم هم قانونمند بشه اما اين قانونمندي نسبت به همه رعايت بشه.
اما در مورد بخش دوم فرمایشتان که اگر باید مرزی باشد باید از هر دو طرف بالا و پایین باشد اگر ممکن است دلیلتان را بفرمایید ...
در مورد اين چرا هم فكر كنم تو پست قبليم چراشو كاملا واضح گفتم . چون هر نوع رفتار افراط گرايانه باعث دين گريزي مي شه. باعث بد بيني به اسلام مي شه. باعث عقب مونده جلوه دادن اسلام مي شه. تو جامعه اي كه ارزشهاي واقعي گم بشه و ميزان بلندي ريش و تعدادانگشتر عقيق و فيروزه ، ونقاب و چفيه و ... ارزش بشه خيلي بايد نگران اسلام شد. ريا و ظاهرسازي شده ارزش. اما كيه كه واقعا به فكر ايتام باشه. كيه اوني كه به فكر زنان بي سرپرست باشه؟ كيه كه به فكر ايمان جوونها باشه؟كيه كه به فكر گسترش اسلام باشه. شناسوندن اسلام به همه دنيا. شناسوندن 14 معصوم به همه دنيا. ..يه عده با خيال راحت به فكر بيشتر كردن قصرهاشون تو بهشت باشن ولو اينكه با اين اعمال زورگويانه و افراط گرايانهشون خيل عظيمي همون يه ذره ايمانشون رو به تاريكي و خاموشي بره.
مي ريم كه داشته باشيم توجيهات هميشگي در مورد افراط...
قبلش بگذارید این را هم اضافه کنم که وقتی حقیر پذیرفتم که پوشش انسانها در محیط اجتماعی یک مسألهی شخصی نیست یعنی پذیرفتهام که اثرگذاری اجتماعی دارد و هر کسی هر لباسی که بپوشد یک عده ممکن است خوششان بیاید و یک عده ممکن است بدشان بیاید ... یک خانمی ممکن است برای اینکه نامحرم نگاهش نکند تصمیم بگیرد که لباس کهنه بپوشد و خلاصه طوری در اجتماع ظاهر شود که همه به چشم کسی که در شأن آنها نیست بهش نگاه کنند و خلاصه توجه هیچ کس را به خودش جلب نکند ... این هم یک تفکر است
بهتره اصلا بحث نكنيم در اين مورد. چون نتيجه اي حاصل نخواهد شد.
در اسلام هم حد واجب پایین برای پوشش داریم ولی حد واجب بالا برای پوشش نداریم ... ما هم همین را قانون کردیم ... حالا شما بر چه مبنایی فکر میکنید باید برای حدّ بالا هم مرزش گذاشت که بالاتر از آن افراط باشد؟ این سؤال را بر این اساس از شما میپرسم که میدانم شما مخالف اسلام که نیستید هیچ، در جایی هم پوشیده بودن مطابق اسلام را انتخاب کردهاید که میتوانستید انتخاب نکرده باشید ... یعنی میدانم که نظر اسلام را به نظر خودتان و دیگران ترجیح میدهید ... با این حساب بر چه مبنایی فکر میکنید باید حدّ بالایی هم برای پوشش تعریف کرده و به صورت قانون درآوریم؟
واقعا شما لطف كردين كه حداقل نيم درصد فكر كردين كه ممكنه ضد اسلام نباشم .نه مثل بعضي ها كه يه راست ما رو كافر و غرب زده خطاب مي كنند غافل از اينكه اگه اينطور بود اينجا چي كار داشتيم مي رفتيم به امور و تفريحات غير اسلاميمون رسيدگي مي كرديم.
در پست قبل و بالا عرض كردم چون اين رفتارها براي مردم منزجر كننده است. اگه لغات مرتبط با اين رفتارها رو سرچ كنين و صفحات رو مطالعه بفرماييد خودتون انزجار مردم رو خواهين ديد. در حاليكه اكثريت اين افراد قشر مذهبي جامعه هستند كه سراغ چنين مطالبي اند . يعني كسي كه اصلا تو اين خطها نيست چي كارداره بياد چنين كلماتي رو سرچ كنه؟ پس مي بينيد كه مردم از اين اعمال و رفتارها تاثير منفي مي گيرن. (البته اگه نفرماييد كه اينها مردم نيستند و معاندينند و اينها ساختگيه . همچنين اين مثال يك نمونه از هزار بود.) وقتي ديد قشر مذهبي جامعه كه بيانگر عرف يه جامعه است نسبت به اين مسائل تا اين حد منفي باشه شما چه نتيجه اي مي گيريد؟ حتي اگر بر فرض محال تاثير منفي هم نگيرن اينو مطمئن باشيد با اين كارها نمي شه كسي رو جذب اسلام و پوشش اسلامي كرد.
خواهر گرامی حقیر قبلاً نتیجهگیریهایم را کردهام و آنها را به صورت اعتقاد پذیرفتهام و حالا بر اساس همان اعتقادات در بحثها شرکت میکنم، اینطور نیست که چیزی که دارم اینجا مینویسم برای خودم هم جدید باشد و بخواهم به نفع اعتقادات خودم مطلب را جمعبندی و نتیجهگیری کنم ...
بله دقيقا . شما نتيجه گيري هاتونو كردين و تشريف آوردين پس اگه تا صبح هم كسي بياد اينجا بخواد توضيح بده شما قبول نخواهيد كرد. چون اينها براي شما تبديل به اعتقاد شده. و شايد در جزئيات نتيجه گيريهاتون ويرايشي انجام بدين اما اصل مطلب را قبول نخواهيد كرد.
مگر شما غیر از این عمل میکنید؟
بله غير از اين عمل مي كنم. سعي مي كنم 20 درصد ظرف عقايدم رو خالي بذارم تا اگر حرف حقي شنيدم آنرا بپذيرم.
پس برای اینکه رفتاری در جامعه ماندگار و مورد قبول باشه باید دید جامعه نسبت بهش + باشه و و در رابطه با پوشش هم همنی طور
اين جمله بالا رو بايد با طلا نوشت. (البته اگر نسبت به همه افراد جامعه گفته شده باشه و تبصره و ماده اي نداشته باشه. )
بهتره رهبرمون رو در متعادل بودن و متعادل رفتار كردن الگو قرار بديم همونطور كه عقد دختر و پسري ( كه به ايشون گفتن ما نه خواهر برادريم و نه زن و شوهر ما دوستيم ) رو خودشون جاري كردن دستور ندادن كه بچپوننشون تو ماشين ارشاد.
از آنجايي كه شما بايد هميشه حرف آخر را بزنيد و گفته تون رو به اثبات برسونيد ادامه اين بحث معنايي نخواهد داشت. چون تا هر جا كش بديم كش مياد و من نه وقتشو دارم نه حوصله شو.
اميدوارم موجبات رنجش شما و سايرين را فراهم نكرده باشم. :Gol:
سلام و ادب خدمت شما
...
بنده اين كلمه يك رنگ رو از جايي وام نگرفتم. و ربطي به نوشته هاي قبلي شما در مورد ساختمان نداره. مگه كسي جز شما حق نداره اين كلمه رو استفاده كنه و مختص شماست؟ :Moteajeb!:همچنين فكر مي كنم اونقدر شعور داشته باشم كه بدونم منظور شما اين نباشه كه مردم بايد لباس فرم بپوشن! در مورد يكرنگي بنده هم منظورم يه جامعه اسلامي ايده آل بود كه فكر نمي كنم بشه بهش دست يافت مگر تو خواب و رويا. يك رنگ بودن در جامعه يعني همه در حد توان خودشون سعي كنند هم تو نگاه و هم تو پوشش مراعات كنند و داخل محدوده اي باشن كه اطرافش يه خط قرمزه كه اگه از اين محدوده بيرون برن دچار افراط و تفريط شدن. و پوشش مردم هم قانونمند بشه اما اين قانونمندي نسبت به همه رعايت بشه.
...
در مورد اين چرا هم فكر كنم تو پست قبليم چراشو كاملا واضح گفتم . چون هر نوع رفتار افراط گرايانه باعث دين گريزي مي شه. باعث بد بيني به اسلام مي شه. باعث عقب مونده جلوه دادن اسلام مي شه. تو جامعه اي كه ارزشهاي واقعي گم بشه و ميزان بلندي ريش و تعدادانگشتر عقيق و فيروزه ، ونقاب و چفيه و ... ارزش بشه خيلي بايد نگران اسلام شد. ريا و ظاهرسازي شده ارزش. اما كيه كه واقعا به فكر ايتام باشه. كيه اوني كه به فكر زنان بي سرپرست باشه؟ كيه كه به فكر ايمان جوونها باشه؟كيه كه به فكر گسترش اسلام باشه. شناسوندن اسلام به همه دنيا. شناسوندن 14 معصوم به همه دنيا. ..يه عده با خيال راحت به فكر بيشتر كردن قصرهاشون تو بهشت باشن ولو اينكه با اين اعمال زورگويانه و افراط گرايانهشون خيل عظيمي همون يه ذره ايمانشون رو به تاريكي و خاموشي بره.
مي ريم كه داشته باشيم توجيهات هميشگي در مورد افراط...
...
بهتره اصلا بحث نكنيم در اين مورد. چون نتيجه اي حاصل نخواهد شد.
...
واقعا شما لطف كردين كه حداقل نيم درصد فكر كردين كه ممكنه ضد اسلام نباشم .نه مثل بعضي ها كه يه راست ما رو كافر و غرب زده خطاب مي كنند غافل از اينكه اگه اينطور بود اينجا چي كار داشتيم مي رفتيم به امور و تفريحات غير اسلاميمون رسيدگي مي كرديم.
در پست قبل و بالا عرض كردم چون اين رفتارها براي مردم منزجر كننده است. اگه لغات مرتبط با اين رفتارها رو سرچ كنين و صفحات رو مطالعه بفرماييد خودتون انزجار مردم رو خواهين ديد. در حاليكه اكثريت اين افراد قشر مذهبي جامعه هستند كه سراغ چنين مطالبي اند . يعني كسي كه اصلا تو اين خطها نيست چي كارداره بياد چنين كلماتي رو سرچ كنه؟ پس مي بينيد كه مردم از اين اعمال و رفتارها تاثير منفي مي گيرن. (البته اگه نفرماييد كه اينها مردم نيستند و معاندينند و اينها ساختگيه . همچنين اين مثال يك نمونه از هزار بود.) وقتي ديد قشر مذهبي جامعه كه بيانگر عرف يه جامعه است نسبت به اين مسائل تا اين حد منفي باشه شما چه نتيجه اي مي گيريد؟ حتي اگر بر فرض محال تاثير منفي هم نگيرن اينو مطمئن باشيد با اين كارها نمي شه كسي رو جذب اسلام و پوشش اسلامي كرد.
...
بله دقيقا . شما نتيجه گيري هاتونو كردين و تشريف آوردين پس اگه تا صبح هم كسي بياد اينجا بخواد توضيح بده شما قبول نخواهيد كرد. چون اينها براي شما تبديل به اعتقاد شده. و شايد در جزئيات نتيجه گيريهاتون ويرايشي انجام بدين اما اصل مطلب را قبول نخواهيد كرد.
...
بله غير از اين عمل مي كنم. سعي مي كنم 20 درصد ظرف عقايدم رو خالي بذارم تا اگر حرف حقي شنيدم آنرا بپذيرم.
...
از آنجايي كه شما بايد هميشه حرف آخر را بزنيد و گفته تون رو به اثبات برسونيد ادامه اين بحث معنايي نخواهد داشت. چون تا هر جا كش بديم كش مياد و من نه وقتشو دارم نه حوصله شو.
اميدوارم موجبات رنجش شما و سايرين را فراهم نكرده باشم. :Gol:
سلام علیکم و رحمة الله،
ما شاء الله ...
مطابق تذکر جناب ابوالفضل برای ادامه نیافتن بحث حقیر وارد جزئیات مطالب شما نمیشوم، گرچه نه شما و نه جناب رضائی ظاهراً علاقهای هم به ادامهی بحث ندارید و بیشتر اعتراض دارید که آنرا هم بیان کردید ... فقط در مورد جملاتی از شما که قرمز کردهام مطلبی به ذهنم رسید که شاید گفتنش خالی از لطف نباشد و تنها برای اینکه تذکر جناب ابوالفضل روی زمین نماند آنرا در پرانتز میگویم و دیگر در این تاپیک این بحث را دنبال نمیکنم، ان شاء الله... [INDENT]
افراط در همه چیز بده مگر در یک چیز و آن تعادل است، اگر اشتباه نکنم این کلام مولا علی علیهالسلام است ... این خیلی جالبه که تمام قواعد عالم استثناء بردار هستند، از اصل علیت که وقتی ختم به خدا میشود خود خداوند میشود تنها استثناء برای آن، یا مثل همین تعادل که باید در همهجا رعایت شود مگر در مورد خودش که اینطور نیست کسی بگوید من در پنج کار از ده کار خودم متعادل هستم و همین قدر کافی است و بیشتر از این افراط است اگر بخواهم در همهی شئون زندگیام تعادل را رعایت کنم ... اگر به ما اجازهی افراط در تعادل داده شده است باید تعادل را بشناسیم و بعد در رعایت آن افراطی شویم ... حالا تعادل چیست و کجاست؟ تعادل اگر هم ندانیم چیست ولی آنقدر را بنا بر تعریف و به صورت بدیهی میدانیم که یک خط است که مرز بین افراط و تفریط باشد، اما اگر یک خط باشد معقول نیست چون کسی که باید آنرا رعایت کند اساس حرکتش بر مبنای سعی و خطا کردن و گرفتن feedback از محیط است، بچه باید دست به چیز داغ بزند تا بفهمد چیز داغ برای او خطر دارد و دیگر نباید با بیاحتیاطی به سوی آن دستدرازی کند ... این است که اگر تعادل تنها یک خط به ضخامت صفر باشد تقریباً هیچ کسی در آن نمیتواند باقی بماند و باید مدام یا در افراط باشد و یا در تفریط و در بهترین شرایط فقط در بلند مدت میبینیم که به طور متوسط متعادل بوده است ... اگر هم بخواهیم فقط با متوسط کار کنیم آن وقت یک سؤال پیش میآید، اینکه دامنهی انحرافات تا چه حدّی مجاز است؟ ممکن است یک نفر فقط خطاهای کوچک را اجازه دهد و بگوید خطاها و توبهها مدام یکدیگر را جبران کنند، ممکن است یک نفر خطاهای بزرگ را هم اجازه بدهد ... ملاک تعیین چیست؟ واریانس خطاهای مجاز کجاست؟ زندگی متعادل چیست؟
[/INDENT]
[INDENT]تعادل در دین به صورت یک خط باریک معرفی نمیشود ... بلکه یک تلورانسی دارد ... کسی که از این تلورانس بیرون بزند خطاکار به حساب میاید که یا افراط کرده است و یا تفریط ... البته اگر توبه کند میتواند به محدودهی تعادل برگردد و گذشتهاش را جبران کند ولی تا همچنان بیرون از خط اصلی که اسمش صراط مستقیم است نباشد خطاکار محسوب میشود، اصطلاحاً گفته میشود در ظلمات قرار دارد ... هر کسی که از یک جهتی از صراط مستقیم منحرف شود از همان جهت در ظلمات است و امید است که اگر ولایت خدا را به گردن بیاندازد خداوند او را از ظلمات جهل به نور وصل برساند ... این مطلب در قرآن به چند صورت آمده است که یکی از زیباترین آنها به زعم حقیر این است:[/INDENT]
[INDENT=3]... قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [المائده، ۱۵ و ۱۶]
[/INDENT]
[INDENT=2][/INDENT]
[INDENT]
که مطابق با آن هر کسی در هر ظلمتی که گرفتار باشد از آن ظلمت به سمت نور راههایی فرعی وجود دارد که اسمش هدایت خداست و یا به اصطلاح همان «سبل السلام» که در این آیه آمده است، هر کسی را که خداوند هدایت کند از این راههای فرعی ازتاریکی جهل و وهم به سمت نور برده و او را به سمت صراط مستقیم که طریق تعادل و تکامل است پیش میبرد ... اگر خداوند این هدایت را نکند کسی که به خودش رها شده است یا دعوت طاغوت را پذیرفته یا باور کرده است (که طاغوت هم از نور به ظلمات دعوت میکند: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ») در این صورت چنین کسی به خودی خود راهی به سوی خارج شدن از آن ظلمات ندارد:[/INDENT]
[INDENT=3]أَوَمَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [الأنعام، ۱۲۲]
[/INDENT]
[INDENT]
طریق تعادل در آموزههای اسلام خود شرع مقدس است ... کسی که از اسلام جلو بزند افراط کرده و هلاک میشود اگر خدا به او رحم نکند و او دست ردّ به سینهی طاغوت نزند، کسی هم که از اسلام عقب بماند تفریط کرده و باز هلاک میشود اگر باز خدا به او رحم نکند و باز او دست ردّ به سینهی طاغوت نزده و به طاغوت کافر نشود ...
حالا دوست داریم بدانیم تعادل چیست؟ قرآن و روایات و رسالهی علمایی که در هر دوی این مقولات تخصص دارند را باز کنیم و بخوانیم ... اینها خط تعادل هستند ... اینکه عملکرد حتی مردم به ظاهر مذهبی یک جامعه چه باشد جزء منابع شناخت خط تعادل نیست ... یک جامعهی مذهبی ممکن است از جهاتی در خط تعادل باشد و از جهاتی از خط تعادل منحرف شود ... ملاک در تعیین خط تعادل هدایت خدا و ولایت اهل بیت علیهمالسلام و کافر شدن به طاغوت است ...
اینکه حقیر تنها ظاهر دین را گرفته باشم و یا در عمل خودم اهل افراط و تفریط باشم و بسیاری دیگر از افراد ظاهربین مانند حقیر هم همینطور باشند و سبب دلزدگی عدهای دیگر شوند و یا اینکه غرب که مصداق اتمّ طاغوت در زمان ماست و شیطان بزرگ این عصر است جاذبههای دنیا را در ذهن عدهای از ما و عدهای از غیر ما چنان بزرگ کرده باشد که بگوییم خدا ولی دنبال آنها بدویم تأثیری در شما و جناب رضائی که مخلصانه در مسیر خدا هستید نباید بگذارد ... همینطور اینکه تمام قوم مانند قوم لوط گمراه باشند و تنها عدهی معدودی به خودشان آمده و بیدار شده باشند نباید سبب یأس شما شود، گیرم شما خواستید مؤمن باشید و همه به شما گفتند که ما از کارهای شما بیزار هستیم و یا با دیدن شما از دین زده شدیم، چنانکه به پیامبران الهی هم میگفتند و حتی میگفتند «قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ» که اوج نفرت از این پیامبران را میرساند، اما این سبب نشد که پیامبران الهی دست از خوب بودن و تبلیغ برای خوب بودن بردارند ... کسانی که حق را شناختهاند وقتی از طرف خدا به ایشان رسید دیگر باید استقامت کنند همانطور که به ایشان دستور رسیده است «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» و کسی که بعد از دیدن خدایت خدا برای همرنگ جماعت شدن پشت به گوشهای از هدایت خدا کند عاقبتش باکرامالکاتبین است:... قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
... بگو هدایت هدایت الهی است، و اگر پس از دانشی که بر تو [فرود] آمده است، از خواستههای آنان پیروی کنی، در برابر خداوند یار و یاوری نداریاگر مطابق دین خدا حجاب واجب است، پس واجب است، پس تعادل در داشتن حجاب است، باز همان حجابی که چهارچوبش در دین مشخص شده باشد، اگر مقداری واجب بود پس واجب است، اگر بخشی مستحب بود پس آن مقدار مستحب است که یعنی اگر توانستید انجام دهید ولی خود را در آن مشقت نیاندازید ... این مستحب ممکن است برای خانمها چادر باشد و یا بالاتر از آن پوشیه باشد و یا بالاتر از آن پردهنشینی در منزل باشد ... کسی که به مؤمنهای که پوشیه میزند بگوید افراطی در قیامت مورد سؤال واقع میشود که خط تعادل از نظر تو چه بود که مستحب یا مباح خدا را افراط دانستی؟
شاید هم حقیر دارم توجیهات همیشگی در افراط را میآورم و شما حسرت وقتی را بخورید که برای نوشتن پستهای قبلی صرف کردید ... شاید ... حقیر هم در پیشگاه خدای خودم مسؤول هستم و بالاتر از شما خدا میداند که به دینش دروغ بستم یا نبستم
[/INDENT]
اما در مورد بخش آبیرنگتان از آنجا که مرتبط با موضوع تاپیک است مطلبی را میگویم. اگر هدف خدا از آفرینش دنیا هدایت مردم بود آن وقت نعوذ بالله خودش هم در قرآن شهادت داده بود که شکست خورده است ... هدف هدایت نیست ... هدایت تمام مردم برای ما دغدغه هست ولی هدف نیست و اگر هدف بود هم باز وسیله را توجیه نمیکرد و کسی حق نداشت به صرف اینکه کسی ممکن است از دین زده شود دین را تغییر داده، از آن کم کند یا به آن اضافه کند ... حضرت لوط علیهالسلام حق ندارند بگویند حالا از خیر لواط گذشتیم چون شما روی آن حساس شدهاید و از این به بعد فقط در مورد مسائل دیگر به شما تذکر میدهم ... حتی اگر دینداران در اقلیت بیفتند باز دین خدا ثابت است ... استثنائاتی هم هست که لازم نیست واردش شویم ... اما این بحث چطور به موضوع تاپیک مرتبط میشود؟ از آنجایی که عرف مسلمین و مؤمنین یک جامعه وقتی مطابق شرع خدا نباشد باید پرسید که چرا از خط تعادل خود منحرف شده است؟ آن وقت میرسیم به بحث اثرگذاری طاغوت و جهالت که در پرانتز بالا به زعم خودم به صورت مشروح توضیح دادم ... آن وقت این بحث پیش میاید که آیا طاغوت خودش را تحمیل کرده است یا ما را مجاز به انتخاب گذاشته است ... البته در ظاهر باید جواب داد که غرب کسی را مجبور به اطاعت از خود نکرده و ما را آزاد گذاشته است، ولی حقیر با آغازگر تاپیک موافق هستم که غرب ما را آزاد نگذاشته است ... اینکه چطور باید دعوت شیطان را اجبار به حساب آورد بدون اینکه از انسان خلع اختیار شود و عذاب آتش هم بر شخص مجبور غیرعادلانه محسوب نشود یک بحث روانشناسانه است ... اینکه اختیار حقیقی این است که معرفت باشد و انسان با عقل خود تصمیم بگیرد، وقتی میدان اختیار به نحوی چیده شد که مطابق قوای واهمه (و نه عاقله) که شهوات به آن دامن میزنند برخی گزینهها وزن بیشتری یافتند و این وزن اضافه سراب و فریب بود در این صورت احتمال انتخاب گزینههای عقلایی کمتر میشود و این همان دعوت به ظلمات جهل است ... دعوت به ظلمات جهل در میدانی روشن رخ نمیدهد و در میدانی تاریک و گرگومیش که سایهها بلند هستند و احتمال خطا زیاد است رخ میدهد ... در این دعوت حقایق وارونه بیان میگردند ... در این دعوت قوای واهمه و شهوات تحریک شده و قوای عاقله در انسان به گوشهای رانده شده و روی آن پوشانده میشود تا به چشم نیاید ... این دعوت فریبکارانه اگر کمک خدا نباشد «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّـهِ» با توجه به اینکه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» کم از اجبار ندارد ... وقتی شخصی توان مبارزه با کسی را نداشته باشد و مقهور او شود میتوان لفظ مجبور شدن را هم به او نسبت داد ... اگر کسی دستش از عروة الوثقی رها شود دیگر ناچار از گناه است چون توانی در مقابله با شهوات خود ندارد ... اگر انسان به طاغوت میل داشته باشد و به آن کافر نشود چندان دفاعی در مقابل دعوتهای آن ندارند ... در اینجاست که معصوم علیهالسلام فرمودهاند «هل الدین الا الحب و البغض؟» انسانها مجبور نیستند ولی در صاحت قلب ... اگر در این مرتبهی وجودی خود را رها کنند و فراموش کنند دیگر مجبور هستند اگرچه در این مجبور بودن خودشان مقصرند ... شیطان دعوت میکند و غرب تحریک میکند و اگر خدا انسان را حفظ نکند انسان به آنها میل خواهد کرد ... این میل گاهی همهجانبه است که اشقیاء در این مرحله هستند و ایشان خودشان از جنود جهل هستند، گاهی هم این میل همهجانبه نیست و از برخی جوانب است ... در جامعهی مؤمنین هم این امکان هست که از برخی جهات چنین انحرافی پیش آمده و میل به طاغوت ظاهر شود، در چنین میلی اگر پیش بیاید هم ایشان مقهور و مجبور طاغوت هستند و هم در این مجبور و مقهور بودن خود مقصرند، چرا که به طاغوت کافر نشدند آنطور که دستور داده شده بودند ...
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا [النساء، ۶۰]
خدا همهی ما را هدایت کند و حقیر را بیش از شما و سایر دوستان
یا علی علیهالسلام
خدمت همه سلام عرض مي كنم.
مثلا بعضی ها می گویند ما خودمان تصمیم میگیریم که حجاب داشته باشیم یا نداشته باشیم
نوشته اصلی توسط Kinzie Kensington
دیگه نمیشه به مردم زور گفت. مردم آگاه شدن و دوست دارن خودشون تصمیم بگیرن.
قطعا تمام مردم يه جامعه رو نمي شه آگاه خطاب كرد. به علت كاستي هاي موجود در امر تربيت و آموزش و با توجه به سن و سال افراد و مشكلات تربيتي در بعضي خانواده ها و... همگان نمي تونن آگاه باشن. و از اونجايي كه حجاب يك امر مرتبط با اجتماع است لزوما بايد دخالتهايي هم باشد. اما نه به روش خشونت و اجبار بلكه با آگاهسازيهاي لازم بايد انجام بشه. چون اين موضوع بيشتر با قشر جوان در ارتباط است بنابراين اجبار و خشونت تاثير منفي مي تواند داشته باشد. فطرت انسان به خصوص جوان گرايش ذاتي به زيبايي دارد جوان از يك طرف تحت تاثير جذابيت لباسها و مدلها يي است كه توسط رسانه هاي ممالك غربي ترويج مي شه و از يك طرف سخت گيريهاي بيش از اندازه مملكت خودشو مي بينه و سپس دست به انتخاب مي زنه و مورد مطابق با فطرتش رو به زور و اجبار ترجيح مي ده.
از نظر ریاضی هم اگر بخواهید برایتان توجیه کنم مثالم را از رفعناپیوستگی در توابع میآورم ... اگر یک تابع در تعداد شمارا و متناهی نقطه ناپیوسته باشد و ناپیوستگی آن از نوع Removable Discontinuity باشد به راحتی با بازتعریف تابع در آن نقاط معدود میتوان ناپیوستگی مورد نظر را رفع کرد و یک ضابطهی هموار برای تمام نقاط به دست آورد ...
واریانس خطاهای مجاز کجاست؟
... بلکه یک تلورانسی دارد ...
كاش مثالهايي را به كار ببريد كه براي خواننده قابل فهم باشد همچنين استفاده از كلمات انگليسي كه با مفاهيم فقهي هم تركيب مي شود كار خواننده بسيار سخت مي شود. بنده كه به علت بي سواديم چيزي متوجه نشدم.
ثانیا مگر من میگم خجاب بده؟ یا مشکلی باهاش دارم که همش از فلسفه حجاب سخن میگید؟
شما یکجوری حرف میزنید انگار ما مخالف حجابیم! شما هم نماینده خدا روی زمینی داری مارو ارشاد میکنی! آجرک الله!
اگر شما اعتقاد داريد مرزي بايد قائل شد اين مرز بايد از هر دو سمت باشد. نه افراط بشه نه تفريط.
کسی حق نداشت به صرف اینکه کسی ممکن است از دین زده شود دین را تغییر داده، از آن کم کند یا به آن اضافه کند ...
گیرم شما خواستید مؤمن باشید و همه به شما گفتند که ما از کارهای شما بیزار هستیم و یا با دیدن شما از دین زده شدیم، چنانکه به پیامبران الهی هم میگفتند و حتی میگفتند «قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ» که اوج نفرت از این پیامبران را میرساند، اما این سبب نشد که پیامبران الهی دست از خوب بودن و تبلیغ برای خوب بودن بردارند ...
فكر نمي كنم اين كاربران هم مشكلي با حجاب يا خوب بودن داشته باشند. يا قصد كم كردن دين را داشته باشند. بنده هم با ايشان موافقم و قبلا هم در اين تاپيك
http://www.askdin.com/thread17167-26.html
مطالبي را عرض كردم اما بحث منطقي پيش نرفت . افراط یعنی توجه کردن به یک موضوع که این توجه فرد را از توجه به مسائل دیگر باز می دارد. در مورد حجاب و پوشش هم توجه بيش از نياز به حجاب و در نظر نگرفتن آسيب هاي اجتماعيه ناشي از آن طبق تعريفي كه ارائه شد افراط است. و دفاع از اين موضوع نيز ناشي از تعصب است. كه تعصب مثبت و منفي داريم.
اگر ماهیت چیزی که نسبت به او حساس هستیم مبنای منطقی و شرعی داشته باشد، تعصب مثبت است. اما چنانچه موضوعی که ذهن فرد بیش از اندازه مشغولش شده است، منفی باشد، تعصب فرد منفی تلقی می شود.
اگر نسبت به یک موضوع، حتی اگر آن موضوع مثبت باشد، اشغال ذهنی افراطی شود، تعصب دچار مشکل می شود. زیرا افراط و تفریط در منطق و دین مذموم و ناپسند است. بنابراین هرچند موضوع مهم باشد، به دلیل تعصب افراطی، تعصب منفی تلقی می شود. در واقع ماهیت امر مشکلی ندارد اما از آنجائی که اندازه تعصب رعایت نمی شود، نوع تعصب منفی می شود. به عبارت دیگر کیفیت مثبت است اما کمیت باعث منفی شدن آن می شود.
خداوند در بيان جامعه برتر و كامل و ارايه نمونه عيني آن، جامعه اسلامي و برتر را جامعه اي معتدل و ميانه رو معرفي مي كند كه استقامت با اين روش در ذات و نهاد آن سرشته مي شود. (بقره آيه 143) بنابر اين، از نظر قرآن و اسلام، صراط مستقيم هر كس و جامعه اي، ميانه روي و اعتدال در همه امور زندگي است. و اين استثنائاتي كه جنابعالي در مورد حجاب و ... مطرح فرموديد در هيچ جاي دين مجوزي برايش نمي توان يافت.
رابطه اي بسيار محكم و استوار ميان اعتدال گرايي و صراط مستقيم وجود دارد. به اين معنا كه در مفهوم صراط مستقيم اعتدال تضمين شده است. از اين رو خداوند در آيات 143 سوره بقره و نيز 161 سوره انعام و 105 سوره يونس و 135 سوره طه و 30 سوره روم، دين اسلام را كه همان صراط مستقيم است به دين معتدل و ميانه توصيف مي كند و در آيه 115 سوره انعام و 1 و 2 سوره كهف نيز قرآن را كه راهنماي دين اسلام مي باشد كتابي معتدل و به دور از هرگونه كژي و انحراف معرفي مي كند، زيرا چنان كه گفته شد، قيم بودن دين به اعتدال گرايي و ميانه روي آن مي باشد.
این مستحب ممکن است برای خانمها چادر باشد و یا بالاتر از آن پوشیه باشد و یا بالاتر از آن پردهنشینی در منزل باشد ...
باور بفرماييد بنده اولين بار است كه مي شنوم پرده نشيني در منزل هم مستحب است .