در بهشت انسان نیکوکار میتواند در کنار خانواده و خویشانش به سر ببرد. همچنین حوری ها در بهشت در خیمه هایی نشسته اند و کسی ایشان را نیم بیند مگر شوهرشان. حالا سوال من اینجاس اگر در بهشت محرم و نامحرم داریم بودن خویشان آدم در کنارش با چه قاعده ای قابل جمع است؟ چگونه می توان با دوستان و آشنایان در بهشت دیدار کرد در حالی که نامحرمند؟ آیا حوریان از خیمه ها اصلا خارج نمی شوند؟ روح بدون جسم آدمی در بهشت مگر می تواند لذت جنسی ببرد؟ آیا امواتی که الان در جهان آخرت هستند، می توانند از حوری استفاده کنند؟ آنها که روح محض اند و جسمشان اینجاست.لطفا با دلایل قرآنی جواب دهید
در بهشت انسان نیکوکار میتواند در کنار خانواده و خویشانش به سر ببرد. همچنین حوری ها در بهشت در خیمه هایی نشسته اند و کسی ایشان را نیم بیند مگر شوهرشان. حالا سوال من اینجاس اگر در بهشت محرم و نامحرم داریم بودن خویشان آدم در کنارش با چه قاعده ای قابل جمع است؟ چگونه می توان با دوستان و آشنایان در بهشت دیدار کرد در حالی که نامحرمند؟ آیا حوریان از خیمه ها اصلا خارج نمی شوند؟ روح بدون جسم آدمی در بهشت مگر می تواند لذت جنسی ببرد؟ آیا امواتی که الان در جهان آخرت هستند، می توانند از حوری استفاده کنند؟ آنها که روح محض اند و جسمشان اینجاست.لطفا با دلایل قرآنی جواب دهید
سلام
در بهشت و جهنم بسیاری از احکام عالم طبیعت برداشته می شود لذا محرم و نامحرمی در بهشت مفهومی ندارد . در درون خیمه بودن زنان بهشتی هم با این موضوع مرتبط نیست بلکه معنای اختصاص و انحصار را می رساند که زنان بهشتی خود را به شوهرانشان اختصاص می دهند . این بیان زیبای قرآنی برای زنانی که می خواهند در دنیا همچون زنان بهشتی باشند درس خوبی دارد هرچند ...
موفق در پناه حق
در بهشت انسان نیکوکار میتواند در کنار خانواده و خویشانش به سر ببرد. همچنین حوری ها در بهشت در خیمه هایی نشسته اند و کسی ایشان را نیم بیند مگر شوهرشان. حالا سوال من اینجاس اگر در بهشت محرم و نامحرم داریم بودن خویشان آدم در کنارش با چه قاعده ای قابل جمع است؟
با سلام در بهشت محرم و نامحرم، به گونة دنيايي وجود ندارد، ولي هر حوري جز به شوهر خود، فكر نميكند و با هيچ كس ديگر در تماس نيست; قرآن در اين باره ميفرمايد: "حُورٌ مَّقْصُورَ َتٌ فِي الْخِيَام;(رحمن،72) زنان بهشتي، حوراني هستند كه در خيمهاي بهشتي مستورند." و در جاي ديگر ميفرمايد: "فِيهِنَّ قَـَصِرَ َتُ الطَّرْف...;(رحمن،56) در باغهاي بهشتي، زناني هستند كه جز به همسرانشان، عشق نميورزند."
روح بدون جسم آدمی در بهشت مگر می تواند لذت جنسی ببرد؟
دوست عزیز بله!
اصل درک همه لذات و آلام توسط روح است.
چطور در خواب که کاملا از جسمتان غافل هستید خوابهای رنگی(!) می بینید ؟!!
خواب دیدن که ربطی به جسم ندارد.بلکه این روح است که از بدن مادی جدا شده و رؤیاهایی مشاهده می کند و از آنها لذت برده یا غمگین می شود.
پس جسم چه میشود؟
یعنی جسم هیچ تاثیری ندارد؟
این طوری که نمی شود
با سلام در بهشت روح و جسم با هم هست نه اینکه جسم تو دنیا باقی بمونه و فقط روح ما به بهشت بره در قیامت و بهشت و جهنم به هیچ عنوان روح و جسم از هم جدا نیستند . موفق و سربلند باشید
[size=13]. محرمیت سه عامل دارد:
عامل اوّل آن نسب و زاد و ولد است.هر مردی نسبت به مادر، مادر بزرگ مادری [هر چند با واسطه] مادر بزرگ پدری، خواهر، دختر خواهر [هر چند با واسطه]، دختر برادر، خواهر پدر، خواهر مادر، دختر [هر چند با واسطه] به واسطه نسبت محرم است. رابطه محرمیت آنها را به گونهای مرتبط ساخته که علاوه بر این که شرعاً ازدواج آنها با هم حرام است، از لحاظ درونی هم خواستار ازدواج با هم نیستند.چنین محرمیتی بین زنان و مردان بهشتی که در دنیا با هم محرم نبودهاند، وجود ندارد محرمیت دنیایی نسبت به مؤمنان بهشتی، در آخرت هم وجود دارد، یعنی همان گونه که مادر فرد در دنیا به او محرم است، همین مادر و این فرد در صورتی که هر دو بهشتی باشند، در آخرت هم ارتباط مادر و فرزندی را دارند اما رابطههای نسبی بین مؤمن و کافر باطل میشود و آنان از همدیگر بیزار میشوند و گرایش به هم نخواهند داشت.عامل دوم محرمیت شیرخوردن است که سبب میشود زنانی نسبت به مردی عنوان مادر و خواهر رضاعی پیدا کنند یا مردانی عنوان پدر یا برادر رضاعی یابند. محرمیت حاصل از این رابطه هم مانع ازدواج است و در آخرت نیز هيچ انسانی اعم از مرد یا زن حاضر نیست با خواهر یا مادر یا پدر یا برادر رضاعی ازدواج کند.محرمیت آنها در صورت بهشتی بودن دو طرف دوام دارد.عامل سوم محرمیت، ازدواج است که این محرمیت با دو محرمیت قبلی فرق دارد. زن و شوهر به هم محرم هستند و حق لذت بردن جنسی از یکدیگر را دارند. این نوع محرمیت هم در بهشت بین زنان و مردان نسبت به همسران بهشتیشان وجود دارد، اما نسبت به دیگران چنین محرمیتی نیست. این که در بهشت هم ازدواج و لذت زناشویی وجود دارد، دلالت بر وجود محرمیت و نامحرمیت است. البته چون بهشت جایگاه پاکی است و بهشتیان از نوشیدنی پاکیزا نوشانده میشوند، زنان و مردان بهشتی اصلاً خواهان لذت بردن از غیر همسر خود نیستند و در نشستهای بهشتی، نه زن به غیر شوهر گرایش دارد، نه شوهر به غیر زن. جلوهگری از عوارض دنیا است و در آخرت وجود ندارد و پوششهای زیبا و نورانی بهشت، از زینتهای جذابی است که علاوه بر عفت و طهارت، هیچ سختی ندارد.
بنابر این در آخرت همه زنان و مردان بهشتی با هم محرم نیستند، ولی اوّلاً عفت و پاکی بهشت و بهشتیان، تقاضای نگاه و رابطه نامشروع باقی نمیگذارد و پوششهای نوری و جمالافزا، بهشت را به پاکی آراسته است.
. محرمیت سه عامل دارد:
عامل اوّل آن نسب و زاد و ولد است.هر مردی نسبت به مادر، مادر بزرگ مادری [هر چند با واسطه] مادر بزرگ پدری، خواهر، دختر خواهر [هر چند با واسطه]، دختر برادر، خواهر پدر، خواهر مادر، دختر [هر چند با واسطه] به واسطه نسبت محرم است. رابطه محرمیت آنها را به گونهای مرتبط ساخته که علاوه بر این که شرعاً ازدواج آنها با هم حرام است، از لحاظ درونی هم خواستار ازدواج با هم نیستند.چنین محرمیتی بین زنان و مردان بهشتی که در دنیا با هم محرم نبودهاند، وجود ندارد محرمیت دنیایی نسبت به مؤمنان بهشتی، در آخرت هم وجود دارد، یعنی همان گونه که مادر فرد در دنیا به او محرم است، همین مادر و این فرد در صورتی که هر دو بهشتی باشند، در آخرت هم ارتباط مادر و فرزندی را دارند اما رابطههای نسبی بین مؤمن و کافر باطل میشود و آنان از همدیگر بیزار میشوند و گرایش به هم نخواهند داشت.عامل دوم محرمیت شیرخوردن است که سبب میشود زنانی نسبت به مردی عنوان مادر و خواهر رضاعی پیدا کنند یا مردانی عنوان پدر یا برادر رضاعی یابند. محرمیت حاصل از این رابطه هم مانع ازدواج است و در آخرت نیز هيچ انسانی اعم از مرد یا زن حاضر نیست با خواهر یا مادر یا پدر یا برادر رضاعی ازدواج کند.محرمیت آنها در صورت بهشتی بودن دو طرف دوام دارد.عامل سوم محرمیت، ازدواج است که این محرمیت با دو محرمیت قبلی فرق دارد. زن و شوهر به هم محرم هستند و حق لذت بردن جنسی از یکدیگر را دارند. این نوع محرمیت هم در بهشت بین زنان و مردان نسبت به همسران بهشتیشان وجود دارد، اما نسبت به دیگران چنین محرمیتی نیست. این که در بهشت هم ازدواج و لذت زناشویی وجود دارد، دلالت بر وجود محرمیت و نامحرمیت است. البته چون بهشت جایگاه پاکی است و بهشتیان از نوشیدنی پاکیزا نوشانده میشوند، زنان و مردان بهشتی اصلاً خواهان لذت بردن از غیر همسر خود نیستند و در نشستهای بهشتی، نه زن به غیر شوهر گرایش دارد، نه شوهر به غیر زن. جلوهگری از عوارض دنیا است و در آخرت وجود ندارد و پوششهای زیبا و نورانی بهشت، از زینتهای جذابی است که علاوه بر عفت و طهارت، هیچ سختی ندارد. بنابر این در آخرت همه زنان و مردان بهشتی با هم محرم نیستند، ولی اوّلاً عفت و پاکی بهشت و بهشتیان، تقاضای نگاه و رابطه نامشروع باقی نمیگذارد و پوششهای نوری و جمالافزا، بهشت را به پاکی آراسته است.
خیلی جالب بود به نظرم از بقیه جوابها کاملتر بود.در برخی از روایات که بیان کرده اند شنیدم هنگامی که حضرت زهرا روز محشر می خواهند عبور کنند دستور می آید به خلایق که چشمان خود را ببندند اگر محرم و نامحرمی نیست این دستور چه معنایی دارد؟
در برخی از روایات که بیان کرده اند شنیدم هنگامی که حضرت زهرا روز محشر می خواهند عبور کنند دستور می آید به خلایق که چشمان خود را ببندند اگر محرم و نامحرمی نیست این دستور چه معنایی دارد؟
سلام
باید عرض شود که در روایت نیامده چشمهایشان را ببندند بلکه آمده سرهایشان را پایین بیندازند و این می تواند به معنای تواضع باشد دیگر اینکه نعوذ بالله حضرت فاطمه ع در محشر چگونه حاضر می شوند که مستلزم بستن چشمها باشد ؟
و اما اگر بهشت و جهنم شناخته شود عدم وجود این اعتبارات دنیایی هم دانسته می شود؟ بهشت و جهنم بیش از آنکه بیرونی باشد درونی است و همه داراییهای فرد آخرتی از آن او هستند لذا بدینگونه تصور محرمی و نامحرمی صحیح نخواهد بود .
موفق در پناه حق
سادگی است که فکر کنیم آخرت مثل دنیاست ؛ اصلا کلماتی مانند بالا و پائین دور و نزدیک و قبل و بعد ومحرم ونامحرم و.... وبطور کلی زمان و مکان وحواس مخصوص عالم ماده است وهیچکس نمیتواند حق مطلب و عمق موضوع را در قالب کلمات ادا کند.(کلمات در این دنیا معنی دارند)
بزبان دیگر هرآنچه که بصورت آیه و روایه از تجسم اعمال و آلام و لذات و بهشت وجهنم آمده حداکثر تقرب به اصل را دارد اما خود آن نیست .
مثلا امام علی (ع) برای بیان شدت و عمق و طول و مدت عذاب آخرت میگوید که آسمانها و زمین تاب وتحمل عذاب خدای متعال را ندارند : وهذا مالا تقوم له السماوات والارض .همچنین قرآن میفرماید که : ثم لا یموت فیها ولا یحیی : این حالت بین مرگ وزندگی واقعا وحشتناک است وعذابش قابل تصور نیست.
آیا کسی میتواند به عمق این آیه و جمله امام برسد ؟ اگر برسد قطعا قالب تهی میکند.ویا در مورد اوج لذت هم در قرآن گفته شده : فیه ما تشتهیه الانفس : وفکر نکنم کسی هنوز به عمق این معنی رسیده باشد که در بهشت منتهای آروز واشتهای نفوس برآورده خواهد شد یعنی چه ؟
انسان با مردن بی انتها میشود و ظرفیت بی نهایت لذت و یا بی نهایت درد را پیدا میکند واصولا چنین مواردی مثل محرم و نامحرم و ... معنی ومفهوم خود را از دست میدهند.
سلام
باید عرض شود که در روایت نیامده چشمهایشان را ببندند بلکه آمده سرهایشان را پایین بیندازند و این می تواند به معنای تواضع باشد دیگر اینکه نعوذ بالله حضرت فاطمه ع در محشر چگونه حاضر می شوند که مستلزم بستن چشمها باشد ؟
و اما اگر بهشت و جهنم شناخته شود عدم وجود این اعتبارات دنیایی هم دانسته می شود؟ بهشت و جهنم بیش از آنکه بیرونی باشد درونی است و همه داراییهای فرد آخرتی از آن او هستند لذا بدینگونه تصور محرمی و نامحرمی صحیح نخواهد بود .
موفق در پناه حق
با سلام به جناب حامد بزرگوار البته در روایات به هر دو امر«هم سر به زیر انداختن و هم چشم فرو بستن»به همراه هم اشاره شده است. «إذا كان يوم القيامة جمع الله الأولين والآخرين في صعيد واحد ثم أمر مناديا فنادى غضوا أبصاركم ونكسوا رؤوسكم حتى تجوز فاطمة ابنة محمد صلى الله عليه وآله وسلم الصراط . قال : فتغض الخلائق أبصارهم فتأتي فاطمة عليها السلام على نجيب من نجب الجنة يشيعها سبعون ألف ملك...».[1] در نقلهای دیگری آمده: «فلا يبقى يومئذ نبي ولا كريم ولا صديق ولا شهيد إلا غضوا أبصارهم حتى تجوز فاطمة بنت محمد سيدة نساء العالمين فتجوز حتى تحاذي عرش ربها جل جلاله»[2] شايد بستن چشم و يا سر به زير افکندن در این احادیث، با آنکه آنجا عالم تکليف نيست، اشاره به عظمت آن بانو داشته باشد که هر چشمي نبايد او را بنگرد حتی انبیاء و اوصیاء و شهداو... البته حقیقت برزخ چه رسد به عالم آخرت بر ما پوشیده است و کسی نمی تواند در مواردی که نقل صحیح وجود ندارد به صورت قطع به نتیجه ای برسد.
«فلا يبقى يومئذ نبي ولا كريم ولا صديق ولا شهيد إلا غضوا أبصارهم حتى تجوز فاطمة بنت محمد سيدة نساء العالمين فتجوز حتى تحاذي عرش ربها جل جلاله»[2] شايد بستن چشم و يا سر به زير افکندن در این احادیث، با آنکه آنجا عالم تکليف نيست، اشاره به عظمت آن بانو داشته باشد که هر چشمي نبايد او را بنگرد حتی انبیاء و اوصیاء و شهداو... البته حقیقت برزخ چه رسد به عالم آخرت بر ما پوشیده است و کسی نمی تواند در مواردی که نقل صحیح وجود ندارد به صورت قطع به نتیجه ای برسد.
سلام
باز هم امر از مدار تواضع و خضوع که یقینی است فراتر نمی رود لذا روایت دلالتی بر موضوع محرمیت و نامحرمی ندارد بخصوص که محارم حضرت فاطمه سلام الله علیها ( فرزندان و سادات ) را نیز مستثنی نفرمود
و اما هرچند به قطع نمی توان سخن گفت اما فی الجمله باید از آن تصویری داشته باشیم چه اینکه ما را برای کشف این حقایق آفریدند
موفق در پناه حق